جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > پژوهش های فلسفی - کلامی > 1399- دوره 22- شماره 2
  • تعداد رکورد ها : 6
نویسنده:
زهرا خزاعی ، ننسی مورفی ، طیبه غلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر در صدد است تا با رویکردی تحلیلی‌‌‌، اختلاف دیدگاه دنیل دنت و سم هریس - دربارۀ تعارض ارادهٔ آزاد و جبرگرایی - را تبیین و ارزیابی کند؛ هرچند هر دو فیلسوف‌‌‌، فیزیکالیست تحویل‌گرا هستند، اما دربارهٔ این مسئله رویکردهای متفاوتی دارند. دنیل دنت‌‌‌، با حذف شرط امکان‌های بدیل و با تکیه بر مفاهیم کنترل‌‌‌، خود‌کنترلی، و تأمل‌‌‌، تقریری خاص از مبدأیت فاعل نسبت به عملش ارائه کرده و این‌گونه ارادهٔ آزاد را تبیین می‌کند. او به عنوان یک نئوداروینیست‌‌‌، پدیده‌های فیزیکی و ذهنی انسان را بر اساس نظریهٔ تحوّل تبیین می‌کند و در عین پذیرش جبر علّی‌‌، نشان می‌دهد که چگونه هنوز فاعل می‌تواند در تصمیمات و اعمالش فاعلیت داشته باشد. در نتیجه، او جبرگرایی را مستلزم اجبار نمی‌داند. در حالی‌ که سم هریس‌‌‌، با نگاهی عصب‌شناسانه و بر پایهٔ آزمایش‌های لیبت‌‌‌، ارادهٔ آزاد را توهّم دانسته و به عنوان یک ناسازگارگرای جبرگرا‌‌‌، به نقد دیدگاه سازگارگرایان‌‌ ‌‌ - از جمله دنت‌‌ ‌‌ - می‌پردازد و دنت در مقابل‌‌‌، از موضع خود دفاع می‌کند. جستار حاضر پس از تحلیل دیدگاه این دو فیلسوف و تبیین نقد و پاسخ‌‌‌، به ارزیابی دیدگاه آنها می‌پردازد. ناسازگاری درونی دیدگاه‌های این دو فیلسوف‌‌‌، ناموفق بودن در توجیه عناصر دیدگاهشان و غیر مستدل بودن نقدهای آنها علیه هم‌‌‌‌، از جمله مواردی هستند که بر پایهٔ آنها‌‌‌، هیچ کدام را در دفاع از موضعشان موفق نمی‌بینیم؛ هرچند دنت - در دفاع از موضعش‌‌ ‌‌ - نسبت به هریس، قوی‌تر ظاهر می‌شود.
صفحات :
از صفحه 27 تا 48
نویسنده:
غلامحسین جوادپور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آرمان علم رها از ارزش­های غیرعلمی، در چند دهة اخیر در کانون فلسفة علم و معرفت­شناسی قرار گرفته است و طرف‌داران آن با هشدار دربارة پیامدهای ناگوار این تأثیر، استدلال­هایی بر لزوم پیراستگی ساحت علم از ارزش­های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و... ارائه کرده­اند. در مقابل، عده­ای این آرمان را دست نایافتنی یا نادرست شمرده و در برابر آن، پیامدهای ناگوار عدم ارزش‌باری علم را بازگو کرده­اند. استدلال ریسک استقرایی، با برجسته ‌کردن پیامدهای احتمالی حاصل از خطای معرفتی استقرا - که روش رایج در علم شمرده می­شود - ارزش­های غیرعلمی را معیاری برای سنجش پیامدهای عملی می­داند تا بتوان شواهد و قراین موجود را در جهت گریز از پیامدهای احتمالی وزن­دهی کرد. در نتیجه از آنجاکه کارایی علم در مقام عمل است، فرایند توجیه معطوف به پیامدهای عملی خواهد بود و مسئولیت اخلاقی و حرفه‌ای دانشمند، او را ملزم به دخالت‌دادن ارزش‌های غیرعلمی برای گریز از پیامدهای ناگوار احتمالی خواهد کرد. چالش مهم این استدلال، فراتر بردن گسترة نظریات و فرضیات از علم و عینیت آن و کشاندن معیارهای عملی و ارادی به درون علم است. پیوند جنبة کاربری علم با واقع­نما بودن آن، خلط بین دو ساحت علمی و عملی است که راه را برای ورود نسبیت به علم فراهم می­کند. درپیش‌گرفتن برخی مبانی، مانند عینیت ارزش یا نسبیت علم، بر قوت این استدلال می‌افزاید.
صفحات :
از صفحه 73 تا 95
نویسنده:
حسن لاهوتیان ، جمال سروش
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناسایی واقعیت از نگاه صدرالمتألهین که تساوی واقع با وجود را امری بدیهی تلقی می‌کند، همان وجودشناسی است. اما شهید سید محمدباقر صدر با انکار بداهت این تساوی، سعی می‌کند با استناد به صدق قضایایی که مطابقی موجود در خارج ندارند، واقعیت را اعم از وجود نشان دهد. اگرچه این ادعا، در اندیشۀ اسلامی طرف‌دارانی چون معتزله را دارد، اما شهید صدر هم در انگیزۀ بیان این ادعا، هم در محتوای آن و هم در ادلۀ ارائه شده برای آن، از معتزلیان فاصله گرفته و دیدگاهی متقن عرضه کرده است. به‌هرحال نتیجۀ این اختلاف مبنایی میان صدر و صدرا، دو توصیف کاملاً متفاوت از عالم واقع است، اگرچه نسبت واقعیت با وجود، ماهیات، معقولات ثانی فلسفی، معدومات و مدرکات عقل عملی در این دو نگاه، قرابت‌های زیادی نیز با هم دارند. پژوهش حاضر با نگاهی تطبیقی، ابتدا عالم واقعِ صدری را در کنار وجودشناسی صدرایی، تبیین و ارزیابی کرده است، سپس نشان داده که این دو متفکر با وجود اختلافات مبنایی در بداهت برخی گزاره‌ها، روش مشابهی را در شناسایی واقعیت به کار بسته و در تعارض میان برهان و بداهت، هر دو جانب برهان را گرفته‌اند. در نهایت چرایی و چگونگی تجدیدنظر آن‌ها در گزاره‌هایی که بدیهی به نظر می‌رسیدند، تبیین شده و منشأ آن، تفاوت و مرز میان وجدان عدم و عدم وجدان، دانسته شده است.
صفحات :
از صفحه 97 تا 118
نویسنده:
عیسی نجم آبادی ، ستار طهماسبی ، مهدی دهباشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
کانت با تلقی زمان و مکان و مقولات به عنوان شرط شناخت، به تمایز میان پدیدارها و شیء فی‌نفسه پرداخت. نتیجۀ چنین تمایزی که اساس مکتب ایدئالیسم استعلایی اوست، عدم امکان شناخت شیء فی‌نفسه بود. هگل که شیء فی‌نفسۀ کانتی را مانعی در برابر ایدئالیسم مطلق خود می­دید، آن را به عنوان یک مفهوم تناقض‌آمیز کنار گذاشت؛ ولی مکتب او با چالش­های ناشی از حذف آن، مواجه شد. همین چالش­ها ما را به پی گرفتن نگرشی نوین به جایگاه شیء فی‌نفسه از منظر بوهم - به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیزیک‌دانان معاصر فیزیک کوانتوم - وامی­دارد. نتیجۀ دو رویکرد آنتولوژیکی و اپیستمولوژیکی بوهم، تمایز میان کل (به عنوان حقیقت) و اشیاء (به‌عنوان پدیدارها) بود، این تمایز به تقابل دیدگاه بوهم با هگل می­انجامد؛ تقابلی که نتیجه‌اش، پذیرش شیء فی‌نفسۀ کانتی و عدم امکان تحقق دانش مطلق هگل است. در این نوشتار با شیوۀ تحلیلی - انتقادی تلاش خواهیم کرد تا باتوجه‌به پیشرفت‌های روزافزون علمی و فیزیکی به‌ویژه نظریات فیزیکی - متافیزیکی بوهم، تحکیم موضع کانت را در مورد شیء فی‌نفسه در برابر هگل به اثبات برسانیم. حاصل این تحقیق، هم‌پوشانی فیزیک و فلسفه در مورد مسئلۀ هستی و حقیقت و محدودیت اندیشه در شناخت بنیاد حقیقی عالم است.
صفحات :
از صفحه 49 تا 71
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی ، محمد مهدی منتصری ، زینب برخورداری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
محمد بن زکریای رازی‌‌‌‌ - فیلسوف دگر‌‌اندیش قرن سوم هجری - همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. رازی نظریه‌ای در باب استکمال نفس دارد که او را به قائل شدن به «تناسخ» وادار کرده است‌‌‌‌‌، اما دیدگاه تناسخِ رازی به تعارض دو گزاره می‌انجامد: 1) عقلانیت مختص انسان است؛ 2) نفسِ انسان وارد بدن حیوان شده و در نهایت‌‌‌‌‌، به بدن انسان باز می‌گردد. این تعارض دو سؤال را در پی دارد: چگونه نفس در بدن انسان‌، دارای عقل و در بدن حیوان‌، فاقد عقل است؟ اگر نفسِ حیواناتْ فاقدِ عقل است‌‌‌‌‌، چگونه پس از مرگ بقا می‌یابد؟ برای حل این معما‌‌‌‌‌، ترزا آنه دروارت به سلسله مراتب عقلانیتْ در میان حیوانات قائل شده و پیتر آدامسون، ضمن نقد دیدگاه دروارت، انتساب تناسخ به رازی را مردود دانسته است. نگارندگان با گزارش و تحلیل انتقادی هر دو دیدگاه‌‌‌‌ و با استفاده از تحلیل توصیفی و انتقادی راه حل خود مبنی بر عدم اشتراط عقلانیت در بقای نفس را ارائه کرده و عقلانیت را حالتی غیر ذاتی برای نفس دانسته‌اند که تنها در بدن انسان تحصیل می‌شود. گرچه دیدگاه تناسخ با اشکالات فراوان مواجه است‌‌‌‌‌، اما این بررسی می‌تواند زمینه را برای پژوهش‌های بعدی دربارۀ بازنگری در ماهیت نفس هموار کند.
صفحات :
از صفحه 5 تا 25
نویسنده:
فاطمه تمدن فرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی-انتقادی به بررسی دیدگاه برنارد ویلیامز در مورد مسئولیت اخلاقی می­پردازد. در حالیکه شهودات اخلاقی ما و نظریه­های اخلاقی­ مبتنی بر آنها مانند کانت، بر آن است که تمام انسان‌ها به لحاظ برخورداری یکسان از عقل و اختیار، از مسئولیت اخلاقی برابری برخوردارند، یعنی تحسین و سرزنش آنها مشروط به این عناصر غیرتجربی و عمل حاصل از آنهاست، برنارد ویلیامز با نگاهی ارسطو‌مآبانه، بنیان مسئولیت اخلاقی را تجربی دانسته و با گسستن پیوند ضروری بین اختیار و مسئولیت اخلاقی، شهودات اخلاقی ما و نظریه­ کانت و امثال آن را به چالش می­کشد. وی با ابتکار شانس اخلاقی و استناد به آن، حتی عمل ارادی انسان را متأثر از شانس مقوم (یعنی ظرفیت‌ها، استعدادها، و توانایی‌های درونی هر فرد)و شانس منتج (یعنی عوامل مختلف روان‌شناختی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... مؤثر بر نتیجه عمل)دانسته و با نقض عمل کاملا اختیاری، مسئولیت اخلاقی را مفهومی سطحی یا ناخالص قلمداد می­کند.وی در مواجهه با مشکل مسئولیت اخلاقی، تقریری خاص از سازگارگرایی و مشروط به جدایی از شهودات اخلاقی ارائه می­دهد. این مقاله با مقدمه­ای درباره ویلیامز و بحث مسئولیت اخلاقی، به تبیین مفهوم و شرایط مسئولیت اخلاقی ویلیامز می­پردازد. سپس با نقد ویلیامز بر سازگارگرایان و ناسازگارگرایان، تقریر سازگارگرایی خاص او رابیان می­کند. در نهایت، با ارزیابی دیدگاه ویلیامز، آن را دیدگاهی به واقع جبرگرایانه و ناقض اختیار و مسئولیت اخلاقی دانسته و پایه مستندات و استدلالات آن را ضعیف می­یابد. به همین دلیل، پذیرفتن آن را دشوار و غیرقابل دفاع می­داند.
صفحات :
از صفحه 119 تا 143
  • تعداد رکورد ها : 6