جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 8
بررسی نظریۀ تناسب ساموئل کلارک دربارۀ ارزش اخلاقی و مقایسۀ اجمالی آن با نظریۀ تناسب وجودی
نویسنده:
محمد علی مبینی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
ساموئل کلارک تبیینی کاملاً عقل‌گرایانه از اخلاق دارد و برای تبیین دیدگاهش از مفهوم تناسب بسیار بهره می‌برد؛ از این رو، نظریۀ اخلاقی او به عنوان نظریۀ تناسب شناخته می‌شود. کلارک ارزش‌ها و الزامات اخلاقی را مبتنی بر روابط تناسبی می‌داند و معتقد است که عقل می‌تواند به صورت بدیهی بخش بزرگی از این روابط را درک کند و بخش دیگر نیز از طریق استدلال عقلی یا وحی قابل وصول هستند. منتقدین ابهام‌ها و نقص‌های متعددی را در نظریۀ تناسب کلارکی مشاهده کرده‌اند. در این مقاله به بررسی نظریۀ تناسب کلارکی با توجه به انتقادات مطرح‌شده پرداخته می‌شود و سپس در مقایسه‌ای اجمالی با نظریۀ تناسب وجودی نشان داده می‌شود که نظریۀ تناسب وجودی فاقد چنین ابهام‌ها و نقص‌هایی است.‌
صفحات :
از صفحه 1001 تا 1006
وجدان و مراجع آن: معنا و جایگاه وجدان در اندیشه اخلاقی جوزف باتلر و عقل گرایی اخلاقی ساموئل کلارک، جان بالگوی و ریچارد پرایس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Dafydd Edward Mills Daniel
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اندیشه اخلاقی جوزف باتلر و عقل گرایی اخلاقی ساموئل کلارک و پیروانش، جان بالگوی و ریچارد پرایس، غالباً در نتیجه این موارد متمایز می شوند: (الف) روش تجربی باتلر (مانند کید، استورجن). (ب) تأکید باتلر بر عشق به خود در «گذر ساعت خنک» (مانند پریچارد، مک فرسون). (ج) وجدان باتلر، جایی که بر اساس خوانشی نئوکانتی، باتلر با انتقال حسی از «تأیید بازتابی» کانتی از کلارکی ها پیشی گرفت (مثلاً، کورسگارد، داروال). انتقادات نئوکانتی از کلارکی ها در (ج) با (د) انتقادات فرانسیس هاچسون و دیوید هیوم از کلارکی ها سازگار است. (ه) انتقادات مدرن از شهودگرایی عقلانی که از هاچسون و هیوم پیروی می کنند (مانند مکی، وارناک). و (f) این ادعا که کلارکی ها در «نظریه قانون طبیعی پس از بازسازی» موقعیت ناآرامی داشتند (به عنوان مثال، بیزر، فینیس). (د)-(ه) بنابراین زیربنای تمایز بین باتلر و کلارکی ها در (a)-(c)، جایی که کلارکی ها، بر خلاف باتلر، به دلیل بازنمایی حقیقت اخلاقی به عنوان ادراک منفعل و بدیهی از بالقوه مورد انتقاد قرار می گیرند. حقایق غیر جالب این مطالعه با این استدلال که وجدان باتلر و کلارک بیش از یک مرجع دارد به (الف) - (ف) پاسخ می‌دهد. به طوری که وجدان به معنای تجربه فرد از قضاوت خود و قضاوت خداوند و نظم اخلاقی عقلانی بود. در نتیجه نظریه مشترک وجدان، باتلر و کلارکین نظریه یکسانی در مورد رشد اخلاقی داشتند: کارگزاران اخلاقی زمانی بالغ می‌شوند که از اطاعت از وجدان تنها بر اساس یکی از مراجع وجدان، به اطاعت از وجدان حرکت می‌کنند، زیرا انجام این کار رضایت هر یک است. از مراجع وجدان در پاسخ به (الف) - (ب)، این مطالعه نشان می‌دهد که کلارکین‌ها با روش باتلر و «ساعت سرد» موافق بودند: ملاحظات