جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرور > مرور مجلات > شناخت > 1395- دوره 9- شماره 1
  • تعداد رکورد ها : 12
نویسنده:
عبدالرحیم سلیمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در آيه 30 از سوره روم که به آيه «فطرت» معروف است به فطري بودن چيزي براي انسان اشاره شده است. اما از آنجا که درباره معناي مفردات و نيز ترکيب آيه اختلافات زيادي به وجود آمده، معناي کلي آيه و برداشت از آن متفاوت شده است. ادعاي اين نوشتار اين است که مي‌توان معنا و ترکيبي از آيه ارائه داد که هم سرراست و روشن باشد و هم نياز به دست برداشتن از ظاهر آيه و در تقدير گرفتن کلمه‌اي نباشد. مطابق اين ترکيب، اين آيه بر مطلب روشني که در آيات و روايات ديگر به صورت‌هاي متفاوت بيان شده، تأکيد مي‌کند. انسان‌ها وظيفه دارند که حق‌پرستانه، که همان فطرت الاهي و ثابت است که انسان‌ها به آن سرشته شده‌اند، به اين دين روي کنند و اگر چنين کنند حقانيت آن را درمي‌يابند. اين آيه، اگر اين گونه تركيب و معنا شود، دو تكليف مهم و اساسي انسان را، كه نجات و رستگاري او در گرو انجام آنهاست، بيان مي‌كند: يكي اينكه به اصل حقيقت گردن نهد؛ و دوم اينكه به اندازه توان خود براي شناخت مصاديق حق تلاش كند.
صفحات :
از صفحه 97 تا 116
نویسنده:
سعید صباغی پور، غلامحسین توکلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ناسازگارگرایی اکید و اشکالات آن در مسئله اراده آزاد و اختیار انسان ناسازگارگرایی اکید بر آن است که اگر موجبیت‌گرایی صادق باشد آنچه عامل انسانی انجام می‌دهد معلول رویدادهای قبلی است و از همین رو نباید وی را مسئول اخلاقی اعمالش دانست. از دیگر سو اگر هم ناموجبیت‌گرایی صادق باشد یعنی برخی رویدادها از روی تصادف یا شانس رخ دهند، باز هم عامل مسئولیتی در انجام عمل ندارد. درک پربوم با بیان خاص خود از مسئله اراده آزاد و دفاع از نظریه ناسازگارگرایی اکید، ضمن انتقاد به روایت‌های معاصر اختیارباوری و سازگارگرایی معتقد است انسان‌ها مسئول اخلاقی اعمالشان نیستند، انسان اراده آزاد ندارد و با این همه زندگانی بدون آن ممکن است.در این مقاله پس از بیان روایت‌های اصلی معاصر درباره اراده آزاد، نظریه ناسازگارگرایی اکید پربوم را شرح داده و ایرادهای وارد بر آن را مطرح می‌کنیم. واژه‌های کلیدی : اراده آزاد، مسئولیت اخلاقی، ناسازگارگرایی، موجبیت‌گرایی، ناموجبیت‌گرایی، سازگارگرایی، اختیارباوری، اراده و اخلاق
صفحات :
از صفحه 159 تا 181
نویسنده:
فاطمه آذریون، مجید اکبری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهمترین نقش اجتماعی ادبیات و هنر از منظر آدورنو، کارکرد انتقادی آن در برایر سلطه و سرکوب است و از این رو نویدی است برای رهایی‌بخشی. اما از سوی دیگر در آثار این فیلسوف و منتقد اجتماعی، او را هوادار استقلال هنر و اصالت زیبایی‌شناسی نیز می‌یابیم؛ رویکردی در زیبایی‌شناسی که برای هنر معیارهایی در ورای جامعه قائل است و در ارزیابی آثار، مجال چندانی به کارکردهای اخلاقی و اجتماعی نمی‌دهد. با این حال آدورنو ضمن بیان انتقادات خود به این جریان فکری، از آن دفاع می‌کند. نگارندگان در این مقاله قصد دارند نشان دهند که چگونه این دو موضع متفاوت از بابت کارکرد اجتماعی ادبیات و هنر در اندیشه آدورنو درهم تنیده شده و در یک راستا قرار گرفته است. متن ادبی با حفظ جنبه‌ تکثر، چند معنایی و ابهام، خود در برابر سلطه‌ معنای تک‌ساحتی و به‌ویژه در برابر معنای ایدئولوژیک مقاومت می‌کند. همچنین اشکال هنری دارای یک محتوای حقیقی هستند که مانع می‌شوند تا اثر هنری به آسانی در جامعه‌ معاصر خود تحلیل و دریافت شود. هنر مدرن با موضع سرسختانه خود در قبال جامعه با آن درگیر می‌شود. به همین دلیل، برای آدورنو، ادبیات و هنر که به عنوان نوید سعادت و خوشبختی است، نمی‌تواند وحدت بین انسان و جهان را بیان کند، مگر به روشی سلبی. در نظر آدورنو هنر و ادبیات نمي‌توانند صرفاً منعكس كننده‌ نظام اجتماعي باشند، بلكه در درون واقعيت و به مثابه‌ عاملي كه نوعي معرفت غير مستقيم پديد مي‌آورد عمل مي‌كند و هنر به تعبیر او، معرفت منفي دنياي واقعي است.
صفحات :
از صفحه 7 تا 21
نویسنده:
ناصر ساداتی، مرضیه پیراوی ونک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مهمترین ابعاد فلسفه کاسیرر، تأکیدی است که وی همچون کانت بر استقلال هنر از علم و اخلاق دارد. کاسیرر برخلاف دیدگاه پوزیتیویستی که می‌‌کوشید هنر را به واکنش‌های روان‌شناسانه تقلیل دهد، بر بی‌همتا بودن و بی‌نظیر بودن هنر تأکید می‌‌کند. یکی از ویژگی‌های فلسفه کاسیرر این است که با نقد صورت‌های عقلی شناخت و با گسترش شناخت‌شناسی به حوزه‌هایی از تجربه که قبلاً در نظریۀ شناخت نادیده گرفته می‌‌شدند، توانست به توسعه صورت‌های شناخت کمک نماید. کاسیرر مجموعه فعالیت‌های بشر را فرهنگ نامیده، تجزیه و تحلیل این صورت‌های فرهنگی را برای شناخت انسان ضروری می‌‌داند. او هنر را یکی از این صورت‌های انسانی می‌‌شمارد. کاسیرر با معرفی هنر به منزلۀ یکی از فرم‌های سمبولیک، تلاش دارد تا نشان دهد که هنر نوع خاصی از معرفت را به ما نشان می‌‌دهد، معرفتی که در آن انسان با تأکید بر وجه احساسی و عاطفی به خودآگاهی دست می‌‌یابد. ما در این مقاله نشان خواهیم داد که اولاً وجه معرفتی‌ای که کاسیرر برای هنر ترسیم می‌کند قابل حصول با هیچ یک از انواع دیگر اشکال سمبولیک نخواهد بود و ثانیاً تنها در فرم سمبولیک هنر است که انسان به خود آگاهی زیباشناسانه می‌‌رسد. در همین راستا و به منظور روشن ساختن مفاهیم مورد اشاره کاسیرر، ابتدا به تبیین مفهوم اصلی اندیشه کاسیرر یعنی «فرم سمبلیک» پرداخته، سپس هنر به منزله یکی از صورت‌های سمبلیک مورد مطالعه قرار می‌‌گیرد و در نهایت ویژگی‌های معرفت‌شناختی آن مورد بحث و بررسی قرارخواهد گرفت.
صفحات :
از صفحه 129 تا 145
نویسنده:
لیلا سیاوشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
هوسرل با دغدغه مدام دفاع از عقلانیت و فهم صحیحِ آن، در آخرین اثر خود «بحران علوم اروپایی و پدیده شناسی استعلایی» بر بحران علم به مثابه بارزترین تجلی عقلانیت در عصر جدید تاکید کرده و علمِ بحران زده را نشانه عقلانیتی می داند که به بیراهه رفته است. او با تشخیص بحران در علوم جدید، به واکاوی لایه های ژرف تر بحران در فلسفه می پردازد و در نهایت بر جایگاه فلسفه در فرهنگ غرب تاکید ویژه ای می نهد. ظهور ایده عقل در آرمان فلسفه به مثابه علم کلی در یونان باستان، منشاء فرهنگ اروپایی را تشکیل داده است اما بی باوری به آن در دوره جدید، سبب ساز از خودبیگانگی انسان غربی و بحران فرهنگ اروپایی جدید شده است. هوسرل رسالت پدیده شناسی را احیای باور به عقل و معنای زندگی بشر از طریق بازگشت به ایده فلسفه کلی می داند و فیلسوفان را کارگزاران بشریت می خواند که باید با آگاهی از موقعیت خود درون بستر تاریخی، وظیفه و مسئولیت خویش را به عهده گیرند. این نوشتار قصد دارد بر اساس آخرین اثر هوسرل به مساله نقش فلسفه در فرهنگ اروپایی و مسئولیت فلسفه در زمانه بحران بپردازد.
