آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مسئله تناسخ در رویکرد فیلسوفان و متکلمان مسلمان (تا قرن یازدهم هجری)
نویسنده:
سید عباس ذهبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در پاسخ به این پرسش که آموزه ی تناسخ چرا و چگونه در ذهن و زبان مسلمانان نمود پیداکرد، دست کم سه تبیینِ تاریخی- جغرافیایی، انسان شناختی و تجربی می توان ارائه کرد. در تبیین تاریخی- جغرافیایی باید سه جریان قوی را پیش چشم داشت: نخست، روابط اقتصادی- فرهنگیِ مسلمانانِ شرق جهان اسلام با بوداییان و هندوان است. دیگری آیین مانویت است که در قسمت هایی از جهان اسلام دوباره جوانه زده و حتی به طور مستقیم بر اندیشه ی برخی از فیلسوفان مسلمان تاثیر گذار بوده است؛ و سومین؛ آثاری است که از فیلسوفان یونان باستان ترجمه شده و به دست مسلمانان افتاده بود. هر سه جریان مذکور در یک بستر تاریخی- جغرافیایی موجب آن شد که تناسخ در کُنج ذهن و زبان متکلمان و فیلسوفان مسلمان – نفیاً یا اثباتاً- نقش ببندد. کاروانیان، در گذر از جادّه ی ابریشم نه فقط کالاهای تجاری بلکه آموزه های دینی و فرهنگی را از شرق دور به جهان اسلام می آوردند و همه ی این عوامل سبب شد تا تناسخ در چشم انداز مسلمانان قرار گیرد و گروهی به این چشم انداز اقبال کنند وتناسخیّه نام گیرند و گروهی از آن روگردان شوند و به جرگه ی مخالفان بپیوندند. بیانیّه، کیسانیّه، سبائیّه، رزّامیّه، خرم دینیّه، ابومسلمیّه، حابطیّه، راوندیّه، جارودیّه، محمّره، نزاریّه، واقفیّه، قرامطه، دروزیّه، حروفیّه، نقطویّه و اهل حق را می توان از جمله جریانات کلامیِ مدافع تناسخ نام برد؛ ضمن آن که زکریای رازی(ف313 ق/320 ق)، سهروردی(ف587 ق)، ابن کمونه(ف683 ق)، شهرزوری(ف687 ق) و قطب الدین شیرازی(ف710 ق) را از جمله فیلسوفان همدل با تناسخ می توان برشمرد. ابویعقوب سجستانی(ف353 ق)، ابن ابی جمهور أحسایی(ف906 ق) و غیاث الدین دشتکی(ف949 ق) نیز از جمله متفکرانی هستند که تلویحاً تناسخ و معاد را با هم پذیرفته اند. قدمت مسئله ی تناسخ و گستردگی جغرافیایی آن موجب تنوّع زبان شناختی این معنا شده است، به گونه ای که در زبان های مختلف نزدیک به سی واژه برای آن ساخته و پرداخته شده است. تحلیل واژه شناسانه و معنا شناسانه ی تناسخ، پرده از ابهام تصوّریِ آن خواهد برداشت و آن را واضح تر عرضه خواهد نمود. در فرهنگ اسلامی همه ی آن چه به صورت نظری در باب تناسخ مطرح شده است تا قرن یازدهم هجری است و از آن پس، آن چه پیشینیان گفته اند تکرار شده است. دلایلی که در تأیید تناسخ وجود دارد گاه فلسفی- کلامی است ،گاه حسی-تجربی و گاه قرآنی- روایی. این دلایل مجموعاً در هشت قالب جای می گیرند و دقیقاً هشت پاسخ به آن ها داده شده است، امّا هیچ کدام از آن نقدها خالی از اشکال نیست. افزون برآن، چهار استدلال به طور مستقل در ردّ مدّعای تناسخ مطرح شده است که آن ها نیز تامّ و بی اشکال نیستند. بنا بر آن چه در روش شناسی توجیه و نقد تناسخ دیده می شود می توان نتیجه گرفت که تناسخ به لحاظ مفهومی و منطقی، ضدیّتی با معاد و رجعت ندارد و مدافعان تناسخ نیز چنین نگفته اند و حتی با تبدیل قضیه ی موجبه ی کلیه به موجبه ی جزئیه راهکاری برای برون شد از این تعارض ظاهری ارائه کرده اند
ظهور زیبایی و هیأت هنری در پرتو انوار اشراقی فلسفه سهروردی
نویسنده:
محمد رحیمیان شیرمرد، عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به عنوان وجه تحققی آن، زمینه های تأملات فلسفی در این باب را فراهم آورده است. از تبیین سقراطی تا صورتبندی های قرن هیجدهمی در قبال زیبایی، با وجود رهیافت ها و تفاوت رویکردها، زمینه های فلسفی برای نظریه پردازی در مورد هنر همچون متعلق شناخت پدید آمده است. در این میان فلسفی ترین مواجه برای استخراج و دسته بندی نظریه های زیبایی شناسی و هنری از متون فلسفی بازسازی و خوانش این نظریه ها از کلیت و پیکره این متون و استنباط امور جزئی از دیدگاه های کلی فیلسوف است. این مقاله قصد دارد با شرح وجوه زیباشناختی آثار و آرای کلی کلی سهروردی از حیث ساختار و هیأت کلی اثر و جنبه های ابداعی عالم و صور معلقه، این حقیقت را نشان دهد که صورتبندی سلسله مراتبی عوالم، ربط و نسبت آن ها با یکدیگر و تبیین معرفت تشکیکی اشراقی برای ادارک حقایق و معارف، پیکری زیباشناختی و وجهی هنری دارد. توضیح مبانی فلسفی زیبایی شناسی و هنر در بطن حکمت اشراقی و دسته بندی انضمامی ویژگی های هریک ا آن ها، هدف دیگری است که این نوشتار دنبال کرده است.
صفحات :
از صفحه 167 تا 186
تبیین اندیشه‌ی ابن سینا در باب «صفات الاهی»
نویسنده:
محسن قاسم پور ، سیدعباس ذهبی ، محمد سعید ی مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در تاریخ تفکر بشری هیچ مسئله بنیادینی به اندازه شناخت خدا که جز به واسطه صفات الاهی امکان‌پذیر نیست، بشر را به اندیشه وادار نکرده است و پاسخ به این مسئله مطالبه‌ای جدی از متفکران هر عصر، خصوصاً فلاسفه بوده است. در این خصوص و در فکر ­فلسفی اسلامی، اندیشه­ی ابن­سینا از امتیازات ویژه­ای برخوردار است چراکه به عنوان تأثیرگذارترین و پایدارترین اندیشه­ها در حوزه فلسفه تحولات فکری عمیقی را پس از خود سبب شده است. این نوشتار کوشیده است تا با الگو قرار دادن این فکر فلسفی در جغرافیای فکر شیعه، چگونگی رابطه آراء این حکیم در محورهای اساسی بحث اسماء و صفات الاهی یعنی «عینیت ذات و صفات» و «اتحاد مفهومی صفات» را تبیین نماید. یافته‌ی نهایی پژوهش این حقیقت را مورد تأکید قرار داده است که در نظرگاه ابن سینا، «عینیت صفات با ذات» در حقیقت پایه و سنگ بنای نظریه «اتّحاد مفهومی صفات» بوده و ملازمه بین هر دو عنوان ضروری است؛ فلذا ابن­سینا بر اساس فهم دقیق از «عینیت ذات و صفات» و مبتنی بر آن، این نظریه اختصاصی خود را در «اتّحاد مفهومی صفات» مطرح ساخته است.
صفحات :
از صفحه 149 تا 167
جایگاه «موجودِ غیرواجب» در هستی‌شناسی ابن سینا در نمط چهارم اشارات و تنبیهات
نویسنده:
اسکندر صالحی، پرویز ضیاء شهابی، عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کاری که در نمط چهارم اشارات و تنبیهات[1] انجام می­شود، در اصل، تلاش برای اثبات موجودی خاص، یعنی واجب­الوجود، و نیز ترسیم نقش محوری او در هستی، یعنی آفرینشِ همه‌ى دیگر هستان و نگهداری آنان در هستی، و نیز بیان صفات او از این منظر است. از این دیگر هستان اگر بحث می­شود در این چهارچوب است؛ یعنی در حول و حاشیه‌ى وجود آن موجودِ واجب و بیان و اثباتِ وجودبخشی­ او و فیض­اش. ابن­سینا، واجب­الوجود را هم هست­کنندۀ کل هستی و تک­تکِ هستان، یعنی موجوداتِ ممکن، می­داند و هم نگهدارنده‌ى هستی و تک­تک هستان در عالم هستی. در نتیجه، موجودِ ممکن، یعنی همه‌ى هستی بجز واجب­الوجود، در این هستی­شناسی از آن حیث دیده می­شود که «معلولِ» واجب­الوجود است و وابسته به او. پس هر آنچه غیر از واجب الوجود هست، در نمط چهارم اشارات، از آن حیث در بحث می­آید که «معلول» است و هر بحثی هم که در آن می­آید به قصد تبیین این امر است.
صفحات :
از صفحه 159 تا 178
سیر تحول معنای«وجود» و «موجود» از نخستین سده‏ های هجری تا عصر ابن‏ سینا
نویسنده:
اسکندر صالحی ، پرویز ضیاءشهابی ، عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دو واژه «وجود» و «موجود» در زبان عربی، تحول معنایی یافته‌اند. این دو واژه که از ریشه «وجد» مشتق شده‌اند، نخست معنایی سوبژکتیو دارند و حاکی از نحوه ارتباط گوینده با جهان بیرون هستند و پس از آن، با ورود به ترجمه عربی آثار فلسفیِ یونانی و پذیرششان از سوی فیلسوفان در تمدن اسلامی، آهسته‌آهسته، معنایشان تغییر کرده و جنبه هستی‌شناختی یافته است؛ بدین صورت که از وضعیت جهان و اشیاء، به‌خودی‌خود حکایت دارد. با مرور و مقایسه متون لغوی و ادبی قبل و بعد از عصر ابن‌سینا، به این نتیجه می‌رسیم که پس از تثبیت و گسترش فلسفه در زبان عربی، معنای «از نیستی به هستی آمدن» به یکی از مهم‌ترین معانی «وجد» و دو مشتق مهم آن، یعنی «وجود» و «موجود»، تبدیل و مقبولیتِ آن روز‌به‌روز فراگیرتر شده است؛ گرچه این واژه و مشتقاتِ آن، همچنان معانی سابق خود را هم حفظ کرده‌ اند.
صفحات :
از صفحه 83 تا 102
خداشناسی شیخ اشراق و ابن سینا (ضمن مقایـسه آن دو)
نویسنده:
عباس ذهبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
روش شناسی توصیف نزد شیخ اشراق
نویسنده:
سید عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها دانشگاه معارف اسلامی,
چکیده :
شیخ اشراق به عنوان یک حکیم هستی‌شناس، هستی را ذومراتب می‌بیند و براساس همین رتبه‌بندی توصیفات متنوعی نیز ارائه می‌کند. این توصیف‌ها هم از لحاظ طولی متنوع‌اند و هم از لحاظ عرضی. بدین معنا که مثلاً توصیفات کشفی شهودی او اگرچه در عرض توصیفات تحلیلی منطقی او قرار می‌گیرند اما خود دارای یک نظام طولی و مترتّب برهم اند. بر این دو مورد توصیفات تجربی حسی و توصیفات تاریخی اسطوره‏ای را نیز باید افزود تا مجموعا ًبه چهار ضلعی انواع توصیفات او بتوان رسید. از طرف دیگر اگر چه قدما توصیف را متعلق به «مطلب هل» و تعریف را متعلق به «مطلب ما» می‌دانستند و آن دو را کاملاً جدا از هم مطرح می‌کردند اما در تفکر شیخ اشراق بین مقام تعریف و مقام توصیف اختلاف چندانی وجود ندارد. اولاً به دلیل آنکه موضعگیری او در بحث تعریف با رویکرد منطق دانان مشائی متفاوت است و ثانیاً به جهت آنکه توصیف‌های شیخ اشراق نیز ویژگی خاص خود را دارند به گونه‌ای که نمی ‏توان آنها را در تقسیم‌بندی‌های رایج جای داد .