جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 901
نقش علامه حلی و خواجه نصیرالدین طوسی درترویج فرهنگ و تمدن اسلامی
نویسنده:
نویسنده:مهدی فریدونی؛ استاد راهنما:محمدعلی اخویان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تمدن اسلامی در گذشته فراز و نشیب های بسیاری را سپری کرده و در حال حاضر گرچه کشورهای مسلمان دارای توانائی هایی هستند اما تمدّن یکپارچه اسلامی هنوز فعلیت نیافته است. برای تحلیل قدرت و توانایی اسلام بر تمدّن سازی و مدیریت همه جانبه زندگی‌، بازخوانی ادوار تاریخی تمدّن اسلامی امری ضروری است. یکی از این ادوار حساس قرن هفتم هجری است که با دو حمله از سوی صلیبیان و مغول‌ها مواجه می‌شود. ایران مستقیماٌ مورد حمله مغول ها قرار می‌گیرد و سپس مرکز خلافت اسلامی توسط مغولان تصرف می‌شود و خلافت اسلامی خاتمه می‌یابد. در چنین شرائطی خطر سقوط و انحطاط فرهنگ و تمدّن اسلامی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد اما حضور آگاهانه، مسئولانه و تاثیرگذار اندیشمندان مسلمان از جمله خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلّی نه تنها سبب تعدیل وضع موجود می‌گردد بلکه با تاثیرگذاری بر تفکر و اندیشه مغولان، آنها را در خدمت حفظ تمدّن اسلامی و ترویج فرهنگ شیعی در می‌آورند. پس از مسلمان شدن حاکم مغول بستر توسعه علم، فلسفه ، اخلاق و سیاست فراهم می شود و خواجه نصیر و علامه حلّی از آنجایی که دانشمندان جامع الاطراف بودند و بر علوم نظری عقلی و نقلی، ریاضیات و نجوم و سیاست و امور اجرائی مسلط بودند، توانستند فرهنگ و تمدن اسلامی را ترویج و توسعه دهند. موضوع قابل تامل در مسلمان شدن مغولان فقدان اعتقاد دینی و عقلانیت مدنی ِآنها و غنای علمی و اعتقادی عالمان مسلمان است که سبب می شود مغولان مجذوب اسلام و اندیشمندان اسلامی شوند. این پژوهش با رویکرد بازخوانی توان تمدن سازی اسلام به بررسی نقش خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلّی در حفظ اسلام و ترویج فرهنگ و تمدّن اسلامی می‌پردازد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است.
واکاوی تاریخ حدیث در دوره امام موسی کاظم (ع)با تأکید بر دیدگاه مستشرقان
نویسنده:
نویسنده:طاهره رنجبران؛ استاد راهنما:معصومه ریعان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شناخت تاریخ حدیث شیعه در فهم صحیح سخنان ائمه معصومین (ع) نقش به‏سزایی دارد. امامان شیعه در همه اعصار به ترویج فرهنگ الهی در میان جامعه خود اهتمام ورزیده‌اند؛ از جمله آنان امام کاظم (ع) است که هر چند با شرایط سخت دوران عبّاسی روبرو بود، اما علی‏رغم آن، نشر احادیث به صورت مستقیم و شفاهی یا مکاتبه، مناظره، احتجاج و پرسش و پاسخ از ناحیه ایشان ادامه داشته است. امام کاظم (ع) در برابر فرقه‌های گوناگون مواجه بوده است اما مواضعی متفاوت با مواضع امام صادق (ع) اتخاذ نموده‌اند تا مدرسه پر رونق امام صادق (ع) رو به افول نگراید. اکنون از امام کاظم (ع) علی‌رغم اختناقات عدیده عبّاسیان بر امام (ع)، دو هزار حدیث باقی مانده است. توجّه به تاریخ تحوّلات حدیث در زمان امام موسی کاظم (ع) و جوّ سیاسی آن دوران، مورد توجّه جدّی محقّقان متقدّم و متأخّر شیعه در تبیین تاریخ حدیث عصر امام کاظم (ع) بوده است، از جمله «شیخ طوسی»، «نوبختی»، «طبرسی»، «شیخ عبّاس قمی»، در کتب خود و از معاصران دکتر «احمد پاکتچی» در دائره المعارف بزرگ شیعه، مدخل اصحاب حدیث مطالب عمده‌ای را به نگارش درآورده‌اند. مستشرقین شیعه‌پژوه نیز مانند «دوایت دونالدسون»، «حامد الگار»، «هاینس هالم»، «اتان کلبرگ» و «سلیمان کتانی» درباره این امام بزرگوار (ع) مقاله‌هایی در دائره المعارف اسلام لیدن و کتب مستقل خود به رشته تحریر درآورده‌اند. از نظر کلیّه این محقّقان، اوج تاریخ حدیث شیعه و تأثیرگذارترین دوره در حیات تاریخ شیعه، دوران امام کاظم (ع) است. از میان مستشرقان حدیث‌پژوه، «اتان کلبرگ» تاریخ حدیث شیعه را به طور کامل تفسیر و تبیین نموده و مقاله نسبتاً طولانی در مورد امام کاظم (ع) به رشته تحریر درآورده است و از 150 اثر متعلق به 67 خاورشناس شیعه‌پژوه، بیشترین تعداد از آثار وی است که او را معروف‌ترین و بزرگ‌ترین شیعه‌شناس غربی نموده ‌است. در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤالات بوده‌ایم که چگونگی تاریخ حدیث در دوره امام موسی کاظم (ع) را از نظر محقّقان شیعه و مستشرقان، خصوصاً «اتان کلبرگ» مورد بررسی قرار داده و به سؤالاتی همچون علل توجّه محقّقان مسلمان و خاورپژوهان به تاریخ حدیث در زمان امام موسی کاظم (ع)، پاسخ دهیم. در این پژوهش تغییر روند حدیث در دوره امام موسی کاظم (ع) به عنوان عصری خاص در میان ائمّه (علیهم السّلام) مستند به آراء محقّقان مسلمان و شیعه‏پژوهان غربی را تببین نموده و به این نتیجه رسیدیم که از نظر هر دو گروه عواملی همچون پدید آمدن انشعابات، ظهور فرقه‌های انحرافی، مصادف بودن امامت امام کاظم (ع) با چهار خلیفه عبّاسی و فشار حاکم بر شیعیان در قرن دوّم و رعایت تقیّه، بر تضییق نشر حدیث اثر مستقیم داشته است. محققان مسلمان کلیّه عوامل مؤثر بر پیشرفت و تضییق روند تغییر حدیث را مورد بررسی قرار داده‌اند؛ اما شیعه‌پژوهان غربی صرفاً بر برخی از این عوامل تمرکز کرده و تمامی زوایای تاریخ حدیث در عصر امام کاظم (ع) را مورد تدقیق قرار نداده‌اند. این تحقیق بر اساس روش تحلیلی- توصیفی و تطبیقی، و بر اساس منابع مکتوب و نرم‌افزاری تدوین گردیده است.
