جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
  • تعداد رکورد ها : 170
نویسنده:
سیدجواد میری
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در عالم معاصر یکی از مهم­ترین مباحث، موضوع سکولاریسم است و بسیاری از فلاسفه در این حوزه دست به تأملات جدی زده­اند و در این مقاله که نقدی بر کتاب پرسش از امکان امر دینی به قلم بیژن عبدالکریمی است ما رویکرد او در این اثر را مورد نقد و بررسی قرار داده ایم. بیژن عبدالکریمی یکی از پیشروترین و پرکارترین فیلسوفان معاصر ایرانی است که تلاش کرده ­است ژانری خلق کند که هم در حوزه آکادمیک با مخاطبان خویش به گفت­وگو نشیند و هم در حوزه عمومی حضور یابد و هم در مجموع بتواند بنیان­های فلسفی و چارچوب­های نظری انحطاط تمدنی ایران را مورد نقادی جدی قرار دهد تا از قِبل آن بتوان راهکارهایی عملی برای برون­رفت از وضعیت کنونی را بازآفرید. البته نادرست خواهد بود اگر پروژه عبدالکریمی را تنها محدود به ایران یا جهان اسلام بدانیم، زیرا یکی از وجوه غالب در تفکر او «انسان معاصر» است و بسیاری از بحث­ها و ایده­های وی در طی این سال­ها معطوف به «وجه جهانی» انسان روزگار کنونی است. غفلت از این وجوه نوعی جفا در فهم پروژه­ اصلی اوست. اما نخستین پرسشی را که باید مطرح نمود این پرسش به ظاهر بدیهی است: پروژه فکری عبدالکریمی چیست؟
صفحات :
از صفحه 161 تا 185
نویسنده:
حمیده ایزدی نیا؛ حسن فتحی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گادامر همچون افلاطون «دیالوگ» را مبنای شناخت می­داند، بدین معنا که ما از طریق دیالوگ اشیا پیرامون خودمان را می­شناسیم. روشن است که برای تحقق دیالوگ، دست کم، دو طرف لازم است. در افلاطون، حداقل در نگاه اول، چنین به نظر می­آید که طرفین دیالوگ دو شخص هستند. آیا در گادامر هم چنین است؟ برای این پرسش در میان مفسرین گادامر دو پاسخ وجود دارد. الف) اکثر آن­ها دیالوگ میان اشخاص را اساس می­دانند. به نظر آن­ها، ما به­مثابه اشخاص برای شناخت جهان و اشیاء پیرامون خودمان باید گرد هم آییم و با یکدیگر گفتگو کنیم. ب) اما برخی از آن­ها همچون فیگال Günter Figal خود اشیا را نیز دوشادوش اشخاص طرفی برای گفتگو می­شمارند؛ زیرا انسان و جهان هر دو در گادامر زبانمند هستند. اشیاء نیز زبانمند هستند و چیزی برای گفتن دارند. فهم و شناخت در گفتگوی زبانی میان انسان و جهان به­مثابه طرفین گفتگو، یعنی به­مثابه من/تو، رخ می­دهد. در این مقاله می­کوشیم نشان ­دهیم که هر دو نحوه­ی «گفتگوی میان انسان و جهان» و «گفتگوی میان اشخاص» در هرمنوتیک فلسفی گادامر به همراه یکدیگر مبنای شناخت و فهم هستند.
صفحات :
از صفحه 187 تا 209
نویسنده:
محسن باقرزاده مشکی باف؛ محمود صوفیانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فیشته در کتاب بنیادهای حق طبیعی در دیالکتیکی دو سویه نه تنها مفهوم و اصل حق را از اصطلاحاتی در آغاز انتزاعی چون موجود متعقل، کنش‌گری، آزادی، آگاهی، دیگری و مفهوم بیناسوژه‌ای استنباط می‌کند بلکه در عین حال انضمامی شدن تمامی آن‌ اصطلاحات را بر اساس مفهوم و اصل حق تحقق می‌بخشد. بنابراین در نظام فکری فیشته تمامی این مفاهیم مجموعه‌ی پیچیده‌ای را تشکیل می‌دهند که تنها با یکدیگر فهمیده می‌شوند چرا که به صورت دیالکتیکی از درون یکدیگر به وجود می‌آیند و تنها با یکدیگر امکان تحقق دارند. اما در پایان راه به دلیل استنباط قانون حق و تمامی نسبت‌های آن از طریق عقل، موجود متعقل آزاد را زماناً و منطقاً در رأس هرم اصطلاحات بنیادین فلسفه‌ی حق و سیاست فیشته نشان خواهیم داد. در ادامه فیشته در صدد متحقق کردن قانون حق و ضمانت آن برای افراد در جهان خارج، به استنتاج حکومت (در مقام اراده‎‌ی عمومی همگان) و سیاست به عنوان علم دولت گام برمی‌دارد و این علم جدید را همچون خدمتگزار حقی در نظر می‌گیرد که اساس ماهیت خود را به طور پیشینی از موجود متعقل آزاد کسب کرده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 20
نویسنده:
محمدمهدی حاتمی؛ رضا صادقی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله به بررسی و ارزیابی مدل‌های وحدت علمِ قرن بیستم اختصاص دارد. به این منظور مدل­های وحدت علم را به دو دسته تقسیم و آنها را به طور جداگانه بررسی خواهیم کرد. نخستین دسته، مدل­هایی هستند که با تکیه برفیزیکالیسم از تقلیل­گرایییاحذف­گرایی دفاع می‌کنند.دومین دسته، مدل­هایی­اند کهبا تکیه بر روش‌شناسی به دنبال تضمینی برای وحدت علم هستند.در ارزیابیگروه نخست با تکیه بر کارهای تامس نیگل و ویلیام جیمز استدلال خواهد شد که این مدل­ها به دلیل عدم انطباق با تکثر حوزه­های هستی­شناختی فعالیت علمیناکافی­اند. تنوع روش­های پژوهش علمی و کارکرد متفاوت ارزش­های ترجیح یک نظریه در سیاق­های مختلف نیزادعای وحدت علم در مدل­های گروه دوم را تضعیف می‌کند.با این همهبرای پرهیز از نتایج زیانبار ادعای قیاس‌ناپذیری،با تکیه بر کل‌گرایی می‌توان از امکان طرح الگویی از وحدت علمدفاعکردکهامکان همکاری مشترکبین رشته‌ایرا فراهم کرده و همزمان هر گونه تلاش برای تقلیل‌گرایی یا نادیده گرفتن تکثر روش‌ها را نفی می‌کند.
صفحات :
از صفحه 57 تا 81
نویسنده:
مصطفی حبیبی کندسر؛ بهروز دیلم صالحی؛ سعید اسلامی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عدالت از مفاهیم بنیادینی است که نحله های فکری مختلف به آن توجه ویژه کرده اند. جان رالز فیلسوف برجسته اخلاق و سیاست در حوزه اندیشه سیاسی مغرب زمین در زمره اندیشمندانی است که تلاش داشت تا پیرامون عدالت اندیشه ورزی کند. رویدادهای سیاسی واجتماعی در ایالات متحده آمریکا،درعرصه جهان ونیزجنگ باویتنام، رالزرابا این پرسش روبروساخت که چه عواملی کشوری چون آمریکا را به سیستمی ناعادلانه وتجاوزکارانه در جهان کشانده است.این دل مشغولی ها،اراده اورا به سوی تدوین یک نظریه تاثیرگذار دراندیشه سیاسی استوارکرد. جان مایه اندیشه رالز درنظریه عدالت، دارای چهار عنصر کلیدی:شهودگرایی اخلاقی، آزمایش ذهنی، وضعیت اصلی و آزادی است. کتاب نظریه عدالت او انعکاس دیدگاه او در باره عدالت به مثابه انصاف و عدالت سیاسی است که در آن از عدالت به مثابه انصاف، آزادی قانونی، مفهوم عدالت عدالت توزیعی بحث شده است. عدالت رالز ریشه در سنت کانتی دارد. لذا در آن بر مفهوم اخلاقی عدالت تأکید می کند و سرانجام تحت انتقاداتی در چرخشی، به عدالت سیاسی می رسد. سوال اصلی در این پژوهش آن است که چه عواملی در شکل گیری نظریه عدالت جان رالز، نقش موثر داشته اند؟ و فرضیه اینست که در شکل گیری عدالت توزیعی او، نظام فلسفی، فلسفه اخلاق، نظریه قرارداد اجتماعی کانت و فلسفه حق هگل، در شکل گیری نظریه عدالت سیاسی او، نقدهای تأثیرگذار از سوی، رادیکال های سیاسی و جامعه گرایان نقش داشته اند.
صفحات :
از صفحه 21 تا 56
نویسنده:
فخری ملکی؛ رضا داوری اردکانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیلتای در بخش اول اندیشه اش برای استقلال بخشیدن به علوم انسانی موفقیت چندانی به دست نیاود بدین جهت برای یافتن راه حل مناسب اندیشه اولیه خود را مورد تامل و بازبینی قرار داد. دستاورد این تلاش مجدد این بود که تنها با روش درون بینی نمی توان علوم انسانی تاسیس کرد زیرا که طریق درون نگری اساساً واسطه تفهیم و تفاهم قرار نمی گیرد. لذا دیلتای در بخش دوم اندیشه اش معتقد می شود که باید تاریخ را آیینه قرار داد و از طریق تامل در آن به شناخت خود رسید. مفاهیم کلیدی که دیلتای برای رسیدن به مقصود خود به کار می برد، عبارتند از: تجربه زیسته، عینیت یافتگی روح و فهم. فهم از نظر دیلتای بازسازی و باز تولید محتوای فکری نهفته در یک جلوه فیزیکی است. در این بازسازی باید فضای فکری و زمینه های تاریخی – فرهنگی و سایر اموری که با مولف نسبت دارد مورد توجه قرار گیرد. دیلتای مقولاتی را در تقابل با مقولات صوری تحت عنوان مقولات حیات معرفی می کند که شامل: زمان، معنا، ارزش، غایت و نیروی مولد است.از میان این مقولات زمان جایگاه ویژه ای در نظام فکری دیلتای دارد. زیرا که مقولات دیگر از تامل در این مقوله به دست می آید.
صفحات :
از صفحه 111 تا 146
نویسنده:
مهدی گلشنی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
از قدیم مساله دو بعدی بودن انسان، یعنی واجد جسم و روح بودن او، مورد مناقشه بوده است. در عصر جدید که فلسفه تجربه گرائی حاکم گردید، بیشتر این نظر رایج شد که اصالت با ماده است و روح و حیات ناشی از فعل و انفعالات ماده هستند. در دهه های اخیر تعداد رو به افزایشی از محققان معتقدند که ذهن (شعور یا روح) مادی است ، اما علم امروز نمی تواند مساله شعور انسانی را توضیح دهد، و این به دلیل پیچیدگی ذهن است. اما علم آینده آن را توضیح خواهد داد. بعضی دیگر، مثلاً پوپر، علیرغم اعتقاد به مادی بودن شعور، آن را به دلیل اینکه یک سیستم پیچیده است ، هیچوقت قابل توضیح برحسب فعالیتهای مغز نمی دانند. اما ، از نظرعده ای از سرآمدان علم معاصر شعور مادی نیست و آنها آن را هیچوقت قابل توضیح به وسیلۀ علم تجربی نمی دانند. از گروه اخیر ، عده ای شعور را افاضۀ خاص خداوند تلقی می کنند. متاسفانه اظهارات جالب بعضی از سرآمدان علم معاصر در مورد شعور، در دهه های اخیر، کمتر به محیط ما منتقل شده است. در این مقاله سعی می شود تا مروری بر برخی از تحولات اخیر و رویکردهای مختلف نسبت به مسئله شعور و روح از منظر حکمای اسلامی و عالمان معاصر غربی صورت گیرد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 110
نویسنده:
مهسا ادیبی ، مجید توسلی رکن آبادی ، سید محمد علی تقوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نحوه مواجهه با غرب یکی از مولفه­های اصلی فضای اندیشه­ای ایران است که وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز محصول همین دغدغه­مندی می باشد. شریعتی در قالب پارادایم نقد غرب­زدگی سعی داشت تا با خلق معناها و مضامین جدید برگرفته از عناصر سنتی، مذهبی، اسطوره­ای و مدرن به ارائه تصویری از غرب در چارچوب گفتمان­ سیاسی خود بپردازد که دارای جلوه­ای متمایز از قبل باشد. در این مقاله از آموزه­های مطالعات پسااستعماری و بطور مشخص دو مفهوم غیریت و دیگری­سازی به عنوان چارچوب نظری استفاده شده و روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه نیز به مثابه روش مورد استفاده قرار گرفته تا به این سوال پاسخ داده شود که غرب در گفتمان سیاسی شریعتی چگونه بازنمایی شده است؟ یافته­های این مقاله نشان می­دهد وی از طریق مکانسیم بازنمایی و غیریت­سازی به ترسیم یک مرز هویتی میان «ما»ی ایرانی و «دیگری» غربی پرداخته و به تولید تصویری از غرب اقدام کرده که واجد دلالت­کننده­هایی چون امپریالیست، استثمارگر، شیطان، ظالم و مستکبر می­باشد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 19
نویسنده:
محمد غریب زاده ، حسین کلباسی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقولات کانتی باید بالضروره در ارتباط با مُتعلَق دریافتی باشند. اما به دلیل خودانگیخته بودن قوه فهم از یک‌سو و پذیرنده بودن قوه حس از سوی دیگر، باید یک امر مشترکی ارتباط بین این دو قوه آگاهی را ممکن گرداند. هایدگر بیان می دارد که «زمان» همان امر مشترکی است که موجب اتحاد و «تالیف» این دو قوه می شود. بنابراین، به وسیله عمل شماتیزم ما به این نتیجه می رسیم که تفکر یا آگاهی از شهود گرفته تا عقل/فهم سراسر زمانی است. بدین ترتیب، با توجه به چنین تفسیری، زمان نه تنها صورت حساسیت بلکه صورت «خودِ» اندریافت نیز می باشد. بنابراین، هایدگر، وی مرز میان شاکله و مقوله را بر می دارد و «منِ» کانتی به همراه مقولاتش را صورت قاعده مند زمان می داند. در نتیجه، از رهگذر شماتیزم، این زمان است که به دلیل فراهم کردن وحدت آگاهی، ابژکتیویته ابژه را فراهم و احکام تالیفی پیشینی را ممکن می گرداند. زمان همان مرزاندیشیدنی، شناخت و خارجِ شناخت است، یعنی مرز توهم و ابژکتیویتی است. این چنین است که زمان به عنوان تعین استعلایی، افق مواجهه ما با موجودات را تعیین می کند.
صفحات :
از صفحه 161 تا 186
نویسنده:
مزدک رجبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشته از متنی سخن به میان خواهدآمد که از واژه غربشناسی جهت بیان مفهومی بنیادین و هنوز فهم نشده در تاریخ اندیشه معاصر ایران بهره گرفته است؛ متن مورد نظر درباره غرب رضا داوری اردکانی است که در آن واژه غرب همچون کلیت و شرط و واژه غربشناسی همچون ناظم و هادی ما جهت شناخت غرب و نسبت ما با آن به کار گرفته شده است. پیشتر از این متن و پس از آن همین واژه ها اغلب با طیفهای معنایی بسیار آشنا و نخ نماشده توسط درکی عوامزده و ضدتفکر هم به کارگرفته شده است که بعضا دارای بار معنایی سیاسی وهمراه با نفرتی از استعمار و استثمارغرب بوده و البته آن درک سیاسی در کنار علم و تکنیک و حاکمیت سرمایه و دمکراسی و آزادی و عدالت غرب شانی از حقیقت کلی غرب و بلکه نشانهایی از وجه عریان و عیان توتالیتر بودن یا همان اطلاق جهانگسترغرب همچون تاریخ مطلق انسان را نیز داراست. هدف مقاله پیش رو جمعبندی کارِ ویژه چند گفتار نخستین درباره غرب است که کلیت و شرط بودن غرب را متذکر شده زیرا درک اهمیت بنیادی دو وجه معنایی واژه غرب در متن درباره غرب و دست آخر نشاندادن و تبیین توان و نقص آن برای گامهای نخستین اندیشه معاصر ما حیاتی است.
صفحات :
از صفحه 21 تا 41
  • تعداد رکورد ها : 170