آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 26
بررسی آیات زمان در قرآن کریم
نویسنده:
هاجر اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«زمان» یکی از بحث انگیزترین مسایل در حوزه ی هستی شناسی است که غموض ابعاد آن موجبات ارائه‌ی اقوال گوناگون و در برخی موارد متعارض را سبب شده است.از جمله موضوعاتی که قرآن کریم متعرض آن شده، موضوع «زمان» است. افزون بر عنایت قرآن به این مسأله و نیزسوگند های مکرر قرآن به آن که حاکی از عظمت و اهمیت این موضوع میباشد، لازم است دیدگاه قرآن در خصوص این مهم، به تحقیق گذاشته شود. تفسیر موضوعی که از بهترین شیوه های تفسیر قرآن در جهت دستیابی به درک بهتر و جامع‌تر نسبت ب ه نگرش قرآن در خصوص موضوعی خاص می باشد، می‌تواند ما را در جهت نیل به این مقصود یاری نماید.آن چه به نظر می آید آن است که تاکنون در خصوص بررسی دیدگاه قرآن درباره‌ی زمان و ابعاد آن تحقیقات جامع، مستقل و دقیق علمی انجام نگرفته است لذا پژوهش حاضر درصدد است تا با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع اسنادی، کتابخانه ای و منابع الکترونیکی، آیات زمان را استخراج، و با تقسیم بندی این دسته از آیات بر اساس عوالم سه گانه ی هستی (دنیا، برزخ و آخرت) مواضع قرآن را در خصوص زمان در هر یک از مراتب عالم، بیان نماید و سپس، به واکاوی آن بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زمان، در لسان قرآن، در دو معنا به کاررفته است. همچنین، زمان به معنای متعارف، تنها در عالم دنیا موضوعیت دارد نه عوالم فوق ماده.
معنای زندگی از منظر سیدمحمدحسین طباطبایی
نویسنده:
محمود دیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
مطالعه تحلیلی نظریه‌ی فطرت در ارتباط با مُثُل افلاطونی و عالم ذر در آموزه‌های اسلامی
نویسنده:
علیرضا ادبی فیروزجاه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نظریه‌ی فطرت از نظریات مهم در حوزه‌ی دین‌شناسی و انسان‌شناسی فلسفی است، که در قرآن و سنّت بر آن بسیار تأکید شده است چنانکه استاد مطهری از آن به «امّ المسائل» معارف اسلامی تعبیر کرده‌اند. براساس نظریه فطرت، انسان واجد فطریاتی در حوزه‌ی شناخت‌ها و گرایش‌هاست. و نه تنها خداشناسی و خداگرایی و گرایش‌های اخلاقی فطری است، بلکه محتوای اصلی دین نیز متناسب با ساختار وجودی انسان است.نظریه‌ی مثل نیز یکی از نظریات مبنایی در فلسفه‌ی افلاطون است. طبق این نظریه، هر یک از انواع عالم ماده، مثالی در عالَم مثل دارد. افلاطون معتقد است که ادراک حسّی، شایسته‌ی اعتنا نیست و علم حقیقی، ادراک عقلانی مُثُل می‌باشد. از سوی دیگر افلاطون قائل به قدم نفس است و معتقد است که نفس انسان قبل از تعلّق به بدن به مثل آگاهی داشت، بنابراین علم در واقع نوعی تذکّر و یادآوری معارفی است که در عالم مثل به آن آگاهی داشته است.طرح مسأله‌ی ذر و ارتباط آن با میثاق الهی در قرآن کریم، سبب طرح تفاسیر گوناگونی از سوی اندیشمندان مسلمان گردیده است تا جایی که می‌توان گفت یکی از بحث برانگیزترین مباحث قرآنی و اسلامی شمرده می‌شود. چنانکه از ظواهر روایات اسلامی بر می‌آید، هر انسانی قبل از تولّد در عالمی به نام ذر به ربوبیّت الهی اذعان نموده است.