آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 33
من فلسفة الرفض لمنطق العقل الأداتي نحو فلسفة جمالية عند هربرت ماركيوز
نویسنده:
جعروم ذهبية
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 212 تا 227
نسبت میان از خود بیگانگی و شهروندی در اندیشه «هربرت مارکوزه»
نویسنده:
عباس منوچهری ، آزاده شعبانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بسیاری از اندیشمندان سیاسی که دغدغه انسان و انسانیت را داشته اند، در جست وجوی رهایی بشر به نقد معضلات جامعه مدرن پرداخته اند. یکی از مهم ترین معضلات جهان امروز، «از خود بیگانگی» است که موجب فرو کاستن شهروندی تباهی بشر می شود. «هربرت مارکوزه» از جمله اندیشمندانی است که به انتقاد از وضعیت از خود بیگانگی بشر پرداخته است. برای هربرت مارکوزه، تحقق یک جامعه بهتر، به رهاییِ سوژه ها وابسته است. از نظر مارکوزه، انسان های از خود بیگانه امروز، به صورت منفرد می زیند؛ زیرا همبستگی میان آنها به شکل مؤثری سرکوب شده است، اما این همبستگی اکنون شرط رهایی بشر است. او در نقد معضلات جامعه مدرن و در تقابل با از خود بیگانگی بشر، وضعیت بدیلی را به تصویر می کشد که مختصات شهروندی را دارد؛ شهروندی که به جای انفراد و انزوا و دوری گزینی از خویشتن، با «هم بودگی» و تعامل با دیگران، ارتباطی وثیق و ناگسستنی دارد.
بعد زیباشناختی
نویسنده:
هربرت مارکوزه، داریوش مهرجویی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
انسان تک ساحتی
نویسنده:
هربرت مارکوزه؛ محسن مویدی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقد جامعه مدرن از دیدگاه مارکوزه: انسان کالا نیست به باور هربرت مارکوزه (1979- 1898)، مهم‌ترین مشخصه جهان نوین غیر عقلانی بودن عقلانیت است؛ زیرا در آن، صلح از طریق جنگ تضمین می‌‌شود و آزادی انسان‌ها از طریق تباه‌سازی افراد، نیازها و توانایی‌هایشان محقق می‌‌شود و توده مردم، فقیر، ضعیف، سرکوب شده و استثمار شده نگه داشته می‌‌شوند. به‌زعم او عالی‌ترین مظهر عقلانیت رسمی، جلوه ناب غیرعقلانی بودن عقلانیت است. تکنولوژی نوین، که عالم‌گیر‌ترین مؤلفه‌های جوامع نوین و پرچم‌دار پدیده جهانی شدن است، از دید مارکوزه به نوعی یکه‌تازی در جوامع نوین منتهی می‌‌شود که در بردارنده روش‌های مؤثرتر و حتی دلچسب‌تری از کنترل بیرونی افراد است. نتیجه این وضعیت، پیدایش جامعه‌ا‌ی است که مارکوزه آن را جامعه تک‌بعدی(ساحتی) می‌‌خواند. مارکوزه می‌‌گوید: در جامعه صنعتی امروز، عمل تولید نقش ویرانگری را بازی می‌‌کند و پیوسته این بازی، گسترش می‌‌یابد. انسانیت در معرض یک نابودی کامل قرار گرفته، اندیشه و بیم و امید انسان‌ها بازیچه قدرت‌های بزرگ گردیده، فقر و بدبختی در کنار توانگری‌های نوظهور خود‌نمایی می‌‌کند و از این روست که توسعه، تکامل و نظام فکری این جوامع در اساس غیر منطقی به نظر می‌رسد. او همچنین درباره ماهیت سلطه‌آفرین نظام تکنولوژی می‌‌گوید: تکنولوژی در برقراری شکل‌های تازه نظارت و روابط اجتماعی، با اثرات و نتایج روز‌افزون، پیروز شده و تا آن پایه در گرایش توتالیتاریستی خود پیش رفته که حتی کشورهای توسعه نیافته و غیر‌صنعتی را مبتلا کرده است. از رهگذر تکنولوژی، فرآیندهای فرهنگ، سیاست و اقتصاد درهم