جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
تفسیر و مفسران
>
تفسیر قرآن
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
تعداد رکورد ها : 2280
عنوان :
تفسير الراغب الاصفهاني - من سورة النساء آية ( 114 ) و حتى نهاية سورة المائدة
نویسنده:
الحسین بن محمد الراغب الاصفهانی؛ دراسة و تحقيق: هند بنت محمد بن زاهد سردار ؛ اشراف: محمد الخضر الناجي
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
مکه - عربستان: كلية الدعوة وأصول الدين - جامعة أم القرى ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران قرآن
,
مفسران قرن پنجم
,
مفسران ادبی
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران شافعیه
,
مفسران معتزله
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر معتزله
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
کتب تفسیر اهل سنت
,
کتب تفسیر ادبی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
محقق در معرفی راغب اصفهانی وی را سلفی می داند و اظهار می دارد: «... وأنه شافعي المذهب سلفي العقيدة إلا أنه يؤول بعض الصفات، وهذا لا يقلل من أهمية الراغب ومكانته العلمية...» ////
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الراغب الأصفهاني - من أول سورة آل عمران وحتى نهاية الآية 113 من سورة النساء (جزءان فی مجلد واحد)
نویسنده:
أبو القاسم الحسين بن محمد، المعروف بالراغب الأصفهاني؛ دراسة وتحقيق: عادل بن علي الشدي
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
ریاض - عربستان: مدار الوطن للنشر,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
تفسیر قرآن
,
مفسران قرآن
,
مفسران قرن پنجم
,
مفسران ادبی
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران شافعیه
,
مفسران معتزله
,
تفسیر ادبی
,
تفسیر بیانی
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر معتزله
,
کتب تفسیر ادبی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
تفسير الراغب الأصفهاني، اثر ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل بن محمد، معروف به راغب اصفهانى است كه نویسنده در آن، سوره آل عمران و بخشى از سوره نساء را بهصورت ترتيبى تفسير كرده است. نام كامل كتاب عبارت است از: «تفسير الراغب الأصفهاني من أول سورة آل عمران و حتى نهاية الآية 113 من سورة النساء دراسة و تحقيقاً»./ اين اثر را عادل بن على شِدى، عضو هيئت علمى آموزشى دانشگاه ملك سعود، بهعنوان پاياننامه دكترايش تصحيح و تحقيق كرده است. هرچند كتاب حاضر، به زبان عربى قديم نوشته شده، ولى مصحح، مقدمه مفصل و عالمانهاش را به زبان عربى جديد نوشته است. مصحح براى تصحيح و تحقيق اثر حاضر از تعداد قابل توجهى (574 كتاب) از منابع مهمّ قديم و جديد به زبان عربى استفاده كرده و از هيچ تلاشى دريغ نكرده است. / كتاب حاضر، از مقدمه مصحح و متن اصلى (شامل تفسير ترتيبى قسمتى از قرآن در دو جلد: 1. از آغاز سوره آل عمران تا پايان آيه 123؛ 2. از آيه 124 سوره آل عمران تا پايان و از آغاز سوره نساء تا آيه 113)، تشكيل شده است. روش نویسنده بيشتر ادبى است و به مباحث لغت و صرف و نحو اهتمام خاصى نشان داده است، هرچند گاه وارد مباحث كلامى هم شده است. / درباره محتواى اين اثر، چند نكته گفتنى است: مصحح در بحثى تحت عنوان «تحديد نوعية تفسير الراغب»؛ يعنى «تعريف روش و گرايش تفسيرى راغب اصفهانى»، تفسير را به دو بخش (تفسير به مأثور و تفسير به رأى) تقسيم كرده و پرسيده است: تفسير راغب اصفهانى به كداميك گرايش دارد؟ او قبل از پاسخ به اين پرسش، ماهيت اين دو نوع تفسير را توضيح داده است و مشخص كرده كه تفسير به مأثور، شامل تفسير قرآن به قرآن، تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن با منقولات از صحابه و تابعيان مىشود و تفسير به رأى خود بر دو قسم است: جايز و مذموم. تفسير به رأى جايز، عبارت است از تفسير قرآن با استفاده از اجتهاد بعد از آنكه مفسّر زبان عربى و... را بشناسد و همچنين به اسباب نزول قرآن و ناسخ و منسوخ و ساير موارد قرآنى آگاه شود؛ اما تفسير به رأى مذموم عبارت است از تفسير قرآن بر اساس هوا و هوس و ظنّ و گمان و بدون مراجعه به ادلّه شرعى و قوانين لغت و اصول شريعت و... آنگاه مصحح تصريح كرده است كه اگر ما به آنچه راغب درباره تفسير به رأى و تفسير به مأثور گفته بنگريم، مىيابيم كه او راه ميانه را برگزيده و علومى را كه آگاهى بر آن براى تفسير قرآن لازم است، ده مورد برشمرده است: علم لغت، اشتقاق، نحو، قرائات، سير، حديث، اصول فقه، احكام، كلام و علم موهبت. و افزوده است هر كسى كه اين ده علم را دارا باشد از زمره «تفسيربهرأىكنندگان» خارج است... مصحح سرانجام تصريح كرده است كه مىتوان گفت كه روش راغب اصفهانى در اين تفسير، تفسير به رأى است، ولى البته از آن نوع تفسير به رأى كه جايز است؛ زيرا اين اثر، هرچند شامل تفسير به مأثور (تفسير قرآن به قرآن و تفسير قرآن به سنت و تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعين) است، ولى به آن اكتفا نكرده و در هر آيهاى كه تفسير كرده به آن ملتزم نشده و اقوال همه صحابه را نياورده، بلكه از اعيان و بزرگان صحابه مطالبى نقل كرده كه بيشتر از دوازده صحابى نيست و از سويى از قبيل تفسير به رأى مذموم نيست؛ زيرا قرآن را بر اساس هوا و هوس و ظن و تخمين تفسير نكرده و بر طبق علم به ادله شرعى مانند كتاب و سنت و گاه با كمك گرفتن از اقوال صحابه و تابعان تفسير كرده و بر طبق قوانين لغوى حركت كرده و به ساير علومى كه براى تفسير لازم است نيز متعهد شده و به اين ترتيب تفسير او از تفسير به رأى مذموم خارج شده است... نویسنده در اين تفسير گاه وارد مباحث كلامى شده و بيشتر به مباحث ادبى اهتمام ورزيده است. او در مورد معناى «ابيضاض» و «اسوداد» در آيه «يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُون» ...