جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 161
چگونگی کاربستِ فلسفه ی فردریش نیچه در نمایش‌نامه‌هایِ فردریش دورنمات
نویسنده:
سهند خیرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این رساله به بررسیِ چگونگیِ استفاده‌ی فردریش دورنمات از بیانِ فلسفیِ فردریش نیچه است. در این رساله بررسی می‌شود که دورنمات به چه شکل توانسته است از آراء سختِ فلسفیِ نیچه به ساده سازیِ زبانِ نمایشی برسد. به منظور اثبات این مهم، پنج نمایش‌نامه از مهم‌ترین آثارِدورنمات انتخاب شده و بر روی آن‌ها نسبت به آثارِ نیچه بحث می‌شود. استفاده از فلسفه در متونِ نمایشیِ ایرانی، بسیار ضعیف است؛ زیرا تکنیکِ این امر کشف نگردیده است.
اخلاق و هنر در تفکر نیچه
نویسنده:
میثم یزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درآمد نسبت بین اخلاق و هنر از آغاز اندیشه فلسفی موردنظر فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. گاه این دو با هم پیوند خورده و ممزوج می شدند (دوره باستان و مسیحی )، گاه هنر و زیبایی واسطه بین اخلاق و معرفت بوده (کانت) ، گاه هنر برتر از اخلاق و گاه اخلاق مهم تر از هنر شده است . در برخی دوره ها نیز هر کدام از این مفاهیم خود محور می شدند تا جایی که در دوره ای هنر برای هنر شعار اندیشه های زیبایی محور گشت. نیچه به عنوان فیلسوف ناقد فرهنگ ، مدرنیته و اندیشه های باستانی در حوزه های اخلاق و هنر، فردی کلیدی برای درک جریان های هنری و زیبایی شناسی پس از خود می باشد. لذا بررسی اندیشه های او در نسبت بین اخلاق و هنر می تواند راهگشای درک جریان های هنری و زیبایی مدرن باشد. هدف اصلی این تحقیق در واقع درک نسبت بین اخلاق و هنر در اندیشه نیچه می باشد . فرضیه این پژوهش مبتنی بر گزاره ذیل است:نیچه در فلسفه خود هنر را جایگزین اخلاق می کند.سوالات کلیدی این تحقیق عبارتند از: (1) نقد نیچه بر اخلاق افلاطونی، مسیحیو مدرن چه نسبتی با دیدگاه اودر مورد هنر دارد؟ (2) رابطه بین نیست انگاری، هنر و اخلاق در اندیشه نیچه چیست؟(3) چه نسبتی بین هنر ، اخلاق و حقیقت در نظر نیچه برقرار است؟ پاسخ این سوالات در فصل سوم به تفصیل بررسی خواهد شد و سپس در فصل جمع بندی با عنایت به مسائل، مفاهیم، رویکردها و مکاتب مطرح شدهنتیجه پژوهش و نسبت بین اخلاق و هنر در اندیشه نیچه ارائه خواهد شد. روش تحقیق روش تحقیق این پایان نامه به صورت مطالعه منابع کتابخانه ای و تحلیلی بوده است. با فیش برداری از منابع مطالعاتی ، داده های اولیه تحقیق بدست آمد. با توجه به موضوع، فیش ها دسته بندی و مورد تحلیل قرار گرفت. ابتدا کلیات و مبانی تحقیق که همانا مبانی ارزش شناسی است تحلیل شد، سپس مبانی اندیشه ای پیش از نیچه که وی منتقد آنها بوده و همچنین اندیشه هایی که او از آنها متاثر گشته مورد معرفی و بررسی قرار گرفت. قسمت اعظم تحقیقات و مطالعات به خود آثار نیچه می پردازد و سعی بر آن شد تا از خلال مطالب پراکنده نیچه در ارتباط با موضوع تحقیق سیری منطقی و