آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 12
سیدابوالحسن رفیعی قزوینی ، اوستاد اوستادان
نویسنده:
فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام)
منابع دیجیتالی :
طرح و بررسی نظریه معقولیت ریچاردفولی
نویسنده:
فاطمه شهیدی مارنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
نظریه معقولیت ریچارد فولی چارچوبی است از یک نظریه عمومی راجع به معقولیت. او نشان می دهد که چگونه چارچوب او می تواند به عنوان یک وسیله فرا معرفت شناسانه برای بررسی نظریات مختلف بکار رود. مشخصه عقیده معقول معرفتی مورد نظر فولی خود مدارانه بودن آن است. این نظریه در باب معقولیت غیر تدافعی است, زیرا فولی در مقابل تردیدهایی که به جهت جستجوی صدق یا حتی احتمال صدق یک گزاره به این نظریه وارد می شود, هیچ دفاعی از خود نمی کند و حتی این را نیز انکار می کند که عقیده معقول خودمدارانه از خطاهای فاحش بدور باشد. فولی مدعی است معقولیت عقاید شما وقتی کاملا" صحیح باشید به صورت زیر است: " برای تو معقول است به-- اعتقاد داشته باشی چون منابع "م" را داری و چون به نظر می رسد از منظر "ظ" و با منابع "م" , اعتقاد به -- راه موثری است برای تامین هدف "ه". "منظر" مجموعه ای است از عقاید. انواع مختلف منظر در ارتباط با شخص یا اشخاصی که این عقاید را دارند تعیین می شود. انواع مناسب " منابع" شامل روشهای معرفتی ارزیابی شده در دسترس فرد و مواضع روانشناسانه فعلی فرد است. "اهداف" می توانند عملی یا نظری یا ذهنی ( که شامل هر دو هدف معرفتی و غیر معرفتی است) باشند. اهداف معرفتی محض اهدافی هستند که تنها با صدق و جامعیت سیستم فعلی عقاید فرد مرتبطند. این واضح است که ترکیبات مختلف از مناظر, منابع و اهداف منجر به مفاهیم مختلف از معقولیت می شود. در هر حال, یک عقیده تنها زمانی برای یک شخص معقول معرفتی است که بتواند از تامل معرفتی تحت عمیق ترین ملاکهای معرفتی فرد سربلند بیرون آید. علاوه بر این, این تامل برای اینکه در بهترین حالت باشد باید خالی از تاثیرات مخربی مانند مشروبات الکلی و داروهای توهم زا باشد. فولی تاکید می کند همه قضاوتها ( تظریات) راجع به معقولیت می توانند تحت مفهوم او درآیند. معقولیت معرفتی فولی برای معرفت نه لازم است و نه کافی به نظر می رسد این نظریه نهایتا" دچار مشکلاتی می شود: - فولی هیچ تعریف و تبیینی از عمیق ترین ملاکهای معرفتی فرد ارایه نمیدهد. - همچنین اگر چه فولی بارها تاکید می کند نظریه او راجع به معقولیت یک نظریه نسبی انگارانه نیست ولی عدم محدودیت اهداف, مناظر و عقاید مبنایی, نظریه او را نظریه ای نسبی انگارانه می سازد
نسبت دستور‌زبان و منطق در نظر ابونصر فارابی
نویسنده:
فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فارابی در مباحث زبان‌شناسانۀ رایج در محافل علمی جامعۀ اسلامی با لحاظ کردن مسائل فلسفی-زبان‌شناختی پیشین منظر جدیدی اتخاذ کرد و برای مسائل پدید آمده پاسخهایی فلسفی یافت. منازعۀ میان منطق و دستور‌زبان عربی پیشتر و در پی ترجمۀ آثار منطقی و فلسفی یونانیان در جامعۀ اسلامی درگرفته بود. فارابی در این نزاع موضع سومی برگزید که احتمالا آن را با تأمل در مباحث زبان‌شناسانۀ دوران باستان و قرون وسطای متقدم پیش از دورۀ اسلامی به‌ویژه وارو و پریسکیانوس اتخاذ کرده بود. او به وجود گونه‌ای علم اللسان مشترک میان همه امتها نظر داد که به دلیل این اشتراک، هم‌سنخ منطق و چه بسا جزئی از آن به‌شمار می‌رود. بدین ترتیب منطق و دستور‌زبان دارای جزء مشترکی شدند که برای همۀ زبان‌ها مشترک است. قوانین این گونه از علم اللسان