چکیده :
ترجمه ماشینی :
این پایان نامه به بررسی نقش ظواهر، با تداوم قابل توجه، در روانشناسی و اخلاق پروتاگوراس، گورگیاس و جمهوری افلاطون می پردازد.
مشترک این دیالوگ ها این ادعاست که ظواهر ارزیابی تقریباً همیشه نادرست هستند: آنچه خوب یا بد به نظر می رسد معمولاً در واقع چنین نیست و آنچه خوب یا بد است معمولاً چنین به نظر نمی رسد.
من استدلال میکنم که این تفاوت بین ارزش ظاهری و واقعی، اساس تشخیص افلاطون را در مورد طیف گستردهای از خطاهای عملی تشکیل میدهد: پدیدههای روانشناختی مانند آکراسیا، برداشتهای اشتباه از خیر مانند لذتگرایی، و تأثیر منابع فرهنگی فساد مانند خطابه، سفسطه، و شعر همچنین، به همین ترتیب، اساس گزارش او از احساسات پایین تر مانند اشتها، خشم یا ترس را تشکیل می دهد.
چنین احساساتی بهویژه ما را به بیراهه میبرند، زیرا اشیاء آنها - مثلاً لذتهای اشتهاآور مانند غذا، نوشیدنی، یا رابطه جنسی - ظاهری فریبنده دارند.
یکی از اهداف اصلی این پایان نامه این است که نشان دهد که این یک نقطه توافق مهم بین روانشناسی پروتاگوراس، گورگیاس و جمهوری است.
من استدلال می کنم که در هر سه دیالوگ، خطاهای انگیزشی ناشی از نوع خاصی از خطای شناختی است: پذیرش غیرانتقادی ظواهر.
روانشناسی اولیه و میانی افلاطون در شرح موضوع این خطا متفاوت است - در پروتاگوراس و گورگیاس، کل شخص.
در جمهوری، بخش اشتهاآور یا با روحیه روح یک فرد - اما نه در تئوری اولیه آنها در مورد چگونگی ظهور احساسات ما یا، مهمتر از همه، چرا آنها ممکن است ما را به سمت اهداف مضر برانگیزند.
this thesis examines the role appearances play, with notable continuity, in the psychology and ethics of plato's protagoras, gorgias, and republic.
common to these dialogues is the claim that evaluative appearances are almost invariably false: what appears to be good or bad is typically not in fact so and what is good or bad typically does not appear so.
i argue that this disparity between apparent and real value forms the basis of plato's diagnoses of a wide range of practical errors: psychological phenomena like akrasia, mistaken conceptions of the good like hedonism, and the influence of cultural sources of corruption like oratory, sophistry, and poetry.
it also, relatedly, forms the basis of his account of lower passions like appetite, anger, or fear.
such passions are especially prone to lead us astray because their objects -- appetitive pleasures like food, drink, or sex, for example -- present especially deceptive appearances.
one of the principal aims of this thesis is to show that this presents a significant point of agreement between the psychologies of the protagoras, gorgias, and republic.
in all three dialogues, i argue, motivational errors result from a specific kind of cognitive error: the uncritical acceptance of appearances.
plato's early and middle psychologies differ in their account of the subject of this error -- in the protagoras and gorgias, the whole person; in the republic, the appetitive or spirited part of a person's soul -- but not in their basic theory of how our passions arise or, crucially, why they are liable to motivate us towards harmful ends.