تذکره الفقهاء المجلد 13 | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
تذکره الفقهاء المجلد 13
تالیف العلامه الحلی الحسین بن یوسف بن المطهر ؛ تحقیق موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث .
کتابخانه مجازی الفبا
1416ق=1373.
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
تذکره الفقهاء المجلد 13
ویرایش اثر
پدیدآورندگان :
علامه حلی, ابن مطهر حسن بن یوسف (مرجع تقلید، فقیه و متکلم شیعه در قرن هشتم هجری، مولف بیش از ۱۲۰ کتاب در رشتههای فقه، اصول فقه، کلام، حدیث، تفسیر، رجال، فلسفه و منطق), 648ق/1251م. حله، عراق 726ق/1326م. حله، عراق
(نویسنده)
وضعیت نشر :
قم ،
موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث ،
1416ق=1373
چکیده :
تَذکِرَة الفقهاء، اثری جامع در فقه استدلالی و تطبیقی با گرایش فقهیِ امامی، به عربی، نوشته حسن بن یوسف بن مطهر حلّی مشهور به علامه حلّی، دانشمند امامی قرن هفتم وهشتم است. علامه حلّی، این کتاب را به درخواست فرزندش محمد، معروف به فخرالمحققین، نوشت و چنانکه در مقدمه تأکید کرده، در این کتاب به اختصار فتاوا و ادله فقهی را بر پایه فقه امامی و با اشاره به آرای مخالف و داوری میان مذاهب به روشی منصفانه آورده است. به گفته مؤلف، کتاب در چهار قاعده تنظیم شده، اما به غیر از دو قاعده عبادات و عقود، بقیه آن در دسترس نیست. هر قاعده نیز مشتمل بر شش کتاب است. مؤلف در هر مسئله ابتدا نظر مقبول خود را در قالب بیان نظریه فقیهانی از امامیه که با آن نظر موافق اند، نوشته وسپس با آوردن نام برخی موافقان از میان صحابه و تابعین و فقهای مذاهب دیگر و با استناد به ادله مورد قبول عامه و خاصه به تحلیل آن پرداخته است. در بیان نظریه های مخالفان با توجه به احاطه خود بر آرای فقهی امامیان و اهل سنّت و ذکر ادله آنان، گاهی به نقد و پاسخگویی پرداخته و چه بسا پاسخهایی مفروض در توجیه آنها ذکر کرده و خود به آنها پاسخ داده است. بدین ترتیب، در بسیاری از فروع و مسائل فقهی، نوعی مناظره و گفتگوی علمی بر پایه مبادی مفروض صورت گرفته، ولی در برخی مسائل (بیشتر در ابواب معاملات) به ذکر نظریات مخالفان اکتفا نموده است، بی آنکه به پاسخگویی بپردازد. از فقهای شیعه، علاوه بر آرای شیخ طوسی که بسیار موردتوجه مؤلف بوده، نظریات شیخ صدوق، شیخ مفید، ابن جنید، ابن ابی عقیل، علی بن بابویه، سلار دیلمی و ابوالصلاح حلبی بیشتر ذکر شده است. از میان پیشوایان اهل سنّت نیز به آرای شافعی بیش از دیگران پرداخته و گاه نظر برخی پیروان مذاهب چهارگانه، مانند محمد بن حسن شیبانی و ابویوسف و زُفَر و جصّاص (رازی) و اسماعیل مُزنی و داود ظاهری هم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین آرای بسیاری از فقهای صحابی و تابعی، از جمله ابن عباس، ابن مسعود، ابن ابی لیلی، ابن عمر، مجاهد، انس بن مالک، حسن بصری،سفیان ثوری، عطاء بن ابی رَباح، محمد بن شهاب زُهْری، ابراهیم نخعی، سعید بن مسیّب،محمد بن سیرین و قَتادة بن دِعامه، ذکر شده است. گاهی نیز به آرای مذاهب دیگر مانند زیدیه و قاسمیه (شاخه ای از زیدیه پیروان قاسم بن ابراهیم رسّی) اشاره شده است. بر این اساس، برخی محققان تذکرة الفقهاء را از مهمترین منابع فقه مقارَن (تطبیقی) و گروهی دیگر آن را از جمله منابع موجود در باره علم الخلاف (خلافیات) می دانند.
جلد سیزدهم بررسی تطبیقی مبحث دیون می باشد.
منابع دیجیتالی مرتبط :
نسخه PDF
کلید واژه اصلی :
فقه تطبیقی
,
فقه استدلالی
,
فقه جعفری
,
اصول فقه شیعه
,
کتب فقه شیعه
,
کتب فقه استدلالی شیعه
کلید واژه فرعی :
قرض ( عقد ) ,
قرض دین ,
دَین ( ما فی الذمه ) ,
ارکان قرض ,
قبض و اقباض بیع ,
احکام قرض ,
رد رهن ,
بیشتر
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه حلی
متکلمان و سایر شخصیت ها :
علامه حلی
نویسنده :
تالیف العلامه الحلی الحسین بن یوسف بن المطهر ؛ تحقیق موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث .
زبان :
عربی
منبع اصلی :
http://download2064.mediafire.com/zntyt9798eqg/0ffooxixjmiv7j6/%D8%AA%D8%B0%DA%A9%D8%B1%D9%87+%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87%D8%A7%D8%A1+%28%D9%85%D8%A4%D8%B3%D8%B3%D8%A9+%D8%A2%D9%84+%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%AA+%D8%B9+%D9%84%D8%A5%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D8%A1+%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%29+-+%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D9%91%D8%A7%D9%85%D8%A9+%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%91%D9%8A+13.pdf
کد کنگره:
BP ۱۸۲/۳ /ع۸ت۴
جنس منبع:
متن
پایگاه :
الف:پایگاه کتب
یادداشت :
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال , جوان , تخصصی
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
فهرست مندرجات:
کتاب الدیون و توابعها
[المقصد] الاول:فی مطلق الدین
[الفصل الاول]
مساله ١: تکره الاستدانه کراهه شدیده مع عدم الحاجه.
مساله ٢: و تخف الکراهه مع الحاجه،فان اشتدت،زالت.
مساله ٣: و یکره له الانقطاع عن طلب الرزق و منع صاحب الدین دینه.
مساله ۴: و لو احتاج الی الدین و کان له من یقوم مقامه فی الاداء بعد موته،جاز له الاستدانه من غیر کراهیه.
مساله ۵: و یجب علی المستدین نیه القضاء؛لانه واجب.
مساله ۶: و یکره النزول علی المدیون؛لما فیه من الاضرار به،فان فعل،فلا یزید علی ثلاثه ایام؛
مساله ٧: و لا ینبغی للرجل ان یحبس الدین عن صاحبه مخافه الفقر؛
مساله ٨: لو التجا المدیون الی الحرم،لم تجز مطالبته فیه،
الفصل الثانی:فی القضاء
مساله ٩: یجب علی المدیون المبادره الی قضاء الدین،
مساله ١٠: لو مات المدیون و لم یتمکن من القضاء و لم یخلف شییا البته،
مساله ١١: اذا طولب المدیون بالدین الحال او الموجل بعد حلوله و کان متمکنا من القضاء،وجب علیه،
مساله ١٢: و لو کانت دار غله،جاز بیعها فی الدین کغیرها من امواله؛
مساله ١٣: و کذا لا یباع خادمه اذا کان من اهل الاخدام؛
مساله ١۴: اذا غاب صاحب الدین،وجب علی المدیون نیه القضاء اذا وجده،
مساله ١۵: لا تحل مطالبه المعسر و لا حبسه و لا ملازمته،
مساله ١۶: و لو استدانت الزوجه النفقه الواجبه،وجب علی الزوج دفع عوضه؛لانه فی الحقیقه دین علیه.
مساله ١٧: لا تصح المضاربه بالدین الا بعد قبضه؛
مساله ١٨: لا یجوز بیع الدین بالدین؛
مساله ١٩: اول ما یبدا به من الترکه بالکفن من صلب المال،
مساله ٢٠: یجوز اقتضاء الدین و الجزیه من الذمی اذا باع خمرا او خنزیرا علی مثله من ذلک الثمن؛
مساله ٢١: لا تصح قمسه الدین؛لعدم تعینه،فلو اقتسم الشریکان ما فی الذمم،لم تصح القسمه،
مساله ٢٢: ارزاق السلطان لا یصح بیعها الا بعد قبضها،و کذا السهم من الزکاه و الخمس؛
مساله ٢٣: لا یجب دفع الموجل قبل اجله،سواء کان دینا او ثمنا او قرضا او غیرهما،
الفصل الثالث:فی القرض
الاول: القرض مستحب مندوب الیه مرغب فیه اجماعا؛
مساله ٢۴: اداء القرض فی الصفه کالقرض،فان دفع من غیر جنسه،لم یلزم القبول؛
مساله ٢۵: و لو دفع اجود من غیر شرط،وجب قبوله؛
مساله ٢۶: و لو دفع الیه ازید،فان شرط ذلک،کان حراما اجماعا؛
مساله ٢٧: و لا فرق فی تسویغ اخذ الاکثر و الاجود و الادون و الاردا مع عدم الشرط
مساله ٢٨: و کذا لو اقترض منه شییا و رهن علیه رهنا و اباحه فی الانتفاع بذلک لا رهن،
مساله ٢٩: و لا فرق بین ان یکون مال القرض ربویا او غیر ربوی فی تحریم الزیاده مع الشرط،
مساله ٣٠: مال القرض ان کان مثلیا،وجب رد مثله اجماعا.
البحث الثانی:فی ارکان القرض
الاول:الصیغه الصادره من جایز التصرف.
مساله ٣١: لا یلزم اشتراط الاجل فی الدین الحال،فلو اجل الحال لم یتاجل،
الرکن الثانی:المال.