تبیین عقلی آموزه تعارف الارواح در فلسفه اسلامی
نویسنده:
نویسنده:محمدحسین روانبخش؛ استاد راهنما:حسن عبدی؛ استاد مشاور :محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عالم ارواح و عوالم غیر دنیایی به صورت کلی دارای ابهاماتی هستند که برای اثبات آن ها علاوه بر مسائل نقلی ، به تبیین عقلی نیز نیاز می باشد تا پذیرش آن بر همگان سهل و آسان شود . یکی از مسائل مهمی که در زمینه عالم ارواح وجود دارد و فقط بعد نقلی آن سنگینی می کند و طرف تبیین عقلی آن سبک است ، موضوع تعارف الارواح است که در روایات بدان اشاره شده است ولی از جهت بعد عقلی در این زمینه ، حرکتی صورت نگرفته است. تنها شخصی که مقداری به این مساله پرداخته است ، شیخ طوسی است که رساله ایشان در این باب در دسترس همگان نیست. برای رسیدن به نتیجه نهایی موضوع محل بحث، لازم بود که پس از بررسی مفاهیم اصلی از قبیل تعارف، تشخص و هویت فرد انسانی، کلیات موضوع تعارف الارواح و مبانی و اصول عقلی تعارف الارواح، به بررسی اصطلاحی فلسفی هویت انسان و همچنین بررسی اصطلاحی فلسفی تشخص و ملاک تشخص در فرد انسان از دیدگاه ملاصدرا ، مشاء و شیخ اشراق پرداخته شود. اما این پایان کار نیست و باید مساله این همانی شخصیت و ملاک آن را هم مورد ارزیابی قرار داد تا مقدمات لازم برای تبیین عقلی تعارف الارواح به صورت کامل بررسی شود . پس از بررسی مقدمات و نتیجه گیری در مورد ملاک تشخص و این همانی شخصیت که از دیدگاه ملاصدرا (دیدگاه برگزیده) مساله وجود و حقیقت وجود عنوان شده است، باید روایات مرتبط با تعارف الارواح را به سه دسته تقسیم نمود که این سه دسته به شرح ذیل است : الف)تعارف الارواح در مرحله قبل از تعلق نفس به بدن. ب) تعارف الارواح در مرحله بعد از تعلق نفس به بدن (مرحله دنیا). ج) مرحله جدایی نفس از بدن . پس از این تقسیم بندی و بررسی مستندات روایی هر مرحله، با توجه به ملاک نشخص و این همانی شخصیت ، تبیین عقلی تعارف الارواح صورت می پذیرد.
بررسی گزارش‌های تاریخی اهل‌بیت (ع) در کتاب روضه الواعظین
نویسنده:
نویسنده:سید شجاعت علیشاه گیلانی؛ استاد راهنما:داود کاظم پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روضه الواعظین و بصیره المتعظین اثر ابوعلی، محمد بن حسن فتال نیشابوری (شهادت 508 هجری) است که در موضوع اصول عقاید، اخلاق، آداب، زندگینامه (تاریخ و سیره) و فضائل معصومین (ع) نوشته شده است. در عصر حاضر که بازپژوهی میراث مکتوب درزمینۀ تاریخ اهل‌بیت (ع) با روش توصیفی–تحلیلی ضرورت یافته است، بر آن شدیم که به بازپژوهی این اثر بپردازیم. لذا در این تحقیق ریشه‌های محتویات کتاب را در گزارش‌های تاریخی و سیره‌ اهل‌بیت (ع)، از لحاظ روش و محتوا و بازتاب گزارش‌های تاریخی کتاب مذکور بررسی می‌شود. فرضیه تحقیق این است که روش روایی_حدیثی با گرایش فضایل و مناقب نگاری در گزاره‌های تاریخی روضه الواعظین به چشم می‌خورد. شیخ فتال نیشابوری کتاب مزبور را بر اساس منابع محدثین متقدم شیعه همچو شیخ صدوق، کلینی، شیخ مفید، شیخ طوسی، سید مرتضی نوشته است و مورخان پس از او، از این کتاب استفاده‌ی زیادی برده‌اند مانند. کسانی مانند ابن شهرآشوب، طبرسی، شیخ حر عاملی، علامه مجلسی، محدث بحرانی، صاحب الذریعه و.. از این کتاب نقل مطالب کرده‌اند..