صفحات :
از صفحه 117 تا 138
نویسنده:
غزاله حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ریکور دانش هرمنوتیک را شامل دو رویکرد «هرمنوتیک تذکر» و «هرمنوتیک سوءظن» و خود را مبدع رویکرد سومی با عنوان «هرمنوتیک تأمل» می‌دانست. رویکرد هرمنوتیک تذکر فهم‌محورانه و نیز واقع‌گرایانه است. در این رویکرد، مفسر واقعیتی را در پس متن مفروض می‌گیرد و درصدد فهم آن است. هرمنوتیک سوءظن وجود هرگونه معنا و واقعیتی در پس متن را انکار می‌کند، نگرش بدبینانه‌ای نسبت به واقعیت دینی دارد و متن دینی را بر اساس ذهنیات مفسر تفسیر می‌کند و باور دینی را محصول توهم می‌داند. فیلیپس، با نظر به اندیشه‌ی ریکور، به نقد هرمنوتیک تذکر و هرمنوتیک سوءظن می‌پردازد و با محوریت قرار دادن تجربه‌ی دینی، روایت خاص خود از هرمنوتیک تأمل را در فهم متن دینی به کار می‌گیرد. در تلقی فیلیپس، هرمنوتیک تأمل آن رویکرد سومی است که از انتقادات وارد به دو رویکرد قبلی برکنار است و در عین آنکه واقعیت امر دینی را همچون قائلان به هرمنوتیک تذکر مفروض نمی‌گیرد، به انتقاداتی که در قالب نقد دین، از سوی قائلان به هرمنوتیک سوءظن وارد شده است، پاسخ می‌گوید. هرمنوتیک تأمل او رویکردی فلسفی به فهم متن دینی با تمرکز بر کاربرد مفاهیم دینی در زندگی است.
صفحات :
از صفحه 39 تا 58
نویسنده:
مصطفی حسین زاده، محمدرضا شریف زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب ساختارزدایی برای اولین بار در دهه‌های 60 و 70 توسط ژاک دریدا، فیلسوف فرانسوی، در عرصۀ فلسفه و ادبیات مطرح شد. این مکتب یکی از شاخه‌های مهم فلسفه پست مدرن محسوب می‌شود و نقدی به بینش ساختارگرایی و همچنین تفکر مدرن است. روش ساختارگرایی، کشف و استخراج ساختارهای کلی موجود در پدیده‌ها و سپس تجزیه و تحلیل ساختارها با استفاده از بررسی سازه‌ها و عناصر تشکیل‌دهندۀ آنها است. دریدا با ساختارگراها مخالف بود چرا که به اعتقاد او وقتی به دنبال ساختارها هستیم از متغیرها غافل می‌مانیم. حدود بیست سال پس از انتشار نخستین کتاب‌های ژاک دریدا، ایده‌ها و اندیشه‌های وی توسط معماران و منتقدان معماری مورد توجه قرار گرفت. ارتباط مستقیم ساختارزدایی با معماری نخستین بار توسط معماران نظریه‌پردازی چون پیتر آیزنمن و برنارد چومی تحقق یافت. پروژۀ پارک دلاویلت برنارد چومی به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سرآغاز سبک معماری ساختارزدایی و بی‌تردید بزرگترین اثر تحقق یافتۀ این سبک از معماری است. چومی در آثار اولیه خود با تعریف معماری به عنوان تولدی مدام از مقدمات و شرایط بالقوۀ بسیار مشخص در یک سو و خلق تجربیات و تمایلات جدید در سوی دیگر، آغازگر بحران و همچنین پتانسیلی برای معماری است که به ندرت مورد توجه قرار گرفته است. در این نوشتار به بررسی سبک معماری ساختارزدایی بر مبنای آثار چومی و به ویژه پروژۀ پارک دلاویلت می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 59 تا 82
نویسنده:
حسن عرب، حسین واله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
استدلال ویتگنشتاین علیه زبان خصوصی دو وجهِ تودرتو دارد: نخست وجهی معناشناختی و دیگر وجهی ناظر به مسأله‌ی «آگاهی از امور درونی» که تبعاتی مهم در فلسفه‌ی ذهن دارد. در بررسی وجه معناشناختی این تلقی سنتی و شایع نفی می‌شود که هر فرد، نزد خود، تجربه‌ی خصوصی‌اش را با یک نام مرتبط می‌کند و بدین واسطه کاربرد آن نام ممکن می‌شود؛ اگر گرامر بیان محتوای پدیداری تجربه بر اساس الگوی «شئ خصوصی-نام» مبتنی شود، امر خصوصی به‌عنوان امر بی‌ربط حذف می‌شود. درست همان‌ جا‌ که مدافعِ زبان خصوصی تلاش می‌کند از آگاهی خود از تجارب درونی‌اش، برآمده از درون‌نگری، برای نشان دادن رابطه‌ی خاص خود با آن‌ها و لذا توجیه یک بازی زبانی خصوصی بهره ببرد، تلاقی مباحث فلسفه‌ی ذهن و زبان در استدلال مذکور شکل می‌گیرد. چنین تلاشی، به‌زعم ویتگنشتاین، نا‌فرجام است و برای دو مبحث مهم دیگر در فلسفه‌ی ذهن، یعنی «مسأله‌ی اذهان دیگر» و آگاهی از «گرایش‌های ذهنی» بحران تولید می‌کند.
