آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 946
فاصلۀ ایمان و اعتقاد در نظریّۀ مولانا
نویسنده:
قدرت الله طاهری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
دو اصطلاح ایمان (Faith) و اعتقاد (Belief) نه تنها در نزد عامّۀ مردم، بلکه در نزد خواص به جای یکدیگر به کار می‌روند و در متون مختلف مرزهای مفهومی متمایزی بین آنها وجود ندارد. حال آنکه اصطلاحات مذکور در معنا و مفهومِ حقیقیِ خود تمایز جدّی با هم دارند. بر خلاف بسیاری از شاعرانِ متمایل به تصوّف و عرفان که فاصله‌ای میان ایمان و اعتقاد نمی‌دیدند، مولانا در بخش‌هایی از مثنوی، «ایمان» و «اعتقاد» را از یکدیگر تفکیک و تفاوت عالََمِ ایمان و مؤمنان و عالَمِ اعتقاد و معتقدان را تبیین می‌کند و راه خود را از سایر شاعران عارف‌مسک پیش از خود جدا می‌سازد. در منظومۀ فکری مولانا که بی‌شباهت با دیدگاه‌های فیلسوفانی مانند کی‌یرکگور نیست، ایمان امری سیّال و مدام در حال شدن است و اعتقاد امری ثابت و ایستا و به همین دلیل، ایمان امری نامحدود است و اعتقاد امری محدود و مقیّد. ایمان، فردمحور است و از راه تجربۀ فردیِ و با سیر انفسی به دست می‌آید و اعتقاد در جمع و جمعیّت و از طریق وسائط و سیر آفاقی بروز می‌کند، متعلَّق ایمان امر محال است و اعتقادات امور ممکن را شامل می‌شوند، صاحبان اعتقاد جزم‌گرا، دیگرستیز و هراسان هستند که مبادا کسانی بر عقاید آنها بتازند ولی صاحبان ایمان، مداراجو هستند. صاحبان ایمان، در رابطه‌ای بی‌پایان با خداوند همواره در حال شدن هستند و عاشقانه این رابطه را ادامه می‌دهند و صاحبان اعتقاد، با خداوند، رابطه‌ای معامله‌گرانه دارند و اگر دین می‌ورزند دین‌‌شان وسیله‌ای است برای دستیابی به خواست‌های این‌جهانی و آن‌جهانی.
خوانشی برمولفه های عرفانی تاثیر گذار نفس بر‎ ‎سلامت بدن از دیدگاه مولوی
نویسنده:
عابدین درویش پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله ی نفس و چگونگی ارتباط آن با بدن، همواره یکی از مهم ترین دغدغه های عارفان وپزشکان بوده، و این ‏امر منشاء شکل گیری مباحث متعددی در حوزه پزشکی شده است.عرفان مکتب مبتنی بر کشف وشهود و ‏برخاسته از تهذیب وتزکیه نفس است که مبانی نظری آن در متون دینی و آثـارعرفانی وادبی تجلی یافته ‏است.هدف از این پژوهش تبیین مولفه های اثر گذار سلامت نفس بر بدن در منظر مولوی‎ ‎است.‏ این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و گردآوری داده ها بر اساس روش کتابخانه ای است که با تحلیل محتوا به ‏بررسی مولفه های اثرگذار نفس برسلامت بدن می پردازد.‏ این پژوهش نشان می دهد؛ مولوی با الهام گرفتن از آموزه های دینی معتقداست ارتباط تنگاتنگی بین سلامت ‏نفس وبدن وجود دارد به نحوی که تغییر جزئی در سلامت هریک ( نفس و بدن ) بر سلامت دیگری تأثیر ‏می‌گذارد.بنابراین باید با مراقبت از نفس، از جسم خود نیز محافظت کرد زیرا سلامتی این دو به یکدیگر وابسته ‏است.درواقع عارف از رهگذر تزکیه ﻧﻔـﺲ،تعادل و هماهنگی در ابعاد ظاهری و باطنی میان نفس وبدن را‎ ‎ممکن ‏می سازد. لذا جهت تصفیه ‌ درون‌ و صیقل جان باید جسم را نیز به ریاضت کشاند تا هم زمان زمینه ساز کمال ‏سلامت روح و تن را فراهم آورد.براین اساس نفس دارای جامعیت و قوت وجودی است که بر بدن تاثیر و ‏تسلط دارد و دلایل این اثرگذاری نفس بربدن؛ مقام جانشینی،امتزاج معنوی نفس، و بدن ، مقام احدیت ، قدرت ‏سازنده نفس است. ‏
صفحات :
از صفحه 21 تا 46
تحلیل و بررسی تطبیقی انسان‌شناسی در آراء مولوی و ابن‌عربی
نویسنده:
مرضیه کاظمی ، سید علی اصغر میرباقری فرد
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در عرفان اسلامی، شناخت انسان از ارکان مهم دستیابی به معرفت حقیقی به شمار می‌رود و به همین دلیل توجه به دیدگاه‌های انسان‌شناختی عرفا در تبیین مبانی و اصول بینش عرفانی آنان دارای اهمّیت بسیاری است. ما در این پژوهش، مولوی و ابن‌عربی را به‌عنوان نمایندگان سنّت اول و دوم عرفانی در نظرگرفته‌ایم؛ مولوی به‌عنوان عارف بزرگ سنّت اول که وسیع‌ترین مجال را برای طرح دیدگاه‌های این سنّت در حوزۀ انسان‌شناسی فراهم کرده‌است و محیی الدین ابن‌عربی به‌عنوان چهرۀ برجستۀ سنّت دوم عرفانی که آرا و اندیشه‌های عرفانی وی، الهام‌بخش بسیاری از بزرگان عرفان و ادب اسلامی بوده‌است. مقالۀ حاضر، از طریق مقایسه و تطبیق دیدگاه‌های مولوی و ابن‌عربی دربارۀ کلیّات مبانی انسان‌شناسی، بررسی مراتب انسان و تبیین ویژگی‌های انسان‌های کمال یافته، به این پرسش پاسخ می‌دهد که آیا نظام فکری و مبانی عرفانی این دو عارف پرآوازه، متفاوت از یکدیگر‌اند.
صفحات :
از صفحه 75 تا 94
مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار
نویسنده:
معصومه حبیب‌وند ، محمدصادق تفضلی ، حجت اله غ منیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان « مقایسه عرفانی و کلامی دیدگاه مولوی و سعدی در جبر و اختیار» سعی ­دارد با شیوه تحلیلی _توصیفی موضوع یادشده را در آثار منثور و منظوم مولانا و سعدی واکاوی کرده و معانی این دو مقوله را به­منظور کشف شاخص‌های برخی ابیات و نوشته های این دو شاعر به خواننده ارائه­نماید. جبر و اختیار از نکات کلیدی و کاربردی اشعار مولانا و سعدی است، که اصطلاحاتی از قبیل: تقدیر و سرنوشت ، خیر و شرو جبر و تفویض... را نیز دربرمی­گیرد. اختیار در اندیشه مولانا تا اندازه­ای فراتر از اختیار در باور سعدی است .جبری هم که مولانا از آن سخن می‌گوید با جبری که سعدی در آثار خود بیان­می­نماید تا حدی متفاوت است .مولانا در مثنوی گاه از منظرعرفان و گاه از دیدگاه کلامی به این دو موضوع پرداخته­است؛ مثلاً درباره جبرو اختیارسالک معتقد است زمانی که وی در آغاز سیر و سلوک قراردارد در حالت اختیار است؛ اما وقتی به مقام فناءفی الله و معیت حق می­رسد دیگر اختیاری از خود ندارد بلکه وجود او در جبر مطلق است. نگرش سعدی بیشتر به جبر گرایش دارد و کمتر از اختیار سخن­می‌گوید جبر در اندیشه او طبق نظریۀ اشعری ، حاکمیت مطلق قضا و قدری است که بر کل جهان حاکم است و انسان در چارچوب یک جبر از پیش تعیین­شده در این جهان حرکت­می‌کند. در نهایت در طرح مسئله اختیار، مولوی و سعدی با توجه به اینکه انسان راجع به امور نفسانی و روحانی خویش صاحب اختیار است، به مجاهدت نفسانی و تربیت نفس پرداخته­اند .
