چکیده :
ترجمه ماشینی :
به نظر نمی رسد که هیچ شخصیتی از مسیحیت قرن چهارم به اندازه هیلاری پواتیه شناخته شده و در هاله ای از رمز و راز نباشد.
کار او به عنوان یک مورخ، دانش بسیار ارزشمندی از اواسط قرن چهارم به دست میدهد، و او بهعنوان یک متکلم در اواخر دوران باستان مورد ستایش قرار گرفت.
با این حال، امروزه بحث های الهیات او بر مبنایی نه چندان محکم استوار است.
این تا حد زیادی به دلیل مسائل روش شناختی است.
پژوهشهای مدرن اغلب هیلاری را از طریق مقولههای تاریخی و الهیاتی نابهنگام خواندهاند که اندیشه او را غیرقابل درک کرده است.
محققان اخیر به دنبال غلبه بر این موضوع و بررسی مجدد هیلاری در چارچوب تاریخی، جدلی و الهیاتی خود بودهاند.
با این حال، در رابطه با سهم الاهیاتی واقعی هیلاری در این پارامترهای زمینه ای، چیزهای زیادی باید گفت.
این تز ادعا میکند که در تمام استدلالهای جدلی و سازنده هیلاری در de trinitate، که اساساً تثلیثی است، او ذاتاً و لزوماً در حال توسعه یک انسانشناسی است.
در تمام آنچه در مورد الهی می گوید، به همان اندازه از معنای انسان بودن می گوید.
بنابراین، این تز در پی آن است که پروژه کلی الهیاتی هیلاری را از نظر نتیجه انسانشناختی مستمر، و برای او ضروری، الهیات تثلیثی بازبینی کند - تا آن را در قالب «انسانشناسی تثلیثی» بازنگری کند.
ادعای من این است که انسجام اندیشه هیلاری به درک او از روابط الهی و انسانی بستگی دارد.
من این را با پیروی از خطوط اصلی استدلال تثلیثی هیلاری نشان خواهم داد، که دیدگاه انسانشناختی او از آن سرچشمه میگیرد.
این خطوط اصلی استدلال، یعنی نسل الهی، بی نهایت الهی، وحدت الهی، تصویر الهی و انسانیت الهی، هر کدام در تصویری مترقی از بشریت از توانایی تا کمال آشکار می شوند.
این نه تنها پارادایم جدیدی برای درک اندیشه هیلاری ارائه میکند، بلکه ما را دعوت میکند تا رویکرد خود به الهیات قرن چهارم را به طور کامل بازنگری کنیم، زیرا هرگونه خوانشی از مجادلات تثلیثی را در انتزاع مفهومی رد میکند.
علاوه بر این، انسانشناسی الهیات و دینی به طور گسترده در پژوهشهای معاصر مورد بحث قرار میگیرد، و کاوش عمیق هیلاری در مورد روابط الهی-انسانی، و معنای انسان بودن در نتیجه، دغدغههای تاریخی و معاصر زیادی دارد.
no figure of fourth-century christianity seems to be at once so well known and so clouded in mystery as hilary of poitiers.
his work as an historian provides invaluable knowledge of the mid-fourth century, and he was praised as a theologian throughout late antiquity.
today, however, discussions of his theology are founded upon less solid ground.
this is largely due to methodological issues.
modern scholarship has often read hilary through anachronistic historical and theological categories which have rendered his thought incomprehensible.
recent scholars have sought to overcome this and to reexamine hilary within his own historical, polemical, and theological context.
much remains to be said, however, in regard to hilary's actual theological contribution within these contextual parameters.
this thesis contends that in all of hilary's polemical and constructive argumentation in de trinitate, which is essentially trinitarian, he is inherently and necessarily developing an anthropology.
in all he says about the divine, he is saying as much about what it means to be human.
this thesis therefore seeks to reenvision hilary's overall theological project in terms of the continual, and for him necessary, anthropological corollary of trinitarian theology-to reframe it in terms of a 'trinitarian anthropology'.
my contention is that the coherence of hilary's thought depends upon his understanding of divine-human relations.
i will demonstrate this through following hilary's main lines of trinitarian argument, out of which flows his anthropological vision.
these main lines of argument, namely, divine generation, divine infinity, divine unity, the divine image, and divine humanity, each unfold into a progressive picture of humanity from potentiality to perfection.
this not only provides a new paradigm for understanding hilary's own thought, but invites us to reexamine our approach to fourth-century theology entirely, as it disavows any reading of the trinitarian controversies in conceptual abstraction.
further, theological and religious anthropology are widely discussed in contemporary scholarship, and hilary's profound exploration of divine-human relations, and what it means to be a human being as a result, has much to offer both historical and contemporary concerns.