چکیده :
چکیده عصمت پیامبران الهی از گناه و خطا مسأله ای است که به طور اجمال مورد قبول همه صاحبان ادیان و ملل می باشد.
اما در اقسام و محدوده آن اختلافاتی وجود دارد.
محتوای برخی از آیات قرآن این معنا را در ذهن ایجاد می کند که بعضی از پیامبران دچار خطا یا گناهی شده و یا اعتراف به گناه خود کرده¬اند.
این آیات به گروهی از خیال پردازان مجالی داده است که داستان های بی اساسی را درباره¬ی شأن نزول آنها بسازند و اموری را به پیامبران الهی نسبت دهند که یا مخالف اساس نبوت است و یا منافی مقام عصمت و یا اصولاً با منطق و عقل و خرد منافات دارد و این داستانها از طریق برخی از مفسرین نشر داده شده است.
طبری یکی از مفسرینی است که غالباً به صحت و نقد سند این روایات اعتنائی ندارد و احادیث ضعیف السند و اسرائیلیات را در تفسیر خود ذکر کرده و از این راه به ترویج و انتشار آنها کمک کرده است.
ما در این رساله مسأله عصمت را از دیدگاه سید مرتضی، قاضی عبدالجبار و فخر رازی که هر کدام به ترتیب دارای مسلک کلامی امامیه، معتزلی و اشعری هستند، بررسی کرده و سپس از دیدگاه آنها برخی از شبهات وارد بر عصمت حضرت آدم، ابراهیم، موسی، ایوب، سلیمان و حضرت محمد (ص)، در تفسیر طبری را پاسخ داده و این پاسخها را مورد نقد و بررسی قرار داده¬ایم.
قاضی عبدالجبار معتقد است عصمت انبیاء محدود در کبائر است و گناه صغیره را بر آنها جایز می شمرد، فخر رازی عصمت آنها را مربوط به بعد از نبوت می داند و سید مرتضی معتقد به عصمت مطلق انبیاء از صغیره و کبیره، قبل و بعد از نبوت است.
روشن است که این اختلاف نظر در محدوده ی عصمت، در پاسخ هر کدام به این شبهات اثر گذاشته است.
محور همه این شبهات، عدم شناخت مقام پیامبران است.
چنین مفسرانی آیات قرآن را متناسب با شناخت خودشان از پیامبران تفسیر کرده اند، در حالی که قرآن برای پیامبران الهی مقامی قائل است که اگر متوجه آن بودند به سادگی آنها را متهم به خطا و گناه نمی کردند؛ یعنی وقتی قرآن سخن از گناه پیامبران به میان می¬آورد، این گناه به معنای گناهان کبیره و صغیره ای که انسان های غیر معصوم مرتکب می شوند نیست، بلکه معنای گناه به نسبت مقام معرفتی انسان متفاوت می شود، برای معصومین کلمه ی گناه به معنای بسیار لطیف و خاصی است که به دلیل معرفت بسیار عمیقشان نسبت به حق تعالی و اینکه دائمأ خود را در حضور وی می¬بینند هر امری را که مغایر با این حضور باشد، برای خود گناه محسوب می کنند و لفظ گناه در باره¬ی ایشان از باب «حسنات الابرار سیئات المقربین» استعمال می شود.
البته عصمت یک امر دارای مراتب است و برخی از انبیاء که در درجات عالی عصمت بوده¬اند حتی لحظه ای دچار غفلت و یا ترک اولی نشده¬اند.
کلید واژه ها: عصمت، قاضی عبدالجبار، سید مرتضی، فخر رازی، طبری
abstract infallibility of prophets from sin and error problem outlined is acceptable to all nations and religions owners.
but there are differences in the types and ranges.
some content provided verses meaning in mind, some prophets, some error or sin or have their plead guilty.
these verses are a group of dreamers chance that an unsubstantiated stories about them to make them sink and what proportion of the prophets that prophesy is for or against the infallibility or inconsistent or even incompatible with logic and reason and these stories have been published by some commentators.
tabari is one of the commentators often ignore health and critique of the narrative is not and weak hadiths mentioned document and israelis in their interpretation and in this way helped to promote and publish them.
in this paper we summarize the issue from the perspective sayed morteza., ghazi abduljabar and fakhr razi each profession imami respectively, ash'ari and motazely are, and we have been and then, in their view some doubts on the infallibility of the prophets, in tabari interprets the answer and the answers we have about the review.
ghazi abduljabar believes in the infallibility of the prophets limit the major sins and minor sins they would not be permitted.
fakhr razi force them knows about the prophecy seyed morteza believe in the absolute infallibility of adam, ebrahim, ayyoub, mousa, solayman, mohammad, of the little sins and big sins, before and after prophethood.
it is clear that the differences of opinion within the force, in response to each of these questions affected.
driven all the doubts, the lack of official recognition of the prophets.
commentators such quranic verses to suit their own understanding of the prophets have interpreted, while the quran prophets authority believes that if he were not simply accuse them of sin and, prophets in the qur'an when speaking of sin brings, it means a great sins and little sins that people commit is not infallible, but sin is meant to be different than the position of human knowledge, for the infallible word sin means very subtle and specific due to a very deep knowledge towards excellence and you constantly see him in anything that is contrary to the present, for their own sin word of guilt on them from the " abrar advantages disadvantages close " applied.
the force would have a much higher degree of infallibility, and some prophets who have suffered neglect or lapse not even for a moment.
key words: qazi abdul jabbar, seyed murtaza, fakhr razi, tabari hamideh_kh26@yahoo.com