جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهش های مابعدالطبیعی > 1401- دوره 3- شماره 5
  • تعداد رکورد ها : 20
نویسنده:
اصغر مولائی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زیبایی یکی از موضوعات مهم انسان و حوزه فلسفه است که در قرآن با واژه­های جمال از آن یاد شده است. برخی اندیشمندان اسلامی نظیر ابن­سینا ویژگیهای نظم، اعتدال را برای زیبایی ارائه داده و برخی دیگر نظیر ابن هیثم و ابوحیان توحیدی تناسب و هماهنگی ملموس را از معیارهای زیبایی می­دانند. فلاسفه غربی نیز با تعاریف و معیارهای محسوس­ ریاضی­گونه و هندسه­مدار در این دسته قرار دارند. در آیات مربوط به قرآن کریم واژه قدر به معنای اندازه، اندازه­گیری، تقدیر بارها تاکید شده است. اما وجه افتراق این سه دسته نظریه را می­توان در وایره وسیع­تر آیات قرآن کریم در شمول زیبایی­های آسمانی و زمینی در مقابل زیبایی­شناسی محسوس نظریه­پردازان غربی مانند سقراط، ارسطو، آکویناس، نوافلاطونیان، امبرتواکو دانست. در کنار آن اندیشه ­های فلاسفه و عرفای اسلامی را می­توان در هر دو دسته زیبایی­شناسی محسوس و زیبایی­شناسی زمینی_­آسمانی بررسی نمود. رنگها در زیبایی­شناسی از دیدگاه قرآن کریم و نیز از نظر عرفای اسلامی اهمیتی بسیار دارد. در آیات متعدد قرآن کریم، گوناگونی و تنوع رنگها، نشانه­ای برای اهل خرد می­باشد. این بیان با جامعیتی خاص تمامی پدیده­ها و رنگها را شامل شده و اختلاف رنگها را مناظر قدرت الهی معرفی می­نماید. همچنین رنگهای سپید و سبز و زرد در توصیف بهشتیان و اهل ایمان، دارای امتیازهای زیبایی­شناسانه می­باشد.
صفحات :
از صفحه 211 تا 242
نویسنده:
علی غلامی ، حمیدرضا خادمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاعبدالله در باب الاهیات بالمعنی الأخص اقوال متفاوتی دارد و بارزترین ویژگی وی ارائه تقریرهای تازه و کم نظیر از مبانی صدرایی و نقد حکیمانه آراء ملاصدرا و دیگر حکمای اسلامی، ارائه نظریاتی جدید در چندین مسئله فلسفی است که در این مقاله تبیین می گردد؛ مثلا در باب توحید صفاتی و انتزاع صفات متعدد و کثیر ایشان قائل است که نسبت اسماء الاهی به وجود صرف، که همان حقیقت واجب است، از قبیل نسبت ماهیات ممکن به وجودات امکانی است. وی همچنین مسئله معقول ثانی نبودن وجود را ایشان بداین نحو تقریر می نمایند: محل نزاع بر سر این است که آیا وجود دارای افرادی متحقق است که باالذات موجودند یا آنکه وجود حقیقتی ندارد و از معانی اعتباری و مفهومات انتزاعی و معقولات ثانیه است؛ یعنی درواقع اصالت وجود را در مقابل معقول ثانی قرار داده است. ملاعبدالله زنوزی در بیان قاعده الواحد و تحقیق این مهم، بحث را بطور کلی این گونه بیان می کند که از بسیط حقیقی و وجود واحد به وحدت اطلاقی دو معلول در رتبه واحد صادر نشود و تقریر برهان هشتم بنابر مرام صدرالحکماء در اسفار اربعه و اقامه برهان هفتم بر نفی تعدد واجب به بیانی شیوا، و تقریر برهان هشتم بنابر گفته شیخ الرئیس در شفاء و صاحب اسفار در کتاب مبدأ و معاد و تضعیف کلام ابن کمونه و اشاره بوجوه اشکال بر کلام شوارق مورد بررسی قرار می دهد و نتیجه می گیرد که بر نفی تعدد واجب و تقریر این مسأله که دو قوی و دو وجود صرف در نهایت قوت و صرافت، وجود خارجی ندارند.
