آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 24
The Use of the Word “‘Ishq” in Religious Texts
نویسنده:
Maḥmūd Hidāyatafzā; Yaḥyā Kabīr
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
صفحات :
از صفحه 245 تا 265
کاربرد واژه «عشق» در نصوص دینی
نویسنده:
محمود هدایت‌افزا ، یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از دیرباز، برخی اندیشه­وران مسلمان بر سر کاربرد واژه «عشق» در نصوص دینی با یک­دیگر اختلاف‏نظر داشته‏اند. مدعای اصلی منع‏کنندگان از کاربرد این واژه در باب متعلقات مقدس، هم­چون خدا، پیامبر و امامان، آن است که مفهوم این واژه صرفاً با امور مادی و نفسانی تناسب دارد و به همین دلیل، در نصوص دینی از آن استفاده نشده و در برخی احادیث نیز مفهوم آن مذمت شده است؛ اما فلاسفه و متصوفه، از روی ناآگاهی یا به قصد تخریب شریعت محمدی، آن را در قالب نظم و نثر در میان مسلمانان ترویج کرده­اند. در مقابل، برخی اهل تحقیق به اعتبار معنای لغوی واژه «عشق» و برخی احادیث، آن را از اسمای دائم­الاضافه هم­چون حب و بغض دانسته­اند که به‏خودی‏خود، نه مشمول ذم­­ هستند و نه مشمول مدح، بلکه حسن و قبح آن­ها به اعتبار متعلقشان تبیین می­شود. از این ‏رو، در نصوص دینی نیز شاهدیم که در هر دو معنا استعمال گردیده و از قضا در باب امور ممدوح بیش­تر به کار رفته است. نوشتار پیش رو، دیدگاه اخیر را تقویت می­کند. این غایت در چهار گام سامان یافته است: الف) ریشه و معنای لغوی واژه عشق؛ ب) نقل و شرح احادیث مثبت استعمال «عشق» در باب متعلقات دینی؛ ج) نقل احادیث ناظر به مذمت عشق و تحلیل برداشت­های نادرست از این­گونه احادیث؛ د) بررسی و تحلیل نهایی دیدگاه‏های گوناگون دربارة متعلقات واژه عشق.
صفحات :
از صفحه 245 تا 265
بررسی دیدگاه ملاشمسای گیلانی در مورد علم خداوند
نویسنده:
الیاس موسوی خسروی؛ یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ملاشمسای گیلانی، یکی از چهره‌های درخشان و نامدار سدۀ یازدهم هجری، در مکتب فلسفی اصفهان است که همچون بسیاری از بزرگان حکمت در عصر خودش، از جمله ملاصدرا و میرداماد، در تمسک جستن به آیات و روایات، برای اثبات مباحث فلسفی، دستی توانا داشت. او که از شاگردان نامی میرداماد بود، بیشترین تأثیر را نیز از او پذیرفت و سبک مشاییان و مبنای فکری آنها را از محضر او آموخت. ملاشمسا در برخی از مباحث فلسفی از قبیل: اصالت وجود، حرکت جوهری، علم پیشین خداوند و علم خداوند به ذاتش، با بسیاری از حکمای بزرگ (به‌ویژه رئیس بزرگ‌ترین مکتب عصر خود یعنی ملاصدرا) به مخالفت پرداخت و گاهی نظریات منحصر به‌فرد و مخالف با آنها بیان کرده است. ملاشمسا در زمینۀ رابطۀ صفات ذاتی با ذات، همچون معتزله، مشاییان و ملاصدرا قائل به عینیت صفات ذاتی با ذات است. او در حوزۀ علم پیشین خداوند به موجودات، قائل به قسم سومی (نه حصولی و نه حضوری) بود که همان ذات بحت و بسیط خداوند است و وجود موجودات را در تبیین علم خداوند، لغو و بی‌اعتبار می‌داند، ملاشمسا، علم خداوند به ذاتش را حضوری اقوی می‌داند و کاربرد علم اجمالی به معنای مشهور نزد حکما را در مورد خداوند جایز نمی‌داند که مقالۀ حاضر به روش کتابخانه‌ای در صدد ایضاح دیدگاه ملاشمسا در حوزۀ علم خداوند است.