صفحات :
از صفحه 183 تا 214
نویسنده:
محمد باقر قمي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اين مقاله در صدد آن است تا راه حلي متفاوت براي فهم نحوه وجود آنچه هم هست و هم نيست در كتاب پنجم جمهوري فراهم سازد، مفهومي كه تاكنون بحث‌ها و اختلافات بسياري را برانگيخته است. براساس اين راه حل، نظريه وجود در جمهوري بايد بر مبناي رابطه وجود و لاوجود با مفهوم «تفاوت» در سوفيست تفسير شود. افلاطون در اين رساله تلاش مي‌كند وجود را از بند مفهوم «همساني» رها سازد و آن را به «تفاوت» پيوند بزند. اين پيوند به بهترين شكل به مفهوم تصوير و رابطه آن با اصل مي‌انجامد و نحوه وجود يك تصوير به عنوان آنچه هم اصل هست و هم نيست، در حل مساله وجود و لاوجود كارساز مي‌شود. به واسطه آنكه معتقديم نظريه پولاخوس لگتاي ارسطو در ساختار خود شبيه به اين رابطه خاص مبتني بر تفاوت ميان اصل و تصوير در انديشه افلاطون است، ضمن آنكه نظريه وجود افلاطون در جمهوري و سوفيست را پولاخوس استي مي خوانيم، اين نظريه را به عنوان راه حل پيشنهادي‌مان براي فهم وجود در كتاب پنجم ارائه مي كنيم. آنچه هم هست و هم نيست قابل فهم خواهد بود چراكه اين «هست» نه يكسان بلكه متفاوت است.
صفحات :
از صفحه 215 تا 230
نویسنده:
مهدی خبازی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دریدا با بازآفرینی مفاهیم فیلسوفان ، متون خود آن ها را در ساحتی ساختارزدایانه بسط و گسترش می دهد . در کتاب « اشباح مارکس» وی با به کارگیری مفهوم شبح ، به ارائه خوانشی تازه از اندیشه ی مارکس و مارکسیسم می پردازد . صرف نظر از تفسیر مارکس توسط دریدا ، خود مفهوم شبح و وجوه آن اهمیت اساسی پیدا می کنند.این مقاله می خواهد نشان دهد که چگونه شبح شناسی در مقابل هستی شناسی متعارف و متافیزیک حضور قرار می گیرد .شبح با گسترش قلمرو واقعیت و زمان ،تفسیر متافیزیکی صلب از آن ها را به چالش می کشد .شبح بودگی واقعیت اشاره به این امر دارد که واقعیت امری از پیش متعین و واقع شده نیست بلکه آن همواره در حال ساخته شدن است .شبح بودگی زمان نیز سیر خطی گذشته – حال – آینده را به پرسش می گیرد. این ها مفاهیم متافیزیکی از زمان هستند که مانع تحقق شبح بودگی زمان می شوند . علاوه بر این ها ظهور سیاسی واجتماعی شبح بودگی نیز ،تعریف تازه ای از کنش ومسئولیت سیاسی ارائه می دهد . کنش و مسئولیت سیاسی بدین معنا ، به آینده وافقی برنامه ریزی شده معطوف نیست. بلکه کنش و مسئولیت سیاسی شبح وار ، همواره در حال انجام وپذیرفتن باقی می ماند
صفحات :
از صفحه 83 تا 96
  • تعداد رکورد ها : 12