می‌‌آمیزد و سیستمی را به وجود می‌‌آورد که با دخالت در تمام شئون زندگیشان انسان‌ها را می‌‌بلعد و هر جهشی را وا‌پس می‌‌زند. به نظر مارکوزه، نقد مهمترین تفکر فلسفی است. بنابراین او در کتاب «انسان تک ساحتی» آسیب‌هایی را که جامعه سرمایه‌داری صنعتی بر توانایی نقد یا عامل رهایی وارد کرده است بررسی می‌‌کند. به نظر مارکوزه نیروهای رهایی بخش در جامعه صنعتی مدرن به نحو فزاینده‌ای در حال نابودی هستند. دیگر چندان نیروی مخالفی باقی نمانده است. یکی از علل این تحول، گسترش رفاه و بهبودی مادی است که جامعه پیشرفته را در برگرفته است. اما این رفاه کاذب تنها در خدمت برآوردن نیازها و خواست‌های کاذب افراد است. این نیازها، نیازهایی هستند که طبقه حاکم به عنوان خواسته‌‌های واقعی توده از طریق ایدئولوژی کاذب بر آنها تحمیل می‌کنند. در جامعه موجود افراد دیگر توان تشخیص مصالح راستین خود را از دست داده و کاملا مسخ شده‌اند. یکی از مهمترین نقدهای مارکوزه بر جامعه نوین، تک ساحتی ساختن رفتار انسان است. یکی از پدیده‌های مهم که باعث به وجود آمدن رفتار تک ساحتی می‌شود، وسایل ارتباط جمعی و صنایع سرگرم‌کننده و وقت پرکن و همچنین آموزش و پرورشی است که خلاقیت و اندیشه فردی را از میان می‌برد. پیامد چنین وضعی از نظر مارکوزه، سیاست‌زدایی جامعه و حذف مسائل سیاسی و اخلاقی از زندگی اجتماعی است. مارکوزه در مقاله «در باب تساهل در جوامع صنعتی معاصر» تحمل و تساهل رایج در این جوامع را در واقع فریب‌گرانه و سرکوب‌گر آزادی واقعی توصیف کرده است. بیان عقاید مخالف در این جوامع آزاد است اما آزادی بیان عقیده در مقابل سلطه همه‌گیر اثری ندارد. او بر این باور است که تکنولوژی در قرن بیستم (که آن را تکنولوژی دیرهنگام می‌نامد) شاید باعث افزایش تولید شود. اما در واقع وابستگی جدی برای فرد به وجود می‌آورد و انسان را بدل به ضمیمه‌ای برای ماشین می‌کند. هرچه این تکنیکی شدن ادامه یابد ساحت‌های بیشتری از حیات اجتماعی تابع منطق این تکنیکی شدن می‌شوند و در نهایت مدیران فن‌ سالار و بوروکرات قدرت بیشتری در دست می‌گیرند و در نهایت به سلطه خود شکل می‌دهند. به اعتقاد مارکوزه انسان قادر به خروج از شرایطی که سرمایه‌داری و جامعه مصرف برایش ایجاد کرده، نیست. او می‌‌نویسد: جامعه بورژوازی چون قطاری است که با سرعت در حرکت است و راننده خود را از پنجره بیرون انداخته و هر لحظه امکان سقوط به دره آن‌را تهدید می‌‌کند. یکی از مفاهیم دیگر در اندیشه مارکوزه «فرهنگ بسته‌بندی» شده است. در مفهوم فرهنگ بسته‌بندی شده، مارکوزه بر نقش تشدید‌کننده رسانه‌های جمعی و غرق شدن سنت‌های فرهنگی طبقات پایین جامعه، تاکید می‌کند. برپایه این نظر، وسایل ارتباط جمعی نوین، در پاسخ به ضرورت‌های تبلیغات و افزایش مصرف شکل گرفته‌اند و نوعی از آگاهی کاذب به وجود می‌آورند. در این وضعیت مردم، منافع واقعی خود را درک نکرده و به نظم اجتماعی یکپارچه، سرکوب‌گر و نالایق خو می‌گیرند. همچنان که قبلا اشاره شد مارکوزه با تفکیک خواست‌های راستین بشر از خواست‌های کاذب، نقش وسایل ارتباط جمعی را پس زدن خواست‌های راستین به ضمیر ناخودآگاه و دامن زدن به خواست‌های کاذب می‌داند. از دید او، شیوه بیان ابزارهای تبلیغاتی، سودجویانه است. جامعه در سایه این گونه تبلیغات پیوسته اندیشه متعالی و انتقادی را سرکوب می‌کند. در زمان تبلیغاتی، تفاوت فعل و فاعل، حقیقت و واقعیت، هستی و چیستی بازگفته نمی‌شود. در این جهان، واژه‌ها و معانی خود را در یکدیگر می‌‌پوشانند و درونمایه اندیشه، چیزی جز مفاهیم قالبی نیست. از واژه‌ها جز آنچه تبلیغات یکنواخت القا می‌کند، چیزی به ذهن نمی‌رسد. آگهی‌های تبلیغاتی از هر سو مانع تکامل حقیقی معنای واژه‌ها شده است. واژه‌هایی چون خوشبختی، رفاه، رشد، توسعه، آزادی، برابری و دموکراسی با واقعیت‌ها همخوانی ندارد. مارکوزه در کتاب انسان تک ساحتی(1964)که در حقیقت کیفرخواستی در برابر جوامع صنعتی و رو به رشد سرمایه‌داری به ویژه ایالات متحده آمریکا به عنوان سردمدار جوامع صنعتی است، می‌‌گوید: حقوق و آزاد‌ی‌های فردی از مسائل بنیادی نظام صنعتی پیشرفته دموکراتیک غربی است که مفهوم خود را از دست داده و از مفهوم سنتی خود کاملا جدا شده است؛ آزادی تفکر و انتقاد که از ویژگی‌های جامعه آزاد است به زندگی مادی و حساب‌گر تبدیل شده است. ارزش آزادی با قدرت اقتصادی افراد سنجیده می‌شود، به همان مقدار که تولید کالا افزایش یافته و رفاه نسبی و ظاهری ایجاد کرده است، لیکن وابستگی افراد به مشاغل چنان افزایش یافته که معنای واقعی آزادی دیگر قابل احساس و تفسیر نیست. تولید و مصرف زیاد، باعث شده است تا انسان‌ها به وابستگان کالا تبدیل شده و این مشخصه جامعه تکنولوژیک و سرمایه‌داری نوین است که حتی انسان‌ها را تبدیل به کالا کرده است. در این حالت انسان‌ها متأثر از تبلیغات کالایی، رستگاری خود را از خرید و مصرف بیشتر می‌دانند که نتیجه آن کار بیشتر است و در نتیجه حالتی از خود بیگانگی در جامعه پدید آمده و منجر به انسان‌های تک ساحتی شده است. مارکوزه عقیده دارد که در جامعه غیرصنعتی به صورت امروزی قلمرو حیات افراد از قلمرو نظام سیاسی جامعه جدا بوده و بدین ترتیب افراد، زندگی خصوصی داشته‌اند درحالی که امروزه جامعه قلمرو حیات خصوصی را از انسان‌ها گرفته و در نتیجه آنان را به تقلید کورکورانه تشویق کرده و موجودی مصرفی و وابسته به کالا بار آورده است. نتیجه این که آنها بی‌تفاوت و از خود و جامعه بیگانه شده‌اند. کشورهای دموکراتیک فوق صنعتی امروزی چنان در افراد و جامعه رسوخ نموده‌اند که حتی دانشمندان و فلاسفه را نیز پیرو خود ساخته به طوری که هرگونه مخالفت واقعی از نظام را محکوم می‌سازند. عقل نظری به سود عقل عملی کنار رفته است. پس برداشت‌های انسان‌ها از واقعیت دور می‌شود. امروزه کارگر صنعت برده مادی و معنوی تکنولوژی شده است، زیرا ماشین کارایی بیشتری از خلاقیت کارگر پیدا کرده است. از نظر مارکوزه علم نه تنها در تئوری بلکه در عمل رمز مجذوب تکنولوژی امروزین شده است. جوامع صنعتی پیشرفته به کمک تکنولوژی رو به رشد، رفاه آدمیان را بالا برده و آنها را با زندگی ماشینی و رفاه اقتصادی هماهنگ کرده است ولی در عین حال روح آزادی و پرخاشگری و انتقادی را از افراد سلب کرده که مارکوزه ادعا می‌کند هر آن کس که در فکر زندگی آزاد فردا باشد، از نظر حکومت و صاحب‌نفوذان اقتصادی به عنوان دشمن جامعه سرمایه‌داری و رفاه مصرفی معرفی شده، زیرا بیداری انسان‌ها از خواب نظام سرمایه‌داری و تکنولوژیک، مانع بهره‌وری و منافع صاحبان صنعت خواهد شد.
