آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
آثار مرتبط با شخصیت ها
>
03.اساتید و پژوهشگران مراکز دانشگاهی و حوزوی (ایرانی و غیر ایرانی)
>
03.اساتید و پژوهشگران مراکز پژوهشی ایران
>
دانشنامه جهان اسلام (بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، تهران)
>
گروه فلسفه
>
فاطمه فنا
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
تعداد رکورد ها : 19
عنوان :
نگاهی به تفسیر ابن عطاء
نویسنده:
فاطمه فنا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
سیدرضی شیرازی ، جهانی بنشسته در گوشه ای
نویسنده:
فاطمه فنا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) - جلد دوم
نویسنده:
علیقلی بن قرچغای خان؛ بامقدمه غلامحسین ابراهیمی دینانی؛ تصحیح و تحقیق: فاطمه فنا
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: احیاء کتاب,
زبان :
فارسی
چکیده :
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) اثر علیقلی بن قرچغای خان (قرن یازدهم)، کتابی است در دو جلد به زبان فارسی با موضوع حکمت و فلسفه. دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی بر این اثر مقدمه نوشته و فاطمه فنا (در قالب پایاننامه) به تصحیح آن همت گماشته است. کتاب دربردارنده یک دوره حکمت طبیعى و الهى است. ساختار: کتاب، دارای پیشگفتار، مقدمه مصحح و محتوای مطالب در چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاهوپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت است. گزارش محتوا: در پیشگفتار کتاب از ارتباط وثیق تفسیر معنوی قرآن و روایات با حکمت سخن گفته شده و به تاریخچه مختصری از گرایشهای فیلسوفان ایران، نوع نگاه کلامی خواجه نصیر و پررنگ شدن حکمت در عصر صفوی پرداخته شده است. در میان فیلسوفان اسلامی آن دوران، میرفندرسکی و میرداماد از اهمیت بالایی برخوردار بودند و از شاگردان مهم آنان شیخ رجبعلی تبریزی است که علیقلی بن قرچغای خان تحت تأثیر افکار و عقاید او بوده است. دکتر دینانی در ادامه پیشگفتار از اهمیت زنده نگهداشتن کتابهای چاپی آن دوره و تلاشش در راستای تصحیح و احیای این متون با کمک دانشجویان مستعد دورههای کارشناسی ارشد و دکتری، سخن میگوید. این اثر پایاننامه کارشناسی ارشد فاطمه فنا در دانشگاه تهران و در همین راستا است. علىقلى بن قرچغاى خان ابتداى کتاب را به خطبهاى در حمد و سپاس خداوند و سلام و درود بر پیامبر عظیمالشأن اسلام و خاندان عصمت و طهارت(ع) آراسته است. آنگاه با پیشگفتارى در بیان مراتب حکمت موافق با قول معصومین(ع) و شریعت و مطابق رأى ارسطو، همراه با اقوالى که دراینباره آورده، آغاز میکند و اظهار مىدارد که: «ما نیز مقتفیاَ لآثار الشریعة، فن حکمت را مترتب به دو مرتبه ساختیم؛ و مرتبه اوّل و أسفل که مشتمل بر فنون حکمت عامه طبیعى و الهى است، آنچه از اصول معتمده حکیم بزرگ ارسطاطالیس و سایر اساطین حکماى قدیم استنباط کرده مدلل و مبرهن ساخته بودیم، به فضلالله و قوته، در این کتاب تقریر و تحریر خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و مرتبه دویم که مشتمل بر حکمت خاصه عالیه است همان متن کتاب مستطاب اثولوجیا را که فى الحقیقة نور مبین و کتاب متین حکمت است مطابقاً لآیات القرآن العظیم و موافقاً لأحادیث المعصوم الکریم، بعدازاین شرح و بیان خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و این کتاب را مشتمل بر چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاهوپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت ساختیم و احیاى حکمت نام نهادیم.» «مصنف، مباحث خود را غالباً با آیات قرآن، احادیث ائمه(ع) و اقوال و آراى حکماى متقدم و متأخر و حتى معاصرانش طرح میکند، ازاینرو شمار اقوالى که به نقل آنها پرداخته بیش از پانصد قول است. وى همچنین بعضاً مطالبى را ذیل عناوین تنبیه، تحقیق، تذنیب، قانون و وصل بیان میکند و گاه بحث خود را در قالب طرح شکوک و ازاله آنها دنبال کرده است.» «کتاب احیاى حکمت علیقلی بن قرچغاى خان همانند سایر آثار این اندیشمند توانا نشاندهنده یک جریان فکرى نیرومندى است که در جهت خلاف اندیشههاى صدرالمتألهین شیرازى وجود داشته است. این جریان فکرى در تعلیمات شیخ رجبعلى تبریزى به اوج خود رسیده و بهعنوان یک نظام فلسفى مطرح