جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > غرب شناسی بنیادی > 1400- دوره 12- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 9
نویسنده:
سعیده محمدزاده ، محمّد رضا حسینی بهشتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانون این مقاله بررسی جایگاه اسطوره در دیالوگ‌های افلاطون است. این مقاله با رویکرد توصیفی_تحلیلی به این مسائل اشاره دارد که دیالوگ‌های افلاطون در دوره‌های مختلف دارای چه ویژگی‌هایی است؟ و رویکرد افلاطون نسبت به اسطوره در دیالوگ‌های آغازی، میانی و پایانی چه تغییری پیدا می‌کند؟ در این راه، ما نخست به بررسی ایراد دیالکتیک در دیالوگ‌های سقراطی و سپس به نحوه استفاده افلاطون از اسطوره در دوره‌های مختلف می‌پردازیم و توضیح می‌دهیم که بکارگیری اسطوره در دیالوگ‌های سقراطی برخلاف دوره‌های دیگر که به منظور افزودن بُعدی دینی یا اسطوره‌ای و یافتن راه‌حل برای مسائل مهم فلسفی است؛ در آن دیالوگ‌ها به جهت تقریب به ذهن و بیان تمثیل صورت می‌گیرد. در نهایت با تقسیم اسطوره‌های دوره‌های بعد به دو دسته کلی فرجام‌شناختی و غیرفرجام‌شناختی، به توضیح موضوع و محتوای خاص دسته دوم این اسطوره‌ها و علت بهره‌مندی از آنها می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 25 تا 47
نویسنده:
مصطفی عابدی جیقه ، محسن باقرزاده مشکی باف ، محمد اصغری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پیش از ماکیاولی برای اینکه گذار از سوژه به ابژه قابل توضیح باشد مفاهیمی نقش محوری در گذار از سوژه به ابژه و یا بالعکس را توجیه می‌کرد که اساسا مفاهیمی الهیاتی - متافیزیکی به حساب می‌آمدند، اما ماکیاولی در اندیشه سیاسی خود به تعریف جدیدی از نسبت هست و باید دست یافت که بعدها هگل در تفسیری پیچیده - و نقد دیدگاه کسانی چون کانت و فیشته که به جدایی قلمرو هست و باید پرداخته بودند – توانست در هستی‌شناسی خود از آن بهره بگیرد. هگل با تاثیر از ماکیاولی به جای استنتاج باید از امور انتولوژیکال و متعالی آن را در میانه واقعیات موثر این‌جهانی قابل جستجو دانست و به این وسیله توانست تقدم سوژه بر ابژه را که توسط کانت توضیح فلسفی یافته بود مورد انتقاد قرار دهد و رابطه دیالکتیکی میان آن دو را از ساحت هنجاری مطالعه کند. نگارنده در این مجال می‌کوشد تا با ارائه تفسیری جدید از مساله هست و باید در اندیشه ماکیاولی، منطق گذار هگل از سوژه به ابژه را توضیح دهد و چگونگی جایگزینی منطق هنجاری به منطق متعالی را در این باب به تفصیل آشکار کند.