تأثیر رفتار اختیاری بر ماهیت انسان از منظر ملاصدرا و آیت الله فیاضی
نویسنده:
نویسنده:سمیه ترابی؛ استاد راهنما:مهین کرامتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف تحقیق بررسی تأثیر رفتار اختیاری بر ماهیت انسان از منظر ملاصدرا و آیت الله فیاضی بود. روش گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای ، و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات،تطبیقی ، مقایسه ای، استنباطی بود.در ارتباط با رفتار اختیاری و ماهیت انسان اندیشمندان مختلفی اظهار نظر داشته اند ازجمله علامه طباطبایی و خواجه نصیر طوسی. تحقیقات گوناگونی نیز به قلم پژوهشگران نوشته شده است.ملاصدرا از فلاسفه برجسته اسلامی عرصه اختیار را مرحله ای از قـوای محرکه نفس آدمی می داند.از نظر وی ضرورت علّی با اراده آزاد و اختیار انسان منافات دارد از این رو برای پذیرش اختیار انسان باید ضرورت علّی را انکار کرد. ملاصدرا قائل است که فعل ارادی به طور مطلق ویژه ذات حق است .از نظرملاصدرا اراده در انسان عبارت است از شوق مؤکد و عزم راسخ، انگیزه‌ای برای انجام یا ترک کار است. وی انسان را بدان جهت مختار می داند چونکه سازنده و شکل دهنده سرنوشت خویش می باشدومختار بودن انسان را به فعل حق تعالی نسبت می دهد.آیت الله فیاضی نیز لازمه اختیار را رابطه امکانی بین فاعل و فعل می‌داند و معتقد است ضرورت نفی امکان است؛ ایشان فقط ضرورت لاحق را می‌پذیرند و ضرورت سابق را نه بدیهی می‌دانند و نه قابل اثبات. آیت الله فیاضی معتقدند با وجود علت تامه، معلول مطلقاً ضرورت پیدا نمی‌کند؛ اما ایجاد علت تامه، وجود معلول را ضروری می‌کندلذا ضرورت سابق را برای مختار بودن انسان بدیهی و قابل اثبات نمی داند .هر دومتفکر قایل به مختار بودن انسان بر حسب دخل و تصرف لامتناهی ( خداوند) هستندو ضرورت علی را برای مختار بودن انسان نفی می کنندومعتقدند انسان در صورت موجود بودن مختار است.
تحقیق، تصحیح و مقدمه فصل توحید از کتاب جامع الاصول فی شرح الفصول اثر خضر بن محمد حبله رودی
نویسنده:
نویسنده:سید مهدی رضوانی؛ استاد راهنما:علی اصغر جعفری ولنی؛ استاد مشاور :مصطفی احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جامع الأصول فی شرح الفصول کتابی است در شرح ترجمه عربیِ رساله کلامیِ فصول خواجه نصیرالدین طوسی، عالم قرن هفتم هجری. تألیف این شرح را خضر بن محمد حبله‌رودی، عالم شیعی قرن نهم در سال 834ق. به پایان رسانده است. اصل رساله فصول در سه فصلِ توحید، احوال خلق (عدل، نبوت و امامت) و کیفیت بعث (معاد) و به زبان فارسی تألیف شد و بعدتر رکن الدین جرجانی آن را به عربی ترجمه کرد. جامع الأصول شرحی مزجی و از مهمترین شروح این رساله است. پایان‌نامه حاضر به تصحیح، تحقیق و مقدمه فصل اول این شرح یعنی فصل التوحید اختصاص دارد. در تصحیحِ اثر، پنج نسخه خطی مقابله و روش التقاطی برگزیده شد.
بررسی و تحلیل تضمین نحوی در قرآن کریم باتکیه‌بر ده تفسیر
نویسنده:
