چکیده :
ترجمه ماشینی :
فلسفه جان هیک، که به کثرت گرایی دینی شهرت دارد، از نظر معرفت شناسی، مرجعیت، مفهوم خدا و مسیح شناسی مورد بررسی جدی قرار گرفته است.
با این حال، کمتر به پارسکاتولوژی او توجه شده است.
همانطور که در زیر توضیح داده شد، بررسی اولیه نشان می دهد که نیاز به مطالعه عمیق فلسفه دینی هیک در این زمینه وجود دارد.
مشکل
بر اساس تحقیقات مقدماتی، به نظر میرسد کثرتگرایی مذهبی هیک مشکلی اساسی را با مکاتبات خارجی آشکار میکند، به شرح زیر.
پارسهشناسی او، که تلاشی است برای قبول همه آخرتشناسیهای ادیان بزرگ جهان بهعنوان معتبر، در نتیجه ممکن است در نهایت همه آنها را باطل کند.
علاوه بر این، عوامل دیگری ممکن است نشان دهنده وجود ناسازگاری در مدل پارسکاتولوژیک هیک باشد که ممکن است بر کفایت مدل کلی وی از تکثرگرایی مذهبی منعکس شود.
هدف
هدف این پایاننامه پرداختن و ارزیابی انتقادی مطابقت بیرونی و سازگاری درونی مدل آخرتشناختی هیک است که میتواند مبنایی برای ارزیابی انتقادی کثرتگرایی دینی او در کل فراهم کند.
ارزیابی کثرت گرایی دینی جان هیک در پرتو پارساتولوژی او از دریچه تطابق و تئوری های انسجام حقیقت انجام خواهد شد.
نتیجه گیری
پارسهشناسی هیک، همانطور که در فصلهای 4 و 5 به تفصیل مورد بحث قرار گرفت، و در فصل 6 خلاصه شد، هنگامی که با تطابق و تئوریهای انسجام حقیقت مورد قضاوت قرار میگیرد، پذیرای انتقادات مختلفی است.
من از تحقیقات خود در مورد پارسکاتولوژی هیک، دلایلی را کشف و ارائه می کنم که بیست انتقاد از مفهوم پارسکاتولوژی هیک را پشتیبانی می کند.
بر اساس این بیست نقد، اولین نتیجه کلی پایان نامه من این است که مفهوم هیک از پارساتولوژی انسجام درونی کافی را نشان نمی دهد و همچنین با مدل کثرت گرای او از ادیان جهانی همخوانی کامل ندارد.
دومین نتیجه کلی این است که فقدان مطابقت بیرونی با واقعیت اسمی و با تجلیات پارساکتولوژیکی پدیداری تجارب دینی به ویژه ادیان وجود دارد.
در نتیجه، ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا میتوان الگوی پارسهشناختی او را بهعنوان سازه علمی فلسفی الهیات متقاعدکنندهای در نظر گرفت؟ این ملاحظات همچنین پیامدهای مهمی برای کثرت گرایی مذهبی هیک دارد که به نتیجه نهایی پایان نامه من منجر می شود.
به نظر من کثرت گرایی مذهبی هیک به دلیل شرایط مشکل آفرین پارشاتولوژی او تضعیف شده است.
the philosophy of john hick, who is famous for his religious pluralism, has received vigorous study in terms of its epistemology, authority, the concept of god, and christology.
however, less attention has been given to his pareschatology.
as explained below, initial investigation shows that there is a need for in-depth study of hick’s religious philosophy in this area.
the problem
based upon preliminary research, hick’s religious pluralism seems to reveal a critical problem with external correspondency, as follows.
his pareschatology, which is an attempt to accept all eschatologies of major world religions as valid, may as a consequence tend to invalidate them all in the end.
moreover, other factors may indicate the presence of inconsistencies in hick’s pareschatological model, which may reflect upon the adequacy of his overall model of religious pluralism.
the purpose
the purpose of this dissertation is to address and critically evaluate the external correspondency and internal consistency of hick’s eschatological model, which may provide the basis for a critical evaluation of his religious pluralism as a whole.
the evaluation of john hick’s religious pluralism in light of his pareschatology will be accomplished through the lenses of the correspondence and coherence theories of truth.
conclusions
hick’s pareschatology, as discussed in detail in chapters 4 and 5, and summarized in chapter 6, is open to various criticisms when judged by correspondence and coherence theories oftruth.
from my research of hick’s pareschatology, i uncover and present reasons which back twenty criticisms of hick’s concept of pareschatology.
based upon these twenty criticisms, the first general conclusion of my dissertation is that hick’s notion of pareschatology does not show sufficient internal coherence, and it is also not fully coherent with his pluralistic model of world religions.
the second general conclusion is that there is lack of external correspondence with the noumenal real and with the phenomenal pareschatological manifestations of religious experiences inparticular religions.
as a result, questions may be raised whether his pareschatological model can be regarded as aconvincing theological philosophical scientific construct.
these considerations also have important implications for hick’s religious pluralism, which lead to the final conclusion of my dissertation.
i find hick’s religious pluralism as awhole to be weakened by the problematic condition of his pareschatology.