طبیعی قضاوت فردی و منافع شخصی جنبه‌های ضروری پیشرفت به سوی بلوغ اخلاقی هم در باتلر و هم در کلارکنز با توجه به (ج)، استدلال می‌شود که باتلر و کلارکی‌ها به عنوان بخشی از درک مشترکشان از وجدان و رشد اخلاقی، درک یکسانی از استدلال اخلاقی عملی داشتند. این مطالعه محدودیت‌هایی را برای خوانش‌های پروتوکانتی از باتلر و انتقادات نئوکانتی از کلارکی‌ها قائل می‌شود، در حالی که تقسیم‌بندی باتلر و کلارکی‌ها بر اساس وجدان باتلر را ناسازگار می‌داند. در پاسخ به (c)-(f)، وجدان کلارکی نشان می‌دهد که کلارکی‌ها نه از خود راضی بودند و نه «بیرون‌گرا». وجدان کلارک نشان می دهد که چگونه کلارکی ها خود را در سنت عقل درست سیسرونی و قانون طبیعی تومیستی قرار می دهند. در نتیجه، هم در باتلر و هم در کلارکین، شهود حقیقت اخلاقی ادراک انفعالی یک «قلمرو مستقل» از واقعیت هنجاری نبود، بلکه برخورد فعال، در وجدان، با عقل به‌عنوان قانون طبیعت خدا، طبیعت انسانی و جهان آفریده شده
برهان تاریخی در نوشته‌های دئیست‌های انگلیسی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gabriel C. B Roberts
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه به بررسی نقش تاریخ در نوشته‌های دئیست‌های انگلیسی می‌پردازد، گروهی از جنجال‌گرایان مذهبی دگردوکس که از ربع آخر قرن هفدهم تا اواسط قرن هجدهم فعال بودند. منابع اصلی آن آثار منتشر شده دئیست ها و مخالفان آنها است، اما در صورت امکان از منابع خطی نیز استفاده می کند. همه دئیست‌ها انگلیسی نبودند (یکی ایرلندی و دیگری از ولز بود)، اما اصطلاح «دئیست‌های انگلیسی» به این دلیل به کار رفته است که اکثر دئیست‌ها انگلیسی بودند و به‌طور عمده در انگلستان و به زبان انگلیسی منتشر می‌شدند. این نشان می‌دهد که دئیست‌ها نه تنها در مورد محتوای تاریخ مقدس، بلکه در مورد رابطه حقیقت دینی و شواهد تاریخی نیز با مخالفان ارتدوکس خود اختلاف نظر داشتند.
آگاهی و مراجع آن: معنا و جایگاه آگاهی در تفکرات اخلاقی جوزف باتلر و عقلانیت گرایی اخلاقی سموئل کلارک، جان بالگوی و ریچارد پیرس
نویسنده:
Dafydd Edward Mills Daniel
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : اندیشه اخلاقی جوزف باتلر و عقل گرایی اخلاقی ساموئل کلارک و پیروانش، جان بالگوی و ریچارد پرایس، غالباً در نتیجه این موارد متمایز می شوند: (الف) روش تجربی باتلر (مثلاً کید، استورجن). (ب) تأکید باتلر بر عشق به خود در «گذر ساعت خنک» (مانند پریچارد، مک فرسون). (ج) وجدان باتلر، جایی که بر اساس خوانشی نئوکانتی، باتلر با انتقال حسی از «تأیید بازتابی» کانتی از کلارکی ها پیشی گرفت (مثلاً، کورسگارد، داروال). انتقادات نئوکانتی از کلارکی ها در (ج) با (د) انتقادات فرانسیس هاچسون و دیوید هیوم از کلارکی ها سازگار است. (ه) انتقادات مدرن از شهودگرایی عقلانی که از هاچسون و هیوم پیروی می کنند (مانند مکی، وارناک). و (f) این ادعا که کلارکی ها در «نظریه قانون طبیعی پس از بازسازی» موقعیت ناآرامی داشتند (به عنوان مثال، بیزر، فینیس). (د)-(ه) بنابراین پایه تمایز بین باتلر و کلارکی ها در (a)-(c)، جایی که کلارکی ها، بر خلاف باتلر، به دلیل بازنمایی حقیقت اخلاقی به عنوان ادراک منفعل و بدیهی از بالقوه مورد انتقاد قرار می گیرند. حقایق غیر جالب این مطالعه با این استدلال که وجدان باتلر و کلارک بیش از یک مرجع دارد به (الف) - (ف) پاسخ می‌دهد. به طوری که وجدان به معنای تجربه فرد از قضاوت خود و قضاوت خداوند و نظم اخلاقی عقلانی بود. در نتیجه نظریه مشترک وجدان، باتلر و کلارکین نظریه یکسانی در مورد رشد اخلاقی داشتند: کارگزاران اخلاقی زمانی بالغ می‌شوند که از اطاعت از وجدان تنها بر اساس یکی از مراجع وجدان، به اطاعت از وجدان حرکت می‌کنند، زیرا انجام این کار رضایت هر یک است
استدلال تاریخی در نوشته های دئیست های انگلیسی [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gabriel C. B Roberts
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: این مطالعه به بررسی نقش تاریخ در نوشته‌های دئیست‌های انگلیسی می‌پردازد، گروهی از جنجال‌گرایان مذهبی دگردوکس که از ربع پایانی قرن هفدهم تا اواسط قرن هجدهم فعال بودند. منابع اصلی آن آثار منتشر شده دئیست ها و مخالفان آنها است، اما در صورت امکان از منابع خطی نیز استفاده می کند. همه دئیست‌ها انگلیسی نبودند (یکی ایرلندی و دیگری از ولز بود)، اما اصطلاح «دئیست‌های انگلیسی» به این دلیل به کار رفته است که اکثر دئیست‌ها انگلیسی بودند و به‌طور عمده در انگلستان و به زبان انگلیسی منتشر می‌شدند. این نشان می دهد که دئیست ها نه تنها با مخالفان ارتدوکس خود در مورد محتوای تاریخ مقدس، بلکه در مورد رابطه بین حقیقت دینی و شواهد تاریخی نیز اختلاف نظر داشتند. فصل 1 درهم تنیدگی الهیات و تاریخ را در مسیحیت اولیه توضیح می دهد، اینکه چگونه ارتباط بین آنها توسط مسیحیان اولیه مدرن درک شد و چگونه تحولات در آموزش ارتدکس زمینه را برای ظهور دئیسم در دهه های پایانی قرن هفدهم فراهم کرد. هر یک از سه فصل زیر به خط استدلال متفاوتی اختصاص دارد که دئیست ها علیه عقاید ارتدکس به کار می بردند. فصل 2 این استدلال را بررسی می کند که برخی گزاره ها بی معنی هستند، و بنابراین، بدون توجه به شواهد تاریخی که بتوان از آنها حمایت کرد، درست یا نادرست نبود، همانطور که توسط جان تولاند و آنتونی کالینز استفاده شد. فصل 3 این استدلال را نشان می‌دهد که اعمالی که در تاریخ مقدس به خدا نسبت داده می‌شود ممکن است شایستگی خوبی‌های او را نداشته باشند، از اولین مجموعه سخنرانی‌های بویل ساموئل کلارک شروع شد و سپس در نوشته‌های توماس چوب، متیو تیندال، توماس مورگان و ویلیام واربرتون پیش رفت. فصل 4 افول مقوله دانش معین در نیمه دوم قرن هفدهم، ظهور نظریه احتمالات، و تأثیر این تحولات بر دیدگاه دئیست ها در مورد قابل اعتماد بودن شواهد تاریخی را ترسیم می کند. فصل 5 یک مطالعه موردی است که گفتار آنتونی کالینز درباره مبانی و دلایل دین مسیحیت (1724) را در پرتو یافته‌های فصل‌های قبلی می‌خواند. سرانجام، کدا چشم اندازی از وضعیت بحث در دهه های میانی قرن هجدهم با تمرکز بر کار چهار نویسنده: پیتر آنت، دیوید هیوم، کانیرز میدلتون و ادوارد گیبون ارائه می دهد.
