جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1081
انسان‌شناسی از منظر سهروردی
نویسنده:
علیرضا مرادی گروسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان‌شناسی سهروردی رابطه عمیقی با هستی‌شناسی وی دارد بنابراین:اولاً:سهروردی عالم را فیض الهی می‌داند و مبدأ فیضان موجودات را علم اومعرفی می‌کند.خدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می‌کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره‌اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:‌‌انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می‌دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می‌کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می‌داند که به عنوان جانشین خدا در زمین مطرح شده‌است. پس بایددر راه تهذیب نفس خود بکوشد و در راه سیر وسلوک گام بردارد تا از اشراق نورالانوار برخوردار گردد.وی شناخت انسان را مقدمه‌ی شناخت نورالانوار می‌داند.ثالثاً:معتقد است در مرکز هر نفس یک نور اسفهبدی وجود دارد که فعالیت‌های او را رهبری می‌کند و همه انواع بشری روهم رفته تحت رهبری جبرئیل قرار دارند که رب‌النوع انسانی نامیده می‌شود.رابعاً: نفس وتهذیب آن را شرط لازم در شناخت شهودی نور الانوار و رستگاری می دخدا موجودات را با اضافه اشراقی موجود می‌کندوتمام علل و عوامل جهان ، معلول انوار مدبره‌اندکه در نهایت همه اشراقی از نورالانوارند.ثانیاً:‌‌انسان را در پرتو اشراق نورالانوار مورد بررسی قرار می‌دهد و به راه و روش این تقرب جستن انسان بسیار تأکید می‌کند وانسان رادر بالاترین جایگاه بین موجودات، تنها موجودی می‌داند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسان‌شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می‌رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی اند. بدین ترتیب مقصدو هدف انسان‌شناسی شیخ در مجموع به سوی تطهیر نفس و توجه آن برای وصول به انوار عالیه در نهایت نور الانوار پیش می‌رود و چون تن مانع تحقق این هدف است ،گریز از آن برای رهایی و آزادی تا وصول به هدف لازم است.خامساً:سهروردی رابطه نفس و بدن را یک امر اضافی و ضعیف‌ترین امر قلمداد کرده و می‌گوید: با مرگ و فساد بدن، تنها رابطه مزبور از بین می‌رود، امّا خود نفس برای همیشه باقی است.
جایگاه خدا در انسان‌شناسی ملاصدرا
نویسنده:
محرم رحیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند و تصوری که در حکمت متعالیه از او وجود دارد، مهم‌ترین نقش را در انسان‌شناسی ملاصدرا ایفا می کند. از نظر ملاصدرا تمامی کائنات جلوه‌های مختلف خداوند هستند و انسان، کامل‌ترین جلو? اوست که در آیات قرآنی به خلیف? الهی و امانت‌دار خداوند توصیف شده است. خداوند در حکمت متعالیه نه به‌عنوان خدایی که در رأس آفرینش قرار دارد و با واسطه با انسان مرتبط است؛ بلکه خدایی است که بنا بر آیه « نَحْنُ‏ أَقْرَبُ‏ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ (ق / 16)» از آدمی به خودش نزدیک‌تر است. مبانی اصلی ملاصدرا در انسان‌شناسی، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود (و در نظر نهایی وی وحدت شخصی وجود)، ربط محض بودن معلول نسبت به علّت و حرکت جوهری است. در بستر حرکت جوهری نفس انسانی مراتبی از ماده، مثال و عقل را دارا گشته و به مقام فوق عقل دست می‌یابد. داشتن مراتب گوناگون، خدشه‌ای بر وحدت نفس وارد نمی‌سازد همانطور که خداوند هم دارای جلوه‌هایی از عقل، مثال و ماده بوده؛ ولی این منافی با وحدت او نیست. وحدت خداوند، وحدت حقّه است و انسان نیز وحدتی ظل وحدت حقّ? خداوند دارد. تناظر خداوند و انسان به این مسئله ختم نمی‌شود: در نگرش صدرایی همانطور که خداوند خالق و مبدع هستی است، انسان نیز به‌عنوان خلیفه و جانشین وی دارای این ویژگی است؛ یعنی با قو? تخیل خود وجودات ذهنی را در سرزمین خیال خود می‌آفریند، تفاوت تنها در این است که ابداع خداوند در قلمرو خارج است و ابداع تخیل در قلمرو ذهن.
