جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 70
عوامل کوتاهی در عمل انسان و راهکارهای رفع آن با تأکید بر نهج‌البلاغه
نویسنده:
سمیه قوامی نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
همنشین همیشگی انسان در دنیا و آخرت عمل او است، به واسط?‌ عمل است که انسان مسیر کمال و سعادت را می‌پیماید و به رشد و تعالی دست می‌یابد. لیکن با وجود تأکید فراوان دین مبین اسلام بر عمل، مسلمانان فرصت عمل کردن را به کرّات از دست می‌دهند و به آفت کوتاهی در عمل مبتلا هستند. در این پژوهش به روش کتابخانه‌ای و با محوریت نهج‌البلاغه و خانواد? حدیث آن، و به شیو? استنباط و تحلیل محتوا به عوامل موثر بر این مسأله و راهکارهای رفع آن پرداخته‌ شده است. با محور قرار دادن کتاب نهج‌البلاغه، عوامل کوتاهی انسان در عمل شامل علتهای درونیو علتهای بیرونی هستند. عوامل درونی برخاسته از مسائل نفسانی، معنوی و اعتقادی فرد هستند که دو جنب? شخصیتی ـ رفتاری و معرفتی ـ اعتقادی را شامل می‌شوند. عواطف منفی، نابهنجاریهای شخصیتی و رفتاری، غفلت و توهمات باطل، صفات و خصوصیات پایداری را شکل می‌دهند که شخصیت و رفتار فرد را به سوی کاهلی در عمل سوق می‌دهند. همچنین کاستی‌های معرفتی مثل نشناختن هدف زندگی، حقوق و تکالیف، نعمتها و فرصتها، معیار عمل و مهمتر از همه بی‌معرفتی نسبت به ولی و حجت الهی، عوامل معرفتی ـ اعتقادی موثر بر کوتاهی انسان در عمل کردن هستند. عوامل بیرونی موثر بر این مسأله عوامل متعددی می‌باشند که در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی ـ حکومتی، فرهنگی، اقتصادی، و جغرافیایی بررسی گشته‌اند. در بخش دیگر پایان‌نامه معلوم شده که کوتاهی انسان در عمل کردن هم بر زندگی فردی و اجتماعی او در این جهان، و هم بر زندگی آن جهانی وی تأثیر بسزایی دارد، و نتیج? نهایی عمل نکردن در دنیا، اندوه و حسرت، و خذلان و هلاکت در آخرت می‌باشد. در نهایت، با توجه به بیانات و سیر?‌ امیرالمومنین(علیه‌السلام) می‌توان نتیجه گرفت که با اجرای راهکارهای اصلاح شخصیت و رفتار آدمی، عوامل قصور انسان در عمل را می‌توان درمان کرد. این پایان‌نامه روش اعطای بینش در دو حوز? معرفت‌افزایی و باور درمانی و همچنین روشهای عقل باروری و مرگ‌اندیشی را برای اصلاح شخصیت و روشهای بیان مهر و قهر، موعظه، تحریک غیرت دینی، توصیف و تصویرآفرینی، خودعاملی، فراگیری مهارتها با رویکرد دینی، و فرهنگ‌سازی را برای اصلاح رفتار آدمی از کتاب شریف نهج‌البلاغه استخراج کرده است.