که بیش از همه در قواعد صرف و اشتقاق نمایانده می‌شود دال بر روابط معانی و مقولاتی است که خود برگرفته از موجودات عالم هستی هستند و از همین‌رو می‌توانند دستور‌زبانی جهان‌شمول را رقم بزنند. بدین‌ترتیب می‌توان فارابی را در قول به وحدت وجوه هستی، وجوه معانی و وجوه دلالت و همچنین قول به دستور‌زبان جهان‌شمول مقدم بر وجوهیان دانست؛ مشربی زبان شناختی در قرون وسطای متأخر که بیش از همه در تاریخ اندیشه متأثر از پریسکیانوس هستند و تفکرشان تا دوران معاصر ادامه داشته است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 158
نسبت الفاظ و معانی در نظر فارابی با تکیه بر کاربرد اسامی «مثال اوّل» و «مشتق» در بیان معانی فلسفی
نویسنده:
فاطمه شهیدی مارنانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فارابی در جدال میان دو قول دربارۀ منشأ زبان، یعنی طبیعت‌گرایی افلاطونی و قراردادگرایی ارسطویی، موضع مستقلو بدیعی دارد. افلاطون حکایتگریِ لفظ از معنا را منوط به مناسبت حروف و اصوات تشکیل‌دهندۀ لفظ با معنا می‌دانست و ارسطو چیزی جز وضع و توافق گویشوران را معتبر نمی‌دید. در نظر فارابی «شباهت ساختار الفاظ با معانیِ مدلول» لازمۀ صحت و قوّت زبان و ضامن حکایتگریِ آن از معناست. او از میان قواعد زبانی، قاعدۀ اشتقاق را دارای بیشترین ظرفیت در نمایاندنِ شباهت و مناسبت میان الفاظ و معانی می‌بیند و آن را در موارد مختلفی به نمایش می‌گذارد. اطلاق اسامی «مشتق» یا «مثال اوّل» بر مراحل مختلف معرفت و اجناس و انواع مقولات جوهری و عرضی در حالات مختلف و تبیین وجه فلسفی این اطلاقات، از این موارد است. او توضیح می‌دهد که چگونه شباهت ساختار هریک از این دوگونه لفظ با ویژگی‌ها و نسبت‌های ذاتیِ معانی و مفاهیم فلسفیِ مدلولشان آن‌ها را شایستۀ این دلالت می‌کند. در جایگاهی دیگر، با اشاره به «مثال اوّل» ‌بودن واژه‌های معادل «موجود» در دیگر زبان‌ها، از ویژگی‌ها و جایگاه معنای مدلول این لفظ در فلسفه خبر می‌دهد و دوستدارانِ عرب‌زبان فلسفه را از خطاهایی که ممکن است به دلیل ظاهرِ مشتق این لفظِ منقول دچار شوند، آگاه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 129
ملاک‏ های تمایز واجب از ممکن در تقسیم موجودات از نظر فارابی
نویسنده:
فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مشهور این است که فارابی همچون ابن‏سینا موجودات را به دو دسته تقسیم می‏کند. در این تقسیم که با محوریت اصل علیت طرح شده است، به جز خدا ــ که تنها واجب‏الوجود بالذات است ــ همه موجودات دیگر، ممکن و در عین حال واجب‏الوجود بالغیرند. اما در بسیاری از آثار فارابی، باوجود ذکر تقسیم موجودات به واجب و ممکن، ملاک تمایز و درنتیجه مصادیق اقسام، با تقسیم سینوی تفاوت دارد. از تفسیر فارابی بر کتاب ‌العبارۀ ارسطو و با نظر به بحث واجب و ممکن ــ به‌دلیل ابهاماتی که در متن این اثر وجود دارد ــ دو گونه تقسیم برای موجودات قابل‌تشخیص است. وجه تمایز اقسام در یکی از این دو تقسیم، فعلیت محض (مقابلِ دارای قوه بودن) و در دیگری، ازلیت است. در هردو تقسیم، همه موجوداتِ مجرد، «واجب» و موجودات مادی، «ممکن» به‌شمار می‏آیند. رأی فارابی در دیگر آثاری که به نام او شناخته می‏شود، متفاوت است. در برخی از آ‌‌ن‌ها. مدخلیت عدم، ویژگی موجود ممکن و وجه تمایز آن از موجود واجب است. در این آثار، خدا خارج از تقسیم موجود به واجب و ممکن و امکان ــ همچون تقسیم ارسطویی ــ مختص موجودات مادی است. در دیگر آثار منسوب به فارابی، تقسیم موجودات به واجب و ممکن کاملاً منطبق با نظام و تقسیم سینوی است.
صفحات :
از صفحه 41 تا 62
«موجود» و «وجود» در کتاب الحروف فارابی
نویسنده:
فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: موسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران,
چکیده :
فارابی در کتاب الحروف سه معنا برای موجود ذکر می‌کند که عبارت‌اند از «مقولات»، «صادق» و «منحاز بماهیة ما فی الخارج» و دو معنای آخر را به عنوان معانی اصلی موجود معرفی می‌کند. او جهت حفظ جایگاه فلسفی معنای اصطلاح «موجود»، کاربرد آن را به عنوان رابط بین ماهیت موضوع و محمول در قول جازمه موجبه، در زبان عربی جایز و هم‌ردیف افعال وجودی مانند کان‌یکون می‌داند. فارابی موجود -به معنای منحاز بماهیة ما فی‌الخارج- را دارای دو گونه ماهیت می‌داند؛ منقسم و غیر منقسم. در ماهیات منقسم، «موجود» بودن شیء به تمام ماهیت آن به نحو غیر تفصیلی است (مانند انسان) و «وجود» یا عبارت است از تمام ماهیت به نحو تفصیلی (مانند حیوان ناطق) و یا اجزای آن جدا از هم (مانند حیوان یا ناطق). او تمام این مباحث را در حرف سؤال «هل» جمع می‌کند. در فلسفه سؤال هل مقرون به «موجود» است و این «موجود» یا خودش محمول است یا رابط بین موضوع و محمول. با توجه به معانی اصطلاح موجود، در هر دو گونه سؤال در مرحله اول پرسش از صدق در میان است. پس از علم به صدق حرف هلِ مقرون به موجود برای پرسش از وجود (ذاتیات) موضوع که ذات و ماهیت آن را تشکیل می‌دهند و موجب انحیاز خارجی آن از دیگر موجودات می‌شوند به‌کار می‌رود.
صفحات :
از صفحه 55 تا 76
معنای ماهیت در آثار فارابی
نویسنده:
حکمت نصراله, شهیدی فاطمه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 39 تا 57
بررسی مقایسه ای موضوع فلسفۀ اولی در فلسفۀ فارابی و حکمت متعالیۀ ملاصدرا
نویسنده:
زهرا سالاری طرزقی ، طاهره کمالی زاده ، فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
محوریت «موجود» درفلسفۀ ارسطو و بتبع آن درفلسفۀ فارابی، به «وجود» در حکمت متعالیۀ ملاصدرا تحول یافت. بر همین اساس، مسئلۀ اصلی این پژوهش، تبیین تطور موضوع فلسفه از «موجود» به «وجود» است. در مرحلۀ بعد بررسی عوامل این تطور، مورد توجه است. ماحصل این مطالعۀ مقایسه­ای، آن است که هرچند فارابی با انتخاب «موجود بما هو موجود» به عنوان موضوع فلسفه، توانست از تنوع نظرات شارحان ارسطو (درمورد مواضع چهارگانه ارسطو) فاصله بگیرد، ولی بدلیل درهم تنیدگی معنای وجود و ماهیت، به حقیقت وجود راه نیافت، اما ملاصدرا با استعانت از نظریۀ بنیادین اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود و در نتیجه اتخاذ عینیت و اتّحاد وجود و ماهیت و گذر از تمایز وجود و ماهیت سینوی و تفکیک حقیقت وجود از مفهوم آن، تبیین متفاوتی از موضوع فلسفه ارائه نمود و حقیقت وجود را موضوع فلسفه قرار داد و به این ترتیب موضوع فلسفه از «موجود» به «وجود»، انتقال یافت. هرچند در فلسفۀ صدرا، بدلیل اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، «موجود» و «وجود» (در مسئله موضوع فلسفه)، غالبا به یک معنا بکار می­روند و هر دو به حقیقت وجود، دلالت دارند.
صفحات :
از صفحه 51 تا 76
شأن «ماهیت» بدون وجود: مطالعه ای تطبیقی میان فلسفه ابن سینا و حکمت متعالیه
نویسنده:
فاطمه شهیدی، نصرالله حکمت
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در رابطه وجود و ماهیت مشهور این است که ماهیت، تابع وجود و منتزع از آن است و به بیان دقیق­تر و تحلیلی تر، هیچ شأنی به جز شأن ظلی و تبعی نسبت به وجود ندارد. چنین تحلیل و تبیینی از ماهیت با مبنای اصالت و وحدت وجود صدرایی کاملاً سازگار است ولی در جواز انتساب آن به حکمایی که در مقام تعیین یکی از این دو(وجود و ماهیت) به عنوان امر اصیل نبوده­ اند ـ و به ­طور خاص ابن سینا ـ تردید جدی وجود دارد. در متون شیخ عبارات فراوانی وجود دارد که در آن ها ماهیات دارای شأن و شیئیتی مستقل از وجود دانسته شده و از آن مهم­تر متونی وجود دارد که شیخ به تقرر و تحصل و ثبوت ماهیت پیش از عروض وجود (اعم از وجود عینی و وجود عقلی یا وهمی) پرداخته و حتی برای این مقام ماهیت محل و مقری تعیین کرده است. این ها همه نافی شأن ظلی و تبعی برای ماهیت است. از طرف دیگر جست­ وجو در آثار ملاصدرا به ما نشان می دهد که هر چند او طبق مشی آموزشی خودـ که در مراحل ابتدایی تا حد امکان همراه و هم رأی قدما گام بر می دارد ـ گاهی گونه ای شأنیت صرف­ نظر از وجود را برای ماهیت می پذیرد ولی آن گاه که از موضع حقیقی خود و با تکیه و تأکید بر مبانی­اش سخن می گوید، هرگونه شیئیت مستقل از وجودی را از ماهیت نفی می کند و هیچ شأنی جز ظلیت نسبت به وجود برای آن قائل نیست. بنابراین از یک سو نصوص رسیده از جانب شیخ، جایگاه و احکامی را که ملاصدرا برای ماهیت قائل شده است، تأیید نمی کند و از سوی دیگر مبانی شیخ بر خلاف مبانی صدرا چنین اقتضایی را ندارد.
صفحات :
از صفحه 53 تا 68
نسبت دو معنای ماهیت (""ما به الشیء هو هو"" و ""ما یقال فی جواب ما هو"") در فلسفه ابن سینا
نویسنده:
فاطمه شهیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه امام صادق (ع) پردیس خواهران ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ماهیت دارای دو معنای مشهور است: «ما به الشیء هو هو» یا وجود و «ما یقال فی جواب ما هو» یا مفهوم کلی شیء. ملاصدرا نخستین کسی است که به این دو معنا، و مدلول هر یک تصریح داشته است. این دیدگاه، با اصالت و وحدت وجود به عنوان مهم ترین مبانی نظام صدرایی سازگار و حتی ملازم است. در عین حال با توجه به این که این دو اصل نزد فیلسوفان پیش از صدرا و به طور خاص ابن سینا مطرح نبوده اند حتی اگر بتوان دو معنای یاد شده را از برخی عبارات شیخ برداشت کرد، به دلیل اختلافات بنیادی نظام سینوی و صدرایی نمی توان نسبت میان آن ها را در این دو نظام فلسفی یکسان دانست. در فلسفه ابن سینا ماهیت چیزی نیست جز «ما به الشیء هو هو» که عیناً همان حقیقت و ذات شیء و متمایز از وجود است. اگر «ما به الشیء هو هو» یا ماهیت شیء، مجهول باشد، از آن به ما هو سؤال می ­شود و پاسخ یا همان «ما یقال فی جواب ما هو»، مفهومی است که دلالت تام بر «ما به الشیء هو هو» دارد. بنابراین، این دو معنای ماهیت بر خلاف آنچه در فلسفه صدرا ملاحظه می شود، نسبت دال و مدلول به یک­دیگر دارند و از جهتی می­ توان گفت دو مرتبه یا دو مقام از یک امرند. با این تفسیر، دیگر تأویلاتی که صدرا و پیروان او از منظر حکمت متعالیه از برخی عبارات شیخ دارند، لازم نمی آید.
صفحات :
از صفحه 39 تا 53
  • تعداد رکورد ها : 12