سرشت انسان نیکی یا بدی
نویسنده:
اسدالله احسانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان نامه سعی شده تا درباره موضوع مهم و اساسی سرشت انسان بحث و بررسی صورت گیرد و اینکه سرشت و فطرت انسان چگونه است؟ نیک یا بد؟ خیر یا شر؟؛ پیرامون این مسئله، مباحثی در شش فصل ارائه شده است که در فصل اول انسان شناسی و بیان هدف از انسان شناسی تبیین شده و اینکه ما چه تعریفی از آن داریم. در فصل دوم، نوع نگاه متفکران و مکاتب غربی نسبت به انسان بررسی شده است، که در مجموع به این نتیجه می رسیم که در مکاتب غربی نگاه واحد و منسجمی درباره انسان وجود ندارد. در فصل سوم، انسان از دیدگاه متکلمان و فلاسفه اسلامی مورد کنکاش و بحث قرار گرفته است، و دیدگاه علمای مختلف آورده شده که منظور از انسان چیست؟، در فصل چهارم، انسان از دیدگاه قرآن و بررسی آیات قرآن پیرامون انسان آورده شده، در فصل پنجمُ، ابتداء بحث طبیعت مشترک مطرح شده و اینکه تمام انسانها دارای طبیعت مشترک می باشند و بعد مسأله شر مورد بحث قرار گرفته و بلاخره در فصل ششم، بعنوان حسن ختام، اینکه هیچ کار خداوند بیهوده نیست، از جمله خلقت انسان، و بعد هدف از خلقت انسان از دیدگاه قرآن آورده شده است.
بررسی مبانی انسان‌شناختی تعلیم و تربیت از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
نرجس سلحشور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه در نظر دارد از منظر انسانشناسی نهج البلاغه نقبی به تعلیم و تربیت نهج البلاغه بزند به این معنا که تعلیم تربیت مبتنی بر دو بحث مهم انسانشناسی است: وضع موجود انسان وضع مطلوب است. تعلیم و تربیت موفق تعلیم و تربیتی است که تصویر مطابق با واقع ای از وضع موجود انسان و همچنین تصور روشنی از وضع مطلوب انسان داشته باشد.حال نقش تعلیم و تربیت چیست؟ به نظر برخی از فلاسفه، تعلیم و تربیت ابزار و وسیله ای است که انسان را از وضع موجود به وضع مطلوب می رساند. با توجه به این مبانی نظری ای که اتخاذ کردیم وضع موجود انسان از منظر نهج البلاغه دارای سه مولفه ی اساسی است:‌الف) انسان طوری ساخته شده است که بالطبع تمایل به بدی دارد و با کراهت خوبی را انجام می دهد. ب) انسان موجودی تنهاست، و تنهایی یک ویژگی اجتناب ناپذیر انسان است و تنهایی به این معنا که آثار و نتایج افعال آدمی فقط بر دوش خود اوست نه بر دوش دیگری ج)‌نیت آدمی است که خوبی و بدی افعال آدمی را تعیین می کند. یعنی همان نظریه ی فضیلت گرایی در فلسفه ی اخلاق.وضع مطلوب انسان از منظر نهج البلاغه در یک مولفه ی بسیار مهم خلاصه می شود:‌عبودیت خدا، این عبودیت خدا اگر به درستی صورت بگیرد، با خود سه مطلوب مهم دیگر به همراه می آورد: الف) مطلوب های روانشناختی : یعنی عبودیت خدا با خود شادی، آرامش، امید به همراه می آورد.ب) مطلوب های اخلاقی: یعنی عبودیت خدا ضامن اخلاقی زیستن ماست، بدون خدا همه چیز مجاز می شود. خداست که تضمینی است برای اخلاقی زیستن ما. ج) مطلوب ارزشمندی زندگی: خدا و بندگی او به زندگی انسان معنا می بخشد، یعنی به زندگی انسان هدف و ارزش می بخشد.حال تعلیم و تربیت از منظر نهج البلاغه باید انسان را از این وضع موجود به وضع مطلوب برساند. و اینکه این تعلیم و تربیت چگونه باید باشد خود پایان نامه ی دیگری را می طلبد.
آیا تکامل انسان جز از مجرای اختیار و اعمال اختیاری به دست نمی آید؟
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
سوال مطرح شده در مورد ضرورت اختیار در تکامل انسان، بیش از آن که سوالی فلسفی باشد که مستلزم پاسخی فلسفی است، شبهه ای است کلامی که با دیدگاهی متأثر از مباحث کلامی مطرح شده است. ولی اگر با دیدگاهی فلسفی به ژرفای این بحث بپردازیم باید در مورد مباحث تکام بیشتر ...
