آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 6
مشکل گتیه و ناتوانی نظریه وثاقت‌گرایی برای حل آن
نویسنده:
محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«مشکل گتیه» دربرگیرندۀ مجموعه‌ای از مثال‌های نقضی است که تعریف استاندارد و رایج از معرفت در معرفت‌شناسی، تا قبل از نیمه دوم قرن بیستم میلادی، را به چالش می‌کشاند. براساسِ تعریف استاندارد، که به‌اختصار آن را «JTB» می‌خوانیم، معرفت چیزی غیر از «باور صادق موجه» نیست. مشکل اجمالاً این است که تعریف استاندارد از معرفت دربرگیرندۀ شرایط کافی برای معرفت نیست، به‌دلیلِ آنکه می‌توان مثال‌هایی نقضی نشان داد که هرچند مصداق باور صادق موجه هستند، اما نمی‌توانند معرفت دانسته شوند. از زمان گتیه به بعد، معرفت‌شناسان تلاش‌های بسیاری برای پرهیز یا حل یا حتی نفی مشکل گتیه انجام داده‌اند. یکی از تلاش‌ها برای حل این مشکل در نظریه‌ای موسوم به «برون‌گرایی» انجام شده است. برون‌گرایی دو شکل عمده دارد: «نظریۀ علّی» و «وثاقت‌گرایی». وثاقت‌گرایی عامل اصلی پیدایش مشکل را مفهوم یا شرط «توجیه» می‌داند و، بنابراین، سعی دارد مفهوم یا شرط دیگری به‌جایِ آن قرار دهد. این مفهوم یا شرط بر فرایند موثق بیرونی تمرکز دارد که در اکثر اوقات باعث پیدایش باورهای صادق در شخص می‌شود. از نگاه این مقاله، نظریۀ برون‌-‌وثوق‌گرایانه و اندیشۀ «فرایند موثق» در آن، به دلایلی که در متن مقاله خواهد آمد، توانایی لازم را برای حل مشکل گتیه ندارد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 149
انگیزش اخلاقی، جهات تناسب، و برخی دلالت‌های فلسفه ‌دینی آن‌ها
نویسنده:
محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«انگیزش اخلاقی» یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در فلسفه اخلاق است. انگیزش اخلاقی با «دلایل فعل» و «حکم اخلاقی» که دو اصطلاح کلیدی در فلسفه اخلاق هستند، ارتباطی وثیق دارد. انسان‌ها اغلب افعال خود را از روی دلایل انجام می‌دهند و دلایل انگیزشی یکی از آن دلایل هستند. انسان‌ها هم‌چنین احکام اخلاقی صادر می‌کنند و «انگیزش» چیزی است که احکام را به افعال پیوند می‌زند. فیلسوفان اجماع دارند که فاعل برای انجام فعل باید ابتدا به سوی آن برانگیخته شود. نظریه غالب، مشهور به «نظریه هیومی»، دو حالت روان‌شناختی «میل» و «باور» را عامل انگیزش فاعل به فعل می‌داند. براساس اندیشه «جهات تناسب» که مورد پذیرش غالب فیلسوفان ذهن، فعل و اخلاق است، میل یک حالت روان‌شناختی ذاتاً انگیزشی با جهت تناسب عالم با ذهن است و باور هم حالت دیگر ذاتاً شناختی با جهت تناسب ذهن با عالم است. برخی از فیلسوفان اخلاق منکر اطلاق و کلیت نظریه هیومی شده‌اند و دست‌کم تعدادی از باورهای اخلاقی را شناختی‌-‌انگیزشی و دارای دو جهت تناسب می‌دانند. دیدگاه فیلسوفان اخیر می‌تواند به باورهای دینی هم توسعه پیدا کند. دراین‌صورت، دست‌کم برخی از باورهای دینی و جملات تعبیر کننده از آن‌ها دو جهت تناسب خواهند داشت. پذیرش این دیدگاه، در نهایت، ما را به ارائه رویکردهایی جدید و دو وجهی به معرفت‌شناسی دینی و زبان دینی خواهد رساند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 44
روی‌کردی چندوجهی و قرآن‌محور به الهیات سلبی و ایجابی
نویسنده:
محمد علی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«الهیات سلبی» و «الهیات ایجابی»، معمولاً، به‌عنوان دو نظریه یا دو روی‌کرد متضاد معرفتی و زبانی به خداوند، اوصاف و ویژگی‌های او در نسبت با انسان معرفی شده‌اند. مشهور است که الهیات سلبی خداوند، اوصاف و اسماء او را غیرقابل شناخت و غیرقابل گفتگوی ایجابی توسط انسان می‌داند و الهیات ایجابی خداوند، اوصاف و اسماء او را توسط انسان شناختنی و گفتگو کردنی می‌شمرد. اما دلیلی وجود ندارد تا الهیات سلبی و ایجابی را به دو بعد یا دو وجه معرفتی و زبانی محدود کنیم، برعکس شواهدی در آثار فیلسوفان و متکلمان متأله وجود دارد که نشان می‌دهد آن دو الهیات می‌توانند ابعاد و وجوه هستی‌شناختی و عمل‌شناختی هم داشته باشند. این مقاله با بهره‌گیری از روش توصیفی و تحلیلی، ابتدا کوشش می‌کند، با ذکر شواهدی از آراء فیلسوفان و متکلمان برجسته مغرب زمین، به توضیح، مستندسازی و توجیه ابعاد چهارگانه الهیات سلبی و ایجابی بپردازد. پس از آن، با تکیه بر آیات قرآن کریم، یک الهیات چند وجهی را با وجوه معرفت‌شناختی، زبان‌شناختی، عمل‌شناختی، و هستی‌شناختی، معرفی و پیش‌رو قرار دهد. این الهیات، در همه وجوه، نسبت به ذات و ذاتیات خداوند سلبی اما نسبت به اسماء خداوند ایجابی است. براساس روی‌کرد الهیاتی ایجابی چند وجهی قرآنی اتخاذ شده در این مقاله، نخستین مرحله برای ارتباط انسان با خدا معرفتی است.
صفحات :
از صفحه 205 تا 226
بررسی تطبیقی مفهوم سایه در جهان شناسی عرفان محیی الدینی و ساختار کهن الگویی یونگ
نویسنده:
احسان احمدی خاوه ، محمدعلی عباسیان چالشتری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در هستی شناسی عرفانی ابن عربی، حقیقت وجود، منحصر به ذات الهی است. در این نگرش، عالم به مثابه سایه حق است؛ همچنانکه وجود سایه، اعتباری و وابسته به شخص است، عالم نیز در ذات خود چیزی جز نمودی از حقیقت متعالی وجود نیست. از سوی دیگر، مفهوم سایه در مکتب یونگ نیز مفهومی کلیدی و مهم است. یونگ تلاش می‌کند با تکیه بر اصل کهن الگوها در مکتب روان تحلیلگری خویش، نظام روانی انسان را توضیح دهد. گرچه در مکتب ابن عربی و یونگ، سایه یک عبارت واحد است لیکن مفهومی دوگانه دارد. در نظریه ابن عربی، سایه هیچ استقلال ذاتی از شخص (ذی ظل) ندارد، اما در روان تحلیلگری یونگ، سایه یکی از کهن الگوها است که برای نیل به یکپارچگی و تمامیت، باید آن را شناخت. به رسمیت شناختن سایه، فرد را قوی می‌کند و انسجام و یکپارچگی شخصیتی را به ارمغان می‌آورد. بر خلاف عرفان محی الدینی که در آن، عالم که سایه حق تعالی و صرفاً «نمود» و ظهور حق است، سایه در مکتب یونگ، بخش پنهان و تاریک شخصیت و بخشی از «بود» است که اقتضای آن پوشیدگی، تاریکی و نهان‌وارگی است و در فرایند خودشناسی باید شناخته شود. این مقاله تلاش دارد تا به بررسی تطبیقی و تحلیلی مفهوم سایه را در این دو مکتب بررسی کرده و نسبت میان خودشناسی در منظر یونگ و جهان شناسی در منظر محیی الدینی را واکاود. و با توجه به یگانگی جهان و روان در مکتب یونگ، شناخت سایه، فرد را به توحید و یگانگی ـ آنچنانکه در جهان شناسی عرفانی مد نظر است ـ خواهد رساند یا خیر؟
صفحات :
از صفحه 1 تا 25
رابطه انسان و خدا مبتنی بر مفهوم سازی ابن سینا از واجب الوجود و مقایسه آن با قرآن
نویسنده:
مهناز تبرایی ، محمد علی عباسیان چالشتری ، سید علی علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه ابن سینا خدا مفهومی کلی است به این معنا که واجب الوجود در عرض سایر موجودات و همسان و هم ردیف با آن ها نیست. لذا با اسناد هرگونه وصف یا ویژگی که مستلزم هم عرض قرار دادن واجب الوجود در کنار سایر موجودات باشد مخالف است. او عالی است که به انسان سافل توجه ندارد لذا فارغ از انسان، امیال و احساسات اوست از سوی دیگر انسان نیز از خدا تهی است و با واسطه می تواند او را بشناسد وحتی انسان اموری مانند عبادت و مناجات را به این دلیل انجام می دهد که قصد شباهت به عالی را دارد. ابن سینا علی رغم آنکه همواره خدای اسلام و قرآن را پیش رو داشته است اما تنها به جنبه قدسیت و تعالی خداوند توجه کرده است و به تعامل بین خدا و انسان توجه اندکی نشان داده است لذا خدا تأثیر گذاری مستقیم در زندگی انسان ندارد، ارتباط تاریخی بین خدا و انسان وجود ندارد و مداخله خدا در عالم توسط عقول انجام می شود. بر خلاف خدای قرآن که علی رغم اینکه خدا در رأس یا کانون هستی، برترین حقیقت ماورای طبیعی، مسلط و محیط به همة هستی و تدبیر و ادارة هستی به دست اوست. بر این اساس، وجود خدا در مقام خالق، مالک حقیقی و مدبر آسمان‌ها و زمین، امری تردید‌ناپذیر است اما شخصی که به انسان توجه و لطف دارد؛ دست یافتنی است؛ انسان با او ارتباط برقرار می کند؛ منجی انسان از ضلالت و گمراهی به نور و هدایت است؛ پاداش دهنده و کیفر دهنده است؛ همه انسان ها را در روز معاد گرد می آورد؛ نیکوکاران را پاداش، و بدان را کیفر می دهد.
صفحات :
از صفحه 195 تا 210
معناداری اسامی خداوند از منظر نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد (با ابتنا بر دیدگاه ابن‌ سینا دربارۀ معانی صفات واجب‌الوجود)
نویسنده:
حسن عباسی حسین‌آبادی ، محمدعلی عباسیان چالشتری ، زینب شکیبی ، زینب بوستانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نصیرالدین طوسی پایه‌­گذار جریان «خردورزی فلسفی» در مدرسة­ فلسفی کلامی حلّه به شمار می‌­رود. صفت بارز این جریان فکری، توجّه جدی به مباحث «امور عامّه» است که آثار آن در مسائل خاص الهیاتی نیز دیده می‌­شود. پژوهش پیش‌ِرو عهده‌­دار تبیین مسئلۀ معناداری اسامی خداوند در برخی از آثار نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد است که به پیروی از دیدگاه ابن­‌سینا، با رویکرد تنزیهی تشریح شده است. ابن­‌سینا که بر پایۀ قاعدۀ معرفت­‌شناختی «ناممکن‌بودن انتزاع دو مفهوم از حقیقت بسیط»، به ترادف مفهومی صفات ذاتی خداوند باور داشت، برای پاسخ به اشکال مقدّری ناظر به معانی متفاوت صفات خداوند در گزاره­‌های الهیاتی، طرحی سه­‌گانه ارائه داد که دربرگیرندة سلب معنای مقابل، اضافه به مخلوق، یا ترکیبی از آن دو بود. نصیرالدین طوسی در آثار خود از نظریۀ ترادف مفهومی سخنی به میان نیاورد؛ ولی بدون ذکر نام ابن­‌سینا، طرح سه­‌گانۀ وی را در الفصول النصیریة به کار گرفت. البته طوسی به‌جای عنوان «معانی صفات»، بحث خود را بر پایۀ «معانی اسامی خداوند» و اقسام آن سامان داد؛ بدین‌لحاظ اللّه به‌عنوان «اسم ذات» به‌تنهایی، در دسته­‌ای جداگانه‌­ای قرار گرفت و طرح پیشین ابن‌­سینا با ادبیات کلامی‌­ـ ­فلسفی طوسی، به طرحی چهارگانه ارتقا یافت. بعدها فاضل مقداد در الأنوار الجلالیة، با ادبیات ساده‌­تری آن طرح را تشریح و برخی ابهامات آن را مرتفع ساخت. حاصل دیدگاه تنزیهی محقّق طوسی آن است که اسامی متعدّد خداوند، دلالت بر تحقّق مبادی صفات در ذات احدی ندارند؛ ازاین­‌رو اطلاق اسامی متعدد بر خداوند با بساطت ذات، سازگار است.
صفحات :
از صفحه 179 تا 200
  • تعداد رکورد ها : 6