صفحات :
از صفحه 99 تا 121
نویسنده:
حسین شقاقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الیزابت آنسکوم اندیشه­های ویتگنشتاین (در کتاب تحقیقات فلسفی) را در باب زبان، یک ایدئالیسم زبانی ناقص توصیف می­کند. زیرا ویتگنشتاین -بر اساس تفسیر آنسکوم- قواعد و هنجارهای اجتماعی را به نحوی تبیین می­کند که با ایدئالیسم زبانی مطابقت دارد ولی تبیین ویتگنشتاین از مفاهیم مربوط به ذوات طبیعی کاملا با ایدئالیسم زبانی مطابقت ندارد. به نظر آنسکوم، ویتگنشتاین اعیان را به نحو ایدئالیستی تبیین نمی­کند و آنها را مستقل از زبانْ مفروض می­گیرد. در اینجا پس از بیان استدلالِ آنسکوم در دفاع از ادعای فوق، آن را مورد انتقاد قرار می­دهم. انتقاد مذکور با توجه به استدلال مفسرینی صورت می­گیرد که از این موضع دفاع می­کنند که ایدئالیسم زبانی ویتگنشتاین را نباید به صفت «ناقص» موصوف کرد. بر اساس تحلیلی که در اینجا ارایه خواهد شد، مفاهیم مربوط به هویت­های فیزیکی و ذوات طبیعی نیز از نگاه ویتگنشتاین با اتکا به آنچه ایدئالیسم زبانی می­خوانیم، توضیح داده می­شوند. این ادعا را با اتکا به -اولا- نگاه کلی نویسنده کتاب تحقیقات فلسفی به معنا و -در ثانی- خصلت خودارجاع­دهندگی زبان و گستره آن -از نگاه او- مستدل خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 73 تا 98
نویسنده:
سمیه حمیدی ، فاطمه کامرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی‌شک، یکی از مسائل مهم حوزه اندیشه‌سیاسی در عرصه‌عمومی، رابطه نهاد دین و حوزه‌عمومی است که امروزه در ایران نیز مباحث مربوط به ‌آن بسیار مورد توجه قرار گرفته و در بین اندیشمندان و روشنفکران چه دینی و چه سکولار درباره‌ی نوع و چگونگی این رابطه، مناقشه و نزاع جدی وجود دارد. در جامعـه کنونی در خـود و بـرای خـود زیستن دیگر معنایی ندارد و بایستی به چگونگی امکان همزیستی هماهنـگ سـنت‌های دینـی در حـوزه‌ی عمـومی اندیشید. مسئله پیش‌روی این نوشتار این مطلب است که دین‌نهادینه در این‌راستا چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟ آیا می‌تواند موجب گشایش باب گفت‌وگو در عرصه عمومی گردد یا اینکه اصلاً به‌مثابه مانعی بر سر راه آن قرار می‌گیرد؟ مقاله حاضر با طرح برخی از الگوهای رابطه دین‌نهادینه شده و عرصه‌عمومی؛ ضمن بررسی سه‌دیدگاه مطرح در این حوزه، کوشش می‌کند بااستفاده از نتایج مطالعه تطبیقی بین الگوهای مذکور، الگویی را ارائه دهد که درخصوص ایران اسلامی کارساز باشد و ما را از این تصلب دوگانه که یا باید حکومت را دین تصاحب کند و یا کلاً به عرصه خصوصی تنزل یابد، رها سازد. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 168
نویسنده:
الهام السادات کریمی دورکی ، محمد جواد صافیان ، محمد مشکات
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رسالۀ پژوهش‌های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) شلینگ، تلاشی برای بنیان‌گذاری نظام آزادی است. محوری‌ترین مفهوم در نظام شلینگ، مفهوم «این‌همانی» است که با تفسیر صحیح آن و یافتن وحدت میان مفاهیم متضاد آزادی و ضرورت، دغدغۀ اصلی او در نظریۀ ایدئالیسم مطلق توجیه می‌شود. اصلی که در جستجوی بنیادی برای شکل‌گیری نظام و راه حلی برای سازگاری نظام و آزادی به آن تمسک می‌جوید این‌همانی ‌به‌معنای صحیح آن است که در همه خدا انگاری به‌عنوان تنها نظام ممکن عقل ممکن