جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > حکمت سینوی > 1400- دوره 26- شماره 66
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی ، راضیه لاهوتیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن ­سینا به‌تبع ارسطو برای حل معضل استقرا از قاعدۀ «الإتفاقی لایکون دائمیاً و لا اکثریاً» بهره برده و بر این اساس، اولین مسئلۀ مقالۀ حاضر، پرسش دربارۀ معنا و مفاد این قاعده ازنگاه اوست. از آنجا که واژۀ «اتفاق» به پنج معنا به‌کار می­ رود، در وهلۀ نخست باید مشخص کرد او دقیقاً کدام معنا را درنظر داشته است تا از این طریق، مفاد این قاعده روشن شود. درپی بررسی آثار شیخ‌الرئیس درمی­یابیم مراد او اتفاق به‌معنای بخت و همچنین هرسه معنای نفی علیت (فقدان علت فاعلی، علت غایی و رابطۀ علّی) نبوده؛ بلکه اتفاق به‌معنای وجود معارض، موردنظر اوست. طبق بیان بوعلی، وقتی می­ توان پدیده ­ای را اتفاقی دانست که نسبت‌به سبب ذاتی‌اش درنظر گرفته نشود. اتفاقی، امری است که سبب و غایت بالعَرَض دارد و اکثری و دائمی نیست. هر امری که نسبت‌به سبب ذاتی‌اش سنجیده شود، ازنوع دائمی و اکثری خواهد بود و بر این اساس می‌توان گفت ازنظر ابن‌سینا دائمی و اکثری‌بودن، ملاکی است که نشان می‌دهد شیء مطابق طبیعت و ذات خود عمل می­ کند. در این مقاله، اصل علیت و لوازم آن (ضرورت و سنخیت علت و معلول)، قاعدۀ «الشیء ما لم یجب لم یوجد» و قاعدۀ «القسر لایدوم» به‌عنوان مبانی قاعدۀ الاتفاقی معرفی شده ­اند.
صفحات :
از صفحه 245 تا 268
نویسنده:
زینب شیخ حسینی ، مریم جعفرزاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
زبان مرغان و جنبه­ های رمزی آن از روزگاران بسیار کهن، توجه عدۀ زیادی از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. نخستین کسی که در دورۀ اسلامی، رساله ­ای دربارۀ مرغان نگاشت، ابن‌سینا بود و پس‌از وی، فضلا و صاحبان اندیشه، زبان مرغان را وسیله­ ای برای بیان‌کردن اندیشه­ های عرفانی، سیاسی و اجتماعی خود قرار دادند. ازجمله این اندیشمندان می­توان غزّالی و نجم رازی را نام برد. جوزف کمبل با مطرح‌کردن کهن‌الگوی سفر قهرمان، نقش این مسئله در شکل­ گیری شخصیت قهرمان را بررسی کرده و آن را شامل سه مرحلة عزیمت، تحقق و بازگشت دانسته است. در پژوهش حاضر کوشیده‌ایم با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، وجوه تشابه و تمایز آثار این سه اندیشمند ایرانی را درخصوص مراحل سفر براساس الگوی کمبل نشان دهیم. بررسی ­های انجام‌شده در مقالۀ حاضر، بیانگر آن است که هر سه رساله در داشتن مرحلة جدایی و تشرف، مشترک‌اند؛ البته جزئیات این مراحل در رساله‌های موردنظر، متفاوت است. پس‌از آن، مسیر هریک از داستان­ ها در مرتبة بازگشت قهرمان از سفر جدا می‌شود و این امر، ایجاد تمایزاتی در ساختار و متن سه اثر را به‌دنبال دارد. این تمایزات را می‌توان ناشی از بینش فلسفی، عرفانی و اجتماعی نویسندگان رساله‌ها دانست. نکتۀ قابل توجه، آنکه مراحل سفر در رسالة ابن‌سینا کامل‌تر از رساله‌های دو نویسندة دیگر است.
صفحات :
از صفحه 269 تا 294
نویسنده:
روح الله فدائی ، محمد سعیدی مهر
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های قضایای تجربی ازدیدگاه ابن‌سینا که موجب قرار‌گیری آن‌ها درزمرۀ مبادی برهان می‌شود، اتصافشان به یقین است. شیخ‌الرئیس در موارد متعدد به یقینی­بودن این قضایا تصریح کرده؛ اما در سخنانی معدود از وی به‌نوعی یقین تامّ و محض از مجرّبات نفی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تفسیر تحلیلی متن‌محور و تحلیل انتقادی نشان داده‌ایم که براساس مبانی نظری و تاحدودی عملی موردنظر ابن‌سینا نمی‌توان تجربه را مفید یقین دانست. به‌لحاظ نظری، دو دلیل حداقلی و حداکثری را برای توجیه این مسئله می‌توان ذکر کرد: طبق دلیل حداقلی، تجربه صرفاً در حالت مشاهدۀ دائمی، مفید یقین تامّ است و مطابق دلیل حداکثری، حتی وقوع دائمی نیز به حصول یقین نمی‌انجامد؛ زیرا به‌سبب ابتنای مجرّبات بر محسوسات- که طبق نظر نهایی ابن‌سینا ازنوع شبه‌یقینی هستند- مجرّبات نیز ازنوع شبه‌یقینی خواهند بود و البته این مطلب با ابتنای تجربه بر برهان لمّی تعارضی ندارد؛ زیرا ابن‌سینا برهان لمّی‌ای را که در آن از صغرای غیردائم استفاده شده باشد، مفید یقین نمی‌داند؛ به‌علاوه، با فرض امکان‌داشتن حصول یقینی در فرایند تجربه، ازجهت عملی، کشف دقیق سبب ذاتی و به‌تبع آن، رسیدن به یقین، بسیار دشوار است و به‌ندرت تحقق می‌یابد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 51
نویسنده:
علی اکبر ناسخیان ، محمد حسین وفائیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
نهاد به‏مثابۀ واقعیتی اجتماعی و عامل انسجام‌بخشِ کنش‌های مشترک میان افراد جامعه، علاوه‏بر آنکه تاکنون، موضوع بررسی‌های جامعه‌شناختی و اقتصادی واقع شده، در تحلیل‌های هستی‌شناسانه ازسوی برخی فیلسوفان معاصر نیز موردنظر بوده است. فارابی به‏مثابۀ اندیشمندی که برای امر اجتماعی و جامعه در تحلیل‌های فلسفی خود، اهمیت فراوان قائل بوده، فیلسوفی است که با عرضۀ نظریۀ خاص خویش درحوزۀ انگاره‌های عمومی توانسته در خوانشی دوباره، مبانی و بسترهایی را برای بحث درخصوص تحلیل هستی‌شناسانۀ نهاد و پاسخ‌گویی به پرسش مطرح‌شده دربارۀ چرایی اشتراک کنش‌های مردم جامعه به‌دست دهد. در این پژوهش کوشیده‌ایم با واکاوی نظریۀ انگاره‌های عمومی فارابی و لوازم آن و همچنین بررسی مفهوم «نهاد» به ‏مثابۀ واقعیتی اجتماعی، نسبت میان این دو مقوله را تبیین کنیم. طبق دیدگاه فارابی، نهادها همان انگاره‌های عمومی‌ای هستند که نیازهای طبیعی یا معقولات قدسی را توسط صورت‌های محسوس محاکات می‌کنند و آن‌ها را مقدمه‌ای برای رفتار قرار می‌دهند و به‌تبع آن، اعتباریاتی جدید را به‌وجود می‌آورند.
صفحات :
از صفحه 77 تا 98
نویسنده:
نرگس نظرنژاد ، زینب سادات موسوی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تردیدی وجود ندارد که امروزه، سازمان­ها یکی از مهم­ترین نهادهای اجتماعی‌ای هستند که در پیشرفت و توسعۀ جوامع، نقشی عمده ایفا می‌کنند و نقش ­آفرینی آن­ها در برآوردن نیازهای جوامع، مشروط به وجودداشتن مدیران توانمند و اثرگذار است. در گذشته، سازمان­ها به‌صورت کنونی وجود نداشتند؛ اما در مجموعه ­ها و نهادهای اجتماعی قدیم نیز نقش افرادی به‌عنوان کارآفرین یا رهبر در ترسیم نقشۀ راه و برقرارکردن عدالت درمیان افراد جامعه، ضرورتی انکارناپذیر بود. ازمیان فیلسوفان مسلمان، ابن‌سینا در آثار متعدد خود به اهمیت اجتماع و مشارکت همگان برای رسیدن به اهدافی همچون سعادت همۀ افراد جامعه و همچنین ضرورت وجود فردی مدیر و عادل برای رهبری و مدیریت مردم اشاره کرده است. از آنجا که او همواره به‌دنبال تلفیق اندیشه‌های یونانی و اسلامی بوده، بسیاری از تفکراتش دربارۀ مسائلی همچون ضرورت وجود نهادهای اجتماعی، نحوۀ مدیریت جامعه، و ویژگی‌های رهبر و مدیر خردمند با نظریات فیلسوفان غربی مانند افلاطون، هم‌راستاست. در این پژوهش، ازطریق گردآوری داده‌ها با استفاده از روش کتابخانه‌ای، ضمن اشاره به برخی نظریات و اندیشه‌های فیلسوفان غربی دربارۀ ضرورت وجود مدیر و رهبر اخلاق‌مدار و همچنین چگونگی ادارۀ خردمندانۀ سازمان‌ها، با تحلیل و توصیف محتوایی، آرای ابن‌سینا در این زمینه را تبیین و بررسی می‌کنیم. پژوهش حاضر ازنوع میان ­رشته­ ای و متعلق به حوزۀ فلسفۀ کاربردی است.
صفحات :
از صفحه 225 تا 244
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کریگل در آثار خود، دیدگاهی رایج در فلسفۀ ذهن را نقد کرده است که براساس آن، رابطۀ مستقیم بین آگاهی و خودآگاهی وجود ندارد. وی مشکل این دیدگاه را از این جهت دانسته است که طرفداران آن نتوانسته‌اند بین انواع متفاوت خودآگاهی، تمایز قائل شوند. کریگل پس‌از متمایزکردن چهار نوع خودآگاهی به این نکته اشاره کرده است که نوعی خودآگاهی وجود دارد که مقدّم بر هرگونه خودآگاهی دیگر و ملازم با آگاهی است. این خودآگاهی، حالت ذهنی غیرتراگذار نام دارد و درواقع، نوعی خودآگاهی است که به‌صورت ضمنی، همراه با یک حالت ذهنی آگاهانه تحقق می‌یابد و ریشه و بنیان نگاه اول‌شخص است. این دیدگاه کریگل در تاریخ فلسفۀ غرب، سابقه‌ای دیرینه دارد؛ چنان‌که ریشه‌های آن را می‌توان در اندیشۀ ارسطو یافت. ازنظر ارسطو موجود آگاه ازطریق یا درضمن آگاهی به غیر، به خودآگاهی می‌رسد. ابن‏ سینا این دیدگاه ارسطویی را در آثار خویش نقد کرده و ضمن تقسیم‌کردن خودآگاهی بر دو نوع متفاوت، شامل شعور بالذات و شعور بالشعور تأکید کرده است که نوع اول خودآگاهی، عین ذات و وجود خاص موجود آگاه است؛ لذا به هیچ وجه از وی جدا نمی‌شود، وابسته به وجود هیچ غیری نیست و به همین دلیل، مقدّم بر هر آگاهی دیگری است. این نقد ابن ‏سینا هرچند در اصل، متوجه دیدگاه ارسطویی است، می‌توان آن را به دیدگاه کریگل نیز وارد دانست.
نویسنده:
حمیده مختاری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در این مقاله، دیدگاه ابن‌سینا دربارۀ ترکیب را ذیل نظریۀ ماده- صورت‌گرایی بررسی کرده‌ایم. ابتدا نشان داده‌ایم مسئلۀ ترکیب حقیقی بنابر تعاریف موجود، درخصوص چگونگی حضور اجزای مادّی در ترکیب، دچار مشکلات منطقی و متافیزیکی است؛ سپس ایده‌ای جدید از ترکیب حقیقی را به‌دست داده‌ایم که با دیگر مبانی موردنظر شیخ‌الرئیس همخوانی ندارد و بنابراین، دیدگاهی خالی از اشکال در این حوزه موجود نیست. در بخش دوم، ازطریق بازسازی استدلالی از مرحوم سبزواری نشان داده‌ایم ترکیب انضمامی بدان سبب که در قیاس با ترکیب اتحادی، دچار اشکال منطقی نیست، پذیرفتنی‌تر است. براساس نتایج دو بخش پیشین، در بخش سوم، ترکیب حقیقی را برمبنای وضعیت اجزای مادّی و صوری بررسی کرده‌ایم. در این مرحله، شش گزینۀ محتمل و متفاوت دربارۀ وضعیت متافیزیکی ماده و صورت را به‌دست داده و توسط آن‌ها دو مسئله را بررسی کرده‌ایم: نخست، آنکه دیدگاه ابن‌سینا به کدام گزینه نزدیک‌تر است؛ دوم، آنکه کدام گزینه پذیرفتنی‌تر می‌نماید. نهایتاٌ در بخش چهارم، از زاویه‌ای دیگر نشان داده‌ایم تحلیل ترکیب ازمنظر ابن‌سینا ازطریق تحقق‌بخشی رابطۀ حلول یا تعلق نیز امکان‌پذیر است؛ اما این بیان ابن‌سینا هم نمی‌تواند پاسخی مناسب برای مسئلۀ ترکیب باشد؛ زیرا اطلاع‌بخش نیست و به‌نوعی این‌همان‌گویی محسوب می‌شود.
صفحات :
از صفحه 197 تا 224
نویسنده:
مریم طهماسبی ، سید عباس ذهبی ، احمد بهشتی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خواجه نصیرالدین طوسی (597­-672ق)­ ­از فیلسوفان مشائی‌ای است که با اندیشه ­های فلسفی شهاب ­الدین یحیی سهروردی (549-587ق)، فیلسوف بزرگ اشراقی پیش‌از خود و ازجمله ایدۀ علم شهودی و اشراقی او آشنایی داشت؛ اما به‌رغم این آشنایی و اعتقاد برخی به اشراقی‌بودن وی، تأثیر چندانی از مکتب اشراق در مباحث مربوط به علم و ادراک در آثارش دیده نمی­ شود. خواجه نصیرالدین علم حضوری را نپذیرفته و بر علم حصولی فاعل شناسا به غیر خود تأکید کرده است. از سوی دیگر، وی برخلاف ابن ­سینا (­370-428­ق­) و دیگر فیلسوفان مشائی در تبیین ابصار، نظریۀ خروج شعاع را مختار دانسته و همچنین ادراکات عقلی را ازطریق فرایند انطباع (نه تجرید) تلقی کرده است. در این مقاله می‌کوشیم با بررسی آثار متعدد منطقی و فلسفی خواجه نصیرالدین طوسی نشان دهیم وی در مباحث علم و ادراک، نه تابع دیدگاه فیلسوفان مشاء بوده و نه از سنت اشراقیون پیروی کرده؛ بلکه رویکردی نوین را درپیش گرفته است؛ از این روی، دیدگاه او را از دو جنبه می‌توان بررسی کرد: نخست، بُعد سلبی نظر طوسی که در این بخش نشان داده می­ شود او علم حضوری را نفی می­ کند؛ دوم، بُعد ایجابی که بیانگر نظریۀ انطباع ادراکات عقلی ازمنظر وی است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 75
نویسنده:
سید علی طالقانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا در چند اثر مهم خود، ماهیت ادراک را عبارت از دریافت صورت مُدرَک (أخذ صورةِ المُدرَک) دانسته است. تعبیر «صورة المُدرَک»، مشتمل بر ابهامی اساسی است که درقالب دو دیدگاه اصلی رقیب در فلسفۀ اسلامی صورت‌بندی شده: یکی دیدگاه وحدت ماهوی صورت ادراکی و مُدرَک؛ دیگری دیدگاه شَبَح. داوری دربارۀ این دو دیدگاه با تمرکز بر آثار خود شیخ‌الرئیس چندان آسان نیست؛ زیرا افزون‌بر یکدست‌نبودن و ناسازگاری سخنان او در آثار مختلفش، لوازم نه‌چندان قابل پذیرش هریک از دو دیدگاه، مشکلاتی را در این حوزه ایجاد می‌کنند. با توجه به امکان‌پذیرنبودن بررسی شواهد له و علیه هردو نظریه در یک مقاله، در این پژوهش، بر شواهد نظریۀ وحدت ماهوی صورت ادراکی با مُدرَک خارجی متمرکز شده و برپایۀ دو دسته شواهد متنی و فرامتنی فراهم‌آمده نشان داده‌ایم در مجموعۀ آثار ابن‌سینا نشانه‌هایی مهم دالّ بر این مسئله وجود دارد که مراد وی از «صورت» در تعبیر «صورة المُدرَک»، شبح به‌معنای مصطلح آن نیست؛ بلکه براساس آنچه در عبارتی از إشارات نیز آمده، منظور او «حقیقة الشیء» است؛ یعنی «ما به ‌الشیء هو هو» یا «ماهیتِ بالمعنی الأعم شیء».
نویسنده:
حوریه شجاعی باغینی ، عبدالله صلواتی ، امیرحسین منصوری نوری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
حکیم فارابی، فیلسوفی است که با رویکرد فلسفی برای اولین بار، با تفسیر عقلانی وحی، نبوت را از شکل مسئله‌ای صرفاً کلامی خارج کرد و درشمار مباحث فلسفی قرار داد. او با استفاده از روش استدلالی- برهانی، کلیاتی را دربارۀ جایگاه پیامبری، چگونگی ارتباط‌یافتن پیامبر با عالم غیب و ویژگی‎های پیامبر اثبات کرد. وی برای بیان قوانین کلی نبوت، به ورود به جزئیات نیازی نداشته و برای بیان نظرهای خود، لزوماً از واژگان شناخته‌شدۀ دینی استفاده نکرده است؛ بلکه اسمی را جانشین آن‌ها کرده و به انگاره‌سازی روی آورده است. سؤال موردنظر در این پژوهش، آن است که نبوت در آثار معلم ثانی، چگونه مطرح شده و او چگونه دربارۀ این مسئله انگاره‎سازی کرده است؛ درضمن، این انگارۀ جدید با نبی چه نسبتی دارد و به عبارت دیگر، وی چه تصویری از نبی در فلسفه‌اش ترسیم کرده است. یکی از نتایج پژوهش حاضر، پس‌از اثبات ادعای مطرح‌نشدن مبحثی مستقل تحت عنوان نبوت و همچنین به‌کارنرفتن لفظ «نبی» (مگر در اولین مرحله از فرایند شکل‌گیری انگاره)، با استفاده از تبیینی که فارابی دربارۀ وحی انجام داده، این است که وی از رئیس اول به‌عنوان گیرندۀ وحی یاد کرده و با بهره‌گیری از وجه اشتراک موجود میان تعریف‌های صورت‌گرفته دربارۀ رئیس اول و نبی، ذهن مخاطب خود را به‌سوی موضوع نبوت سوق داده است. در تفکر او، رئیس اول در مدینۀ فاضله و با قید علی‌الاطلاق، مطابق با نبی است. درضمن تصریح به این‌همانیِ فیلسوف علی‌الاطلاق و رئیس اول، این‌همانیِ نبی و فیلسوف نیز تأیید می‌شود و چالش پیش‌آمده دربارۀ پایین‌آوردن مقام نبی نسبت‏ به مقام فیلسوف در تفکر فارابی ازبین می‌رود.
صفحات :
از صفحه 169 تا 196
  • تعداد رکورد ها : 12