صفحات :
از صفحه 309 تا 330
خوانشی بر کیفیت طی‌الارض در نگاه عرفانی مولوی
نویسنده:
عابدین درویش پور ، مهرداد امیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عرفان یک‌ جریان معرفتی مبتنی بر شهود و برخاسته از تهذیب نفس است که مبانی نظری آن در متون دینی و آثـارعرفانی و ادبی تجلی یافته است.مسئلۀ طی الارض در عرفان به عنوان یکی از اقتضائات برخاسته از مراتب کشف صوری در راستای تجلی اسماء و صفات الهی تحلیل و ارزیابی شده است. مراحل کمال آدمی از نگاه مولوی براساس تحول و تبدیل وجود انسان‌ از نقص به سوی کمال نامنتاهی شکل می گیرد. ایـن تبدیل و تحول، افزون بر تأثیر باطنی ، در کالبد جـسم مادیّ او نیز اثر گذار است. ازاین‌رو از دید مولوی کیفیت طی‌الارض در این حوزه قابل‌تبیین می باشد. بر این اساس، باطن انبیاء و اولیاء الهی دارای صفات و قابلیت‌های خاصی است که جسم آنان را از دیگر افراد متمایز می‌کند و با توجه به تکامل و تعالی جسم در اثر سیر و سلوک، زمینۀ لازم بـرای‌ پذیـرش کراماتی همچون طی‌الارض را فراهم مـی‌کند. در این جستار پس از بررسی مفهوم طی‌الارض و مبانی طرح این مسئله در نگاه مولوی، به تشریح و تبین کیفیت تحقق آن می‌پردازیم.
صفحات :
از صفحه 159 تا 172
نگاهی به ایماژهایِ زندگی در نگره مولوی و کازنتزاکیس با تاکید بر ایماژِ «زندگی به مثابه سوءتفاهم/ جنگ»
نویسنده:
مصطفی گرجی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
چکیده :
زندگی به مثابه فرایند تکامل و با توجه به دو ساحت باورها و عواطف- احساسات در نگاه اندیشمندان به اشکال مختلف بازنموده شده است. در این میان ایماژهایِ برساخته از زندگی و معنایِ آن در لایه هایِ مختلف، یکی از نکاتِ برجسته در متون است که در قالب تصویرهای هنری و کلان استعاره ها مفصل بندی می شود. از سویی دیگر در میان مجموعه متفکران، مولوی و کازنتزاکیس دو شخصیت کم نظیری هستند که با وجود تمایزهای معرفتی و گفتمانی از یک سو و تاریخی و جغرافیایی از سویی دیگر مفهوم زندگی را در قالب استعاره/ ایماژهای هنری تصویر سازی کرده اند. در این مقاله، نویسنده سعی می کند این مساله را با توجه به چارچوب نظری انواع «ایماژهای زندگی» از منظر «رابرت سالامون» در مهم ترین آثار این دو متفکر بررسی کند. سالامون در این مبحث شانزده ایماژ از مهم ترین ایماژهای زندگی را شناسایی کرده که مهم ترین این موارد زندگی به مثابه بازی، داستان، غمنامه، کمدی، ماجرا، ماموریت است. این نوع طرز تلقی نسبت به زندگی در آثار این دو تصویرسازی شده است که از بنیان هایِ معرفتی مشترک با وجود همه افتراق ها حکایت دارد. یکی از نکات مهم در تحلیل یافته ها اِشعار هردو به ایماژ ویژه ای است که در دستگاه فکری این دو به صورت برجسته مفصل بندی شده و آن «زندگی به مثابه سوءتفاهم» است. نویسنده ضمن بررسی مجموعه ایماژهای مشترک با تاکید بر ایماژ اخیر، اندیشه این دو متفکر را از منظر ارزش و کارکرد زندگی تحلیل کرده است.
بررسی تطبیقی «انسان معنوی» در اندیشة مولانا و وین دایر
نویسنده:
مریم مردانی ورپشتی ، حسین حسن پور آلاشتی ، مسعود روحانی ، علی اکبر باقری خلیلی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسی‌ترین تأملات فلسفی، دینی و جامعه‌شناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگی‌های انسان معنوی و راه‌های وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بی‌شماری ـ چه در غرب و چه در شرق ـ به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست یافته‌اند. در این جستار با روش توصیفی ـ تطبیقی، به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ دنیا، مولانا جلال الدین محمد بلخی و وین.ولتر دایر پیرامون مسألة «انسان معنوی» پرداخته و وجوه همسان و غیرهمسان اندیشة این دو عارف تبیین می‌شود. یافته‌های پژوهش نشان از آن دارد که وجوه اشتراک نظرات این دو عارف بسیار بیشتر از وجوه افتراق آن‌ها است. این امر از تأثیر فراوان دایر از آموزه‌های مولانا و نیز همسانی آبشخورها و مشارب تجربی آنان؛ یعنی عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان حکایت دارد. از جمله اصلی‌ترین نقاط اشتراک این دو، می‌توان به مفهوم «وحدت وجود» و از مهمترین وجوه افتراق میان آن دو می‌توان به مسألة «اعتقاد به عقوبت» اشاره کرد.
