آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 57
الگوگرایی در اخلاق [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
لیندا ترینکاوس زاگزبسکی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در این کتاب، لیندا زاگزبسکی یک نظریه اخلاقی اصیل مبتنی بر ارجاع مستقیم به نمونه‌های خوبی ارائه می‌کند، با الگوبرداری از نظریه پاتنم-کریپکه که در دهه هفتاد معناشناسی را متحول کرد. در نظریه اخلاقی نمونه‌گرا، نمونه‌ها از طریق عاطفه تحسین شناسایی می‌شوند، که زاگزبسکی استدلال می‌کند که هم یک عاطفه برانگیزاننده است و هم احساسی که محتوای شناختی آن اجازه نقشه‌برداری از حوزه اخلاقی حول ویژگی‌های نمونه‌ها را می‌دهد. زاگزبسکی با استفاده از مثال‌هایی از قهرمانان، قدیسان و حکیمان نشان می‌دهد که چگونه می‌توان روایات نمونه‌ها و کارهای تجربی در مورد تحسین‌برانگیزترین افراد را هم برای هدف نظری ایجاد یک نظریه جامع و هم برای هدف عملی تربیت اخلاقی و خود، در نظریه گنجاند. -بهبود همه اصطلاحات اخلاقی اساسی، از جمله «شخص خوب»، «فضیلت»، «زندگی خوب»، «عمل درست» و «عمل نادرست» با انگیزه‌ها، غایات، اعمال، یا قضاوت‌های مثال‌ها یا افرادی مانند آن تعریف می‌شوند. این نظریه همچنین از طریق تقلید از نمونه ها، گزارشی از یادگیری اخلاقی ایجاد می کند، و زاگزبسکی از یک اصل تقسیم کار زبانی اخلاقی دفاع می کند، که به گروه های خاصی از مردم در یک جامعه زبانی کارکردهای ویژه ای در شناسایی اصطلاحات بسط یا اخلاقی، گسترش کلیشه می دهد. از طریق جامعه با این اصطلاح مرتبط می شود، یا با استفاده از آن اصطلاحات، قضاوت های پشتیبانی کننده استدلال ارائه می کند. بنابراین، این نظریه از لحاظ معنایی بیرونی است، زیرا معنای اصطلاحات اخلاقی با ویژگی‌های جهان خارج از ذهن کاربر، از جمله ویژگی‌های مثال‌ها و ویژگی‌های شبکه زبان‌شناختی اجتماعی که کاربران اصطلاحات را به نمونه‌ها مرتبط می‌کند، تعیین می‌شود. کتاب با پیشنهادهایی در مورد نسخه هایی از نظریه که اشکال رئالیسم اخلاقی هستند، از جمله نسخه ای که از وجود حقایق پسینی ضروری در اخلاق حمایت می کند، به پایان می رسد.
فضایل ذهن: تحقیقی در ماهیت فضیلت و مبانی اخلاقی معرفت [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Linda Trinkaus Zagzebski (لیندا زاگزبسکی)
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: تقریباً همه نظریه‌های معرفت و باور موجه، مفاهیم اخلاقی و اشکال استدلالی را که از نظریه‌های اخلاقی وام گرفته شده‌اند، به کار می‌گیرند، اما هیچ‌کدام از آنها به رنسانس کنونی در اخلاق فضیلت توجهی ندارند. این کتاب قابل توجه اولین تلاش برای ایجاد نظریه معرفت بر اساس الگوی نظریه فضیلت در اخلاق است. این کتاب مفهوم یک فضیلت فکری را توسعه می‌دهد، و سپس نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از این مفهوم برای ارائه حسابی از مفاهیم اصلی در معرفت‌شناسی، از جمله مفهوم دانش استفاده کرد.
معرفت‌شناسی
نویسنده:
لیندا زاگزبسکی؛ مترجم: کاوه بهبهانی؛ ویراستار: سارا کلهر
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران - ایران: نشر نی,
چکیده :
در کتاب حاضر، نگارنده دیدگاه‌ها و بدعت‌های خود را در ساحت معرفت شناسی بازگو کرده است. مؤلف ابتدا به اقتضائات، بایسته‌های معرفتی، یاوه‌گویی، شکایت و دغدغه‌های ما می‌پردازد. او در ادامه مکتب پیرون و پس روی بی پایان، مبناگرایی در برابر انسجام گرایی، اعتمادگرایی، بسترگرایی، پانتم و مغز در خمره، اعتماد کردن به عاطفة ستایش، ناسازگاری خودمداری معرفتی، آرمان خودمداری معرفتی، نظریه‌های اعتبار در برابر معرفت، مطلوبیت حقیقت و ... را مورد بررسی و توجه قرار داده است.