شده است. این نظام فلسفى که با نوعى از الهیات تنزیهى سازگارى دارد، با معانى و مضامین برخى از روایات اهلبیت عصمت و طهارت(ع) نیز نزدیک است. در این نظام فلسفى رگههایی از اندیشههاى مکتب نوافلاطونى نیز وجود دارد که براى اهل بصیرت بهوضوح قابل مشاهده است... سبک تفسیر صدرالمتألهین از آیات و برداشت او از روایات غیر از سبک و اسلوبى است که شیخ رجبعلى تبریزى و شاگردانش از آن پیروى میکنند. بهعبارتدیگر میتوان گفت هریک از این دو جریان فکرى که هممعاصر و همرقیب یکدیگرند بهحکم اینکه از معانى و مضامین روایات اهلبیت(ع) مدد میگیرد، رنگ حکمت شیعى را در ناصیه خود آشکار مىسازد». درهرصورت هر دو دیدگاه در زمان صفویان وجود داشتهاند و در تقسیمبندیهای امروزین تحت عنوان مکتب اصفهان میگنجند. نویسنده در مقدمههایش مباحث احیای حکمت، فضیلت علم و حکمت نظری، امور عامه مطلقه بر سبیل مصادرات، تعین و اقسام آن، حقیقت جنس، فصل، نوع و شخص، ما به التشخص، تغایر و اقسام آن را مطرح کرده است. در فن اول (طبیعیات) مباحث ذیل مطرح شده؛ تعریف علم طبیعی و موضوع آن، شرح اسم جوهر و عرض، اقسام عرض و جوهر، ترکّب اجسام، حقیقت و ماهیت مکان، حیّز، حرکت، زمان، عدد، عدم مساوقت وحدت و وجود، قوه مصوّره، بیان ماهیت و حقیقت نفس، بساطت و تجرد نفس ناطقه انسانی و فلکی، نحوه ادراک محسوسات پنجگانه، قوای باطنی، افعال نفس، مراتب ترقی نفس ناطقه، ابطال تناسخ نامناسب، شرح اسامی نبی، رسول و امام. در فن دوم(الهیات) مباحث؛ تقسیم علم الهیات، صدق و کذب و حق و باطل، عام و خاص و کلی و جزئی، اعراض نسبی، ماده اولای عنصر سماوی، اصالت وجود یا ماهیت، جعل، علت و اقسام آن، اثبات واجبالوجود و علتالعلل، توحید واجبالوجود، علم و اقسام آن، عرضیت علم حقیقی حصولی و حضوری، وجود ذهنی، معاد عقلانی و جسمانی و... مطرح میگردد. وی در بحث معاد عقلانی و جسمانی معتقد است «معاد بنا بر آنچه مشهور نزد جمهور است عبارت است از رجوع هر نفس ناطقهاى بهسوی مبدأش. آنگاه گوید: نفس بنا بر آنچه از احادیث معصومین(ع) و کلام حکماى الهى مستفاد است بر سه قسم است که هر یک معادى مناسب خود دارند» «یکى از مسائلى که مصنف به بررسى آن پرداخته است مسئله وجود ذهنى است. البته وى با همین عنوان «وجود ذهنى» از آن بحث نمیکند. آنچه از عبارات وى درباره علم به اشیا به دست میآید این است که وى قائل است به اینکه در علم به اشیا، مثال و شبح و صورت شىء در ذهن عالم حاصل میگردد. قول وى به شبح با اقوال قائلین به شبح در مسئله وجود ذهنى نیز متفاوت است. آنچه مصنف در این موضع به بررسى آن میپردازد این است که آیا در علم به اشیا، ماهیات آنها بأنفسها در ذهن میآید یا اشباح آنها؛ و اگر شبح اشیا به ذهن میآید، آیا این شبح و صورت مثالى عین ذى شبح و ممثل منه است؟ در پاسخ به این سؤالات، وى ابتدا تصریح میکند که علم و حس «عرض شبحى» و «مثالى نورانى» است که در نفس حاصل مىشود. سپس خاطرنشان مىکند که جمعى کثیر از فحول حکما در این مسئله قائل به عینیت تام من جمیع الوجوه در مرتبه هى هى میان این شبح و مثال نورانى کلى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه هستند؛ و رأى کثیر دیگرى نیز آن است که میان آنها مباینت تام من جمیع الوجوه است. رأى مختار مصنف این است که میان شبح و صورت مثالى نورانى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه نه مباینت تام من جمیع الوجوه است نه عینیت من جمیع الوجوه، بلکه به وجهى عین و به وجهى غیرند. وى این قول را، چنانکه خود میگوید، در کتاب دیگرش به نام جمع بین الرأیین و تصالح الطرفین و تأویل القولین آورده است.» منبع: goo.gl/rkMcgd
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) - جلد اول
نویسنده:
علیقلی بن قرچغای خان؛ بامقدمه غلامحسین ابراهیمی دینانی؛ تصحیح و تحقیق: فاطمه فنا
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
زبان :
فارسی
چکیده :