بازخوانی نظریه فرهنگ ناسرکوبگر مارکوزه از منظر حکمت صدرایی
نویسنده:
محمد رایجی ، مهدی سلطانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
توسعه روزافزون جوامع غربی و رسیدن بشر به سرحدات پیشرفت، امید رهایی از درد و رنج را برای انسان غربی به ارمغان آورد. در این میان زیگموند فروید در مخالفت با فضای خوشبینی حاکم بر غرب در اوایل سده بیستم تأکید می‌کند که تمدن بر انقیاد و سرکوبگری غرایز آدمی استوار است و دستاورد تمدن برای انسان امروزی، نه آرامش و آسایش، بلکه درد و رنج فزاینده است. در مقابل هربرت مارکوزه، فیلسوف اجتماعی آلمان، همزمان با نقد نظریات فروید، طرحی از تمدن ناسرکوبگر را ارائه و اعلام می‌کند که سرکوبگری فرهنگ، نه برخاسته از ذات تمدن، بلکه دستاورد نظام سرمایه‌داری است. در این مقاله، مبتنی بر روش تحلیلی - انتقادی، با بهره‌مندی از ظرفیت نظریه استخدام علامه طباطبایی(ره) و آموزه‌های حکمت صدرایی نشان خواهیم داد که آنچه مارکوزه تحت عنوان تمدن ناسرکوبگر معرّفی می‌کند، چیزی جز باقی‌ماندن در «استخدام متقابل در ساحت حیوانی» نیست و برای عبور از سرکوب می‌بایست کمالات عقلی و اغراض فطری را بسان عنصر تعین‌بخش زندگی اجتماعی مطرح کرد؛ امری که علامه طباطبایی(ره) مبتنی بر نظام صدرایی بدان پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 149
پاسخ به مارکوزه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jurgen Habermas (یورگن هابرماس)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Anagrama,
فناوری و فلسفه دین [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
David Lewin (دیوید لوین)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Cambridge Scholars Publishing ,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در صد سال گذشته شاهد پیشرفت تکنولوژی غیرقابل تصوری بوده ایم که همه جنبه های زندگی بشر را متحول کرده است. با این حال، به نظر می‌رسد که ما نمی‌توانیم ناراحتی عمیقی از جهت‌گیری فناوری مدرن و برادران ایدئولوژیک آن، سرمایه‌داری جهانی و مصرف انبوه ایجاد کنیم. فیلسوفانی مانند مارکوزه، بورگمن و به‌ویژه هایدگر، تحلیل‌های مهمی از جامعه تکنولوژیک ایجاد کرده‌اند، با این حال دیوید لوین در این کتاب استدلال می‌کند که ایده‌های آن‌ها یا به واسطه بافت سکولارشان، یا با برداشت محدودی از دین که اجازه می‌دهند، محدود مانده است. این مطالعه خواننده را در مسیرهای تازه شکل‌گرفته فلسفه فناوری راهنمایی می‌کند و استدلال می‌کند که در جایی که این مسیرها به طور ناگهانی به پایان می‌رسند، یک گفتمان دینی برای بیان نگرانی‌های نهایی لازم است که کنش فناورانه را هدایت می‌کنند. این امر مستلزم تعمق در بینش مرکزی بسیاری از سنت‌های دینی است که به معنای نهایی، ما نمی‌دانیم چه می‌کنیم. اذعان به اینکه نمی دانیم چه می کنیم، اولین گام به سوی الهیات فناوری است که از بینش هایی از سنت الهیات عرفانی و همچنین از تحولات اخیر در فلسفه دین قاره ای استفاده می کند.
نظریه "" ماکس وبر"" درباره سرمایه داری و صنعتی کردن
نویسنده:
هربرت مارکوزه، یوسف نراقی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
مفهوم خودو نسبت آن با عمل سیاسی در اندیشه «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه»
نویسنده:
عابدی اردکانی محمد, علی پور محمود
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
لطفا برای مشاهده چکیده به متن کامل (PDF) مراجعه فرمایید.
صفحات :
از صفحه 165 تا 207
مطالعات فلسفه انتقادی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jean-Paul Sartre, Herbert Marcuse, Karl Raimund Popper
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Beacon Press (MA),
  • تعداد رکورد ها : 33