فلسفه آزادی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
محمدعلی نعمت اللهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اما آنچه در این نوشتار به دنبال طرح آن هستیم، صورت اجمالی آن را به نحو مختصر چنین می‌دانیم: - آزادی یک واقعیت و یک حقیقت است . - آزادی یک صفت و عنوان تحصیلی برای انسان است یعنی اینکه انسان چنان است که می‌تواند آزاد باشد، آزادی چیزی نیست که کسی به انسانها بدهد بلکه راه درست تحصیل آن در زمینه فردی و اجتماعی این است که زمینه و موجبات حصول آن بوسیله اخلاق و تربیت فردی و ساختار قانونی و سیاسی اخلاقی حکومت و دولت با مدیریتعلمی و عدالت اجتماعی فراهم باشد. - آزادی "زمینه" و "محصول" ارزشها و فضائل اخلاقی است زیرا اگر انسان کرامت و آزادی خود را از دست بدهد در قبال کرامت از دست رفته خویش هر چه بدست آورد زیان کرده است . - نسبت فرد و اجتماع نسبت مظروف و ظرف است و ممکن نیست در یک ظرف آلوده که پر از فساد و آفت و حق‌کشی است مظروف آن (افراد انسان) سالم بماند. بنابراین عدالت اجتماعی اصل مهمی استکه آزادی را حاوی و شامل است پس آزادی درونی و اخلاقی منهای آزادی و عدالتاجتماعی مانع رشد و سعادت فرد و اجتماع است . - در تعریف ماهیت آزادی و اهداف و مبانی آن در هر مکتب باید چهار اصل زیربنایی مهم را ملحوظ کنیم که عبارتند از : هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی، اخلاق و ارزشهای انسانی، لذا قبل از اینکه آزادی یک مقوله سیاسی اجتماعی باشد مقوله‌ای است که در زمینه انسان‌شناسی و نوع تعریف از انسان مورد بحث قرار می‌گیرد. و آزادی سیاسی اجتماعی میوه‌ای است که از ریشه و زمینه آن چهار اصل مذکور حاصل می‌شود. - آزادی با دو عنصر "ایمان" و "عقل" ارتباط زنده و حیاتی دارد که در صورت جاری بودن دو عنصر ایمان و عقل در زندگی انسان هم به آزادی درونی می‌رسیم و به آزادیهای بیرونی و دوری از اسارت و بندگی. - آزادی کامل و آرمانی در زبان هنجارهای دینی با تعابیر "فالح"، "تقوی" و "کرامت انسان" بیان شده است . - اصل بسیار مهم سیاسی اجتماعی و تربیتی دینی "امر به معروف و نهی از منکر و تواصی به حق و صبر" اگر با زمینه‌سازی درست تعلیم کتاب و حکمت به حاکم و مردم در حیات اجتماعی جاری باشد موجب آزادی واقعی دینی در حکومت اسلامی است . - طالبان آزادی واقعی و حاکمان آزادی‌بخش که نسبت به آزادی اهتمام دارند ساختار سیاسی اخلاقی حکومت و مجاری امور را به گونه‌ای تنظیم می‌کنند که "خواست و نیاز و اندیشه مردم" مورد شناخت قرار گیرد. و در مسیر درست حرکتکند و این از طریق بیان آزاد فکر میسر است . لذا آزادی شعار انسانهای متواضع و محتاج است که خود را فوق حق و اخلاق و قضاوت عمومی و تعدیل و تصحیح نمی‌بینند. - با ملاحظه چهار مبنای اساسی تعریف آزادی دینی که عبارتند از: هستی‌شناسی دینی، انسان‌شناسی دینی، اخلاق و ارشهای انسانی در دین و معرفت‌شناسی سه اصل مهم به عنوان مبادی و اصول موجبه آزادی در اسلام مطرح است که عبارتند از: "اصل ولایت - اصل عبودیت - اصل عدالت . اصل ولایت شاخص نحوه ارتباط انسان با خداوند است که مطابق و ملازم با حریت است ، اصل عدالت (عدالت اجتماعی) شاخص ارتباط انسان با جامعه در قالب قانون و حق است که حاوی و شامل آزادی است .
بررسی و مقایسه‌ی تجلی و نزول حق در عالم محسوسات از دیدگاه ابن عربی و مسیحیت
نویسنده:
صغری کوهساری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین نظریه های تبیین نظام هستی در عرفان اسلامی بویژه در عرفان ابن عربی، نظریه ی تجلی است. وی برای تحلیل کثرات در عرفان خود، نظام تجلی را پیش می کشد، کثرات در این نظام، تجلیات و مظاهر حق اند و تجلی، خروج مطلق از مقام اطلاق خود و تلبس به تقید و تعین. پس در نظام تجلی، عالم و کثرات عبارت اند از جلوه ی همان ذات مقید شده. وی برای تبیین کثرات از وجودی واحد، بحث اسماء الهی را پیش می کشد و اسماء را با توجه به کثرت آن ها بیان گر صدور کثرت از وحدت و ظهور واحد به صورت کثیر می داند و بر این باور است که کثرت چیزی جز اسماء الهی نیست. مشابه همین نظریه در دین مسیحیت با عنوان نزول و تجسد حق در شخص عیسی(ع) و جسم مادی وی مطرح می شود، یعنی عیسی(ع) به عنوان تجلی تام حق مطلق، به صورت بشر در این عالم نمود پیدا کرده و ظهور حق در عالم محسوسات به شمار می رود، به عبارتی عیسی(ع) تجسم و تجسد خدای نادیده می باشد. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا علاوه برپرداختن به مفهوم تجلی در دو دیدگاه متفاوت(ابن عربی و مسیحیت) به بررسی شباهت ها وتفاوت های این دو دیدگاه از نظر خداشناسی، جهان شناسی و انسان شناسی بپردازیم. لذا اشاره به چگونگی تجلی و نزول و حضور حق در عالم و بیان مفاهیمی چون، انسان کامل به عنوان نقطه ی کمال این تجلی و حقیقت محمدیه و حقیقت عیسوی و مراتب مختلف هستی در دو نظام عرفانی ابن عربی و مسیحیت را ضروری دانسته و به بیان شباهت ها و تفاوت های هر دو پرداخته ایم.
  • تعداد رکورد ها : 1081