، چنين نوشته است: سفيد شدن صورت، عبارت است از شادى و سياه شدن صورت، عبارت است از غم..... نویسنده در تفسير آيه «وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً» ...، چنين نوشته است: «عامل السوء» و «ظالم النفس»، هرچند به يك معنا بازمىگردند، ولى به اعتبار دو حالت، ذكر شده است و گفته شده كه عملكرد سوء اشاره به گناهان صغيره است و ظلم به نفس، اشاره به گناهان كبيره../ براى كتاب حاضر، در پايان جلد دوم افزون بر فهرست مطالب، فهرستهاى فنى متعددى (آيات، احاديث پيامبر(ص)، آثار، اعلام ترجمهشده، اشعار، قبائل و جماعات، اماكن و مواضع و بلدان، فرق و مذاهب و اديان، كلمات ناآشنايى كه تفسير شدهاند، فوائد نحوى و لغوى و بلاغى) و نيز فهرست منابع فراهم شده است. / كتاب حاضر، مستند است و مصحح ارجاعاتش را بهصورت پاورقى آورده است. در اين ارجاعات، گاه نام و نشان آيات را ذكر كرده... و البته گاهى نشانى منبع لغوى يا تفسيرى را آورده، ولى فراموش كرده شماره سوره و آيه مورد نظر را بياورد... و گاه توضيحى ادبى و تفسيرى افزوده... و گاه لغتى را معنا كرده... و.../ مصحح در مقدمه عالمانهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را مشخص نكرده، بر چند نكته تأكيد كرده است: از توفيقات الهى و حُسن تقدير او براى بنده اين است كه عوامل پژوهش در علوم شرعى و بهويژه علوم مربوط به قرآن كريم را برایم فراهم ساخت و از بزرگترين و مفيدترين اين علوم، علم تفسير است و خدا براى من دستيابى به نسخه خطى تفسير راغب اصفهانى را ميسر ساخت، در هنگام ديدار از كتابخانه سليمانيه در تركيه در اوايل سال 1416ق؛ پس شروع به خواندنش كردم و آن را تفسيرى مفيد و پُرفايده و سرشار از نكات يافتم، بهويژه در زمينه معانى و مترادفات و تركيبهاى لغوى و ساختارهاى بلاغى. بعد از استخاره و مشورت، عزم خود را جزم كردم تا بخشى از اين تفسير را براى دريافت درجه دكترا در بخش «كتاب و سنت» دانشكده دعوت دانشگاه اُمّ القرى تحت عنوان «تفسير الراغب الأصفهاني من أول سورة آل عمران و حتى الآية 113 من سورة النساء دراسة و تحقيقا» تحقيق كنم. / عوامل انتخاب اين موضوع: الف)- اين بخش، تحقيق و تصحيح نشده و همچنان اسير در كتابخانهها باقى مانده بود؛ ب)- تبحّر راغب اصفهانى در علوم بلاغت، نحو، اشتقاق، معانى و بيان؛ بهطورىكه هيچ متخصصى از صاحبنظران تفسير و علوم قرآن از كتاب او (مفردات ألفاظ القرآن) بىنياز نيست..... و سپس نویسنده به روزگار راغب و زندگى شخصى او پرداخته و بعد زندگى علمى و آثار او را معرفى كرده... و آنگاه در بحثى بسيار مفصل و عالمانه كتاب حاضر و روش نویسنده را شناسانده و با زمخشرى، ابن عطيه و بغوى مقايسه كرده است... همچنين مصحح تصاويرى از نسخههاى خطى تفسير راغب اصفهانى نسخه كتابخانه اياصوفيا و طوبقبواى، را آورده است...//////
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الراغب الأصفهاني - مقدمة جامع التفاسیر مع تفسیر الفاتحة ومفاتح البقرة
نویسنده:
ابی القاسم الراغب الاصفهانی؛ حققه وقدم له وعلق حواشیه: احمد حسن فرحات
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
کویت: دار الدعوة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران قرآن
,
مفسران قرن پنجم
,
مفسران ادبی
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران شافعیه
,
مفسران معتزله
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر معتزله
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
کتب تفسیر اهل سنت
,
کتب تفسیر ادبی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ترجمه تفسیر «مقتبس الانوار من الائمه الاطهار»
نویسنده:
محمد مومن مشهدی؛ مترجم: قربانعلی محمدیمقدم
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
مشهد - ایران: آهنگ قلم,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
تفسیر قرآن
,
مفسران قرآن
,
مفسران شیعه
,
مفسران روایی
,
مفسران قرن یازدهم
,
مفسران امامیه
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر شیعه
,
تفسیر امامیه
,
تفسیر روایی
,
مکتب اخباری (اهل حدیث شیعه)
کلیدواژههای فرعی :
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر شیعه امامیه ,
کتب تفسیر روایی شیعه ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
ایـن تـفـسیر به زبان عربی و بر اساس مشرب اخباری تدوین شده و در شرح و بیان آیات از تفسیر مجمع البیان بهره گرفته شده است. تـفسیر مزبور دارای دیباچه و مقدمه در چند فصل میباشد: فصل اول، در عدم تواتر قرآن و اینکه قرآن منزل بر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده است. فـصـل دوم: در عـدم جـواز تـفـسیر قرآن بجز از طریق احادیث و روایات وارده از طریق خاندان عصمت و نبوت و ائمه اطهار (علیهمالسّلام). فصل سوم: در بیان وجوب عمل به اخبار بدان شکل که علمای اخباریون بیان میکنند. و خاتمه: در بیان جواز اراده معانی متعدده حقیقی و مجازی از الفاظ قرآن کریم میباشد و بعد به تفسیر سوره الفاتحه پرداخته و بعد سوره بقره را تفسیر نموده است. و پـایان مجلد اول سوره اعراف است سپس آغاز مجلد دوم از سوره انفال میباشد و هنگامی که به آیه ۲۴ رسیده اجل به او مهلت تکمیل نداده است. نسخهای به خط نسخ سید علی استرآبادی که به امر مفسر پاک نویس میکرده در ۱۰۷۷ ق از برای مفسر طلب مغفرت نموده و این نسخه که دارای حواشی به خط مفسر و به امضاء (منه عفی عنه) دارد از مخطوطات کتابخانه مدرسه سپهسالار میباشد. ترجمهی این تفسیر توسط قربانعلی محمدی مقدم انجام و تا به حال در قالب 3 جلد، توسط انتشارات آهنگ قلم منتشر شده و محمدی مقدم، کار ترجمه را به وسیله تصحیح و بازگردانی از روی نسخه خطی این کتاب انجام داده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير خلاصه منهج الصادقين: خلاصة المنهج