مساله ٣٢: الاموال اما من ذوات الامثال او من ذوات القیم.
مساله ٣٣: یجوز قرض الحیوان،عند علماینا
مساله ٣۴: یجوز اقراض الخبز،عند علماینا
تذنیب: یجوز رد مثله عددا او وزنا
مساله ٣۵: یجب فی المال ان یکون معلوم القدر لیمکن قضاوه.
الرکن الثالث:الشرط.
مساله ٣۶: یجوز ان یقرضه شییا بشرط ان یقضیه فی بلد اخر،عند علماینا-
مساله ٣٧: لو اقرضه بشرط ان یرد علیه اردا او رد المکسر عن الصحیح،لغا الشرط.
مساله ٣٨: یجوز ان یقرضه بشرط الرهن او الکفیل ا بشرط الاشهاد او الاقرار به عند الحاکم؛
مساله ٣٩: القرض عقد قابل للشروط السایغه،
البحث الثالث:فی حکم القرض.
مساله ۴٠: لا خلاف فی ان المستقرض یملک القرض،و فی الموجب للملک خلاف.
مساله ۴١: عندنا ان المستقرض یملک بالقبض،
مساله ۴٢: یجب علی المستقرض دفع مال القرض الحال عند المطالبه،
مساله ۴٣: قد بینا ان المستقرض یملک بالقبض بعد العقد،
مساله ۴۴: اذا اقترض نصف دینار مکسورا فاعطاه المقترض دینارا صحیحا
مساله ۴۵: قد بینا ان الدین الحال لا یتاجل بالتاجیل،
مساله ۴۶: اذا رد المقترض العین فی المثلی،وجب القبول؛
مساله ۴٧: لو اقترض جاریه،جاز له وطوها مع القبض؛لانه قد ملکها.
مساله ۴٨: قد بینا انه لا یجوز اقراض المجهول؛
مساله ۴٩: قد ذکرنا انه یجوز ان یقرضه فی بلد و یشترط رده فی غیره.
مساله ۵٠: لو اشتری منه سلعه بدراهم اقترضا المشتری من البایع فخرجت الدراهم زیوفا،
تذنیب: لو قال المقرض:اذا مت فانت فی حل،کان وصیه تمضی من الثلث.
مساله ۵١: لو اقترض ذمی من مثله خمرا اسلم احدهما،سقط القرض؛
مساله ۵٢: لو اقترض دراهم ثم اسقطها السلطان و جاء بدراهم
فروع:
الفصل الرابع فی مداینه العبد معاملاته.
الاول:فی غیر الماذون.
مساله ۵٣: لو اقترض بغیر اذن،
مساله ۵۴: ان قلنا:الشراء صحیح،فالملک للسید.
مساله ۵۵: لیس للعبد ان ینکح بدون اذن سیده،سواء اضطر الیه او لا،
مساله ۵۶: لو ضمن بغیر اذن السید،فالاقرب:الجواز؛
مساله ۵٧: المشهور بین علماینا ان العبد لا یملک شییا،
البحث الثانی:فی الماذون له فی الاستدانه.
مساله ۵٨: یجوز للسید ان یاذن لعبده فی الاستدانه و التجاره و سایر التصرفات اجماعا.
مساله ۵٩: لو اعتقه مولاه و قد اذن له فی الاستدانه فاستدان،
مساله ۶٠: لو استدان العبد باذن المولی ثم مات المولی و علیه دیون و قصرت الترکه عن الدیون،
مساله ۶١: لو اذن المولی لعبده فی الشراء للعبد،صح.
البحث الثالث:فی الماذون له فی التجاره.
الاول:فیما یجوز له من التصرفات.
مساله ۶٢: اذا اذن السید لعبده فی التجاره،اقتصر علی ما حده له،
مساله ۶٣: لیس للماذون فی التجاره ان یواجر نفسه،لانه لا یملک التصرف فی رقبه فکذا فی منفعه،
مساله ۶۴: لو اذن له السید فی التجاره فی نوع من المال،لم یصر ماذونا فی سایر الانواع
مساله ۶۵: لو اذن لعبده فی التجاره و کان للماذون عبد،لم یکن لعبد الماذون التجاره،
مساله ۶۶: لیس للماذون التصدق،الا مع علم انتفاء کراهیه المولی،و لا ینفق علی نفسه من مال التجاره؛
مساله ۶٧: لو احتطب الماذون له فی التجاره او اصطاد او قبل الوصیه او اخذ من معدن او مباح،لم ینضم الی مال التجاره،
مساله ۶٨: و فی انعزال الماذون بالاباق نظر،اقربه ذلک،قضاء للعاده،
مساله ۶٩: لو شاهد عبده یبیع و یشتری فسکت عنه و لم ینکر علیه و لم یظهر منه اثر الاختیار،
مساله ٧٠: لو رکبت الماذون الدیون،لم یزل ملک سیده عما فی یده،
مساله ٧١: لو اقر العبد الماذون بدیون المعامله،ففی قبوله اشکال
مساله ٧٢: اذا اقر العبد بجنایه توجب القصاص او الدیه،او اقر بحد او تعزیر،لم یقبل اقراره فی حق مولاه
مساله ٧٣: لو اقر العبد بسرقه سواء کان ماذونا او لا،لم ینفذ اقراره فی حق مولاه؛
تذنیب: لو صدق المولی العبد فی اقراره بما یوجب القصاص او الحد،قبل،
مساله ٧۴: من عامل الماذون و هو لا یعرف رقه،صح تصرفه،و لا یشترط علمه بحاله.