احیای حکمت (مشتمل بر طبیعیات) اثر علیقلی بن قرچغای خان (قرن یازدهم)، کتابی است در دو جلد به زبان فارسی با موضوع حکمت و فلسفه. دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی بر این اثر مقدمه نوشته و فاطمه فنا (در قالب پایاننامه) به تصحیح آن همت گماشته است. کتاب دربردارنده یک دوره حکمت طبیعى و الهى است. ساختار: کتاب، دارای پیشگفتار، مقدمه مصحح و محتوای مطالب در چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاهوپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت است. گزارش محتوا: در پیشگفتار کتاب از ارتباط وثیق تفسیر معنوی قرآن و روایات با حکمت سخن گفته شده و به تاریخچه مختصری از گرایشهای فیلسوفان ایران، نوع نگاه کلامی خواجه نصیر و پررنگ شدن حکمت در عصر صفوی پرداخته شده است. در میان فیلسوفان اسلامی آن دوران، میرفندرسکی و میرداماد از اهمیت بالایی برخوردار بودند و از شاگردان مهم آنان شیخ رجبعلی تبریزی است که علیقلی بن قرچغای خان تحت تأثیر افکار و عقاید او بوده است. دکتر دینانی در ادامه پیشگفتار از اهمیت زنده نگهداشتن کتابهای چاپی آن دوره و تلاشش در راستای تصحیح و احیای این متون با کمک دانشجویان مستعد دورههای کارشناسی ارشد و دکتری، سخن میگوید. این اثر پایاننامه کارشناسی ارشد فاطمه فنا در دانشگاه تهران و در همین راستا است. علىقلى بن قرچغاى خان ابتداى کتاب را به خطبهاى در حمد و سپاس خداوند و سلام و درود بر پیامبر عظیمالشأن اسلام و خاندان عصمت و طهارت(ع) آراسته است. آنگاه با پیشگفتارى در بیان مراتب حکمت موافق با قول معصومین(ع) و شریعت و مطابق رأى ارسطو، همراه با اقوالى که دراینباره آورده، آغاز میکند و اظهار مىدارد که: «ما نیز مقتفیاَ لآثار الشریعة، فن حکمت را مترتب به دو مرتبه ساختیم؛ و مرتبه اوّل و أسفل که مشتمل بر فنون حکمت عامه طبیعى و الهى است، آنچه از اصول معتمده حکیم بزرگ ارسطاطالیس و سایر اساطین حکماى قدیم استنباط کرده مدلل و مبرهن ساخته بودیم، به فضلالله و قوته، در این کتاب تقریر و تحریر خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و مرتبه دویم که مشتمل بر حکمت خاصه عالیه است همان متن کتاب مستطاب اثولوجیا را که فى الحقیقة نور مبین و کتاب متین حکمت است مطابقاً لآیات القرآن العظیم و موافقاً لأحادیث المعصوم الکریم، بعدازاین شرح و بیان خواهیم کرد- ان شاء الله؛ و این کتاب را مشتمل بر چهار مقدمه و دو فن و دوازده باب و پنجاهوپنج مقاله و یک خاتمه و یک وصیت ساختیم و احیاى حکمت نام نهادیم.» «مصنف، مباحث خود را غالباً با آیات قرآن، احادیث ائمه(ع) و اقوال و آراى حکماى متقدم و متأخر و حتى معاصرانش طرح میکند، ازاینرو شمار اقوالى که به نقل آنها پرداخته بیش از پانصد قول است. وى همچنین بعضاً مطالبى را ذیل عناوین تنبیه، تحقیق، تذنیب، قانون و وصل بیان میکند و گاه بحث خود را در قالب طرح شکوک و ازاله آنها دنبال کرده است.» «کتاب احیاى حکمت علیقلی بن قرچغاى خان همانند سایر آثار این اندیشمند توانا نشاندهنده یک جریان فکرى نیرومندى است که در جهت خلاف اندیشههاى صدرالمتألهین شیرازى وجود داشته است. این جریان فکرى در تعلیمات شیخ رجبعلى تبریزى به اوج خود رسیده و بهعنوان یک نظام فلسفى مطرح شده است. این نظام فلسفى که با نوعى از الهیات تنزیهى سازگارى دارد، با معانى و مضامین برخى از روایات اهلبیت عصمت و طهارت(ع) نیز نزدیک است. در این نظام فلسفى رگههایی از اندیشههاى مکتب نوافلاطونى نیز وجود دارد که براى اهل بصیرت بهوضوح قابل مشاهده است... سبک تفسیر صدرالمتألهین از آیات و برداشت او از روایات غیر از سبک و اسلوبى است که شیخ رجبعلى تبریزى و شاگردانش از آن پیروى میکنند. بهعبارتدیگر میتوان گفت هریک از این دو جریان فکرى که هممعاصر و همرقیب یکدیگرند بهحکم اینکه از معانى و مضامین روایات اهلبیت(ع) مدد میگیرد، رنگ حکمت شیعى را در ناصیه خود آشکار مىسازد». درهرصورت هر دو دیدگاه در زمان صفویان وجود داشتهاند و در تقسیمبندیهای امروزین تحت عنوان مکتب اصفهان میگنجند. نویسنده در مقدمههایش مباحث احیای حکمت، فضیلت علم و حکمت نظری، امور عامه مطلقه بر سبیل مصادرات، تعین و اقسام آن، حقیقت جنس، فصل، نوع و شخص، ما به التشخص، تغایر و اقسام آن را مطرح کرده است. در فن اول (طبیعیات) مباحث ذیل مطرح شده؛ تعریف علم طبیعی و موضوع آن، شرح اسم جوهر و عرض، اقسام عرض و جوهر، ترکّب اجسام، حقیقت و ماهیت مکان، حیّز، حرکت، زمان، عدد، عدم مساوقت وحدت و وجود، قوه مصوّره، بیان ماهیت و حقیقت نفس، بساطت و تجرد نفس ناطقه انسانی و فلکی، نحوه ادراک محسوسات پنجگانه، قوای باطنی، افعال نفس، مراتب ترقی نفس ناطقه، ابطال تناسخ نامناسب، شرح اسامی نبی، رسول و امام. در فن دوم(الهیات) مباحث؛ تقسیم علم الهیات، صدق و کذب و حق و باطل، عام و خاص و کلی و جزئی، اعراض نسبی، ماده اولای عنصر سماوی، اصالت وجود یا ماهیت، جعل، علت و اقسام آن، اثبات واجبالوجود و علتالعلل، توحید واجبالوجود، علم و اقسام آن، عرضیت علم حقیقی حصولی و حضوری، وجود ذهنی، معاد عقلانی و جسمانی و... مطرح میگردد. وی در بحث معاد عقلانی و جسمانی معتقد است «معاد بنا بر آنچه مشهور نزد جمهور است عبارت است از رجوع هر نفس ناطقهاى بهسوی مبدأش. آنگاه گوید: نفس بنا بر آنچه از احادیث معصومین(ع) و کلام حکماى الهى مستفاد است بر سه قسم است که هر یک معادى مناسب خود دارند» «یکى از مسائلى که مصنف به بررسى آن پرداخته است مسئله وجود ذهنى است. البته وى با همین عنوان «وجود ذهنى» از آن بحث نمیکند. آنچه از عبارات وى درباره علم به اشیا به دست میآید این است که وى قائل است به اینکه در علم به اشیا، مثال و شبح و صورت شىء در ذهن عالم حاصل میگردد. قول وى به شبح با اقوال قائلین به شبح در مسئله وجود ذهنى نیز متفاوت است. آنچه مصنف در این موضع به بررسى آن میپردازد این است که آیا در علم به اشیا، ماهیات آنها بأنفسها در ذهن میآید یا اشباح آنها؛ و اگر شبح اشیا به ذهن میآید، آیا این شبح و صورت مثالى عین ذى شبح و ممثل منه است؟ در پاسخ به این سؤالات، وى ابتدا تصریح میکند که علم و حس «عرض شبحى» و «مثالى نورانى» است که در نفس حاصل مىشود. سپس خاطرنشان مىکند که جمعى کثیر از فحول حکما در این مسئله قائل به عینیت تام من جمیع الوجوه در مرتبه هى هى میان این شبح و مثال نورانى کلى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه هستند؛ و رأى کثیر دیگرى نیز آن است که میان آنها مباینت تام من جمیع الوجوه است. رأى مختار مصنف این است که میان شبح و صورت مثالى نورانى موجود در ذهن با حقیقت و ماهیت خارجى ذى شبح و ممثل منه نه مباینت تام من جمیع الوجوه است نه عینیت من جمیع الوجوه، بلکه به وجهى عین و به وجهى غیرند. وى این قول را، چنانکه خود میگوید، در کتاب دیگرش به نام جمع بین الرأیین و تصالح الطرفین و تأویل القولین آورده است.» منبع: goo.gl/rkMcgd
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تصحیح وتعلیق ومقدمه براحیای حکمت اثرعلی قلی قراچغای خان
نویسنده:
فنافاطمه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
زبان :
فارسی
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی - جلد دوم (از دوره دو جلدی)
نویسنده:
غلامحسین ابراهیمی دینانی؛ ویراستار: فاطمه فنا
نوع منبع :
کتاب , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ,
زبان :
عربی , فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قواعد فلسفی [منبع: قواعد کلی فلسفه اسلامی]
,
2- قواعد فلسفی الهیات بالمعنی الاخص
,
1- قواعد فلسفی امور عامه
شابک (isbn):
978-964-426-094-0
چکیده :
قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی تألیف غلامحسین ابراهیمی دینانی از جمله آثار فلسفی معاصر در گردآوری و معرفی قواعد فلسفه اسلامی است. این اثر به زبان فارسی قبلا در سه و اینک در دو جلد منتشر شده است. نویسنده در رابطه با هر قاعده سعی کرده دیدگاههای مختلف را مطرح و مورد نقض و ابرام قرار دهد و در نهایت با نتیجهگیری و ذکر دیدگاه ملاصدرا یا اشعاری از ملاهادی سبزواری یا مانند آن به پایان برد. ساختار کتاب مشتمل بر مقدمه، پیشگفتار و 150 قاعده فلسفی است. گزارش محتوا: نویسنده مقدمه کتاب را با این عبارت آغاز میکند: قدما براى هریک از علوم مدونه سه عنصر اساسى ذکر کردهاند که به ترتیب عبارتند از: موضوع، مسائل و مبادى. او پس از توضیح هر یک، اینگونه ادامه میدهد که در علم فقه تعدادى از قواعد را مىشناسیم که داراى دو خاصیت «منها البرهان» و «لها البرهان» مىباشند. این دسته از قواعد از یکجهت در ردیف مبادى قرار مىگیرند و از جهت دیگر در زمره مسائل بهحساب مىآیند. وجود اینگونه قواعد، تنها به علم فقه اختصاص ندارد؛ بلکه در سایر علوم، بهویژه فلسفه نیز نظیر آنها را مىتوان یافت. یک بررسى کوتاه در آثار فلاسفه اسلامى بهخوبی نشان مىدهد وجود اینگونه قواعد که همواره برزخ بین مبادى و مسائل مىباشند، در فلسفه فراوان است. وی در ادامه توضیح فوق، بررسی و گردآوری قواعد فلسفی در فلسفه اسلامی را سبب نگارش این اثر میداند: «نگارنده این سطور که از مدتها پیش، ضمن بررسى در آثار فلاسفه اسلامى توجه خویش را سخت به این نکته معطوف کرده بود، همواره درصدد بود همانطور که جمعآورى این قواعد در فقه اسلامى بهوسیله برخى فقها انجام گرفته و این خلأ پر شده است، در فلسفه اسلامى نیز این نقصان را جبران سازد. توفیق این کار از سوى پروردگار هنگامى بهدست آمد که تحصیلات دوره دکترى را در رشته فلسفه و حکمت اسلامى به پایان رسانید و موضوع پایاننامه خود را تحت عنوان قواعد کلى فلسفى در فلسفه اسلامى انتخاب کرد. براى بررسى و تنظیم قواعد فلسفى بیشتر آثار فلاسفه و متکلمین اسلامى مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفت و محصول آن پژوهشها بهصورت رسالهاى شامل یکصد قاعده فلسفى گرد آمد». دینانی همچنین در پیشگفتار کتاب با نقد مادهگرایی و ذهنگرایی، طریق وسط و راه روشن را واقعگرایى دانسته است. بیشتر فلاسفه اسلامى، بهخصوص صدر المتألهین، فلسفه خود را بر اساس واقعگرایى بنیاد نهادهاند و در باب ادراک یا مبحث ارزش معلومات، مسئله وجود ذهنى را مطرح کردهاند. در سایر مکتبهاى فکرى و فلسفى در باب ادراکات یا مبحث ارزش معلومات، کمتر با تعبیر «وجود ذهنى» مواجه مىشویم در عین اینکه عموماً مسائل فلسفه اولى داراى کلیت و عمومیت هستند، برخى مسائل وجود دارد که دایره عمومیت و کلیت آنها بهمراتب وسیعتر از سایر مسائل است. اینگونه مسائل را مىتوان تحت عنوان «قواعد فلسفى» مورد بحث و بررسى قرار داد. این قواعد معمولاً از چنان عمومیت و کلیتى برخوردارند که مىتوانند نسبت به سایر مسائل داراى حکم زیربنا و نقش سازنده باشند. پنجاه قاعده ازاینگونه قواعد در بخش اول مورد بحث قرار گرفته و پنجاه قاعده دیگر، به ترتیبى که در مقدمه اول ذکر شد، مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. در تنظیم قواعد فلسفی نکات زیر رعایت شده است: هریک از قواعد با عنوان معروف خود مطرح شده، بهطورىکه اگر احیاناً مفاد یک قاعده در کتب مختلف با عبارات مختلف ذکر شده، آن عبارت که از همه عبارات معروفتر است، انتخاب شده و عنوان قاعده قرار گرفته است. چون متون اصیل و با اهمیت در فلسفه اسلامى بیشتر به زبان عربى نوشته شده، حفظ عنوان اصلى قواعد ایجاب مىکرد که هریک از آنها با متن اصلى عربى مورد بررسى قرار گیرد. کلیه قواعد به ترتیب حروف تهجّى گرد آمده و ملاک تقدم در هر قاعده حرف اول آن است. حرف اول در هر قاعده، بدون الف و لام تعریف یا کلماتى از قبیل «کل»، «بعض» و مانند آن، در نظر گرفته شده است، بهطورىکه مثلاً قاعده «الواحد لا يصدر عنه الا الواحد»، در حرف «واو» مورد بحث قرار گرفته و قاعده «کل ممکن زوج ترکیبى له ماهیة و وجود»، در حرف «م» مورد بحث واقع شده است. در ادامه به دو نمونه از قواعد ذکر شده در کتاب بهاختصار اشاره میشود: اولین قاعده، «انتقال الاعراض محال» نام دارد. نویسنده در توضیح محالبودن انتقال عرض از موضوعی به موضوع دیگر ابتدا به تعریف ماهیت جوهر و عرض پرداخته است. سپس ادامه میدهد تا آنجا که از مطالعه کتب فلسفی و کلامی برمیآید، کسی قائل به جواز انتقال عرض از یک موضوع به موضوع دیگر نیست؛ بلکه آن را از نظر عقل محال دانستهاند. وی در این رابطه دیدگاه فارابی، سهروردی، فخر رازی و در آخر ملاصدرا را مورد بررسی قرار داده است. ملاصدرا در اینجا جهت اثبات تجرد نفس ناطقه به یک سلسله آیات قرآنى استدلال مىکند که مضمون آیات شریفه رجوع و بقاء نفس ناطقه در معاد و رستاخیز است. سپس این استدلال را بر دو اصل و قاعده «امتناع اعاده معدوم» و «استحاله انتقال عرض» که از نظر وى قطعى و ثابتاند استوار مىسازد. وجه ابتناء استدلال بر این دو قاعده آن است که گفته مىشود اگر نفس ناطقه انسان، مجرد و جاودان نباشد، از این دو حالت خارج نیست: هنگام مرگ و مفارقت از بدن، نابود مىشود یا هنگام جدایى از بدن، به بدن برزخى دیگر منتقل مىشود. در این صورت اگر گفته شود که نفس ناطقه پس از مرگ و جدایى از بدن نابود مىشود، با توجه به آیات شریفه که به حضور نفس در معاد تصریح مىکند، اشکال اول یعنى اعاده معدوم، لازم مىآید و اگر گفته شود که نفس ناطقه پس از مرگ و جدایى از بدن به بدن برزخى دیگر منتقل مىشود، اشکال انتقال عرض از یک موضوع به موضوع دیگر لازم مىآید و چون هر دو امر، یعنى اعاده معدوم و انتقال عرض، از محالات عقلى محسوب مىشود، ناچار باید به فرض اول، یعنى مسئله تجرد نفس ناطقه، اعتراف کنیم. در یکصدمین مورد، قاعدهای با عنوان «آنچه علم و ادراک را تحقق میبخشد، چیزی جز نور و روشنایی نیست» مطرح شده است. وی معتقد است که آنچه اهل عرف و جمهور مردم از لغت نور اراده مىکنند، چیزى جز نور محسوس نیست. عامه مردم وقتى از نور سخن مىگویند، همان چیزى را اراده مىکنند که در چشم آنها علت دیدن به شمار مىآید؛ ولى اگر ملاک و معنى نور روشن بودن و روشنکردن است، باید گفت هرچیزى داراى این خصلت باشد نور به شمار مىآید. برخى از حکما بر اساس همین معنى و طبق همین ملاک گفتهاند: «النّور هو الظّاهر لنفسه المظهر لغیره و الظّلمة ما يقابله»؛ یعنى نور عبارت است از چیزى که در حدّ ذات خود روشن باشد و سایر اشیاء را نیز روشن گرداند. اگر این سخن حکما در باب معنى نور درست باشد، ناچار باید گفت مفهوم نور همانند مفهوم وجود یک مفهوم عام و شامل است که همهچیز را در جهان ادراک فرامىگیرد. بهاینترتیب، مىتوان گفت حقیقت ظهور چیزى است که هم در حدّ ذات خود ظاهر است و هم اشیاء دیگر را ظاهر مىگرداند. حقیقت وجود نیز به همین منوال است؛ زیرا هر چیزی که در جهان موجود گردد ناچار به وجود موجود مىگردد. بهاینترتیب، مىتوان گفت حقیقت وجود در حدّ ذات خود موجود است. همه موجودات دیگر نیز به وجود موجود مىباشند. همانگونه که در آغاز این مبحث ذکر شد نور در عرف عام تنها در مورد حس باصره مصداق پیدا مىکند، درحالیکه نسبت میان شاهد و مشهود یا بیننده و دیده شده همان نسبت است که میان سامع و مسموع یا شامه و مشموم وجود دارد. همانگونه که نور در حس باصره ظاهر بالذّات و مظهر غیر است صوت نیز در حس سامعه ظاهر بالذّات و مظهر غیر به شمار مىآید. در مورد سایر حواس و قواى مدرکه نیز وضع به همین منوال است. همانگونه که صوت جز در مورد حس سامعه ظاهر نمىگردد، نور محسوس نیز جز در مورد حس باصره فاقد معنى ظهور و روشنایى است. بهاینترتیب، مىتوان گفت بین صوت و نور در خصلت ظهور هیچگونه تفاوت وجود ندارد؛ زیرا آنچه ظاهر بالذّات و مظهر غیر به شمار آید مصداق معنى نور خواهد بود. معنى این سخن آن است که اگر حقیقت نور وجود نداشته باشد، هیچگونه ادراک در جهان صورت تحقق نمىپذیرد. در این صورت باید گفت آنچه علم و ادراک را تحقق مىبخشد، چیزى جز نور و روشنایى نیست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی - جلد اول (از دوره دو جلدی)
نویسنده:
غلامحسین ابراهیمی دینانی؛ ویراستار: فاطمه فنا
نوع منبع :
کتاب , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ,
زبان :
عربی , فارسی
کلیدواژههای اصلی :
قواعد فلسفی [منبع: قواعد کلی فلسفه اسلامی]
,
2- قواعد فلسفی الهیات بالمعنی الاخص
,
1- قواعد فلسفی امور عامه
شابک (isbn):
978-964-426-094-0
چکیده :
قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی تألیف غلامحسین ابراهیمی دینانی از جمله آثار فلسفی معاصر در گردآوری و معرفی قواعد فلسفه اسلامی است. این اثر به زبان فارسی قبلا در سه و اینک در دو جلد منتشر شده است. نویسنده در رابطه با هر قاعده سعی کرده دیدگاههای مختلف را مطرح و مورد نقض و ابرام قرار دهد و در نهایت با نتیجهگیری و ذکر دیدگاه ملاصدرا یا اشعاری از ملاهادی سبزواری یا مانند آن به پایان برد. ساختار کتاب مشتمل بر مقدمه، پیشگفتار و 150 قاعده فلسفی است. گزارش محتوا: نویسنده مقدمه کتاب را با این عبارت آغاز میکند: قدما براى هریک از علوم مدونه سه عنصر اساسى ذکر کردهاند که به ترتیب عبارتند از: موضوع، مسائل و مبادى. او پس از توضیح هر یک، اینگونه ادامه میدهد که در علم فقه تعدادى از قواعد را مىشناسیم که داراى دو خاصیت «منها البرهان» و «لها البرهان» مىباشند. این دسته از قواعد از یکجهت در ردیف مبادى قرار مىگیرند و از جهت دیگر در زمره مسائل بهحساب مىآیند. وجود اینگونه قواعد، تنها به علم فقه اختصاص ندارد؛ بلکه در سایر علوم، بهویژه فلسفه نیز نظیر آنها را مىتوان یافت. یک بررسى کوتاه در آثار فلاسفه اسلامى بهخوبی نشان مىدهد وجود اینگونه قواعد که همواره برزخ بین مبادى و مسائل مىباشند، در فلسفه فراوان است. وی در ادامه توضیح فوق، بررسی و گردآوری قواعد فلسفی در فلسفه اسلامی را سبب نگارش این اثر میداند: «نگارنده این سطور که از مدتها پیش، ضمن بررسى در آثار فلاسفه اسلامى توجه خویش را سخت به این نکته معطوف کرده بود، همواره درصدد بود همانطور که جمعآورى این قواعد در فقه اسلامى بهوسیله برخى فقها انجام گرفته و این خلأ پر شده است، در فلسفه اسلامى نیز این نقصان را جبران سازد. توفیق این کار از سوى پروردگار هنگامى بهدست آمد که تحصیلات دوره دکترى را در رشته فلسفه و حکمت اسلامى به پایان رسانید و موضوع پایاننامه خود را تحت عنوان قواعد کلى فلسفى در فلسفه اسلامى انتخاب کرد. براى بررسى و تنظیم قواعد فلسفى بیشتر آثار فلاسفه و متکلمین اسلامى مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفت و محصول آن پژوهشها بهصورت رسالهاى شامل یکصد قاعده فلسفى گرد آمد». دینانی همچنین در پیشگفتار کتاب با نقد مادهگرایی و ذهنگرایی، طریق وسط و راه روشن را واقعگرایى دانسته است. بیشتر فلاسفه اسلامى، بهخصوص صدر المتألهین، فلسفه خود را بر اساس واقعگرایى بنیاد نهادهاند و در باب ادراک یا مبحث ارزش معلومات، مسئله وجود ذهنى را مطرح کردهاند. در سایر مکتبهاى فکرى و فلسفى در باب ادراکات یا مبحث ارزش معلومات، کمتر با تعبیر «وجود ذهنى» مواجه مىشویم در عین اینکه عموماً مسائل فلسفه اولى داراى کلیت و عمومیت هستند، برخى مسائل وجود دارد که دایره عمومیت و کلیت آنها بهمراتب وسیعتر از سایر مسائل است. اینگونه مسائل را مىتوان تحت عنوان «قواعد فلسفى» مورد بحث و بررسى قرار داد. این قواعد معمولاً از چنان عمومیت و کلیتى برخوردارند که مىتوانند نسبت به سایر مسائل داراى حکم زیربنا و نقش سازنده باشند. پنجاه قاعده ازاینگونه قواعد در بخش اول مورد بحث قرار گرفته و پنجاه قاعده دیگر، به ترتیبى که در مقدمه اول ذکر شد، مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد. در تنظیم قواعد فلسفی نکات زیر رعایت شده است: هریک از قواعد با عنوان معروف خود مطرح شده، بهطورىکه اگر احیاناً مفاد یک قاعده در کتب مختلف با عبارات مختلف ذکر شده، آن عبارت که از همه عبارات معروفتر است، انتخاب شده و عنوان قاعده قرار گرفته است. چون متون اصیل و با اهمیت در فلسفه اسلامى بیشتر به زبان عربى نوشته شده، حفظ عنوان اصلى قواعد ایجاب مىکرد که هریک از آنها با متن اصلى عربى مورد بررسى قرار گیرد. کلیه قواعد به ترتیب حروف تهجّى گرد آمده و ملاک تقدم در هر قاعده حرف اول آن است. حرف اول در هر قاعده، بدون الف و لام تعریف یا کلماتى از قبیل «کل»، «بعض» و مانند آن، در نظر گرفته شده است، بهطورىکه مثلاً قاعده «الواحد لا يصدر عنه الا الواحد»، در حرف «واو» مورد بحث قرار گرفته و قاعده «کل ممکن زوج ترکیبى له ماهیة و وجود»، در حرف «م» مورد بحث واقع شده است. در ادامه به دو نمونه از قواعد ذکر شده در کتاب بهاختصار اشاره میشود: اولین قاعده، «انتقال الاعراض محال» نام دارد. نویسنده در توضیح محالبودن انتقال عرض از موضوعی به موضوع دیگر ابتدا به تعریف ماهیت جوهر و عرض پرداخته است. سپس ادامه میدهد تا آنجا که از مطالعه کتب فلسفی و کلامی برمیآید، کسی قائل به جواز انتقال عرض از یک موضوع به موضوع دیگر نیست؛ بلکه آن را از نظر عقل محال دانستهاند. وی در این رابطه دیدگاه فارابی، سهروردی، فخر رازی و در آخر ملاصدرا را مورد بررسی قرار داده است. ملاصدرا در اینجا جهت اثبات تجرد نفس ناطقه به یک سلسله آیات قرآنى استدلال مىکند که مضمون آیات شریفه رجوع و بقاء نفس ناطقه در معاد و رستاخیز است. سپس این استدلال را بر دو اصل و قاعده «امتناع اعاده معدوم» و «استحاله انتقال عرض» که از نظر وى قطعى و ثابتاند استوار مىسازد. وجه ابتناء استدلال بر این دو قاعده آن است که گفته مىشود اگر نفس ناطقه انسان، مجرد و جاودان نباشد، از این دو حالت خارج نیست: هنگام مرگ و مفارقت از بدن، نابود مىشود یا هنگام جدایى از بدن، به بدن برزخى دیگر منتقل مىشود. در این صورت اگر گفته شود که نفس ناطقه پس از مرگ و جدایى از بدن نابود مىشود، با توجه به آیات شریفه که به حضور نفس در معاد تصریح مىکند، اشکال اول یعنى اعاده معدوم، لازم مىآید و اگر گفته شود که نفس ناطقه پس از مرگ و جدایى از بدن به بدن برزخى دیگر منتقل مىشود، اشکال انتقال عرض از یک موضوع به موضوع دیگر لازم مىآید و چون هر دو امر، یعنى اعاده معدوم و انتقال عرض، از محالات عقلى محسوب مىشود، ناچار باید به فرض اول، یعنى مسئله تجرد نفس ناطقه، اعتراف کنیم. در یکصدمین مورد، قاعدهای با عنوان «آنچه علم و ادراک را تحقق میبخشد، چیزی جز نور و روشنایی نیست» مطرح شده است. وی معتقد است که آنچه اهل عرف و جمهور مردم از لغت نور اراده مىکنند، چیزى جز نور محسوس نیست. عامه مردم وقتى از نور سخن مىگویند، همان چیزى را اراده مىکنند که در چشم آنها علت دیدن به شمار مىآید؛ ولى اگر ملاک و معنى نور روشن بودن و روشنکردن است، باید گفت هرچیزى داراى این خصلت باشد نور به شمار مىآید. برخى از حکما بر اساس همین معنى و طبق همین ملاک گفتهاند: «النّور هو الظّاهر لنفسه المظهر لغیره و الظّلمة ما يقابله»؛ یعنى نور عبارت است از چیزى که در حدّ ذات خود روشن باشد و سایر اشیاء را نیز روشن گرداند. اگر این سخن حکما در باب معنى نور درست باشد، ناچار باید گفت مفهوم نور همانند مفهوم وجود یک مفهوم عام و شامل است که همهچیز را در جهان ادراک فرامىگیرد. بهاینترتیب، مىتوان گفت حقیقت ظهور چیزى است که هم در حدّ ذات خود ظاهر است و هم اشیاء دیگر را ظاهر مىگرداند. حقیقت وجود نیز به همین منوال است؛ زیرا هر چیزی که در جهان موجود گردد ناچار به وجود موجود مىگردد. بهاینترتیب، مىتوان گفت حقیقت وجود در حدّ ذات خود موجود است. همه موجودات دیگر نیز به وجود موجود مىباشند. همانگونه که در آغاز این مبحث ذکر شد نور در عرف عام تنها در مورد حس باصره مصداق پیدا مىکند، درحالیکه نسبت میان شاهد و مشهود یا بیننده و دیده شده همان نسبت است که میان سامع و مسموع یا شامه و مشموم وجود دارد. همانگونه که نور در حس باصره ظاهر بالذّات و مظهر غیر است صوت نیز در حس سامعه ظاهر بالذّات و مظهر غیر به شمار مىآید. در مورد سایر حواس و قواى مدرکه نیز وضع به همین منوال است. همانگونه که صوت جز در مورد حس سامعه ظاهر نمىگردد، نور محسوس نیز جز در مورد حس باصره فاقد معنى ظهور و روشنایى است. بهاینترتیب، مىتوان گفت بین صوت و نور در خصلت ظهور هیچگونه تفاوت وجود ندارد؛ زیرا آنچه ظاهر بالذّات و مظهر غیر به شمار آید مصداق معنى نور خواهد بود. معنى این سخن آن است که اگر حقیقت نور وجود نداشته باشد، هیچگونه ادراک در جهان صورت تحقق نمىپذیرد. در این صورت باید گفت آنچه علم و ادراک را تحقق مىبخشد، چیزى جز نور و روشنایى نیست.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
کریم مجتهدی، متضلع در فلسفه غرب
نویسنده:
فاطمه فنا
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
کلیدواژههای اصلی :
فلسفه غربی
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نظریه ارسطو درباره معانی اقسام و انحاء موجود
نویسنده:
فاطمه فنا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
تهران : دانشگاه امام صادق (ع) ,
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
موجود بالذات
,
اصطلاحنامه فلسفه
,
فلسفه ارسطو
,
امور عامه
,
اجناس عالیه
,
احکام جواهر
,
شی ء بالفعل
,
موجود بالقوه
,
کلی متواطی
,
اشتراک لفظی
,
اشتراک معنوی
,
موجود بالعرض
,
وحدت از حیث تشابه
کلیدواژههای فرعی :
اعتبارات وجود ,
فلسفه الهی ,
احکام مواد ثلاث ,
احکام وحدت ,
احکام کثرت ,
عدم ,
وجود (اسماء اول عرفان نظری) ,
هم معنایی وجود و صدق ,
اولویت جوهر در مقولات ,
چکیده :
ارسطو برای «موجود » معانی یا به تعبیر دیگر اقسام و انحای گوناگونی بیـان کـرده اسـت کـه در مجمـوع می توان آنها را به چهار دسته فروکاست. در این نوشتار کوشش شده اسـت تـا هـر یـک از آنهـا و همچنـین حقیقی ترین معنا و مصداق «موجود» و نحوه اطلاق آن بر اشیای عینی از نظر ارسطو مورد بررسی قرار گیـرد. این بررسی بر مبنای متن آثار ارسطو خصوصاً ما بعدالطبیعه وی صورت گرفته است.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 58 تا 75
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نظرگاه تاویلی ملاصدرا درباره کلام و کتاب
نویسنده:
فاطمه فنا
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ملاصدرا شیرازی: صدرالمتألهین
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
تعداد رکورد ها : 19
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید