آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 75
انگیزه ها و استدلال های پریست در دفاع از دوحقیقت باوری
نویسنده:
سید محمد علی حجتی ، کسری فارسیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
دوحقیقت باوری(dialetheism) دیدگاهی است که می‌گوید برخی از تناقض‌های صادق وجود دارند. ازآنجایی‌که در منطق سنتی(ارسطوئی-کلاسیک) اصل امتناع تناقض(LNC) معتبر و برقرار است، این دیدگاه چالش‌ برانگیز است. در این مقاله سعی می‌شود که مسئله‌ی اساسیِ دوحقیقت باوری توضیح داده شود، و استدلال‌ها و انگیزه‌های گراهام پریست را در عدم پذیرش اصل امتناع تناقض و روی آوردن به منطق‌های فراسازگار بررسی شود. بنابر این، در بخش های پی در پی، سعی می کنیم وجودِ دوصدقه ها یا تناقض های صادق را در نظام های حقوقی، زبان طبیعی و زبان فرمال و جهان خارج نشان دهیم و دلایل پریست برای پذیرفتنِ آن ها و نقدِ وی از دیدگاه های رقیب را بیان کنیم. با انجام این کارها به نظر می رسد برای مان مشخص می شود به شرط آنکه نقضی بر استدلال های پریست وارد نباشد، دیدگاه پریست در پذیرشِ تناقض های صادق، می تواند پذیرفتنی یاشد.
عدم امکان سلسله مراتب نامتناهی sinnها در جملات گرایشی در تئوری معنای فرگه
نویسنده:
محمدهادی سلیمانی؛ سید محمد علی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تئوری معنای فرگه در جملات گرایشی و این موضوع که sinn مستقیم عبارت، bedeutung همان عبارت در جمله گرایشی محسوب می­شود، وقتی جملات گرایشی تو در تو را مدنظر قرار دهیم می­تواند سلسله مراتبی از sinn هایی را پدید آورد که در یک متن، sinn و در متن دیگر bedeutung خواهد بود. نامتناهی بودن این سلسله مراتب می­تواند منجر به مخدوش شدن تئوری معنای فرگه و ناسازگار جلوه کردن آن شود. در این مقاله با تمرکز بر جملات گرایشی، این نتیجه حاصل می­گردد که اولا تئوری فرگه در جملات گرایشی نیازمند اصلاح است و ثانیا مبتنی بر این اصلاح، در این جملات، سلسله مراتب نامتناهی امکان فعلیت نخواهد داشت.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
پاسخی به نقد سومز در مورد معناشناسی دوبعدی ضعیف بر پایه مفهوم شهود در نظریه زیست‌معنایی میلیکان
نویسنده:
حامد باستین، محمد علی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سومز با ارائه تفسیری از معناشناسی دوبعدی و تقسیم آن به دو حالت ضعیف و قوی، کلیت تلاش معناشناسان دوبعدی برای احیای نظریه توصیفی معنا را نقد و با آن مخالفت می‌کند. در این مورد مشخص، نظریه زیست‌معنایی میلیکان به نفع اردوگاه معناشناسان دوبعدی وارد عمل می‌شود. بر این اساس، آنچه سومز به عنوان نیاز به صلب‌کردن توصیفات تثبیت‌کننده مرجع مطرح می‌کند و به معناشناسان دوبعدی نسبت می‌دهد، قابل پذیرش نیست و مکانیزم عمل آن مبتنی بر نظر دوبعدی‌گرایان به شکل دیگری است. هدف این مقاله آن است که بر اساس مدلی سه‌وجهی مبتنی بر نظریه زیست‌معنایی نشان دهد تفسیر سومز از معناشناسی دوبعدی وابستگی زیادی به مبانی نظریه ارجاع مستقیم دارد و معناشناسی دوبعدی نیازی به صلب‌کردن توصیفات به گونه‌ای که سومز مطرح می‌کند ندارد.
