آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
بررسی تطبیقی دلالت‌های مفهومی آیة اسراء در تفاسیر فریقین (با محوریت تفسیر مجمع‌البیان و مخطوطة شیخ یونینی)
نویسنده:
فاطمه دسترنج
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
با توجه به جایگاه و اهمیت معراج در کانون اندیشة اسلامی، خوانش‌های گوناگونی از آیات مرتبط با این موضوع صورت پذیرفته‌است. تشکیک در وقوع معراج از سوی مستشرقان و نیز رؤیاانگاری آن از سوی برخی عالمان مسلمان، ضرورت واکاوی آرای تفسیری عالمان فریقین پیرامون این موضوع را دوچندان می‌کند. در این پژوهش، با روش توصیفی‌ـ تحلیلی، آرای تفسیری مرحوم طبرسی از علمای شیعه و شیخ یونینی از علمای اهل سنّت، پیرامون اصل وقوع معراج و اسراء، زمان، مکان و کیفیت وقوع، هدف و نیز معجزه بودن معراج و مسألة رؤیت الهی واکاوی گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به‌رغم اختلافات فرقة حنبلی با مذهب تشیع، همگرایی بسیاری بین آرای یونینی و طبرسی پیرامون معراج و اسراء وجود دارد. مهم‌ترین وجه اشتراک آنان اعتقاد به وقوع معراج در حالت بیداری و رخداد آن به صورت جسمانی و روحانی توأمان است که با معجزه بودن معراج سازگار است. با وجود اینکه هر دو در ارائة نظرتشان از دلایل عقلی و نقلی بهره برده‌اند، در نوع منابع مورد استفاده، کمیّت پرداختن به موضوعات و نیز اقامة دلیل با هم اختلافاتی دارند. تأکید شیخ یونینی بیشتر بر کیفیت وقوع معراج است، در حالی که مرحوم طبرسی، علاوه بر تبیین کیفیت وقوع معراج به هدف معراج که همان رؤیت حجت‌های شگفت خداوند از سوی پیامبر(ص) است نیز اشاره می‌کند.
صفحات :
از صفحه 249 تا 276
بررسی شبهۀ ترویج خشونت در آیۀ چهارم سوره محمد(ص)با تکیه بر نظریۀ کنش گفتاری جان سرل
نویسنده:
فاطمه دست رنج
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از جمله شبهات مطرح شده پیرامون آیات جهاد در قرآن، نسبت دادن خشونت و ترویج آن در قالب احکام و اوامری است که خداوند در برخی از آیات بیان نموده است. این نوشتار با بیان این شبهه و با عنایت به نظریه کنش گفتاری جان سرل، از طریق تحلیل محتوا و گفتمان تولید شده در آیات مورد بحث، جهت ارائه پاسخ به این شبهه، نگاشته شده است. با توجه به این امر کهتا کنون از این زاویه به مسئله حاضر نگریسته نشده بود، تلاش شد تا با محوریّتآیه چهارم سوره محمد6 خوانشی تازه از این آیه و آیات تکمیلی ارائه شود. با بررسی این آیه و سایر آیاتی که فضای بحث را تکمیل کردند، این نتیجه حاصل آمد که توجه به گزاره‌هایی نظیر بافت درونی و زبانی آیات، مخاطب و طرفین گفتمان، بیان تناسب حکم و جزا در نسبت با جرم، ایجاد پسا کنش بازدارندگی در مخاطب، استفاده مکرّر از کنش‌ گفتاری اظهاری در قالب تعلیل، تعریف، تقیید، تقابل، تحدید و... جهت تنویر فضای فکری مخاطب، ما را به نفی انگاره خشونت در آیه چهارم سوره محمد6و نیز سایر آیات تکمیلی رهنمون می‌سازد.
صفحات :
از صفحه 99 تا 114
بررسی مبانی خوانش متن از منظر هرمنوتیک شلایرماخر و تحلیل آن براساس مبانی نظری کلاسیسیسم و رمانتیسیسم
نویسنده:
علی حسن‌بیگی ، فاطمه دست‌رنج ، زهرا احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«هرمنوتیک کلاسیک» تلاشی برای دستیابی به چگونگی خوانش متن با ارائهٔ اصول و مبانی روشمند است. «شلایرماخر» از هرمنوتیست‌های برجستهٔ کلاسیک به شمار می‌رود. نمایان‌ترین نقش شلایرماخر در تحول هرمنوتیک، ‌گذار از هرمنوتیک‌های تخصصی و ابداع اصول و ضوابط عام تفسیری است که غالباً نشأت‌گرفته از گفتمان‌های ادبی-عصری اوست و نکات ارزنده‌ای را فراروی مفسران اسلامی می‌گذارد. ازاین‌رو، نوشتار حاضر با مطالعهٔ نظریات هرمنوتیکی شلایرماخر به‌روش توصیفی‌تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که مهم‌ترین مبانی شلایرماخر در تحلیل و خوانش متن چیست؟ و با نظر به آموزه‌های کلاسیسیسم و رمانتیسیسم چگونه تحلیل می‌شود؟ حاصل آنکه، اثرپذیری شلایرماخر از مکاتب ادبی-عصریِ خویش سبب شده است تا از القای نگرشی تک‌بُعدی به مقولۀ فهم متن پرهیز کرد و از گفتمان‌های مختلف ادبی، نظیر گفتمان‌های کلاسیستی و رمانتیستی بهره جُست. ازجمله اصول مبتنی‌بر تفکر کلاسیستی شلایرماخر عبارت است از: محوریت مؤلف، غایت‌مندی معنا، عینیت معنا، فراعصری‌بودن فهم، روش‌گرایی فهم و اهمیت قواعد زبان‌شناختی. اصول مبتنی بر تفکر رمانتیستی وی نیز عبارت‌اند از: اصالت فردیت مؤلف، اصالت سوء‌فهم، عدم‌کفایت قواعد زبان‌شناختی، عدم‌امکان پرهیز کامل از تأثیر پیش‌فرض‌ها، امکان تحقق فهم برتر از مؤلف و بشری‌بودن گزاره‌های کتاب مقدس.
صفحات :
از صفحه 191 تا 221
روش شناسی تفسیر قول در توافق حدیث و قرآن برای علامه طباطبایی (بررسی تحلیلی)
نویسنده:
پدیدآور: مآرب الطائی استاد راهنما: فاطمه دست رنج استاد مشاور: علیرضا طبیبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی گرچه رویکردهای زیادی در تفسیر آیات قرآن وجود دارد، اما رویکرد تفسیر قرآن به قرآن را در پیش گرفته است که از عالی ترین و عالی ترین رویکردهای تفسیری به شمار می رود. این محقق با هدف تأیید صحت تفسیر خود و رساندن معنای صحیح آیه، تفاسیر و تبیین خود را از آیات با اقوال و قرائت مختلف ائمه اهل بیت علیهم السلام پشتیبانی کرد. بر اصل ایشان که در تفسیر قرآن کریم و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم اختلافی وجود ندارد. درک نادرست بشر از قرآن کریم و اهداف دور و نزدیک آن. از این منظر، این پژوهش رویکردی را که علامه طباطبایی در کتاب تفسیر البیان خود در توافق حدیث و قرآن در زمان تألیف این کتاب دنبال کرده است، و نیز روشنفکران مختلف روشن می کند. جریان هایی که در طول آن وجود داشته است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، پژوهش به چند فصل تقسیم شد که از طریق آن به دنبال احاطه چند موضوع برای رسیدن به نتایج مطلوب تحقیق بودیم، به همین دلیل نکات زیادی در روش علامت مورد بررسی قرار گرفت. از جمله تأثیر بناهای لفظی اصولی در تفسیر قول، و بناهای عقلی و متعاقب آن، علاوه بر تأثیر بناهای ادله شرعی و دارایی های عملی در کتاب خود، با ارائه توضیحات و تفاسیر. رویکرد او با توجه به این نکات با مثال هایی پیرامون آنها. این پژوهش با رویکردی که در تفسیر قرآن کریم و نظرات و آرای مهمی که در این مسیر در بر داشت بر مبنایی اساسی، به نتایج بسیار مهمی رسید که جایگاه عالم و نقش والای و برجسته وی را در این عصر نشان داد. تأکید بر پیوند نزدیک قرآن کریم با خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در تفسیر قرآن است، زیرا آنها یکپارچه هستند. واحد بر اساس حدیث دو ثقل.
بررسی تحلیلی روش مندی تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: مآرب الطائی استاد راهنما: فاطمه دست رنج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله نویسنده بدنبال این بوده که روش علامه را در این تفسیر نشان دهد و لذا ضمن پرداختن به جریان های فکری در عصر ایشان تلاش کرده تا مبانی علامه و روش های وی را در این تفسیر نشان دهد.
بررسی تطبیقی مواجهه مفسران با فرآیند هم معنایی ( با تکیه بر نقدهای علامه طباطبایی بر سایر مفسران)
نویسنده:
ابراهیم ابراهیمی ، فاطمه دست رنج ، علیرضا طبیبی ، ملیحه رمضانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هم معنایی یا ترادف از جمله روشهای مفسران در فهم و تفسیر واژگان قرآن و مجالی پر از اختلاف نظر و تکثر اصطلاحات است. این پژوهش در صدد بررسی روش کاربست هم معنایی یا ترادف در تفسیر المیزان و تحلیل تطبیقی نقدهای علامه طباطبایی بر روش برخی مفسران با هدف فهم دقیق و موشکافانه معنای واژگان است. نتایج حاصل، حاکی از آن است که وجه تشابه روش­های به کار رفته در ترادف، عدم تطابق کامل واژگان است. نقدهای علامه شامل بافت زبانی و غیر زبانی است. زیرا آنچه از نگاه مفسرانی چون راغب، زمخشری، فخررازی و مولف تفسیر المنار مغفول مانده است عدم توجه به عوامل درون متنی مثل مقابل­ها، هم­نشین­ها و مقام و نوع خطاب آیه در کنار عوامل برون متنی مثل روایت، باورهای کلامی، تاریخ مکانی و زمانی نزول آیه است. مجموع این عوامل مفسر را به معنایی مشخص از واژه و کشف فرایند هم­معنایی و نیز سایر روابط معنایی رهنمون می­شود که علامه طباطبایی آن را کالمترادف یا شبه ترادف می­نامند. نمونه­هایی از نوآوری علامه در جامع­نگری به قرائن در روش کاربست ترادف نسبت به سایر مفسران مورد انتقاد در تفسیر المیزان، در بخش تحلیل تطبیقی ذکر شده است.
صفحات :
از صفحه 203 تا 221
رهیافتی بر مبانی فهم حدیث علامه محمد باقر مجلسی در «مرآة العقول» (مطالعه موردی بخش اصول کافی)
نویسنده:
علی حسن‌بیگی ، فاطمه دست‌رنج ، زهرا احمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شرح روایات معصومان (ع) مستلزم به کارگیری اصول و مبانی ویژه‌ای است که عدم توجه بدان فرایند فهم را از اساس مختل می‌سازد. «مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول» تألیف علامه محمد باقر مجلسی، از جامع‌ترین شروح حدیثی نگاشته شده بر «الکافی» ثقة الإسلام کلینی است. شارح در این مجموعه کوشیده است با کاربست پاره‌ای از اصول به فهم مدالیل اصیل روایات نائل آید. آنچه نگارندگان این سطور به دنبال تبیین آنند، بررسی مبانی فهم حدیث علامه مجلسی در «مرآة العقول» با تأکید بر اصول کافی است. آنان به منظور جبران خلأ مطالعاتی حاکم بر بحث حاضر کوشیده‌اند با مطالعة بیانات علامه در ذیل روایات اعتقادی «الکافی» به روش توصیفی ـ تحلیلی، این پرسش را پاسخ گویند که مبانی علامه در فهم و شرح روایات اصول کافی چیست؟ نتایج حاصل از این مطالعه گویای آن است که علامه در توضیحات و نکاتی که برای فهم روایات اصول کافی آورده، برخی مبانی فقه الحدیثی را در نظر داشته است. عرفی بودن زبان احادیث، وقوع صناعات ادبی در کلام معصوم (ع)، حجیت دلالت سیاق در فهم مراد معصوم (ع)، هماهنگی و سازواری درونی روایات معصومان (ع)، علم و عصمت انبیاء و ائمة اطهار (ع)، حجیت سنت معصومان (ع)، حجیت عقل در اثبات اصول دین، رعایت تقیه و سطوح مخاطبان در کلام معصوم (ع)، و لزوم رعایت احتیاط در تأویل روایات از مهم‌ترین این مبانی به شمار می‌روند. تدقیق و تأمل در این مبانی نشان می‌دهد که مجلسی به جهت بهره‌مندی از جامعیت علمی، و تسلط ویژه بر علوم معقول و منقول، در شرح روایات اعتقادی «الکافی» از القاء نگرشی تک‌بعدی به روایات پرهیز نموده و در این راستا از رویکردهای مختلف کلامی، اخباری و عقلانی بهره برده است. بی‌تردید که الگوپذیری از این مبانی می‌تواند در تحقق فهمی صحیح و روش‌مند از روایات اعتقادی «الکافی» سودمند باشد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 153
بررسی تطبیقی انسجام در نظام معنایی قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و ایزوتسو
نویسنده:
فهیمه جفرسته ، کیوان احسانی ، علیرضا طبیبی ، فاطمه دسترنج
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خداوند حکیم، آیات قرآن را در نهایت انسجام و هماهنگی سامان داده است تا به خوبی حکایتگر مقاصدش باشند. پیوستگی و پیوند معنایی آیات قرآن، انسجام آیات در چینش کلمات را بر ملا می سازد و از اعجاز قرآن پرده بر می‎دارد. باور به وجود ارتباط معنایی میان کلمات و آیات قرآن از پیش زمینه‎های مهم علم معناشناسی و تفسیر قرآن به قرآن محسوب می‎شود. علامه طباطبایی معتقد است معارف قرآن همچون حقایق هستی، پیوسته مصدق و مفسر یکدیگرند و در هدفی واحد با هم پیوند دارند و این پیوند معنایی نه تنها در آیات بلکه میان واژگان قرآن نیز وجود دارد و هر واژه معنای دقیق خود را در ارتباط با واژگان دیگر باز می یابد. ارتباط و پیوند معنایی میان واژگان قرآن مورد توجه برخی از زبان‎شناسان از جمله ایزوتسو زبان‎شناس معروف ژاپنی قرارگرفته است. ایشان نیز معتقد است که زبان قرآن دارای نظام ارتباطی قاعده‎مندی است که در آن جایگاه هر واژه در شبکه به هم پیوسته مفاهیم قرآن قابل بازیابی است. مقاله حاضر با بررسی مبانی علامه طباطبایی(استقلال قرآن، پیوند معنایی آیات قرآن، توجه به سیاق آیات و...) و ایزوتسو(قرآن کریم به مثابه دستگاه معنایی مستقل، وجود پیکره‏های مفهومی، کاربست‎های واژگانی منسجم و...) نظرات آنها در مورد انسجام و پیوستگی قرآن را استخراج و بیان کرده است که معناشناسی زبانی با وجود اختلافاتی در کمیت و کیفیت ولی از جهاتی با تفسیر قرآن به قرآن شباهت دارد، چرا که هر دو ضمن تاکید بر نظام‎واره بودن زبان قرآن از بافت درونی سخن و روابط بینامتنی در کشف مراد خداوند بهره می‎گیرند و انسجام و پیوستگی قرآن را اثبات می‎کنند.
بررسی تطبیقی مبانی فهم حدیث علامه مجلسی ناظر به «مرآه العقول» (با تاکید بر اصول الکافی) و مبانی فهم متن شلایر ماخر
نویسنده:
پدیدآور: زهرا احمدی ؛ استاد راهنما: علی حسن بگی ؛ استاد مشاور: فاطمه دسترنج
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سنت از گسترده ترین اسناد دین شناسی و معتبر ترین منابع اسلامی پس از قرآن کریم است. حدیث نیز به جهت ایفای نقش فعال و محوری در فهم مسلمانان از دین و شریعت و آگاهی بخشی پیرامون سنت معصومان (علیهم السلام) اهمیت و جایگاه والایی را در عرصه تبیین معارف و آموزه های دینی به خود اختصاص داده است. از مهم ترین نتایج این اهمیت، پدیداری دانش های حدیثی مختلفی همچون رجال، تاریخ حدیث، مصطلح الحدیث، فقه الحدیث و.. با هدف حفظ، نشر، تبیین و فهم این میراث ارزنده است. البته که در این میان دانش فقه الحدیث به جهت پیوند مستقیم و ناگسستنی با مقصود اصلی روایت، از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ تا آنجا که راوی حدیث بدون فراگیری آن و کاربست روش های مبتنی بر مبانی صحیح، قادر به شناخت و درک روایات نخواهد بود؛ به ویژه آن روایاتی که از باب تقیه و یا کنایه از سوی معصوم (علیه السلام) صادر شده باشد. اشتراک و تعامل دانش فقه الحدیث با تئوری عام فهم متن در برخی ابعاد و نقش انکار ناپذیر هرمنوتیک در سیر فهم حدیث، بهره گیری توأمان از نظریات هرمنوتیکی و مباحث مرتبط با دلالت ها و ساختارهای زبانی را بر عموم دانشمندان فقه الحدیثی واجب و لازم نموده است. یکی از مهم ترین عوامل در برقراری این پیوند، اهتمام هر دو دانش به مقوله «فهم متن» است. گرچه وجود مبانی و پیش فرض های مختلف در هریک از این علوم ممکن است نوع نگرش آنها را در برخی ابعاد با یک دیگر متفاوت سازد؛ اما این عامل هیچ گاه نباید منجر به بی توجهی و کنار نهادن جمیع آموزه های هرمنوتیکی گردد؛ برای نمونه می توان به تمایل دگر اندیشان مسلمان نسبت به «هرمنوتیک فلسفی» و پیروی آنان از برخی آموزه های این نحله؛ مانند امکان وجود قرائت های مختلف از متن و عدم امکان فهم مطابق با واقع، اشاره کرد. گرچه این اقدام از سوی آنان منجر به ایجاد پیامد های ناگواری از جمله بدبینی برخی محدثان به مقوله هرمنوتیک و خلق پنداری ناصحیح در اذهان آنان پیرامون عموم دستاوردهای این نظریه گشت؛ اما شاید با واکاوی دقیق در ادوار و نحله های گوناگون این دانش و عطف توجه به نقش مؤثر «هرمنوتیک کلاسیک» در فرآیند فهم حدیث تا حدود زیادی بتوان مانع از بروز چنین آسیب هایی شد. مقصود از «هرمنوتیک کلاسیک»، دوره سوم از ادوار تاریخی دانش مذبور است؛ دوره ای که با شکل گیری نهضت اصلاح دینی و ظهور و شیوع نوع جدیدی از عقل گرایی، در اواسط قرن هفدهم پدیدار گشت و تا آستانه قرن بیستم ادامه یافت. این نحله از دانش هرمنوتیک که از آن به «هرمنوتیک متن» نیز تعبیر می شود، توانست با تقویت دو شاخصه عینیت گرایی و روش گرایی در خود، به ارائه قواعدی عام جهت دستیابی به مراد واقعی مؤلف بپردازد. گفتنی است، مراد از عینیت گرایی، ثبوت معنای متن و یا به اصطلاح تعیّنی بودن معناست و این یعنی شارح و مفسر تعیین کننده معنا نبوده و صرفاً کشف معنای از پیش تعیین شده توسط مؤلف را بر عهده دارد. و اما مقصود از روش گرایی، کاربست معیارهای صحیح و منقّح در فرآیند فهم معنای متن است. در دانش فقه الحدیث نیز این دو شاخصه به نحوی پر رنگ تر است؛ چراکه غایت نهایی آن کشف مراد واقعی معصوم(علیه السلام) به صورت روشمند بوده، بی آنکه حق هیچ گونه تصرف در معنا از سوی محدث وجود داشته باشد. بنابراین وجود اشتراک و همسویی نسبی میان مبانی هرمنوتیک کلاسیک و پیش فهم های موجود در دانش فهم حدیث از یک سو و نقش مؤثر این نحله در اصلاح و بهبود روش های فهم حدیث و به دنبال آن افزایش بنیه و قوام مباحث فقه الحدیثی از دیگر سو، به بررسی مبانی این دو حوزه اهمیت و ضرورت ویژه ای بخشیده است. در میان طیف گسترده ای از هرمنوتیست های کلاسیک «فریدریش دانیل ارنست شلایر ماخر» نخستین پژوهشگری بود که با طرح «تئوری عام فهم متن» و رویکرد عالمانه و هنرمندانه به این مقوله موجب شد تا از آن پس، از هرمنوتیک به فن فهم هر گونه متنی تعبیر گردد. به حق که مساعی شلایر ماخر در تبدیل هرمنوتیک به علمی نظام مند و سازگار با هر متن نوشتاری و گفتاری، غیر قابل چشم پوشی است. ماخر به جهت توجه ویژه به مسأله ماهیت فهم و تفسیر و باور قلبی به اصالت سوء فهم، نیاز به این دانش را هماره برای مفسّر ضروری و در نتیجه هدف آن را ارائه روش هایی جهت رفع هر گونه بد فهمی و نیل به معنای اصیل و جوهری متن می دانست. با نظر به آنچه تاکنون بیان گردید، هدف اصلی در این نوشتار، مطالعه تطبیقی مبانی فهم حدیث علامه محمد باقر مجلسی(ره) ناظر به «مرآه العقول» (با تأکید بر اصول کافی) و مبانی فهم متن شلایر ماخر می باشد. کشف نقاط مشترک و هم سو در این مطالعه، زمینه های کاربست قواعد فهم متن این هرمنوتیست کلاسیک را در راستای تقویت هرچه بیشتر روش های فقه الحدیثی علامه مجلسی(ره) امکان پذیر می سازد.