جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 17
کاربست معرفت شهودی در براهین اصالت وجود صدرایی
نویسنده:
حامده راستایی ، عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع این مقاله نحوه کاربست معرفت شهودی در اصالت وجود نزد ملاصدراست. یکی از منابع مهم ملاصدرا در بنیان حکمت متعالیه، معرفت شهودی است. او از این سنخ معرفت نه به عنوان یک عارف، بلکه به مثابه یک فیلسوف بهره گرفته و در صدد برهانی‏کردن این معارف عرفانی است. مسئله اصالت وجود زیربنای بسیاری از نوآوری­های ملاصدرا در فلسفه است و می‎توان رد پای معرفت شهودی را به وضوح در آن مشاهده نمود. صدرالمتألهین باور به اصالت وجود را مرهون نیل به کنه معنای هستی می­داند و این امری است که جز با شهود ممکن نیست. او در اثبات اعتباریت ماهیت و همچنین برخی استدلال‌های اصالت وجود به سخنان عارفان سلف توجه دارد. مسائل متفرع بر اصالت وجود همچون ارتباط وجود و ماهیت، تقدم بالحقیقه وجود بر ماهیت، امکان فقری و وجود رابط از جمله مباحث دیگری است که متأثر از معرفت شهودی است. مسئله این مقاله آن است که معرفت شهودی چه تأثیری بر قول ملاصدرا به اصالت وجود و متفرعات اصالت وجود داشته است. ضمناً در این مقاله مراد از معرفت شهودی، اعم از معرفتی است که خود شخص از شهود بدان نایل شده است یا دیگران شهود کرده‌اند و ایشان با واسطه بدان نایل شده است.
صفحات :
از صفحه 76 تا 102
مقایسه تطبیقی جاودانگی در حکمت صدرایی و اندیشه علامه طباطبایی
نویسنده:
حامده راستایی ، کبری نجفیان
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع مقاله مقایسه تطبیقی جاودانگی در حکمت صدرایی و اندیشه علامه طباطبایی است. ملاصدرا بر اساس قاعده «النفس جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» نفس را حقیقتی می‎داند که ابتدا مرتبه‌ای جسمانی دارد و با حرکتی اشتدادی به مرتبه تجرد مثالی و مرتبه عقلی نایل می‏شود. او بدن انسان را همچون پوسته‎ای می‎داند که با مرگ دنیوی، نفس آن را کنار می‏گذارد و در برزخ با مثالِ «جزئی‎» و در عالم عقل، عقل «جزئی‎» است. جاودانگی نزد ملاصدرا باقی‎بودن‎ انسان به بقای جزئی‎ است. علامه در مسئله جاودانگی شارح ملاصدرا نیست، بلکه نظر مستقلی در این خصوص دارد. از دیدگاه علامه انسان نه یک وجود سیال اشتدادی، بلکه واجد سه لایه وجودی است که هر لایه کار مختص به خودش را انجام می‎دهد. همه انسان‌ها دارای ادراک عقلی‎اند؛ اما شهود عقلی –که وابسته به ایمان و تقواست- برای تعداد بسیار کمی از انسان‏هاست. همه انسان‎ها افزون بر جاودانگی مثالی، جاودانگی عقلی نیز دارند. بدن پوسته نیست، بلکه ماده برای بدن دیگر و باقی است؛ این جاودانگی در بعد عملی انسان است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 27
مواجهه با «دیگری» و ظهور صلح بنیادین در نهادِ سوژه امپریالسیت از منظر امانوئل لویناس
نویسنده:
حامده راستایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
موضوع این تحقیق، بررسی و تحلیل صلح بنیادین است که در پرتو مواجهه با «دیگری» در نهاد سوژه امپریالیست رخ می‌دهد. لویناس سوژه‌ای را به نمایش می‌گذارد که در راستای بنیان بهشتی زمینی خواسته‌هایش را بر جهان تحمیل نموده و به بلعیدن اغیار و فروکاستن آنها به خویش سرگرم است. سوژه خودکامه که هویتش را با خشونت و در ارتباط با اغیار شکل داده، با «دیگری» مواجه می­شود که در برابر تمامیت‌خواهی او مقاومت می‌کند. ایده لویناس جهت پایان خشونت، ریشه در سوبژکتیویته‌ای دارد که غیرقابل فروکاست به آگاهی است و مسئولیتی نامتناهی بر سوژه تحمیل می­‌کند. مواجهه با چهره «دیگری» از ابتدا صلح‌آمیز است. چهره، با متنبه ساختن سوژه برای صلح و همبستگی، او را بر انجام وظیفه‌ بر می‌انگیزد و پیش از هر پرسش و انتخاب، سوژه را شخصا مسئول صلح با «دیگری» می­‌کند؛ مسئولیتی که پیش از این در آن مستقر شده‌ است و نمی­تواند خود را از آن کنار بکشد. صلح موردنظر لویناس صلح بنیادین، اصیل و فراتر از صلح و جنگ متعارف است.
صفحات :
از صفحه 807 تا 823
دیگری و استکمال نفس در حکمت صدرایی
نویسنده:
حامده راستایی ، عبدالله نصری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله این تحقیق، دیگری و تأثیر آن در استکمال نفس از دیدگاه حکمت صدرایی است. برخی از متفکران معاصر در غرب به بحث دیگری و انواع مناسبات انسانی پرداخته‌اند و هر یک از زاویه‌ای آن را بررسی نموده‌اند. استکمال نفس از مسائلی است که ملاصدرا به واسطۀ دو اصل «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا» بودن نفس و «حرکت جوهری»، آن را توجیه عقلانی کرده است. کمال آدمی بر به‌کارگیری دو قوۀ نظری و عملی و رسیدن به مرتبۀ عقل مستفاد و تخلیۀ نفس از رذائل اخلاقی وابسته است. از منظر ملاصدرا، استکمال نفس تنها از رهگذر نشیءۀ دنیوی و حیات اجتماعی قابل‌تحقق است. بی‌‌تردید در حیات اجتماعی نیز آدمی با دیگران ارتباط دارد و سعادت و شقاوت نفس تا حد زیادی در گرو نحوۀ تعامل با آنهاست. مصادیق دیگران، تودۀ مردم، استاد و ولی جامعه است. سالک در سفر چهارم نیز ناگزیر با دیگران، مرتبط است و از این رهگذر نه تنها در هدایت آنان رهگشاست، بلکه این ارتباط در سیر صعودی او نیز اثربخش است. در این مقاله با روش تحلیلی، نحوۀ اثربخشی دیگران در استکمال نفس بررسی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 9 تا 24
حیات پس از مرگ از دیدگاه ملاصدرا و بررسی و نقد آن با نظر به آراء آقاعلی مدرس زنوزی و علامه طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه حیاتی آشتیانی؛ استاد راهنما: رضا اکبریان ؛استاد مشاور: حامده راستایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مرگ از احوال نفس انسانی است. نفس آدمی به واسطه اتحادی که با بدن دارد، دارای اوصاف و احوالات گوناگونی است. یکی از مهم ترین این اوصاف «مرگ» است. به نظر ملاصدرا نفس با به کار گرفتن بدن، استعدادهای مختلف خود را به فعلیت می رساند. و در صورتی که با به کمال رسیدن خود، دیگر نیازی به بدن نداشته باشد، نفس از بدن مفارقت می کند و به واسطه این مفارقت، از عالم دنیا وارد عالم آخرت می شود. ضمنا چون نفس بالذات زنده است و بدن به واسطه اضافه تدبیری نفس، دارای حیات است، بنابراین نفس که عین شعور و آگاهی به خود می باشد، پس از مرگ به حیات خود ادامه می دهد و این بدن است که با عدم تدبیر به واسطه نفس ترکیب خود را از دست می دهد و دچار مرگ می شود. ملاصدرا براساس یک سری مبانی ابتکاری از جمله اصالت وجود، جسمانیه‌الحدوث و روحانیه‌البقاء بودن نفس، حرکت جوهری اشتدادی آن و... مرگ را به عنوان امری وجودی تعریف می‌کند که تنها باعث انتقال نفس انسان از عالم دنیا به عالم آخرت می‌شود، نه باعث نابودی نفس انسان. وی مرگ را به سه نوع طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم می‌کند و در توضیح هر یک از آن‌ها می‌گوید: اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس باشد، مرگ طبیعی، اما اگر خروج نفس از بدن در اثر استقلال نفس نباشد، بلکه در اثر خرابی بدن به خاطر حادثه‌ای باشد، مرگ اخترامی و اگر خروج نفس از بدن به اراده و اختیار انسان باشد، مرگ ارادی خواهد بود. سپس وی با اقامه دلایل عقلی و نقلی، تجرد نفس ناطقه انسانی و تبع آن، حیات پس از مرگ را اثبات می‌کند و حیات پس از مرگ را یا برزخی می‌داند یا اُخروی و معتقد است که انسان بعد از مرگ تا روز قیامت، در بهشت یا جهنم برزخی، به سر می‌برد. اما با برپایی قیامت، حیات اُخروی او آغاز می‌شود که وی از حیات اُخروی به معاد تعبیر می‌کند، معاد را نیز اعم از معاد روحانی و معاد جسمانی می‌داند و هر دو را با دلایل عقلی اثبات می‌کند.
علت‌هاي چهارگانه اثر هنري با تأکيد بر حکمت صدرايي
نویسنده:
حامده راستايي ، محمدمهدي حكمت‌مهر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
پژوهش بنيادي درباره هنر ديني به‌ عنوان يکي از برجسته‌ترين پديده‌هاي انساني و تأثيرگذار در زيست فردي، اجتماعي و تمدني ضرورت دارد. يکي از عرصه‌هاي هنر ديني، واقع‌نمايي آن است. جستار حاضر اين پرسش را به روش تحليلي بررسي مي‌کند که هنر ديني به‌ عنوان فرايندي ظريف و پيچيده معطوف به درون انسان، چگونه با واقعيت تطبيق داده مي‌شود؟ فرضيه‌اي که پژوهش پيش‌ رو پي مي‌گيرد اين است که واقع‌گرايي هنر ديني با سنجه غايات ارزيابي مي‌شود. هر هنرى، از آن‌ جهت كه هنر است و زيبا مي‌نمايد، ارزشمند و ديني نيست. ارزش‌گذارى صورت و محتواي هنرى، براساس مباني غايت‌شناسي آن رقم مي‌خورد. دستاورد پژوهش آن است که محک واقع‌نمايي هنر ديني ناظر به غايات و مصالح و مفاسد واقعي است. هنر، وقتي ديني است كه از واقعيات جهان غيب (جهان‌بيني الهي) در کارگاه روح الهام گرفته و مخاطب هنر را به مصالح و مفاسد واقعي رهنمون باشد.
صفحات :
از صفحه 115 تا 130
ایده نجات در ابن عربی و ارتباط آن با مسئله دیگری
نویسنده:
حامده راستایی ، سید هادی رضائیان مقدم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«دیگری» در فلسفه معاصر به عنوان مسئله­ای مستقل و دارای اهمیت هستی­شناختی و معرفت­شناختی مطرح گردیده است و برخی اندیشمندان قرن بیستم هر یک با رویکردی خاص بدان پرداخته­اند. این موضوع نزد ابن­عربی به عنوان مسئله­ای مستقل مطرح نبوده است؛ لکن با بررسی آرای او می­توان به دیدگاهش در این زمینه دست یافت. ایده نجات و عدم خلود نزد ابن­عربی معلول نگرش خاص او به سعادت، شقاوت، طاعت و معصیت است. شقاوت تنها متوجه فعل انسان است و حقیقت او را در بر نمی­گیرد. نهی از گمان بد و تفتیش باطن دیگران، نوع مراوده بین انسان‌ها را تحت تأثیر قرار می­دهد و نگاه شمول‌گرایانه به سعادت، تنش­های حاصل از برتری طلبی­های فردی- قومیِ ناشی از اندیشه انحصار نجات را به حداقل می­رساند.
صفحات :
از صفحه 155 تا 170
کرونا و پاسخ به رنج دیگری در پرتو تکلیف گرایی کانت و مسئولیت‌پذیری نزد لویناس
نویسنده:
حامده راستایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ویروس کرونا جوامع بشری را با آسیب‌های جسمی- روانی مواجه ساخته است. موضع اخلاقی اشخاص در مواجهه با رنج‌های مردم متفاوت است. کانت و لویناس پاسخ به ندای رنج‌دیدگان را فرصتی مغتنم برای فعل اخلاقی می‌دانند، اما با این‌وجود تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند. از منظر کانت خواست آدمی به عنوان موجودی عاقل، عامل اخلاقی و منشأ قانون الزام‌آور است و حکم اخلاقی، مستقل از هر ارزش‌گذاری‌ بیرونی و در مقابل نتیجه‌نگری قرار می‌گیرد. براساس تکلیف‌‌گرایی کانت، فعل اخلاقی صرفا عبارت است از‌ ادای تکلیف و سایر انگیزه‌ها، محلی از اعراب ندارند. از منظر لویناس، اخلاق به چالش کشیده شدن خودانگیختگی سوژه در برابر ظهور چهره «دیگری» است. بنیان اخلاق، حاصل مواجهه با «دیگری» و ملازم با مسئولیتی بی‌کران است. شفقت آدمی به دیگران، ریشه در مسئولیت نامتناهی و نامتقارن او در قبال «دیگری» دارد. تکلیف‌گرایی اخلاقی کانت و مسئولیت‌پذیری نزد لویناس در مواجهه با رنج‌های ناشی از کرونا، لوازم و پیامدهایی را به دنبال دارد. اولی بدون راه دادن عوامل محبت‌گونه در انجام فعل، به خوشایندی و خرسندی مصیب‌دیده‌ها عنایت ندارد و تنها در حیطه انجام تکالیف محول شده، عمل می‌کند. اما کنش‌گر مسئولیت‌پذیر، فراتر از هرگونه رابطه دوستی، زدودن آلام کرونایی دیگران را جزو مسئولیت اخلاقی خویش می‌داند تا جایی که خود را ملزم به جانشینی و حتی تقاص در قبال «دیگری» می‌کند. اخلاق لویناسی به دلیل خروج از نگرش اومانیسمی و تمامیت‌خواهانه به دیگران و همچنین بهره بردن از اخلاقی بدن‌مند، التزام به مسئولیت و رجحان دیگران بر خود، در زدودن آلام رنج‌دیدگان کرونایی موفق‌تر به نظر می‌رسد.
صفحات :
از صفحه 263 تا 286
«جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی: دو رویکرد متفاوت در مواجهه با دیگری
نویسنده:
حامده راستایی ، احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مسئله این تحقیق مقایسه «جانشینی» نزد لویناس و «جایگزینی» در همدردی به مثابه دو رویکرد در مواجهه با دیگری است. فرضیه مقاله این است که علی‌رغم اشتراکات جانشینی در منظر لویناس و جایگزینی در همدردی، اختلافی اساسی با یکدیگر دارند. همدردی به عنوان یکی از موضوعات اخلاقی، نحوه‌ای توجه و درک پریشانی، نگرانی یا نیاز دیگران است که آگاهانه و با شناخت و جایگزینی دیگری رخ می‌دهد. جانشینی در لویناس نیز در نسبت با «دیگری» است و محدوده مسئولیت سوژه را در قبال او ترسیم می‌کند. در بدو امر، سوژه لویناس با خودکامگی، هر غیری را به خود فرو می‌کاهد، اما در مواجهه با «دیگری»، به فروکاست‌ناپذیری و وابستگی قوام ذاتش به آن عنایت می‌یابد. از این رهگذر، مسئولیت بی‌کران در قبال «دیگری» هویدا می‌شود؛ مسئولیتی که پیش از هر سنخ آگاهی و خودآگاهی و در فضایی منفعل‌تر از هر انفعالی شکل می‌گیرد و محدوده‌اش تا جانشینی «دیگری» و تقاص پس دادن به جای او گسترش می‌یابد. در سایه این مسئولیت بی‌حد و مرز، جانشینی از جایگزینی همدردانه و همدلانه متمایز می‌شود.
صفحات :
از صفحه 5 تا 22
منابع معرفتی هنرمند در آفرینش محتوای اثر هنری با تکیه بر مبانی صدرایی
نویسنده:
حامده راستایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حکمت اسلامی علم مستقلِ مدونی که کل مباحث نظری هنر در آن طرح شود، به وجود نیامده است؛ اما می‌توان با عنایت به تعالیم حکمت اسلامی، در خصوص هنر اسلامی نظریه‌پردازی نمود. بی‌تردید این حکمت هنر تبیینی از آثار هنری اصیل اسلامی نیز به دست می‌دهد. مبانی معرفت‌شناختی و منابع معرفتی هنرمند در تولید و آفرینش محتوای اثر هنری، از جمله مباحث مهم در فلسفه هنر است. اثر هنری علاوه بر اینکه دارای یک قالب مادی زیباست، واجد یک محتوا و مضمون نیز هست که قالب در خدمت آشکارگی آن محتواست و پیامی به مخاطب القا می‌کند. با توجه به مبانی مختلف جهان‌شناختی و معرفت‌شناختی هنرمندان، منابع معرفتی محتوای اثر نیز متغیر است. هنرمند در آفرینش اثر هنری، علاوه بر ادراکات حسی، خیالی و عقلی، از پشتوانه معرفتی مبتنی بر شهود، فطرت، وحی و نقل بهره­مند می­گردد.
صفحات :
از صفحه 63 تا 84
  • تعداد رکورد ها : 17