مساله ٧۵: لو عامل الماذون من عرف رقه و لم یعرف اذنه ثم بان کونه ماذونا،صحت المعامله؛
مساله ٧۶: اذا اطلق له الاذن فی الشراء،انصرف الی النقد،
النظر الثانی:فی العهده.
مساله ٧٧: اذا باع الماذون سلعه و قبض الثمن فظهرت السلعه مستحقه و قد تلف الثمن فی ید العبد،
مساله ٧٨: الماذون له فی التجاره اذا اشتری شییا للتجاره،طولب السید بالثمن؛
مساله ٧٩: اذا توجهت المطالبه علی العبد،لم تسقط،و لا تندفع عنه بعتقه،
مساله ٨٠: لو سلم الی عبده الفا للتجاره فاشتری بالعین شییا ثم تلف الالف فی یده،انفسخ العقد،
مساله ٨١: اذا اتجر الماذون و حصل علیه دیون و فی یده مال و کان الذی استدانه فی مصلحه التجاره،قضیت دیونه مما فی یده،
النظر الثالث:فی قضاء دیونه.
مساله ٨٢: دیون معاملات الماذون توخذ مما فی یده من مال التجاره،
مساله ٨٣: لو اذن المولی لجاریته فی التجاره فعلاها دیون،لم تتعلق الدیون باولادها،
مساله ٨۴: اذا باع الماذون او اعتقه،صار محجورا علیه،
مساله ٨۵: لو اذن السید لعبده فی انه یضمن عن انسان مالا،فضمنه،تعلق المال بذمه العبد؛
مساله ٨۶: قد بینا انه لا یقبل اقرار العبد سواء کان ماذونا له او لا-
مساله ٨٧: قد عرفت انه اذا اقر العبد سواء کان ماذونا له فی التجاره او لا بدین،لم یقبل؛
المقصد الثانی:فی الرهن
اما المقدمه:
الاول:فی ماهیته:
الثانی: الرهن سایغ بالنص و الاجماع.
الفصل الاول:فی الارکان
البحث الاول:فی الصیغه
مساله ٨٨: قد بینا انه لا بد فی الرهن من ایجاب و قبول،
مساله ٨٩: الرهن عقد قابل للشروط الصحیحه التی لا تقضی الی جهاله فی بیان ان شرط فیه،
مساله ٩٠: زواید المرهون المتجدده بعد الرهن المتصله تدخل فی الرهن،
مساله ٩١: لو کان له علی زید الف بلا رهن،
مساله ٩٢: لو قال:اقرضتک هذه الالف بشرط ان ترهن به و بالالف التی لی علیک کذا،او بذلک الالف وحده،فسد القرض
مساله ٩٣: لو رهن ارضا و فیها اشجار او ابنیه،
مساله ٩۴: لا یدخل الجنین تحت رهن الام الحامل
مساله ٩۵: [لو رهن ما کان فی یده و کان معلوما]
البحث الثانی:فی العاقد.
مساله ٩۶: یشترط فی المتعاقدین التکلیف و الاختیار و القصد و انتفاء الحجر عنه بسفه او فلس،
مساله ٩٧: یجوز للولی ان یستقرض للطفل لحاجته الی النفقه و الکسوه او لتوفیه ما لزمه
مساله ٩٨: یجوز للولی اقراض مال الطفل مع المصلحه بان یخاف تلفه بنهب او حریق.
مساله ٩٩: یجوز للمکاتب ان یرهن و یرتهن مع المصلحه و الغبطه؛لانقطاع تصرف المولی عنه،
مساله ١٠٠: یشترط فی الراهن ان یکون مالکا للرهن او فی حکم المالک بان یکون ماذونا له فی الرهن؛
مساله ١٠١: اذا اذن له فی رهن عبده علی الدین الذی علیه لثالث،
مساله ١٠٢: اذا اذن له فی رهن عبده،فرهنه المدیون،
مساله ١٠٣: اذا اذن المالک فی الرهن ثم حل الدین او کان حالا فی اصله،
مساله ١٠۴: اذا اعسر الراهن المستعیر للرهن و تعذر الاستیفاء منه فبیع الرهن فی الدین و قضی به الدین،
مساله ١٠۵: اذا بیع العبد الماذون فی رهنه فی الدین و قضی به الدین،
مساله ١٠۶: لو تلف العبد المستعار للرهن فی ید المرتهن،فان کان بتفریطه،ضمن القیمه للمالک،
مساله ١٠٧: لو جنی فی ید المرتهن او فی ید الراهن
مساله ١٠٨: اذا اذن فی الرهن فان سوغ له الرهن کیف شاء،
مساله ١٠٩: اذا طالب صاحب العبد الراهن بفکه،فلم یفکه ففکه صاحبه،
تذنیب: لو رهن انسان عبده علی دین غیره متبرعا من غیر اذن
مساله ١١٠: لو استعار عبدا من رجل فرهنه عند رجل بمایه و طالبه بفکاکه،فدفع الراهن الی المرتهن خمسین،
البحث الثالث:المحل.
مساله ١١١: لا یصح رهن الدین ان شرطنا فی الرهن القبض؛لانه لا یمکن قبضه،لعدم تعینه حاله الرهن.
مساله ١١٢: لا یشترط فی صحه الرهن کونه مفرزا،بل یصح رهن المشاع،
مساله ١١٣: لو رهن نصیبه من بیت معین من الدار المشترکه باذن الشریک صح.
مساله ١١۴: لو رهن ملک غیره بغیر اذنه،وقف علی الاجازه،
مساله ١١۵: لا یصح رهن ارض الخراج،و هی الارض التی صالح الامام اهل بلد علی ان یکون ملکا للمسلمین،
مساله ١١۶: یجوز رهن العصیر؛لانه عین یصح تملکها،
مساله ١١٧: الخمر قسمان:
خمر محترمه،
و الثانی:خمر غیر محترمه،
مساله ١١٨: اذا کان فی یده عصیر فصار خمرا فاراقه فجمعه جامع فصار فی یده خلا،
مساله ١١٩: یجوز تخلیل الخمر بطرح شیء فیها،و تحل،کما تحل لو استحالت من نفسها،
فروع:
مساله ١٢٠: قد بینا انه یجوز امساک الخمر المحترمه الی ان تصیر خلا،
مساله ١٢١: لو رهنه عصیرا فصار خمرا قبل الاقبال،بطل الرهن علی ما بینا،
مساله ١٢٢: لو جنی العبد المرهون قبل القبض
مساله ١٢٣: یجوز رهن الجواری و العبید؛لانهم اموال یستوثق بهم الدین،فجاز رهنهم کغیرهم.
مساله ١٢۴: لعلماینا قولان فی جواز التفرقه بین الام و ولدها الصغیر بالبیع و شبهه،
مساله ١٢۵: اذا رهن شییا رطبا یسرع الیه الفساد،نظر
مساله ١٢۶: المرتد اما ان یکون عن فطره او لا عن فطره،و الاول یجب قتله فی الحال،
مساله ١٢٧: یصح رهن العبد الجانی،سواء کانت الجنایه عمدا او خطا.
مساله ١٢٨: یصح رهن المدبر عند علماینا؛لان التدبیر عندنا وصیه و للموصی الرجوع فی وصیته،
مساله ١٢٩: لو رهن عبده ثم دبره،قال الشیخ(رحمه الله):یبطل التدبیر؛
مساله ١٣٠: لا یصح تعلیق العتق بالوصف عند علماینا اجمع
مساله ١٣١: قد عرفت ان مذهبنا بطلان العتق المعلق علی الوصف،
مساله ١٣٢: لا یصح رهن المکاتب،عند علماینا،
مساله ١٣٣: اذا رهن الثمره علی الشجره منضمه مع اصولها،صح عندنا،
فروع:
البحث الرابع:فی الحق المرهون به
مساله ١٣۴: یشترط فی المرهون به امور ثلاثه:
مساله ١٣۵: و شرطنا کون المرهون به ثابتا فی الذمه حال عقد الرهن،
مساله ١٣۶: یصح عقد الرهن بعد ثبوت الحق فی الذمه و تقرره اجماعا؛
فروع:
مساله ١٣٧: یشترط مع ثبوت الدین لزومه فعلا حاله الرهن او قوه قریبه من الفعل،
مساله ١٣٨: لا یجوز اخذ الرهن بعوض غیر ثابت فی الذمه،کالثمن المعین و الاجره المعینه فی الاجاره،
مساله ١٣٩: لا یشترط فی الدین المرهون به ان لا یکون به رهن،
الفصل الثانی:فی القبض
مساله ١۴٠: اختلف علماونا فی القبض هل هو شرط فی لزوم الرهن او لا؟
مساله ١۴١: القبض هنا کالقبض فی البیع و غیره،
مساله ١۴٢: لو اودع مالا عند انسان او اعاره منه او کان مستاما او کان وکیلا ثم رهنه منه،
مساله ١۴٣: لو رهن المالک ماله المغصوب فی ید الغاصب،صح الرهن؟
مساله ١۴۴: استدامه القبض لیست شرطا فی لزوم الرهن و صحته،
مساله ١۴۵: لو تصرف الراهن فی الرهن قبل الاقباض بهبه او بیع او عتق او جعله صداقا او رهنه ثانیا او جعله مال اجاره،
مساله ١۴۶: لو مات المرتهن قبل القبض،لم یبطل الرهن،و هو ظاهر عند من لم یعتبر القبض.
مساله ١۴٧: لو جن احد المتعاقدین او اغمی علیه قبل القبض،
مساله ١۴٨: لیس للمرتهن قبض الرهن الا باذن الراهن؛لانه لا یلزمه تقبیضه،
مساله ١۴٩: لو رهن عصیرا و اقبضه فانقلب فی ید المرتهن خمرا،
مساله ١۵٠: لو جنی العبد المرهون قبل القبض و تعلق الارش برقبته و قلنا:رهن الجانی ابتداء فاسد،
مساله ١۵١: الخمر قسمان:
خمر محترمه،
و الثانی:خمر غیر محترمه،
الفصل الثالث:فی منع المتراهنین من التصرفات
مساله ١۵٢: الرهن وثیقه لدین المرتهن اما فی عینه او بدله،
الاول:فی منع الراهن
مساله ١۵٣: قال الشیخ(رحمه الله):لا یجوز للراهن ان یکری داره المرهونه او یسکنها غیره،
مساله ١۵۴: لا یصح من الراهن اعتاق العبد المرهون؛
مساله ١۵۵: لیس للراهن وطو امته المرهونه الا باذن المرتهن،
مساله ١۵۶: لو خالف الراهن ما قلناه و وطی،لم یکن زانیا؛لانه وطی فی ملک،فلا حد علیه؛
مساله ١۵٧: لو ماتت الجاریه التی اولدها الراهن بالولاده،
مساله ١۵٨: کل تصرف لا یضر بالمرتهن یجوز للراهن فعله،
مساله ١۵٩: لا یجوز للراهن ان یبنی فی الارض المرهونه
مساله ١۶٠: ان قلنا:القبض شرط فی الرهن او لم نقل،فانه لیس للراهن السفر بالرهن،
مساله ١۶١: کل تصرف منع منه الراهن لحق المرتهن اذا اقترن باذن المرتهن،نفذ،
مساله ١۶٢: لو احبل الراهن او باع او اعتق و ادعی اذن المرتهن فانکر،قدم قول المرتهن مع یمینه؛
مساله ١۶٣: اذا حصل عند الجاریه المرهونه ولد،فادعی الراهن انه وطیها بالاذن،
مساله ١۶۴: اذا اعتق او وهب باذن المرتهن،بطل حقه من الرهن،
مساله ١۶۵: لو اختلفا،فقال المرتهن:اذنت فی البیع بشرط ان ترهن الثمن،
مساله ١۶۶: المدیون اذا خلف ترکه،فالاقوی انتقالها بالارث الی ورثته،
النظر الثانی:فی منع المرتهن.
مساله ١۶٧: الرهن وثیقه لدین المرتهن،
مساله ١۶٨: لیس للمرتهن التصرف فی الرهن بشیء من التصرفات الفعلیه و القولیه؛
مساله ١۶٩: لیس للمرتهن بیع الرهن،فان حل الدین و طالب المرتهن،کان علی الراهن ایفاء الحق،
مساله ١٧٠: لو اذن الراهن للمرتهن فی بیع الرهن بنفسه،صح الاذن.
مساله ١٧١: لو قال الراهن للمرتهن:بع المرهون لی و استوف الثمن ثم استوفه لنفسک،صح البیع و الاستیفاء للراهن،
الفصل الرابع:فی حکم الرهن فی الضمان
مساله ١٧٢: الرهن فی ید المرتهن امانه لا یسقط بتلفه شیء من الدین،
مساله ١٧٣: اذا بری الراهن عن الدین باداء او ابراء او حواله،
مساله ١٧۴: اذا فسد الرهن و قبضه المرتهن،لم یکن علیه ضمان؛
مساله ١٧۵: الشروط المقترنه بعقد الرهن ضربان:صحیحه و فاسده.
فالصحیحه
و اما الشروط الفاسده
مساله ١٧۶: لو رهن و شرط المرتهن انه متی حل الحق و لم یوفه الراهن فالرهن له بالدین،
مساله ١٧٧: قد بینا انه اذا شرط فی عقد الرهن انه اذا حل الاجل فهو مبیع،
مساله ١٧٨: لو ادعی المرتهن تلف الرهن فی یده،قبل قوله مع الیمین
مساله ١٧٩: لو رهن الغاصب العین من انسان فتلف فی ید المرتهن،
فروع:
مساله ١٨٠: اذا احتاج الرهن الی میونه یبقی بها الرهن کنفقه العبد و کسوته و علف الدابه کانت علی الراهن؛
مساله ١٨١: یجوز للراهن ان یفعل بالمرهون ما فیه مصلحته،
الفصل الخامس:فی وضع الرهن علی ید العدل
مساله ١٨٢: یجوز ان یشترط المتراهنان وضع الرهن علی ید احدهما او ثالث غیرهما
مساله ١٨٣:لو شرط جعل الرهن علی ید عدل و شرطا له ان یبیعه عند حلول الحق،صح؛
مساله ١٨۴: اذا وضعا الرهن عند عدل و شرطا ان یبیعه عند المحل،جاز.
مساله ١٨۵: ید العدل ید امانه متطوع بحفظه،فلو اتفقا علی نقله من یده،کان لهما؛لان الحق لهما.
مساله ١٨۶: لو جعلا الرهن علی ید عدلین،جاز اجماعا،و لهما امساکه،
مساله ١٨٧: لو جنی علی الرهن فی ید العدل،وجبت قیمته علی الجانی،و کانت رهنا.
مساله ١٨٨: اذا اذن الراهن و المرتهن للعدل فی بیع الرهن،
مساله ١٨٩: اذا باع العدل بثمن المثل او بما یتغابن به الناس،صح البیع؛
مساله ١٩٠: اذا باع العدل الرهن باذنهما،فالثمن یکون امانه فی یده لا ضمان علیه فیه اجماعا،
مساله ١٩١: لو باع العدل و قبض الثمن ثم ادعی تلفه فی یده من غیر تفریط،
مساله ١٩٢: قد بینا انه لیس للعدل ان یبیع مع الاطلاق الا نقدا بثمن المثل من نقد البلد،
مساله ١٩٣: لو اختلف المتراهنان،فقال له ٣احدهما:بع بدینار.
مساله ١٩۴: لو مات الراهن موضوع علی ید عدل،بطلت وکالته؛
مساله ١٩۵: لو تغیرت حل العدل بفسق او ضعف و عجز
الفصل السادس:فی زواید و بدله
مساله ١٩۶: الرهن اما ان لا یحتاج الی میونه،
مساله ١٩٧: زواید الرهن اما متصله کسمن العبد و کبر الشجره،
مساله ١٩٨: لو رهن حاملا و مست الحاجه الی البیع و هی حامل بیع،فتباع کذلک فی الدین،
مساله ١٩٩: لو جنی علی المرهون فوجب الارش،کان الارش رهنا،کالاصل،
مساله ٢٠٠: بدل الرهن رهن،فاذا جنی جان علی العبد المرهون،
مساله ٢٠١: بدل الرهن قد بینا انه یکون رهنا،کالاصل،
الفصل السابع:فی فک الرهن
مساله ٢٠٢: الرهن ینفک باسباب ثلاثه:
[الاول]:الفسخ منهما او من المرتهن وحده،
و الثانی:تلف المرهون.
و الثالث:براءه ذمه الراهن عن الدین بتمامه اما بالقضاء،او الابراء،او الحواله،او الاقاله المسقطه للثمن المرهون به او المسلم فیه المرهون به.
مساله ٢٠٣: لو جنی العبد المرهون علی السید،فان کانت عمدا فان کانت علی ما دون النفس،فللسید القصاص علیه؛
مساله ٢٠۴: لو جنی العبد المرهون علی من یرثه السید کابیه و ابنه و اخیه و غیرهم،
مساله ٢٠۵: لو جنی عبده المرهون علی عبد له اخر،فان لم یکن المجنی علیه مرهونا،
مساله ٢٠۶: قد بینا ان من اسباب فک الرهن براءه ذمه الراهن
مساله ٢٠٧: و لو رهن عبدین،لزم الرهن عندنا و ان لم یقبض المرتهن علی ما تقدم.
مساله ٢٠٨: الفرض الاول ظاهر،و اما الثانی فاذا تعدد مستحق الدین،
مساله ٢٠٩: لو تعدد من علیه الدین،
مساله ٢١٠: لو وکل رجلان رجلا لیرهن عبدهما من زید بدینه علیهما،
مساله ٢١١: لو کان لاثنین عبد فاستعاره واحد لیرهنه فرهنه ثم ادی نصف الدین و قصد به الشیوع من غیر تخصیص لحصته،لم ینفک من الرهن شیء.