چیدمانی قابل استدلال صورت پذیرد. در بخش بعدی تحقیق به بررسی چند مورد بارز از تاثیر نیچه بر اندیشه زیبایی شناسی و همچنین مکاتب هنری پس از وی پرداخته شد و در نهایت با ارزیابی، تحلیل و تطبیق و نقد مبانی، رویکردهای پیشین و خود نیچه نتیجه گیری ها صورت پذیرفت. جهت درک بهتر و تفسیر فلسفی از نیچه و رویکردهایش سعی بر آن شد که از مهمترین و مستدل ترین منابع تفسیر و توضیح اندیشه های نیچه بهره گرفته شود. آثار فیلسوفان مطرحی همچون هایدگر، یاسپرس و کاپلستون اصلی ترین منابع تفسیری و تحلیلی رویکردهای فلسفی، زیبایی شناختی و اخلاقی نیچه در این پژوهش بوده اند. البته از منابع دیگری چون کتاب های پژوهشگرانی همچون استرن، شولته، هیل، شلکنز، رایدلی، کمال و دکتر صانعی نیز در این تحقیق استفاده شده است. جهت بهره گیری از واژگان معیار فلسفی در ترجمه هایی که از منابع انگلیسی صورت گرفته، از فرهنگ واژگان فلسفه و علوم اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بهره گیری شده است. درنهایت باید گفت که شیوه تحقیق و ارائه این پایان نامه به نوعی، تحلیلی و استدلالی بوده است و سعی بر آن شده تا از مقدمات و مفروضات بنیادینی که بدان ها در فصول نخستین پرداخته شده به طور مطلوب در فصولی که به تحلیل و نتیجه گیری رویکرد نیچه به هنر، اخلاق و زیبایی پرداخته می شود استفاده شود. طرح کلی در بخش نخست از پایان نامه تبیین مبانی و تعاریفو همچنین چگونگی رابطه بین هنر و اخلاق مطرح شده است. سپس از منظر ارزش شناسی (Axiology) مدخلی به بحث باز کرده و با بررسی ارزش شناسی اخلاقی که خود شامل ماهیت داوری اخلاقی و سپس مکاتب اخلاقی است وارد ارزش شناسی هنری شده و رویکردهای متعدد ارزشی به هنر را مورد سنجش قرار می دهیم. همچنین مبانی ارزش و و زیبایی شناسی در این بخش مورد مطالعه قرار گرفته است. در بخش دوم به بررسی نسبت بین اخلاق وهنر در تفکر پیش از نیچه ازدوران باستان(افلاطون و ارسطو) تا دوران ایده آلیسم پیش از نیچه؛ یعنی کانتهگل و شوپنهاور می پردازیم. در این فصل رویکرد تاریخی و تحلیلی را پیش خواهیم گرفت و سیر تحول و تطور رویکردهای اخلاقی به هنر و رویکردهای جدید تر پیش از نیچه را بررسی خواهیم کرد.در فصل سوم وارد اندیشه نیچه می شویم. ابتدا اهمیت نیچه و اینکه چرا وی به عنوان مبنای ارزیابی نسبت بین هنر و اخلاق قرار گرفته به بحث گذاشته خواهد شد. سپس به واسطه درهم تنیده بودن اندیشه نیچه با تجربه زیستی اش در خلال چند صفحه مهمترین اتفاقات زندگی وی را که نظریات اخلاقی و زیبایی شناختی اش را می سازند معرفی می شوند. سپس بخش مبانی اخلاقی نیچه و مبانی زیبایی شناسی او مطرح می شود که از متون خود او استخراج شده اند و یا از تفسیرهای هایدگر، یاسپرس و یا کاپلستون بهره برداری شده است. منابعی چون تبار شناسی اخلاق، فراسوی نیک و بد، غروب بتها، اراده قدرت و دجال در حوزه اخلاق و نیز زایش تراژدی ، دانش شادو شامگاهبتان و اراده قدرت در حوزه زیبایی شناسی نیچه منابعی هستند که رویکردهای ارزش شناختی نیچه از آنها استخراج شده اند . در فصل چهارم تبعات و تأثیرات اندیشه و نقدهای نیچه بر هنر و زیبایی شناسی را در دو بخش بررسی خواهیم کرد: نخست چند سبک و مکتب هنری متاثر از نیچه همچون اکسپرسیونیسم انتزاعی، و کوبیسم مطرح و بررسی شده و سپس زیبایی شناسی و ارزش شناسی پس از وی معرفی مختصر و گزیده ای خواهد شد. به تاثیراتی که هایدگر، فوکو، دریدا، و دلوز از نیچه در این حوزه ها گرفته اند مختصراً اشاره خواهد شد. در واقع هدف ثانویه ای که این فصل در پی آن بوده است، طرح موضوع است؛ طرح حوزه هایی که امکان عمیق مطالعه جهت درک تاثیر نیچه در دوران مدرنیسم،معاصر و پست مدرن را دارند.در انتها با بهره گیری از آنچه در فصل اول که مبانی ارزش شناسی بود سعی بر آن شده تا نشان دهیم نیچه چه مبانی ای را رد می کند، چه مبانی ای را پایه گذاری کرده و چه مدلی برای مواجهه با هنر در نسبت با زندگی و نه صرفاً اخلاق ارائه کرده است.منابع مورد استفاده این پژوهش نیز در بخش منابع و مآخذ (کتاب شناسی) در سه بخش منابع فارسی، انگلیسی و وب سایتها ارائه شده است. سعی نگارنده بر آن بوده است تا با تفکیک منابع بر اساس موضوعات مطرح شده در این پایان نامه به نحوی کتاب شناسی مختصری را نیز برای علاقمندان به مطالعه در حوزه های مورد بحث ارائه دهد.
نسبت میان تصویر و قدرت در دوره قاجاریه متأخر (دوره ناصری تا انقلاب مشروطه)
نویسنده:
مهدی کشاورز افشار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دوره قاجار از جهات گوناگون، عصری بسیار مهم برای تحقیق درباره تاریخ هنر ایران است. مهم‌ترین رخداد این دوره گسست تاریخی و معرفت شناختی در جامعه ایران در دوران انقلاب مشروطه بود. عصر قاجار از یک‌سو آخرین نمونه بازآرایی جامعه ایران بر اساس نظام اجتماعی- سیاسی کهن شهریاری ایرانی بود و از سوی دیگر در اواخر این عصر، نظام اجتماعی کهن شهریاری ایرانی، سوژه‌های اجتماعی آن، نوع هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و عقلانیت متناسب با آن به‌واسطه انقلاب مشروطه از هم پاشید و تاریخ جدیدی در ایران آغاز شد. همپای این تغییرات قدرت، نوع تصویرپردازی نیز تغییری اساسی کرد. مسأله اصلی این رساله یافتن مختصات روابط میان تغییر نمودار قدرت و تغییر نظام تصویرپردازی و رویت‌پذیری در جامعه ایران در دوره مشروطه و از این رهگذر یافتن مختصات نسبت میان تصویر و قدرت در جامعه ایران است. رساله حاضر بر آن است که این دو دگرگونی و تغییر یعنی دگرگونی قدرت و دگرگونی تصویر را در دوره قاجار متأخر انقلاب مشروطه در ارتباط با هم قرار داده و واکاوی کند و از این رهگذر نسبت میان تصویر و قدرت در جامعه ایران را بررسی کند. در این تحقیق از روش تحقیق توصیفی، تاریخی و تحلیلی و برای گردآوری داده‌ها از روش کتاب‌خانه‌ای و اسنادی، استفاده شده است. همچنین با بهره گیری از روش تبارشناسی تاریخی و نظریه قدرت/دانش میشل فوکو رابطه تصویر و قدرت در جامعه ایران در دو دوره پیش و پس از مشروطه بررسی شده است. هدف این رساله تبیین یکی از ویژگی‌های اجتماعی تصویر در جامعه ایران است. هدف آن است که مختصات رابطه قدرت و تصویر در جامعه ایران از خلال این پژوهش روشن‌تر شود. نتایج کلی حاصل از پژوهش نشان می‌دهند تصویر در جامعه ایران کارکردی معرفت شناختی داشته است، به این ترتیب که با تعیین امور رویت‌پذیر در جامعه در تدوین رژیم حقیقت در هر دوره تاریخی نقشی مهم بر عهده داشته است. تصویر با این کارکرد خود در ترسیم مرزهای عقلانیت انسان‌ها در هر دوره تاریخی دخالت کرده و در تأسیس سوژه‌های منقاد قدرت نقشی مهم بر عهده گرفته است. همین ویژگی، تصویر را برای قدرت مهم کرده است. نتایج تحقیق نشان می دهند تصویر یکی از نقاط مهم فعلیت یافتن قدرت یعنی تأسیس سوژه‌های منقاد در جامعه است. بر این اساس تحقیق به این نتیجه رسیده است که در اواخر دوره قاجار و در فرایند انقلاب مشروطه، تصویر با تغییر رژیم حقیقت و فضای معرفت‌شناختی جامعه، و از این رهگذر تأسیس سوژه‌های جدید، نقش مهمی در تغییر نمودار قدرت بر عهده داشته است.
تجلی صفات جلالیه و جمالیه ی خداوند در نقوش مسجد جامع عباسی(مسجد امام-مسجد شاه) اصفهان
نویسنده:
ندا سلیمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پایان نامه(شامل خلاصه،اهداف ،روش های اجرا ونتایج به دست آمده):چکیدهانسان برای اتصال به مبدأ هستی به فضایی نیاز دارد که ویژگی های معنوی و آسمانی را داشته و تجربه عروج را تسهیل نماید. اسلام بیش از هر دین دیگر به بعد اجتماعی عبادت سفارش داشته بنابراین مساجد در شهر اسلامی از جایگاه والایی برخوردار شده اند . نگارنده در این پایان نامه ضمن بررسی مفهوم صفات جلالیه و جمالیه خداوند از دیدگاه قرآن , فلسفه و عرفان به دنبال تجلی آنها در نقوش مسجد جامع عباسی اصفهان می باشد . اساس معماری اسلامی بر حکمت استوار است . حکمت معماری اسلامی به خصوص معماری مساجد را می‌توان در دو بعد ظاهری و باطنی بررسی کرد . یکیاز نگاه‌های حکمی به ساختار بناهای پرستشگاهی دیدن باطن آن‌ها است که در ظاهر نیز تجلی می‌یابد. فرض بر این است که نقوش هندسی بیانگر صفات جلالیه ی خداوند و نقوش اسلیمی بیانگر صفات جمالیه ی خداوند می باشد و خوشنویسی اسلامی به کار رفته در کتیبه ها نشان دهنده ی صفات جلالیه و جمالیه است .تحقیق فوق به صورت تحلیلی، تاریخی و توصیفی با گرد آوری مطالب به صورت ترکیبی، استفاده از کتابخانه و مطالعه کتاب ها و مقالات و به صورت فیش برداری نوشتاری و تصویری، با استفاده از ابزار کامپیوتر و عکاسی انجام گرفت و سعی بر این شد تا چگونگی تجلی صفات خداوند در نقوش مسجد جامع عباسی به روش نظری و عملی (به وسیله تصاویر تحلیلی نقوش ) بررسی شود . نقوش هندسی و اسلیمی که از مهمترین نقوش مورد استفاده ی هنرمندان مسلمان است می تواند نشانگر صفات جلالیه و جمالیه ی خداوند - که در کل کائنات و در وجود انسان کامل تجلی پیدا کرده است - باشد . در ضمن همان طور که صفات جلال و جمال خدا با یکدیگر هماهنگی دارند و لازم وملزوم یکدیگرند , این ویژگی به خوبی در هماهنگی و در هم تنیدگی نقوش هندسی و اسلیمی به تجلی در آمده است .کلیدواژه ها : تجلی, صفات جلالیه ی خداوند, صفات جمالیه ی خداوند, نقوش هندسی, نقوش اسلیمی
