جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 182
جدایی فقه و کلام و پیامد‌های معرفتی آن
سخنران:
محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
سخنرانی
منابع دیجیتالی :
نشست نـقد‌ کتاب‌: «تأثیر گناه بر معرفت بـا تکیه بر آرای آگوستین»
نویسنده:
زهرا پورسینا، محمد تقی سبحانی، محسن جوادی و مصطفی ملکیان
نوع منبع :
مقاله , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابتدا زهرا پورسینا،مؤلف کتاب به معرفی اجمالی کتاب‌ پرداخت: کتاب تأثیر گناه بر معرفت پژوهشی است پیرامون یکی از جـدی‌ترین مسائلی که امروزه پیش روی‌ معرفت‌شناسان قرار دارد و آن عبارت است از بررسی امکان تأثیرگذاری گناه،به منزله مقوله‌ای دینی- اخلاقی،و عاملی‌ غیر‌ معرفتی،بر معرفت.این مسئله که همواره در حوزه‌هایی چون حوزه ادیان،عرفان،و اخلاق،همچون«اصل موضوع»پذیرفته بوده است،در حوزه مـعرفت‌شناسی عـجیب و دور از ذهن می‌نماید، زیرا اثرگذاری عوامل غیر معرفتی که نه به ساحت عقیدتی،بلکه‌ به‌ ساحت‌های عاطفی-ارادی انسان مربوط می‌شوند،بر معرفت،آن هم اگر به معنای خاص،مقوله‌ای دینی به حساب آید،به معنای تأثیر و تأثرهای‌ متقابل میان فـرایندهای اخـلاقی و معرفتی است،که با این اعتقاد رایج و عموما‌ پذیرفته شده در دنیای متجدد که نه تنها آن‌ها را از یکدیگر مستقل به حساب می‌آورند،بلکه به جداسازی‌شان برای رسیدن به عینیت‌ معرفتی توصیه می‌کنند،ناسازگار است. بدین جهت پرداخـتن بـه این موضوع‌ با‌ توجه‌ به تقابلی که با دیدگاه‌ فوق‌ دارد،ورود‌ در حوزه پژوهشی‌ای‌ نوین و زمینه‌ساز توجهی دوباره به جدیت در پرداختن به اصلاح اخلاقی نفس،حتی برای تحصیل معرفت‌ است.
شیعه و تفکر گنوسی؛ نقد انگاره اسلام پژوهان غربی درباره تاثیر مکتب گنوسی بر آموزه های شیعه اثنی عشری
نویسنده:
سیدرضا قائمی رزکناری استاد راهنما: رسول رسولی پور استاد راهنما: عطیه زندیه استاد مشاور: محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مکتب گنوسی مجموعه ای از نحله های دینی مربوط به قرون اولیه میلادی و پیش از آن در خاورمیانه است که گرایشات باطنی و توجه به معرفت درونی بعنوان عامل رستگاری، حلقه وصل آنهاست. مکتب هرمسی، فیثاغوری و فلسفه افلاطونی بیشتر بر آن تأثیرگذار بوده و نوافلاطونیان بیشتر از آنها تأثیر گرفته اند.این تفکر در طول قرون بر ادیان بزرگ دنیا چون مسیحیت، یهودیت، آیین زرتشتی، مانویت و مندائی تأثیر گذاشته و سبب بوجود آمدن فرقه هایی باطن گرا در آنها شده است.در دین اسلام نیز تأثیرات این مکتب را بر گروههایی با تفکرات باطنی مشاهده می کنیم که به جهت نوع آموزه هایش، رواج آن در میان غلات شیعه را بیشتر شاهد هستیم.این ارتباط نزدیکی فکری میان غلات شیعه و تعالیم مکتب گنوسی باعث شده است تا بسیاری از اسلام شناسان غربی، بعضی آموزه های شیعه اثنی عشری چون امامت، مهدویت و عقاید مرتبط با آنها را تحت تأثیر مکتب گنوسی و تشیع را تطور یافته و غربال شده همان تفکر بدانند.این پژوهه درصدد است با استفاده از نکات روشی و بحثهای محتوایی و بر پایه تاریخ، حدیث و کلام، نادرستی این ادعا را به اثبات رساند که شیعه جریانی اصیل در درون دین اسلام است که آموزه های خود را از منبع الهی وحی دریافت کرده است نه تطور یافته اندیشه ها و مکاتب گذشته. روش کار در این نوشتار نیز براساس جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و نظریه پردازی و نتیجه گیری از آنهاست.
مدرسه پاییزه کلام امامیه: «مدرسه حله در میانه کلام و فلسفه»
سخنران:
رضا برنجکار، سیدعلی طالقانی، رضا اکبری، محمدحسین منتظری
نوع منبع :
صوت , سخنرانی
معناشناسی شناختی قلب در قرآن
نویسنده:
شعبان نصرتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معناشناسیِ شناختیِ قلب تحلیل مفهوم سازی‌های قرآن در مورد قلب است که بر اساس نمابرداری واژگانی و ساختاری آغاز می‌شود. نمابرداری واژگانی در ابعاد «استعاره مفهومی، ریخت شناختی، بسامدی و ارتباطی» سامان می‌یابد که به کشف مفهوم سازی قرآن در هستی شناسی قلب کمک می‌کند. قلب به عنوان اساسی‌ترین مفهوم در بعد فرا بدنی انسان است که اگر بعد فرابدنی انسان را به عنوان یک مقوله مستقل در نظر بگیریم، قلب به عنوان پیش نمونه این مقوله خواهد بود؛ زیرا تمام ویژگی‌های پیش نمونه در آن وجود دارد. بسامد بالای قلب، کارکردهای فراوان قلب، وجود تصویر نسبتا روشن از آن و از همه مهمتر ارتباطات قلب، آن را هم به عنوان نمونه اولیه و هم نمونه اعلا قرار می‌دهد. قلب یک امر انتزاعی در وجود انسان نیست، بلکه یک هستی در بعد فرابدنی انسان است که دارای دو جنبه است از یک سو قلب به عنوان یک عامل فعال و مختار است که حیات و ممات این بعد فرا بدنی به آن بستگی دارد. عاطفه، ایمان و معرفت که نمود یک انسان به آنهاست در این بخش صورت می‌گیرد. تمام این موارد در تناظر با خدا شکل می‌گیرند و گویی قلب کارکردی جز ارتباط با خدا ندارد. از سوی دیگر قلب تنها به صورت یک شئ بی جان است که در اثر عوامل دیگر متحول می‌گردد و خود نقشی در آن ندارد.اساسی‌ترین کارکرد قلب آن است که به عنوان قطب ارتباطی دو سویه انسان با خدا قرار گرفته است و سایر کارکردهای آن نیز در همین راستاست. این ارتباط علمی_عینی همواره در اثر عوامل بیرونی تحت تاثیر است و دچار دگرگونی می‌شود. در این دگرگونی نقش اصلی را خدا ایفا می‌کند و این نشان دهنده ارتباط عینی خدا در ساحت فرابدنی انسان است. دگرگونی و تغییر در قلب همواره در یک زنجیره پیچیده است که نقطه آغازین آن به رفتار یا حالات انسان باز می‌گردد. ایمان و کفر گرچه فعل قلب انسان است اما در مقدمات آنها خدا دخالت مستقیم دارد. مخصوصا در فرایند کفر نقش خدا بسیار پیچیده است و عمل خدا متناظر با رفتار انسان شکل می‌گیرد. یعنی متناسب با رفتار انسان، خدا قلب را دچار «ختم، طبع، اکنه» می‌کند و بالاخره به این نکته می‌انجامد که قلب یا دچار نقیصه در دریافت و تولید معرفت می‌شود و یا از معارف انذار نمی‌پذیرد و هدایت نمی‌شود و در نهایت به هلاکت و عذاب دچار میگردد.
معرفت اضطراری در اندیشه های نخستین اسلامی تا قرن پنجم با تأکید بر اندیشه های امامیه و مقایسه آن با دیدگاه معتزله و اهل حدیث
نویسنده:
علی امیرخانی؛ استاد راهنما: محمدتقی سبحانی؛ اساتید مشاور: مصطفی سلطانی, رضا برنجکار؛ اساتید داور: قاسم جوادی, امداد توران, حمیدرضا شریعتمداری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظریه معرفت اضطراری ریشه در منابع اسلامی (آیات و روایات نبوی) دارد؛ از این رو دانشوران نخستین امامی و اهل حدیث ـ که عنایت خاصی به نصوص و متون اسلامی داشتند ـ به اضطراری بودن معرفت باور داشتند. ملاک و معیار آنان در معرفت اضطراری، غیراختیاری بودن معرفت بود. بر این اساس معرفت اضطراری، معرفتی است که تحقق آن خارج از قلمرو افعال اختیاری انسان است و فعل و صنعِ خداست. اندیشوران نخستین امامی چون برآیند معرفت را اضطراری (غیراختیاری) می دانستند، معرفت را از تحت تکلیف خارج می دانستند. از این رو واجبِ نخستین را نه معرفه الله، بلکه ایمان و اقرار به آن برمی شمردند و به لوازم آن از جمله عدم تعلق ثواب و عقابِ استحقاقی در قبال تحقق یا عدم تحققِ معرفت، باور داشتند. اما اهل حدیث به دلیل برخی مبانی اعتقادی و به رغم آن که معرفت را غیراختیاری می دانستند، با این حال آن را تحت تکلیفِ شرعی می دانستند و در قبال تحقق یا عدم تحقق آن، ثواب و عقاب در نظر می گرفتند! معیار مشایخِ نخستین معتزلی (هم چون ابوهذیل) در معرفت اضطراری اما، با ملاک امامیه و اهل حدیث متفاوت بود. مناقشه ی معرفت در بین معتزلیان ـ برخلاف امامیه و اهل حدیث ـ از معرفت الله و تکلیفِ نخستین آغاز شد. آنان معیار معرفت اضطراری را «بی نیازی از نظر و استدلال» می پنداشتند و بر این اساس، معرفت الله را تحت تکلیف نمی دانستند و بر آن بودند معرفت الله خودبه خود یا با اندک تأملی حاصل می شود. نظّام و پیروانش برای نخستین بار معرفت الله را نیازمندِ نظر و استدلال معرفی کردند و به تبع آن بر وجوبِ اکتسابِ آن تأکید نمودند. بِشربن معتمِر اما همان معیار امامیه را در مسئله معرفت، مد نظر گرفت، ولی براساس مبانی اعتزالی، نه تنها معارف را اضطراری ندانست، بلکه بر اختیاری بودنِ همه معارف ـ حتی معارف حسی ـ تأکید ورزید. سپس اصحاب معارف از معتزلیان با همان ملاک و معیار بشر اما برخلاف او همه معارف را اضطراری دانستند. از آن جا که نظریه ی آنان با دیگر مبانی اعتزال (مانند عقل گرایی خودبنیاد و اختیار و آزادی اراده) هم خوانی تام نداشت، مورد وازنش اکثریتِ معتزلیان ـ چه از مدرسه بصره و چه از مدرسه بغداد ـ قرار گرفت. باور به معرفت اضطراری در میان متکلمان امامیه در مدرسه کلامی بغداد، به دلیل آن که معرفت اضطراری را با ادبیات رایج معتزله و با ملاک و معیار آنان می نگریستند و از میراث کلامی امامیان نخستین دور افتاده بودند، کم کم دستخوش تغییر شد به طوری که در دوران شیخ مفید و سپس سید مرتضی و شیخ طوسی، اندیشه اضطراری بودن معارف مورد انکار جدی قرار گرفت و تنها معرفت اکتسابی مورد پذیرش و تأیید قرار گرفت.
بررسی احادیث معرفت الله بالله
نویسنده:
محمدسعید عطارنژاد؛ استاد راهنما: رضا برنجکار؛ استاد مشاور: محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
«شناخت خداوند متعال به خود خدا» که در روایات امامیه با تعبیر «معرفه الله بالله» از آن یاد شده، از دیرباز مورد گفتگوی اندیشمندان عرصه حدیث قرار گرفته است.کاوش در روایات معرفه الله بالله و کنکاش در نسبت و رابطه این اخبار با دیگر احادیث معرفت خدا، چنین می‌رساند که معرفت خدا تنها به اعطای الهی امکان پذیر است و وجود هر نوع واسطه معرفتی برای آن ذاتاً محال می‌باشد. این معرفت در دیاری دیگر به انسان‌ها عطا شده و این میثاق فطری پایه و مایه تذکر و یادآوری خدا در دنیا و اسباب احتجاج خدا بر خلق و بنیاد بسیاری از آموزه‌های فکری و اعتقادی امامیه است.در طول تاریخ تفکر شیعه، بسته به میزان تأثر عالمان و اندیشمندان از حدیث و خبر یا جریان‌های فکری و فرهنگی دیگر، نسبت به معنا و مراد این احادیث اظهار نظرها شده و در دوره‌هایی نیز این اخبار و مبنای مورد اشاره آن از اساس به فراموشی سپرده شده است.از جمع آوری و بازخوانی این اندیشه‌ها و بررسی میزان تطابق آنها با محتوای احادیث «معرفه الله بالله» می-توان به رواترین، رساترین و نزدیک‌ترین گفته‌ها به این احادیث دست یافت. این نگاشته بر همین اساس تنظیم یافته است.تحلیل مفاهیم واژه‌هایی چون معرفت، ذات و خدا، بررسی تاریخ خداشناسی در فلسفه یونانی، ادیان شرقی، ادیان الهی و نیز در فلسفه و عرفان دینی به ویژه حکمت صدرا، همچنین بحث در اعتبار و دلالت احادیث معرفه الله بالله، بـررسی فضای صدور این روایـات و شناسایی مسأله اصلی و مخاطب اختصاصی این روایـات، پژوهش‌هایی است که این مجموعه را پر برگ‌تر کرده است. چنان‌که در بیان آرا و اقوال بر آن تلاش شده است که تا حد امکان میزان تطابق درونی و انسجام داخلی هر نظریه، نیز مقدار مطابقت آن با آیات و روایات نیز به تصویر کشیده شود.کلید واژه‌ها: معرفت، الله/ معرفه الله بالله / اعطای معرفت / ادات معرفت / تذکر به خدا / فلسفه، عرفان، ادیان.
بررسی تطبیقی اسماء و صفات الهی در مدرسه کوفه و بغداد
نویسنده:
محمدعلی اسکندری استاد راهنما: رضا برنجکار استاد مشاور: محمدتقی سبحانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از مباحث دامنه‌دار در تاریخ تفکر اسلام و شیعه در باب توحید، مسأله اسما و صفات الهی است که شناخت آن، نقطه آغازین معرفت به مقام ربوبی است. در تاریخ تفکر شیعه این مسأله دارای جایگاه والایی در مباحث کلامی بوده و در مدرسه‌‌های کلامی شیعی به آن پرداخته شده است. از مهمترین مدارس کلامی شیعی، مدرسه کلامی کوفه و مدرسه بغداد است که فعالیت کلامی این دو مدرسه از قرن دوم تا قرن پنجم ادامه داشته و روش و میراث فکری این دو مدرسه بر تفکرات شیعه در ادوار بعدی سایه افکنده است. در مدرسه کوفه معارف از منبع وحیانی دریافت و تحلیل گردیده و عرضه آن بر جامعه اسلامی به شکل عمیق صورت گرفته است. این مدرسه دارای متکلمین شاخصی می‌باشد که به دلیل معاصرت با ائمه (علیهم السلام) دارای فعالیت علمی پویا و پر حجم و پر محتوا در باب اسما و صفات الهی بوده و به دلیل تحت تأثیر قرآن بودن و دسترسی به ائمه توانسته‌اند معارف در این زمینه را با تبیین دقیق در فضای کلامی آن روز با رویکرد صحیح عقلانی تحت هدایت ائمه عرضه نمایند و به دلیل مواجه بودن با تفکر تشبیهِ «اهل حدیث» و تعطیلِ «معتزله» به دقایق مساله اسما و صفات پرداخته و از طرفی هم به دلیل عمیق بودن مباحث آنها و سخت بودن فهم و نظریه پردازی در این زمینه باعث اتهام این متکلمین از ناحیه مخالفین به تجسیم و تشبیه و سایر اتهامات گردیده است. در این مدرسه با وجود اصرار و تأکید بر اثبات خالق، توصیف ذات و صفات خدا به دلیل بینونت خالق و مخلوقات و محدودیت‌های فکری بشر و فراعقلی بودن ذات خدا، ناممکن دانسته شده و معرفت احاطی و معرفت بالکنه نسبت به خدا، خارج از دسترس بشر دانسته شده است و این در حالی است که، امکان توصیف خدا با افعال او و وجود معرفت فطری برای بشر در این مدرسه مورد تآکید قرار گرفته و در این راستا معارف بلندی توسط این متکلمین عرضه شده است.از سوی دیگر متکلمین مدرسه بغداد به دلیل فاصله گرفتن از عصر حضور ائمه (علیهم السلام) و قرار گرفتن در دوره تسلط تفکرات مخالفین بر فضای فکری جامعه اسلامی، به عرضه حداقلی معارف مربوط به اسما و صفات اکتفا نموده و این متکلمین به دلیل عدم پذیرش فضای عمومی جامعه علمی و اجتماع متکلمین معتزلی بصره و بغداد و اشاعره در این شهر، وغلبه نظریه اکتسابی بودن معرفت، به طرح اصل اعتقادات پایه از قبیل چند صفت مهم مانند علم و قدرت و حیات در باب صفات الهی اکتفا نموده و به ذکر برخی تقسیمات برای آن صفات بسنده نموده‌اند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دنبال بررسی مبحث اسما و صفات در دو مدرسه کوفه و بغداد می‌باشد تا به نقاط مشترک هر دو مدرسه در این بحث دست یافته و آن را تبیین نماید تا قرائن و ادله استمرار حرکت کلامی شیعه را آشکار نماید.
جایگاه ادله نقلی در کشف آموزه های اعتقادی
نویسنده:
مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
استنباط آموزه های اعتقادی، با منابع مختلف همچون عقل و نقل امکان پذیر است. برخی از مسائل علم کلام از حوزه های اختصاصی استنباط عقلی است و برخی دیگر از قلمرو اختصاصی نقل محسوب می شود و بعضی دیگر از جمله مسائل مشترک میان منبع عقل و نقل است. تعیین جایگاه ادله نقلی در کشف و استنباط آموزه های اعتقادی، یکی از دغدغه های مهم در عرصه پژوهش علم کلام است.طبیعتا بحث حاضر، بحث روش شناسی تلقی می شود. به همین جهت نباید انتظار غیر روش شناسی از بحث مذکور داشت. هدف اصلی، تبیین جایگاه، محدوده و قلمرو ادله نقلی در آموزه های اعتقادی است. ادله نقلی با دو کارکرد استقلالی و غیر استقلالی در اعتقادات تاثیرگذار است. در رساله حاضر سعی بر تبیین این دو کارکرد است. به همین جهت برای رساله، چهار فصل در نظرگرفته شده است تا در سایه آن بتوان به حوزه های مختلف این بحث پوشش داد.در فصل اول، بعد از ذکر کلیات، به بحث مفهوم شناسی اشاره شده است. در این بخش به ذکر مفاهیمی همچون: معرفت، دین، عقیده، معرفت دینی، معرفت اعتقادی، عقل، فطرت، دلیل، دلیل عقلی و نقلی، باور و آموزه اشاره شده است.در فصل دوم به مبانی معرفت شناختی حجیت ادله نقلی اعتقادی اشاره شده است. این فصل به منزله اثبات مقتضی برای معرفت بخش بودن ادله نقلی است. بدون بحث حاضر، ورود در تبیین نقش و جایگاه ادله نقلی عبث و بیهوده است. برای اثبات معرفت بخشی ادله نقلی، ابتدا به اثبات واقع نما بودن این ادله اشاره شده است. امری که در صورت عدم اثبات آن، هیچ معرفتی قابل دست یابی از نقل نیست. پس از اثبات واقع نمایی، به کیفیت دسترسی مکلف به واقع و احراز آن اشاره شده است. این امر در ذیل توجیه پذیری ادله نقلی اعتقادی تبیین می گردد. رابطه واقع نمایی و مبحث توجیه به منزله رابطه مقام ثبوت و اثبات است. واقع نمایی به مقام ثبوت و نفس الامر توجه دارد ولی توجیه پذیری به مقام اثبات و علم مکلف به احراز واقع. در تبیین مولفه توجیه پذیری، با رویکرد وثاقت گرایی همراهی شد. امری که در بیشتر تحقیقات معرفت شناختی اولا بسیار کمرنگ بدان پرداخته شده است؛ ثانیا به علت نپرداختن به مولفه های مختلف تاثیرگذار در این مبحث، استقبال آنچنانی از آن صورت نگرفته است و با وجود بکارگیری عملی در تحقیقات، عملا روش دیگری را به عنوان روش متفکران اسلامی معرفی می گردد. در فصل سوم به نقش استقلالی (تعبدی) ادله نقلی اشاره می شود. در این فصل به دو چالش عمده کارکرد تعبدی ادله نقلی اشاره می شود. اولین چالش فراروی ادله نقلی اعتقادی، رخ دادن دور است. تمسک به ادله نقلی اگر در همه محدوده اعتقادات با مشکل دور همراه باشد، قطعا نمی توان آن را منبع استنباط گزاره های اعتقادی دانست. در این رساله اشاره شده است که رخ دور در برخی از اصول مثل اصل اثبات خدا و نبوت قابل قبول است؛ ولی در بسیاری از فروع توحید، فروع نبوت، اصل امامت، عدل و معاد چنین مشکلی وجود ندارد.دومین مشکل پیش روی کاربست ادله نقلی در اعتقادات، بحث بر روی اعتبار یا بی اعتباری ظنون در اعتقادات است. به گمان برخی از متفکران، اکثر ادله نقلی بکارگرفته شده در اعتقادات از جنس ظنون هستند و ظنون را اعتقادات بی ارزش تلقی می کنند و به ناچار سهم نقل از کشف آموزه های اعتقادی را فرومی کاهند. در رساله حاضر به این بحث به صورت مفصل پرداخته شده است؛ زیرا عمده چالش پیش روی ادله نقلی، همین مبحث تلقی می شود. در تبیین اعتبار حجیت ظنون اعتقادی ابتدا می بایست به بحث مقصود اصلی در اعتقادات اشاره شود تا در سایه اتخاذ مبنا در آن، به بحث از ظنون اعتقادی وارد شد. مبحث مقصود اصلی در اعتقادات در کتب کلامی مطرح نشده است و صرفا به صورت پراکنده در مباحث اصول فقه بدان اشاره شده است. پس از اثبات امکان به کارگیری ظنون در اعتقادات، به تعیین محدوده کاربست ادله نقلی در اعتقادات و همچنین شیوه های این کاربست، آسیب های پیش روی بکارگیری ادله نقلی در اعتقادات، گونه های ادله نقلی اعتقادی و تعارض میان معرفت برآمده از ادله نقلی با سایر معارف اشاره شده است.در فصل سوم به کارکرد غیر استقلالی ادله نقلی اشاره شده است. ادله نقلی می توانند در منابع دیگر همچون عقل و فطرت تاثیرگذار باشند. در تبیین تاثیر وحی در عقل، ابتدا به نیازمندی عقل به وحی اشاره و سپس به معناشناسی اثاره پرداخته شد. در نهایت نیز مبحث کیفیت اثاره گری تبیین گردید. وحی با دانش افزایی، بیان لغزشگاههای و آسیب شناسی کاربست عقل در اعتقادات، و بیان محدودیت های عقل در شناخت برخی از امور، دست به اثاره عقول می زند.در تبیین تاثیر وحی بر فطرت، به اقسام فطرت و ادله قرآنی و روایی دال بر وجود فطرت در انسان اشاره شد. سپس به گونه شناسی ادله نقلی ناظر به فطرت و کارکرد توصیه ای آن اشاره گردید. در انتها نیز به شیوه های تذکری وحی پرداخته شد. وحی با تبیین اصل معرفت فطری و موطن و موقف آن، تبیین مفاد پیمان اخذ شده از انسان، آموزش کیفیت دعا کردن، ارائه دین صحیح به بندگان، از بین بردن موانع فطرت و حتی ایجاد حالت های تکوینی التجاء و اضطرار، به تذکر دادن نسبت به معرفت به خدا مبادرت می ورزند.
  • تعداد رکورد ها : 182