آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

آثار مرتبط با شخصیت ها | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1007
بررسی تطبیقی مفهوم عدالت از دیدگاه افلاطون و فارابی
نویسنده:
محسن حافظی فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم عدالت در تاریخ اندیشه سیاسی اهمیتی خاص دارد، چرا که عدالت از جمله مفاهیم بنیادین فلسفه‌های سیاسی قدم و اندیشه سیاسی جدید است . در نوشتار "بررسی تطبیقی مفهوم عدالت از دیدگاه افلاطون و فارابی" این مفهوم در گستره اندیشه دو تن از متفکرین برجسته یعنی افلاطون و فارابی مورد بررسی قرار گرفته است . افلاطون به طور مبسوط مفهوم عدالت را مورد بررسی قرار داده است تا به آنجا که با ارزشترین اثر خود یعنی جمهور را، "گفتگوهایی درباره عدالت " نیز نام داده است . فارابی نیز مجال بحث در این موضوع را رها نکرده و عدالت را از جمله مفاهیم اصلی و اساسی فلسفه خود دانسته است این دو اندیشمند هر دو، مفهوم عدالت را "هماهنگی و تناسب " (Harmony) معنا کرده‌اند و این معنا و مفهوم را چه در هستی و چه در فرد و اجتماع همواره مد نظر داشته‌اند. از این دیدگاه به "عدالت هندسی" تعبیر شده است که در مقابل عدالت عددی قرار می‌گیرد. این از ویژگی‌های فلسفه و سیاسی قدیم است که عدالت را همواره در ارتباط با نظم، تناسب و هماهنگی معنا نموده‌اند. نظمی که در مجموعه افرینش وجود دارد و بنابراین اگر اعتدالی که در نظام آفرینش وجود دارد، توسط رئیس مدینه درک و در اداره مدینه بدان اقتدا شود، می‌توان گفت که عدالت رعایت شده است . جهان هستی بر نظامی معقول استوار است و این برداشتی است که افلاطون و فارابی هر دو بدان توجه داشته‌اند. در بررسی کارکرد مفهوم عدالت در فرد، فارابی و افلاطون دیدگاه‌های اخلاقی خود را مطرح می‌سازند و وقتی کارکرد این مفهوم را در اجتماع بررسی می‌کنند دیدگاه سیاسی خود را بیان می‌کنند. آنچه در خور توجه است ارتباط تنگاتنگ اخلاق و سیاست در اندیشه این دو است . افلاطون نخستین بار تامل درباره سیاست را در منظومه ای از اندیشه فلسفی وارد کرد و در متن آن طرح کرد. این همان منشی است که فارابی نیز بدان اقتدا نموده است ، اما با این تفاوت که موضوع اصلی افلاطون در فلسفه "وجود مدنی انسان و مدینه" است ولی موضوع اصلی در فلسفه فارابی وجود خداست . خدایی که به ماهیات وجود بخشیده است . در تطبیق آراء افلاطون و فارابی پیرامون مفهوم عدالت به تفصیل به این موضوع پرداخته شده است .
