آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3
نقش احزاب و گروههای سیاسی در مشارکت سیاسی زنان (1332- 1320)
نویسنده:
مریم نوری امیرآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تلاش این پژوهش بر آن بوده است تا نقش و تأثیر احزاب و گروه های سیاسی را بر کم و کیف مشارکت سیاسی زنان طی سال های1332- 1320مورد بررسی قرار دهد؛ چراکه این دوران، به عنوان دوره‌ای باوسعت فعالیت‌های حزبی و میزان حضور زنان در جـریان های سیاسی شناخته شده است. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکردی جنسیتی سامان یافته است، پس از ارزیابی میزان انطباق حوزه نظری و عملی احزاب در زمینه مشارکت سیاسی زنان، نشان می‌دهد احزاب این دهه موجد گسترش مشارکت عام زنان نیستند. در طول این سال‌ها و به ویژه دوران نهضت ملی، احزاب به ویژه حزب توده و احزاب ملی ابزار افزایش کمیت مشارکت حزبی و فعالانه بسیاری از زنان تحصیل کرده و شاغل و تا حدودی زنان کارگر شدند، اما تأثیرگذاری احزاب جهت انتقال توده های زنان به حوزه های عمومی به کل جامعه زنان تسری نیافت. این امر حتی احزاب فعالی چون حزب توده را از پیگیری مصرانه حقوق زنان به عنوان اولویتی مهم باز داشت و گاه مسأله زنان را که بیش از پیش سیاسی شده بود، ابزار تبلیغات ایشان نمود. ائتلاف گریزناپذیر احزاب و تشکل های مستقل زنان نیز نتوانست جنبش زنان را در پوشش دادن طبقات فرودست جامعه به شکل پایدار یاری کند. احزاب مترقی از هر دست، به رغم برداشتن گام هایی در پیشرفت جامعه پذیری سیاسی زنان، فاقد کارکردهای تجمیع خواسته ها و به کارگیری زنان بودند. بنا بر این شاخصه های کیفی مشارکت چون رشد آگاهی جنسیتی، راه یابی گسترده زنان در سطوح بالای حزبی و تحقق حق رأی زنان تحقق نیافت. به دلیل مواضع محافظه کارانه احزاب، تبلیغات سوء احزابی چون حزب اراده ملی و مخالفت شدید گروه های تندرو مذهبی، حقوق انتخاباتی به عنوان مقدمه سطوح بالاتر مشارکت زنان عقیم ماند.
بررسی باورهای خرافی در جامعه ی ایران عهد ناصری
نویسنده:
نجمه السادات قایم مقامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خرافات به معنی اعتقاد به امور واهی و غیرواقعی است که نشأت گرفته از افکار پیشینیان است و با گذشت زمان و پیشرفت بشر، نه تنها از میان نرفته بلکه گاه در صورت-های دیگر ظاهر شده و تنوع بیشتری یافته‌اند. در جوامعی که دچار رکود، بی‌ثباتی و بحران-های مکرر و مشکلات عدیده بوده‌اند، معمولاً مردم برای رهایی از معضلات پیش‌روی، بیش از پیش به خرافات گرایش پیدا می‌کرده‌اند. این امر در دوره‌ی قاجار بالاخص در دوره‌ی پنجاه ساله‌ی حکومت ناصرالدین شاه نیز قابل ردیابی است. در این دوره‌ی طولانی نیز گرایش اقشار و طبقات مختلف مردم به خرافات را می‌توان دید که با حمایت و گرایش شاه و بزرگان حکومتی به این پدیده، تشدید و تقویت نیز می‌شد.در این پژوهش سعی شده‌است تا با تکیه برتعاریف و مفاهیم خرافه نشان داده‌شود که خرافه اساساً چیست و چه ویژگی‌هایی دارد و نیزبا جمع آوری داده های تاریخیبا اتکا به منابع اصلی و اسناد دوره ناصری و تجزیه- تحلیل آنها در بستر تاریخی موردنظر بررسی شود که گونه‌های مختلف خرافات در جامعه عصر ناصری چه بودند و آیا می‌توان بین نوع خرافه و طبقه یا قشر اجتماعی نسبتی یافت و اساساً کارکردهای سیاسی خرافات در این زمان چه بودند. نتایج بدست آمده حاکی از رواج و تداوم خرافات در گونه های مختلف فال-بینی، طالع‌بینی، شگون، سعد و نحس اوقات و ... در جامعه عصر ناصری است که منحصر به قشر و طبقه خاصی نبوده و در بین همه‌ی اقشار و طبقات اعم از زن و مرد، باسواد و بی سواد و فقیر و غنی دیده می شود. شاه و درباریان نیز از این امر مستثنی نبوده و باورهای خرافی در رفتار شخصی و سیاسی آنها اثرگذار بود. خرافه‌گرایی خود شاه در اکثر موارد وی را از اتخاذ تصمیمات و عملکرد منطقی و عقلانی باز می‌داشت و گاه مشغولیت او به امور خرافی، وی را از توجه به امور کشور غافل می‌نمود و در نتیجه حوزه سیاست به قضا و قدر سپرده می شد.
تحول و تطور اندیشه موعود‌گرایی تشیع اثنی‌عشری در مکاتب شیخیه، بابیه و بهائیه عصر قاجاریه
نویسنده:
طیبه نظری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگارنده در این رساله برآن است ، ایده موعود گرایی را در مکاتب شیخیه ، بابیه و بهائیه بررسی کند و رابطه و نسبت آنرا با ایده موعود گرایی در تشیع اثنی عشری باز نماید . با چنین رویکردی و در جهت فراهم آوردن امکانات پژوهشی برای پاسخ گفتن به چرائی و چگونگی عوامل موثر در شکل گیری تحول و تطور اندیشه موعود گرایی ضمن برکشیدن عناصر اصلی موعود گرایی تشیع اثنی عشری از طریق رجوع به منابع دینی و کلامی سه مکتب فوق به استخراج و تحلیل عناصر موعود گرایی پرداخته چرایی این تحول را در زمینه و عوامل چهار گانه دینی ، فلسفی ، تاریخی و ساختاری مورد بررسی قرار دهد و بیان نماید که اندیشه موعودگرایی تشیع اثنی در مکاتب شیخیه ، بابیه و بهائیه تحت تاثیر چالشهای برآمد میان علمای اخباری و اصولی ، آراء حکمت اشراق و زیر ساختهای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی عصر قاجاریه دچار تحول و تطور گردید .
  • تعداد رکورد ها : 3