مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
آیه 1 عادیات آیه 2 عادیات آیه 6 عادیات آیه 7 عادیات آیه 8 عادیات
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
مجمع البيان في تفسير القرآن المجلد 10
نویسنده:
أبوعلي فضل بن حسن طبرسي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار المرتضی,
چکیده :
مجمعُ البیان فی تفسیر القُرآن، از مهم‌ترین تفاسیر قرآن کریم نوشته فضل بن حسن طبرسی (متوفای ۵۴۸ ق) عالم دینی و مفسر شیعی. این تفسیر را دانشمندان شیعه و سنی ستوده و از آن به عنوان یکی از منابع قدیم تفسیری یاد کرده‌اند. مجمع البیان از گونه تفاسیر ادبی قرآن است و پژوهشگران، اهمیت این اثر را در جامعیت، اتقان و استحکام مطالب، ترتیب دقیق، تفسیر روشن و سودمند و انصاف در نقد و بررسی آراء دانسته‌اند. این تفسیر شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. از نکات قابل توجه مجمع البیان، مباحث مرتبط با تناسب آیات در این تفسیر است که در ذیل نظم، پیوند نامعلوم یا دیریاب آیات با یکدیگر را توضیح می‌دهد و از این جهت، می‌توان گفت طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است. مجمع البیان شامل مباحثی چون: قرائت، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است. این تفسیر بسیار متاثر از تبیان شیخ طوسی است، با این تفاوت که طبرسی با تقسیم‌بندی مباحث، زمینه استفاده بهتر و گزینش آسان‌تر استفاده‌کننده را فراهم ساخته است. کسانی که به هر قسمت از تفسیر، علاقمند باشند، می‌توانند به‌راحتی به همان قسمت از ادبیات، قرائت و تفسیر مراجعه کنند. مجمع البیان به بحث‌های موضوعی نمی‌پردازد و نظریات مفسران اهل سنت را نقل و با روش عالمانه نقد می‌کند. از نکات قابل توجه مجمع، مبحث تناسب آیات این تفسیر است که نظم و پیوند نامعلوم و یا دیریاب آیات را با یکدیگر، توضیح می‌دهد و از این جهت، می‌توان گفت طبرسی از نادر مفسران شیعی است که به علم مناسبات توجه کرده است. مجمع البیان نمونه کامل تفسیر ادبی است. روش طبرسی در این اثر این است که ابتدا گروهی از آیات هر سوره را نقل می‌کند، سپس تحت چند سرعنوان از نظرگاه‌های علوم و معارف مختلف آن گروه آیات را بررسی و حلاجی می‌کند. ابتدا از نظر قرائت و اختلاف قرائات و قضاوت در بین قرائت‌های مختلف (تحت عنوان «حجة»)، سپس از نظر لغت و مشکلات لغوی، سپس از نظر اعراب، سپس از نظر اسباب النزول، سپس معنای مبسوط و منقّح آن گروه آیات را به دست می‌دهد و سرانجام تحت عنوان «نظم»، ربط سوره‌ها را به یکدیگر باز می‌نمایاند. این شیوه و این سبک شیوا و فصل‌بندی شده، به مراجعه‌کننده امکان می‌دهد مشکل خود را که طبعاً در ذیل یکی از این ابواب و فصل‌های فرعی می‌گنجد به سرعت بازیابد و مانند سایر تفسیرها ناچار نباشد که گمشده خود را در لابه‌لای صفحات بسیاری جستجو کند. جلد دهم کتاب شامل تفسیر سوره‌های جمعه، منافقون، تغابن، طلاق و تحریم، ملک، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان و مرسلات، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس می باشد.
تفسير مقتنيات الدرر المجلد 12
نویسنده:
ميرعلي حائري طهراني؛ محقق: محمدوحید طبسی حائری؛ ناظر: محمدتقی هاشمی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دار الکتاب الاسلامی,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقتنيات الدرر و ملتقطات الثمر، اثر على حائرى طهرانى است كه به زبان عربى و در 12 جلد به نگارش در آمده است. ويژگى مهم اين تفسير تربيتى و هدايتى بودن آن است كه مفسر با توجه به نيازهاى اجتماعى مخاطبان خود القا كرده است. كتاب شامل تفسير تمام قرآن است كه مؤلف پس از تدريس شفاهى، اقدام به تدوين آن نموده است. روش وى چنين است كه آراء و نظريات مفسران را در ذيل آيات آورده و سپس نتيجه‌گيرى تربيتى و اخلاقى مى‌كند. اين تفسير جزء تفاسير مختصر و ساده محسوب مى‌شود. مباحث ادبى و نكته‌هاى لغوى و بلاغى كمتر در كتاب به چشم مى‌خورد. قصص قرآن را با ايجاز بيان شده است. شيوۀ ورود و پرداختن به مطالب در هر سوره بدين گونه است كه بعد از نام سوره مكان و زمان نزول و نظرات مختلف دراين‌باره اشاره مى‌كند و مورد بررسى قرار مى‌دهد. دربارۀ فضيلت سوره و قرائت آن، اگر روايتى باشد، ياد مى‌كند و آنگاه با تفسير كلمه به كلمه و آيه به آيه با رعايت اختصار، تفسير خود را ادامه مى‌دهد. سپس به شرح و توضيح معانى آيات مى‌پردازد كه در اين بخش از روايات و اقوال اعلام و مفسرين استفاده نموده است. مؤلف، در نقل روايات سند و منبع آن‌را ذكر نمى‌كند در اقوال نيز اغلب اينچنين است. ايشان بعد از نقل روايات اسباب النزول و فضل قرائت و مرويات از ائمۀ اطهار(ع)«عليهم‌السّلام» به بررسى صحت و سقم آن نمى‌پردازد، حتى اگر مخالف عقيدۀ شيعه باشد. (مانند ج 1 ص 256 دربارۀ عصمت ملائكه.) مفسر در روايات و اخبار جعلى و اسرائيلى بنا را بر رد كامل آنها نگذاشته است، لذا در برخى موارد به نقل روايات مجعول مى‌پردازد. به عنوان نمونه در ذكر قصۀ هاروت و ماروت و اينكه سحر بر آنها نازل شده باشد، و دربارۀ مسخ و افتتان آنها، روايات مؤيد وقوع و عدم وقوع اين امور را با هم نقل نموده در ج 1 تفسير صفحۀ 256 مى‌نويسد: «و لعلّ اختلاف الاقوال من الرموزات و الذى خوطب بالقرآن اعرف به» «شايد اختلاف اقوال، از رموز مسئله باشد، پيامبر(ص) و ائمه(ع) به اين امور آگاهترند.» ايشان هيچ‌گونه بحثى در تطبيق اين قصه و وقايع آن با موازين شرعى و عقلى و ترجيح يكى از دو قول، مطرح نكرده است. وى در مسائل كلامى به اعتبار تفكر شيعى خود، عقايد شيعۀ اماميه را پى‌گيرى و مطرح مى‌كند، در مسائلى مانند خلق قرآن، عدم سهو انبياء، امامت، عصمت، رؤيت الله، افعال عباد و... ديدگاه شيعه را بيان مى‌كند.به عنوان نمونه،ذيل آيه 55 سورۀ مائده در جلد 4 ص 41 بعد از نقل اخبار وارده از ابن عباس، مجاهد و سدى و روايت امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در اينكه اين آيه دربارۀ حضرت على(ع) هنگام صدقه دادن انگشتر در حال ركوع، نازل شده است، به بحث دربارۀ لفظ «ولى» و اينكه در اين آيه معناى آن «ناصر» نمى‌تواند باشد، مى‌پردازد و آن را دليل بر امامت ايشان مى‌داند. همانطور كه اشاره شد ايشان بحث مستقلى دربارۀ مقدمات تفسير، از جمله مسائل علوم قرآنى نداشته‌اند امّا لابلاى مطالب، به تناسب به برخى از آنها مى‌پردازد.مانند بحث قديمى حدوث و قدم قرآن در ج 6 ص 2 ذيل آيه اول سورۀ يوسف(ع) آمده است. بحث فقهى در آيات احكام را به اختصار با ذكر اقوال و استدلال آنها متذكر مى‌شود. از تفسير مجمع البيان و تفسير رازى به تناوب مطالبى نقل مى‌نمايد. مطالب عرفانى را در حد محدود، از تأويلات نجميه (مانند ص 9 ج 1 دربارۀ حروف ذيل بسم الله) و لطائف الاشارات شيخ احمد بونى، نقل مى‌كند. گاه نيز به مقدار خيلى كم از جملات فارسى استفاده مى‌نمايد مانند ج 1 ص 28-29.از تفاسير كهن و نقل اقوال ابن عباس نيز بهره مى‌گيرد. در جلد دوازدهم سوره های قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس تفسیر شده است.
جدید فی تفسیر القرآن المجید المجلد 7
نویسنده:
محمد سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
چکیده :
الجدید فی تفسیر القرآن المجید تالیف شیخ محمد سبزواری نجفی (۱۳۱۸-۱۴۰۹ق) است. نام كامل آن الجديد فى تفسير القرآن المجيد مى‌باشد. اين تفسير به زبان عربى و سبك آن تحليلى و توضيحى است كه تمام قرآن را از ابتدا تا انتها به روش ترتيبى در بردارد. هدف، ارائه توضيح پيام قرآن با كمك قرآن و روايات اهل بيت« عليهم السلام» و پرهيز از بحثهاى فنى و استدلال و ذكر وجوه و احتمالات است. روش مفسر توضيح جمله‌ها، كل كلام و تبيين پيام آيه است، نه مفردات، اعراب يا لغت، مگر در جاهايى كه لغات مشكل و غريب قرآن مطرح باشد. به عنوان نمونه بيان معناى« اميّون» ذيل آيه 78 بقره ج 1 ص 98 و قرائت و وزن و مراد جبرائيل ذيل آيه 97 سوره بقره ج 1 ص 116). سبزوارى تلاش دارد با عبارات مختصر و ساده، مطالب تفسيرى را بيان نمايد و خواننده آشنا با زبان عربى را به نكات اصلى و مهم آيه راهنمايى كند. روش كلى ايشان در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا با ذكر نام سوره به ذكر فضائل آن و بيان حديث در اين مورد مى‌پردازد. نزول سوره از جهت مكى و مدنى بودن آن و بيان ترتيب نزول به اين شكل كه اين سوره بعد از چه سوره‌اى واقع شده به همراه تعداد آيات از اطلاعاتى است كه مفسر محترم به خواننده خود ارائه مى‌دهد، در اين بين سعى دارد كه به اسماء سور و وجه تسميه آنها نيز بپردازد، و اسماء سور را امرى تعبدى مى‌داند. روند كلى مفسر بعد از ارائه مشخصات سوره‌ها با اشاره و توضيح مفردات آيات و فرازهاى آن ادامه پيدا مى‌كند، مانند توضيح اسم، الله، الرحمن و الرحيم در ج 1 ص 13. مفسر با مطرح نمودن جايگاه كلمات و جمله و عملكرد هر يك از آنها، بحثهاى معمول اعراب را دنبال مى‌نمايد مانند ج 1 ص 109 ذيل آيه 90 سوره بقره. نكات مربوط به بعد فصاحت و بلاغت قرآن كه به طور معمول در قالب بحثهاى معانى و بيانى مطرح مى‌شود، از امورى است كه مفسر از آن غفلت نورزيده و در مقاطع مناسب به آن مى‌پردازد مانند بحث تكرار ضمير، عدول از غيبت به خطاب و بحثهاى ادبى ديگر از جمله در ج 1 ص 29 ارائه شده است. در كنار مطالب فوق، بعد تفسيرى آيات و فرازهاى آن، رخ مى‌نمايد، كه معمولا با ذكر شماره آيه به آن مى‌پردازد. در اين بخش شيوه عمده مفسر، تفسير تحليلى و اجتهادى است كه گاهى با نقل اقوال و نقد آنها همراه مى‌باشد، ايشان تفسير آيه به آيه را با كمك نقل روايات پيامبر( ص) و اهل بيت عليهم السلام دنبال مى‌كنند، مانند ج 1 ص 81 ذيل آيه 58 بقره، و ص 23 با نقل اقوال در تفسير غير المغضوب عليهم و نقد آنها در ج 1 ص 62. مفسر در ارائه مطالب گوناگون از روش مزجى استفاده فراوان برده، بدين جهت موارد اشاره شده را با عناوين، از هم جدا نكرده‌اند و تلاش نموده‌اند، ضمن مراعات ترتيب، بدون انفصال، نكات مختلف را بيان كنند، البته، به گونه‌اى نيست كه همه عنوانها را ذيل فراز يا آيه‌اى، لازم به ذكر ديده باشند بلكه بنا به مقطع مطرح شده، مباحث را بيان كرده‌اند. شأن نزول از نكاتى است كه مفسر محترم هر از چندى، به آن مى‌پردازند و با بيان آن، در توضيح آيه، تلاشى را مضاعف مى‌نمايند، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 سوره بقره. در كنار همه اين مباحث، گاهى به قرائت و اختلاف آن در يك كلمه يا مقطعى از آيه، مى‌پردازد و تبحر خود را در اين قسمت نيز نشان مى‌دهد، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 بقره. مفسر بندرت عنوانى را به نام« إلفات نظر» بعد از تفسير و بحثهاى متفاوت مطرح مى‌نمايد كه در آن، مطلبى را كه بطور مستقيم به تفسير آيه مربوط نمى‌شود توضيح مى‌دهند مانند ج 1 ص 67 ذيل آيه 37 سوره بقره، با اين سؤال كه هل كان تلقين الله الكلمات لآدم فى السماء أم فى الارض؟ آيا تلقين كلمات كه توسط خداوند به آدم انجام گرفت در آسمان بوده يا در زمين انجام گرفته است؟ تفسير ترتيبى قرآن، مفسر را از اشارات به بحثهاى موضوعى غافل نكرده است، بر اين اساس و بطور موردى، مطالبى مطرح مى‌كنند، مانند ج 1 ص 20 ذيل آيه«اهدنا الصراط المستقيم»،بحث اصناف هدايت را با استفاده از آيات و روايات عنوان مى‌نمايند. مفسر محترم سعى نموده اساس بيانات خود را بر محور تفسير آيات پى‌ريزى كند و مطالب گوناگون را براى تبيين بيشتر، استفاده مى‌نمايد، در اين روش نيز تا حدود زيادى موفق بوده‌اند. با اين حال در آيات فقهى به نظر مى‌رسد، توضيح بيشترى را كه كمى فراتر از تفسير است، ارائه مى‌دهند و با توجه به تحصيلات حوزوى ايشان كه فقه، بخش مهمى از آن را تشكيل مى‌دهد، اين امر، طبيعى به نظر مى‌رسد. مانند ج 1 ص 260 به بعد ذيل آيه 219 بقره و آيات پس از آن، كه توضيحاتى در مورد خمر، نكاح، طلاق و... ارائه مى‌دهد. مشرب ايشان در مسائل فقهى، مشرب معمول و مشهور علماى شيعه مى‌باشد، و برخى ديدگاههاى خود را با دقت و تيزبينى از آيات استخراج مى‌نمايد، از جمله اعتقاد به طهارت ذاتى اهل كتاب كه با استفاده از آيه 5 سوره مائده:«اليوم احلّ لكم الطيبات و طعام»...و روايات اهل بيت عليهم السلام، آن را برداشت مى‌نمايد، و نيز جواز نكاح اهل كتاب كه از همين آيه استنباط مى‌نمايد. ج 2 ص 422 و ص 425. در بحث خمس ذيل آيه خمس در سوره انفال نيز طبق اعتقاد شيعه نظر مى‌دهند. ايشان در بحثهاى عقايدى نيز گاهى دقتها و توضيحاتى اينچنين بيان مى‌دارند و فراتر از معانى ظاهر و صريح آيه، اشاراتى را دارند، مانند اشاره به استدلال بر توحيد افعالى، توحيد صفاتى و توحيد ذاتى، ذيل آيه 164 سوره بقره، ج 1 ص 186:«ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار و»...و استنباط عدم جواز تقليد در اصول عقايد، و وجوب تحصيل علم در آنها، از براهين مطرح شده در اين آيات است. مفسر تفكر ولايى و شيعى خود را در افضليت اهل بيت( ع) بدون تعرض به ديگران و با استفاده از روايات، ذيل آيات مختلف مورد بحث قرار مى‌دهد و با اجمال، ملايمت و صريح آن را بيان مى‌دارد، براى نمونه ذيل آيه 253 سوره بقره در ج 1 ص 319«تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض...آنجا كه فضل پيامبر( ص) را بر ساير انبياء الهى( ع) اثبات مى‌كند، فضل اهل بيت« عليهم السلام» را نيز بر انبياء ديگر با استفاده از روايات مطرح مى‌نمايد. ايشان در نزول آيه تطهير( 33 احزاب) در ج 5 ص 436 به صراحت بيان مى‌دارد كه اين آيه در حق ائمه اهل بيت عليهم السلام، پنج تن آل عبا نازل شده است و معتقد است كه روايات فراوانى از فريقين براى مطلب، وارد شده است. در مورد مصونيت قرآن از تحريف ذيل آيه 9 سوره حجر«انّا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»در جلد 4 ص 172 مى‌فرمايد: قرآن از تحريف به تغيير، زياده و نقصان، مصون مانده است. ايشان در مورد بسم الله الرحمن الرحيم در ابتداى سوره حمد ج 1 ص 12 مى‌فرمايد: بسمله جزء هر سوره بلكه آيه‌اى از هر سوره مى‌باشد و اين قول را اجماع شيعه مى‌داند كه اهل سنت برخى موافق و برخى مخالف آنند. مبناى معمول ايشان در دلالت قرآن اين است كه ظاهر آيات حجيت دارد و بدون معارض قوى نمى‌توان از آن دست برداشت، بر اين اساس در آيه 24 سوره بقره«اعدت للكافرين»ج 1 ص 52 مى‌فرمايد ظاهر آيه بر خلقت فعلى جهنم دلالت دارد، نه اينكه، در آينده خلق مى‌شود، مگر گفته شود ماضى كنايه از وقوع حتمى است. يكى از نقصهاى تفسير« الجديد» عدم ذكر منابع اقوال و بيانات و توضيحات لغوى، قرائتى، تفسيرى و... مى‌باشد و در بسيارى موارد، روايات را بدون ذكر منبع نقل مى‌كند. با اين وصف بطور پراكنده منبع برخى مطالب، يا قائل بعضى اقوال را بيان كرده است، ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد، سدى، مقاتل از جمله مفسرينى هستند كه از آنها نقل نموده است. ميان تفاسير شيعه در روايات از تفسير قمى، عياشى، تفسير امام حسن عسكرى( ع) و مجمع البيان، استفاده فراوان كرده است. در كنار آن از كتب روايى شيعه مانند كافى، توحيد صدوق، علل الشرايع، من لا يحضره الفقيه، امالى شيخ، محاسن برقى، اكمال الدين، بصائر الدرجات، ثواب الاعمال و عيون الاخبار، نقل روايت مى‌نمايد. از ميان اهل سنت نيز تفسير ثعلبى و كشاف مورد توجه او قرار داشته و از آنها مطلب ذكر مى‌كند، و گاهى از صحيح بخارى روايت نقل مى‌كند. در جلد هفتم سوره های ق، ذاریات، طور، نجم، قمر، رحمن، واقعه، حدید، مجادله، حشر، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معراج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس تفسیر شده است.
تفسير الشريف المرتضى المسمى بـ نفائس التأويل المجلد 3
نویسنده:
علي بن حسين علم الهدی؛ محقق: مجتبی احمد موسوی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسير الشريف المرتضى المسمى ب‍: نفائس التأويل، تأليف ابوالقاسم على بن حسين موسوى، معروف به سيد مرتضى (436-255ق)، از جمله تفاسير عربى است كه در سال(1431ق) در لبنان، در سه جلد منتشر شده است. اين اثر، مجموعه نظرات «سيد مرتضى» در موضوعات تفسير، اصول، فقه، كلام و عقايد را دربردارد كه توسط «سيد مجتبى احمد موسوى»، از آثار مختلف سيد مرتضى جمع‌آورى شده و به رشته تحرير درآمده است. كتاب، با مطلبى تحت عنوان تعريف كتاب آغاز مى‌شود. در اين قسمت، ذكر شده كه مى‌توان آثار علمى به‌جامانده از سيد مرتضى را در موضوعات زير دسته‌بندى نمود: «تفسير موضوعى قرآن»؛ «فقه الخلاف»؛ «اصول فقه»؛ «علم كلام»؛ «علوم ادبيه و مسائل متفرقه». قسمت بعد، «منهجنا» است. در اين قسمت، محقق، در ذيل عنوان «المقالة الأولى»، روش كار خود را در جمع‌آورى و تنطيم آراى تفسيرى سيد، در ضمن دوازده فقره توضيح داده است؛ همچنين به ذكر آثارى از سيد كه مطالب و مباحث اين كتاب، از آن‌ها اخذ شده، پرداخته است و در ذيل عنوان «المقالة الثانية»، خاطرنشان كرده است كه چون جناب سيد، آراى ويژه‌اى درباره خبر واحد و اجماع داشته‌اند، ما در ضمن مقدماتى برگرفته‌شده از كتاب «الذريعة إلى أصول الشريعة»، آنها را ذكر كرده‌ايم و افزون بر اين، مقدمه سيد بر كتاب «تنزيه الأنبياء» را نيز آورده‌ايم و مجموع مباحث يادشده را در ضمن هفت مقدمه تبيين نموده‌ايم. جناب محقق، بخش «تمهيد» را در سه فصل تنظيم نموده است: در فصل اول، در ضمن دو مقدمه به شرح كامل زندگى سيد پرداخته است. در فصل دوم، در ضمن دو مقدمه، وضعيت سياسى و اجتماعى شيعه در عصر سيد و نيز مذاهب علمى در زمان او را توضيح داده است. در فصل سوم، علاوه بر ذكر روش‌هاى مختلف تفسيرى به‌طور عام و ذكر روش تفسيرى سيد به‌طور خاص، در ضمن هفت مقدمه، به بيان اين مطالب پرداخته است: «خطاب و اقسام و احكام آن»؛ «عموم و خصوص و الفاظ آنها»؛ «مجمل و بيان»؛ «نسخ و آنچه متعلق به آن است»؛ «اخبار»؛ «اجماع» و «منزه بودن انبيا و ائمه از تمام معاصى». بعد از اين تمهيد، مباحث تفسيرى سيد كه از آثار مختلف وى گردآورى شده، درج گرديده است. كتاب، در سه جلد به شرح زير تنظيم شده است: جلد اول، شامل توضيحات كتاب و تفسير سوره حمد و سوره بقره؛ جلد دوم، مشتمل بر تفسير سوره آل عمران تا آخر سوره رعد و جلد سوم، شامل تفسير سور ابراهيم تا آخر قرآن كريم مى‌باشد.
قرآن به منزله اثری ادبی تصویر، تصویرپردازی و انسجام ساختاری متن در سوره "والعادیات"
نویسنده:
ابوالفضل حری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
مقاله حاضر سوره عادیات را از نظر تصویر و تصویربرداری عموما و روابط ساختاری میان آیات و انسجام متن سوره را خصوصا مورد امعان نظر قرار می دهد. در این راستا، ابتدا به شان نزول سوره اشاره می شود و آن گاه سامان صوری و محتوایی سوره مورد بررسی قرار می گیرد. سوره عادیات یازده آیه دارد. آیات این سوره را می توان در سه بخش جای دارد: پنج آیه اول که بیشتر جنبه تصویری دارند و در حکم پنج تابلو عمل می کنند؛ سه آیه بخش دوم که به بیان حقایق درباره انسان می پردازد و سه آیه آخر که روز محشر را به تصویر می کشند. در ابتدا به نظر می آید که سه بخش سوره مجزا از هم اند اما با اندکی تامل در می یابیم که میان این سه بخش هم به لحاظ مضمون و هم شکل رابطه ساختاری منسجم و انداموار وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 70 تا 90
آشنایی با قرآن جلد 14
نویسنده:
مرتضی مطهری
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ت‍ه‍ران‌‬‏‫: ص‍درا‬‏,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کتاب «آشنایی با قرآن جلد 14» تالیف مرتضی مطهری است. آشنایی با قرآن جلد ۱۴ شامل تفسیر سوره های علق، قدر، بینه، زلزال، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، هُمَزَه، فیل، کوثر، کافرون، نصر، مسد و توحید می باشد. مجموعه آشنایی با قرآن سلسله مباحث تفسیری استاد شهید در سال های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی است که عمدتاً در بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ شمسی انجام شده است. ویژگی ممتاز این مباحث، توجه به مسائل و موضوعات فکری و اجتماعی روز در حین تفسیر آیات قرآنی است که موجب تازگی و زنده بودن این مباحث گردیده است.
درآمدی بر ابعاد اعجازی و زیبا شناختی نظماهنگ قرآن
نویسنده:
مهدی سلطانی رنانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
چکیده :
یکى از جنبه هاى اعجازى و زیباشناختى قرآن کریم، زبان قرآن و توجه به ابعاد گوناگون آن است و از آن جا که خداوند متعال، حقایق غیبى و قرآنى را لباس «بیان» پوشانیده و همه آن ها را در قالب «لسان» در دسترس عارف و عامى قرار داده است. بر اهل فن است که با عمق و بصیرتى افزون، به تتبع پرداخته و حجاب هاى پدید آمده بین قرآن و انسان ها را هر چه بیشتر بزدایند و زمینه تجسم حقیقت «هذا بیان للناس» را در برابر دیدگان مردم فراهم آورند. از جمله زمینه هایى که به عنوان اعجاز در این عرصه، عامل هدایت و التقات انسان ها به نظم شگفت انگیز قرآن بوده و ارتباط و تناسب دقیق معانى و مقاصد آیات و سوره ها را به زیبایى نمایان ساخته و الفاظ قرآن را روان و شیوه نموده، مسأله «نظماهنگ» است. «نظماهنگ» آهنگ خاصى است که از چگونگى چینش حروف و کلمات قرآنى پدید آید و هنگام استماع قرآن کریم به گوش مى رسد که گاهى از آن به موسیقى آیات تعبیر مى شود و دانشمندان علوم قرآنى آن را از ابعاد زیباشناختى لفظى قرآن مى دانند. توجه به فضاى عمومى سوره ها و گروهى از آیات، چگونگى چینش حروف در آیات، تقدیم و تأخیر الفاظ، طول آیات و فواصل آنها از جمله راه هاى شناخت نظماهنگ قرآن و ادراک آهنگ و موسیقى جان بخش قرآنى به شمار مى روند. هدف عمده نویسنده در این مقاله، بررسى مفهوم نظماهنگ، به عنوان یکى از زیبایى هاى لفظى قرآن و تناسب الفاظ قرآنى با مفاهیم آیات و سوره ها و تأکید بر لزوم بهره گیرى از این ویژگى هنرى در آموزش قرائت و حفظ قرآن کریم است.
صفحات :
از صفحه 206 تا 225
بررسی فضای نزول سورة عادیات (با تأکید بر مکّی یا مدنی بودن سوره)
نویسنده:
قاسم فائز,عماد صادقی,ابوذر خیراندیش
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از سُوَر اختلافی از نظر مکّی و مدنی بودن، سورة عادیات است که اگر مکان نزول سوره تعیین گردد، در تفسیر و شناخت بهتر آن نقش بسزایی دارد. برخی از مفسّران به دلیل سوگندهای ابتدایی در باب اسبان جنگی، آن را مربوط به جهاد دانسته اند که در مدینه واجب شده است. همچنین روایاتی که نزول سوره را بعد از غزوة ذات السّلاسل بیان کرده، آن را مدنی دانسته اند. امّا با دقّت در اسلوب سوره که به سبک سُوَر مکّی نازل شده است و روایات صحیح در باب مکّی بودن سوره، مشخّص می شود که این سوره مکّی است و آیات ابتدایی سوره که دربارة جنگ است و ربطی به جهاد ندارد که در مدینه نازل شده باشد. همچنین دلیل دیگر بر مکّی بودن سوره، بحث محتوایی آن است که در آن سخن از معاد و قیامت به میان آمده که خود از ویژگی های سُوَر مکّی است و در نقلی موثّق از امام علی(ع) آمده که عادیات وصفی برای شتران در حجّ است. حال اگر «عادیات» به معنای «اسب» باشد، باز به معنای «اسب جنگی» است که با اسب جهادی متفاوت است؛ زیرا اسب جنگی در فرهنگ جاهلیّت در میان اهل مکّه از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است.