بررسی حکم زیباشناسی کانت در نقد سوم و ارزیابی هگل از آن
نویسنده:
بابک زرین‌کوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل کانت بنیانگذار فلسفه نقدی در سومین کتاب از سه گانه نقادانه خود-نقد قوه حکم - به پیوند دو نقد قبلی خود کوشد. در این راه او قدم در وادی احساس می نهد که بخشی از نتایج آن به درک زیبایی و حکم زیبا شناسانه منجر میشود. زیبا شناسی کانت همچون معرفت شناسی وی پایه ای برای این موضوع در فلسفه مدرن میگردد چنانچه بعدها در فلسفه پسامدرن رنگ و روی دیگری به خود میگیرد. کانت حکم زبیاشناسی را نتیجه مشارکت متخلیه و فاهمه در وضعیتی میداند که فاهمه به قصد مفهوم سازی در آن مداخله ننماید و تنها وظیفه ای تنظیمی بر عهده گیرد چه همین نوع وظیفه است که سبب میگردد از سوی آدمی به لذتی از تأمل دست یابد و از سوی دیگر توان و قابلیت انتقال این نوع درک از یک عین را که درک زیبایی آن به دست آورد. در این راه کانت اصل بسیار پر اهمیت را پیش زمینه صدور احکام زیبا شناسانه قرار میدهد که هم استعلایی است و مدعی کلیت و ضرورت و هم کارکرد تجربی و زمینی دارد آنچنانچه اساسأ پیشرفت علم مدیون این اصل میگردد ووی آن را اصل استعلایی غایتمندی طبیعت نام میدهد. در این رساله سعی بر آن بوده است که ضمن تحلیل عقاید کانت در این زمینه دانسته شود که حکم زیباشناسانه کانتی در تفکر هگل چگونه نمود یافته است و آیا اساسأ حرکت هگل در مسیر پیش ساخته کانت بود و یا او با توجه به نوع ویژه فلسفه خود مجبور به انتقاد و نهایتأ کنار نهادن نظرات کانت شده است.
مطالعه زیبایی شناسی در اسلام و دلالتهای تربیتی آن
نویسنده:
اکرم گودینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف تحقیق : تبیین زیبایی شناسی در اسلام و دلالتهای تربیتی آن از منظر انسان شناسی روش تحقیق : این پژوهش از نوع تحقیقات نظری و تحلیل اسنادی است که به روش توصیفی از نوع سند کاوی به تحلیل و تفسیر داده های لازم پرداخته است. بیان موضوع : با استناد به اینکه زیبایی یکی از معارف فطری است که در وجود آدمی به ودیعه نهاده شده، اما از جمله موضوعاتی است که از جانب اندیشمندان نظام تعلیم و تربیت مهجور مانده است. اگر در مسیر تربیت به بعد زیبایی جویی آدمی توجه شود موجبات اعتلای شخصیت انسان و راهیابی به سوی خالق یکتا را فراهم خواهد نمود، هم چنین قدرت زیبایی و هنر را در امر تربیت به عنوان پذیرفته ترین راه و رسایی آن را در سرعت انتقال پیام نباید نادیده گرفت.