ساعت ها و پادشاهان: فیزیک، متافیزیک، و نقش خدا در جهان بینی کلارک [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Lukas Wolf
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
ابن سینا و ابن رشد هر یک به سبک خود ارسطویی بودند
سخنران:
حسین معصومی‌همدانی
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی , درس گفتار،جزوه وتقریرات , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از براهینی که امام الحرمین جوینی، متکلم اشعری، برای اثبات صانع می‌آورد بر اعتقاد به فضای لایتناهی و امکان آفریده شدن جهان در جای دیگری از این فضا استوار است. ابن رشد این برهان را متاثر از نظر ابن سینا در مورد تقسیم موجودات به واجب و ممکن می‌داند و رد می‌کند. در اوایل قرن هجدهم بحثی شبیه به این میان لایب‌نیتس و ساموئل کلارک، از هواداران نیوتن، در می‌گیرد. موضوع این درس گفتار توضیح این دو مجادله و بیان برخی از نتایج آنهاست. آنچه در پی می‌آید سخنان دکتر حسین معصومی‌همدانی در این نشست است که توسط آناهید خزیر تنظیم شده است.
گونه‌شناسی دئیسم در قرن هفدهم و هجدهم با تکیه بر طبقه‌بندی ساموئل کلارک
نویسنده:
محمد محمدی‌نیا ، محمدعلی عبداللهی ، حسین صابری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دئیسم به دیدگاهی فلسفی و الهیاتی دربارة خداوند، انسان و دین اطلاق ميشود. مقاله حاضر تلاشی است برای تحلیل مفهومی دئیسم در قرن هفدهم و هجدهم، از طریق ریشه‌شناسی و روش تحلیلی ـ توصیفی و قصد دارد با استفاده از طبقه‌بندی کلارک، تقسیمبندی‌يي کلی از دئیسم ارائه کند. تعریف دانشنامه‌يی دئیسم دچار ایهام و ابهام است و رجوع به فرهنگنامه‌های ریشه‌شناختی نشان میدهد كه در تبدّل واژة دئوس به دئیسم، ظرائف ریشه‌شناختی این واژه چندان مورد توجه نبوده است. اما با گونه‌شناسی کلارک ميتوان تمایز دئیسم زمانة او از تئیسم و گونه‌های مختلف این تفکر را بهتر شناخت. طبقه‌بندی چهارگانة کلارکی، بمثابه نخستین گزارش‌ جامع از دئسیم، مدعي است که قرابت و شباهت دئیسم به مسیحیت، از نوع اول تا نوع چهارم، بصورت پلکانی از حداقل به حداکثر میرود. دئیستهای نوعِ اول، منکر مشیت الهی‌ هستند، در حالیکه به وحدت، خالقیت و علم خداوند اعتقاد دارند. دئیستهای نوع دوم، ضمن باور به گزاره‌های دئیسم نوع اول، قوانین فیزیکی را مشیت الهی می‌انگارند اما شمول مشیت بر قوانین اخلاقی را نفی میکنند. دئیستهای نوع سوم معتقدند مشیت تدبیری خداوند با کمالات اخلاقی او ارتباط دارد و خداوند با صفات عدالت، خیر و درستی بر این جهان حکم‌ میراند. دئیسمِ نوع چهارم، علاوه بر آموزه‌های فوق، جاودانگی روح و ثواب و عقاب اخروی را نیز میپذیرد. به ادعای کلارک، تمامی انواع دئیسم مدرن در انکار وحی مسیحی مشتركند و يكي از تفاوتهای اساسی آنها با ادیان وحیانی، مفهوم‌شناسی و اعتقاد به وحی الهی است.
صفحات :
از صفحه 113 تا 136
  • تعداد رکورد ها : 8