صفحات :
از صفحه 279 تا 296
امکان‌سنجی اثبات‌پذیری گزاره‌های دینی با تأکید بر مبناگروی کلاسیک
نویسنده:
یحیی کبیر،محمدتاجیک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از اصلی‌ترین مباحث فلسفۀ دین بدون کمترین تردید، بحث اثبات‌پذیری گزاره‌های دینی است. در این بحث به امکان‌سنجی اثبات گزاره‌های دینی بر اساس بنیان‌های عقلی به‌گونه‌ای که ارضاکنندۀ حس حقیقت‌طلب انسان باشد، پرداخته می‌شود. دسته‌ای از مخالفان عقل‌گرایانی هستند که به‌نظر می‌رسد قصد دارند، بساط ایمان را به بهانه ارزش عقل جمع کنند و عده‌ای ایمان‌گرایانی که ایمان را فوق طور و مقام عقل می‌دانند و بخشی هم پوزیتویست‌هایی که معیار معناداری یک گزاره را تجربی بودن آن می‌دانند. در مقابل عده‌ای با مصلحت‌سنجی یا با اختیار مبناگرایی سنتی یا معرفت‌شناسی اصلاح‌شده، به‌عنوان مبنای معرفت‌شناختی خود، در تلاش برای اثبات گزاره‌های دینی هستند. یقین بالمعنی الاخص متاع ارزشمندی است که هر گروهی برای امکان یا عدم امکان رسیدن به آن استدلال می‌کند و بر این اساس مدعی اثبات‌پذیری یا عدم اثبات‌پذیری گزاره‌های دینی می‌شوند از میان روش‌های مذکور، روش مبناگرایی با رویکرد کلاسیک مدعی تأمین این غایت قصوی است. در این پژوهش مدعیات هر یک از انظار مختلف و نقدهای وارد بر آن بررسی و تلاش شده است تا تحقق چنین معرفتی در حیطۀ گزاره‌های پیشینی دینی را نه‌تنها ممکن، بلکه واقع و محقق‌شده نشان دهد.
صفحات :
از صفحه 51 تا 73
مساله «معاد و علوم جدید»، تبیین زندگی پس از مرگ
نویسنده:
یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
لیندا بدم اشکالاتی را به امکان معاد وارد کرده است. او می گوید اشتراک اتم ها در بدن های مختلف و عدم ثبات بدن در طول حیات یک انسان، حاکی از آن است که معاد با بدن دنیایی صورت نخواهد گرفت. او معتقد است حتی در نظر گرفتن وجود روحی مجرد نیز نمی تواند وسیله مناسبی برای حل مشکل تشخص انسان دنیوی و اخروی باشد. در این مقاله با توضیح معنای سوژه ای که در تعریف روح به کار می رود، اشکال بدم روشن می شود. همچنین با استفاده از روایات معصومین و نظر متکلمین اسلامی، مشکل این همانی بدن دنیوی و اخروی برطرف شده، اثبات می شود اعتقاد به معاد به هیچ وجه با عقل و علم ناسازگار نیست
رویکرد حقوقی در دین پژوهی و عدم امکان استقراء تام در رهیافت های مطالعات دینی
نویسنده:
مصطفی حسینی گلکار، یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چگونگی عالم ذر با بررسی و نقد نظریات مربوط به آن
نویسنده:
محمد مصطفایی، یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از آموزه های دینی مسلمانان عالم ذر است. ازآنجاکه تعمیق فهم عقاید دینی به منظور قوت بخشی به ایمان و نیز توانمندسازی در مقابل شبهات ضروری است، با بررسی آرای مختلف اندیشمندان مسلمان به این بحث پرداخته شده است. متفکران مسلمان این بحث را از برخی آیات قرآن و نیز روایات وارده اخذ کرده اند. در عالم ذر، انسان به ربوبیت خدا و عبودیت خود شهادت داده است. دربارة کیفیت این عالم بحث های فراوانی در گرفت و نظرات مختلفی نیز ارائه شده است. در مجموع هفت نظریه احصا شده که عبارت اند از: حجت بودن ظاهر روایات و روا نداشتن هر گونه تأویل در آن، قول به قدم ارواح بدون بدن، اختصاص عالم ذر به گروهی خاص از انسان ها نه همة آنها، مجاز و تمثیل بودن آیات و روایات وارده، تفسیر این عالم به اخذ پیمان با بیان واقع از طریق وحی و عقل، قول به شیئیت ماهیات و ثبوت معدومات، و تفسیری باطن گرایانه از معنای آیات و روایات مربوط به عالم ذر. بسیاری از این نظرات و اقوال با مشکلاتی همراه اند که به راحتی قابل حل نیستند؛ اما از میان آنها قوی ترین نظر تفسیری است که باطن گرایان بیان داشته اند.
بررسی و نقد دیدگاه قاضی سعید قمی در مورد صفات خداوند با تأکید بر صفت علم الهی
نویسنده:
الیاس موسوی خسروی ، یحیی کبیر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاضی سعید قمی از افاضل حکما و عرفای ایران در دورۀ صفویه بود. او در حکمت مشاء و اشراق تبحر داشت و دارای گرایش‌های عرفانی بود. قاضی در حوزۀ صفات الهی قائل به الهیات سلبی بود و اعتقاد داشت آنچه از وجود و صفات ممکنات می‌فهمیم، قابل انتساب به خداوند نیست، زیرا، اولاً خدا وجود صرف است و هیچ صفتی ندارد؛ دیگر اینکه عقل توانایی درک خدا و صفاتش را ندارد. او در بحث وجودشناسی صفات، باور به عینیت و زیادت صفات را شنیع دانسته و به تبیین نیابت ذات از صفات پرداخته است. او به‌طور مفصل به صفت علم خدا پرداخته و معتقد بود علم خدا آن‌گونه که بین حکما مشهور است، حضوری و حصولی و اجمالی نیست. نوشتۀ حاضر بر آن است تا با نگاهی انتقادی به بررسی دیدگاه قاضی در حوزۀ صفات، به‌ویژه صفت علم خدا بپردازد و نشان دهد که دیدگاه قاضی با وجود مطابقت با ظاهر برخی روایات، به‌دلیل پایبندی به برخی اصول، از جمله باور به تباین کلی بین خدا و ممکنات، از یک سری ضعف‌های درونی رنج می‌برد و با برخی مبانی عقلی و یک سری روایات سازگاری ندارد.
صفحات :
از صفحه 319 تا 338
مفهوم انسان کامل معصوم در پرتو تفکّر نوصدرایی (با تأکید بر آرای شهید مطهری و استاد جوادی آملی)
نویسنده:
یحیی کبیر ، فرشید طاهری خراسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام حکمت صدرایی با روش‎شناسی خاص فلسفی، زمینه ساز طرح بسیاری از مباحث کلامی و عرفانی بعد از خود بوده است. از جمله، مباحث مربوط به «انسان کامل» که طرح آن در کتب عرفانی گسترش یافت. این امر با بکارگیری و جعل اصطلاح «انسان کامل» توسّط ابن عربی آغاز شد. پس از آن ملاصدرا در آثار مهمّ خود، جهات گوناگونی از شئون «انسان کامل» به‌ویژه انسان کامل معصوم را مطرح کرده است. شارحان فلسفۀ صدرایی نیز کم‌وبیش به این مباحث توجّه داشته اند. از این میان، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی هر کدام با رویکردی متفاوت، تحقیقات زیادی در این باره انجام داده‌اند. مقالۀ پیش رو درصدد تبیین آرای این دو اندیشمند، دربارۀ وجه مفهومی اصطلاح «انسان کامل» است. این مطالعۀ تطبیقی در سه بخش «پیشینۀ کاربرد اصطلاح»، «تعریف‌ها» و «انسان کامل معصوم» انجام شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که شهید مطهری به پیشینۀ اصطلاح «انسان کامل» توجّه بیشتری داشته و تعریف غیر نقلی خویش از این مفهوم را بر مباحث قوّه و فعل فلسفی استوار کرده است؛ اما آیت‌الله جوادی آملی به محتوای اصطلاح، بیش از پیشینۀ آن عنایت داشته و تعاریف غیر نقلی خویش را بر مبانی نظری و سلوک عرفانی، بنا نهاده است. در آثار شهید مطهری در مقام تمایز انسان کامل معصوم از غیر معصوم، جنبۀ کلامی غالب شده و از این رو طرح روشمندی برای تبیین جایگاه تکوینی انسان کامل معصوم مشاهده نمی‌شود؛ اما در مقابل جوادی آملی به‌نحو روشمند، مفاهیم عرفانی را در مسیر تبیین مقامات موهوبی و ولایت تکوینی امامان معصوم و انسان کامل به خدمت گرفته است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 158
نظریه خلود در عذاب، با تکیه بر دیدگاه ملاصدرا و حکیم سبزواری
نویسنده:
رضا حصاری ، یحیی کبیر ، سید محمد موسوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین عقلانی «انقطاع عذاب» توسط صدرالمتألهین، با انتقاداتی از سوی سبزواری مواجه شد. عدم پذیرش قاعده «القسر لایدوم» و عدم زوال فطرت الهی، حتی نسبت به کسانی که عذاب الهی براساس مقتضای طبع و ذاتشان است، دو انتقاد مهمی است که حکیم سبزواری نسبت به دیدگاه ملاصدرا دارند. در دیدگاه حکیم سبزواری ملکات رذیله در اثر تکرار، در نفوس افراد شقیّ رسوخ نموده است؛ به‌گونه‌ای که جزء ذاتیات آنها شده‌ و امکان انفکاک آن وجود ندارد. لذا برای تمسّک به انقطاع عذاب، جایی برای استفاده از قاعده «القسر لایدوم» نمی‌ماند. افزون بر این، استدلال به اینکه عذاب برخی براساس طبیعت و مقتضای ذاتشان است نادرست می‌باشد؛ زیرا فطرت الهی امری باقی است. لکن براساس دیدگاه ملاصدرا، هیچ‌یک از این دو انتقاد مورد قبول نمی‌باشد؛ زیرا وی تنها در یک مورد و نسبت به یک گروه خاصّی از اهل عذاب از این قاعده استفاده می‌کند که خود این دیدگاه مورد پذیرش سبزواری است. بنابراین ملاصدرا هیچ‌گاه قائل به زوال فطرت الهی نسبت به هیچ‌یک از افراد موجود در آتش جهنّم نمی‌باشد که در این نوشتار با روش تحلیلی- تطبیقی به تفصیل از آن بحث می‌شود.
صفحات :
از صفحه 29 تا 50
  • تعداد رکورد ها : 24