یافته های تحقیق سوال اول : با استناد به آیات قرآن در وجود انسان گرایشاتی به ودیعه نهاده شده است یکی از این گرایشات فطری، زیبایی جویی است که به حیات معنایی خاص بخشیده است و به تبع ابعاد مختلف وجود آدمی، انتظار می رود که نظام های تعلیم و تربیت به پرورش همه جانبه قابلیت ها و ظرفیت های انسان توجه داشته باشند. سوال دوم : دو مقوله خداجویی و زیبایی شناسی در ژرفای جان انسان و عالم آفرینش ریشه دارند و فطرت جمال جوی آدمی با گذر از طبیعت و همه زیبایی هایش نهایتا به توحید که منشا همه زیبایی هاست می رسد. سوال سوم : فضایل و زیبایی های اخلاق خاستگاه درونی و باطنی دارند و از فطریات است و اخلاق عالیه عین زیبایی است. سوال چهارم : با استناد به آیات قرآن که انسان را دعوت به تدبر و تعقل در عالم هستی و کسب علم و معرفت نموده است حقیقت جویی و دانایی از جمله فطریات است و سرآمد همه معارف معرفت به ذات لایزال الهی، که خود زیبایی مطلق است، می باشد. سوال پنجم : وسعت و گستردگی حوزه زیبایی شناسی از امور محسوس و عینی فراتر رفته و امور معقول و معنوی را نیز در بر می گیرد. که در نهایت انسان به زیباترین نقطه یعنی رضوان الهی می رسد که هدف غایی تربیت است. سوال ششم : زیبایی جویی از آن دست گرایشان فطری است که می تواند زمینه ای مناسب برای انحراف آدمی باشد و از اولین حربه های شیطان جهت گمراهی انسان است. سوال هفتم : از جمله تمایلات قوی آدمی زیبایی جویی و زیبایی آفرینی است و با بهره گیری از این دو مقوله می تواند مقاصد تربیتی را جامه عمل پوشانید. سوال هشتم : ذوق زیبایی جویی در آدمی به صور گوناگون هنری از جمله خوشنویسی، نقاشی، شعر و قصه و موسیقی متجلی می شود که هر کدام اثرات تربیتی - روانی خاص را در روح و روان آدمی بر جای می گذارد.
بررسی ماهیّت انسان از دیدگاه حافظ و رهی معیّری
نویسنده:
فرداد محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان در جهان‌بینی عرفانی نقش فوق‌العاده‌ای دارد تا آنجا که انسان عالم کبیر و جهان عالم صغیر است و بدین سبب آدمی از کهن‌ترین زمان‌های تاریخ تاکنون همواره در تکاپوی دست‌یابی به انسان آرمانی بوده است. در اشعار حافظ که بر قله‌ی بلند عشق و عرفان بنا نهاده شده است، هرچیز نشانی ویژه می‌یابد. انسان در شعر حافظ عاشق آزاده‌ای است که شعله‌ی عشق سراسر وجودش را به رنگ معشوق درآورده است. او اسطوره مقاومتی است که بار امانتی را به دوش می‌کشد که حتی کوه‌ها و آسمان‌ها از پذیرفتن آن سرباز زدند. او با فرشتگان باده‌ی مستانه می‌زند و در این شور و مستی از آن‌ها پیشی می‌گیرد تا آن‌جا که خداوند عزوجل بر خود مباهات می‌کند و بر این آفرینش خود را ستایش می‌کند و خود را شایسته صفت احسن‌الخالقین می‌شمارد. باید حافظ را از نظر عظمت اندیشه در تاریخ تفکر انسانی، یگانه و بی‌مانند دانست، آزاداندیشی و غنای فکری او موجب شد در آن عصر پر از التهاب اندیشه و هنر را درآمیزد و از این میان، شهری آرمانی را پی‌ریزی کند. شهری خالی از دروغ و تزویر که انسان گل سرسبد آن باشد. انسان در شعر حافظ عاشقی است آزاده، لبریز شعر و سرور که با گام‌های بلند اندیشه به جهانی برتر و شایسته‌تر قدم می‌گذارد. جهانی فراتر از مرز زمان و مکان و آرزوهای خود را بر مبنای عشق و جاودانگی در آنجا می‌جوید.