فضیلت معرفتی، قوه اعتمادپذیر و ویژگی منشی: رویکردی تطبیقی
نویسنده:
زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در معرفت‌شناسی فضیلت، فضیلت معرفتی به دو صورت تعریف شده است؛ سوسا آن را از سنخ قوای اعتمادپذیر می‌داند و زگزبسکی آن را از نوع ویژگی‌های منشی. در حالی که هر دو، فضیلت را معرفت‌ساز دانسته و تبیین و توجیه معرفت را بر پایۀ آن ممکن می‌دانند. در پاسخ به سؤال از دلیل این دو گانگی در‌ تحلیل، مقالۀ حاضر نگرش متفاوت فیلسوفان به معنا و ویژگی‌های معرفت را عامل آن می‌داند. تعریف سوسا از معرفت به باور صادق موجه و انفعالی دانستن آن، یا به حالتی فراتر از داشتن باورهای صادق، که حاصل فعالیتی اختیاری و ارادی است، در زگزبسکی، نهایتا به این منجر می‌شود که فضیلت را یا از سنخ قوا بدانیم و یا از سنخ ویژگی‌هایی که برای انجام چنین فعالیتی ضروری اند. در نتیجه به‌رغم اینکه هر دو فیلسوف وجود قوا را برای کسب معرفت حیوانی ضروری می‌دانند اما نگاه متفاوتشان به معرفت تأملی، نهایتاً به دو برداشت از فضیلت منتهی می‌شود. حتی دخالت دادن عاملیت فاعل در معرفت حکمی و ضروری دانستن برخی ویژگی‌ها مثل دقت و ذهن باز، به عنوان فضیلت باورساز، توسط سوسا، در نتیجه بحث، تغییر چندانی ایجاد نمی‌کند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 41
عقلانیت باور دینی از نگاه جان گرکو و لیندا زاگزبسکی :دفاعی نابسنده بر پایۀ معرفت‌شناسی گواهی
نویسنده:
مرتضی متولی ، علیرضا دری نوگورانی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عقلانیت باورهای دینی در درازنای تاریخ موضوع بررسی‌های فلسفی بوده است. در روزگار حاضر دو تن از برجسته‌ترین معرفت‌شناسان، یعنی جان گرکو و لیندا زاگزبسکی، در چارچوب معرفت‌شناسی گواهی از آن دفاع کرده‌اند. گرکو با درانداختن طرح فراگیر پادفروکاست‌گروی‌اش ادّعا می‌کند که معرفت دینی از طریق کانال‌های انتقال اعتمادپذیر به دریافت‌کنندگان فرافرستاده می‌شود. زاگزبسکی با توجیه مرجعیت دینی از طریق اَپِستام [=اطمینان] خودسگالانه‌ی وظیفه‌شناسانه به دیگری، در حالی که این اَپِستام از اَپِستام به خود برآمده است، عقلانیت باور دینی را نتیجه می‌گیرد؛ استدلالی که دلیلی ژرف‌سنجانه است. ما با رویکردی تحلیلی-انتقادی، همراه با جنیفر لکی، نابسندگی سخن ایشان را نشان می‌دهیم. به عبارت دیگر، هدف ما این است تا با تحلیل دیدگاه این دو اندیشمند به لوازمِ منطقیِ غیرقابل‌پذیرشی که به دنبال دارد به نقد ایشان بپردازیم و نشان دهیم که اثبات عقلانیت باور دینی، آنگونه که ایشان تقریر کرده‌اند، معتبر نیست. به این ترتیب، سه اشکال در گفته‌ی گرکو شناسایی می‌شود: ۱. جلوی بخت را نمی‌گیرد؛ ۲. در باورهای دینی بنیادی، که شرط ورود در اجتماعات دینی هستند، کابردپذیر نیست؛ ۳. با مسئلۀ زباله مواجه است که نمی‌تواند آن را حلّ کند. نیز سه اشکال در سخن زاگزبسکی شناسایی می‌شود: ۱. باید باورهای جوامعی چون تروریست‌ها و نژادپرستان را عقلانی بداند؛ ۲. باید گواهی مرجعیت را حتی در جایی که آشکارا خطاست بپذیرد؛ ۳. در پرسش‌های مهمّ دلیل ژرف‌سنجانه کافی نیست. بنابراین، اثبات عقلانیت باور دینی از طریق معرفت‌شناسی گواهی، دست‌کم به تقریر گرکو و زاگزبسکی، به بن‌بست می‌خورد.
صفحات :
از صفحه 285 تا 305
ایرادات ناظر به کاربست خصایص طبیعی آدمی در شناخت (مربوط به نظریه زاگزبسکی)
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه ، سید علی علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رویکرد طبیعت­گرایانۀ لیندا زاگزبسکی به شناخت، ورود خصایص فضیلت­گرایانۀ انسان به حوزۀ معرفت‌شناسی را مجاز نموده است. فضایل و احساسات و عواطف از وجوه طبیعت آدمی‌هستند که از منظر زاگزبسکی در تشکیل معرفت سهم دارند. انگیزۀ برآمده از عواطف، باور را به سوی صدق، هدایت می‌کند. کاربست خصایص طبیعی در معرفت، مستلزم مهارتی خاص است که از نظر زاگزبسکی از مهارت به‌مثابۀ فن و استادی متمایز است. فضیلت، انگیزه و موفقیت از مهمترین اجزای طبیعت­گرایانۀ شناخت از نگاه زاگزبسکی هستند. در کنار اجزای طبیعی یادشده، عناصر دیگری مانند آگاهی، اراده، وظیفه و غیره از سوی معرفت‌شناسان سنّتی برای تشکیل معرفت معرفی شده­اند. نویسندگان در تحلیل و نقد نگاه زاگزبسکی به سه جزء طبیعی معرفت یعنی عناصر فضیلت، انگیزه و موفقیت می‌پردازند. سه جزء نامبرده آن­گونه که زاگزبسکی به آنها نقش می­دهد، خالی از خطا نیستند و به‌کاربستن آنها در ساختار معرفت، مستلزم دقّت در معنا، حدود و کارکرد است. برای مثال چنانچه تنها فضایل معرفتی رفتاری، فضایل مؤثر در شناخت برشمرده شوند، احتمال وقوع تزاحم فضایل و از دست رفتن ظرفیت فضایل طبیعی در معرفت و محدود شدن دامنۀ باورهای آسان­یاب به وجود می‌آید. در این صورت، انحصار باورهای صادق به باورهای حاصل از انگیزۀ حقیقت­یابی، به نادیده گرفتن باورهایِ صادقِ برآمده از دیگر انگیزه­ها منتهی خواهد شد و فضیلت ندانستن مهارت­ها، موجب زایل شدن فضیلت مستتر در فنون می‌شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 24
بررسی تطبیقی الگوگرایی در مسیحیت و اسلام، با تأکید بر دیدگاه زگزبسکی و اخلاق ولایی
نویسنده:
سیدمحمدباقر میرصانع
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الگوگرایی یکی از گونه‌های اخلاق فضیلت است که مطابق آن اسوهٔ اخلاقی معیار اساسی اخلاق است. تاکنون دو قرائت مختلف از الگوگرایی ارائه شده است؛ قرائت برخاسته از سنت مسیحی و قرائت برخاسته از سنت اسلامی - شیعی. الگوگرایی در سنت مسیحی با نوشته‌های زگزبسکی و تحت تأثیر اندیشۀ مسیحی و شخصیت حضرت عیسی علیه السّلام مطرح شده است. نظریۀ اخلاق ولایی که بر پایهٔ معارفِ نقلی شیعه طرح شده است، شباهت بسیاری به نظریۀ زگزبسکی دارد. در اندیشهٔ شیعی اسوه‌های تمام‌عیار، معصوم از گناه و خطا هستند و گفتار و رفتار معصومان معیاری برای شناخت مفاهیم و مصادیق اخلاقی است. هدف نوشتار تبیین و تطبیق این دو دیدگاه، نشان‌دادن برخی مزایای اخلاق ولایی بر الگوگرایی مسیحی با بیان عنصر عصمت اسوه و نقش باور به آن در دفع برخی اشکالات الگوگرایی است. در این مقاله، روش جمع‌آوری داده‌ها کتابخانه‌ای و روش تحلیل تطبیقی است. باور به عصمت اسوه‌ها در نظریۀ الگوگرایی، اشکالاتی همچون اعتمادنداشتن به همۀ کنش‌ها و منش‌های الگو، طفولیت اخلاقی و نسبیت را از این نظریه دفع می‌کند. باور به عصمت الگوی تمام‌عیار، سبب مزیت الگوگرایی برخاسته از سنت شیعی بر الگوگرایی برخاسته از سنت مسیحی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 38
درباره معرفت شناسی (موضوعات فلسفی وادزورث) [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Linda Zagzebski
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Wadsworth Publishing,
چکیده :
ترجمه ماشینی: این عنوان که پیشینه، توسعه و وضعیت فعلی امور در معرفت شناسی را ارائه می کند - یک جلد در مجموعه موضوعات فلسفه Wadsworth - مقدمه ای مختصر بر این موضوع مرتبط و مورد علاقه فلسفی معاصر ارائه می دهد. مجموعه موضوعات فلسفه Wadsworth به خوانندگان مقدماتی مختصر، به موقع و روشنگرانه در مورد انواع موضوعات فلسفی سنتی و معاصر ارائه می دهد. با استفاده از این مجموعه، دانشجویان فلسفه قادر خواهند بود غنای تحقیق فلسفی را در طیف گسترده ای از مفاهیم، از جمله مضامین فلسفی بارز و دیگر مضامینی که معمولاً در انتشارات جریان اصلی فلسفه کمتر ارائه می شوند، کشف کنند. این مجموعه که توسط فهرست برجسته‌ای از محققانی که به دلیل برتری خود در تدریس به رسمیت شناخته شده‌اند، نوشته شده است. این کتاب ها برای معلمان فلسفه و دانش آموزان آنها و همچنین برای سایر خوانندگانی که علاقه کلی به فلسفه دارند ارزشمند خواهد بود.
مرجعیت معرفتی: نظریه اعتماد، مرجعیت و خودآئینی در باور [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Linda Trinkaus Zagzebski (لیندا زاگزبسکی)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Oxford University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در این کتاب لیندا ترینکاوس زاگزبسکی استدلال گسترده‌ای ارائه می‌کند که فرد متفکر به خود متعهد به اعتقاد به اقتدار است. اقتدار معرفتی با خودمختاری سازگار است، اما خوداتکایی معرفتی نامنسجم است. او استدلال می کند که اعتماد به نفس معرفتی و عاطفی عقلانی است و اجتناب ناپذیر است، این اعتماد به نفس مستمر ما را متعهد می کند که به دیگران اعتماد کنیم، و اینکه در میان کسانی که متعهد به اعتماد هستیم، برخی هستند که باید با آنها به عنوان مقامات معرفتی، الگوبرداری از اصول مشهور مرجعیت جوزف راز، رفتار کنیم. برخی از این مقامات می تواند در اخلاق و حوزه های مذهبی. چرا مردم هزاران سال است که مرجعیت معرفتی را در جوامع دینی پذیرفته اند؟ توجیه یک جامعه دینی برای اقتدار معمولاً مبتنی بر باورهای منحصر به فرد آن جامعه است. متأسفانه، اغلب به این معنی است که از دیدگاه جامعه، ادعاهای توجیه کننده آن است عایق شده از بیرون؛ در حالی که از منظر بیرونی، اقتدار معرفتی در جامعه ناموجه به نظر می رسد. اما همانطور که استدلال زاگزبسکی نشان می دهد، پذیرش یک فرد از اقتدار در جامعه خود را می توان با اصولی که بیگانگان می پذیرند و باورهای خاص توجیه کرد. توجیه شده توسط آن مقام از نقدهای خارجی مصون نیستند.
دفاعی مدرن از مرجعیت دینی [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Linda Zagzebski (لیندا زاگزبسکی)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: اغلب مشاهده شده است که یکی از ویژگی های دنیای مدرن، طرد مطلق اقتدار، یا حداقل، طرد اقتدار تا آنجایی است که این امکان وجود دارد بدون اینکه منجر به فروپاشی جامعه شود. نیاز به اقتدار سیاسی با اکراه برای جلوگیری از فاجعه اجتماعی پذیرفته شده است، اما این واقعیت که هیچ مرجع اخلاقی وجود ندارد عموماً آنقدر بدیهی است که نیاز به استدلال داشته باشد. به عنوان مثال، پاتریک هرلی در کتاب درسی کالج خود در مورد منطق ادعا می کند که توسل به مرجعیت برای قضاوت اخلاقی نمونه ای از مغالطه Ad Verecundiam است: «اگر کسی بخواهد استدلال کند که سقط جنین غیراخلاقی است زیرا یک فیلسوف یا رهبر مذهبی خاص چنین گفته است. ، استدلال بدون توجه به شرایط مرجع ضعیف خواهد بود. بسیاری از پرسش‌ها در این زمینه‌ها به قدری مورد بحث قرار می‌گیرند که هیچ حکمت متعارفی وجود ندارد که یک مرجع بتواند به آن تکیه کند.» 1 نه تنها هرلی فکر می‌کند بدیهی است که هیچ مرجع اخلاقی در حوزه‌های مورد مناقشه وجود ندارد، بلکه دلیل او برای این تفکر نیز همین است. آن دامنه ها مورد مناقشه هستند. او این امکان را در نظر نمی‌گیرد که کسی واقعاً صلاحیت ارائه نسخه‌های اخلاقی را داشته باشد.
  • تعداد رکورد ها : 57