مساله ٢١٢: لو رهن عبدا بمایه ثم مات عن ولدین،فقضی احدهما حصته من الدین،
مساله ٢١٣: اذا رهن عینا عند رجلین،فنصفها رهن عند کل واحد منهما بدینه،
مساله ٢١۴: اذا سقط حق المرتهن بابراء او قضاء،کان الرهن عنده امانه؛
الفصل الثامن:فی التنازع الواقع بین المتراهنین
مساله ٢١۵: لو اختلفا فی اصل العقد،
مساله ٢١۶: لو اختلفا فی قدر المرهون،
مساله ٢١٧: لو ادعی انسان علی اثنین انهما رهنا عبدهما المشترک بینهما عنده بمایه و اقبضاه،
مساله ٢١٨: لو ادعی اثنان علی رجل انه رهن عبده عندهما
مساله ٢١٩:لو ادعی رجلان علی ثالث برهن عبده عندهما بمایه و انه اقبضهما ایاه،
مساله ٢٢٠:لو ارسل مع رجل سلعه الی غیره لیستقرض منه
مساله ٢٢١:لو اختلف المتراهنان فی قبض الرهن،
مساله ٢٢٢:یقبل اقرار الراهن بالقبض،
مساله ٢٢٣:اذا اقر رجل بالجنایه علی العبد المرهون،
مساله ٢٢۴:اذا جنی العبد المرهون علی انسان،تعلقت الجنایه به،
مساله ٢٢۵:اذا وطی جاریته و لم یظهر بها حمل،جاز رهنها و ان احتمل انها حملت؛
مساله ٢٢۶:لو اقر بجنایه یقصر ارشها عن قیمه العبد و مبلغ الدین،قبل فی مقدار الارش علی الخلاف السابق،
مساله ٢٢٧:لو اذن المرتهن فی بیع الرهن و باع الراهن و رجع المرتهن
مساله ٢٢٨:لو کان علی انسان لاخر الفان:الف برهن،و الف بغیر رهن،
مساله ٢٢٩:لو باعه شییا و شرط فی العقد رهن شیء بعینه،
الفصل التاسع:فی اللواحق
مساله ٢٣٠:الرهن شرعا:جعل المال وثیقه علی الدین لیستوفی منه اذا تعذر استیفاوه من المدیون،
مساله ٢٣١:قد بینا ٢ان الرهن یتم عند اکثر علماینا بنفس العقد و ان لم یحصل القبض.
تذنیب:لو کان بین شریکین دار فرهن احدهما نصیبه من بیت بعینه،
تذنیب اخر:لو کان له غرماء غیر المرتهن و حجر علیه الحاکم لاجل الغرماء،
مساله ٢٣٢:یجب علی الولی الاحتیاط فی مال الطفل و المجنون،
مساله ٢٣٣:قد بینا انه لیس للراهن وطو الجاریه المرهونه؛
مساله ٢٣۴:شرط الحنفیه فی تمام عقد الرهن القبض التام،
مساله ٢٣۵:لو طالب المرتهن الراهن بالدین،
مساله ٢٣۶:لو باع الراهن الرهن بغیر اذن المرتهن،فان فسخه المرتهن،بطل.
مساله ٢٣٧:اذا باع الراهن الرهن من رجل ثم باعه بیعا ثانیا من غیره قبل ان یجیز المرتهن،
مساله ٢٣٨:لو استعار الراهن الرهن من المرتهن،خرج من ضمان المرتهن عند ابی حنیفه؛
مساله ٢٣٩:لو استعار شییا لیرهنه فتلف قبل رهنه او بعد ما افتکه،فالاقرب:عدم الضمان
مساله ٢۴٠:قد بینا ٢الخلاف فی القبض هل هو شرط او لا؟
مساله ٢۴١:قد بینا انه یصح رهن العبد الجانی؛لبقاء الملک فیه،
مساله ٢۴٢:قد بینا انه یصح رهن المدبر،و یبطل التدبیر؛
مساله ٢۴٣:اذا رهن جاریه ذات ولد صغیر،صح.
مساله ٢۴۴:لو رهن عبدین و سلم احدهما الی المرتهن فمات فی یده و امتنع من تسلیم الاخر،
مساله ٢۴۵:اذا اشتری شییا بثمن علی ان یکون المبیع رهنا،
مساله ٢۴۶:اذا رهن شییا عند اخر فایهما مات قام وارثه مقامه فی حق الرهن.
مساله ٢۴٧:لو اراد الراهن او المرتهن ان یقطع شییا من الثمره قبل محل الحق،
مساله ٢۴٨:یجب علی المرتهن اذا قبض الرهن ان یحفظه،کما یحفظ الودیعه؛
مساله ٢۴٩:قد بینا ان اجره البیت الذی یحفظ فیه الرهن علی الراهن،
مساله ٢۵٠:قد بینا ٢اختلاف الناس فی ان القبض شرط فی صحه الرهن او لزومه
مساله ٢۵١:قد بینا انه لا یصح الرهن الا علی دین ثابت فی الذمه،
مساله ٢۵٢:قد بینا ان الرهن امانه فی ید المرتهن لا یسقط من الدین شیء بتلفه من غیر تفریط،
مساله ٢۵٣:تجوز الزیاده فی الرهن بان یرهن ثوبا قیمته عشره بعشره
مساله ٢۵۴:لو رهن امه قیمتها الف بالف ثم قضی الراهن نصف دین المرتهن ثم زاد عبدا قیمته الف،
مساله ٢۵۵:لو رهن عبدا یساوی الفا بالف ثم اعطاه عبدا اخر یساوی الفا مکان الاول،
مساله ٢۵۶:تصرفات الراهن فی الرهن ببیع او هبه او اجاره لا تقع باطله من اصلها،
مساله ٢۵٧:اذا ابرا المرتهن الراهن عن الدین او وهبه له ثم هلک الرهن فی ید المرتهن و لم یحدث منعا بعد الابراء،
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت