خداباوری گشوده به عنوان رویکرد جدیدی در عرصۀ الهیات و فلسفة دین، نظریات و دیدگاههایی را مطرح کرده است که هم به لحاظ فلسفی و هم به لحاظ الهیاتی (کلامی) توجه ب
... بسیاری از اندیشمندان معاصر را به خود جلب کرده است. مدعای اصلی و اساسی حامیان این رویکرد این است که بسیاری از آموزه های رایج دربارۀ ذات و صفات خدا (و بهطور خاص صفاتی مانند علم پیشین خدا، تغییرناپذیری، انفعال ناپذیری و بیزمانبودن خدا)، برگرفته از فلسفه های یونانی، بهویژه سنت نوافلاطونی هستند و تحت تأثیر آنها قرار دارند و به همین دلیل، از مسیر اصلی خودشان که همان مسیر کتاب مقدس است، فاصله گرفته اند. بنابراین، برای زدودن انگاره های نادرست فلسفی از صفات حقیقی خدا در کتاب مقدس، بایستی بار دیگر آنها را بازبینی و اصلاح کنیم. از آنجا که بنیانگذاران و مدافعان این مکتب مدعی هستند که نظریاتشان در سنت خداباوری و خداباوری سنتی ریشه دارد، با نگاهی تاریخی به این جنبش الهیاتی و بررسی مسیر پیدایش آن، صحتو سقم ادعای آنها را ارزیابی می کنیم. برخی از الهیدانان و فلاسفۀ دین معاصر، خداباوری گشوده را از انواع خداباوری سنتی قلمداد می کنند، برخی دیگر آن را انحرافی در سنت خداباوری و برخی نیز آن را نوعی مکتب ارتدادی و بدعت آمیز میدانند که در سنت راست کیشی جایگاهی ندارد. بههرحال، هرچند زمان زیادی از آغاز این جنبش نمی گذرد توانسته است نظرها را، چه موافق چه مخالف، به خود جلب کند؛ تعداد بسیار زیاد مکتوباتی که در تأیید یا ردّ این مکتب نگاشته شده است، شاهد این مدعاست. بنابراین، جا دارد ما نیز با استفاده از منابع بسیار غنی خود در سنت فلسفیـکلامی اسلام و با شناخت کاملی از این دیدگاه، وارد عرصۀ بحث های جدید در حوزۀ الهیات و فلسفة دین شویم.
بیشتر