جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهش نامه عرفان > 1402- دوره 15- شماره 29
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
حسین جماعتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مسائل بنیادین معرفتی انسان امروزین، معناداری و ارزشمندی زندگی است که با تکامل معنوی و سعادت انسان مرتبط است. لذا هرگونه ارتباط و دلبستگی شایسته با پروردگار، منبع وجود و کمال برتر، ارزش زندگی است. یکی از راه‌های ارتباط با خدای تعالی و قدم نهادن در مسیر توحید حقیقی، عشق الهی است. نوشتار پیش‌رو، با هدف نشان دادن سرچشمه بودن خداوند به عنوان یگانه مبدأ ارزشمندی زندگی، جایگاه عشق الهی در ارزشمندی زندگی را با تأکید بر تبیین نگرش عین القضات همدانی به صورت توصیفی-تحلیلی بررسی کرد و به این نتیجه دست یافت که گستره و ساحت این مفهوم در بینش عرفانی عین القضات به گونه‌ای است که عشق مجازی عفیف که آلوده به خواهش‌های جسمانی نباشد تا عشق الهی را در بر می‌گیرد و سیر تکاملی دارد؛ در نتیجه، همواره سطح ارزش زندگی که مبدأ و مقصد و بستر آن عشق الهی است، پرورش و بالندگی پیدا می‌کند و آثاری همچون حیات و لطافت روح، خدابینی بجای خودبینی، دوستی با دوستدار معشوق و تسلیم و اطاعت محض از معشوق ازلی را به دنبال دارد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 103
نویسنده:
کوکب دارابی، سید مرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توحید و معاد و نسبت میان آن­ها از مباحثی است که ملاصدرا بسیار به آن­ها توجه داشته است. شناخت توحید صدرایی بدون توجه به معاد ملاصدرا امر مشکلی است بی­تردید بر اساس مبانی ملاصدرا مانند اصالت وجود، وحدت شخصی وجود، تفسیر علیت به تجلی، بساطت وجود و مساوقت وجود با کمالات، توحید و نسبت آن با معاد تفاوت­های اساسی با حکمت­های پیشین خواهد داشت. ملاصدرا همان­طور که هدف از آفرینش یعنی نزول از وحدت به کثرت را ظهور توحید می­داند، هدف معاد یعنی صعود کثرت به وحدت را نیز، ظهور و تفصیل توحید بیان می­کند. باید توجه داشت توحید اولی و توحید ثانوی وجود ندارد چرا که توحید امر ثابتی است و تنها علم و معرفت انسان در حال تغییر می­باشد و موجودات در نهایت نیز موصوف به عدم فی­ذاته خواهند شد چنان­که در ابتدا چنین هستند، فقط در نهایت به این امر معرفت پیدا خواهند کرد که هویت حقیقی­شان همان عین الربط و عین­الفقر بودن است. همه موجودات از عقول تا اسفل السافلین چون فطرت دارند، معاد دارند و مبدأ هر شیء بعینه غایت و معاد آن هست. به عبارت دیگر توحید از لوازم وجود موجودات بلکه عین وجود و عین فطرت آن­هاست که نهایتاً همه به همان فطرت توحیدی برمی­گردند.
صفحات :
از صفحه 151 تا 172
نویسنده:
احسان احمدی خاوه ، محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در هستی شناسی عرفانی ابن عربی، حقیقت وجود، منحصر به ذات الهی است. در این نگرش، عالم به مثابه سایه حق است؛ همچنانکه وجود سایه، اعتباری و وابسته به شخص است، عالم نیز در ذات خود چیزی جز نمودی از حقیقت متعالی وجود نیست. از سوی دیگر، مفهوم سایه در مکتب یونگ نیز مفهومی کلیدی و مهم است. یونگ تلاش می‌کند با تکیه بر اصل کهن الگوها در مکتب روان تحلیلگری خویش، نظام روانی انسان را توضیح دهد. گرچه در مکتب ابن عربی و یونگ، سایه یک عبارت واحد است لیکن مفهومی دوگانه دارد. در نظریه ابن عربی، سایه هیچ استقلال ذاتی از شخص (ذی ظل) ندارد، اما در روان تحلیلگری یونگ، سایه یکی از کهن الگوها است که برای نیل به یکپارچگی و تمامیت، باید آن را شناخت. به رسمیت شناختن سایه، فرد را قوی می‌کند و انسجام و یکپارچگی شخصیتی را به ارمغان می‌آورد. بر خلاف عرفان محی الدینی که در آن، عالم که سایه حق تعالی و صرفاً «نمود» و ظهور حق است، سایه در مکتب یونگ، بخش پنهان و تاریک شخصیت و بخشی از «بود» است که اقتضای آن پوشیدگی، تاریکی و نهان‌وارگی است و در فرایند خودشناسی باید شناخته شود. این مقاله تلاش دارد تا به بررسی تطبیقی و تحلیلی مفهوم سایه را در این دو مکتب بررسی کرده و نسبت میان خودشناسی در منظر یونگ و جهان شناسی در منظر محیی الدینی را واکاود. و با توجه به یگانگی جهان و روان در مکتب یونگ، شناخت سایه، فرد را به توحید و یگانگی ـ آنچنانکه در جهان شناسی عرفانی مد نظر است ـ خواهد رساند یا خیر؟
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
نویسنده:
آیلار ملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تجدید حیات در آرای مولوی و یونگ اشاره به سیری درونی دارد که از وجه نازل انسان آغاز شده و به پرورش روحی او می انجامد. غایت این سیر در افق­های ناشناخته­ای رقم می­خورَد­ که در عرفان مولوی فنای در توحید است و در آرای یونگ نیل به «تمامیت شخصیت» و «فردیت یافتن». سفر سالک با ستیزی درونی توام است تا زایشی نو را رقم بزند. در این سفر، فرد از خود ظلمانی­اش می میرد تا در ساحتی برتر ولادت یابد. در عرفان مولوی سخن از مرگ اختیاری است و در آرای یونگ نیز قهرمان درون، در ستیزی انتخابی، کشته می شود و سپس هر دو تجدید حیات می­یابند. در اندیشه مولوی این مسیر با عشق، ریاضت، عبادت و کشش­های آن سَری پیموده می­شود. یونگ نیز معتقد به کشش ذاتی و درونی برای نیل به چنین تحولی است اما کشش­ها از اعماق ناخودآگاه فرد نشأت می گیرند و البته قدسیّت دارند. هدف پژوهش حاضر این است که با تطبیق دو اندیشه از دو نحله متفاوت، اهمیت تجدید حیات روحی را برجسته سازد لذا به شیوه توصیفی- تحلیلی در صدد نیل به این هدف تالیف شده و روشن گردید که نو زایی روحی، اگرچه دشوار اما مطلوب و مقصود انسان است.
صفحات :
از صفحه 275 تا 297
نویسنده:
عبدالرضا مظاهری ، محمدرضا حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش حاضر به بیان دیدگاه‌های مشترک مولوی و ابن عربی در باب مراتب حضرت یوسف (ع) در حوزۀ عرفان اسلامی می‌پردازد. ابن‌عربی و مولوی، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های مشترک فراوانی در باب این پیامبر الهی دارند و دلیل این موضوع، بن‌مایه‌های فکری مشترک آن‌ها به‌خصوص قرآن مجید، به‌عنوان سرچشمه و منبع اصلی معرفت و سپس احادیث و معارف اسلامی و تقریرات و تعلیمات عرفای سلف بوده است. بنابراین هر دو عارف به تعاریفی جامع در رابطه با جایگاه یوسف در نظام آفرینش پرداخته‌اند. در این نوشتار با روشی توصیفی_تحلیلی به بیان مبانی اندیشه‌های مولوی و ابن عربی در باب مراتب و جایگاه وجودی یوسف، با تمثیلات همانندی از سوی ایشان با دو محورِ، الف: عالم مثال، رؤیا و ارتباط آن با یوسف، ب: نور، جمال و زیبایی یوسف(ع) ازنظر ابن عربی و مولوی، پرداخته‌ایم و پس از تشریح و تطبیقِ مفاهیم و مؤلفه‌های مشترک و متفاوت، به نتایج یکسانی دست یازیده‌ایم.
صفحات :
از صفحه 105 تا 126
نویسنده:
انیسه پارسایی ، سیدابوالقاسم حسینی(ژرفا)
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بیان مسئله: مراسم گواتی، یکی از انواع مراسم موسیقی درمانی است که هم­راه با خوانش اشعار مذهبی و نواختن ساز، بیمار به وجد می­رسد و آن­گاه خلیفه­ی گواتی، باد هوا یا پری را به بدن بیماری تحت نفوذ آن فرا خوانده و با آن به گفتگو می‌نشیند و طی آن گواتی درمان می­شود. آئین سماع نیز یکی از مراسم شناخته شده­ی عرفانی است که با شعر و موسیقی هم­راه است و حین آن، عارف واجد می­شود. در این مقاله تلاش بر آن است تا اختصاصاً بین وجد گواتی و سماعی مقایسه­ای انجام و شباهت­ها و تفاوت­های احتمالی این دو وجد را مورد بررسی قرار دهیم. در ابتدا به تعریف گوات، گواتی، مراسم گواتی پرداخته، زآن پس به سماع و آداب­اش می­پردازیم. پس از آن تلاش می­کنیم به این سوالات پاسخ دهیم: جنس وجدی که در گواتی حین مراسم ایجاد می­شود با وجدی که عارف در سماع به آن می­رسد یکی است؟ اگر خیر تفاوت­ها و شباهت­های آن در چیست؟ هدف: تطابق وجد در دو آئین گواتی و سماع و یافتن تشابهات و تفاوت­های احتمالی آنان و بررسی نوع وجدآنها. روش پژوهش: در بخش مرتبط با گواتی به روش میدانی و کتابخانه­ای و در بخش سماع منحصراً کتابخانه­ای و با استفاده از منابع موجود از میان کتب مرجع کهن و نوین صورت پذیرفته و روش ارائه نیز تحلیلی و توصیفی است. یافته­ها: در پایان درخواهیم یافت این است علی­رغم مشابهت­های ظاهری در شیوه­ی انجام این دو آئین چه در بخش موسیقی و شعر و چه نائل شدن به وجد، ماهیّت وجد در این دو گونه آئین از بسیاری جهت بایک­دیگر متفاوت است، بیش­تر از آن­جهت که وجد در سماع نیاز به معرفت دارد و اثر وجد رقص سماعی است امّا گواتی نیازمند معرفت نیست و وجد در اثر رقص و موسیقی است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
نویسنده:
بهاره رفاهی ، علی صفایی سنگری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف اصلی در این پژوهش مقایسۀ عقیدۀ إبن‌عربی و مولوی دربارۀ مسألۀ اختلاف ادیان باتوجه به فصل 66 کتاب فتوحات مکیه إبن‌عربی با عنوان «در معرفت سرّ شریعت، ظاهراً و باطناً، و در معرفت آن اسم الهی که شریعت را به وجود آورده‌است» و داستان «آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت» براساس رویکرد بینامتنیت بوده‌است. بینامتنیت نه تنها در ساختار و پیرنگ داستان‌ها بلکه در اندیشه و محتوای متون نیز می‌تواند وجود داشته باشد. ادیان ابراهیمی (یهودیت، مسیحیت و اسلام) ریشه‌ای سامی دارند؛ در طول تاریخ نیز با یکدیگر امتزاج داشته‌اند. إبن‌عربی و مولوی نیز معاصر یکدیگرند و احتمال تأثیرپذیری مولوی از إبن‌عربی قابل تأمل است، بنابراین وجود رابطۀ بینامتنیت در این متون، در سطح اندیشه و محتوا امکان‌پذیر است. برای نیل به این منظور روایت إبن‌عربی برای تبیین مسألۀ اختلاف ادیان با روایت مولوی برای بیان همین مضمون مقایسه شد. براساس این پژوهش می‌توان گفت إبن‌عربی و مولوی در مسألۀ اختلاف ادیان با هم، هم‌عقیده هستند. هر دو معتقدند ادیان در اصل و اساس یکی هستند و اختلافی ندارند و اگر اختلافی در ادیان به چشم می‌خورد تنها در صورت و ظاهر امر است. آن‌ها اختلاف ادیان و تفرقه‌افکنی در میان امّت را نتیجۀ ظلم افراد منفعت‌طلب می‌دانند.
صفحات :
از صفحه 173 تا 196
نویسنده:
میثم حنیفی، عادل مقدادیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طرب، سماع و موسیقی و ملازمات آنها از نمادها و استعاره‌های موجود در ادبیات عرفانی هستند که ظاهر آنها با احکام اسلامی (شریعت) در تضاد است. گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که مراسم خانقاهی همراه با موسیقی و آوازخوانی در میان فرقی از صوفیان بوده است. امّا عموم صوفیان، آنگاه که از موسیقی و طرب و ملازمات آن‌ها مثل سماع و آلات موسیقی سخن می‌گفتند، نگاهی نمادین و استعاره‌محور داشته‌اند. این مقاله با رویکرد ادبیات توصیفی و بر اساس منابع کتابخانه‌ای، با بررسی وجه نمادین موسیقی و لوازم آن در ادبیات عرفانی، معنای حقیقی مورد نظر صوفیان از استعاره-های متناقض‌نمای با شریعت در حوزه موسیقی را واکاوی می‌نماید و در صدد اثبات این فرضیه است که در اغلب این نمادها و استعاره‌ها، مطرب در معنای خدا است و پیر و مرشد و طرب در معنای فیض الهی و گاه به معنای هر دستوری است که سالک الی الله را به وجد برساند. همچنین سازهای موسیقی می-توانند نمادی از مراتب سالکان الی الله باشند. مثلا نی نماد تخلیه است و سازهایی مثل چنگ و رباب نماد حزن و در مقابل، دف و سرنا نماد مقام وجد و تواجد و سماع و سکر سالک به اقتضای وصل است.
صفحات :
از صفحه 127 تا 149
نویسنده:
فاطمه طوبایی ، محمد یوسف نیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابوعبدالله محمّدبن­ خفیف یکی از مشایخ جریان­سازِ شهر شیراز در مسیر تحول تصوف است. اگرچه نام وی در کتب تراجم بسیار شنیده شده، اما نگرش عرفانی او به درستی بررسی و شناخته نشده است و همین امر سبب شده تا جهان­ بینی وی را انعکاسی از مکتب عراق و به خصوص جنید تصور کنند و او را سفیری برای انتقال اندیشه­ های عرفانی عراق به فارس بدانند. در این پژوهش با تفحص و غور در آراء شیخ کبیر روشن گردید که هرچند ردپای تعالیم مشایخ عراق در جهانِ اندیشگانی وی دیده می­شود اما تعاریف، نظرات و تصمیماتی ناهماهنگ با نگرش عرفانی مکتب بغداد هستند که خط مشی حقیقی او را مشخص می­کنند. این نقاط انفکاک عبارتند از: پذیرش جهان­ بینی حلاج و رویم، مباح دانستن سماع، ترجیج دادن فقر بر غنا و کسب بر توکل و سوال، رد مشاهده ­ی خداوند و گستاخی با او و در نهایت پذیرش عشق الهی. اگر بپذیریم که جهان­ بینی ابن­ خفیف زیرمجموعه­ ی مکتب عرفان بغداد قرار نمی­گیرد، «اعتدال در نگرش و منش»، «تمهیدگری برای ورود عشق » و «وسعت میدان تأویل»، کلید واژه ­هایی در نگرش شیخ کبیر هستند که آغاز مکتب عرفان شیراز را نوید می­ دهند. در واقع اهمیت شیخ کبیر در پیوندی است که میان صوفیان دوره­ ی کلاسیک عرفان بغداد و صوفیان متاخر مکتب عرفان شیراز برقرار می­کند. ابن­ خفیف را می­توان حلقه­ ی اتصال مکتب عرفان عراق به مکتب عرفان شیراز دانست.
صفحات :
از صفحه 197 تا 226
نویسنده:
محمد عباسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انسان به علم حضوری، اراده و اختیار را در خود می یابد. اما اگر بخواهد تحلیل فلسفی از اراده ارئه دهد و شبهات پیرامون آن را پاسخگو باشد، با چالش های مهمی مواجه می شود. یکی از این چالش ها «غیر ارادی بودن اراده است». در این مقاله تلاش شده است تا با اشاره به مبانی عرفانیِ مورد پذیرش ملاصدرا، تقریری جدیدی از پاسخ ملاصدرا به عویصه مذکور ارائه گردد. بر اساس این رویکرد، اراده ذاتی انسان از لوازم و اقتضائاتِ انسانیِ انسان به حساب می آید. به تعبیر عرفانی، اراده یکی از استعدادهای عین ثابت انسانی است و از آن جایی که استعدادات اعیان ثابته، تابع اعیان ثابته غیر مجعول هستند، بنابراین اراده نیز به عنوان یکی از استعدادات عین ثابت انسان، امری غیر مجعول است. این همان مطلبی است که ملاصدرا با تعبیر « مضطر فی اختیاره مجبور فی إرادته » از آن یاد کرده است. مقصود آن است که اراده امری مکوّن و از ذاتیات انسان به شمار می رود، لذا سوال از منشأ این اراده، از اساس سوالی رهزن است، چرا که لوازم ذات غیر مجعول و تابع تحققِ خود ذات هستند و مرکب بودن مجعول نباید ما را از بسیط بودن جعل غافل کند.
صفحات :
از صفحه 227 تا 245
  • تعداد رکورد ها : 12