صفحات :
از صفحه 270 تا 298
نویسنده:
قدرت الله قربانی ، حسن عاصم آبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از تاریخ­مندی گزاره­های دینی و ارتباط آن با زبان قرآن، بویژه در آیات فقهی با نظر به دغدغه­های دینی دینداران اهمیت زیادی دارد. در این زمینه می­توان به مساله معناداری، معرفت­بخشی و تاریخ­مندی یا فراتاریخی بودن آیات فقهی قرآن توجه داشت. تحقیق در آیات فقهی قرآن نشان دهنده واقع­نمایی، معناداری، معرفت­بخشی و جهان­شمولی آنهاست و اینکه شارع مقدس عمدتا ترکیبی از زبان عام و خاص را برای بیان احکام شرع بیان داشته و مصالح و مفاسد دینداران و سعادت دنیوی و اُخروی آنها را هم لحاظ کرده است. تنوع آیات فقهی قرآن در ابعاد عبادی، غیرعبادی و فردی و اجتماعی و ضرورت توجه به واقعیت­ها و مقتضیات زمان نزول و ادوار بعدی، موجب گردیده تا عمده آیات فقهی قرآن دارای دلالت فراتاریخی باشند، اگرچه تعداد اندکی هم صرفا ناظر به واقعیت­های جامعه عرب 14 قرن پیش هستند که تاریخی بودن صفت آنهاست. با این وجود روح حاکم بر همه آیات فقهی قرآن در پیوند با دیگر آیات این کتاب الهی، مناسبت با واقعیت­های جامعه مومنان و دلالت­های فراتاریخی و فرامکانی آنهاست که همین مهم موجب تاثیرگذاری پاینده قرآن در زمان­های بعدی است.
صفحات :
از صفحه 84 تا 110
نویسنده:
سیدامیررضا مزاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی شک مواجهه انسان دیندار با دنیای نوین یکی از مهمترین چالشهای متالهان است.تلاشهای آنان در جهت شرح و توصیف این چالش و همچنین راهکارهای به جهت فائق آمدن بر این امر بی نتیجه نمانده است و همچنان ادامه دارد. دیوید تریسی به عنوان یکی از این متالهان تلاش کرده است تا پروژه الهیاتی خود را در جهت همزیستی انسان دیندار و دنیای مدرن طراحی کند. او در این پروژه از متالهان متقدم خود تا فیلسوفان هرمنوتیکی بهره وافی جسته تا بتواند مدل الهیاتی خود را شرح و تبیین کند. او تلاش کرده است تا با بازخوانی منابع سنت مسیحی بتواند از مفاهیم خودساخته از جمله تخیل تشبیهی ،مفاهیم کلاسیک و کامل موقعیت پلورالیستی الهیات را تشریح کند. از این رهگذر او الهیات را در عصر حاضر الهیات عمومی می داند. مقاله علاوه بر توصیف دقیق مدل تریسی تلاش می کند تا از زوایای مختلف جان مایه تفکر وی را تقریر کند.در این مسیر پس از ملاحظات کلی در باب منظومه فکری تریسی ، مفاهیم و ساختارهای اساسی اندیشه وی و همچنین برخی از انتقادات به او تلاش شده است تا نگاه وی برای فائق آمدن بر موقعیت پلورالیستی عصر حاضر برای الهیات معین گردد.
صفحات :
از صفحه 453 تا 478
نویسنده:
زینب درویشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دراین‌ مقاله‌ سعی شده ‌است‌ علـم‌الـنفس‌ سهروردی تحلیل و نقد گردد. سهروردی در تبیین‌ رابطه‌ بین نفس‌ و بدن، تلاش های بسیار خوبی داشته است ایشان نظریه علم حضوری را برای اولین بار مطرح نموده ودرمورد ماهیت نفس از این مبنای خود سود برده است ،وی در این مسیر به درستی حرکت نمود و راه خود را از مشاء که بدن را فرع برنفس دانسته و بین آن دو تباین قائل بودند جدا کرد ‌. اما در نظـام نـوری ایشان، این‌ ثنویت‌ همچنان باقی است‌؛ اگرچـه‌ از شدت آن کاسـته‌ شد، به‌ همین دلیل‌ ایشان به‌ روح بخاری ‌، قائل‌ شد تا آن دو را از طریق‌ روح بخاری به‌ هم‌ پیوند دهد. به‌ حسـب‌ ایـن‌ دوگـانگی‌، نفـس‌ متمایز از بدن است‌؛ جوهری مجرد و نورانی‌ که‌ نفس‌ است‌ و جوهری مادی و ظلمانی‌ کـه‌ همـان بـدن است‌. امر روشن‌ اینکه‌: اگرچه‌ شیخ‌ اشراق از آن تباین‌ نفس‌ و بدن در فلسفه‌ مشائی‌ فاصله‌ گرفتـه‌‌ و همه‌ صفات و احکام بدن را تجلیات و افاضات نفـس‌ و صـفات آن برشـمرد، امـا توفیق‌ تبیین‌ فلسفی‌ آن را پیدا نکرد.
صفحات :
از صفحه 169 تا 190
نویسنده:
نگار اظهاری جنکانلو ، زینب السادات میرشمسی ، منیره سیدمظهری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عواطف به مثابۀ یکی ازساحات گرایشات نفسانی نقش مهمی دربرانگیختگی رفتارآدمی دارد. ملاصدرا معتقدست که انسان دارای ساختار بینش مندانه ایست که متشکل از اجزاء مرتبط با یکدیگر بوده که رو به سوی غایتی دارند. این غایات به لحاظ اعمال جوانحی و جوارحی سنخیتی عمیق با عواطف دارند.اینکه عواطف چه ماهیت و چه پیوندی با اعمال انسان دارد دوپرسش اصلی پژوهش پیش رواست. ملاصدرا با اثبات وجود، عشق و اختیار، عواطف راعملی باطنی میداند که آدمی رابرجذب یادفع امور وکنش های رفتاری متناسب با آنها تحریک می نماید لذابرای ماهیت عواطف نقش اکتسابی قائل است.درمقابل سارترفیلسوف اگزیستانسیالیستی معتقدست عواطف و احساسات انفعال صرف نیستند بلکه ساختار اگاهی انسان را تشکیل داده، هدفمند و معنادارند لذا هرعملی که انجام می دهیم(آگاهانه باشدیانه) متأثر ازعواطف اند و شرط تحقق این عواطف نیز همان عمل است. درواقع ایشان معتقدند عواطف همراه با باورمندی اند یعنی مثلا ازرفتاری شاد می شویم احساس سرزندگی میکنیم و به موجب این احساس کارخیری انجام میدهیم مادرقبال این رفتارمسئولیت داریم همین مسئولیت عواطف واحساساتمان هستند که ما رادچار عشق، تنفر، و...میکنند زیرا این مائیم که عواطفمان را انتخاب میکنیم. بنابراین درمقاله حاضربرآنیم تا باروشی توصیفی_تحلیلی، باتوجه به قرابت های دیدگاه ملاصدراوسارتر در شناختی بودن عواطف، ازیکسو تاثیر چشمگیر رویکرد این دوفیلسوف را که تا حدودی درپژوهش های موجود کمرنگ واقع شده است رانشان دهیم و ازسوی دیگر با مقایسه آراء شان، به وجه شباهت ها و تفاوت ها دست یابیم تااز قِبل آنها پاسخی قابل قبول به پرسش از چیستی نقش عواطف درکنش های رفتاری انسان دست یابیم.
صفحات :
از صفحه 191 تا 210
نویسنده:
وحید علی بابا اوقلی ، محمد اکوان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی برای هگل، ایده‌ای است که در کتاب پدیدارشناسی روح تعین یافته است. وی در این کتاب که پیش درآمدی بر کل دستگاه فلسفی او بود، از یک‌سو روح را ‌تنها حقیقت حاکم برجهان دانست که فرا گردهای شناخت جهان در آن تجلی پیدا می‌کند و از سوی دیگر فهم آدمی را از حوزه تجربه روزانه فراتر برد و در سطح لایه‌های عمیق‌تر دانش فلسفی تفسیر کرد. براین اساس حتی می‌توان گفت حاکمیت روح برجهان نیز به‌نوعی به دانش فلسفی و فرا گرد شناخت مبتنی بر تجربه درونی آدمی استوار است. لذا هگل کار خود را از تجربه شناخت معمولی، یعنی یقین حسی و قابل‌درک برای همه آدمیان آغاز کرد و سیر تکاملی روح را اندک‌اندک به عمیق‌ترین لایه‌های شناخت، یعنی ادراک، فاهمه، خودآگاهی و عقل پیش برد. در پدیدارشناسیِ هگل، آگاهی ناخشنود مرحله‌ای از تکامل آزادی خودآگاهی است که از پی صحنه ارباب و برده، رواقی و شکاک می‌آید. این مراحل خودآگاهی را بازمی‌نمایاند که به‌صورت فزاینده‌ای از خویش به‌مثابه امر منفی باخبر است. این مطالعه باهدف تبیین چیستی و چگونگی آگاهی ناخشنود در فلسفه هگل انجام‌شده است. در این راستا ابتدا پدیدارشناسی هگل و چگونگی ارتقا آگاهی در روح از منظر او بررسی گردیده و سپس مفهوم آگاهی ناخشنود بیان‌شده است و در ادامه دیدگاه ژان وال در مورد آگاهی ناخشنود هگل مطرح و درنهایت دلایل اهمیت دیدگاه او نیز تفسیر گردیده است.
