جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 62
نظر فلاسفه تحلیلی نسبت به تقسیم قضایا در فلسفه کانت
نویسنده:
عباس پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده یکی از عمده مسائلی که ذهنفلاسفه بزرگ را هموارهبه خود مشغول کرده است این است که آیا اساساً در فرایند کسب معرفت امور واضح ،بسیط ویا تحلیلی وجود دارند که بتوان آنها را مبنای معرفت بعدی قرار داد و یا اینگونه نیست ومعرفت ما صرفاً از تجربه حاصل می شود.این موضوع که بعدها به صورت قضایای تحلیلی /تالیفیمطرح شد بیش از پیش مورد توجه فیلسوفانی که دغدغه اصلی آنها نقد معرفت و چگونگی حصول به آن بود قرار گرفت.بنابر عقیده بسیاری از صاحب نظران پایه فلسفه کانتتقسیم بندی تحلیلی /تالیفیقضایا محسوب می شود.البته پیش از کانت فلاسفه دیگریمانند هیوم و لایب نیتس به این موضوع پرداخته بودند اما از آنجا که کانت به نقادی معرفت وحوزه امکان آن پرداخت، این تقسیم در فلسفه او اهمیت زیادی دارد وعلاوه بر این او نوع دیگری از قضایا تحت عنوان قضایای تالیفی ماتقدم مطرح نمود که مخصوص فلسفه او است وبحث های زیادی را به همراه داشت .فلاسفه تحلیلی که به تفسیری بی تاثیر از سنت فلسفه نقادی کانت نبوده اند، و شاید مهمترین شاخصه اصلی آنها نقادی معرفت و روش های معرفتی است، در مواجهه با تقسیم بندی کانت از قضایا، مواضع متفاوتی اتخاذ کرده اند.این پژوهش تلاش است برایبررسی رویکرد فلاسفه تحلیلی نسبت بهتقسیمقضایا در فلسفه کانتو اینکه آیافلسفه کانتبا این انتقادات پا برجامی ماند. پژوهش دارای چهار فصل می باشد .فصل اول به تاریخچه قضایایتحلیلی/تالیفی اختصاص دارد و به صورت کلی مسائلی که به نوعی با این تقسیم بندی در فلاسفه یونانی مطرح بوده پرداخته و سپس در فلسفه دکارت امر بسیط ومرکب ،در فلسفه لاک تصوراتبسیط ومرکب ،قضایای تحلیلی و تالیفی در لایب نیتس و در آخر تقسیم قضایا در فلسفه هیوممورد بررسیقرار گرفته است.فصل دوم به تقسیم قضایا در فلسفه کانت می پردازد.در این فصل، نظریه معرفتی کانت، تمایز تحلیلی/تالیفی،تقسیم احکام به ماتقدم/ماتاخر ،قضایای تالیفی ماتقدم، چگونگی امکان ریاضیات محض ،چگونگی امکان علوم طبیعی،جایگاه تقسیم بندی قضایا در قوام فلسفه کانت واهمیت احکام تالیفی ماتقدممورد بررسی قرار گرفته است.فصل سوم اختصاص به موضع فلاسفه تحلیلی در مورد تقسیم قضای دارد.در این فصل با نظر به کثرت فیلسوفانی که در این گروه قرار دارند بررسی هائی صورت گرفت و سعی شد ارای صاحب نظرانی از این گروه که بیشتر مطرح بوده اند و نظرات بیشتری از آنها دراین باره منعکس شده است مورد توجه قرار گیرند.آرای فیلسوفانی مانند فرگه ،راسل،ویتگنشتاین ،کارناپ،کواین و کریپکی در این فصل آورده شده است وسعی شده است که براساس نظرات این فیلسوفان به موضوع نگریسته شود.در این فصل به هریک از این فیلسوفان ،بخشی اختصاص یافته است و مبنای فلسفی ودیدگاه آنها در مورد تقسیم قضایا و قضایایی که در دیدگاه آنها مطرح است آورده شده است و در پایان هر بخش نیز جدولی تهیه شده وخلاصه دیدگاه هریک در جدول آورده شده است. در فصل چهارم و آخرین نیز به جمع بندی موضوعپرداخته شده وسعی شده به این سئوال پاسخ داده شود که با وجود اعتراضاتمطرح شده به تقسیم بندی کانت و با توجه به اینکه این تقسیم بندی برای فلسفه کانت اهمیت بسزائی داردآیا قوام فلسفه کانتبا این اعتراضاتبرقرار می ماند. کلید واژه ها: : تمایز تحلیلی/تالیفی، قضایای تالیفی مقدم بر تجربه، ضروری ،ممکن ،کلیت، اندراج
هرمنوتیک فلسفی پل ریکور و نسبت آن با نظریات ادبی معاصر
نویسنده:
میثم دادخواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ُل ریکور یکی از چالش بر‌انگیزترین و پرکارترین متفکران قرن بیستم است. او بیش از سی اثر عمده در زمینه‌هایی متفاوت اعم از اگزیستانسیالیسم، پدیدارشناسی، روانکاوی، سیاست، دین و نظریه زبانی منتشر کرده است. ازطرفی وی به شکل قابل توجهی خوانش مخصوص به خودش از هرمنوتیک فلسفی را توسعه بخشید و از این جهت او را بیشتر بعنوان فیلسوفی در حوزه هرمنوتیک می‌شناسند.در این رساله مروری بر ویژگی‌های چشمگیر خط سیر فلسفی ریکور ارائه می‌شود، مسیری که او با گرفتن سرنخ از متفکران هرمنوتیک آلمان از جمله دیلتای، هایدگر و گادامر سعی درتلفیقی منطقی از دو شقّ عمده‌ی هرمنوتیک یعنی هرمنوتیک رمانتیک و هرمنوتیک پدیدارشناسانه دارد، تلفیقی که حق هر دو شکل عمده نگاه هرمنوتیکی را ادا نموده و در عین حال ضعف‌های آنان را نیز پوشش دهد. ریکور در روند فلسفی خویش، به جای اینکه مانند هایدگر مستقیماً به مسأله هستی‌شناسی بپردازد، با گذار از سطح معناشناسی و تلفیق آن با فلسفه‌ی تأملی در نهایت هستی‌شناسی را نیز مورد توجه خویش قرارمی‌دهد. در حقیقت برای ریکور نیز هستی‌شناسی مسأله بنیادین بود، اما او مسیری طولانی‌تر را برای رسیدن به این هدف برگزید. ریکور در سطح معناشناسانه خود را با کثرتی از تأویل‌های رقیب و غالباً متعارض روبرو ساخت و به هرکدام از آنها به شکل یک امکان در رسیدن به معنا نگریست. این امر باعث ورود او به دیالوگی با علوم مختلف از جمله علوم انسانی و به شکل خاص ادبیات گردید. از طرفی یکی از محورهای همیشگی هرمنوتیک در اشکال مختلف تاریخی‌اش «متن» و«زبان» بوده است، محوری که می‌تواند پیوند هرچه عمیق‌تر هرمنوتیک و نظریات ادبی را توجیه کند. بخش انتهایی این رساله به بررسی مساعدت‌های هرمنوتیک ریکور در حوزه نظریه ادبی پرداخته و برخورد دو سویه‌ی او با ساختارگرایان و قرابت او با نظریات مکتب کنستانس را تبیین می‌نماید. همچنین آراء او در خصوص برخی مفاهیم ادبی از جمله استعاره، روایت، اسطوره و نماد و نسبت این مفاهیم با نگاه خاص ریکور به مسأله هرمنوتیک مورد بررسی قرار می ‌گیرد.
فلسفه‌ی سینما با اشاره‌ی خاص بر فلسفه‌ی ژیل دلوز
نویسنده:
حمزه پارسا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از نظر بسیاری از متفکران و نظریه‌پردازان حوزه‌های مختلف، سینما پدیده‌ای است که می‌تواند با قابلیت-ها و امکان‌های گوناگون خویش، به اشکال مختلف به فلسفه نزدیک، و حتی در مواردی موجب خلق مفاهیمی نو برای آن شود. از این منظر، سینما چیزی بیش از نوعی «فلسفه‌ی مضاف» محسوب می‌شود. در جمع فیلسوفان معاصر ژیل دلوز را به حق، فیلسوف سینما نامیده‌اند که با دو کتاب برجسته‌ی خود درباره‌ی «فلسفه‌ی سینما» زمینه‌های طرح ایده‌هایی در باب تلقی فلسفی از سینما و برداشتی سینمایی از فلسفه را فراهم آورده است. او با تأثیراتی که از فیلسوف فرانسوی، هانری برگسون گرفته و پروراندن بسیاری از مفاهیم اساسی او از جمله حرکت و زمان کوشیده است تا رویکرد جدیدی در فلسفه ایجاد کند. کتاب نخست دلوز، سینماI: تصویر- حرکت تلاشی است برای بررسی سینمای کلاسیک تا پیش از جنگ جهانی دوم که به نحو مبسوط به مقوله‌ی فلسفی حرکت و نسبت‌های آن با حرکت سینمایی می-پردازد. در این کتاب نشان داده می‌شود که چگونه عناصر بنیادین سینما از جمله نما، قاب، و تقطیع می-توانند درکی از جهان به مثابه‌ی یک «ابر سینما» به دست دهند و تصویری مستقیم از حرکت و تصویری غیرمستقیم از زمان ارائه کنند. کتاب دوم، سینما II: تصویر-زمان که به سینمای مدرن اختصاص دارد اثری عمیقاً فلسفی و یکی از مهم‌ترین آثار ژیل دلوز است. او در این کتاب به بررسی آثار متعددی می-پردازد که می‌توانند درک مستقیمی از تصویر-زمان ارائه کنند و زمان را به مثابه‌ی صیرورت ناب به تصویر بکشند. هدف این پژوهش معرفی اندیشه سینمایی دلوز بر اساس دو کتاب مذکور و تفاسیری است که در باره آن‌ها نگاشته شده است. در این رساله آشکار می شود که چگونه مفاهیم سینمایی می-توانند برای فلسفه و حتی فراتر از آن برای حیات، امکان‌های جدیدی خلق کنند و موجب پیشرفت و گسترش آن‌ها شوند؛ و در نتیجه سینما به مثابه‌ی قدرت تفکر و تصویری هستی‌شناختی از جهان تلقی می‌شود و نه صرفاً به عنوان هنری که واقعیت را تصویر می‌کند.
روش‌شناسی در فلسفه دکارت و تاثیر آن بر فلاسفه دکارتی
نویسنده:
مینا ملیح
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش فلسفی روش بررسی های دکارت در امور مورد وارسی قرار گرفته است روش های تحلیلی و شهودی ، تألیفی ، ریاضی از مهّمترین این روش ها است که دکارت به مدد آنها آراء خویش را در خصوص خود ، نفس ، خدا و جهان ارایه کرده و ما در این وارسی به تفصیل مورد بحث قرار داده ایم ، به واسطه این اندیشه ها دکارت پدر تفکر و دوره جدید به حساب می آید . در این پژوهش سعی شده سهم و نقش روش در این اندیشه ها مورد بررسی قرار گیرد.حقّ آن است که دکارت درروش های فلسفی و طریقه معرفت شناسی و چگونگی دست یابی به معرفت حقیقی راهی متفاوت از متفکران مدرسی و قرون وسطی برگزیده و بنیان گذارده است . در پژوهش حاضر سیرتکوینی آراء متفکران از جمله فیلسوفان شک گرایی که به شک گرایی ایجابی انجامید نیز مورد توجّه بوده است . انحاء چهارگانه خردگرایی در مضامین عقلانیت مستقل و اراده آزادآدمی دردوره جدید ، استقلال تعقل از حسّ و تجربه در معرفت ، تأکید بر عنصر شناختی و خردگرایانه آدمی در برابر عواطف و انگیزه های او ، و سرانجام اصالت اندیشه ، نیز در این بررسی پژوهشی مدّنظر بوده است که تماماً در تفکر دکارت اطلاق دارند.بنیان نهادن طریقه جدیدطبعاً متفکران فلسفی بعدی را متأثرساخته است وازاین رو دراین بررسی تأثیر روش واندیشه دکارت در آراء و روش کارتیزین ها نیز موردنظر قرارگرفته است.