نویسنده:
ملا فتحالله كاشانى؛ تصحیح: میرزا ابوالحسن شعرانی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
تفاسیر فارسی قرآن کریم
,
تفسیر قرآن
,
تفسیر کلامی
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر شیعه
,
تفسیر امامیه
,
تفسیر فارسی
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر شیعه امامیه ,
کتب تفسیر کلامی ,
کتب تفسیر شیعه ,
چکیده :
تفسير خلاصه منهج الصادقين - خلاصة المنهج، به زبان فارسى، اثر ملا فتحالله كاشانى، خلاصه كتابى ديگر از همين نویسنده با عنوان «منهج الصادقين في الزام المخالفين»، مىباشد كه به تفسير قرآن كريم، اختصاص يافته است. انگيزه مؤلف در نگارش اين تفسير، علاوه بر نوشتن تفسيرى جامع براى فارسىزبانان، واكنش نسبت به روش كاشفى سبزوارى، صاحب تفسير «مواهب عليه» بود كه در تفسيرش به روايات اهلبيت(ع) توجهى نكرده و وابستگى خود به شيعه و اهلبيت(ع) را بروز نداده بود و كاشانى، در واكنش به روش وى، بهمناسبتهاى مختلف، مباحث كلامى در زمينه حقانيت شيعه و فضايل اهلبيت(ع) را مطرح نموده است. وى، مقصود اصلى خود را از نگارش اين تفسير، تبيين راه ائمه(ع) و ارائه برهان عليه مخالفين عنوان نموده است. آقاى معرفت، درباره اين اثر مىگويد: «منهج الصادقين، تنها شرح و تفسير قرآن نيست، بلكه تفسيرى جامع و مشتمل بر مباحث مختلف و متنوع، به زبان فارسى است... متن را با نثرى شيوا و روان نوشته است و هر جا كه مناسب ديده، از اخبار و روايات اهلبيت(ع) كمك گرفته است». در كتاب طبقات مفسران شيعه، درباره اين اثر، چنين آمده است: «... تلاش اين تفسير بر اين است كه حجت هر گروهى را از آيات قرآنى متذكر و نكات ادبى و قرائتى آن را يادآور شود». / ساختار: كتاب، در شش جلد تدوين شده و تفسير سورهها در مجلدات ششگانه آن، به ترتيب، به شكل زير است: جلد ا- از ابتدا تا آيه پنجاه و چهارم سوره مائده؛ جلد2- از آيه پنجاه و پنجم مائده تا شصت و هشتم سوره يوسف؛ جلد3- از آيه شصت و نهم سوره يوسف تا سى و پنجم سوره نور؛ جلد4- از آيه سى و ششم سوره نور تا پنجاه و چهارم سوره سبا؛ جلد5- از آيه پنجاه و پنجم سوره سبا تا چهاردهم سوره حجرات؛ جلد6- از آيه پانزدهم سوره حجرات تا پايان قرآن. / اين اثر، از جمله تفاسير ترتيبى است كه مىتوان آن را واعظانه ناميد، زيرا زبانى عاميانه داشته و در آن، به داستان و قصه، بسيار توجّه شده است. شيوه كار نویسنده، تقطيع آيات است؛ يعنى وى، آيات را به سبک تفسير كاشفى تقطيع مىكند و آنها را بهصورت جداگانه به فارسى برمىگرداند؛ بهطورى كه مراجعه كننده مىتواند با حذف روايات و نقلقولهاى تفسيرى و ادبى، يك ترجمه فارسى از قرآن را به سبک دوره صفويه از «منهج الصادقين» استخراج كند. / گزارش محتوا: قصّهمحورى، تنوّع در مطالب، ذكر روايات بدون سند و عدم نقد متن و سند روايات، از ويژگىهاى اين تفسير واعظانه مىباشد. در اين تفسير، معادل فارسى مفردات قرآن، بهصورت جداگانه ذكر شده و غالبا مفسّر از منابع مورد استفاده خود نامى نبرده و يا صرفا به ذكر نام گوينده يا نام كتاب مورد استفاده، بسنده كرده است. وى، به نقل داستانها و قصص مربوط به انبياء و احوال معاد و پس از مرگ، توجه زيادى كرده است. وى، در آغاز هر سوره، بحث كوتاهى در مكّى يا مدنى بودن آيات دارد، سپس به استناد قول ابى بن كعب، فضيلت قرائت هر سوره را بيان، آنگاه شأن نزول سوره يا شأن نزول اولين آيه آن سوره را نقل كرده است. بحثهاى لغوى و ادبى را معمولاً قبل از روايات مطرح مىكند و در نهايت، مجموعه زيادى از احاديث و روايات مناسب با آيه را نقل مىكند. بحثهاى كلامى، آن هم به منظور دفاع از كلام شيعه و نقل اختلافات فقهى و دفاع از فقه شيعه به تناسب آيات، مورد توجّه مفسّر است. نویسنده، در مقدمه، پيرامون طريقه جمع آيات سخن گفته و معتقد است كه جمع آيات در سورهها و ترتيب آيهها، در عهد خود پيامبر(ص) و به دستور ايشان بوده و اينكه فلان سوره بزرگ است و فلان سوره كوچك، در آغاز سورهاى حروف مقطعه هست و در آغاز سورهاى نيست، در آنكه هست چه حروف است، اسامى سوَر و اينكه هر سوره مَبدُوّ به بسم اللّه است جز برائت، همه و همه به امر آن حضرت(ص) بوده و هر سوره را به نام و نشان، گروه بىشمارى از مسلمانان جزيرة العرب نوشته يا از بر داشتند و اينكه مىگويند اميرالمؤمنين(ع) خواست قرآن را جمع كند، مقصود، جمع سورههاست در يك مجلد، نه جمع آيات متفرقه و تشكيل دادن سوره كه يكى از ادله آن، اين است كه در اخبار پيامبر(ص)، بسيارى از نام سورههاى قرآن آمده و فضايلى براى آنان ذكر شده است، مانند سوره يس، البقره و... وى، قرآن را نيازمند به مبيّن و مفسّر ندانسته و بر اين گفته خود، چندين دليل آورده است: خداوند، استنباط معنا از قرآن را مدح و ترك تدبّر در آن را نكوهش كرده است؛ قرآن به زبان عربى روشن نازل شده تا با تكيه بر تدبّر و تفكّر، معنى آن مفهوم شود؛ رسول خدا(ص) قرآن را مبناى عرضه حديث قرار داده تا صحّت و سقم حديث با قرآن مشخص شود. وى، معتقد است كه هر سه دليل، نشانگر آن است كه فهم قرآن به كمك خود قرآن ممكن است. وى، در توضيح حديث«من فسّر القرآن برأيه و اصاب الحق فقد اخطأ» و حديث«تفسير القرآن لا يجوز الا بالاثر الصحيح و النصّ الصريح» كه تفسير قرآن را به عهده روايات مىگذارد، معتقد است كه اين دو حديث و امثال آن، در مجمل و متشابه است؛ يعنى فهم آيات مجمل و متشابه در گرو روايات است، ولى بقيه آيات، از نظر معنا، مفهوم است و براى فهم آنها به روايت نيازى نيست. شايد بتوان اين تفسير را بعد از تفسير ابوالفتوح، بهترين و جامعترين تفسير فارسى تأليف شده تا آن زمان دانست. مؤلف، در تفسير خود، مباحث مختلف كلامى، فقهى و... را مطرح كرده است و به نكات ادبى، روايات و شأن نزول استناد كرده، ولى استفاده از هر يك از اين مستندات در تفسير او، به يك اندازه نبوده است. وضعيت كتاب: كتاب، توسط ابوالحسن شعرانى تصحيح شده و فاقد هر گونه فهرست و پاورقى مىباشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير القرآن العظيم: تفسير ابن كثير (طبع دار ابن حزم - مجلد واحد)
نویسنده:
إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي الدمشقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دار ابن حزم للطباعة والنشر والتوزیع,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران روایی
,
مفسران قرن هشتم
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
تفسیر ابن کثیر: ابوالفداء، عماد الدین اسماعیل بن عمرو بن کثیر دمشقی (متوفای 774) فقیه، مورخ و مفسر مشهور؛ در تفسیر و تاریخ پیرو طبری بوده است. وی از ملازمان شیفته ابن تیمیه بود و در راه پیروی و دفاع از او آزار بسیار دید. ابن کثیر هفتاد سال عمر کرد و در اواخر عمر نابینا شد. پس از مرگ نیز در گورستان صوفیه کنار استادش به خاک سپرده شد. تفسیر ابن کثیر از معروفترین و شناخته شده ترین تفاسیر نقلی بازمانده از سالهای متأخر دوران پیش است. ابن کثیر، به شیوه ابن عطیه، تفسیر طبری را اصل قرار داده و در نقل احادیث و اقوال و آراء، درایت را در کنار روایت به کار گرفته و بلکه بر خلاف ابن عطیه، به تفصیل و با صراحت، به نقد و تحلیل روایات تفسیری پرداخته است و موضوعات و اسرائیلیات را تا حدود زیادی مشخص و پرهیز از آنها را گوشزد کرده است و از پیشگامان این راه شمرده می شود. مقدمه کوتاهی هم مشتمل بر مطالب مربوط به شناخت راه تفسیر صحیح بر آن نوشته است که بیشتر آن را از مقدمة فی اصول التفسیر ابن تیمیه اقتباس کرده است. این تفسیر، نزد اهل سنت اعتبار والایی دارد و در حد خود منصفانه است و مورد عنایت همگان قرار گرفته است. مفسر، در این تفسیر به شیوه ای مطلوب که بر اساس آن باید قرآن را تنها با قرآن و آراء سلف صالح تفسیر کرد و از هرگونه اعمال رأی و اجتهاد که صرفا مستند عقلی داشته باشد دوری جست، عمل کرده است. شیوه ای که ضمن التزام به قرآن و سنت با نقد و ترجیح و اعمال نظر هم منافاتی ندارد و بدین جهت مورد پسند گذشتگان قرار گرفته است. ابن تیمیه به این دلیل از تفسیر طبری توصیف می کند و آن را أصح تفاسیر می شمرد که - در آن - گفتار سَلَف با سندهای ثابت و قابل اعتماد نقل شده و از آراء بدعت آمیز تهی است. محیی الدین خطیب در پاورقی تفسیر ابن کثیر می گوید: کتابخانه اسلام، پس از صدور چنین فتوایی از شیخ الاسلام ابن تیمیه، به تفسیر شاگرد برومندش عمادالدین ابن کثیر که مانند خلاصه ای از تفسیر طبری است و بیشترین بهره را از آن برده و بر آن اعتماد کرده است آراسته گردید؛ بنابراین، هر کس به تفسیر طبری دسترسی ندارد، تفسیر ابن کثیر او را بی نیاز می سازد؛ چون (این تفسیر علاوه بر نکته یاد شده) از آلودگیهای تفاسیر متأخر مبراست. شیوه ابن کثیر در تفسیر؛ شیوه تفسیر ابن کثیر - تقریبا - همان شیوه تفسیر طبری است. او ابتدا آیه یا آیاتی را می آورد و طبق اخبار و آثار وارد، آنها را تفسیر می کند و به قرائت و مسائل لغوی و ادبی می پردازد و اگر شبهه ای باشد، آن را به صورت سوال مطرح می سازد و بر وفق روایات سلف بدان پاسخ می دهد و در صورت تعارض و اختلاف اقوال به جرح و تعدیل آنها پرداخته، وجه ارجح را بیان می کند. ویژگی این تفسیر آن است که در آن، بر خلاف تفسیر طبری به بررسی سند توجه کامل شده و یک یک سندها مورد ارزیابی قرار گرفته و صحیح و ضعیف و حسن و غریب مشخص گردیده است؛ که از توانایی فراوان مفسر در این خصوص حکایت می کند و علاوه بر زدودن غبار اسرائیلیات از چهر تفسیر که بدان اشاره شد، بر ارزش این تفسیر نیز می افزاید؛ بدین جهت این تفسیر اعتبار خاصی نزد همگان یافته است. او، به عنوان نمونه، داستان هاروت و ماروت را - بدان گونه که مفسران آورده اند - با دلایل عصمت ملائکه در تضاد می بیند و معتقد است که اگر هم بناچار آن را بپذیریم، باید آن را همانند ماجرای ابلیس - که جزو ملائکه بود - یک امر استثنایی و تخصیص در عام بگیریم. سپس داستان را از مسند احمد می آورد که از زبان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است؛ با این حال، در صحت سند و اینکه پیامبر چنین سخنی گفته باشد تشکیک می کند و در پایان، آن را امری غریب می شمارد. روایت را با دو سند دیگر هم ذکر می کند و آنها را نیز غریب (بدون پشتوانه عقل و نقل) می داند و در نهایت می گوید: نزدیکترین احتمال، آن است که این سخن، سخن کعب الاحبار است که به دست عبدالله فرزند عمر بن الخطاب رواج یافته است؛ نه از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم. بنابراین، حدیث یاد شده جزو مطالبی است که کعب الاحبار از کتب بنی اسرائیل بیرون کشیده است. (البته ابن خلدون یادآور شده که این گونه داستانهای خرافی، از شایعات عامیانه اسرائیلی است که در میان عوام بنی اسرائیل رواج داشته؛ و هرگز به تورات یا کتب دیگر آنان استناد ندارد.) ابن کثیر، سپس آثار وارده از صحابه و تابعان؛ از جمله، گفتاری را که به امیر مؤمنان (علیه السلام) نسبت داده اند بدین مضمون که او زهره را لعنت کرد؛ چون دو فرشته الهی را فریفته بود؛ می آورد و در پی آن می گوید: این نیز درست نیست و شدیدا مورد انکار است. از ابن مسعود و ابن عباس و مجاهد نیز روایت می کند و درباره روایت مجاهد می گوید: سند خوبی دارد که به عبدالله بن عمر منتهی می شود و چنانکه پیشتر گفتیم، او نیز آن را از کعب الاحبار گرفته است. در پایان می گوید: داستان هاروت و ماروت - به شکل منحرف آن - از گروهی از تابعان نقل شده است و بسیاری از مفسران سلف و خلف آن را بازگو کرده اند و ریشه اصلی آن، به اخبار بنی اسرائیل باز می گردد؛ زیرا حتی یک حدیث صحیح السند که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده باشد درباره آن وجود ندارد. پیامبری که صادق و مصدق و معصوم است و ما ینطق عن الهوی. چه شایسته سخن گفته و راه تحقیق را - که بیشتر مفسران از آن غفلت ورزیده اند - پیش گرفته است. همچنین داستان گاو بنی اسرائیل را همان گونه که مفسران آورده اند - به تفصیل - نقل می کند و به دنبال آن می گوید: این داستان بدین گونه، از عبیده و ابوالعالیه و سدی و دیگران نیز با تفاوتهایی، نقل شده است که ظاهرا همه، آن را از کتب بنی اسرائیل گرفته اند و گمان کرده اند جزو مطالبی است که روایت آن جایز است؛ در حالی که نزد ما، جز آنچه با حق مطابق است، قابل اعتماد نیست. در تفسیر سوره ق نیز از برخی از گذشتگان نقل می کند که قاف کوهی است که زمین را فرا گرفته است سپس می گوید: شاید این هم از خرافات بنی اسرائیل باشد و اضافه می کند: به نظر می رسد، این گونه گفتارها، جزو بافته های برخی از زنادقه باشد که خواسته اند مسائل دینی را برای مردم وارونه جلوه دهند. چنانچه در همین امت، پس از وفات پیامبر دیری نپایید که با وجود علما و دانشمندان و پیشوایان بزرگ که هنوز در میان امت وجود داشتند دروغها و افتراهای فراوان به شخص پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نسبت داده شد؛ چه رسد به بنی اسرائیل که زمانی دراز بر آنان گذشته و دگرگونیهای بسیار در شریعت و آیینشان رخ داده است. پیمودن راه میانه؛ به این نکته باید توجه داشت که ابن کثیر، برخلاف شیوه استادش ابن تیمیه، سعی نکرده بر موارد دال بر فضیلت خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرده افکند؛ بلکه در این زمینه راه اعتدال پیموده است. در مواردی از تاریخ و تفسیرش به این میانه روی بر می خوریم؛ از جمله در ذیل آیه مودت ذوی القربی (سوره شوری 42: 23) از بخاری و دیگران روایت می کند که مقصود از قربی بستگان پیامبرند. از طریق سدی نیز داستان مرد شامی و امام زین العابدین (علیه السلام) را - هنگام اسارت او - در شام نقل می کند؛ بی آنکه بر آن نقصی بگیرد. از طریق ابن جریر هم از ابو اسحاق سبیعی روایت می کند که: از عمرو بن شعیب (یکی از بزرگان تابعی) پرسیدم قربی کیستند؟ گفت: بستگان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم؛ و بر این روایت نیز ایرادی نمی گیرد. او درباره روایاتی که نزول آیه را در مدینه می پندارند اشکال می گیرد و می گوید: ما منکر آن نیستیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به اهل بیت سفارش مکرر و أکید کرده است و بایستی با آنان از در احترام و اجلال برآییم؛ زیرا اینان ذریت طاهره و شریفترین خانواده در پهنای زمین هستند و فخرا، حسبا و نسبا بر همه برتری دارند.... آنگاه به احادیث ثقلین می پردازد و بر لفظ و عترتی أهل بیتی تأکید و روایات فراوانی در این زمینه نقل می کند و می افزاید: ما بقی سخن را در ذیل آیه تطهیر آوردیم. در ذیل آیه تطهیر (سوره احزاب 33: 33) این گفته را که این آیه تنها درباره زنان پیغمبر نازل شده در درجه دوم اعتبار می داند؛ گرچه سبب نزول آیه باشد و شمول آیه را ارجح می شمارد. آنگاه به روایات انبوهی که حدیث پنج تن آل عبا را مطرح کرده است می پردازد و آنها را از طرق متعدد - که بیشتر صحت سند دارند - به تفصیل نقل می کند و در تأیید آن به حدیث ثقلین (و نظریات مختلف مربوط به آن) نیز می پردازد. کسی از مفسران عامه را ندیدم که درباره آن، بدین گستردگی سخن بگوید. با این وصف، شیخ او ابن تیمیه در حدیث مربوط به تفسیر قربی به قربای پیامبر تشکیک و در نهایت آن را تکذیب می کند و می گوید: چنین حدیثی اصلا در کتب معتبر وجود ندارد. با آنکه ابن کثیر این معنا را از طریق بخاری از سعید بن جبیر و نیز از سدی، از طبری، درباره حدیث مربوط به ماجرای امام سجاد (علیه السلام) و مرد شامی - بدون تردید در سند - نقل می کند. همچنین حدیث ثقلین را در رابطه با ثقل اصغر (عترت) انکار می کند و دلالت آن را بر فرض صحت، مورد مناقشه قرار می دهد؛ با آنکه ابن کثیر این روایت را نیز به طرق مختلف و با صراحت کامل می آورد؛ ولی - ابن تیمیه - در خصوص آیه تطهیر، نتوانسته است ایرادی بگیرد و تنها راه تأویل را پیش گرفته است. از این گونه موارد که ابن تیمیه بی پروا و بدون مبنا به رد و نقض احادیث صحاح پرداخته است بسیار است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسیر القرآن العظیم: تفسیر ابن کثیر (طبع دار طیبه) - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة)
نویسنده:
ابوالفداء اسماعیل بن عمر بن کثر القرشی الدمشقی؛ تحقیق: سامی بن محمد السلامة
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
مکه - عربستان : دار طیبه للنشر و التوزیع,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران قرن هشتم
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
تفسیر ابن کثیر از معروفترین و شناخته شدهترین تفاسیر نقلی بازمانده از سالهای متاخر دوران پیش است. ابن کثیر، به شیوه ابن عطیه، تفسیر طبری را اصل قرار داده و در نقل احادیث و اقوال و آراء، درایت را در کنار روایت به کار گرفته و بلکه بر خلاف ابن عطیه، به تفصیل و با صراحت، به نقد و تحلیل روایات تفسیری پرداخته است و موضوعات و اسرائیلیات را تا حدود زیادی مشخص و پرهیز از آنها را گوشزد کرده است و از پیشگامان این راه شمرده میشود. مقدمه کوتاهی هم مشتمل بر مطالب مربوط به شناخت راه تفسیر صحیح بر آن نوشته است که بیشتر آن را از مقدمة فی اصول التفسیر ابن تیمیه اقتباس کرده است. این تفسیر، نزد اهل سنت اعتبار والایی دارد و در حد خود منصفانه است و مورد عنایت همگان قرار گرفته است. مفسر، در این تفسیر به شیوهای مطلوب که بر اساس آن باید قرآن را تنها با قرآن و آراء سلف صالح تفسیر کرد و از هرگونه اعمال رای و اجتهاد که صرفا مستند عقلی داشته باشد دوری جست، عمل کرده است. شیوهای که ضمن التزام به قرآن و سنت با نقد و ترجیح و اعمال نظر هم منافاتی ندارد و بدین جهت مورد پسند گذشتگان قرار گرفته است. ابن تیمیه به این دلیل از تفسیر طبری توصیف میکند و آن را اصح تفاسیر میشمرد که _در آن_ گفتار سَلَف با سندهای ثابت و قابل اعتماد نقل شده و از آراء بدعت آمیز تهی است. محییالدین خطیب در پاورقی تفسیر ابن کثیر میگوید: کتابخانه اسلام، پس از صدور چنین فتوایی از شیخ الاسلام ابن تیمیه، به تفسیر شاگرد برومندش عمادالدین ابن کثیر که مانند خلاصهای از تفسیر طبری است و بیشترین بهره را از آن برده و بر آن اعتماد کرده است آراسته گردید؛ بنابراین، هر کس به تفسیر طبری دسترسی ندارد، تفسیر ابن کثیر او را بی نیاز میسازد؛ چون (این تفسیر علاوه بر نکته یاد شده) از آلودگیهای تفاسیر متاخر مبراست. ابن کثیر، در سر آغاز تفسیر با بیانی رسا با تکیه به آیات قرآن لزوم اندیشیدن، فهمیدن و فهمانیدن قرآن را مطرح میکند، و به آموختن معارف و آموزانیدن ابعاد آن تکیه میکند و ادامه میدهد که: بر عالمان واجب است تا نقاب از چهره زیبای معانی قرآن برگیرند و به تفسیر و تبیین آیات آن و آموختن حقایق آن بپردازند که خداوند اهل کتاب را بخاطر روی تابیدن از کتب الاهی و روی آوردن به جذبههای دنیوی نکوهش کرده و فرموده است: «و اذ اخذ الله میثاق الذین اوتوا الکتاب لتبیننه للناس و لا تکتمونه فنبذوه وراء ظهورهم و اشتروا به ثمنا قلیلا فبئس ما یشترون». و چون خدا پیمان گرفت از آنان که کتاب به آنها داده شد، که حقایق کتاب آسمانی را برای مردم بیان کنید و کتمان نکنید، پس آنان عهد خدا را پشت سر انداخته، آیات الاهی را بهبهائی اندک فروختند و چه بد معامله کردند. آنگاه ابن کثیر میگوید: که بر ماست که از این انذارها بخود آئیم و به آنچه خداوند فرمان داده است روی آوریم، و در شناخت، شناساندن و نشر معارف آن، سختکوشی را پیشه سازیم. بدینسان ابن کثیر، ضرورت نشر معارف قرآن و لزوم تفسیر آن را، که مسؤولیتی است بزرگ بر دوش عالمان و متفکران اسلامی، بعنوان انگیزه خود در نگارش تفسیر معرفی میکند. شیوه تفسیر ابن کثیر _تقریبا_ همان شیوه تفسیر طبری است. او ابتدا آیه یا آیاتی را میآورد و طبق اخبار و آثار وارد، آنها را تفسیر میکند و به قرائت و مسائل لغوی و ادبی میپردازد و اگر شبههای باشد، آن را به صورت سوال مطرح میسازد و بر وفق روایات سلف بدان پاسخ میدهد و در صورت تعارض و اختلاف اقوال به جرح و تعدیل آنها پرداخته، وجه ارجح را بیان میکند. ویژگی این تفسیر آن است که در آن، بر خلاف تفسیر طبری به بررسی سند توجه کامل شده و یک یک سندها مورد ارزیابی قرار گرفته و صحیح و ضعیف و حسن و غریب مشخص گردیده است؛ که از توانایی فراوان مفسر در این خصوص حکایت میکند و علاوه بر زدودن غبار اسرائیلیات از چهر تفسیر که بدان اشاره شد، بر ارزش این تفسیر نیز میافزاید؛ (بدین سبب درباره این تفسیر نیز _مانند تفسیر طبری_ سخن به درازا کشید) بدین جهت این تفسیر اعتبار خاصی نزد همگان یافته است. ابن کثیر، پس از آنچه که به عنوان انگیزه نگارش تفسیرش یاد شد سئوالی مطرح میکند، که اگر بپرسند نیکوترین روش تفسیری کدام است؟! «جواب این است که صحیحترین و استوارترین روش تفسیری آن است که آیات به آیات قرآن تفسیر شود، چون اجمال برخی از آیات در مواضع دیگر به تفصیل تبیین شده است. و اگر با این روش ره بجائی نسپردی و در تفسیر آیات ناتوان گشتی برای تبیین آیات به سنت مراجعه کن، که سنت، مبین و شارح قرآن است. اما اگر در راه تبیین قرآن، در قرآن و سنت چیزی نیافتی که چراغ راه شود به اقوال صحابه مراجعه کن، چون آنان در جو نزول آیات بودهاند و از قرائن و چگونگیهای عرضه آیات آگاهند». ابن کثیر، در استحکام آنچه گفته به آیات و روایاتی استناد کرده است، و در ادامه آن به چگونگی اقوال تابعیان در تفسیر پرداخته و مآلا معتقد شده است گفتار تابعیان در صورتی حجت خواهد بود که مخالف نداشته باشد، و بالاخره پس از اشارهای به جایگاه لغت عرب به تفسیر به رای پرداخته و از تفسیر قرآن به مجرد رای با نکوهش یاد کرده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
المجلد الخامس من تفسیر القرآن العظیم (مخطوط)
نویسنده:
ابوالفداء عمادالدین إسماعيل بن زین الدین عمر بن كثير البصروی الشافعی
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (تحقیق: الترکی) - الجزء الاول (الفاتحة - 141 البقرة)
نویسنده:
جلال الدین السيوطي; المحقق: عبد الله بن عبد المحسن التركي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: مرکز هجر للدراسات والبحوث العربیة والاسلامیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران روایی
,
مفسران قرن دهم
,
مفسران قرن نهم
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
الدر المنثور: جلال الدین ابوالفضل، عبدالرحمان بن ابی بکر بن محمد سیوطی (متوفای 911)؛ اصل او از خانواده ای بود که در شهر اسیوط (شهری در صعید علیای مصر) می زیستند. گفته اند: در اصل فارس بوده و در بغداد سکونت داشته اند و سپس به مصر مهاجرت کرده اند. جلال الدین سیوطی از کودکی نبوغ خود را در حفظ و تحصیل علم نشان داد. وی در سن هشت سالگی آموختن قرآن را به پایان رسانید. استادان و شاگردان او بیشمارند. او بیش از پانصد تألیف دارد که از لحاظ تنوع و گستردگی کم نظیر است. خود چنین می گوید: دویست هزار حدیث از بردارم و اگر بیشتر می یافتم بر آن می افزودم. وی آگاه ترین مرد زمان خویش به حدیث شناسی و شناخت ابعاد آن - متناً و سنداً - به شمار می رفت. تألیفات او از هر نظر ارزشمند، مفید و مورد توجه همگان بوده است. او کوششهای متقدمین را در رشته های مختلف حدیث و تفسیر و علوم قرآنی به سبک جالبی گرد آورده و متون بسیاری را که در دسترس نبوده، یکجا در اختیار دانشدوستان قرار داده است و می توان گفت کتب وی - بویژه در تفسیر و علوم قرآنی - دایرةالمعارفی قرآنی به شمار می رود و مراجعه کننده را تا حدود زیادی بی نیاز می سازد. سیوطی، همانند علامه مجلسی و فیض کاشانی و سید عبدالله شبر، کاری گسترده و فراگیر انجام داده است. وی نخست بر اساس نقل روایات از سلف و با اسانید متصل، تفسیری به نام ترجمان القرآن نوشت؛ سپس به اختصار و نیز حذف اسانید آن پرداخت و تنها به ذکر صاحب کتاب مرجع اکتفا نمود. تفسیر الدر المنثور نتیجه همین کار است و نامی است کاملا متناسب؛ زیرا روایات منقول در ذیل هر آیه، بدون نظم و دسته بندی و اظهار نظر یا جرح و تعدیل است و مانند گوهرهایی از هم پاشیده، در این تفسیر پخش گردیده است؛ و همان وصفی که سعدالدین تفتازانی درباره کتابهای شیخ عبدالقاهر جرجانی کرده است: کأنها عقد قد انفصم فتناثرت لئالیه(548) درباره این تفسیر نیز صادق است. این تفسیر، انباشته از آثار قدماست و برای مراجعه کنندگان، منبع سرشاری به شمار می آید. دو نکته قابل توجه؛ درباره این تفسیر باید به دو نکته - یکی مثبت و دیگری منفی - توجه داشت: نکته مثبت آنکه، مؤلف محترم بدون هیچ گرایشی انحرافی، به جمع آوری این آثار همت گماشته و با خلوص نیت، تا آنجا که توانسته است از منابع معتبر به نقل احادیث و نیز آراء و اقوال پیشینیان پرداخته است، بدون آنکه گرایش خاصی او را به این کار واداشته باشد یا خواسته باشد اعمال غرض کند؛ بنابراین، مراجعه کنندگان با خاطری آسوده به این منبع سرشار از گوهرهای تابناک، مراجعه می کنند و هر یک، گوهر مطلوب خود را به دست می آورد. اما نکته منفی: مؤلف در این گردآوری کاری غیر محققانه کرده است و آن، جمع متون قریب المعنی و انتخاب یک لفظ برای آنها - در روایتهای متعدد الاسناد - است؛ یعنی روایتهایی را که از حیث معنا به هم نزدیکند ولی اندکی اختلاف لفظ دارند، با ذکر سندهای متعدد یکجا و با انتخاب یک لفظ یا عبارتی بر گرفته از محصل مجموع روایات، برای آنها نقل می کند. مراجعه کننده گمان می برد که همه آن متن، مورد اتفاق همه روایت کنندگان ذکر شده است؛ در صورتی که بیشتر اوقات چنین نیست و روایات، در لفظ و عبارت - گرچه اندک - با هم اختلاف دارند و چه بسا برای محقق، همین اختلافهای اندک، در نحوه استنباط و رسیدن به هدف مطلوب مؤثر باشد ولی با روش اتخاذ شده مایه گمراهی گردد. لذا توصیه می کنیم، مراجعه کنندگان که با هدف تحقیق، به سراغ چنین روایاتی می روند - که متأسفانه در این تفسیر شیوه غالب به خود گرفته است - تنها به متن موجود بسنده نکنند و به منابع اصل آن که معمولا ذکر شده است نیز مراجعه کنند. برای نمونه به این مورد توجه کنید: سیوطی، در ذیل آیه یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاة و أنتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون(549) روایتی را از منابع متعدد بدین گونه آورده است: أخرج عند بن حمید و أبو داوود و الترمذی - وحسنه - والنسائی و ابن جریر و ابن المنذر و ابن ابی حاتم و النحاس و الحکام - وصححه - عن علی بن أبی طالب (علیه السلام) قال: صنع لنا عبدالرحمان بن عوف طعاما فدعانا وسقانا من الخمر. فأخذت الخمر منا و حضرت الصلاة فقدمونی فقرأت: قل یا أیها الکافرون لا أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. فأنزل الله هذه الایة.(550) سیوطی این متن را از کسان بسیاری نقل کرده است؛ از جمله از حاکم نیشابوری؛ و گفته است که حاکم آن را صحیح السند هم شمرده است، درست مخالف متن مذکور است. حاکم از طریق عطاء بن سائب از ابو عبدالرحمان سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: مردی از انصار مردم را دعوت کرد. هنگام نماز، یک نفر که مست بود به نماز ایستاد و این سوره (سوره کافرون) را نتوانست بخوبی بخواند؛ آنگاه آیه یاد شده نازل گردید. حاکم اضافه می کند: در این حدیث فوائد بسیاری است؛ از جمله، نادرستی قول خوارج که مستی و قرائت ناروا را به علی (علیه السلام) که خداوند او را از این تهمت مبرا ساخته است نسبت می دهند. و این حدیث صحیح السند و قابل اعتماد است.(551) شخص دیگری نیز که متن مذکور از او نقل شده است، ابن ابی حاتم است که وی نیز مانند حاکم بر خلاف نقل سیوطی روایت کرده است: او از طریق عطاء از سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: در مهمانی ای که عبدالرحمان بن عوف ترتیب داده بود، فلانی را به نماز ایستانیدند و او از سر مستی، در نماز چنین خواند: قل یا أیها الکافرون أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. آنگاه آیه نازل شد.(552) ملاحظه می شود که متن مذکور با روایتی که حاکم آن را صحیح دانسته کاملا در تضاد است و با روایت ابن ابی حاتم نیز مخالفت دارد(553) و حتی با روایت طبری نیز اندک اختلافی دارد.(554) تنها با روایت ترمذی موافق است.(555) این کار، چه از روی عمد انجام گرفته باشد و چه از روی سهو، خلاف امانت در نقل است. این گونه غفلت ها در تفسیر الدر المنثور فراوان است که نباید از دید محققان پوشیده بماند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسیر الدر المنثور فی التفسیر المأثور - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة 252)
نویسنده:
عبدالرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالفکر,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران روایی
,
مفسران قرن دهم
,
مفسران قرن نهم
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر مأثور
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر روایی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی اهل سنت ,
کتب تفسیر روائی ,
چکیده :
