آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 27
تطبیق زیبایی شناسی در فلسفه افلاطون و دکارت
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تصور مطلق انگارانه دکارت نسبت به شناخت عقلی موجب فاصله گرفتن انسان با عالم طبیعت، ادراک حسی و سرانجام پدید آمدن شکاف میان عقل و حس شد. سئوال این است آیا می توان در مذهب اصالت عقل دکارت جایی برای زیبایی شناسی یافت؟ بدین منظور با توجه به جایگاه ادراک حسی در نظام فلسفی دکارت ابتداء به جایگاه زیبایی شناسی در مذهب اصالت عقل او می پردازیم و اینکه آیا بر چنین مبنایی می توان معرفتی قابل اعتماد از زیبایی داشت؟سپس بعد از تبیین زیبایی شناسی نزد افلاطون و زیبایی شناسی در عرصه «سوبژکتیویسم» دکارت ، مقاله حاضر با رویکردی تطبیقی به این هدف رهنمون است که در حقیقت دکارت با تفسیری متفاوت از هستی، حقیقت و معرفت زمینه دگرگونی فلسفه هنر و زیبایی شناسی کلاسیک را که متأثر از افلاطون بود، فراهم کرد. لذا می توان او را بنیان گذار فلسفه هنر و زیبایی شناسی جدید دانست.
رویکردی هستی شناسانه و معرفت شناسانه به اثبات خدا در برهان وجودی دکارت و برهان صدیقین
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از وجود خدا در حقیقت پرسش از آغاز و انجام هستی است که جایگاه خاص و ممتازی را در فلسفه به خود اختصاص داده است. این امر را می توان در تلاش گسترده فیلسوفان در سازماندهی نظام فلسفی شان با توجه به وجود خدا مشاهده کرد. با ترسیم جایگاه بحث خدا در فلسفه دکارت و صدرالمتألهین، بین آنها وجوه تشابه و افتراق دیده می شود. این مقاله ضمن تبیین جایگاه الهیات در فلسفه دکارت، به تبیین، تطبیق و تقریب اندیشه این دو فیلسوف هم عصر غرب و اسلام پیرامون اثبات خدا می پردازد.التفات به جایگاه هستی شناسانه و معرفت شناسانه بحث خدا در فلسفه ملاصدرا و دکارت، نکته مهمی است. البته بحث خدا در فلسفه دکارت بیشتر از دیدگاه معرفت شناسی مطرح است تا از دیدگاه وجود شناسی، و تقدم معرفت شناسانه خدا موضوعی است که آن را به صراحت در فلسفه دکارت و به تلویح در اندیشه ملاصدرا می توان یافت. به همین منظور ابتدا به بحث خدا از لحاظ معرفت شناسی و اهمیت اثبات وجود خدا در فلسفه دکارت و سپس با رویکردی هستی شناسانه، به مقایسه برهان وجودی دکارت و برهان صدیقین پرداخته می شود.
فلسفه، معنای وجود و زندگی با رویکرد صدرایی
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
اصولاً انسان در جستجوی حقیقت و معناست و نمی توان او را از جستجوی معنا در زندگی منع کرد. انسان در زندگی خود در می یابد که باید بر اساس هدف مشخصی زندگی کند و نفی غایتمندی و هدف در زندگی باعث می شود با حقیقت هستی و وجود که منشأ معناست، بیگانه شده و میان معنا و زندگی شکاف عمیقی به وجود آید. بی معنایی زندگی البته با احساس تهی بودن و پوچی در زندگی همراه است که چنین احساسی به عنوان چالش معنای زندگی بشر امروزی مطرح است که خود ناشی از فقدان شناخت درست انسان از خویش و نداشتن فلسفه ای صحیح در زندگی است. برای همین، بحث از نقش فلسفه در زندگی یکی مباحثی است که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. در حقیقت معنای زندگی امری اصیل، موجود و محقق است که انسان می تواند با درک و فهم جایگاه وجودی خود، آن را کشف کند. بنابراین داشتن سیری عقلانی، و به تعبیر دیگر، داشتن فلسفه برای زندگی ضروری است و انسان باید بتواند نسبت انسانی خود را با هستی به نحو عقلی و فلسفی بیابد و عقلانیت را در زندگی ملاک کار خود قرار دهد، که این خود نوعی فلسفی زندگی کردن است. در این مقاله سعی بر این است با توجه به نقش فلسفه در زندگی، به فلسفه وجودی انسان به عنوان موجودی که به زندگی معنا می بخشد، پرداخته شود؛ چون هرچه به فلسفه وجودی انسان پی برده شود، معنای زندگی او تجلی بیشتری پیدا خواهدکرد و چون در حکمت متعالیه، وجود همواره اصل و مبنا برای تبیین نظام آفرینش و از جمله انسان است، به تبیین رابطه فلسفه با زندگی انسان با توجه به وجود بر مبنای فلسفه صدرایی پرداخته می شود.
