جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
نویسنده:
شهرام پازوکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلة رکود یا عدم پیشرفت فرهنگ و تمدن اسلامی و علل آن، از مسائل اصلی‌ای است که روشنفکران مسلمان به انحای مختلف، آن را عنوان و شرح و بسط داده‌اند. به نظر اکثر آنان، مانع اصلی این امر حکمت و عرفان اسلامی است که اجازه نداده است کشورهای اسلامی همچون کشورهای موسوم به غربی پیشرفت کنند. آنچه در این گفتار بررسی و سنجش می‌شود، ذکر عوامل مشهور از قبیل علمی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی مؤثر که معمولاً در گسترش تمدن و فرهنگ مورد توجه است، نیست؛ بلکه تحقیق و بررسی و شرح و توضیح این مسئله است که اوّلاً، مفاهیم پیشرفت و تمدن و فرهنگ از مفاهیم بی‌سابقه و مدرن است که مسبوق به مبادی فکری خاصی (مدرن) است که فقط ابتدا در اروپا پیدا شد و گسترش یافت و لذا سابقه‌ای در هیچ‌یک از تمدن و تفکر اقوام غیر اروپایی، و از جمله اسلامی، حتی در قرون وسطای مسیحی ندارد. طرحی نو است که در تاریخ غربی عالم انداخته شده و اصولاً نه حکمت و عرفان اسلامی و مسیحی و نه چینی و هندی در بروز آن مانع و رادع نبوده‌اند؛ ثانیاً، حکیمان و عارفان مسلمان هیچ‌گاه با علم و دانایی مقابله نکرده و بلکه برعکس، در دورة قبل از مدرن، منشأ و مقوّم آنچه در دورۀ مدرن فرهنگ و تمدن خوانده می‌شود؛ مثلاً در عالم اسلام، همین حکمت و عرفان آنان بوده ‌است. بدین‌منظور، در ضمن مفاهیم اصلی مورد نظر، مثل تمدّن و فرهنگ و پیشرفت، تعریف و تاریخ پیدایش آنها بیان می‌شود.
صفحات :
از صفحه 101 تا 125
نویسنده:
حسین آزادمنجیری ، مجید ملایوسفی ، محمد حسن حیدری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اثبات جهان خارج جزء نخستین مسائلی است که از ابتدا دغدغۀ هایدگر جوان بوده است. وی در سراسر مسیر تفکر فلسفی خود، تلاش مکرری را برای بازیابی تجربه اولیه یونانی پیش از سقراطی از هستی به‌عنوان φύσις (فوسیس) انجام می‌دهد. وی با ریشه‌یابی کلمات φύσις و nature ترجمه فوسیس به طبیعت را رد و بیان می‌کند که این ترجمه دلیل انحراف فلسفه و سپس علم شد که در نتیجۀ آن و در فلسفه کانت نیاز به اثبات جهان پیدا شد. بنابراین تلاش کرد تا از علم‌گرایی و نگاه علمی فاصله بگیرد و در رجوع به تفکر یونانی به این مسئله را نشان دهد که عدم اثبات جهان خارج، نه به دلیل غفلت فیلسوفان یونانی، بلکه در نوع نگاه آنان به رابطه انسان و جهان نهفته است. وی برای حل این معضلات با رجوع به فلسفه ارسطو، اصطلاحاتی همچون فوسیس، اپاگوگه، اتیا، آرخه و... را تفسیر می‌کند. در نظر وی فوسیس برای ارسطو همان هستی به ما هو هستی است و اصطلاحات دیگر همچون آیتیا، آرخه و به‌ویژه اوسیا را باید در این رابطه بازتعریف و تفسیر کرد. وی با ارائۀ این تفسیر نشان می‌دهد که رابطه انسان با هستی عمیق‌تر از آن است که نیاز به اثبات هستی احساس شود. هستی پیشاپیش موجودات و قبل از آن‌ها برای انسان رخ عیان می‌کند و انسان با واسطۀ آن قادر به اگزیستانس می‌شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 23