الدر المنثور: جلال الدین ابوالفضل، عبدالرحمان بن ابی بکر بن محمد سیوطی (متوفای 911)؛ اصل او از خانواده ای بود که در شهر اسیوط (شهری در صعید علیای مصر) می زیستند. گفته اند: در اصل فارس بوده و در بغداد سکونت داشته اند و سپس به مصر مهاجرت کرده اند. جلال الدین سیوطی از کودکی نبوغ خود را در حفظ و تحصیل علم نشان داد. وی در سن هشت سالگی آموختن قرآن را به پایان رسانید. استادان و شاگردان او بیشمارند. او بیش از پانصد تألیف دارد که از لحاظ تنوع و گستردگی کم نظیر است. خود چنین می گوید: دویست هزار حدیث از بردارم و اگر بیشتر می یافتم بر آن می افزودم. وی آگاه ترین مرد زمان خویش به حدیث شناسی و شناخت ابعاد آن - متناً و سنداً - به شمار می رفت. تألیفات او از هر نظر ارزشمند، مفید و مورد توجه همگان بوده است. او کوششهای متقدمین را در رشته های مختلف حدیث و تفسیر و علوم قرآنی به سبک جالبی گرد آورده و متون بسیاری را که در دسترس نبوده، یکجا در اختیار دانشدوستان قرار داده است و می توان گفت کتب وی - بویژه در تفسیر و علوم قرآنی - دایرةالمعارفی قرآنی به شمار می رود و مراجعه کننده را تا حدود زیادی بی نیاز می سازد. سیوطی، همانند علامه مجلسی و فیض کاشانی و سید عبدالله شبر، کاری گسترده و فراگیر انجام داده است. وی نخست بر اساس نقل روایات از سلف و با اسانید متصل، تفسیری به نام ترجمان القرآن نوشت؛ سپس به اختصار و نیز حذف اسانید آن پرداخت و تنها به ذکر صاحب کتاب مرجع اکتفا نمود. تفسیر الدر المنثور نتیجه همین کار است و نامی است کاملا متناسب؛ زیرا روایات منقول در ذیل هر آیه، بدون نظم و دسته بندی و اظهار نظر یا جرح و تعدیل است و مانند گوهرهایی از هم پاشیده، در این تفسیر پخش گردیده است؛ و همان وصفی که سعدالدین تفتازانی درباره کتابهای شیخ عبدالقاهر جرجانی کرده است: کأنها عقد قد انفصم فتناثرت لئالیه(548) درباره این تفسیر نیز صادق است. این تفسیر، انباشته از آثار قدماست و برای مراجعه کنندگان، منبع سرشاری به شمار می آید. دو نکته قابل توجه؛ درباره این تفسیر باید به دو نکته - یکی مثبت و دیگری منفی - توجه داشت: نکته مثبت آنکه، مؤلف محترم بدون هیچ گرایشی انحرافی، به جمع آوری این آثار همت گماشته و با خلوص نیت، تا آنجا که توانسته است از منابع معتبر به نقل احادیث و نیز آراء و اقوال پیشینیان پرداخته است، بدون آنکه گرایش خاصی او را به این کار واداشته باشد یا خواسته باشد اعمال غرض کند؛ بنابراین، مراجعه کنندگان با خاطری آسوده به این منبع سرشار از گوهرهای تابناک، مراجعه می کنند و هر یک، گوهر مطلوب خود را به دست می آورد. اما نکته منفی: مؤلف در این گردآوری کاری غیر محققانه کرده است و آن، جمع متون قریب المعنی و انتخاب یک لفظ برای آنها - در روایتهای متعدد الاسناد - است؛ یعنی روایتهایی را که از حیث معنا به هم نزدیکند ولی اندکی اختلاف لفظ دارند، با ذکر سندهای متعدد یکجا و با انتخاب یک لفظ یا عبارتی بر گرفته از محصل مجموع روایات، برای آنها نقل می کند. مراجعه کننده گمان می برد که همه آن متن، مورد اتفاق همه روایت کنندگان ذکر شده است؛ در صورتی که بیشتر اوقات چنین نیست و روایات، در لفظ و عبارت - گرچه اندک - با هم اختلاف دارند و چه بسا برای محقق، همین اختلافهای اندک، در نحوه استنباط و رسیدن به هدف مطلوب مؤثر باشد ولی با روش اتخاذ شده مایه گمراهی گردد. لذا توصیه می کنیم، مراجعه کنندگان که با هدف تحقیق، به سراغ چنین روایاتی می روند - که متأسفانه در این تفسیر شیوه غالب به خود گرفته است - تنها به متن موجود بسنده نکنند و به منابع اصل آن که معمولا ذکر شده است نیز مراجعه کنند. برای نمونه به این مورد توجه کنید: سیوطی، در ذیل آیه یا أیها الذین آمنوا لا تقربوا الصلاة و أنتم سکاری حتی تعلموا ما تقولون(549) روایتی را از منابع متعدد بدین گونه آورده است: أخرج عند بن حمید و أبو داوود و الترمذی - وحسنه - والنسائی و ابن جریر و ابن المنذر و ابن ابی حاتم و النحاس و الحکام - وصححه - عن علی بن أبی طالب (علیه السلام) قال: صنع لنا عبدالرحمان بن عوف طعاما فدعانا وسقانا من الخمر. فأخذت الخمر منا و حضرت الصلاة فقدمونی فقرأت: قل یا أیها الکافرون لا أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. فأنزل الله هذه الایة.(550) سیوطی این متن را از کسان بسیاری نقل کرده است؛ از جمله از حاکم نیشابوری؛ و گفته است که حاکم آن را صحیح السند هم شمرده است، درست مخالف متن مذکور است. حاکم از طریق عطاء بن سائب از ابو عبدالرحمان سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: مردی از انصار مردم را دعوت کرد. هنگام نماز، یک نفر که مست بود به نماز ایستاد و این سوره (سوره کافرون) را نتوانست بخوبی بخواند؛ آنگاه آیه یاد شده نازل گردید. حاکم اضافه می کند: در این حدیث فوائد بسیاری است؛ از جمله، نادرستی قول خوارج که مستی و قرائت ناروا را به علی (علیه السلام) که خداوند او را از این تهمت مبرا ساخته است نسبت می دهند. و این حدیث صحیح السند و قابل اعتماد است.(551) شخص دیگری نیز که متن مذکور از او نقل شده است، ابن ابی حاتم است که وی نیز مانند حاکم بر خلاف نقل سیوطی روایت کرده است: او از طریق عطاء از سلمی روایت می کند که علی (علیه السلام) فرمود: در مهمانی ای که عبدالرحمان بن عوف ترتیب داده بود، فلانی را به نماز ایستانیدند و او از سر مستی، در نماز چنین خواند: قل یا أیها الکافرون أعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون. آنگاه آیه نازل شد.(552) ملاحظه می شود که متن مذکور با روایتی که حاکم آن را صحیح دانسته کاملا در تضاد است و با روایت ابن ابی حاتم نیز مخالفت دارد(553) و حتی با روایت طبری نیز اندک اختلافی دارد.(554) تنها با روایت ترمذی موافق است.(555) این کار، چه از روی عمد انجام گرفته باشد و چه از روی سهو، خلاف امانت در نقل است. این گونه غفلت ها در تفسیر الدر المنثور فراوان است که نباید از دید محققان پوشیده بماند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
تعداد رکورد ها : 2280
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید