جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
تلخيص كتاب المقولات  المجلد 2
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
برهان
عنوان :
نویسنده:
أبن رشد
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تلخيص كتاب المقولات
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
تلخیص الکون و الفساد
نویسنده:
محمد بن رشد حفید؛ محقق: جمال الدین علوي؛ تصدیر: محمد مصبا‌حی‌
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت/لبنان: دارالغرب الاسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تلخيص الكون و الفساد، اثر ابوولید محمد بن رشد، معروف به ابن رشد (متوفی 595ق)، تلخیص کتاب «الكون و الفساد» ارسطو می‌باشد.این تلخیص، با تحقیق جمال‌الدین علوی و مقدمه محمد مصباحی منتشر شده است. الكون و الفساد ارسطو، از گروه رساله‌های مربوط به طبیعت و کتابی است درباره وجود که ارسطو آن را در حدود سال‌های 347 تا 335 قبل از میلاد، تألیف نموده است. این رساله، مکمل دو کتاب اول رساله در آسمان است. رساله در آسمان، شامل چهار کتاب می‌باشد که کتاب‌های اول و دوم، جواهر محسوس ابدی را بررسی می‌کنند. در کتاب دوم، ارسطو نظام نجومی خود را شرح می‌دهد. موضوع کتاب‌های سوم و چهارم، جهان تحت القمر است. ارسطو در این دو کتاب، به بررسی اجسام تحت القمر و خصوصیات اساسی این اجسام، از قبیل: کون، فساد، استحاله، نمو، ذیول، مماسه، فعل و انفعال، پرداخته است. ابن رشد در اثر حاضر، دست به تلخیص این کتاب ارسطو زده است. این تلخیص، از جمله شرح‌های متوسط ابن رشد، شمرده می‌شود. شرح‌های ابن رشد بر آثار ارسطو، به سه دسته کلی تقسیم می‌شوند: شرحهای مفصل و بزرگ که «تفسیر» یا «شرح» نامیده می‌شوند، شرحهای متوسط موسوم به «تلخیص» و خلاصه‌های نوشته‌های ارسطو که «جامع» و در جمع «جوامع» نام دارند. شیوه کار ابن رشد در «تفسیرها» چنین است که نخست پاره‌هایی از متن ارسطو را از ترجمه عربی آنها نقل می‎کند و سپس به تفسیر دقیق و ژرف آنها می‌پردازد و در این رهگذر از آنچه از تفاسیر شارحان یونانی ترجمه‌شده به عربی در دست داشته است، بهره می‌گیرد و گاه نیز از آنها انتقاد می‌کند و سرانجام برداشت خود را از متن ارسطو توضیح می‌دهد. در شرحهای متوسط یا «تلخیص‌ها»، که اثر حاضر از جمله آنها می‌باشد، کلمات اول متن ارسطو را نقل و سپس بقیه مطالب را به زبان خودش شرح می‌دهد و توضیحات و نظریات شخصی و مطالبی از منابع فیلسوفان اسلامی نیز بر آنها می‌افزاید، به‌گونه‌ای که اثر به‌صورت نوشته مستقلی آشکار می‌شود که گفته‌های ارسطو و ابن رشد به هم آمیخته شده و نمی‌توان آنها را از یکدیگر تشخیص داد. اما شیوه کار ابن رشد در خلاصه‌ها یا «جوامع» چنین است که وی در آنها همیشه از سوی خود سخن می‌گوید، درحالیکه عقاید و نظریات ارسطو را بیان می‎کند و در این رهگذر از نوشته‌های دیگر وی برای توضیح و تکمیل متن در دست، بهره می‌گیرد و از خودش نیز مطالبی بر آنها می‌افزاید. ابن رشد، مطالب کتاب خویش را در دو مقاله، سامان داده است. وی در مقاله نخست، در ضمن هشت قسمت تحت عنوان «الجمله»، ابتدا به تعیین حدود و ثغور بحث و تعریف مذاهب قدما پیرامون مسئله کون و فسا و نیز فحص از وجود کون و فساد در جوهر پرداخته و سپس به موضوعاتی نظیر فرق میان کون و استحاله، تعریف حرکت و کیفیت نمو، تعریف مماست و اشیای متماسه، طبیعت انفعال و فعل و طبیعت اشیای فاعله و معرفت اختلاط و اشیای مختلفه پرداخته است. در مقاله دوم، در چهار قسمت، ابتدا به مقوله اسطقسات اربعه و اصناف و ترکیبات آن پرداخته شده و سپس، انواع اسباب عامه کون و فساد و جهت اتصال در کون، مورد بحث قرار گرفته است. فهرست مطالب کتاب، به‌همراه فهرست اعلام و کتب مذکور در متن، در انتهای کتاب آمده است. در پاورقی‌ها علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ، به توضیح برخی از مطالب متن پرداخته شده است..
فصل المقال في تقرير ما بين الشريعة والحكمة من الاتصال أو وجوب النظر العقلي و حدود التأويل (الدين والمجتمع)
نویسنده:
ابن رشد اندلسی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
مركز دراسات الوحدة العربية,
کلیدواژه‌های اصلی :
بدایة المجتهد و نهایة المقتصد (مجلد واحد)
نویسنده:
ابو الولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد القرطبی الشهیر بابن رشد الحفید؛ حققه وعلق علیه: ابو اوس یوسف بن احمد البکری
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
عمان - اردن: بیت الافکار الدولیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
بدایة المجتهد و نهایة المقتصد - الجزء الاول
نویسنده:
ابو الولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد الحفید؛ تعلیق و تحقیق و تخریج: محمد صبحی حسن حلاق
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مکتبة ابن تیمیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
الكشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملة او نقد علم الكلام ضدّا على الترسيم الايد يولوجى العقيدة و دفاعا عن العلم و حريّة الاختيار في الفكر و الفعل
نویسنده:
ابن رشد؛ مدخل و مقدمه و شرح: محمد عابد الجابری
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: مرکز دراسات الوحدة العربی,
چکیده :
الكشف عن مناهج الأدلة في عقائد الملّة يا نقد علم الكلام ضدّا على الترسيم الايد يولوجى العقيدة و دفاعا عن العلم و حريّة الاختيار في الفكر و الفعل، نوشتۀ ابن رشد، ابوالوليد محمد بن احمد بن محمد الاندلسى المالكى در موضوع كلام، به زبان عربى براى بيان عقائد مؤلّف در مسائل توحيد مى‌باشد. وى غرض خود را از تأليف كتاب در مقدمه اين چنين بيان مى‌كند كه قصد من تطبيق حكمت بر شريعت است. او شريعت را به دو صورت ظاهر و مؤول تقسيم مى‌كند و مى‌گويد شريعت ظاهر براى مردم عادى است و شريعت مؤول مخصوص علماء است. او كلامى از اميرالمؤمنين(ع) نقل مى‌كند كه حضرت فرمود: حدثوا الناس بما يفهمون اتريدون ان يكذب اللّه و رسوله. او معتقد است، شريعت را طبق ظاهرش بايد عرضه كرد و از تأويل آن كه كار فرقه‌هاى چهارگانۀ مسلمين؛ يعنى معتزله، اشاعره، باطنيۀ و حشويّه مى‌باشد، اجتناب كرد. ساختار و گزارش محتوا ابن رشد اين كتاب را در سه باب: ذات الهى، صفات الهى و افعال الهى، تأليف كرده است و در باب اول كه در مورد ذات است، نخستين مطلبى كه مطرح مى‌كند، اثبات صانع است. او آراء فرق كلاميّه را مورد تحليل و نقّادى قرار مى‌دهد. نخست از عقيدۀ حشويّه شروع كرده، حشويّه را كسانى مى‌داند كه مى‌گويند راه معرفت خدا سمع است نه عقل؛ يعنى آنچه كه از شريعت شنيده‌ايم، بر ايمان حجت است نه باورهاى عقلى - او حشويّه را فرقۀ ضالّه مى‌نامد و پس از نقد عقيدۀ حشويّه در اثبات صانع اعتقاد اشعريّه را در اين مورد متذكر مى‌گردد. ابن رشد كه خود در خلقت عالم نظر بديعى دارد، عقيدۀ اشاعره در مورد حدوث عالم را باطل دانسته و در سدد اثبات ادعاى خود برمى‌آيد. وى در مرحلۀ سوم، عقائدى را كه طريقۀ الجوينى مى‌نامد، مورد انتقاد قرار مى‌دهد. او اين نام را از رسالۀ نظاميّۀ ابوالمعالى جوينى استخراج كرده است. ابن رشد در چهارمين مرحله، طريقۀ صوفيّه را كه منظورش از باطنيّه همين گروه بوده است را، مورد تحليل و بررسى قرار مى‌دهد. لازم به ذكر است كه باطنيه به گروهى از مسلمانان كه اسماعيليه نام دارند، اطلاق مى‌شود، لكن مقصود ابن رشد در برخى آثارش از باطنيه صوفيّه مى‌باشد. وى آراء صوفيّه را به خاطر مبتنى نبودن به استدلال رد مى‌كند و نهايتا طريقۀ معتزله را يادآورى مى‌كند و اذعان مى‌نمايد كه چيزى از افكار اين فرقه را در آثارشان پيدا نكردم و احتمال مى‌دهد، نظر معتزله هم در بحث اثبات صانع همان نظر اشاعره باشد. همانطور كه از نقد آراء طوائف چهارگانه از دانشمندان اسلامى توسط ابن رشد به دست مى‌آيد، او به هيچ كدام از اين طرق معتقد نبوده، بلكه اعتقادش به راه جديدى به نام اختراع است. او طريق قرآن را همين مى‌داند و براى اثبات اين انديشۀ خود تلاش فراوانى را مبذول مى‌دارد. او طريق قرآن براى اثبات بارى تعالى را دو راه عنايت و اختراع مى‌پندارد. دومين مطلبى كه ابن رشد در باب اول توحيد به بررسى آن مى‌پردازد، مبحث وحدانيت الهى است. نخست ادلۀ قرآن براى وحدانيت خدا را متذكر مى‌شود، سپس بررسى آراء اشاعره در اين مبحث مى‌پردازد. باب دوم كتاب، الكشف عن منابع الادلّة في عقائد الملّة صفات الهى مى‌باشد. وى ابتدا صفات را به صفات نفسيّه و صفات معنويه تقسيم مى‌كند. او مدعى است قرآن هفت صفت از صفات صانع كه از صفات كمال انسان نيز مى‌باشد را نام برده است كه عبارتند از: علم، حيات، قدرت، اراده، سمع، بصر و كلام. ابن رشد معتقد است، تمام صفات الهى به علم بازگشت دارند و در واقع علم الهى كه غير علم انسان است و جنس علم الهى با جنس علم بشر متفاوت است، منشاء بقيۀ صفات الهى مى‌باشد. مؤلّف در باب صفات الهى عقائد فرق گوناگون اسلامى در رابطۀ ارتباط ذات با صفات را بيان كرده و آنها را مورد بررسى قرار مى‌دهد. نفى مماثلت و نفى جسميّت از ديگر مباحثى است كه مؤلف در اين بخش از كتاب به آنها پرداخته است. او سپس در مورد نوريّت الهى وارد بيان دلائلى مى‌شود تا اثبات كند، آيۀ شريفۀاللّه نور السماوات و الارض معرّف ذات الهى است، از جانب خداى سبحان، دليل ديگرش بر اين مدّعا حديثى است از پيغمبر اكرم(ص) كه در جواب سئوالى كه از حضرت پرسيدند هل رأيت ربك؟ حضرت جواب دادند، «نور أنّى أراه» ابن رشد كه خود در مقدّمۀ كتاب گفت، ظواهر ادلّه بدون تأويل ملاك معرفت ماست، در اين جا به محكمى پاى اين عقيده خود ايستاده و خداوند را نور مى‌پندارد. از جمله ويژگى‌هاى كتاب حاضر اين است كه ابن رشد در اين بخش از مباحث خود به مناسبت اشاره‌اى به ابوحامد غزالى و كتاب تهافت الفلاسفة وى دارد. او غزالى را مايۀ اضرار به حكمت و شريعت هر دو مى‌داند و بيانى دارد در اين رابطه كه بين حكمت و شريعت تعارضى وجود ندارد. او در آخرين بخش از باب صفات الهى وارد بحث رؤيت و بررسى آن از ديدگاه معتزله و اشاعره مى‌پردازد. سوّمين باب كتاب افعال الهى مى‌باشد. ابن رشد در اين باب به چند موضوع پرداخت مى‌كند كه عبارتند از: حدوث عالم، بعث رسل، قضاء و قدر، تجويز و تعديل و معاد. او در بحث حدوث عالم نيز آراء اشاعره و معتزله را رد مى‌كند و طبق همان نظرى كه در مورد اثبات خالق تعالى داشت، به عنايت قائل شده و مى‌گويد شرع مقدس براى تعليم مردم در زمينۀ حدوث عالم از طريق عنايت وارد شده است. وى به دلائلى كه بيان مى‌كند به كار بردن لفظ حدوث و قدم در خلق عالم را بدعت در شريعت مى‌داند. دومّين بحث باب سوم، از كتاب ابن رشد به مسئلۀ بعث رسل و معجزات انبياء اختصاص دارد. او اين مسئله را به دو بخش اثبات رسل؛ يعنى اين كه افراد ناحيۀ خداوند به عنوان رسول مأمور شده‌اند و ديگر اين كه با چه شرائطى ادعّاى نبوت از سوى افراد مى‌تواند، قابل پذيرش باشد، ديگر مسئلۀ مطرح شده، در باب افعال الهى مسلۀ قضا و قدر مى‌باشد؛ ابن رشد در مسلۀ قضا و قدر طرق اشاعره و معتزله را رد مى‌كند و به طريق وسطى غير از جبر و اختيار قائل مى‌شود. مسئلۀ معاد نيز از جمله مسائلى است كه ابن رشد در ذيل بحث از افعال الهى مطرح مى‌كند و با دلائل گوناگونى در سدد اثبات آن برمى‌آيد. خاتمۀ كتاب را ابن رشد به قانون تأويل اختصاص داده است. نسخۀ حاضر نسخۀ حاضر از اين كتاب را مركز دراسات الوحدة العربيه در بيروت و در سال 1998 در يك جلد و در قطع وزيرى چاپ كرده است، مدخل و مقدمۀ تحليلى مبسوطى كه تقريبا به اندازۀ خود كتاب مى‌باشد، توسط دكتر محمد عابد الجابرى در اول كتاب آمده است و در آخر كتاب فهرست‌هاى آيات، احاديث، اعلام و اماكن و فرق آمده است. دكتر محمّد الجابرى نويسنده مقدمۀ تحليلى كتاب معتقد است، اين اثر ابوالوليد بن رشد در نقد علم كلام و مذهب اشعرى به طور خاص است و در واقع نظريات ابن رشد منجر به بطلان نظريات متكلمان مى‌شود. او مى‌گويد چون كتاب‌هاى معتزله به آندلس نرسيده بود، لذا مؤلف به نظريات معتزله دسترسى نداشته است، به همين دليل او معتزله و اشاعره را به يك چوب رانده است، البته خود اعتراف مى‌كند كه در كتاب‌هايشان چيزى خاص از نظرياتشان را پيدا نكردم. جابرى سپس وارد بيان مطالبى در مورد علم كلام مى‌شود او آغاز علم كلام و تكلم را طبق نقل شهرستانى و ابوالحسن اشعرى از شروع اختلاف در امر خلافت رسول اللّه(ص) بعد از خلفاء راشدين مى‌داند. وى ورود مطالب فلسفى به علم كلام را توسط معتزله در زمان مأمون عباسى مى‌داند و معتزله را بنيان‌گذاران واقعى علم كلام به حساب مى‌آورد. او از واصل بن عطا نيز به عنوان كسى كه اعتزال را بنيان نهاد نام مى‌برد. دكتر محمد عابد، همچنين از ابوالهذيل العلاّف نيز به عنوان كسى كه منظّم مذهب معتزله و اوليّن قائل به مسلۀ جوهر فرد است، ياد مى‌كند. وى سپس وارد شناسايى مذهب اشعرى مى‌شود و ابوالحسن اشعرى را كه خود از اصحاب اعتزال و شاگرد استاد معروف معتزله، يعنى ابوعلى جبايى بود را بنيان‌گذار مذهب فكرى اشعرى مى‌شمارد و از باقلانى نيز به عنوان كسى كه مذهب اشعرى را به مقدمات عقليّه منطبق ساخت نام مى‌برد و ادامۀ اين راه را بدست جوينى و شاگردش غزالى كه مذهب اشعرى را با قياس صورى ارسطويى هماهنگ كرد مى‌داند. محمد عابد الجابرى، بعد از بيان تاريخچۀ علم كلام در مشرق زمين وارد بيان سرگذشت اين علم در آندلس و مغرب زمين مى‌شود و آنها را به خاطر جدايى از حكومت عباسى و اماكنى كه حكومت فاطميان بدان‌ها دسترسى نداشته داراى مكتب فكرى عليحده‌اى مى‌پندارد. او از ابن خرم اسم مى‌برد كه در سير اسلام در مغرب زمين چه تأثيراتى داشته است و آن ديار را به عنوان جايى كه مذهب اشعرى در آن نفوذى پيدا نكرد، مى‌شمارد. جابرى در اعتقاد قادرى و اعتقاد بغدادى نيز مطالبى را عنوان نموده است و در مرحلۀ بعدى مسير تأليفات ابن رشد را بيان نموده و جايگاه كتاب حاضر ابن رشد را در ميان مؤلفاتش مشخص مى‌كند.سپس مطالب مطرح شده در اين كتاب توسط ابووليد را متذكر مى‌گردد كه ما فهرست‌وار به بيان پاره‌اى از آنها اشاره مى‌كنيم. او در تفكرات ابن رشد به اين نكته اشاره دارد كه وى كلام را چيزى و معرفت علمى برهانى را چيز ديگر مى‌داند. ابن رشد در حدوث علم چه نظرى داشت را بيان مى‌كند. طريقى كه از منظر ابن رشد شرع در معرفت براى مردم ترسيم كرده است. دفاع ابن رشد از علم تا دفاعش از حريّت اراده و... در ادامه و قبل از ورود به نص كتاب مقدمه‌اى نيز از مصطفى حنفى آمده است كه در واقع مقدمۀ تحقيقى كتاب است.
فصل المقال: فيما بين الحكمة والشريعة من الاتصال
نویسنده:
ابوالولید بن رشد؛ دراسة وتحقیق: محمد عمارة
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: دارالمعارف,
جوامع الكون والفساد
نویسنده:
ابن رشد
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
بی جا: الهیئه المصریه العامه الکتاب,
کلیدواژه‌های اصلی :
کلیدواژه‌های فرعی :
چکیده :
شرحهای ابن رشد بر اثار ارسطوبه طور کلی به سه دسته تفسیر و تلخیص و جوامع تقسیم میشود. در بخش جوامع ابن رشد خلاصه های نوشته ارسطو را جمع آوری کرده است. جوامع الکون و الفساد یکی از این خلاصه ها است از کتب ارسطو طالیس فی الطبیعیات و الالهیات (خلاصه هایی از کتاب «درباره ی طبیعت » و متافیزیک ارسطو). این کتاب طی دو مقاله تدوین شده است. در مقاله اول ابن رشد غرض ارسطو از این کتاب را شرح سه مسأله کون و فساد- نمو واضمحلال- استحاله می داند که بعد از کتاب السماء و العالم واقع شده است بدلیل اینکه به اجسام بسیط دون فلک قمر اشاره دارد.
  • تعداد رکورد ها : 41