در رساله‌ی حاضر درباره‌ی ارتباط یا عدم ارتباط نظریه‌ی فطرت با نظریه‌ی مثل افلاطونی و عالم ذر از دیدگاه اندیشمندان اسلامی به شیوه‌های توصیفی، تحلیلی، با روش گردآوری اسنادی و کتابخانه‌ای بررسی شده است.درباره‌ی رابطه‌ی فطرت با نظریه‌ی مثل افلاطونی با دو طیف نظرات موافق و مخالف مواجهیم. ملاصدرا و شیخ اشراق «سهروردی» از چهره‌های شاخص مدافع نظریه مثل می‌باشند و در نتیجه فطریات افلاطونی را با فطرت از دیدگاه اسلامی سازگار می‌دانند. ملاصدرا مثل افلاطونی را بر عالم علم الهی منطبق می‌داند، در حالی که شیخ اشراق مثل افلاطونی را بر ارباب انواع تطبیق می‌کند. منتقدان شاخص مثل افلاطونی، ابن سینا و علامه طباطبایی هستند و عمده‌ی انتقادشان این است که لازمه‌ی پذیرش مثل افلاطونی با فطرت ارتباطی ندارد.درباره‌ی رابطه‌ی فطرت با عالَم ذر، همه‌ی اندیشمندان مسلمان با توجّه به ریشه‌ی قرآنی و مویّدات عقلی آن اتّفاق نظر دارند. گرچه درباره‌ی موطن عالَم ذر اختلافاتی وجود دارد که برخی آن را به وجهه‌ی ملکوتی انسان و برخی در همین عالم تطبیق می‌دهند. براساس پذیرش عالم ذر، انسان به نوعی به ربوبیّت الهی قبل از خلقت جسمانی‌اش اذعان نموده است و براساس نظریه‌ی فطرت، انسان واجد برخی شناخت‌ها و گرایش‌های فطری است.از سوی دیگر، فطریات انسان، ویژگی‌های مختصّ انسان هستند و چون انسانیّت انسان به روح مجرّد اوست، فطری بودن آن خداشناسی و خداگرایی را می‌توان به وجهه‌ی ملکوتی انسان و نتیجه‌ی علم حضوری انسان به اندازه‌ی ظرفیّت وجودی‌اش به خدا دانست. بنابراین فطرت و عالم ذر ارتباط عمیقی با یکدیگر دارند.
هستی‌شناسی «کلمه» در قرآن و نقد تفسیرهای غیر اسلامی آن
نویسنده:
محمود دیانی ، رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در انجیل یوحنا و قرآن و نیز برخی متون دینی یهودیت، مسیحیت و اسلام، از عیسی(ع) به «کلمه» تعبیر شد. اگر «کلمه» را تعبیر دیگری از «لوگوس» بدانیم، آن‌گاه می‌توان حکم داد که در سپهر ادبیات دینی-فلسفی یهودی و مسیحی، دستِ‌کم با سه تلقی از این تعبیر مواجه هستیم: کلمه نه به‌مثابه مخلوق و نه به‌مثابه نامخلوق(ابزار خدا)، کلمه به معنای مخلوق(پسر خدا)، کلمه به معنای خدا(خدای پسر). تلقی اول را می‌توان در آراء فیلون یهودی، تلقی دوم را در اناجیل هم‌نوا و تلقی سوم را در اولین فرازهای انجیل یوحنا پی‌جویی نمود. این‌که از حیث هستی‌شناختی، این تلقی‌ها تا چه میزان متأثر از مفهوم لوگوس در ادبیات فلسفی ـ دینی یونانی است و یا فیلون چه تاثیراتی بر یوحنا و آباء کلیسا داشته از عهده این پژوهش بیرون است؛ اما قرآن کریم در سپهر مفهوم‌شناختی و وجودشناختی خود، مراد مشخصی از کاربُرد «کلمه» دارد. آیه‌های 39 و 42 آل عمران، 171 نساء و نیز 34 مریم و 12 تحریم در قرآن درباره اطلاق «کلمه» بر عیسی (ع) سخن به‌میان آورده‌اند. اکنون سه پرسش مطرح است: مقصود قرآن از «کلمه» چیست؟ چرا قرآن در میان پیامبران، «کلمه» فقط بر عیسی(ع) اطلاق شد؟ منظور قرآن تا چه میزان منطبق با برخی تفسیرهای یهودی و مسیحی است؟ تتبع در اقوال کلامی مفسران قرآن و نیز توجه به هستی‌شناسیِ قرآنیِ «کلمه»، اشعار به جنبه مخلوقیت عیسی(ع) و تعریض به عقایدی دارد که در آن، عیسی (ع) پسر خدا(فیلون و اناجیل هم‌نوا)، خدای پسر(انجیل یوحنا) غیرِمخلوق‌ و غیرِجسمانی و مواردی از این‌دست، معرفی شد.
صفحات :
از صفحه 485 تا 512
بررسی مبانی کلامی روش های تربیتی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا کرم بین ؛ استاد راهنما: محمود دیانی ؛ استاد مشاور: رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تربیت، فرایندی است که در بستر وجود انسان شکل می گیرد و به این اعتبار، انسان، موضوع تربیت، قلمداد می شود. از دیدگاه پژوهشگران عرصه تعلیم و تربیت، حصول تحول تکاملی،از نتایج تربیت به شمار آمده و شایسته آن که، این تحول تکاملی، مبتنی بر اتخاذ بهترین مبانی باشد. از آن جا که مبانی کلامی برگرفته از دو ابزار عقل و نقل است، به نوبه خود می تواند نیکو ترین مبانی را در شناخت و به گزینی روش تربیت، معرفی نماید. بدون تردید در میان مبانی کلامی، آن دسته از مبانی که رویکردی انسان شناسانه دارند، از حیث معرفت شناختی،از جایگاه ویژه ای برخوردار خواهند بود.پرسش اصلی این جاست که چه رابطه معنا داری میان مؤلفه های کلامی(با رویکرد انسان شناختی)و روش تربیتی، بر مبنای متون دین اسلامی وجود دارد؟ پژوهش حاضر می کوشد تا با اتکاء به منابع دست اول کلامی متکلمان و فیلسوف- متکلمان مسلمان، به روش توصیفی- تحلیلی به گونه کتابخانه ای بر مبنای جمع آوری داده ها، به پرسش پیش گفته، پاسخ دهد. نتیجه آن که بر مبنای دیدگاه کلامی-انسان شناختی اسلامی، وجود عناصر: فطرت، عقل و کرامت، نقش به سزایی در شناخت و به گزینی روش تربیتی دارند.
بررسی اختلاف فلسفه وکلام اسلامی در مورد قدرت الهی
نویسنده:
پدیدآور: منیره ابراهیمی کیاپی ؛ استاد راهنما: رمضان مهدوی آزادبنی ؛ استاد مشاور: محمود دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مبحث اسماء وصفات خداوند یکی از مهمترین وشاید پر دامنه ترین مباحث کلامی وفلسفی است . که در کتب مختلف موضوع آن بعد از توحید مطرح می شود . براساس همین یکی از با اهمیّت ترین ودقیق ترین صفات الهی ، قدرت خداوند ودایره شمول وعمومیت آن است ، که درموارد زیادی مورد اختلاف فلسفه وکلام قرار گرفته،به طورکلیحتّی در تعریف،تفسیر ومبانی فکری این صفت الهی (قدرت)تفاوت زیادی در میان این دیدگاه ها وجود دارد.توضیح اینکه دربحث از صفات الهی نخستین بحث تقسیم صفات خداوند است. از این رو صفت الهی تقسیم می شود : الف)-صفات ثبوتیه (کمالیه خداوند) یعنی: صفاتی که وجود آنها در یک موجود نشانه کمال اوست. ب)- صفات سلبیه (تنزیهیه) یعنی:ثبوتشان برای حق تعالی محال است.(حلی،73:1367 )با توجه به مطالب فوق اوّلین صفت از صفات کمالیه خداوند صفت قدرت است.واژه قدرت درفرهنگ فارسی توانستن و توانایی داشتن که معنی مصدری آن است .در لغت نامه دهخدا ،آگاهی نیز مرادف با کلمه استطاعت بکار رفته است .قدرت در لغت ریشه های مختلفی دارد. قَدر، قَدَّر،ومانند آن که با اوزان متعدد مطرح می شود. گاهی به معنای ضیق وتنگ آمده است وهمچنین به معنی اندازه ومقدار است. قدرت در اصطلاح صدور فعل از فاعل را می گویند که از روی علم انجام پذیرد.(جوادی آملی،336:1393) دیدگاه فلاسفه درباره قدرت این است که قوّه را با قدرت مساوی دانسته و یکی از معانی قوّه ،همان واژه قدرت می باشد. بجای آن بکار رفته است.قدرت بدین معنای است که فاعل زنده با شعوری به گونه ای باشد که اگر بخواهد بتواند کاری را انجام دهد واگر نخواهد انجام ندهد.متکلمین می گویند : هر جا قدرت باشد امکان هم باید باشد .آنجایی که فاعل ، قادر است که {من شأنه ان یفعل ومن شأنه ان لا یفعل}در وجود فاعل ، امکان فعل وعدم فعل وجود داشته باشد . قدرتی که در آن عدم فعل نباشد، قدرت نیست بلکه عجز است و به جبر منتهی می شود.(مصباح یزدی وابراهیمی فر،361:1387)متکلمین وفلاسفه در رابطه با قدرت دو گونه بحث دارند : 1-اثبات اصل قدرت برای واجب الوجود لذاته2-اثبات عمومیت ونامتناهی بودن قدرت خداوند . فیلسوفان برای اثبات قدرت واجب تعالی سه مقوله ذکر کردند :الف)- مبدئیت برای فعل .حاصلش این است که در عالم هستی جز واجب تعالی ، هر چه هست ممکن است و معلول . وسلسله ی معلول ها به به ذات واجب منتهی می شود. ب)- علم به خیر بودن آن فعل برای فاعل . پس خداوند ذاتاً علم به نظام احسن در اشیاء دارد وهمه اشیاء وجودشان برای خداوند مکشوف اند. ج)-اختیار .در عالم هستی تنها موثر خداست وموثری جز او نیست تا در واجب اثر گذاشته و اورا بر انجام کاری اجبار و الزام نماید و یا از انجام کاری باز دارد . غیر حق تعالی هر چه هست ، فعل او واثر اوست واثر او هرگز نرسد که در موثر خویش تأثیر کند .بنابراین با توجه به مطالب فوق واجب تعالی ذاتاً قادر است و قدرت او،عین ذات اوست . چه مقومات قدرت جملگی عین ذات او می باشد. همچنین آنان برای اثبات عمومیت واجب تعالی به برهانی به نام«الشیءمالَم یجب لم یوجَد»اشاره کردند.(طباطبایی و شیروانی،138:1388-137)متکلمین برای اثبات اصل یک قدرت،خداوند فاعل مختار است نه فاعل موجَب .دو مقدمه ذکرکردند .الف)-برای فاعل هشت قسم ذکر کردند.1-فاعل بالطبع 2-فاعل بالجبر 3-فاعل بالرضا...که متکلمین صانع را فاعل بالقصد می دانند.ب)-فاعل مختار یا قادرعبارتست کسی که به قول متکلمین یصح منه الفعل و الترک ، یعنی فعل و ترک آن هر دو برای ما مقدور است اگر بخواهیم انجام داده واگر نخواستیم انجام نمی دهیم. برای بحث دوم اثبات عمومیت
ماهیت مرگ از دیدگاه متکلمان و حکمای اسلامی
نویسنده:
پدیدآور: عبدالله تقی‌زاده بابایی ؛ استاد راهنما: محمود دیانی ؛ استاد مشاور: رمضان مهدوی آزادبنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
حقیقت مرگ چون حقیقت حیات و زندگی از اسرار هستی است. از سویی مرگ با خود، نابودی و انعدام را به همراه دارد و از دیگر سو پس از تحلیل عمیق و فلسفی حقیقت انسان و مراجعه به آیات قرآن کریم و روایات، معلوم می شود که مرگ، مخلوق خداوند و امری وجودی است ! این نوشتار در صدد است تا معلوم سازد این مسأله از نگاه فیلسوفان و متکلّمان مسلمان چگونه قابل حلّ و بیان است؟ بررسی آراء متکلّمان امامیه و حکمای اسلامی (قدما و برخی معاصران ) نشان می دهد که در فهم حقیقت مرگ، مهم شناخت حقیقت انسان و حقیقت نفس است، می دانیم که انسان دارای دو بعد مادی و مجرد، و بعد مجرد همان روح یا نفس است که این نفس جوهری مجرد از ماده است و هنگام مرگ فانی نمی‌شود، حکماء و متکلّمان اتفاق نظر دارند که مرگ همان قطع رابطه میان نفس و بدن است و این در واقع همان فعل خداوند است «امری وجودی و مخلوق خداوند » که مرحله ای از آفرینش انسان را تشکیل می دهد. بنابراین وقوع مرگ به معنای عدمی در بستر بدن و به فقدان علائم حیاتی آن اتفاق می افتد و مرگ به معنای وجودی کلمه عبارت از انتقال نفس به عالم و نشئه ای دیگر است. پس مرگ نسبت به بدن انحلال و نابودی و نسبت به نفس ، حیاتی جدید است. روش گردآوری مطالب در این کار، اسنادی و کتابخانه ای و روش این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است.
نقش فطرت در تکوین نظام اخلاقی اسلام
نویسنده:
محمدصادق احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نظام معرفتی برآمده از معارف اسلامی می‌توان مدعی دیدگاهی شد که در آن انسان واجد ادراکاتی در سرشت و خلقت خویش به نام فطرت است که مستلزم جهت داری ذاتی وجود انسان در پاره ای ادراک ها و گرایش ها می‌باشد. اخلاق و احکام اخلاقی به عنوان یکی از حوزه های مهم در تاریخ اندیشه بشر، ریشه در درون انسان دارد. نگارنده در پژوهش حاضر، در مقام پاسخگویی به این سوال است که آیا می‌توان بین فطرت و نظام اخلاقی اسلام حوزه مشترکی را لحاظ کرد؟ این دو چه نسبتی با یکدیگر دارند و ورود فطرت در نظام اخلاقی اسلام چه پیامدهایی در پی خواهد داشت؟ یافته ها نشان می‌دهد هدفی که نظام اخلاقی اسلام به دنبال آن است با مطلوبی که انسان در درون خود به آن تمایل دارد منطبق و همسو است. همچنین هر کدام از فطرت و عقل – که خود معیار تشخیص حُسن و قُبح است - ساحتی معرفتی دارند. از این رو بین عقل و فطرت مناسباتی وجود دارد. در این پژوهش مفصلاً به حوزه اشتراکی فطرت و اخلاق پرداخته و پیامدهای ورود فطرت به نظام اخلاقی اسلام بررسی شده است.
بررسی جایگاه انسان درنظام هستی از نگاه  قرآن و انجیل
نویسنده:
نبی اله مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعیین جایگاه و منزلت انسان در نظام هستی، موضوع مهمی است که باید به آن توجه شود. هدف از انجام این تحقیق بیان جایگاه خاص انسان در نظام آفرینش بوده است که در اینجا با تکیه بر دو منبع ارزشمند آسمانی قرآن کریم و انجیل جایگاه واقعی انسان در نظام هستی به طور مقایسه ای تبیین گردیده. کتاب مقدس و قرآن هر دوآفرینش انسان را تجلی رحمت خداوند می دانند و او را خلیفه و جانشین خدا می دانند. در انجیلانسان آمیزه‌ای از روح و جسم می‌باشد و از خلقتی مادی و الهی بهره‌مند است. وقتی آدم گناه کرد ماهیت انسان خراب شد به طوری که اینک همه انسانها با ماهیتی گناه‏آلود به دنیا می‏آیند و نسل آدم همه وارث این گناه‏اند،ولی از نگاه قرآن انسان موجودى است که از یک سو فطرتى الهى و از سوى دیگر، طبیعتى مادى دارد، فطرت او را به سمت معارف بلند، معنویات، و خیرات دعوت مى کند و طبیعت او را به حضیض مادیّت، شهوات و شرور فرا مى خواند. در کتاب مقدس، روح‌القدس، مترادف جبرئیل یا فرشته‏ای از فرشتگان خدا و آفریده‏ای از آفریدگان او نیست، او در حقیقت خود خدا است که در قلوب مردم و جهان جای دارد و به عمل اشتغال دارددر حالی که موارد استعمال روح در قرآن بسیار متنوع است.از منظر انجیل، خداوند براى نجات و رستگارى انسان گناهکار چاره اى ندید جز آنکه خود را به صورت عیسى مسیح مجسم کند تا بتواند مستقیماً به هدایت و ارشاد آن ها همت گمارددر حالی که در قرآن خداوند به حکم قضاى حتمى خود، دو مسیر متفاوت جلوى پاى آن دو و فرزندانشان نهاد: مسیرى که به سعادت و رستگارى آدمیان منجر مى شد و مسیرى که به شقاوت و بدبختى آن ها مى انجامید.و این انسان است که با اختیار خود می تواند یکی از این دو مسر را برگزیند. در انجیل و قرآن انسان دارای کرامت است. در انجیل، فیض ازلی خداوندمی‌توانند رستگاری انسان را رقم بزنند.اما در قرآن انسان شخصیتی است دارای اختیار که قدرت تشخیص راه سعادت خود را دارد، ولی برای ادامه راه، نیازمند راهنماست.در انجیل ، ایمان و عشق به خدا، مهم‌ترین اصل اخلاقی و برترین فضیلت دینی دانسته شده است. درقرآن هم، ریش? ارزش‌های اخلاقی، ایمان است واعمال صالحه ثمرات ایمان هستند.
مفهوم شناسی قدرت الهی و دلایل کلامی اثبات آن
نویسنده:
احمد بهشتی، محمود دیانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 57 تا 76
  • تعداد رکورد ها : 26