مباني مابعدالطبيعي حکومت حکيم در انديشه افلاطون و فارابي
نویسنده:
‫قربانعلي انصاري
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
‫قم : ‫مرکز اطلاعات و مدارک اسلامي، جامعة المصطفی العالمیة,
چکیده :
‫فلسفه سياسي از مهمترين مباحث در طول تاريخ انديشه بوده است. افلاطون و فارابي به عنوان پيش قراولان فلسفه سياسي، در جهت بسط انديشه سياسي گامهاي بسيار جدي برداشتهاند؛ تا آنجا که بحث از فلسفه سياسي بدون توجه به اين دو فيلسوف، ناقص و ناتمام است. شناخت حکومت و حکيم در انديشه فارابي و افلاطون، وابسته به مباني مابعد الطبيعه ايشان است. همان طور که حاکم اصلي در جهان هستي، به تعبير افلاطون دميورژ و به تعبير فارابي خداوند است و هم? موجودات ديگر وابسته به او هستند؛ در فلسفه سياسي افلاطون و فارابي هم که در قالب آرمان شهر و يا مدينه فاضله طراحي شده است، حاکم يا رئيس اول، نقش دميورژ يا خدا را دارد و ديگر اعضاي مدينه به او وابسته هستند. پژوهش حاضر در چهار فصل، به بررسي و مقايسه ديدگاه اين دو فيلسوف پرداخته است، به جهت نشان دادن ديدگاه اين دو فيلسوف، نخست جايگاه انديشه سياسي در يونان و در نزد افلاطون بيان شده و نيزانديشههاي افلاطون در زمينه مابعدالطبيعه، مدينه فاضله و غير فاضله، حکومت حکيم، و نسبت مابعد الطبيعه با فلسفه سياسي بيان شده است. سپس ديدگاههاي فارابي بحث شده است و در اين بخش، پيدايش و رشد فلسفه در جهان اسلام، جايگاه فارابي در فلسفه اسلامي، مابعدالطبيعه فارابي، حکومت حکيم، مدينه فاضله و غير فاضله، و نسبت مابعد الطبيعه با فلسفه سياسي بيان شده است. در پايان، انديشههاي اين دو فيلسوف با هم مقايسه شده است. افلاطون و فارابي در جهت عملي ساختن فلسفه سياسي خود، مدينه فاضلهاي را طراحي کردهاند. اين دو در اين زمينه هر چند ديدگاههاي مشترک زيادي دارند و در برخي موارد هم ديدگاه فارابي برگرفته از ديدگاه افلاطون است؛ با اين وجود، اين دو فيلسوف از جهت مباني با هم اختلاف نظر دارند و در مواردي هم ديدگاه ايشان در مقابل هم قرار گرفته است.
 بررسی ومقایسه دیدگاه افلاطون وفارابی پیرامون انسان کامل (حکیم حاکم)با رویکردی به مدینه فاضله آنها
نویسنده:
خدادادسالاری سلاجقه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): چکیده یکی از مهم ترین موضوعات مطرح شده در معارف بشری و الهی«انسان کامل» می باشد. نظر به اهمیت این موضوع در طول تاریخ پژوهش های متعددی پیرامون آن صورت گرفته است. مسأله انسان کامل همواره در آراء و افکار فیلسوفان مهم بوده و جایگاه بسیار والایی داشته است. اگرچه در آثار فلاسفه اعم از شرق و غرب فصلی به عنوان«انسان کامل» به چشم نمی خورد امّا در لابلای مباحث فیلسوفان مطالبی بیان شده است که قابل انطباق بر انسان کامل می باشد. در رساله حاضر دیدگاه دو فیلسوف الهی یعنی افلاطون و فارابی پیرامون انسان کامل بررسی شده است. هرچند افلاطون در فلسفه خود بابی به عنوان انسان کامل مطرح ننموده است ولی ویژگی هایی که او برای حکیم حاکم یا فیلسوف پادشاه بیان نموده قابل مطابقت با انسان کامل می باشد. افلاطون بعد از مشاهده نظام های مختلف عصر خودش و ناتوانی آن ها در تحقق عدالت در جامعه، مدینه فاضله ای را طراحی نمود که با قرارگرفتن فیلسوف راستین در رأس آن عدالت و سایر فضائل در جامعه محقق می شوند. فیلسوف راستین افلاطون شیفته هستی یگانه ابدی حقیقی است و تلاش می کند ماهیت حقیقی اشیاء را با سیر عقلانی مشاهده نماید. لازمه این کار هرچه بیشتر شبیه شدن به «مثال نیک» یا خدا می باشد. حکیم حاکم افلاطون(انسان کامل) از کلیه صفات رذیله مبرّی بوده و مزیّن به فضائل اخلاقی می باشد. خصوصیات این رهبر دولت آسمانی شبیه خصوصیات انسان کامل در مکاتب عرفانی می باشد. فارابی فیلسوف مسلمان نیز در عصر خودش شاهد ظلم و ستم حکام فراوانی بود به تأسّی از افلاطون مدینه فاضله ای را طراحی می کند که در