حقوق مخالفان در نهج‌البلاغه
نویسنده:
فاطمه نیکخواه منفرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام علی (علیه‌السلام)، پس از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، الگویی بی بدیل در زندگی شخصی و اجتماعی برای انسان‌ها محسوب می‌شود و به طور خاص، سیره و عملکرد ایشان به عنوان حاکم و خلیفۀ مسلمانان، با تمام گروه‌های سیاسی جامعه اعم از موافقان و مخالفان حکومت، نمونه‌ای عملی و بی نظیر از یک حکومت‌داری عادلانه و موفق را ارائه می‌دهد که می‌تواند هدایت‌بخش راه تمام رهپویان حقیقت باشد.امام علی (علیه‌السلام) از همان ابتدای تصدی امر خلافت، با مخالفان و دشمنان بسیاری مواجه بود که برحسب نوع مخالفت، می‌توان آن‌ها را به گروه‌های قاعدان، منتقدان، توهین‌کنندگان، کارشکنان، منافقان و محاربان علیه حکومت تقسیم کرد. نحوۀ برخورد امام با مخالفانش، ارتباط مستقیمی با نوع و مرتبۀ مخالفت آن‌ها داشته است.امام علی (علیه‌السلام) در برابر مخالفانش، تا زمانی که دست به اقدام مسلحانه‌ای در برابر حکومت نزده بودند و به جان و مال سایر افراد جامعه تعرض نکرده بودند، هرگز به اقداماتی همچون تهدید، تبعید، شکنجه و زندانی کردن، دست نیالود و با آن‌ها بر سبیل مدارا و نرمش رفتار کرد. امام برای این افراد, حقوق سیاسی, اجتماعی و اقتصادی برابر با سایر افراد جامعه قائل بود. از اهم این حقوق می‌توان، حقّ حیات، حقّ استفاده از بیت المال، حقّ آزادی اندیشۀ سیاسی، آزادی بیان و آزادی تردّد در معابر و مساجد شهر را بر شمرد. در حکومت علوی در مباحث مربوط به حقوق جزا و قضاوت نیز, تمام مردم اعم از موافق و مخالف در برابر قانون یکسان بودند و هواخواهی یا دشمنی افراد با حکومت, هیچ گونه تأثیری بر کیفیت و کمیت اجرای احکام و مجازات‌ها نداشت. اما چنانچه مخالفان حکومت، دست به اقداماتی همچون ترساندن مردم، ایجاد ناامنی در راه‌ها و شهرها و کشتن مردم بی گناه می‌زدند و با زیر پا گذاشتن حقوق سایر افراد جامعه، امنیت و نظم اجتماع را بر هم می‌زدند، امام علی (علیه‌السلام) به عنوان رهبر جامعۀ اسلامی و عهده‌دار صیانت از حقوق و امنیت افراد جامعه، در مقابل این اقدامات سکوت نمی‌کرد و در برابر آن‌ها برخوردی مناسب بر طبق ضوابط و احکام شریعت انجام می‌داد.دیری نپایید که مخالفت‌ها و عداوت‌ها با امام شدت یافت و با وجود تلاش‌های فراوان امام در جهت یافتن راهکاری برای حفظ آرامش جامعه و جلوگیری از قتل و کشتار مسلمانان, سه جنگ داخلی جمل, صفین و نهروان در دوران کوتاه حکومت امام رقم زده شد. تلاش امام برای برقراری صلح، در طول جنگ‌ها نیز ادامه داشت، هر چند ناکام می‌ماند.امام علی (علیه‌السلام)، در آن زمان که مجبور به جنگیدن با دشمنانش بود، با تکیه بر آموزه‌های قرآن و سیرۀ نبوی، از مسیر حق و عدالت، عدول نکرد و با رفتار عادلانۀ خود, جنگ بر مبنای حقوق الهی و انسانی را به زیبایی به تصویر کشاند تا الگوی عملی برای تمام حق‌جویان باشد. از اهم حقوقی که وی در جنگ با مسلمانان به آن پای‌بند بود، مذاکره و اتمام حجت با دشمن پیش از آغاز جنگ، برخورد انسانی با دشمن و استفاده نکردن از روش‌های خشونت‌آمیز و وحشیانه در جنگ، صلح‌جویی و وفای به عهد است.
