آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 456
نقد آرا و اندیشه های دکتر عبدالکریم سروش
سخنران:
حسین فریدونی
نوع منبع :
سخنرانی , فیلم , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
توصیف پدیدارهای روانی در مثنوی مولوی
نویسنده:
آفاق ملکیان استاد راهنما: عبدالکریم سروش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بسیاری از تئوری‌ها و دستاوردهای علمی از فرهنگ سرچشمه گرفته‌اند. با برقرار کردن پیوند میان ذخایر فرهنگی گذشته و دانش امروز می‌توان امکان پیشرفتهای جدید را افزونی بخشید. این تحقیق که به بررسی برخی از مفاهیم روانشناسی در مثنوی می‌پردازد و با الهام از نظریات مولانا طرحی تازه، به صورت نظری، در زمینهء روان درمانی درمی‌افکند می‌تواند گامی در جهت این مقصود به حساب آید. این تحقیق مشتمل بر پنج فصل است که مطالب مندرج در آنها بدین شرح است : در فصل اول با نگاهی گذرا به رویکردهای روانشناسی سیر تحول و تطور این دانش از آغاز جدایی از فلسفه تا امروز دنبال می‌شود. فصل دوم دربردارندهء انواعی از یادگیری در مثنوی و نمونه‌هایی برای این مفهوم است . در فصل سوم با عنوان انگیزش سلسله مراتب انگیزه‌ها، تعارض آنها و تبدیل انگیزه‌ها مورد بررسی قرار خواهد گرفت . فصل چهارم به برخی از موضوعاتی که در روانکاوی مورد بررسی قرار می‌گیرد مانند: خواب ، رویا، ناخودآگاه، امیال سرکوفته و مبحث مهم مکانیزم‌های دفاعی می‌پردازد. فصل پنجم اگر چه ما آن را به عنوان کلی درمان می‌خوانیم ولی موضوعات مختلفی دربردارد. در همین فصل است که پیشنهاد ما و طرح جدید در زمینهء روان درمانی، استفاده از عشق در درمان، ارائه خواهد شد. به عنوان مقدمه برای ورود به این بحث به موضوعاتی مانند بیماری روانی، روان درمانگر و نمونه‌ای از روان درمانی در مثنوی اشاره می‌شود و در نهایت به دو نوع از تغییرات ناشی از عشق یعنی افسردگی و شیدایی با تعاریف روانشناختی آنها می‌پردازیم که در طی این بحث نوعی خاص از افسردگی و شیدایی که صورت عاشقانه و عارفانه آنهاست نمایانده خواهد شد. پس از این مقدمات عشق به طور ویژه مطرح می‌گردد و با استفاده از نظرگاه مولوی دربارهء قابلیت درمانگری عشق، موضوع با دیدی روانشناسانه دنبال می‌شود.
رئالیسم در فلسفه اسلامی و پیچیدگیهای شناخت
نویسنده:
مرتضی مردیها
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فلسفه اسلامی رئالیسم ساده در مقابل ایده آلیسم مطلق وحتی سفسطه قرار می‌گیرد و به بداهت اولی و غرابت دیگری حکم می‌شود، در حالیکه این دو به یک اندازه دفاع‌ناپذیرند . به موازاتی که از این دو حد نهائی فاصله بگیریم به رئالیسم پیچیده و ایده‌آلیسم معرفت‌شناختی می‌رسیم که افقهای نزدیکی دارند و در مقابل نقد خالص فلسفی بیشتر پایدارند . مدعای اصلی رساله این است که هم ذهن و هم عین پیچیده‌تر از آن است که فلاسفه اسلامی پنداشته‌اند و به همین دلیل اولا" رئالیسم خام که ناشی از ساده‌انگاری این هر دو است . قابل‌دفاع نیست ثانیا" اگر هم چنین نباشد، به وسیله استدلالاتی چون وجود ذهنی و بطلان هم قابل اثبات نیست .
تعیـین مـصداق در فلـسفه اولـی
نویسنده:
محمدرضـا صالح نـژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
چکیده :
موضوع این رساله تعیین مصداق در فلسفه اولی است . مراد از تعیین مصداق شناخت مصادیق مفاهیم متافیزیکی است . به سخن دیگر وقتی از تعیین مصداق می‌پرسیم، حقیقتا" پرسیده‌ایم آیا می‌توان جامه‌های متافیزیکی چون علت ، معلول، حادث ، قدیم، مجرد، مادی، جوهر،عرض را برتن اشیاء و حوادث این عالم پوشاند . یا متافیزیک اساسا" روشی برای پوشاندن این جامه‌ها بر تن اشیاء ندارد. پاسخ این رساله به پرسش مذکور منفی است . در این حال متافیزیسین‌ها هیچ سخن حملی درباره جهان حاضر نمی‌توانند ادعا کنند و همه مدعیان آنهالزوما" صورت شرطی دارد . این مسئله دنباله‌های فراوانی برای متافیزیک دارد. از جمله اینکه متافیزیسین ها نه می‌توانند به اثبات وجود شیئی کامیاب شوند و نه می‌توانند جهان کنونی را تبیین معقول و ضروری نمایند. مثلا" بگویند ربط حادث به قدیم چگونه‌است .
الهیات آشوب؛ ملاحظاتی بر «نظریه پیامبر مقتدر» عبدالکریم سروش(قسمت دوم)
نویسنده:
علی‌اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
… گفتم که سروش در تبارشناسی نظریه «پیامبر مقتدر» آن را مسبوق و مستفید از سخنرانی ۲۰۰۷ خود در سمینار مولوی‌شناسی می‌داند که در آن «عشق‌نامه مثنوی» را در مقابل «خوف‌نامه قرآن» گذارده بود. علاوه‌بر آن نشان دادم که اگر به بحث منشأ خوف و دلیل خوفناکی خدا بپردازیم، معلوم می‌شود که مولوی و غزالی در این خصوص رأی واحدی دارند و هر دو ریشۀ خوفناکی خدا را به بی‌ضابطگی او در رفتار پیوند می‌دهند. این در حالی است که قرآن، خداوند را خالقی و فاعلی قانونمند معرفی کرده و دلیل خوفناکی او را به مراعات قانون عدالت مربوط می‌سازد. این بحث می‌تواند مقدمه‌ای فراهم آوَرَد تا به فهم نظریه «پیامبر مقتدر» سروش بپردازیم. درواقع روش من این است که پیامبرشناسی سروش را در ظلّ و در ذیلِ خداشناسی او قرار دهم و از چنان منظری به تحلیل و تفسیر این موضوع اقدام کنم. به دیگر سخن این نکته مهمی است که اگر محمّد(ص) پیامبر است (که هست) و پیامی از ناحیه خدا برای انسان آورده باشد (که آورده)، در آن صورت تحلیل ما از خدایی که فرستندۀ این پیامبر و پیام است، در شناخت پیام‌آور او و در فهم پیامی که فرستاده شده، مدخلیّتی تام و تمام دارد. پس پرسش این است: خدایی که مراعات هیچ ضابطه عقلی، فلسفی، منطقی، اخلاقی و حقوقی را نمی‌کند و موجودی خودکامه، بی‌منطق، لااُبالی، شیر نر خونخواره، غیرقابل‌اعتماد، درندۀ هار، ظالم، بوالهوس و گزافکار است، (یعنی همان خدای غزالی و مولوی که مولوی کاشف حُسن چنین موجودی است)، آری چنین موجودی به فرستاده‌اش برای بشر چه پیغامی می‌تواند داده باشد؟ و در پیش گرفتن چه نوع رفتاری را با مردمان به او توصیه کرده است؟ اجازه بدهید پاسخ را در سخنرانی دی ماه سروش جستجو کنیم…
الهیات آشوب؛ ملاحظاتی بر «نظریه پیامبر مقتدر» عبدالکریم سروش(قسمت اول)
نویسنده:
علی‌اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش با عنوان «دین و قدرت» که طی دو جلسه و در دی ماه ۹۹ انجام گرفت (سخنرانی اول و دوم) از نظر تاریخ اسلام‌شناسی معاصر واجد اهمیت است. نوشته حاضر ابتدا به شرح نظریه مطرح در آن سخنرانی (نظریه پیامبر مقتدر) می‌پردازد و سپس برخی ملاحظات را در میان می‌نهد. سروش در ابتدای سخنرانی خود یادآور می‌شود که آنچه در ضمن یک و نیم سال گذشته تحت عنوان «دین و قدرت» مطرح کرده است پاک در مسیر دیگر و متفاوت از بحث‌های پیشین اوست. سروش پس از آن سعی می‌کند تا سیر فکری و نحوه تولد و تکون این بحث جدید و مسیر به کلی متفاوت را توضیح دهد و از دل نوعی جنئولوجی (Genealogy) و تبارشناسی مخاطبان را از چگونگی سر برآوردن نظریه جدیدش آگاه سازد. بنا بر گزارش او مقالات «قبض و بسط شریعت» می‌آموخت که معرفت دینی در کنار معارف دیگر و در داد و ستد با آنها متولد می‌شود، پا به پای معارف بشری و بیرون دینی و البته براساس مکانیزم خاصی تحول یافته و رشد می‌کنند و از این‌رو نباید معرفت مستقلی به حساب آیند. اما از نظر سروش، او در آن هنگام از این نکته غافل بوده است که رشد معرفت دینی و نیز خود دین، نه صرفاً در کنار معارف بشری بلکه در کنار قدرت (و خصوصاً قدرت سیاسی) هم صورت می‌پذیرد. بنا بر گزارش سروش نقطه آغاز توجه او به رابطه میان معرفت دینی و بلکه دین با قدرت سال ۲۰۰۷ بوده است که ضمن قرائت مقاله‌ای در سمینار مولوی‌شناسی ترکیه یادآور می‌شود: قرآن علی‌الاصول کتاب خوف و خشیت بوده و اسلام اولیه چیزی و بُعدی به نام عشق و محبّت را کم داشت. درواقع تا قبل از تصوّف عشقی اسلام پرنده‌ای بود که با یک بال (خوف و خشیت) می‌پرید و این موجب سقوط و افول او می‌شد. اما تصوف با پشت سر گذاشتن دوره زهدی ـ خوفی خود (که در غزالی به اوج می‌رسد) و با پا گذاشتن در دوره‌ای که از ابوسعید ابوالخیر آغاز شده و در جلال‌الدین محمّد بلخی به تعالی خاص (یعنی تصوف عشقی) می‌رسد، بال دیگری برای اسلام مهیا می‌سازد. از نظر سروش قرآن قویاً از بال خوف و خشیت برخوردار بود و تا حدودی از جنبه عشق و محبت کمبود داشت و این صوفیه و مخصوصاً تصوف خراسانی ما بود که با قوت به طرح مفهوم عشق و رابطه عشقی با خدا پرداخت و جریان مبارکی را در بستر دیانت و فرهنگ و تمدن اسلامی جاری کرد. قرآن خشیت‌نامه بود و مثنوی و دیوان شمس عشق‌نامه؛ در حالی‌که در قرآن خداوند بیشتر یک ارباب نسبتاً عبوس و خشنی است که در برابر او باید به سجده افتاد، تقدیسش کرد و همواره از عذاب و خشم و شکنجه‌اش ترسید (همان خدایی که در قیامت بندگان گناهکار را سخت به عذاب می‌افکند)، صوفیان کاشفان حُسن خداوند بوده‌اند؛ حُسنی که در برابر آن جز عاشقی نمی‌توانستند بکنند. برای پیامبر گویا فی‌المثل آن چهره رحمانی و رحیمی خدا به مفهوم «عشق» تعالی و صعود پیدا نکرده بود. گرچه گفته‌اند رحمت او همه چیز را فراگرفته و غضب او زیر سایه و زیر مجموعه رحمت اوست ولی بر «عشق» چنان‌که باید تأکید نرفته است. پیامبر از خدا گویی بیشتر تجربۀ خوفی دارد. خداوند چنان وجود او را پر می‌کرده که پر از هیبت می‌شد، او خداوند را رازی مهیب (جلال الهی) می‌دید و می‌دانست و حسب آن تصویر از خدا پیام می‌داد که اگر آدمی پایش را کج بگذارد و به خدا بی‌اعتنایی کند و اگر فرمان پیامبرش را نبرد سروکارش با ملائکه عذاب خواهد بود و به روزگار سخت و مهلِکی دچار می‌گردد. اما تصوف عشقی بر تجربه پیامبرانه افزود و صوفیان گفتند به ما هم وحی می‌شود؛ وحی‌ای که آن را کمتر از وحی پیامبر نمی‌دانستند. مولانا تمام اوصافی که برای قرآن قائلند را برای مثنوی خود هم می‌آورد. عارفان کاشف خداوند به‌عنوان رازی جذّاب (جمال الهی) بودند…
سخنرانی خدا چون سکوت
سخنران:
عبدالکریم سروش
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار سعدی شیرین سخن
مدرس:
عبدالکریم سروش
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
درسگفتار تفسیر سوره حدید
مدرس:
عبدالکریم سروش
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
درسگفتار روش نقد اندیشه ها - 3
مدرس:
عبدالکریم سروش
نوع منبع :
صوت , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 456