آن خبر از ظلم و ستم نباشد. رهبری این مدینه را، انسان کاملی به عهده می گیرد که فارابی از او به عنوان«فیلسوف»،«نبی» و «امام» تعبیر می نماید. درست است اوصاف و ویژگی های رهبر مدینه فاضله فارابی کاملاً شبیه اوصاف رهبر مدینه فاضله افلاطون می باشد، ولی فارابی در طرح این مدینه فاضله مقلّد صرف نیست بلکه در این مسأله نیز مانند سایر مسائل منظومه فلسفی اش متأثر از آموزه های دین اسلام و مکتب تشیّع می باشد، چرا که؛ فیلسوف مدنظر فارابی پس از اتّصال به عقل فعّال و دریافت وحی و رسیدن به مرحله عقل مستفاد به مرتبه انسان کامل می رسد. نگارنده رساله حاضر تلاش نموده با جستجو در آثار دو فیلسوف الهی و بیان شباهت ها و تفاوت های آن ها در مورد رئیس مدینه فاضله
بررسی مقایسه ‌ای اندیشه‌ های فلسفی افلاطون و فارابی
نویسنده:
محمدحسن میرزامحمدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقایسه اندیشه‌های فلاسفة بزرگ و استخراج وجوه اشتراک و افتراق آن اندیشه‌ها، یکی از زمینه‌های مهم ترویج افکار آنان و نیز بسترسازی مناسب به منظور بهره‌برداری از آرای آنان در زمان حاضر می‌باشد. افلاطون به عنوان بزرگترین فیلسوف دوران باستان از یک سو، و فارابی به عنوان مؤسس فلسفه اسلامی از سوی دیگر دو فیلسوف شناخته شده‌اند. با توجه به این مراتب در مقاله حاضر ابتدا اندیشه فلسفی این دو فیلسوف در سه بخش هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی مورد بررسی قرار گرفته و سپس دیدگاه‌های آنان در هر یک از سه بخش فوق مقایسه و وجوه اشتراک و افتراق آنها معرفی شده است.
مدینه فاضله در اندیشه سیاسی فارابی و افلاطون
نویسنده:
محمدباقر حسنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی آراء فارابی در کتاب «تعلیقات» با آراء ارسطو
نویسنده:
مصطفی ملک زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق بر آن است تا با تدقیق در یکی از آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابی، که خود به عنوان یکی از اکابر فلسفه اسلامی شناخته می‌شود، به واکاوی نسبت تفکر این فیلسوف با آراء ارسطو که سنگ بنای تفکر مشائی را نهاده است، بپردازد و اشتراکات و افتراقات را نمایان سازد.فارابی طرح واره کلی نظام فکری خود را وام دار افلاطون است و در آثار خود هر جا به دنبال تشریح نقشه کلی اندیشه خویش است، افلاطون نقش محوری ایفا می کند، زیرا چنانکه بعد از این شرحش خواهد رفت، فارابی به تبعیت از او وصول به «سعادت» حقیقی را سرلوحه جهد فلسفی خویش قرار داده است و مثلاً در اثری چون «تحصیل السعاده» که به نوعی «کلیات فلسفه» را منظور نظر دارد، رویکرد افلاطونی یکه تازی می کند. اما هر چه از چارچوب های فلسفه ورزی فاصله می گیریم و به مباحث محتوایی فلسفه او نزدیک تر می شویم، ارسطو حضور پررنگ تری پیدا می کند. و این امر در اثری چون «تعلیقات» که به طور خاص به مباحث محتوایی می پردازد، مشهود است. بنابراین فارابی در بستری افلاطونی، ارسطویی می اندیشید.بی شک هر گونه حکمی در باب اینکه «تعلیقات» تعلیقه ای بر کتاب خاصی است یا خیر و یا اینکه مشتمل بر مجموعه ای از گفتارهای شفاهی وی به شاگردانش می باشد و... ظنّی خواهد بود؛ امّا آنچه مسلّم است اینکه تعلیقات آنچنان که به دست ما رسیده، تعلیقه بر بخش نظری حکمت و عمدتاً ناظر به محتوی (و نه ساختار) می باشد. مباحث مطروحه در این کتاب را می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد که عبارتند از: خدا ، افلاک ، نفس ،و کلیاتی در باب حکمت نظری و شقوق سه گانه ی آن. بر همین مبنا برای هر یک از این موضوعات به استثنای بحث افلاک –که بسیاری مبانی فلسفی و کیهان شناختی آن مورد خدشه است- بخش جداگانه ای در رساله اختصاص داده شده است. و از آنجا که هدف ایجاد تناظر میان آراء این دو حکیم بود، هر بخش مشتمل بر دو فصل و فصل مربوط به ارسطو به دلایلی که روشن است، مقدم داشته شد.
منطقیات للفارابی المجلد3: الشروح علی النصوص المنطقیه
نویسنده:
ابو نصر محمد بن محمد الفارابی؛ تحقیق محمدتقی دانش پژوه؛ اشراف سید محمود المرعشی النجفی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مکتبه سماحه آیة الله العظمی المرعشی النجفی الکبری ـ الخزانة العالمیه للمخطوطات الاسلامیة,
چکیده :
المنطقیات، تألیف ابونصر فارابى (259-339)، بنیادگذار فلسفه در سرزمین اسلام که او را استاد دوم (معلم ثانی) خوانده‏‌اند، است. کتاب به زبان عربی با مقدمه فارسی و تحقیق محمدتقی دانش‌پژوه در سه جلد با عناوین النصوص المنطقية، الشروح المنطقية و الشروح علی النصوص المنطقية منتشر شده است. جلد سوم حاوی گزارش‌هاى ابن باجه و دیگران بر نگارش‌هاى منطقى فارابى است. محتوای جلدحاضر: گزارش‌هاى ابن باجه و جرجانى و ابن رشد بر نگارش‌هاى منطقى فارابى است؛ الف)- از ابن باجه: صدر إيساغوجي، تعليق المدخل و الفصول من إيساغوجي؛ تعليق المقولات یا لواحق المقولات، الارتياض على المقولات؛ كلام على العبارة و تعاليق بارارميناس؛ كلام في القياس، تعليق القياس؛ ارتياض في التحليل؛ كلام في البرهان، كتاب البرهان؛ كلام لأبي‌بكر بن الصائغ في فنون شتى منطقية». ب)- از جرجانى: شرح القياس؛ شرح التحليل و اکتساب المقدمات. ج)- از ابن رشد: تعلیقه بر البرهان
بررسى و مقايسه مبانى فلسفى انديشه هاى تربيتى فارابى و غزالى
نویسنده:
محمد فولادى ، كيومرث حيدريان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف تعليم و تربيت و اينكه انسانِ محصول نهايى تعليم و تربيت بايد چگونه انسانى باشد، همواره از موضوعات مهم و بحث برانگيز بوده، انديشه هاى تربيتى بسيارى را تحت تأثير قرار داده است. اين مقاله به روش تحليلى ـ توصيفى، مبانى فلسفى انديشه هاى تربيتى فارابى و غزالى را بررسى مى كند. در مبانى هستى شناسى فارابى، خداوند را به عنوان عقل كل، واجب الوجود و سازنده جهان و نظم و هماهنگى آن به ذهن انسان متبادر مى كند. از نظر وى، براى رسيدن به اين هدف در معرفت شناسى، بايد انواع معرفت را در نظر داشت. در نظام ارزش شناسى فارابى، مقصود انسان رسيدن به سعادت است كه براى نيل به آن، نيازمند شناخت عواملى است كه در گرو انجام رفتار صحيح، و انجام رفتار صحيح مشروط به آن است، و از طريق تعليم و تربيت، بايد تمام ظرفيت هاى وجودى انسان شكوفا شود. غزالى در هستى شناسى، به خدامحورى و غايت مندى آن معتقد است. همچنين انسان در معرفت شناسى، از راه آموزش متعارف در مدارس به شناخت دست مى يابد كه اين كار به يارى عقل و حواس صورت مى گيرد. وى به تربيت اخلاقى توجه داشت و مبناى فلسفه آموزش را تحقق سعادت انسان مى داند.
صفحات :
از صفحه 53 تا 70
نوآوريهای منطقی فارابی و نقش او در اشاعه و تحول منطق ارسطويی در جهان اسلام
نویسنده:
اکبر فایدئی, احمد حسيني
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ابونصر فارابي با ايضاح مفاهيم غامض منطق ارسطويي در شرح و تفسير استادانة خود بر تمام ابواب كتاب ارغنون‌ ‌ارسطو، و همچنين با نوآوريهاي بيبديل خود در علم منطق بويژه تقسيم معارف به دو دستة «تصور و تصديق»، سبب اشاعه و گسترش ميراث منطقي يونان و سپس تحوّل آن در جهان اسلام شد. نوشتار حاضر به ذكر و بررسي برخي از افكار منطقي فارابي ميپردازد؛ از جمله، تقسيم معارف به تصور و تصديق، نظر فارابي درباره» كلي و جزئي و منشأ معرفت انسان، تقسيم مفاهيم كلي به معقول اول و معقول ثاني، تلفيق نظريه» حملپذيري ارسطو با كليات خمس فرفوريوس، ذاتگرايي در تعريف، مغايرت سلب جهت با سالبه» موجهه، نظرية خاص فارابي در امكان استقبالي، استقرا و تمثيل، و نوآوري وي در باب مغالطه و بسط و تبيين مواضع مغالطه.
صفحات :
از صفحه 25 تا 38
نقش مدینۀ فاضله در اکتساب فضیلت اخلاقی نزد فارابی
نویسنده:
فائزه حاجی‌حسینی ، مصطفی زالی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فضیلت نظری محوری‌ترین فضائل از دیدگاه فارابی است و در میان فضائل چهارگانه نقشی بنیادین دارد. از جملۀ این فضائل فضیلت اخلاقی است. کسب فضائل اخلاقی منوط به فرض اختیار انسانی است؛ به‌گونه‌ای که فارابی عمل نیکی را که به نحو اتفاقی از فاعل انسانی صادر شود، خالی از فضیلت معرفی می‌کند. درعین‌حال، در نظام اندیشۀ فارابی، اکتساب مبادی نخستین عقلی را نمی‌توان در دایرۀ اختیار و انتخاب تمامی انسان‌ها دانست. به این ترتیب تحصیل فضیلت برای همگان ممکن نخواهد بود. این پژوهش با بررسی انواع فضیلت در فلسفۀ فارابی و تبیین جایگاه مقدم و محوری فضیلت نظری و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این مسئله می‌پردازد که آیا با نظر به وابستگی سایر فضائل به فضیلت نظری و غیراختیاری‌بودن اکتساب مبادی فضیلت نظری، امکان تحصیل فضیلت اخلاقی برای انسان همچنان محفوظ می‌ماند. پاسخ به این پرسش از خلال واکاوی نقش دو عامل فطرت و عقل فعال در فرایند اکتساب فضائل نظری، به‌عنوان دو مانع اساسی در برابر مسئلۀ امکان تحصیل فضیلت دنبال می‌شود؛ به‌گونه‌ای که با اذعان به تفاوت‌های طبیعی انسان‌ها در زمینۀ فطرت و میزان بهره‌مندی از عقل فعال، همگان نمی‌توانند با تکیه بر اختیار و توانایی‌های فردی از فضیلت بهره‌مند شوند. درنهایت با طرح خوانشی سیاسی از مفاهیم اخلاقی مانند فضیلت و سعادت و با ارجاع به جایگاه حاکمیت و نقش آن در تعلیم، تربیت و قانون‌گذاری مبتنی بر عقل نظری و عملی پاسخ می‌یابد؛ به‌گونه‌ای که این مانع طبیعی از مسیر نظم مدنی رفع می‌شود.
صفحات :
از صفحه 20 تا 37
  • تعداد رکورد ها : 1007