جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهش های فلسفی - کلامی > 1401- دوره 24- شماره 4
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
مجتبی افشارپور ، محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از منظر حکمت متعالیه، نفس انسان در ساحت‌های سه‌گانه ذات، صفات و افعال مَثَل اعلای خداست. یکی از مهم‌ترین ابعاد گستردۀ مثالیت نفس برای خدا در زمینه فاعلیت خداوند برای افعالش است، که در حقیقت فاعلیت او نسبت به جمیع ماسوا و حتی افعال و آثار صادر از آنهاست (توحید افعالی). در چارچوب کلی مثالیت نفس انسان برای خدا، ملاصدرا در تلاش است تا راه دشوار تحلیل توحید افعالی را میسر گرداند. او با ابتکارِ نظریۀ توحید افعالی انسانی و با طرح این نظر که توحید افعالی انسانی مَثَل اعلای توحید افعالی الهی است تلاش مضاعف دارد تا تبیین دقیقی از توحید افعالی الهی ارائه دهد. در این مقاله، به روش تحلیلی- توصیفی، به منظور تحلیل وجوه مثالیت توحید افعالی انسانی برای توحید افعالی الهی، مهم‌ترین ابعاد این نظریه با نگاهی جامع به حکمت متعالیه کاویده شده است. در کنار تبیین توحید افعالی، چه در ساحت انسانی و چه در ساحت الهی، به این معنا که فعل واحد از جهت واحد به نحو حقیقی به دو فاعل استناد داشته باشد، به هفت وجه از مثالیت دست می‌یابیم که بدین قرارند: فرآیند استدلالی واحد، جریان حمل حقیقت و رقیقت، مثالیت در فاعلیت فاعل عالی برای فاعل دانی و فعل آن، نقش فاعل دانی در تحقق فعل، انتساب افعال ارادی انسان به خداوند، مراتب تحقق فعل، و عدم تخلف از اراده الهی.
صفحات :
از صفحه 53 تا 74
نویسنده:
محمدجواد الهی اصل ، مهدی ذاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
همه‌روان‌انگاری دیدگاهی است که در مقابل فیزیکالیسم و دوگانه‌انگاری راه سومی را در تبیین آگاهی مطرح می‌کند. یکی از استدلال‌های مهم به نفع این دیدگاه نفی نوخاستگی آگاهی است. بر اساس نوخاسته‌گرایی درباره آگاهی، آگاهیِ انسان و سایر موجودات ویژگی‌ای است که در سطح غیربنیادین فیزیکی از سطح بنیادین فیزیکیِ فاقد آگاهی ظهور می‌کند. در دوره معاصر، ابتدا گالن استراوسون به تفصیل بر همه‌روان‌انگاری از طریق نفی نوخاستگی استدلال کرده است. مسئله این مقاله این است که آیا این استدلال درست است؟ استدلال استراوسون یک قیاس ذوحدین است که نوخاسته‌گرایی را به دو قسم نوخاسته‌گرایی صحیح و تبیین‌ناپذیر تقسیم می‌کند. استراوسون نوخاستگی صحیحِ آگاهی را ناممکن و نوخاستگی تبیین‌ناپذیر را اساساً نامنسجم می‌داند. هدف این مقاله این است که نشان دهد این استدلال درست نیست. این مقاله با ارائه چارچوب مفهومی جامعی که دربرگیرنده دیدگاه‌های اکثر نوخاسته‌گرایان معاصر باشد، و با توجه به پیشینه تاریخی نوخاسته‌گرایی (خصوصاً، دیدگاه براود) نشان می‌دهد که می‌توان قسم سومی برای نوخاستگی فرض کرد که اولاً منسجم باشد و ثانیاً نوخاستگی آگاهی بر اساس آن ممکن باشد. بر این اساس، قیاس ذوحدین استراوسون برای رد نوخاستگی آگاهی و دفاع از همه‌روان‌انگاری قابل دفاع نیست.
صفحات :
از صفحه 5 تا 30
نویسنده:
سید احمدرضا شاهرخی ، خدیجه اکبری اقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در کنار معرفت حصولی- مفهومی، معرفت حضوری- شهودی نیز در میان فلاسفه اسلامی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. علامه طباطبایی، هنگام بحث از معرفت حصولی، از معرفت حضوری نیز با اهمیت فراوان یاد کرده و معرفت حصولی را در نهایت مسبوق به معرفت حضوری می‌داند. در این نوشته تلاش می‌شود، با روش تحلیلی، مبانی نظری وی درباره معرفت حضوری- شهودی و دفاع عقلانی از اعتبار معرفتی آن تبیین گردد. یافتۀ مهم این نوشته آن است که معرفت حضوری- شهودی، علاوه بر آن که تکیه‌گاه معرفت حصولی است، دفاع عقلانی متقن نسبت به اعتبار معرفت را نیز فراهم می‌آورد. مبنای این اعتبار آن است که دست‌یابی به حقیقت هدف اصلی معرفت است، و اگر در معرفت حضوری- شهودی احراز کنیم که خود حقیقت در اختیار ماست، دغدغه دیگری به لحاظ معرفت‌شناختی نخواهیم داشت. از نظر علامه طباطبایی، همان طور که شهود حسی یقینِ مطابق با واقع در نفس ما ایجاد می‌کند، معرفت حضوری- شهودی نیز حاوی چنین سیطره‌ای بر حقیقت است. در پایان این نوشته مصادیقی از نظریات مدعی نقض نسبت به اعتبار معرفت حضوری- شهودی مطرح شده و مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته تا به طور عینی اعتبار معرفت‌شناختی دریافت‌های حضوری- شهودی تثبیت گردد.
صفحات :
از صفحه 75 تا 100
نویسنده:
محبوبه پاکدل ، محمدرضا بیات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تدئوس متز با ارائه نظریه‌ای غیرنتیجه‌گرایانه در معنای زندگی کوشیده است تا تبیین جامعی از معناداری زندگی بیشتر انسان‌ها ارائه دهد. نظریه وی بر سه مؤلفه استوار است: (1) مؤلفه انفسی، یعنی «گرایش مثبت ساحت عقلانی» انسان‌ها به ارزش‌های آفاقی؛ (2) مؤلفه آفاقی، یعنی ارزش‌های برخاسته از خوبی، حقیقت و زیبایی به عنوان بسترهای معنابخش؛ و (3) ارائه راه‌های تشخیص ارزش‌های آفاقی معنابخش. در این مقاله، با روش تحلیلی-انتقادی، ابتدا نظریه متز و مؤلفه‌های آن تبیین خواهد شد. سپس مهم‌ترین انتقادات به دو مؤلفه انفسی و آفاقی نظریه متز ارائه می‌شود که این انتقادها از این قرارند: (1) دفاع از معنابخشی نگاه نتیجه‌گرایانه به معنای زندگی، (2) ناسازگاری نظریه متز با شهود انسان‌ها، (3) عدم توجه آن به نقش جنبه‌های عاطفی در معناداری زندگی، (4) معنابخشی برخی شروط ضروری، (5) تردید در معنابخشی شروط اساسی، (6) ناتوانی شروط اساسی از تبیین معناداری برخی کارهای هنری، و (7) عدم توجه به معناداری کنش‌های ربات‌های هوشمند. در ادامه نشان داده می‌شود که اگرچه متز توانسته به بسیاری از انتقادات پاسخ دهد، ولی به معناداری کنش‌های ربات‌های هوشمند توجه نکرده است. اگر بتوان توان محاسباتی در ربات‌های هوشمند را از قابلیت‌های ساحت عقلانی انسان شمرد، می‌توان حدی از ساحت عقلانی را در آن‌ها پذیرفت و بدون نیاز به فرارفتن از ساحت حیوانی از معناداری کنش‌های ربات‌های هوشمند نیز دفاع کرد.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
نویسنده:
جلال عبدالهی ، سید هدایت سجادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعین ناقص تجربی از جمله مسائلی است که موضع رئالیست‌ها در مورد شناخت مشاهده‌ناپذیرها را با چالش روبه‌رو می‌سازد. ماریو آلای در پاسخ به این مسئله مدعی است که تعین ناقص (چه در گذشته و چه امروزه) نتوانسته و نمی‌تواند موضع رئالیسم علمی را با اشکال روبه‌رو سازد. او ابتدا همصدا با دیگر رئالیست‌ها، مزیت‌های نظری را برای شکستن تعین ناقص معرفی می‌کند و برای رهایی از ایرادات به‌کارگیری مزیت‌های نظری، راهکار ویژه‌ای ارائه می‌دهد. با این که آلای معتقد است که مزیت‌های نظری به خوبی می‌توانند تعین ناقص بروزیافته در مورد بیشتر نظریه‌ها در تاریخ علم را بشکنند، اقرار دارد که امروزه به واسطه به‌کارگیری مزیت‌های نظری، تعین ناقص بین بدیل‌های مکانیک کوانتومی شکسته نمی‌شود. به همین دلیل، وی برای دفاع از موضع رئالیستی در این مورد ویژه، راه‌حل جدیدی را ارائه می‌دهد که در آن بر توافقات و اشترکات مشاهده‌ناپذیر مفروض در هستی‌شناسی‌های نظریه‌های بدیل انگشت می‌گذارد. در این مقاله، با بررسی انتقادی رویکرد ماریو آلای در مواجهه با مسئلۀ تعین ناقص تجربی نشان داده می‌شود که راهکار وی برای رفع ایرادات به‌کارگیری مزیت‌های نظری خالی از اشکال نیست. همچنین راه‌حل پیشنهادی‌اش برای حفظ موضع رئالیستی در مورد نظریات مکانیک کوانتومی با سه اشکال مواجه است: تقلیل نظریات بدیل به یکدیگر و منحل کردن مسئله به جای حل مسئله، ناسازگاری و ابهام در صدق اشتراکات، و نبود تضمین در وجود اشتراکات و ناکارمدی برای تعمیم راه‌حل برای موارد احتمالی دیگر.
صفحات :
از صفحه 101 تا 126
نویسنده:
محمد عنبرسوز ، شیدا کاویانی تبریز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فردریش نیچه، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان در حوزه اخلاق، در بخشی از انتقادش به اخلاقیات گذشتگان، به اخلاق فیلسوفان می‌تازد و آن را فاقد کارایی لازم قلمداد می‌کند. این جستار، با محور قرار دادن نگرش انتقادی نیچه در قبال امر مطلق، به ارزیابی نقد او نسبت به فلسفه اخلاقی کانت می‌پردازد و نشان می‌دهد که بخش مهمی از انتقاد نیچه به اخلاق مسیحی و اخلاق فیلسوفان واکنشی به امر مطلق کانت و تعمیم نهفته در آن است. لذا مسئله اصلی پژوهش پیش رو تحلیل دقیق ریشه‌های معرفت‌شناختی و روش‌شناختی واکنش نیچه به امر مطلق کانت است. به همین منظور، ابتدا توجه افراطی فیلسوفان اخلاق به قاعده عام را در روندی تاریخی مورد توجه قرار می‌دهیم که از سوفسطاییان تا کانت ادامه پیدا می‌کند. سپس، با روش توصیفی- تحلیلی، مبانی معرفتی کانت را در برابر باورهای معرفتی نیچه بازنمایی می‌کنیم و امر مطلق کانت را در برابر ابرمرد نیچه، با توجه به جایگاه عقل و غریزه در اندیشه این دو فیلسوف، مورد تفسیر قرار خواهیم داد. همچنین در پایان بدین نتیجه رهنمون خواهیم شد که محور ارزش اخلاقی برای کانت امر مطلق (عمومیت اخلاق) است، در حالی که نیچه، با ارزش‌گذاری مجدد ارزش‌ها، بر آن است که ملاک اخلاقی بودن فعل را سازگاری آن با اراده معطوف به قدرت معرفی کند (جنبه فردی). از دیگر نتایج این پژوهش پاسخ به یک انتقاد عمومی در فلسفه اخلاق است که نیچه را متهم به بازگشت ناخواسته به همان قاعده عمومی کانتی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 127 تا 145
  • تعداد رکورد ها : 6