صفحات :
از صفحه 107 تا 137
جلال‌الدین بلخی بیرون از بازی جبر و اختیار
نویسنده:
حمید اسکندری ، حسن رهبر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مثنوی را چنان خوانده‌اند که گویی مولوی قائل به جبر یا اختیار بوده یا میان این دو تردّد داشته است. اینجا با تفسیری تازه آشکار می‌سازیم که وی چگونه از هر دوی این‌ها دوری می‌جوید. سخنانِ وی در این باره آنجا استوار و ایجابی است که خواسته باشد بر رخنه‌های یک طرف (گاه جبر و گاه اختیار) انگشت بگذارد و آن طرف را پس بزند؛ و این به معنای تأیید یا استوار ساختنِ طرفِ مقابل نیست. مولوی جبریون و اختیاریون را کارگرانِ مناقشه‌ای بی‌پایان می‌داند، مناقشه‌ای که مقدّرِ عزتِ حق تعالی است تا رازی مگوی را پوشیده بدارد. ما تا توانستیم کوشیدیم که سراسر مثنوی را بکاویم و همة ابیات متناسب را در یک بافتارِ پیوسته معنا کنیم، نه آنکه بیت یا ابیاتی را برگزیده و آن را بیرون و گسسته از جریانِ کلیِ متن تفسیر کرده باشیم. پس اساس کار ما متن خود مثنوی بوده، گرچه به آثار شارحان نیز اشاراتی داشته‌ایم تا بلکه تازگی و تفاوتِ خوانش ما با دیگر خوانش‌ها معلوم‌تر شود؛ خوانشی که مولوی را به‌راستی - و نه به تعارف - بر راهی می‌داند که جدای از راه متکلمان و فیلسوفان بوده است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
شمس معرفت: سیر معرفت شناسی در احوال مولانا  ّ و دفتر اول و دوم مثنوی معنوی
نویسنده:
مبینا اشرفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 16 تا 20
بررسی تطبیقی طرح‌وارة نیرو بر سیر و سلوک عارف (در مثنوی معنوی مولانا و قصیدة تاﺋﻴﻪ کبرای ابن‌فارض)
نویسنده:
خدیجه بهرامی رهنما
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
طرح‌وارة نیرو، یکی از مؤلفه‌های مهم در زبان‌شناسی شناختی است که اساس استعارة مفهومی را تشکیل می‌دهد. مارک جانسون، طرح‌وارة نیرو را به هفت بخش تقسیم می‌کند که با استفاده از آن، می‌توان مراحل گذار عارف را در متون عرفانی بررسی کرد. جستار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی درصدد است مسئلة انواع طرح‌واره‌های نیرو و چگونگی تأثیرشان را بر سیر و سلوک عارف، در مثنوی معنوی مولانا و قصیدة تائیة کبرای ابن‌فارض بررسی کند. نتایج تحقیق بیانگر آن است که طرح‌وارة اجبار، در دو مقولة واژگانی و دستوری قابل بررسی است. سراسر مثنوی معنوی و قصیدة تائیة کبرا، دربرگیرندة طرح‌وارة حرکتی است که در آن عارف، با مانع‌هایی مواجه می‌شود که این مانع‌ها، بسان سدّی قدرتمند عمل می‌کنند و عارف را از درنوردیدن مراحل سلوک باز می‌دارند. در طرح‌وارة نیروی مقابل، دو نیرو به شدّت به یکدیگر برخورد می‌کنند که برآیند این دو نیرو، منجر به ایجاد وحدت می‌شود. در طرح‌وارة رفع مانع، مولانا و ابن‌فارض عناصری چون ریاضت، تجرید و دوری از تناسخ را در زدودن مانع‌ها موثّر می‌دانند. در طرح‌وارة انحراف از جهت، هر دو شاعر علوم ظاهری را، عامل مهمی در توقف و ایستایی عارف به ‌شمار آورده‌اند.
صفحات :
از صفحه 13 تا 42
  • تعداد رکورد ها : 946