نقش باور به معاد در اصلاح روابط اجتماعی بر اساس آموزه‌های نهج البلاغه
نویسنده:
شبنم نیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باور به معاد در اصلاح و ساماندهی اخلاق و رفتار انسانها در تمامی عرصه های زندگی نقش‌آفرینی می‌کند و بدین وسیله انسان، نتایج اصلاح صحیح اعمال خود را با آباد شدن دنیا و آخرتش به دست خواهد آورد. معاد از اصول اسلام است و یک مسلمان باید به آن ایمان داشته باشد و چون مربوط به افعال انسان نیست و از اصول اعتقادی می‌باشد، تقلید در آن صحیح نیست و شخص باید صحت اعتقاد خود را به طور یقینی به دست آورد. دلایل اثبات معادشامل: برهان فطری، حب به بقا، عدل و حکمت الهی وهدفدار بودن خلقت میباشد.اعتقاد به معاد و قیامت، بعد از اعتقاد به توحید، مهم ترین مسئل? دینی و اسلامی است. ایمان به معاد و روز قیامت به اضافه ایمان به خدا ومبدا عالم وجود، حد فاصل بین الاهیان و مادیان است. ایمان به روز قیامت، بدون اینکه شخص قیامت را باور کرده باشد، فایده ندارد.باور توحیدی مستحکم، اعتقاد به قیامت و حسابرسی الهی و اعتقاد به اینکه انسان بازخورد تمام اعمالش را خواهد دید، از لوازم و عوامل باور به معاد محسوب می‌شوند. باور به معاد موجب اصلاح روابط و رفتار انسانها در زمینه‌های مختلف زندگی می‌شود.موانع شکل‌گیری باور معاد در حیطه‌های مختلف همچون:گریز از مسئولیت، باور نکردن قدرت و علم خداوند، میل به آزادی نامحدود، قدرت طلبی و مال‌دوستی ظهور پیدا می‌کند.آثار و نتایج باور معاد در زمینه‌های مختلف خود را نشان می‌دهد:امنیت اجتماعی واقتصادی را موجب می‌شود و زمینه را برای تحقق عدالت در جامعه فراهم می‌کند،اعتمادو روابط عاطفی وحس مسئولیت رامیان تک تک افراد جامعه به نحو احسنت پایه‌ریزی می‌کند و موجبات رشد و آرامش درآن جامعه فراهم می‌شود و بنیان خانواده مستحکم می‌گردد، همچنین در خانواده‌هایی که التزام عملی به اعتقادات و عبادات وجود دارد آرامش روانی، نورانیت درونی و اخلاقی، امیدواری، پیشرفت مادی و معنوی و حس وظیفه‌شناسی نسبت به دیگران بسیار بالاست.
نقد دیدگاه ها و روش سیاسی معاویه از منظر امام علی (علیه‌السلام)
نویسنده:
فاطمه خداوردیلو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهیکی از محورهای اساسی سیاست و زمام‌داری علی‌(علیه السلام) از همان آغاز حکومت‌، پاک‌سازی‌حکومت از زمامداران منحرف دوره‌ی عثمان بود. یکی از این حاکمان‌، معاویه‌بن ابی‌سفیان بود. مخالفت علی‌(علیه السلام) با معاویه به سبب اختلاف‌های شخصی نبود، بلکه تضاد بین اسلام اصیل با جاهلیت و کفر؛ و اختلاف بین دو نوع طرز تفکر و دو نوع سیاست متفاوت امام و معاویه بود. از آن جا که معاویه در بین معاویه شناسان اهل سنت به دو صفت تحمّل و سیاستمداری معروف است باید سیاست او با معیاری اصیل که همان روش و دیدگاه امام علی (علیه‌السلام) است، سنجیده شود تا چهره‌ی این شخصیت تاثیر گذار در تاریخ اسلام هر چه روشنتر نمایانده شود. در این تحقیق بر اساس خطبه‌ها و نامه‌های امام علی (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه و هم‌چنین روش حکومتی خود حضرت، به نقد دیدگاه‌ها و روش‌های معاویه در حوزه سیاست پرداخته ‌شده است. دیدگاههای سیاسی و حکومتی معاویه در حوزه‌ی سیاست عبارت بود از این‌که: در نگاه معاویه قدرت و حکومت به مردم، اصالت دارد، او به حکومت نگاه سلطنتی داشته و نه خلافت به شیوه پیامبر؛ و نیز در نگاه سیاسی و مدیریتی او عرب بر عجم برتری داشته است. هم‌چنین در نظر معاویه برای رسیدن به قدرت و حفظ آن استفاده از هر وسیله‌ای جایز بود. روشهایی که معاویه در طول حکومت خود پیش گرفته بر اساس شرایط متفاوت و افراد مختلف، گوناگون است. ولی همه در راستای یک هدف (رسیدن به قدرت و حفظ آن) می‌باشد. از جمله‌ روشهای او می توان به:پنهان کردن حقیقت از مردم، دشنام دادن به امیرالمومنین (علیه‌السلام) در خطبه‌های رسمی حکومتی مانند خطبه‌های نماز جمعه، برای بیزار کردن مردم از ایشان، تفرقه افکنی ، پیمان شکنی،گرسنه نگه داشتن و در مضیقه و تنگنا قرار دادن مخالفان، تطمیع سران و نخبگان قوم، تبلیغات دروغین، مکر و فریب و تقدس مآبی و تظاهر به دینداری، اشاره کرد. دیدگاه، روش، سیاست، معاویه، امام علی(علیه‌السلام).