جستاری بر هنر در قرآن
نویسنده:
اکرم ناظمی سنجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن شاخص‌ترین ویژگی‌های والای انسانی و جنبه های هنری خلقت از سوی خداوند سبحان را، معرّفی نموده است، نوشته حاضر، از یک سو به مضامین قرآنی که در اشاعه و گسترش آموزه‌های وحی کوشیده اند می پردازد ، که حاصل آن حکمت و عرفان دراسلام و کشف و شهود و زیبایی‌شناسی صفات الهی ، عالم خیال و مکاشفاتعالم وحی بر انسانهای اهل مکاشفه می باشد. از سویی دیگر، پرداختن به قصّه‌پردازی و داستان‌گویی قرآن ، که یکی از روش های جذب مخاطب و تأثیرگذاری مطلوب ، برای پیام رسانی سازنده تر و تأثیر تربیتی موثّرتر است، را درنظر دارد. داستان‎های قرآن کریم، پرداختن به شیوه ی هنری براساس، رخدادها، شخصیّت‎ها و حالات خاص و مورد نظر است، که با داستان‎های ساخته فکر بشر به نام داستان‎های تاریخی، کاملاً متمایز است، چرا که این داستان هااز برخی از عناصر ساخته و پرداخته ذهن اقتباس کرده واین امر در راستای اهداف هنری نویسنده، از جمله تشویق و سفارش صورت می‎گیرد تا شاید به صورت تصنّعی بتوان آن را نمایشی کرد.ولی آنچه مهم به نظر می رسد، این است که، ذات قصّه‌های قرآنی خود، هنر درام و محتوایدرونی و الهی دارد و نیاز به برداشت و اقتباس بشری نیست.هنر به سهم خود در تقویت و گسترش جایگاه قرآن کوشید. کم نیستند قرآن‌های نفیسی که اکنون ، صرفاً از لحاظ جنبه‌هایساختار هنری مورد توجه محافل هنری جهان قرار دارند و در موزه‌ها و مجموعه‌های هنری سراسر جهان نگهداری می‌شوند و در واقع هنر قرآنی دارای ماهیتی دینی و معنوی استکه در عرصه‌های خوشنویسی، هنرهای تزئینی و تصویری، خط و تذهیب نیز جلوه‌گر است و صوت موسیقی دلنشین و تصاویر خطاطی آن بین همه افرادبا هر زبان و مکانی ارتباط برقرار می کند و در واقع، وجود صاحب اثر هنری، پروردگار متعال، در بین مسلمان، متجلَی می گردد.
هنر و جامعه در دوران سلطان حسین بایقرا  (873- 912 ه.ق.)
نویسنده:
محسن دیلم صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با وجود آن که نام امیر تیمور گورکانی در تاریخ ایران با جنگ، خونریزی و خشونت همراه است، اما نمی توان این رفتار خشونت آمیز را به کل دوره تیموری و تمامی زمامداران آن نسبت داد. برای مثال، به روزگار حکومت سلطان حسین بایقرا (875-912ه.ق)، سرتاسر قلمرو جغرافیایی تیموریان تا حدود بسیاری از ثبات اقتصادی و آرامش سیاسی- اجتماعی برخوردار بود و به موجب آن، زمینه‌ی رشد و شکوفایی انواع هنرها فراهم آمد. به نظر می رسد، سلاطین اواخر دوره تیموری، اصل تساهل و تسامح را پیشه کرده و هم زمان به علم، هنر و دین توجه داشتند.سلطان حسین بایقرا، یکی از سلاطین تیموری است که اصل تساهل و تسامح را به وضوح می توان در رفتارهای سیاسی و حکومتی اش مشاهده نمود. توجه او به مذهب اهل شیعه به رغم رسمیت داشتن مذهب اهل سنت؛ نگاه بدور از تعصبات او به موازین دینی؛ آزاد بودن تفکرات صوفیانه در جامعه تحت حکومت او و نیز گرایش او به فرقه عرفانی «نقشبندیه» که در میانه روی شهره آفاق بودند، از جمله شواهدی هستند که بر رفتار مسامحه آمیز دربار سلطان حسین بایقرا گواهی می دهند. مجموع آنچه گفته شد، سلطان حسین بایقرا را در ایجاد نوعی حکومت میانه رو موفق ساخت و او با تشکیل مجمعی از ادیبان و هنرمندان نامدار عصر خود و انجام حمایت های جدی از آنها، تلاش کرد تا به رشد و شکوفایی انواع علوم و هنرها همت گمارد.در این پژوهش سعی بر آن است تا با مدد از شواهد هنری و استناد به قراین تاریخی، داده های مورد نیاز برای پاسخ گویی به پرسش های پایان نامه جمع آوری گردد.
نقش عناصر تجسمی در خلق فضای معنوی صحن عتیق بارگاه مقدس حضرت معصومه (س) قم
نویسنده:
محمدحسین رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرهنگ اسلامی یکی از غنی‌ترین حوزه‌های فکری بشر در طول تاریخ می‌باشد که جنبه‌های مختلف جامعهء اسلامی را شکل و سامان داده است و گذشته از پی‌ریزی نظام اجتماعی توانسته اصول حیاتی اندیشهء الهی مثل توحید، عدل و ... را در ابعاد مختلف زندگی جمعی و فردی به نمایش بگذارد. در این راستا هنرمندان مسلمان به مدد اندیشهء رمزی و تاویل گونهء عرفان اسلامی و تحقق آن در جان و دل خویش ، توانستند دستی بیابند همچون کیمیاگری که هر چیز را در پرتو کیمیای هنر خود به مرتبهء وسیله‌ای برای کشف و شهود باطنی صفات الهی ارتقاء می‌دهد. یعنی ارتقاء جسم از مرتبهء فروتر به مرتبهء بالاتر. هنر اسلامی در کل سعی دارد معنویت اسلامی را به صورت‌های متناسب در ابعاد مختلف زندگی، حتی اوقات فراغت مردم متجلی سازد. از زیراندازهای معمولی گرفته تا ساختمانهای عظیم هر نقش و رنگ و شکل، رمزی شده است که به مدد آن کثرت از وحدت خبر می‌دهد و جسم از معنی. بدینسان این هنر را می‌توان صورت تجسمی اندیشه اسلامی دانست که همچون شعائر آن همهء ابعاد زندگی مسلمانان را در برگرفته است . به دلایل گوناگون می‌توان گفت ، که معماری اسلامی ایران مهمترین و مناسب‌ترین بستر ظهور خلاقیت هنری در جامعه اسلامی است و همواره توانسته است ضمن تامین اهداف کارکردی معماری، مهمترین هدف آن یعنی ایجاد اماکن مقدس را نیز به ظهور برساند. بنابراین برای درک نحوهء استفاده از عناصر تجسمی در خلق فضای معنوی معماری اسلامی، مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیه) در قم را مورد ارزیابی قرار داده، نقش عناصر تجسمی در شکل‌گیری آن را مورد مطالعه قرار می‌دهیم و طی فصول اول تا ششم مطالب را بدین گونه پی می‌گیریم. در فصل اول به بعضی از شاخه‌های علوم اسلامی که در ایجاد هنر اسلامی نقش موثری داشته‌اند و همچنین اهداف هنر اسلامی اشاره می‌گردد. در فصل دوم و سوم معماری ایرانی به صورت خلاصه معرفی گردیده، هدف آن یعنی تحقق مکان مقدس را مورد بررسی قرار داده‌ایم و سپس در فصل چهارم راهبردهای هنری که منجر به خلق فضای معنوی آن شده جمع‌بندی گردیده است . در فصل پنجم برای وارد شدن به بحث اصلی یعنی "نقش عناصر تجسمی در خلق فضای معنوی صحن عتیق بارگاه مقدس حضرت معصومه (س) قم" مرقد مطهر و شهر قم توصیف شده و تاریخ هر یک به اختصار توضیح داده شده است . در فصل بعد ضمن بر شمردن اجزاء مختلف صحن عتیق و توصیف شکلی و رنگی آن عناصر تجسمی موثر در خلق فضای معنوی، یعنی روابط شکل‌های ساختاری، نور و انواع نقوش تزیینی آن را مورد بررسی قرار داده‌ایم.
  • تعداد رکورد ها : 161