بررسی براهین اثبات وجود خدا در آثار اسپینوزا
نویسنده:
علی فتح طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از دغدغه‌های اساسی فیلسوفان مسئله اثبات وجود خدا بوده است. اهمیت این مسئله برای اسپینوزا که اساس فلسفه او را خدا تشکیل می‌دهد بیش از فیلسوفان دیگر است. او که مهم‌ترین اثر خویش، اخلاق، را با تعریف خدا آغاز می‌کند و با برترین سعادت انسانی، یعنی عشق، به خدا به پایان می‌برد، مسئله وجود خدا را در آثار مختلف خود مورد توجه قرار می‌دهد و وجود او را به دو شیوه لمی و انی اثبات می‌کند. اسپینوزا مفهوم جدیدی از خدا ارائه می‌دهد و او را جوهر واحد و طبیعت طبیعت آفرین می‌خواند که همه چیز در او است و واجد صفات نامتناهی و از جمله صفت بعد است. براهین مختلفی که وی برای اثبات وجود خدا اقامه می‌کند تقریباً متناظر با براهین دکارت، و به معنایی تقریر جدیدی از این براهین است. در این مقاله تقریرهای مختلف براهین لمی و انی در آثار اسپینوزا مورد بررسی قرار می‌گیرد و شباهت آنها با براهین دکارت نشان داده خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 80
بررسی مفهوم «کورا» در اندیشة کریستوا با نظر به رسالة تیمائوس افلاطون
نویسنده:
علی فتح طاهری ، مهرداد پارسا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ژولیا کریستوا، فیلسوف مطرح جریان پست‌مدرنیسم، با قرائتی روان‌کاوانه و زبان‌شناختی از مفاهیم بنیادین فلسفه، در پی ترسیم جهان و سوژه‌ای سیال و در فرآیند است. وی، در تبیین نظریة خویش، از مفهوم "کورا" استفاده می‌کند. این مفهوم که اولین‌بار در رسالة تیمائوس افلاطون برای تشریح فرآیند شکل‌گیری جهان به کار می‌رود، در تفکر کریستوا نسبتی با زبان می‌یابد و به عنوان نخستین خاستگاه سوژه تلقی می‌شود. مقصود این مکتوب توضیح مفهوم "کورا" در اندیشة کریستوا و بیان نسبت آن با کورای افلاطونی است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 92
بررسی رساله ی منون افلاطون
نویسنده:
مجتبی کمیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
هدف پژوهش بررسی رساله ی منون افلاطونی است. منون از محاورات دوره ی میانی افلاطون است. این رساله ی کوچک اما مهم دربردارنده ی نظریه ی برابری فضیلت و معرفت و همچنین نظریه ی یادآوری است. آموزه ی اخلاقی مطرح شده در این رساله، برخلاف نظریه ی یادآوری، از مهمترین تعالیم سقراطی نیز قلمداد می شود. یکسان گیری فضیلت و معرفت همواره مورد انتقاد قرار گرفته است. نادیده گرفتن نقش و قدرت امیال نفسانی در افعال آدمی، مهمترین نقدی است که بر این یکسان گیری وارد شده است. افلاطون خود متوجه این انتقاد بوده و درصدد پاسخ به آن برآمده است. او تاکید می کند که هر عمل نادرست صرفا به سبب خطای عقلانی در تشخیص خیر به وقوع می پیوندند. در واقع وی با این پاسخ، منکر هرگونه طبیعی فرض کردن بخشی از اعمال نادرست آدمی به سبب پیروی از غرایز است و تربیت غلط را تنها عامل ارتکاب شرور می داند. در مورد نظریه ی یادآوری نیز با توجه به اضهارات افلاطون رسائلی که این نظریه در آنها مطرح شده و اظهار نظر اکثر محققین، نمی توان آن را نظریه ای استوار در تمامی ادوار تفکر افلاطون در نظر گرفت. ظاهرا او در دوران متاخر اندیشه ی خود چندان به این نظریه وفادار نبوده است. بنابراین این نظریه را می توان اشاره ای از جانب افلاطون مبنی بر وجود عنصر ماتقدم در شناخت و یا حداکثر یک نظریه ی معرفت در حوزه ی اخلاقیات دانست.
زمان ومکان در فلسفه ایمانوئل کانت
نویسنده:
زهرا رضائی تیره شبانکاره
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش شامل موراد ذیل است زندگینامه و آثار کانت، اهمیت مکان و زمان از نظر کانت، زمان و مکان از دیدگاه لایب نیتس، نیوتن و کانت، نقش زمان و مکان در حساسیت استعلایی، تعریف شهود، تقسیمات شهود، تعریف حساسیت وماده و صورت معرفت، تبیین های متافیزیکمی و استعلایی زمان و مکان، اثبات ماتقدم ( کلیت و ضرورت ) شهودی و تالیفی بودن آنها ذهنی بودن زمان و مکان، پدیدار و ذات ناشناخته و ضرورت ایدئالیسم، بحث زمان و شاکله سازی، که با پرداختن به قوه ی خیال و کارکردهای آن، آشکال و بدون و ساطت شاکله ؛ اطلاق مفاهیم بر ادراکات حسی امکان پذیر نیست. نقش زمان ومکان در ریاضیات، اهمیت ریاضیات از نظر گاه فیلسوفان پیش از کانت، آراء سه نحله ی مهم فلسفه ی ریاضی، انتقاد ایر بر کانت،
فلسفه‌ی جان ال آستین
نویسنده:
فاطمه نور محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
همسویی نظریه‌ی کارکرد صحیح با موضع ضدشکاکانه غزالی در تکیه بر خداباوری
نویسنده:
علی‌ فتح طاهری، مسعود سیف، مهدی سلیمانی خورموجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
به نظر می‌رسد اتکایِ غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، می‌تواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که به‌طور‌سنتی با ماهیت معرفت گره خورده‌اند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد می‌شود. برای دفاع از گزینه‌ی دوم، به‌طور‌مفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باور‌های ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخت. این واکاوی نشان خواهد داد که برای رهایی از چنبره‌ی شکاکیت، معرفت‌شناسان همیشه ناگزیر بوده‌اند میان سه جفت‌ جریانِ متخاصم «ایدئالیسم، رئالیسم»، «درون‌گرایی، برون‌گرایی» و «وظیفه‌گرایی، اعتمادگرایی»، یکی از دو سوی جریان را بر دیگری ترجیح دهند. همچنین نمایان خواهد شد که چرا نوع خاصی از اعتمادگرایی (نظریه‌ی کارکرد صحیح) در قبال شکاک، از موضع امیدوارکننده‌تری برخوردار است. نکته‌ی تعیین‌کننده‌ی بحث آنجایی است که درمی‌یابیم تنها در زمینه‌ای خداباورانه می‌توان به‌نحو درخوری بر نظریه‌ی کارکرد صحیح تکیه کرد. در پایان نیز ضمن پاسخ به دو انتقاد جدی از سوی وحید و بونجور، نشان خواهیم داد که چرا معتقدیم این نظریه با موضع خداباورانه غزالی همسوست.
صفحات :
از صفحه 53 تا 80
  • تعداد رکورد ها : 62