نویسنده:اعظم صادقی؛ استاد راهنما:محمد ابراهیم خلیفه شوشتری؛ استاد مشاور :حجت رسولی,عبدالعلی فیض‌الله زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرگاه در کلام فصیح عرب معنای یک لفظ در لفظ دیگری در آمیخته گردد و بدین‌سان بین آن دو مشابهتی حاصل می‌آید، به آن تضمین نحوی می‌گویند. علم نحو به‌عنوان علم خاص و پدیدۀ تضمین نحوی به‌عنوان قاعده فرعی در راستای درک و تفسیر صحیح قرآن شکل‌گرفته و پژوهشگران و دانشمندان علم نحو در آثار خود به نقش و کارکرد تضمین نحوی و فواید آن پرداخته‌اند؛ یکی از فواید و کارکردهای تضمین نحوی، نقش تضمین نحوی در تفسیر آیات قرآن کریم، توسط مفسران است. در این رساله با بیان مختصر گونه مبانی نظری تضمین نحوی و معرفی پژوهش‌های صورت گرفته در این زمینه، ضمن بیان معناشناسی لغوی واژه متضمن و بررسی این پدیده ادبی در قالب افعال، اسم، فعل و حرف با روش توصیفی- مورد‌کاوانه-تحلیلی-تطبیقی 85 کلام الهی را در ده تفسیر شیعه و سنی(مجاز القرآن، معانی القرآن، معانی القرآن و اعرابه، التبیان فی تفسیر القرآن، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مفاتیح البیان فی تفسیر القرآن، مفاتیح الغیب، الجامع لأحکام القرآن، التحریر و التنویر و المیزان) مورد بررسی قرار دادیم. دست‌یافته‌های قابل‌توجهی در این پژوهش مشاهده شد؛ ازجمله آنکه نحویان در آشنایی با تضمین نحوی بر مفسران مقدم هستند و تلقی این ده مفسر از تضمین نحوی با نحویان یکی است. علی-رغم آگاهی مفسران از این پدیده نحوی، به طور یکسان آیات قرآن کریم را از این بُعد، مورد تفسیر قرار نداده‌اند. ابن عاشور و علّامه طباطبائی به‌صراحت اصطلاح تضمین نحوی را بکار بردند و شش مفسر یعنی ابوعبیده، فرّاء، زجّاج، شیخ طوسی، طبرسی و ابن عطیه در تفسیر آیات متضمن از اصطلاح تضمین استفاده نکرده‌اند و از واژه‌های جایگزین مانند «بمنزله»، «أی» و «معناه» مدد گرفته‌اند؛ فخر رازی و قرطبی امتزاجی از این دو روش را بکار برده‌اند. یکی دیگر از دستاوردهای این پژوهش نشان‌دادن این مسأله است که عدم اهتمام به تضمین نحوی در تفسیر آیات منجر به تفسیر اشتباه و غیردقیق و برداشت-های فقهی غیر صحیح می‌گردد.
علم رجال مقارن بین شیعه و اهل سنت از قرن پنجم تا نهم هجری
نویسنده:
نویسنده:محمودعویش عطیه؛ استاد راهنما:محمدکاظم رحمان ستایش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پژوهش با عنوان "(پژوهش تطبیقی) علم رجال مقارن بين شیعه و اهل سنت از قرن پنجم تا نهم هجري" , شامل يك مقدمه، چارچوب پژوهش، تحلیل منابع آن و چهار فصل مي‌باشد. فصل اول: با تبیین مهمترین اصطلاحات پژوهش؛ به خصوص تعریف جرح و تعديل نزد اهل سنت و علم رجال نزد شيعه آغاز شده، و بيان مي‌كند كه واژه علم رجال نشان دهنده علمی است که فقط به بررسي شرایط راویان مي‌پردازد، و اینکه علم جرح و تعديل شاخه ای از علم رجال است. سپس به اصول و مبادي اوليه علم رجال نزد اهل تسنن و شیعیان، همراه با ذکر مهمترین كوشش‌هاي رجالي پرداخته، همچنين بيان نموده که طلوع دانش در ميان اهل سنت از زمان صحابه پديدار شده است. در حالی که تألیفات آنان پس از گردآوري احادیث بوده و کتابهای رجال اهل سنت پس از اواسط قرن دوم هجری در اين عرصه پديدار شدند. از جمله اين كتاب‌ها، كتاب «التاريخ» نوشته ليث بن سعد (وفات 175 هـ) و كتاب «التاريخ» اثر عبدالله بن مبارك (وفات 181 هـ) مي‌باشد. در قرن سوم، احادیث جمع آوری، آثار و تأليفات نگاشته شده و صحاح و مسانيد ظاهر شدند، و منتقدان به سلسله اسناد توجه نشان دادند. در آن مرحله‌ بود كه کتاب های رجال اهل