صفحات :
از صفحه 83 تا 115
نظریۀ «زیست‌معنایی» میلیکان؛ مقابله با سنت عقل‌گرایی در باب معنی
نویسنده:
حامد باستین، محمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
جایگاه نظریۀ زیست‌معنایی میلیکان در ادبیات فلسفۀ تحلیلی، تنها محدود به پاسخی برای مسئلۀ عدم تعیّن مصداقی واژه‌های پاتنم تصور شده است. شاید یکی از مهم‌ترین دلایل این مسئله، پیچیدگی موضوع مطرح‌شده توسط میلیکان و البته بیان مبهم و سخت وی باشد. بنیان این نظریه بر فرآیند انتخاب طبیعی استوار شده که بخش جدایی‌ناپذیر نظریۀ تکامل است و برای فهم مثال‌های میلیکان و آنچه در حوزۀ سمنتیک، ذهن و زبان می‌خواهد بدان بپردازد به پیش‌زمینه‌های زیستی نیاز است. مسئلۀ مهم‌تر آن است که به اذعان خود میلیکان و البته با توجه به نامی که وی بر نظریۀ خود گذارده است، زیست‌معنایی نظریه‌ای در حیطۀ معنی است؛ حال آنکه به‌دلیل پرداختن زیاد میلیکان به ذهن و محتوای ذهنی، نظریۀ وی بیشتر در حوزۀ فلسفۀ ذهن تفسیر شده است. هدف ما در این مقاله آن است که با معرفی اجمالی نظریۀ زیست‌معنایی میلیکان و تبیین جایگاه این نظریه در مقابله با عقل‌گرایی درباب معنی، با ارائۀ مدلی نوین نشان دهیم که این نظریه برخلاف تصور رایج، نظریه‌ای صرفاً در زمینۀ محتوای ذهنی نیست و یک نظریۀ معنی محسوب می‌شود.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
حمل اولی و حمل شایع به عنوان قید موضوع و قید گزاره
نویسنده:
حجتی سیدمحمدعلی, زراعت پیشه محمود
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«حمل اولی ذاتی» و «حمل شایع صناعی» در دو معنا به نحو مشترک لفظی به کار می روند: (1) به عنوان قید موضوع (2) به عنوان قید گزاره. مراد ملاصدرا در استعمال این اصطلاحات، تنها معنای دوم بوده است و معنای اول پس از وی متداول شده است. برای جلوگیری از خلط این دو معنا، باید در هر گزاره، هر یک را در مکان مربوط به خود ذکر کرد. باید به حمل اولی و شایع در معنای نخست بلافاصله پس از موضوع تصریح شود، زیرا این معنا از حمل فقط ناظر به تفکیکی مفهومی-مصداقی در ناحیه موضوع است. اما حمل اولی و شایع در معنای دوم را باید پس از گزاره ذکر نمود، زیرا موضوع و محمول، هر دو در تشخیص آن دخیل اند. مراد از این حمل یا بیان این است که «موضوع و محمول عینیت مفهومی دارند» (اتحاد مفهومی) و یا این که «موضوع از افراد محمول است» (اندراج موضوع در محمول).برای رفع تناقض، باید این دو معنا، در یک گزاره، به طور همزمان آورده شود. برای نمونه می توان به نحو صادق گفت: «جزئی به حمل اولی، کلی است به حمل شایع» و این یعنی «مفهوم جزئی، از مصادیق مفهوم کلی است» و یا می توان به نحو صادق چنین گفت که: «جزئی به حمل اولی، جزئی است به حمل اولی» و این یعنی «مفهوم جزئی، همان مفهوم جزئی است». ملاصدرا، با تمایز میان این دو نوع حمل، سعی دارد توهم تناقض در پاره ای موارد را رفع نماید و شارحان وی تصریح دارند که او وحدتی را به وحدت های هشت گانه، به عنوان شرط تناقض، افزوده است. اما آنچه در عین سازگاری با مبانی صدرا، وحدتی به وحدت های هشتگانه می افزاید، تنها معنای دوم این حمل ها نیست بلکه باید در رفع تناقض، هر دو را لحاظ نمود. با توجه به این که این دو نوع حمل، به معنای اول، در ناحیه موضوع و به معنای دوم، در ناحیه گزاره مطرح اند، چهار حالت منطقی برای هر گزاره مفروض است که با توجه به کیف گزاره یعنی سلب یا ایجاب، باید قالبی منطقی متشکل از 8 مولفه ارائه کرد که دو به دو در تناقض اند.