می‌گردد. تمرکز هیدگر بر تفکر شلینگ با نگارش رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان و تفسیر چندین‌بارۀ او در سال‌های 1936 و 1941 اهمیت این رساله در تاریخ اندیشۀ غربی را آشکار کرد. هیدگر چگونگی امکان نظام آزادی را مطابق با تفسیری از اصل این‌همانی که نشان‌دهندۀ اتصال و پیوند درونی موجودات در بنیاد هستی است، ممکن می‌داند و این به‌معنای اندیشیدن در ذات هستی است. در این پژوهش نشان داده می‌شود که بنا بر نظر شلینگ چگونه سوءتفسیر از این اصل، امکان ناسازگاری نظام و آزادی را در تعبیرهای مختلف همه‌خداانگاری فراهم می‌آورد و تفسیر هیدگر از این اصل چگونه راه به پرسش از چیستی اصل واحد و بنیادین موجودات [تئوس] می‌برد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
نویسنده:
یاسمن هشیار ، اکرم کلیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا انسان در عین حال که می‌داند عملی نادرست است به انجام آن مبادرت می‌ورزد؟ پاسخ سقراطی ـ افلاطونی به این سوال منفی است. به نظر ایشان شرط لازم و کافی برای عمل درست و فضیلتمندانه علم به درستی آن است. مفهوم مخالف این آموزه، هم از طرف فلاسفه و هم از دید مردم عادی مورد تردید واقع شده است. افراد بسیاری را می‌بینیم که در حالی که می‌دانند عملی اخلاقا نادرست است، به انجام آن مبادرت می‌کنند. این پدیده متداول را چگونه می‌توان تبیین کرد؟ در این مقاله به تبیین کانت در این خصوص پرداخته شده است. این بررسی عمدتا با محوریت کتاب دین در محدوده عقل تنها، با نگاهی گذرا به بنیادگذاری و در مواضعی مقایسه با آراء افلاطون و ارسطو صورت گرفته است. ترتیب مطالب به این صورت است که پس از تعریف عمل اخلاقا نادرست (شر بنیادی) و به زمینه‌های خیر و شر در انسان پرداخته شده و پس از آن به تبیین کانت از انتخاب شر و نسبت این انتخاب با علم به نادرستی آن بررسی شده و سرانجام نسبت آن با آراء دو فیلسوف بررسی و نتیجه‌گیری شده است.
صفحات :
از صفحه 123 تا 139
نویسنده:
سید علی سراج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به دنبال مبنا قرارگرفتن جریان مدرنیته و پارادایم پوزیتویسم در سطح زندگی بشری، بحران‌های اخلاقی در ابعاد مختلف، در دنیای غرب شکل گرفت. ازاین‌رو پایه‌های فکری ـ اندیشه‌ای آن به‌شدت از سوی مکاتب رقیب، نقد شد. برهمین‌مبنا سردمداران نظام سرمایه‌داری برای تحکیم پایه‌های معرفتی خود، با عنصری دیگر به نام عرفان در تثبیت نوع نگرش خود می‌کوشد که در ظاهر به دنبال دست‌یابی به آرامش ـ روحی روانی افراد است. داستان راز اثر راندا برن ازجمله آثار در این درون‌مایه است که در سال­های اخیر بسیار موردتوجه قرارگرفته است و طرفداران زیادی پیداکرده است. این اثر در روش و رویکرد خود به‌نوعی سلوک عرفانی معتقد است که انسان با محوریت قراردادن تفکر و پشتکار، امید و آرزو، توجه به شعورمندی موجودات و عشق و خودشناسی، می­تواند به همۀ آرزوها و خواسته­های مادی خود دست یابد. در پژوهش حاضر با نگرش انتقادی به تطبیق درون‌مایه‌های این اثر با آثار عرفانی و تعلیمی فارسی پرداخته‌شده است. اجمالاً یافته­های تحقیق نشان می­دهد اگرچه در ظاهر اثر، نوعی وجه مشترک با آثار عرفانی ادب فارسی مشاهده می‌شود، هدف و درون‌مایۀ اصلی اثر، به دلیل توجه صرف به مسائل مادی و خواسته­های نفسانی انسان، در راستای اهداف نظام سرمایه‌داری به‌عنوان محور اصلی مدرنیته است.
صفحات :
از صفحه 169 تا 194
نویسنده:
محسن فاضلی ، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پلورالیسم برلین وامدار تاثیرات عمیقی است که وی اولا از جریان کلاسیک یا روشنگری در راستای عینیت باوری و واقع گرایی تجربه محور و ثانیا از جریان رمانتیسم به عنوان قوی ترین جریان ضد تفکر روشنگری پذیرفته است. برلین برای جرح و تعدیل افراط گری های متدولوژیک تفکر روشنگری به سراغ آنتی تز این جریان یعنی جریان رمانتیسم رفته ودر برابر اصحاب روشنگری که تاریخ را به عنوان یک مجموعۀ دارای روابط علی و معلولی و به نوعی یک علم می نگریستند، جبهه گرفته سعی دارد بر این نظر پافشاری نماید که تاریخ برساخته اراده های آزاد انسانهاست نه الگویی از پیش داده و دارای چهارچوب از پیش تعیین شده. از سوی دیگر واقع گرایی و تجربه باوری کلاسیک مغز و هسته اصلی پلورالیسم تاریخی برلین است. او می خواهد در عین حال به واقع گرایی تاریخی نیز پایبند بماند لذا هرگونه تفسیر فراواقع گرایانه و متافیزیکی از پدیده های تاریخی را طرد کرده، سعی نمود تاثیرات مخرب نگرش روشنگری که به جبر باوری در همه اقسامش از جمله جبرباوری تاریخی می انجامید را با تلفیق انگاره های رمانتیکی تعدیل نموده با سنتز عناصر به زعم خود مثبت این دو جریان تاریخ باوری را به نفع آزادی و بر مهمل پلورالیسم بنشاند. با عطف توجه به این نکات، این نوشتار سعی بر آن دارد اولا سهم ایده های رمانتیک و روشنگری را در برداشت مفهوم تاریخ از منظر برلین روشن ساخته و تفسیری نوین از تاریخیت مد نظر او ارائه دهد. ثانیا قصد بر آن است تا مدلل سازیم تلفیق عناصراین دو جریان تعارضی در تاریخ باوری و اندیشه تاریخ نگری پلورالیستی وی ایجاد کرده است. یعنی باور به ایده های رمانتیکی او را در دام نسبیت گرایی تاریخی که در نقطه مقابل تجربه گرایی واقع گرایانه روشنگری است قرار می دهد. بنابراین این مقاله سعی دارد با روشی توصیفی - تحلیلی اثبات نماید اولا کدام یک از انگاره های دو سنت روشنگری و رمانتیسم در اندیشه برلین با یکدیگر تلفیق یافته اند و در وهله بعد تعارض پایدار تلفیق انگاره های رمانتیک و روشنگری یا کلاسیک در تاریخ باوری پلورالیستی برلین را بوضوح مدلل نموده و نقاط ناسازگار و متعارض این سنتز را شرح و بسط دهد.
نویسنده:
فرهاد برندک ، فریدون بابایی اقدم ، حسن محمودزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر مسئله بازیابی انسان (مشخصاً انسان‌محوری) را دارد. در اینجا تلاش می‌نماییم انسان‌محوری را در گذار از فلسفه مدرن به پدیدارشناسی فهم نماییم. سعی ما در اینجا این است که این کار را با بررسی و تحلیل کیفی آثار و متون دست اول متفکران فلسفی مدرن و پدیدارشناسی (موردنظر) به انجام رسانیم. طبق یافته‌های تحقیق، این گذار را می‌توان ذیل «بازشناسی آگاهی» دنبال کرد. کانت با تاسی از بیکن و دکارت از شک شروع و طرح انسانی کردن علم را با حذف انسان انجام داد و هگل این قطعیت را با پدیدارشناسی روح و طرح دیالکتیکی خود با پیوند انسان و روح در سیر تاریخی به انجام می‌رساند. هوسرل که نامش با پدیدارشناسی مانوس است، با شعارِ «به خود چیزها برگردید» و ابزار اپوخه سعی در قطعی‌سازی شناخت داشته اما طرح زیست‌جهان را برای نسبی‌گراها به ارمغان آورد و اواخر عمر خود رویای فلسفه مانند علمِ متقّن را پایان رسیده تلقی می‌کند. هایدگر به عنوان مشهورترین شاگرد وی انسان را به صورت استعلائی در مرکز جهان قرار می‌دهد. گفتنی‌ست که انسان همواره در جهان حضور دارد. باری، پژوهش حاضر رویکردهایی از انسان‌محوری را تقویت می‌نماید که در آن انسان همیشه محور بوده و خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 49 تا 72
  • تعداد رکورد ها : 9