روش شناسی رویارویی حضرت علی (ع) با خلفای سه گانه در جهت اثبات حقانیت خویش
نویسنده:
حمیده افشارنزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
حقانیت امیرمومنان و شیوه‌ی رفتاری ایشان پس از پیامبر با خلفائی که حق خلافت را غصب کرده بودند این شبهه را پدید می آورد که چرا علی × در پی احقاق حق خود برنیامد. و چگونه به خلافت خلفاء تن در داد و حتی با آنان همکاری کرد. در پژوهش حاضر با گردآوری سخنان امیرمومنان و بررسی موقعیت تاریخی عصر پس از پیامبر|، موانعی شناسایی شده است که وجود آن‌ها مانع احقاق حق علی × شد و امیرمومنان بهترین روش را در رویارویی با خلفاء برگزید به گونه‌ای که همان مردم پس از25 سال با اصرار خلافت را به علی × بازگرداندند. موانع سیاسی استخراج شده که پیش روی امیرمومنان قرار گرفته‌اند عبارتند از:کینه جویی عرب، اعتقاد به جمع ناپذیری نبوت و خلافت در یک خاندان، دشمنی قریش، قبیله گرایی، حزب گرایی، سرعت عمل گردانندگان سقیفه و موانع فرهنگی: فرهنگ شیخوخیت، فرهنگ جاهلی، احساس خود باختگی و موانع اجتماعی: شبهه افکنی سردمداران سقیفه، ناپایداری مردم، اختلاف و فروپاشی مسلمانان، روحیه‌ی متزلزل دینی، نداشتن پایگاه اجتماعی همگی مانع از احقاق حق سریع شدند. در این مدت امیرمومنان به اصول ویژه‌ای مانند: اصل وحدت، اصل صبر و استقامت، اصل عدم انظلام و اصل اعتدال پای بند بود و برای رسیدن به حقانیت خویش از روش‌های گفتاری مانند: معرفی شخصیت حقوقی خویش، استدلال و احتجاج، دعوت خصوصی از مردم، اعتراضات علنی، رویارویی ویژه با توطئه سقیفه بهره‌مند شد و در رفتار نیز به این روش‌ها: همکاری با خلفاء، مشاوره دادن به خلفاء، و انتقاد از خلفاء دست یازید.و سرانجام دستاورد علی× از این رویارویی پذیرش حقانیت از سوی همه‌ی مردم با اصرار بود.
جایگاه عقل در معرفت دینی از نگاه امام علی(ع)
نویسنده:
فاطمه الهی,حسین مهدوی نژاد,مصطفی دلشاد تهرانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تعیین سهم عقل در فهم و معرفت دینی از بُعد اعتقادی، اخلاقی، فقهی و حقوقی یکی از بهترین روش های شناخت دین است که در حوزۀ پژوهش های دینی و جذب و اقناع فکری نسل جوان مطرح بوده است. در بررسی سخنان و بیانات امام علی(ع) به عنوان مفسر و مبیّن دین، ما شاهد گزاره هایی هستیم که در آن عقل، در دو قسم، عقل نظری و عملی به معنای «ادراک و آگاهی»، هم به فهم کلّیات می پردازد و هم می تواند در ادراک خوبی و بدی رفتار و اعمال انسان تروّی کند. در آموزه های علوی، نه تنها اعتبار عقل در کنار نقل به صراحت مورد تأیید بوده، بلکه تبیین های متعدد فلسفی، کلامی، اخلاقی، و فقهی در کلام امام علی(ع) وجود دارد که عقل در سطوح مختلف به ادراک و پذیرش دین در کلیۀ ابعاد اعتقادی، فقهی و اخلاقی منجر می گردد. و نقش عقل در درک و آگاهی بدیهیات و مسلمات اوّلی و عدم تناقض اعتقادات و باور های دینی، و درکِ علت و فلسفۀ احکام، استحکام و رسایی قوانین اخلاقی و سازگاری آن با هنجارها و مشترکات انسانی، وحدت و عدم اختلاف همه یا اکثر قریب به اتفاق عقلا و پذیرش آراء محموده در آن نمایانده شده است.
شناخت نفس از دیدگاه امیرالمومنان(ع) و بررسی آثار آن در زندگی انسان
نویسنده:
یاسر جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در آموزه‌های علوی، بحث معرفت نفس و خودسازی جایگاه قابل تأملی دارد. به گونه‌ای که انسان با فراگیری آن می‌تواند در زندگی خود موفق گردد و نظام اجتماعی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. برای رسیدن به شناخت واقعی خود نیاز به راهکاری صحیح و منطبق برآموزه‌های الهی است تا بتوان خویشتن را آنگونه که هست شناخت. معرفت نفس با تمام ابعادش از مباحث مهم اسلامی ‌و از جمله علومی‌است که در شناخت حق تعالی مهمترین راهکار محسوب شده و توصیه گردیده است؛ لذا امیرالمومنان× نیز اهمیت آن را گوشزد فرموده‌اند.اهمیت آن از ‌این باب است که چنین شناختی می‌تواند انسان را در بهتر گذراندن زندگی یاری نماید؛ زیرا نفس مراتبی دارد که ممکن است به زمینه اسفل‌السافلین سقوط کند و به فرموده قرآن از بهائم گمراه‌تر شود. و از طرفی این توانایی را دارد که به درجه علیین صعود کند و از مرز لوّامه گذشته و به مطمئنه برسد، از فرشتگان برتر شود و تجلی‌گاه اوصاف حق تعالی گردد. ولذا بر‌این اساس گفته‌اند: «معرفت به نفس، مقدمه‌ی عبودیت است» و هرچه «معرفت به نفس» عمیق‌تر باشد، کمالِ عبودیت بهتر محقق می‌گردد.معرفت نفس نه تنها آثار اُخروی و معنوی فراوانی دارد، بلکه در زندگی دنیوی و اجتماعی انسان نیز پیامدهای بسیار زیادی را به ارمغان می آورد. ازجمله انسان را به سمت شناخت خدا، جهاد با نفس، ترس از خدا، فارغ شدن از علایق دنیوی و همچنین شناخت حدّ و اندازه خود سوق می دهد. مواردی که هر یک در جای خود پیامدهای متعددی را به همراه دارند؛ آثاری همچون خوشبختی و سعادت در زندگی، بی نیازی از خلق، رستگاری، کسب رضای خدا، در امان ماندن از ترسِ عذاب و عقاب و نیز آثاری از این قبیل: کاهش آفت در زندگی انسان که خود شامل آفاتِ نفس همچون مَکر، خُدعه، غَدر و دنیا دوستی است. انسان به وسیله این شناخت و آگاهی از آثار مفید آن، اقدام به خودسازی می‌کند و عقل نظری را چراغ عقل عملی قرار داده و بدین طریق موجبات آرامش و رضایت در زندگی را به ارمغان می آورد.در این پژوهش با نگاه کلی به نهج البلاغه و سایر کتب دینی و روایی، به مسائلی از جمله چگونگی شناخت نفس، راه‌های شناخت نفس و تأثیر معرفت نفس در زندگی انسان اشاره شده است.
تحقیق در میزان تأثیرپذیری آثار سعدی از نهج البلاغه در زمینه سلوک کارگزاران
نویسنده:
زهرا نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن ونهج البلاغه، به علت اشتمال بر آموزه های دینی و الهی و حقایق حکمت و معرفت و معارف انسانی، همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان عربی و فارسی بوده و الفاظ و مضامین و مفاهیم قرآن و احادیث همیشه الهام بخش راه آنان بوده و پیکر و روح ادبیات فارسی و عربی را آراسته و مزّین نموده است . تأثیرو تجلّی قرآن و نهج البلاغه و حدیث، در ادبیات فارسی و عربی، به شیوه ها و گونه های مختلف واژگانی و معنایی و اقتباس، الهام، تضمین، تلمیح، اشاره، ترجمه و .... موجب رونق و اصالت نظم و نثر فارسی شده و حیات و ذوق خاصی به آن بخشیده است . سعدی شیرازی نیز به عنوان شاعر و ادیبی مسلمان به روشهای مختلف ادبی، از خطبه ها، نامه ها و کلمات قصار نهج البلاغه تأثیر پذیرفته است، و آثار وی نشان می دهد که این کتاب سرشار از آموزه های دینی، اخلاقی، تربیتی و اجتماعی را فرا روی خود داشته و از آن الهام گرفته است.با نگاهی به ساختار کلی موضوعات نهج البلاغه، بالاخص نامه53 حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر و آثار سعدی از جمله باب اول گلستان و بوستان، به روشنی می توان استنباط نمود که سعدی در زمینه سلوک کارگزاران، از مضامین و مفاهیم نهج البلاغه تأثیر پذیرفته و الگوبرداری نموده است. از جمله مواردی که سعدی از نهج البلاغه در زمینه سلوک کارگزاران و زمامداران حکومتی تأثیر پذیرفته است می توان به سلوک تقوا، دینداری، ساده زیستی، زهد، اخلاق نیکو و نرمخویی، پرهیز از غرور و امتیاز خواهی، پرهیز از دنیا طلبی، رفتار متواضعانه داشتن با مردم و رعیت، عدالت خواهی و پرهیز از ظلم و ستم، رعایت انصاف و توجه به حقوق مردم بالاخص یتیمان و ستمدیدگان و بینوایان، پرهیز از احتجاب و دستورالعمل های نظامی از جمله توجه به معیشت سپاهیان ، پرهیز از تفرقه و ترجیح صلح بر جنگ و .... اشاره نمود که در این پایان نامه به آنها پرداخته شده و مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
بررسی عوامل اقتدار و انحطاط مسلمین از دیدگاه نهج‌البلاغه
نویسنده:
محمد خورشیدی چنزق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی عوامل اقتدار و انحطاط مسلمین در ضمن شناخت مقام خلیفه اللهی آدمی و نیازهای فطری او با مطالعه تاریخ تمدن جوامع اسلامی و غور در احوالات پیشینیان، سبب برون رفت از آسیب‏های جبرانناپذیر اجتماعی و نیل به اهداف متعالی انسان کامل به عنوان الگوی حیات بخش جهان بشریت خواهد بود.از اینرو تحلیل و بررسی عوامل اقتدار و انحطاط مسلمین در عصر حکومتی امام علی (علیه السلام) به عنوان یک راهبرد موثر دراعتلای جوامع اسلامی جهت نیل به قله‏های عزت و اقتدار مطرح می‏باشد.عوامل اقتدار و انحطاط مسلمین از دیدگاه نهج البلاغه در سه حوزه فرهنگی ـ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مطرح است. در بخش فرهنگی ـ اجتماعی، عوامل اقتدار در پنج موضوع؛ بصیرت، استقامت در مسیر تعالی، عدالت اجتماعی، ایمان و تقوا، عبرت از پیشینیان و عوامل انحطاط در یازده موضوع؛ دنیا طلبی، تبعیت نفس، جدایی از قرآن و عترت (علیهم السلام)، ترک امر به معروف و نهی از منکر، سستی و فساد، فقر و بدعت و نفاق، غفلت از معاد و سازندگی تربیتی مطرح شده است. در بخش سیاسی، عوامل اقتدار در حوزه‏های سیره حکومتی، رهبری مقتدر، اصول حکومت اسلامی، شایسته سالاری، بازرسی، تشویق و تنبیه، جهاد و عوامل انحطاط در حوزه‏های استبداد و خودرأیی، تفرقه، سازشکاری و نقش خواص بررسی شده‏اند.همچنین در بخش اقتصادی، عوامل اقتدار در بخش‏های اصول اقتصادی، سیاست‏های اقتصادی (تجارت و صنعت، کار و تولید، تأمین اجتماعی، نظارت بر قیمت‏ها و مالیات)، رفتارهای اقتصادی (تقسیم مساوات سرانه، بخشودگی مالیاتی و اخلاق کارگزاران مالیاتی) و عوامل انحطاط با بررسی موضوعات انحصار گرایی در بازار مسلمین، دست اندازی به بیت المال، احتکار، عدم برخورد قاطع با متخلفان اقتصادی و ضعف در مدیریت به اتمام رسیده است.مهم‏ترین عاملی که در اقتدار و انحطاط مسلمین نقش ایفا می‏نماید، رشد عوامل اقتدار و انحطاط فرهنگی ـ اجتماعی در نظام‏های اسلامی است. بدین معنا که اگر در جامعه‏ای عوامل اقتدار‏بخش فرهنگی، پررنگ، و از سوی دیگر دامن جامعه از ابتلا به عوامل انحطاط‏ رسان فرهنگی مصون بماند، زمینه‏های انحطاط در سایر بخش‏های سیاسی و اقتصادی کم رنگ شده و به طور حتم به قله‏های عزت و اقتدار نائل خواهند شد. البته وجود رهبری مقتدر و عدالت‏پیشه برای تحقق و احیای اصول حکومت اسلامی و به سامان رساندن مشکلات جامعه و مدیرانی شایسته به همراهی مردمان بصیر و شهادت طلب و تمسک عملی به آموزه‏های قرآن، پیامبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام)، در رسیدن به این مهم ضروری است. از اینرو استبداد حکومتی، رواج ظلم و ستم، وجود تبعیض و بی‏عدالتی درحوزه‏های مختلف جامعه، اسباب نارضایتی مردمان و اضمحلال دولت‏های اسلامی را در پی خواهد داشت. در اندیشه امام علی (علیه السلام) عدالت‏ورزی در حوزه اقتصاد، رعایت اصول اقتصادی توسط مردمان و حاکمان، اتخاذ سیاست‏ها و رفتارهای اقتصادی مناسب از سوی دولتمردان، نفی انحصارگرایی و اقدامات آسیب رسان درحوزه ح اقتصاد، سبب مهار چالش‏ها و بحران‏های اقتصادی و ریشه‏کن نمودن فقر در عرصه جامعه خواهد بود. نکته مهم آنکه علاوه بر نقشی که هر یک از عوامل اقتدار و انحطاط درحوزه‏های فرهنگی ـ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بر جوامع دارد، باید دانست، مجموع این عوامل همگی با هم موثر در اعتلای جوامع اسلامی یا اضمحلال آن می‏باشد. یعنی عوامل هر بخش می‏تواند بر سایرحوزه‏های مطروحه اثر‏گذار بوده و مسیر جامعه را در رسیدن به اقتدار یا انحطاط رقم بزند.
فرآیند تربیت نیل به انسان قانونمند در نهج البلاغه
نویسنده:
مونا اعوانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاه به دنیا و اجزاء پیوسته ومنظم آن به خوبی روشن است که دارای هدفی مهم بوده است . هر مخلوقی برای بالا بردن و ترقی مخلوقی دیگر آفریده شده است . در این سلسله مراتب انسان به عنوان اشرف مخلوقات معرفی گردیده است. از طرف دیگر همه کائنات و موجودات در جهان ، در جهت ارتقاء و رشد آدمی خلق شده اند. بنابراین انسان برای هدفی بزرگتر ومتعالی تر باید مسیری را بپیماید تا به کمال خویش برسد . همه ادیان ومکاتب الهی ، با توجه به تعاریف آنان از انسان وعالم پیرامونش ، درپی رسانیدن او به آن هدف متعالی هستند . دین اسلام نیز به مراتب بلکه بیشتر به دنبال حرکت انسان در جهت کمال مطلق که همان تربیت واقعی است می باشد. قدم گذاشتن در این راه بدون ساختار و فرآیندی مشخص انسان را به سر منزل مطلوب خویش نمی رساند. هدف کلی از این نگارش ، ارائه فرآیندی تربیتی در نهج البلاغه است که ویژگی خاص قانونمندی آن را از سایر ویژگی ها متمایز کرده است. منظور از فرآیند تربیتی همان مسیر ورودی به تربیت و چگونگی حرکت در آن متناسب با شرایط و افراد مختلف است. و ذکر ویژگی قانونمندی که یکسری قوانین یا اصول تربیتی است که انسان در همه زمان ها باید بر اساس آنها رفتار نماید و این فراتر از قوانینی است که ساخته و پرداخته بشر است. و در این راه به بررسی مفهوم تربیت ، قانون و ابعاد وجودی انسان در حوزه های مختلف زندگی و همچنین عوامل وموانعی که در این راه وجود دارند ، پرداخته شده است . نتیجه ای که از این نگارش حاصل شد این است که زمانی قوانین بشری رعایت می شوند که پایبندی به قوانین الهی باشد و قانونمندی برای شخص خاص یا موقعیت و دوره ای متفاوتنباشد.بلکه برای همه زمانها و همه موقعیت ها وهمه ء افراد لحاظ شود ، و دقیقا در اینجاست که قانونمندی تعریف واقعی خود را پیدا می کند. این مطالعه بر اساس روش موضوعی بررسی شده است به این ترتیب که با مطالعه نهج البلاغه ، خطبه ها ، نامه های وحکمت ها و خانواده حدیث با توجه به نگاه حضرت علی استخراج وپس از مراجعه به تفاسیر گوناگون ، فرهنگ لغت های مرتبط و کتاب های متعددی در این رابطه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شده است .
  • تعداد رکورد ها : 70