صفحات :
از صفحه 33 تا 45
نقدوبررسی نظریه کریپکی درباب معناشناسی اسم خاص
نویسنده:
کاشی محسن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
بازسازی نگره های «گزاره» و «وضعیّت» براساس آرای جان پالک
نویسنده:
محمّدعلی حجّتی , مجتبی امیرخانلو , لطف اللّه نبوی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشکده الهیات و معارف اسلامی,
چکیده :
هدف اصلی ما در این مقاله، واکاوی دو مفهوم «گزاره» و «وضعیت» است. ابتدا، حداقلِّ انتظارهای خود را از یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» ارائه می کنیم و به سراغ آرای جان پالک، نگره پرداز معاصر درباب «گزاره» و «وضعیّت»، می رویم و آرای مهم وی را برمی شمریم. سپس به بازسازی یک نگره «گزاره» و یک نگره «وضعیّت» بر اساس آرای پالک می پردازیم. در این نگره بازسازی شده، «گزاره ها» و «وضعیّت ها» هویّت های ضروری مستقلّ از ذهنی هستند که معنای «عملگرهای منطقی»، معنای «مفهوم ها» و معنای «دلالت گرها» می توانند اجزای آنها باشند. این اجزا با قرار گرفتن در یک شکل منطقی، گزاره ها یا وضعیّت ها را تشکیل می دهند. میان «گزاره» و «وضعیّت» تفاوت هست شناختی ای وجود ندارد و تنها تفاوت آنها در شکل منطقی آنهاست. در انتها، توانایی نگره خود را در برآوردن حداقلهای لازم برای یک نگره «گزاره» یا «وضعیّت» می سنجیم.
صفحات :
از صفحه 31 تا 52
هنجاری بودن معنا
نویسنده:
محمدعلی حجتی، هومن محمد قربانیان، لطف الله نبوی، ارسلان گلفام
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیاری از فیلسوفان مدعی هستند که معنا و محتوای سمانتیکی زبان، امری هنجاری است، یعنی معنای یک کلمه تعیین کنندة الگوی درست کاربرد بوده و این الگو را تجویز می کند. مهم ترین استدلال هایی که فیلسوفانی مانند کریپکی و بوقوسیان به نفع هنجاری بودن معنا ارائه داده اند بر مفاهیمی مانند «قواعد»، «کاربردهای صحیح»، و «امکان خطای سمانتیکی» استوار است. اما برخی فلاسفه، ادعای هنجاری بودن معنا را زیر سؤال برده و انتقاداتی به آن وارد کرده اند. در این مقاله از این نظریه که هنجارهای زبانی ریشه در جنبة اجتماعی زبان دارند دفاع می شود؛ یعنی معنای کلمات به خودی خود، در مورد کاربردهای صحیح و ناصحیح بی طرف است، اما قوانین اخلاقی یا اجتماعی هر جامعه هنجارهایی را به زبان تحمیل می کند.
عام‌گرایی و خاص‌گرایی جهت‌ مند و تبیین امکان معرفتی و امکان متافیزیکی 1
نویسنده:
لطف الله نبوی ، مجتبی امیر خانلو ، محمدعلی حجتی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نخست، مبانی دو رویکرد اصلی متافیزیکی به مفهوم جهت‌مندی (امکان و ضرورت) یعنی "عام‌گرایی جهت‌مند" و "خاص‌گرایی جهت‌مند" را بررسی و وجه تمایز آن‌ها را بر می‌شمریم. دوم، دو امکان معرفتی و متافیزیکی و نحوه تبیین آن‌ها در رویکرد عام‌گرایی را شرح می‌دهیم. در آنجا نشان می‌دهیم. که ضروری متافیزیکی، نوع خاصی از ضرورت منطقی که به‌نام ضروری منطقی وسیع نامگذاری می‌شود. در این تعریف از ضرورت متافیزیکی، نسبت میان امکان معرفتی و امکان متافیزیکی، عام و خاص من وجه است. سوم، از یک‌طرف، به نقد عام‌گرایی می‌پردازیم و بیان می‌کنیم که در رویکرد عام‌گرایی، درک شهودی ما از جهت‌مندی مورد نقض واقع می‌شود و از طرف دیگر، نشان می‌دهیم که برخی از قرایتهای خاص‌گرایی نظیر ممکن‌گرایی و هیکسیتی‌گرایی، دچار نوعی بی‌مبنایی می‌شوند و از این جهت قابل نقد هستند. در مرحله بعد، قرایت جدید از خاص‌گرایی ارائه می‌کنیم. در.این.قرایت جدید، مفهوم "جهان‌ممکن.بودن"، یک مفهوم جهت‌مند ابتدایی تلقی می‌گردد. به‌کمک این قرایت جدید و مفهوم فراسازی، تعریف تازه‌ای از این‌دو نوع امکان ارائه می‌نماییم. در.انتها، نشان می‌دهیم که در این‌ تعریف جدید، نسبت میان امکان معرفتی و امکان متافیزیکی، عام و خاص مطلق است.
صفحات :
از صفحه 141 تا 165
تصمیم پذیری سیستم های هوشمند
نویسنده:
محمدعلی حجتی، مرتضی مزگی نژاد
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
الگوسازی از ذهن و ارایه مدلی که قابلیت های پیچیده ذهن را داشته باشد یکی از افق های توانمندی بشر است. اگرچه عمده تلاش ها در این زمینه بیش تر از نیم قرن سابقه ندارد و با دستاوردهای مسحورکننده خود یکی از پدیده های شگفتی ساز شده است، اما هر چه این رویا رنگ واقعیت بیش تری به خود می گیرد مشکلات بزرگ تری را بر سر راه نظریه پردازان هوش مصنوعی قرار می دهد. دو مساله عمده ای که در این زمینه در مقاله حاضر بررسی خواهد شد عبارت اند از: الف - آیا سیستم های هوشمند قادر خواهند بود هر مساله ای را حل کنند؟، ب _ آیا می توان رابطه ای میان این مساله و تصمیم ناپذیری منطق محمولات مرتبه اول برقرار کرد؟، که هریک از آنها در درون خود شامل مسایل جزئی تری هستند که به طورخلاصه عبارت اند از: 1 – چه سیستمی را می توان سیستم هوشمند نامید؟، و 2 – نحوه حل مساله در سیستم هوشمند به چه صورتی است؟، و 3 – چه سسیستمی را تصمیم پذیر گویند؟ فرضیه های مطرح شده در این مقاله نیز بدین قرارند: الف – سیستم های هوشمند از رویه ای الگوریتمی تبعیت می کنند. اگر بتوان مساله ای یافت که الگوریتم پذیر نباشد، می توان نتیجه گرفت آن مساله برای سیستم هوشمند حل ناپذیر است. ب - حل مسایل در هر سیستم هوشمندی متاثر از منطق حاکم بر آن است، بنابراین، عدم حل برخی از مسایل توسط سیستم منعکس کننده ناتوانی منطق (محمولات) در ارایه الگوریتمی متناهی برای برخی از فرمول هاست تا مشخص کند آیا آن فرمول ها معتبرند یا خیر.
صفحات :
از صفحه 29 تا 49
  • تعداد رکورد ها : 75