رویکردی تطبیقی به تکامل نفس صدرایی و تعالی وجودی یاسپرس در پرتو حرکت جوهری
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی نظریه‌ی اطلاق یا نسبیت اخلاق از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
پدیدآور: مینا چهری استاد راهنما: مجتبی بیگلری ؛ استاد مشاور: سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از موضوعات مهم مورد بحث در فلسفه اخلاق،اطلاق یا نسبیّت گزاره های اخلاقی ست. در نسیّت اخلاق صحبت از متغیر بودن خوبی یا بدی صفات و افعال اخلاقی در مکان یا زمان و شرایط متفاوت است. اطلاق اخلاقی نیز یا به معنای اطلاق کامل صفات وافعال اخلاقی ست یا در معنای اطلاق اصول و ارزش های اخلاقی به کار رفته است. یعنی این اصول اخلاقی است که در همه ی شرایط،مکان ها و زمان های گوناگون همواره ثابت بوده و دگرگون نمی شوند. گرایشاتی از این اندیشه را می توان درمیان مباحث متکلمان، عرفا و مفسران جست. در اسلام از همان اوایل با عناوینی همچون: مسئله ی جبر یا اختیار در افعالانسان، بحث در عدل و خالقیت و اراده ی خداوند، حُسن و قُبح عقلی یا شرعی، نیت و عمل صالح، بررسی دو مرتبه ی وجودی انسان و جاودانگی روح، فطرت الهی، تقوا، جاودانگی اسلام و نسخ ناپذیری دین و تنوع شرایع، مسائل مربوط به تقیه، توریه،شرایط و احکام مضطر و ترجیح قبیح بر اقبح مطرح بوده است. براساس تعاریف متفاوت هر مکتب یا فرقه ی مذهبی، برخی به اطلاق اخلاق و جمعی به نسبیّت آن معتقد شده اند.به رغم نقد و بررسی های عالمانه ی متخصصین دین و اخلاق در زمینه ی نسبیّت، امروزه با جلوه های جدیدی از نسبیّت اخلاقی مواجه ایم، مانند: مسئله ی مقتضیات زمان و نیازهای روز، نسبیت ادیان،پلورالیسم فرهنگی،نسبیت در آداب و قرار دادن عرف به عنوان یک منبع استنباط احکام با وجود تنوع و تضاد در آن. این رساله ضمن نقد و بررسی مهم ترین عوامل گرایش مکاتب و دیدگاه ها به نسبیت گرایی یا اطلاق گرایی کامل، به معیارهای سنجش و دستیابی به اصول مطلق اخلاقی از دیدگاه قرآن و حدیث_ دو منبع اصلی احکام اخلاقی_ می پردازد تا از این طریق کمک شایانی به حل این مسئله کند. توجه به فطرت الهی،عقل سلیم و دین توحیدی سه معیار ارائهشده توسط این رساله می باشد که با نگاه دقیق به مکاتب نسبیّت گرا واطلاق گرایی افراطی، به خوبی متوجه افراط و تفریط در این معیارهای سه گانه خواهیم شد. به نظر می رسد اگر بتوان این سه معیار را در افراد و جامعه تربیت و شکوفا سازیم،شخص به راحتی می تواند به اطلاق اصول و زیربناهای اخلاق حکم کند
بررسی نظریه اطلاق یا نسبیت اخلاق از منظر قرآن و حدیث
نویسنده:
مینا چهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعات فلسفه اخلاق بحث نسبیّت یا اطلاق اخلاق است که از دیر باز در بین علمای اخلاق، فلاسفه،متکلمین ومفسران مورد بحث قرار گرفته است. نسبیت اخلاق بدین معنی است که هیچ صفت اخلاقی را نمی شود گفت مطلقا بد یا خوب است. ممکن است صفتی در یک مکان یا زمان خاصی خوب باشد ولی در زمان دیگر بد. اطلاق اخلاقی نیز یا به معنای اطلاق کامل صفات و افعال اخلاقی است یا در معنای اطلاق اصول و ارزش های اخلاقی به کار رفته است. آن چه مراد قرآن و احادیث اسلامی در مبحث اطلاق اخلاقی است همین معنای اخیر است یعنی این اصول و ارزش های اخلاقی اند که در همه ی شرایط،مکان ها و زمان های گوناگون همواره ثابت بوده و دگرگون نمی شوند.قرآن و به تبع آن، احادیث اسلامی با ارائه ی جهان بینی واقعی و راههای کشف اصول ثابت اخلاقی به ما در حل مسئله ی نسبیّت و اطلاق اخلاق کمک می کنند.
ایمان گرایی از دیدگاه سید حسین نصر
نویسنده:
پدیدآور: مهدیه آقابابایی ؛ استاد راهنما: سیمین اسفندیاری ؛ استاد مشاور: عباسعلی منصوری سرابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تنوع و تکثر ادیان و مذاهب در جهان ما به گونه‌ای است که نمی‌توان یک دین را مرکز توجه قرار داد و سایر ادیان را نادیده گرفت. امروزه ارتباطات به گونه‌ای است که پیروان ادیان را وا داشته است تا به یکدیگر توجه کنند.با ظهور تجددگرایی در الهیات پژوهشی و پیشرفت فناوری و مسئله جهانی‌شدن، تکثرگرایی دینی به صورت یکی از عرصه‌های مهم فلسفه دین درآمده است.مسئله‌ای که ابتدا از جانب فیلسوفان غرب و در نهایت نماینده‌ی برجسته آن‌ها جان هیک مطرح شد.این دیدگاه‌ها در چهارچوب تعریف‌های گوناگونی در میان نواندیشان مسلمان مطرح شده است. از جمله‌ی آن‌ها دکتر سروش به عنوان نظریه پرداز ومتفکری نوگرا، بر این باور است که کثرتی که در عالم با آن مواجهیم حادثه‌ای طبیعی و نا زدودنی است و با هدایت‌گری خداوند و سعادت جویی آدمیان ملائمت دارد.از جانب دیگر دکتر نصر به عنوان نظریه‌پرداز سنت‌گرا در موضعی مقابل اما در عین حال شبیه، بر این باور است که سر چشمه‌ی ادیان، یک مبدأ الهی است و همه تجلّی یک حقیقت‌اند و تنها در ظاهر با هم تفاوت هایی دارند و در نتیجه ادیان دارای وحدت متعالی هستند.سنت‌گرایی یکی از جریان‌های فکری قرن بیستم است، رهیافتی انتقادآمیز نسبت به مدرنیسم که بر بنیادهای سنت‌ ازلی و فلسفه جاوید بنا نهاده شده است. سنت مدعای این تفکر،ازلی و به قدمت خود هستی است. سنت نوعی درون‌مایه‌ی مستمر در سراسر تاریخ بشری است.فلسفه اسلامی یکی از مهم‌ترین منابع و خاستگاه‌های نصر در طرح دیدگاه‌های خود است.دلیل کلی این مساله ویژگی‌هایی است که در این فلسفه وجود دارد و آن را در نسبتی عمیق با اندیشه‌های سنت‌گرایانه نصر قرار می‌دهد.فلسفه‌ی اسلامی به طور کلی و حکمت متعالیه به طور خاص، از عرصه‌هایی است که در آن اسلام سنتی با مدرنیسم تعارض و برخورد دارد و می‌توان این نحوه‌ی تعارض را بررسی کرد. از نظر نصر، فلسفه‌ی اسلامی یکی از انواع فلسفه‌ی سنتی برجسته‌ای است که تقابل ویژه‌ای با فلسفه‌های جدید اروپایی دارد. سرشت تفکر عقلی این است که بر مبدأ یا سرچشمه‌ای غیر از خودش مبتنی است. در فلسفه‌ی جدید اروپایی این سرچشمه در بیشتر موارد تجربه‌ی حسی زندگی روزمره یا احساسات و عواطف مرتبط با حیات و حواس بوده است، اما وضعیت فلسفه‌ی اسلامی کاملاً متفاوت است و در این فلسفه مبدأ یا سرچشمه، چیزی بیرون از خود عقل، مانند وحی در نظر گرفته می‌شود که عقل بر آن تکیه می‌زند. فلسفه‌ی اسلامی ویژگی‌هایی دارد که برای سنت‌گرایان دارای اهمیت فراوانی است. اهمیت این فلسفه در درجه‌ی اول به ارتباط آن با وحی مربوط می‌شود. فلسفه‌ی اسلامی فلسفه‌ی مبتنی بر وحی است؛ چراکه اسلام دینی مبتنی بر وحی و توجه به عالم اعلی و مبدأ فوقانی است و وحی در جامعه‌ی اسلامی همواره مرکزیت داشته است. چهارچوب فکری دکتر نصر در ابتدا با الهام از ای.کی. کواماراسوامی، بورکهارت و خصوصاً فریتهوف شوان بر مبنای فلسفه جاویدان شکل می‌گیرد و سپس تحت تاثیر عرفان نظری و تصوف اسلامی به ویژه عرفان ابن‌عربی و مولوی قرار گرفته، با بهره‌گیری از فیلسوفان اسلامی چون شیخ اشراق و ملاصدرا مبانی نظریه‌ی خود را پایه‌ریزی می‌کند.با توجه به توضیحاتی که ارائه شد در این پژوهش به بررسی ایمان گرایی از دیدگاه سید حسین نصر،مبانی و مباحث پیرامون نظریات وی خواهیم پرداخت.
مطالعه تطبیقی آثار انسان شناختی سوبژکتیویسم و وجود تعلقی صدرایی
نویسنده:
سیمین اسفندیاری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با تأمل در فلسفۀ ملاصدرا می‌توان دریافت که انسان موجودی است دارای استعدادهای نامحدود که با به فعلیت رسیدن در این عالم معنا پیدا می‌کند و چون به عنوان موجودی محدود تعلق وجودی به وجود لایتناهی دارد، تلاش می‌کند وجود خود را تحقق و معنا بخشد. لذا باتوجه به وجود تعلقی انسان و نقش عالم در معنا بخشی به وجود او، می‌توان به نسبت انسان با عالم و حرکت به سوی حق‌تعالی که غایت همۀ حرکت های اوست، پی برد. اما وقتی دکارت «من» را در جایگاه «سوژه» و عالم را به عنوان«ابژه» در برابر آن بنا نهاد، «سوبژکتیویسم» و تقابل بین انسان با عالم به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار آن در فلسفۀ غرب پدید آمد. در این مقاله هدف تبیین نسبت انسان و عالم است با التفات به حیثیت وجود تعلقی او در فلسفۀ صدرایی در مقابل ثنویت انسان و عالم که از آثار اجتناب ناپذیر «سوبژکتیویسم» است و بالاخره رسیدن به اینکه تعلق و وابستگی انسان به خداوند در حرکت جوهری و به تبع آن فقر جوهری است که انسان صدرایی را از سوبژکتیویسم و هر نوع تفکر خودبنیادی امتیاز می‌بخشد.
صفحات :
از صفحه 67 تا 80
حقیقت مرگ و حیات پس از آن در اندیشه‌ی علّامه محمدتقی جعفری
نویسنده:
پدیدآور: اکرم دهنوی ؛ استاد راهنما: سیمین اسفندیاری ؛ استاد مشاور: امیر شیرزاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله ی حاضر درباره ی حقیقت مرگ و حیات پس از آن در اندیشه علّامه محمد تقی جعفری به رشته نگارش درآمده است و هدف از پرداختن به این موضوع آن بوده است که به دیدگاه علّامه جعفری درباره ی حیات و شناخت انواع حیات و اهداف آن دست یافته و به تبیین و تحلیل نظر علّامه جعفری درباره مرگ و سرنوشت حیات آدمی پس از مرگ پرداخته شود ؛ بدان منظور که انسان ها به زندگی برتر و راه کارهای متناسب جهت وصول به چنین زندگی توجه داده شوند .نتیجه آن که به عقیده ی علّامه جعفری رسمی ترین دعوتی که در عرصه ی هستی از آدمی به عمل آمده ، مرگ است وهمواره هر انسانی ناگزیر از رویارویی با این پدیده بوده است و زاویه ی دید هر فرد به مقوله ی مرگ بر طبق دیدگاه او به زندگی تنظیم می شود و برای فهم مسئله مرگ ابتدا بایستی معنای زندگی را دریافت . علّامه جعفری با توجه به ارتباط ژرف و محکمی که میان مرگ و زندگی مشاهده می کند حیات را به دو نوع حیات طبیعی محض و حیات معقول تقسیم می نماید ؛ اولی همان است که اکثریت انسان ها به آن خوگرفته اند و در خلال آن تنها در پی اشباع غرایز طبیعی خویش اند و دومی عبارت است از حیات آگاهانه ای که نیروها و فعالیت های جبری زندگی طبیعی را با بر خورداری از رشد آزادی شکوفان در اختیار ، در مسیر هدف های تکاملی تنظیم نموده است . مرگ در حیات معقول ، پل عبور به سرای ابدیّتی است که ترس و اندوه و در آن راه ندارد و این در حالی است که در حیطه ی حیات طبیعی محض ، مرگ غیر قابل پذیرش است و عبارت است از نقطه پایانی بر خط زندگی ، نیستی و فنا . علّامه جعفری با تکیه بر احساس تعهد و تکلیف برین در زندگی ، عدم ظرفیت این دنیا جهت پاداش و کیفر انسان و نیز اشباع نشدن استعداد های عالی بشری در این دنیا ضرورت روز معاد (صرف نظر از جسمانی یا روحانی بودن آن) را اثبات نموده است و از آن جا که معاد روحانی و اعتقاد به آن تکیه بر اثبات وجود روح و تجرد آن دارد به طور تفصیلی به این مسأله پرداخته که در متن رساله تفصیل آن مذکور است . حیات پس از مرگ با ورود به عالم برزخ آغاز می شود که از دیدگاه علّامه جعفری برزخ دو اصطلاح متفاوت دارد ؛ اول مدتی که انسان در میان مرگ و روز رستاخیر به سر می برند و دوم جهانی میان بهشت و دوزخ که نام آن اعراف است . علّامه جعفری هم اعتقاد به معاد جسمانی و هم معاد روحانی دارد و چون به وجود حرکت تکاملی در برزخ و جهان دیگر معتقدند بهشت و برخورداری از درجات آن و جهنم و ابتلاء به عذاب های آن را منتهای کمال و سقوط انسان نمی دانند بلکه لقاء الله و رضوان الله را پایان تکامل بشر و فراق خداوندی را انتهای سقوط آدمی و بالاتر ین عذاب معرفی می نماید. پس علّامه جعفری به عنوان یک عالیم دینی ، با تکیه بر منابع اسلامی زندگی پیوند نخورده با حیات معقول را منشأء نوعی از زیستن دانسته است که تمام تجاوزها و جنگ ها و درنده خویی ها در تاریخ از آن بر می خیزد افرادی که تن به چنین حیاتی داده اند منکر ارتباط این جهان و جهان پس از مرگ می باشند و یا آن را به دست فراموشی سپرده اند. اما به هر حال و صرف نظر از غفلتی که آدمیان به مرگ و حیات پس از آن دارند ناگزیر با مرگ روبرو گشته و به دنیای پس از آن منتقل می گردند و در آن جا پاداش کیفر اعمال خوب و بد خود را خواهند دید
حشر عالم هستی از دیدگاه ملاصدرا و تطبیق آن با آیات و روایات
نویسنده:
پدیدآور: نگین فهیمی ؛ استاد راهنما: سیمین اسفندیاری ؛ استاد مشاور: عباس حاج‌زین‌العابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا با استفاده از مبانی هستی شناسی خود توانسته است مسئله حشر عمومی موجودات را اثبات نماید. او با تقسیم بندی موجودات جهان به شش طبقه عقول،انسانها،حیوانات،گیاهان،جمادات وهیولا برای هریک به طورمجزا اثبات حشرنموده است. برخی ازمبانی ملاصدرا که در اثبات مسئله حشرعمومی موجودات استفاده شده اند ازاین قبیل اند: اصالت وجود، تشکیک وجود،بساطت وجود،عالم مثل و ارباب انواع،مراتب سه گانه عالم،تجرد قوه خیال و ... همچنین با کمک برخی آیات قرآن و روایاتی که در این زمینه وجود دارند میتوان حشرعمومی موجودات راازدیدگاه دینی نیز اثبات نمود.به این ترتیبب امقایسه جریان عقلی ونقلی دراین مسئله میتوان ادعا نمود که تمام عالم هستی دارای حشر ورجوع الی الله میباشد. نگارنده دراثرحاضربه تفصیل به بیان دیدگاه ملاصدرا وشرح ادعای وی پرداخته است وسپس با مقایسه این مطلب با آنچه در آیات قرآن کریم وروایات وارد شده است،هماهنگی این دو دیدگاه را نمایان نموده است.
  • تعداد رکورد ها : 27