نویسنده:
علی اردشیر لاریجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
غالباً دکارت را به‌عنوان فیلسوفی که در پایه‌گذاری فلسفه جدید نقش بسزایی داشت و مسیر تأملات علمی را فراهم‌تر کرد، مورد ستایش قرار می‌دهند. در بین آرای این فیلسوف، توجّه او به ریاضیات به‌عنوان علمی که تماماً حاوی قضایای یقینی است، از برجستگی برخوردار است که همین التفات ویژه به ریاضیات باعث گردید تا وی به نظریه وحدت علوم، با خصوصیات ریاضی قائل گردد و مختصات اصلی ریاضیات را، «اندازه‌پذیری»، «ترتیب» و به‌کارگیری «روش قیاسی» بیان داشته و اصطلاح «ریاضیات عام» را برای همه دانش‌ها که از این خصوصیات برخوردار باشند به‌کار برد. در بین آراء وی، تلقّی او از «بی‌نهایت» نیز متفاوت از اکثر فیلسوفان مدرسی است. وی تصوّر بی‌نهایت را به خلاف گذشتگان، تصوّری ایجابی می‌داند که در آدمی وجود دارد و به‌عکس تلقّی متعارف، تصوّر امر متناهی را از سلب نا‍‌متناهی میسور می‌پندارد که از زبان دکارت تا امروز با چالش‌هایی همراه بوده است. در این مقاله به نقد و بررسی نظریه بی‌نهایت دکارت می‌پردازیم و نشان داده می‌شود کار دکارت شروع خوبی بود اما در دل خود تردّدهای نظری دارد که بعدها در آرای ریاضی‌دانان به استحکام رسید.
صفحات :
از صفحه 45 تا 59
نویسنده:
حسین احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گزاره‌های اخلاقی مانند «عدالت داشتن ضرورت دارد» از مشهورات شمرده می‌شوند و مشهورات گزاره‌هایی‌اند که به جهت پذیرش همگانی یا گروهی خاص مقبولیت عمومی پیدا کرده‌اند. محقق اصفهانی با توجه به تعریف مشهورات به معنای خاص، واقعیت آنها را تنها بنای عقلا می‌داند؛ ازاین‌رو، گزاره‌های اخلاقی را اعتباری قلمداد می‌کند و مشهورات را مطابق واقعیت نمی‌داند؛ افزون بر اینکه وی مشهورات و ضروریات را قسیم می‌داند. با توجه به اینکه محقق اصفهانی تنها ضروریات را مبین واقعیت می‌داند لذا از منظر وی، مشهورات که قسیم ضروریات‌اند واقعیتی غیر از بنای عقلا ندارند و واقعیت از مشهورات نفی می‌شود؛ این تحقیق درصدد است افزون بر تبیین ماهیت گزاره‌های اخلاقی از منظر محقق اصفهانی و تصریح به نکات تأثیرگذار در دیدگاه ایشان، این دیدگاه را نقد کند که مشهورات قسیم وهمیات محسوب می‌شوند؛ ازاین‌رو به نظر می‌رسد قسیم بودن مشهورات و ضروریات درست نیست بلکه مبادی حجت از حیث راه شناخت به مشهورات و وهمیات و از حیث ارزش شناخت به ضروریات و مظنونات تقسیم می‌شوند افزون بر اینکه تعریف مشهورات خاص به واقعیتی جز بنای عقلا نداشتن از ابداعات محقق اصفهانی است اما مشهورات به معنای خاص در دیدگاه صحیح تنها به راه شناختشان توجه می‌شود و امکان واقعیت داشتنشان نفی نمی‌شود.
صفحات :
از صفحه 25 تا 43
نویسنده:
اصغر واعظی ، پروین ایزدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیالکتیک به‌عنوان روش در فکر و استدلال فلسفی، نقشی محوری در فلسفۀ افلاطون و هگل دارد. افلاطون، به‌ویژه در دیالوگ‌هایی مانند جمهوری و سوفیست دیالکتیک را به‌عنوان راهی برای دستیابی به حقیقت معرفی می‌کند و بنیانی را پایه‌گذاری می‌کند که بعدها توسط هگل توسعه یافت. در فلسفه افلاطون ایده‌ها (مُثُل) ارتباط معنایی و منطقی با یکدیگر دارند و از طریق بررسی متقابل و دیالکتیکی آن‌ها می‌توان به فهمی عمیق‌تر از حقیقت رسید. اما هگل، دیالکتیک را به‌عنوان یک فرایند تاریخی و فلسفی می‌بیند که از طریق تضادها (تز و آنتی‌تز) و رفع آن‌ها (سنتز) پیش می‌رود و این فرایند به‌طور پیوسته آگاهی و شناخت را به سطح بالاتری می‌رساند و در نهایت به‌ تحقق عقل مطلق می‌انجامد. هانس-گئورک گادامر، متأثر از این دو فیلسوف، در کتاب مشهور خود حقیقت و روش تلاش می‌کند تا دیالکتیک را در چارچوب هرمنوتیک فلسفی بازتعریف کند. گادامر با تأکید بر تاریخ‌مندی و زبان به‌عنوان عناصر اساسی فهم، دیالکتیک را نه‌تنها عنصری بنیادین در دست­یابی به حقیقت، بلکه عامل جدایی­ناپذیر هر گونه فهم و تفسیر متون و رویداد‌های تاریخی می‌داند. این مقاله به بررسی تأثیر مؤلفه‌های دیالکتیکی افلاطون و هگل بر نظریه هرمنوتیکی گادامر می‌پردازد و به روش تحلیلی- تطبیقی نشان می‌دهد که گادامر چگونه با استفاده از مفاهیم دیالکتیکی افلاطون و هگل و ترکیب آن با اصول هرمنوتیکی خود، چارچوبی نوین با تأکید بر تاریخ‌مندی و گفت‌وگو برای فهم و تفسیر در علوم انسانی ارائه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 213 تا 241
نویسنده:
سید حمید طالب زاده ، حسن مهرنیا، فاطمه دلاوری پاریزی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث و گفتگو در باب دولت در سرتاسر دوران حیات بشر، به‏ ویژه دورۀ مدرن، مبحثی جدی و چالش‏برانگیز بوده است. از این رو شیلر در زمان ه‏ای که این بحث در اروپا فراز و فرودهای زیادی داشته است، تحت تأثیر کانت به طرح نظریه «دولت زیباشناختی» پرداخته و در میان نظریات رقیب و در تقابل با آنچه مدرنیته برای انسان و دنیای جدید تدارک دیده است، به ارائه دیدگاهی متفاوت با سلیقۀ زمانه می‏‌پردازد. در این نوشتار، تلاش شده است تا به صورت نظام‏‌مند، جایگاه این بحث در اندیشۀ کانت تبیین گردیده و پس از طرح مبانی نظریۀ زیباشناختی وی، وجهه نظر شیلر در باب دولت زیباشناختی و وجوه اشتراک و افتراق آن با اندیشه کانت مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور هم به آثار فلسفی شیلر رجوع شده است و هم آثار نمایشی او مورد مداقه قرار گرفته است. در ادامۀ نوشتار، به چگونگی تأثیر این ایده در متفکران دورة رمانتیک و نحوة شکل‏گیری ایدۀ دولت شعری و دولت ارگانیک و فرآیند بسط آن پرداخته شده است. در نهایت، ضمن مقایسه تفاوت دیدگاه کانت و هگل در بحث از فرهنگ و تأثیر این دیدگاه در تعریف دولت، تفاوت دولت به‏‌مثابه اثر هنری، آنگونه که شیلر طرح کرده است و دولت ارگانیک هگل و نحوه تأثیرگذاری آنها در حوزه فرهنگ، اجتماع و سیاست مورد ارزیابی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 133 تا 156
نویسنده:
فاطمه عباسی ، حسین زمانیها
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
امروزه بحث از خودآگاهی به‌عنوان یکی از انواع بنیادین آگاهی، در حوزۀ علوم شناختی و فلسفه ذهن مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بحث خودآگاهی به‌منزلۀ محوری است که حول آن سؤالات چندی شکل گرفته است. یکی از مهم‌ترین این سؤالات این است که آیا خودآگاهی مقدم بر آگاهی به غیر یعنی جهان پیرامون و انسان‌های دیگر است یا خودآگاهی امری است که در ضمن آگاهی به غیر و همراه با آن شکل گرفته و تکامل می­یابد. در پاسخ به این سؤال دو دیدگاه متفاوت در تقابل یکدیگر وجود دارند. یکی دیدگاهی که قائل است خودآگاهی امری ذاتی است که بدون هیچ واسطه‌ای از بدو تولد برای انسان حاصل است که معمولاً از آن با نام دیدگاه سنتی (دکارتی) یاد می­شود و دیگری دیدگاهی که امروزه در حوزۀ علوم شناختی و فلسفۀ ذهن رواج پیدا کرده که بر اساس آن خودآگاهی امری اکتسابی است که از طریق ارتباط با جهان و انسان‌ها دیگر بسط و تکامل می­یابد. از طرفداران دیدگاه اول می­توان به ابن سینا و دکارت اشاره کرد و از جمله قائلین دیدگاه دوم نیز می­توان به کسانی چون کریگل، بیکر، داماسیو و راچت اشاره کرد. از مهم‌ترین نقدهای وارد بر دیدگاه اول می‌توان به عدم تطابق این دیدگاه با شواهد تجربی و عدم توجه به مراتب متفاوت خودآگاهی و سیر تکاملی آن اشاره کرد. و از مهم‌ترین نقدهای وارد بر دیدگاه دوم می‌توان وجود ابهام در مبانی هستی‌شناختی این دیدگاه از جمله ابهام در چیستی و حقیقت «خود» و همچنین فقدان مبانی فلسفی لازم جهت تبیین چگونگی سیر تکاملی حقیقت «خود» و به تبع آن خودآگاهی را ذکر کرد. اما به نظر نگارندگان در مجموع دیدگاه دوم به دلایل ذیل دیدگاه قابل دفاع‌تری است. الف. تطابق با شواهد تجربی؛ ب. جامعیت دیدگاه دوم در مقایسه با دیدگاه اول؛ ج. توجه به نقش ارتباط با جهان و دیگران در شکل‌گیری و تکامل خودآگاهی؛ ج. توجه به نقش بدن و بدنمندی در خودآگاهی.
صفحات :
از صفحه 243 تا 264
نویسنده:
علی سلمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فرم یکی از اصطلاحات چالش برانگیز در نقد قوۀ حکم کانت است. او در نقد عقل محض در بخش حسیات استعلایی فرم را در ارتباط با صور پیشین شهود یعنی زمان و مکان مورد بحث قرار می‏‌دهد. در‏واقع چینش زمانی و مکانیِ شهودات حسی، فرم نامیده می‏‌شود. کانت در نقد قوۀ حکم و به طورخاص در دقیقۀ سوم اصلی‏‌ترین عامل زیباساز در داوری زیباشناختی را فرم می‌‏داند و اصطلاحاتی چون طرح و ترکیب‏‌بندی را به‌‏عنوان مترادفِ آن معرفی می‏‌کند. به‏‌نظر می‏‌رسد که فرم مطرح شده در دقیقۀ سوم همان فرم مطرح شده در بخش حسیات استعلایی نقد عقل محض است. از سوی دیگر کانت در چرخشی ناگهانی در ذیل بحث نبوغ و هنر زیبا، محتوای آثار هنری یا همان ایده‏‌های زیباشناختی از اهمیت بیشتری برخوردار می‌‏شود. بدین ترتیب نوعی ناسازگاری در مباحث مطرح شده در نقد قوۀ حکم به‏ چشم می‏‌خورد. برخی از شارحان معتقدند نوعی تغییر دیدگاه به دلیل شکست در توجیه‏ اعتبار کلی حکم زیباشناختی، در زیباشناسیِ کانت مشاهده می‌‏شود. در مقابل برخی دیگراز شارحان معتقدند با ارائۀ تعریف جدید و جامعی از فرم در زیباشناسیِ کانت، می‌توان دو بخشِ ظاهراً ناسازگار کانت را در نقد قوۀ حکم با هم‏دیگر سازگار نمود. بعد از بررسی نظر شارحان مشخص شد که دیدگاه آلیسون در مقایسه با دیدگاه‌‏های دیگر موجه‏‌تر است. از نظر آلیسون فرم چینش داده‏‌های محسوس است به‌‏گونه‌‏ای که هماهنگی آزاد خیال و فاهمه را ایجاد کند.
صفحات :
از صفحه 111 تا 131
نویسنده:
زهرا زرگر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئلۀ بازشناسی علم از ‏‏‏‏شبهِ‌‏علم که به مسئلۀ تحدید (demarcation) مشهور است، از جمله مسائل نظری و کاربردی مهم در فلسفۀ علم است. چالش‏‌های پیش روی حل مسئلۀ تحدید به دو دسته چالش‏‌های مربوط به تعریف ملاک، و چالش‏‌های مربوط به کاربست ملاک تقسیم‏ می‏شوند. ‏درحالی‏که غالب مباحث شکل‏گرفته راجع به مسئلۀ تحدید بر چالش‌‏های تعریف ملاک متمرکز شده ‏اند، این مقاله به یکی از چالش‏‌های مربوط به کاربست ملاک تحدید‏ می‏‌پردازد. «تعیین مرجع صاحب صلاحیت» برای داوری راجع به علمی یا ‏‏‏‏شبهِ‏ علم بودن موارد مظنون به ‏‏‏‏شبهِ‏علم، از جمله این چالش‌‏ها است. با توجه به گوناگونی نمونه ‏های ‏‏‏‏شبهِ‏علم، بغرنج‏‌ترین حالت تمییز علم و ‏‏‏‏شبهِ‏ علم در مواردی مرزی رخ‏ می‏دهد که در آن ادعاهای مظنون توسط افرادی با اعتبار علمی مطرح‏ می‌شوند. در این موارد حتی اگر ملاک روشنی برای تمیز علم از شبه‏ علم داشته باشیم، اینکه چطور بر اساس این ملاک باید دربارۀ علمی بودن یا نبودن یک دیدگاه داوری کرد و چه کسی صلاحیت این داوری را دارد، چالشی دشوار است. در معرفت ‏‏شناسی اجتماعی چنین مواردی مصداقی از مسئلۀ «اختلاف نظر بین متخصصین» به حساب‏ می‏آیند. در این مقاله تلاش‏ می‏ شود با اتکا بر راهکارهای این مسئله در معرفت ‏‏شناسی اجتماعی و تکمیل آنها با ایدۀ «تقسیم کار معرفتی» راهکارهایی برای غلبه بر این چالش پیشنهاد شود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 109
نویسنده:
ایمان رحیم نصیریان ، عبدالرزاق حسامی فر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طبق دیدگاه رورتی، هیچ مرجعی به نام حقیقت، برای سنجشِ ارزش‌های اجتماعی وجود ندارد؛ رویه‌های مستقر در جامعه مبتنی بر هیچ حقیقتی نیستند بلکه محصولِ پویای گفتگو، اجماع، و توافقِ آزادانۀ اعضای جامعه‌اند. امیدواری رورتی به اینکه می‌توان بدون توسل به حقیقت و صرفاً از طریق گفتگوی آزاد و گشوده، معیاری برای سنجش ارزش‌های اجتماعی فراهم ساخت، انتقادات بسیاری را برانگیخته است. محوری­‌ترین بخش این انتقادات، مطابق با آنچه ریچارد برنشتاین «اضطراب دکارتی» می‌خواند، از این نگرانی حکایت دارد که اگر حقیقت وجود نداشته باشد، پس همه چیز مجاز خواهد بود. به عبارت دیگر، از نظر بسیاری از منتقدان، موضع رورتی در برابر حقیقت، و انکار بنیان­‌های ثابتِ باور و تعهدات اجتماعی از سوی او، ناگزیر به این معناست که ما هیچ معیار قابل اتکایی برای به نقد کشیدن باورها و رویه‌­های جاری جامعه در اختیار نخواهیم داشت. هر یک از آنها به طرق مختلف استدلال می‌کنند که دیدگاه رورتی جامعه را از ظرفیت انتقادی لازم برای ارزیابی ارزش‌های اجتماعی تهی می‌­سازد. در این مقاله، با رویکردی تحلیلی، در چارچوب این خط انتقادی، دیدگاه رورتی را مورد بررسی قرار می‌دهیم. درصددیم نشان دهیم که این انتقادات بر اساس سوء برداشت و خوانشی نامنسجمِ از آرای او شکل گرفته‌اند؛ طبق نتیجۀ این پژوهش، پراگماتیسمِ سیاسیِ رورتی، نه ­تنها به معنای انکارِ امکانِ نقدپذیری رویه­‌های جاریِ جامعه نیست، بلکه کوششی است مبتکرانه برای ارائۀ طرحی از سازه­‌های انتقادیِ غیرحقیقت‌محور، که متناسب با اندیشۀ پست‌­مدرن و برای رهایی آن از اضطراب دکارتی طراحی شده است.
صفحات :
از صفحه 61 تا 81