جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 287
نویسنده:
مهدی منصوری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در ارتباط صفات با ذات الهی، دیدگاه‏های گوناگونی از سوی مسلمانان مطرح شده است؛ از جمله آنها، نظریه‌ای است موسوم به عینیت صفات با ذات الهی که برگرفته از روایات اهل بیت: است. در بیان عینیت صفات با ذات الهی، نظریات مختلفی وجود دارد که به نظر می‌رسد آنچه صدرالمتألهین - در مجموع کتب خود با توجه به مبانی فلسفی موجود در حکمت متعالیه - به آن رسیده است، بهترین دیدگاه در میان دیدگاه‌هاست. صدرالمتألهین در تبیین مبانی نظریه عینیت صفات با ذات، بعضی از مبانی را که موجب این تبیین شده است، اصلاً مطرح نکرده است و به بعضی از مبانی به طور جسته و گریخته ذیل مباحثی دیگر و گاهی ذیل مبحث عینیت اشاره کرده است و در تبیین معنای عینیت هم به طور منظم، مراحل معنایی با توجه به مبانی مورد بحث قرار نگرفته است. ازاین‌رو، در این مقاله به دنبال این هستیم که تبیین صدرالمتألهین را در عینیت صفات با ذات الهی، سازوار روشن سازیم. براین‏اساس، ابتدا مبانی ملاصدرا را که به چنین دیدگاهی در این زمینه انجامیده است، مطرح می‌کنیم و سپس به مراحل معنایی عینیت صفات با ذات الهی می‌پردازیم که عبارت‏اند از: تغایر مفهومی صفات با یکدیگر و با ذات، یکی بودن مصداق صفات و ذات، اندماجی بودن صفات، تساوق در حیثیت صدق، و صفات متناسب با ذات حق، و در خلال بیانِ مراحلِ معنایی، در اثبات مطابقت چنین تفسیری با روایات معصومان:، به تطبیق با روایات می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 151 تا 176
نویسنده:
معصومه سادات سالک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از دیدگاه حکمت متعالیه، تناسخ به معنای انتقال روح به بدن دیگر، محال است. از طرفی، به نظر می‌رسد در احیای موتی نوعی انتقال روح به بدن مادی مطرح باشد. این احتمال در ابدانی که قبلاً متلاشی شده و استخوان‏های آنها نیز پوسیده است، با قوّت بیشتری مطرح است؛ زیرا بدن بازسازی‏شده در حیاتِ دوباره این افراد، متفاوت از بدنِ حیاتِ قبلی آنهاست و با تعلق گرفتن روح به این ابدان، ظاهراً تعریف خاص ملاصدرا از تناسخ، مصداق خارجی می‌یابد. این امر در فضای حکمت متعالیه که مؤکداً بر ابطال تناسخ پافشاری می‌شود، موقعیت مطلوبی ندارد؛ به‏خصوص که ملاصدرا برای ابطال تناسخ از مبانی فلسفی و علم‏النفسی خود بهره می‏برد و با تبیین خاص خود از رابطه نفس و بدن، راه را بر امکان تناسخ می‌بندد. درصورتی‌که تناسخ با تعریف یادشده حتی در یک مورد مصداق عینی یابد، مبانی حکمت متعالیه در بحث تناسخ با چالش جدی مواجه می‌شود. تحقیق حاضر با این پیش‏فرض که شخصیتی مانند ملاصدرا به اشکال اطلاق تناسخ بر احیای موتی توجه داشته است، می‌کوشد با طرح احتمالات مختلف، تبیینی منطبق با دیدگاه صدرایی از فرایند یادشده ارائه دهد. حیث فاعلی نفس و مشارکت نفس در جمع‏آوری و ایجاد اجزای بدن می‌تواند به‌ عنوان یکی از راهکارهای بحث احیای موتی مطرح باشد؛ این تبیین با برخی مبانی و دیدگاه‌های ملاصدرا، به‏ویژه اصالت وجود، وحدت جمعی نفس و نقش ایجادی نفس در بحث معاد جسمانی پشتیبانی می‌شود.
صفحات :
از صفحه 103 تا 122
نویسنده:
احمد حیدرپور , غلامرضا فیاضی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله ناسازگاری ابتدایی لازمه قاعده «الواحد»، یعنی وحدت معلول واجب تعالی با ظاهر متون دینی که همه موجودات را مخلوق خداوند متعال معرفی می‌کند، فیلسوفان اسلامی را برآن داشت تا برای حل این مشکل، نظریه وساطت عقول عشره را در خلق مطرح کنند. اما باطل شدن هیئت بطلمیوسی، یعنی مبنای اثبات ده‌گانه بودن عقول در قرون بعدی از یک‌ سو و عدم ارائه توجیهی متقن برای چگونگی راه یافتن کثرت به عقل اول از سوی فیلسوفان از سوی دیگر، صحت این نظریه را با تردید مواجه می‌کند. به همین دلیل به نظر می‌رسد صدرالمتألهین در نظر نهایی خود برای توجیه صدور کثیر از واجب تعالی، قاعده دیگری مطرح می‌کند که کاملاً با جریان قاعده «الواحد» در افعال واجب تعالی مخالف است. به‏راحتی می‌توان حدس زد جز آنچه گذشت، دو امر دلیل انصراف او از جریان قاعده «الواحد» درباره واجب تعالی بوده است: نخست دلالت قوی متون دینی بر تأثیر بی‏واسطه واجب تعالی در عالم، و دوم عدم تمامیت دلایل جریان این قاعده در واجب تعالی. ویژگی این نوشتار جز ارائه نظریه نهایی صدرالمتألهین در این مسئله، نگاه انتقادی به دلایل این قاعده و تنظیم صورت منطقی دلایل است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 101
نویسنده:
معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در میان فلاسفه، گاه نظریه حدوث نفس مبنا قرار گرفته و گاه از قدم نفس دفاع شده است. دراین‏میان، ملاصدرا به کینونت عقلی نفس در مرحله پیش از تعلق به بدن معتقد است که این مرحله به مرتبه علم خداوند بازمی‏گردد. این نظریه مساوی با اعتقاد به قدم نفس افلاطونی نیست. البته با بررسی دیدگاه ملاصدرا در قوس نزول می‌توان به جایگاه مثالی نفس دست یافت که می‌تواند توجیه‏کننده آیات و روایات ناظر بر تقدم نفس بر بدن باشد. قرآن کریم در برخی آیات بر وجود قبلی نفس اشاره کرده و فلاسفه مسلمان ناچارند برای سازگاری نظریه خویش در خصوص جایگاه وجودی نفس با آیات قرآن راهی بیابند. به نظر می‌رسد ملاصدرا این راه را یافته و از آن دفاع کرده است. او برای نفس پیش از تعلق به بدن، جایگاهی عقلی و مثالی قایل است. دراین‏میان، آیات و روایات دال بر میثاق الهی، خزاین الهی و نیز آیاتی که بر هبوط دلالت دارند، می‌توانند بر کینونت عقلی یا مثالی نفس حمل شوند؛ چراکه هبوط، بر کینونتی در مقامی بالا دلالت داشته که نفس از آن منزل تنزل یافته است. ملاصدرا تمام روایات دال بر وجود نفس را پیش از بدن با همین نظریه تبیین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 177 تا 199
نویسنده:
قاسم ترخان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بی‌تردید پیشرفت و پسرفت جوامع در بستر قوانین علمی و علّیِ اجتماعی صورت می­پذیرد و شناخت این قوانین یا غفلت از آنها می‌تواند آثار و نتایج مثبت یا منفی در راستای حرکت به سمت آرمان‌ها پدید آورد. نوشتار حاضر، در پی پاسخ‌گویی به این پرسش مهم است که: آیا افزون بر قوانین مادی، قوانین دیگری نیز در امر پیشرفت جوامع دخیل‌اند؟ اگر آری، آن قوانین کدام‏اند؟ بدین منظور با بهره‌گیری از روش کتابخانه‌ای و تحلیل محتوایی از دو جهت زیر، قوانین اجتماعیِ مطرح‏شده در متون دینی واکاوی شده است: الف) به‌ لحاظ عامل تأثیر، افزون بر عوامل مادی، عوامل چهارگانة معنوی در حصول نتیجه دخیل‌اند. این عوامل چهارگانه عبارت‏اند از عوامل غیرانسانی و عوامل انسانی که قسم اخیر خود به بینشی، منشی و کنشی تقسیم می‌شود. ب) به لحاظ نتیجه، متون دینی از سنت‌های مطلق ـ که به فعل و رفتار انسان بستگی ندارد ـ و مشروط در دو گروه پایه و پیرو سخن می‌گوید. سنت‌های ناظر به افزایش نعمات و حرمان و کاهش نعمات، دو سنت کلان و پایه به ‌شمار می‌آیند که به ‌لحاظ نتایج و آثار اجتماعی در متون دینی مطرح شده‌اند.
صفحات :
از صفحه 125 تا 152
نویسنده:
شریف لک زایی , نجمه کیخا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقاله حاضر با هدف تمرکز بر دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی، بر آن است تا چارچوبی از مسئله صلح را در فلسفه سیاسی صدرالمتألهین مورد بررسی قرار دهد. پرسش اصلی بحث آن است که: با توجه به آثار و از منظر صدرالمتألهین، چه تصویری از صلح ترسیم می­شود و صلح چه جایگاهی در فلسفه ایشان دارد؟ در پاسخ به پرسش یادشده، این مدعا مورد توجه قرار گرفته که به نظر، در فلسفه سیاسی ملاصدرا تمامی عرصه­های فردی و اجتماعی زندگی انسان درگیر مسئله صلح می­شود و باید برای همه ارکان سه‏گانه زندگی، یعنی فرهنگ، سیاست و اقتصاد، صلح تدارک شود؛ در غیر این صورت نمی­توان از صلح سخن گفت. در واقع چالش در هر کدام از سه بخش مورد اشاره می­تواند به برقراری و تحقق صلح خلل وارد سازد. از نظر فلسفه سیاسی متعالی، هر چیزی که معرفت، امنیت و معیشت و به عبارتی، عدالت جامعه را مختل سازد، از صلح دور شده است. از این منظر می­توان گفت جنگ و صلح هر دو بر جامعه عارض می­شود. اگر عدالت باشد، صلح برقرار است و معرفت، امنیت و معیشت در جامعه به‏سامان است و اگر عدالت نباشد، جنگ و ستیز اتفاق می­افتد. ازاین‌روست که در فلسفه اسلامی بر عدالت به عنوان رکن هستی تأکید بسیاری شده است و در کنار علم و معرفت، از مهم­ترین ویژگی­های یک حاکم مسلمان و حکومت اسلامی به ‌شمار می­رود. جهاد نیز از این منظر برای مقابله با سدکنندگان راه معرفت خدا و سدکنندگان راه معیشت و حیات مردم وضع شده است و کارکردی صلح‏طلبانه دارد.
صفحات :
از صفحه 179 تا 198
نویسنده:
محمد رضا نقیه , آزاده ابراهیمی فخاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه به عنوان علمی که از مطلق وجود بحث می‌کند، از جمله علومی است که همواره مورد هجمه مخالفان یا تأیید موافقان بوده است. عده‏ای قواعد عقلیِ اثبات‏شده در این علم را فاقد حجیت و در تفسیر متون دینی بدون کاربرد می‏پندارند و در مقابل، عده‏ای آن را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات و روایات دخیل می‌دانند. علامه طباطبایی با نگارش تفسیر المیزان کاربرد فلسفه را در عمق بخشیدن به فهم ما از آیات قرآن مجید روشن ساخت. یکی از مهم‏ترین کاربرد‌های این قواعد، در آیاتی مشخص می‌شود که به اثبات توحید با استفاده از براهین مختلف می‌پردازد و برهان تمانع، از جمله براهینی است که هم در آیات قرآن و هم در فلسفه مطرح شده است. این برهان با تکیه بر عدم فساد عالم، وجود آلهه‌های مختلف را نفی می‌کند. در این نوشتار با روش تحلیلی ـ توصیفی برآنیم که با بررسی این قواعد در محدوده آیات مربوط به توحید و یگانگی خداوند، به کاربرد فلسفه و قواعد آن در آیات مربوط به برهان تمانع از دیدگاه المیزان بپردازیم. علامه در تفسیر آیات مربوط از چهار قاعده فلسفی استفاده کرده ‌است: 1. منحصر در فرد بودن نوع مجردات؛ 2. استحاله تخلف معلول از علت تامه؛ 3. وحدت عددی نبودن وحدانیت در واجب الوجود؛ 4. لزوم سنخیت بین علت و معلول.
صفحات :
از صفحه 87 تا 102
نویسنده:
روح الله فروغی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از مشهورترین براهینی که بر وجود خداوند اقامه شده، برهان مرحوم شیخ محمدحسین غروی اصفهانی است. این برهان مورد توجه صاحب‏نظران پس از ایشان قرار گرفته و درباره آن گفت‏وگو شده است. برخی آن را برهانی تام شمرده و در اثبات وجود خداوند موفق دانسته‌اند و برخی دیگر با نقد آن، برهان مذکور را در اثبات وجود خداوند ناتمام شمرده و به نقد آن پرداخته‌اند. در این برهان با استفاده از طبیعت واجب‌الوجود، وجود خداوند اثبات شده است و این مسئله سبب اختلاف درباره مفهوم‏محور بودن یا نبودن این برهان گردیده است. برخی این برهان را مصداق برهان وجودی یا مفهوم‏محور دانسته‌اند که از راه مفهوم واجب‌الوجود، به اثبات مصداق آن می‌پردازد و برخی صاحب‏نظران دیگر، آن را برهانی وجودی ندانسته، نقش محوری مفهوم را در این برهان انکار می‌کنند و برهان ایشان را برهانی وجودی نمی‌دانند، بلکه بر این عقیده‌اند که ایشان از طبیعت واجب‌الوجود کمک گرفته که اقتضای چنین طبیعتی وجوب وجود است. صاحبان هر دو دیدگاه تقریر خود را از برهان محقق اصفهانی ارائه می‏کنند و با تمسک به عبارات ایشان، درصدد ترجیح تفسیر خویش هستند. در این نوشتار سعی شده تقریرهای مختلف برهان محقق اصفهانی و ادله هریک از طرفین بر وجودی یا ناوجودی بودن برهان مذکور، نقل و ارزیابی گردد که حاصل آن، ناتمامی ادله وجودی بودن برهان محقق اصفهانی و اثبات غیروجودی بودن این برهان است. در پایان به اشکالات تقریر غیروجودی بودن برهان مذکور در کتاب براهین صدیقین پاسخ داده شده است؛ بنابراین، می‌توان این برهان را یکی از موفق‌ترین براهین بر اثبات خداوند دانست
صفحات :
از صفحه 59 تا 75
نویسنده:
جهانگیر مسعودی , جواد شمسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پرسش از نسبت فلسفه و دین، در کهن‌ترین ادوار تاریخِ تفکر بشر ریشه دارد و فیلسوفِ مسلمان نیز چونان دیگر هم‌صنفانش دستخوش این پرسش بوده‌ است. جُستارِ پیش ‌رو درصدد بازخوانی، ‌تطبیق و سنجش آرای دو فیلسوفِ دوران‌ساز مسلمان، فارابی و ابن‌رشد برآمده است. وجه این تطبیق افزون بر نوآوری و اصالت آرای طرفین، حضور ایشان در دو بزنگاه خاصِ تاریخی است: هنگامه طلوع و تأسیس فلسفه‌ اسلامی و زمانه‌ احیای پیکر تنومند اما نیمه‌جان آن. هر دو متفکر برآنند که فلسفه و دین موافق یکدیگرند؛ چراکه از یک حقیقت سخن می‌گویند؛ با این تفاوت که ابن​رشد به‌صراحت از اختلافِ ظاهری این دو سخن می‌گوید و به مدد علم تأویل در مسیر رفع این اختلاف گام می‌گذارد؛ اما به‌نظر می‌رسد در نظرگاه فارابی، اساساً مسئله‌ اختلاف مطرح نمی‌شود؛ چراکه مخاطب فلسفه و دین، وجه اشتراکی با یکدیگر ندارند تا مجالی برای بروز اختلاف پدید آید. این مقاله می‌کوشد با رجوع به آثار اصیل و تراز اول هریک از این دو فیلسوف، مهم‌ترین ایده‌های آنان را احصا و طبقه‌بندی کند و از پی آن در مسیر مقایسه و تطبیق آنها گام بردارد.
صفحات :
از صفحه 61 تا 86
نویسنده:
فخرالدین طباطبایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
با گذشت نزدیک به 150 سال از انتشار کتاب منشأ انواع، هنوز هم «نظریه تکامل» جولانگاه اندیشه‌ورزی متفکران علم و دین است. این نظریه از مؤلفه‌های گوناگونی شکل یافته که فهم نادرست آن در بسیاری از موارد به جدال‌های بیهوده انجامیده ‌است. از جمله این مؤلفه‌ها، «انتخاب طبیعی» است. ریچارد داوکینز از جمله زیست‌شناسانی است که با تکیه بر انتخاب طبیعی می‏کوشد خدا را انکار کند. او این مؤلفه را «ساعت‌ساز نابینا» دانسته و کتاب مشهوری با همین نام نگاشته ‌است. اما باید دانست که پذیرش ساعت‌ساز نابینا، هیچ منافاتی با خداباوری ندارد؛ زیرا بسیاری از فیلسوفان اسلامی نیز همانند داوکینز به ساعت‌ساز نابینا در طبیعت باور داشته‏اند و درعین‌حال این نظرگاه را در مقابل خداباوری خود نمی‌دانند. از سوی دیگر، ساعت‌ساز نابینای فیلسوفان مسلمان به‏جای انتخاب طبیعی، صور فلسفی یا همان فواعل طبیعی است که در طول فاعلیت خدا به تغییر و تکامل اندام‌واره‌های طبیعی می‌پردازد.
صفحات :
از صفحه 35 تا 59
  • تعداد رکورد ها : 287