صفحات :
از صفحه 361 تا 384
نویسنده:
محمد صادق احمدی ، ان شاء الله رحمتی ، بابک عباسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الحاد علمی رویکردی است که سعی دارد با تکیه بر گزاره­های علمی و اکتفا به علل مادی، پدیده­های طبیعی را تبیین کند. از این رو امر فرامادی در این نگره تبیینی امری زائد محسوب می­شود. آنتونی فلو در مواجهه با الحاد علمی مدعی است می­توان تبیینی ارائه کرد که اشکالات و پیامدهای تبیین علمیِ صرف را نداشته باشد. در این نوشتار به این پرسش پاسخ داده می­شود که آیا تبیین فلو از نظم­ وارگی هستی می­تواند در تقابل با تبیین­های صرفاً علمیِ خداناباوران در مقام «بهترین تبیین»، مقدم شود؟ نویسندگان در این مقاله بر آنند به روش تحلیلی مواجهه آنتونی­فلو با الحاد علمی را به صورت منظومه­ی دارای انسجام به تصویر بکشند و بخشی از نظرات او را بسط دهند. از تأمل در آخرین اثر فلو و مرور مصاحبه­ها و مناظرات و تحلیل نظراتش می­توان دریافت او با نشان دادن محدودیت­های تبیین علمی در کنار اثبات طرحمندی طبیعت، با ارائه شواهد علمی و بیان ضرورتِ تبیینِ فراپایه به همراه ارائه تقریری نوین از برهان نظم، مواجهه­ای روشمند و نسبتاً قابل دفاع با الحاد علمی دارد. از نگاه فلو اگرچه مجموع ادله و قرائن، برهانی قیاسی را شکل نمی­دهد اما به یک استقرایِ احتمالاتیِ معتبر منجر خواهد شد که بر اساس آن می­توان بهترین تبیینِ ­محتمل را وجود مبدائی حکیم، هوشمند، خودبنیاد و غیرمادی دانست.
صفحات :
از صفحه 111 تا 138
نویسنده:
محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم نشان دهیم که فلسفه های معاصر و جریان های فلسفی اصلی آن ریشه در اندیشه های فیلسوفان شاخص مدرن دارد و نفوذ این فیلسوفان کماکان با فراز و نشیب هایی هنوز در قرن حاضر نیز قابل فهم است هرچند نقدهای کوبنده ای به فلسفه های مدرن از جانب فیلسوفان معاصر صورت گرفته است. در این نوشته به نقش اندیشه های فلسفی کانت، هگل، نیچه، مارکس، داروین در تکوین فلسفه های معاصر مثل پساختارگرایی، اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی و پراگماتیسم آمریکایی به طور خلاصه اشاره می کنیم. فهم مبانی فلسفی فلسفه های معاصر مستقیماً در ارتباط با مبانی فلسفی فیلسوفان مذکور قابل فهم است. می توانیم در سه محور نقش این فیلسوفان در فلسفه های معاصر را ارزیابی کنیم. نخست به می توان به جنبه های تاریخ گرایانه تفکر این فیلسوفان و استقبال معاصرین از چنین نگرشی اشاره کرد. تقریباً اکثر فیلسوفان تأثیرگذار بر فلسفه معاصر در این نوشتار در فلسفه های به نقش زمان و تاریخ اشاره کرده اند و در این میان هگل به عنوان شاخص ترین فیلسوف تاریخ گرا فضایی برای تفکر تاریخ گرایی در روزگار ما گشوده است. دوم این که این فیلسوفان بانفوذ مدرن مورد
صفحات :
از صفحه 417 تا 434
نویسنده:
ندا محجل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله سعی داریم مبانی فلسفی یا مابعدالطبیعی هنر اسلامی را با تکیه بر جریان­های اصلی فلسفه های اسلامی مثل فلسفه های مشایی و اشراقی و حکمت متعالیه بر تمرکز بر چند مفهوم کلیدی مثل مفاهیم اصل نور، اصل وحدت و کثرت، اصل قوه خیال و اصل تجلی و غیره تبیین نماییم و نشان دهیم که فهم فلسفه هنر یا زیبایی شناسی به معنای عام کلمه در فرهنگ اسلامی بر خلاف فرهنگ غربی از مبانی فلسفی و دینی و حتی عرفانی تغذیه می کند. مساجد به عنوان مصداقی از معماری اسلامی به مثابه یک اثر هنر بزرگ اسلامی در طول تاریخ تمامی این چهار اصل را با اشکال مختلف خود در خود جمع کرده است. هنرمند اسلامی قبل از دست زدن به آفرینش هنری ذهن و روان خود را به آموزه های دینی و عرفانی ملبس می سازد. در این نوشته با تکیه بر گفته های فیلسوفان و عرفایی مثل سهروردی یا ابن عربی یا ملاصدرا سعی داریم عناصر یا بهتر بگوییم اصول مابدالطبیعی چهارگانه مذکور را با استناد به آثار این متفکران و مفسران این اندیشمندان نشان دهیم که محتوای هنر اسلامی امری کاملاً معنوی است و جوشش این امر معنوی مایه جوشش هنر اسلامی در طول تاریخ طولانی آن گشته است.
صفحات :
از صفحه 435 تا 452
  • تعداد رکورد ها : 20