سنت به دلیل اينكه ثقات (افراد معتمد) و ضعاف (اشخاص غير معتمد) را با هم گرد آورده بودند، متمایز گرديدند. اولين شخص از شيعيان اهل بيت كه در قرن اول سخن از علم رجال به ميان آورد، عبيدالله بن أبي رافع (متوفي به سال 40 هجري) بود. نام كتاب او «تسمية من شهد مع امير المؤمنين في الجمل و صفين و النهروان من الصحابة) بود. مهمترين كتاب‌هاي اين مقطع كتاب «الرجال» اثر عبدالله بن جبله (وفات 221 هـ) و كتاب «المشيخة» از حسن بن محبوب (وفات 224 هـ) و كتاب «طبقات» از البرقي (وفات 249 هـ) مي‌باشد. با این حال، چیزی جز تلاشی که البرقی برای ما بر جاي نهاد، به دست ما نرسيد و ابن داوود حلي به آن اعتماد کرد و آن را يكي از منابع كتاب خود قرار داد و از او با نشانه «قي» ياد كرد كه خلاصه «البرقی» است، همچنين اين كتاب یکی از منابع کتاب «الخلاصة» از علامه حلي مي‌باشد. فصل دوم به تلاش علماي رجال قرن پنجم و ششم از هر دو مكتب اختصاص دارد. در اين مقطع دو طبقه در مكتب شيعه وجود دارد: مرحله‌ي ساختاري اصلي و بنيادي، كه به زمان شيخ طوسي (وفات 460 هـ) و نجاشي (وفات 450 هـ) منتهي مي‌شود. طبقه دوم: تكميل كننده طبقه اول است مانند كارهاي شيخ رازي (وفات پس از 585 هـ) و ابن شهر آشوب (وفات 588 هـ)؛ زيرا طبقه اول ساختار بنيادي يعني "اصول چهارگانه رجالي" بود و طبقه دوم كارهاي تکميلي يا "ثانویه" به شمار مي‌رفت، و اين طبقه‌بندي بيانگر وجود تنوع در کارهاي رجالي در این دوره است، بنابراین بخشی از آنها مانند کتاب رجال طوسی، آن طبقات را روشنايي بخشيده و شرح دادند، و بخشي ديگر به فهرست‌ها و تأليفات رجالي روي آوردند، همان گونه كه در فهرست طوسي و نجاشي آمده است. بخش سوم به ميراث حديثي رجال توجه كرده است، كه طي سه قرن اول از ائمه به ما رسيده است، همان گونه كه در كتاب «رجال كشي» آمده، كه اين كتاب توسط شيخ طوسي خلاصه نويسي شده است. در مورد كتاب‌هاي رجالي اهل سنت پس از قرن پنجم هجري مشخص است که اکثر آنها- اگر نگوييم همه آنها- یا مقدمه‌اي بر کتابهای سابق، يا حاشيه‌اي بر آنها هستند، و یا از آنها نقل شده‌اند، یا خلاصه‌ یا ويرايشي از آنها هستند، و اين مرحله تكميلي در مجموعه‌ي رجال اهل سنت است. فصل سوم: به سهم علماي رجال دو مكتب در قرن هفتم و هشتم هجری پرداخته است. نقد و بررسي اسناد در بین شیعیان در زمان سيد بن طاووس (وفات 673 هـ) به اوج خود رسيد، به طوري كه او براي اولين بار حديث را با تقسيمات چهارگانه‌اش به (حديث صحيح، حديث حسن، حديث موثق و حديث ضعيف) طبقه بندي كرد. این فصل به پيدايش روشهای روشني از طبقه بندی پرداخته است، كه همانند روش ابن داود (وفات 740 هـ) و روش ابن مطهر حلي (وفات 726 هـ) مي‌باشند. صرفنظر از گستردگي دايره‌ طبقه بندي، منابع ابن مطهر حلي و ابن داوود حلي به طور كلي متكي بر اصول اوليه رجالي هستند. طبقه‌بندی و تقسيمات علماى رجال اهل سنت انواع مختلفى دارد، از جمله طبقه‌بندی صحابه، که به تقسيماتي در رابطه با شناخت صحابه می پردازد، و مشهورترین طبقه‌بندی كه در اين مبحث وجود دارد، در كتاب "أسد الغابة في معرفة الصحابة" تأليف ابن اثير مي‌باشد. فصل چهارم و پايانى، در مورد مرحله‌ى كمبود تألیفات درباره‌ "علم رجال" در بین شیعیان است، بر خلاف قرون گذشته و قرن‌هاي پس از آن، از دانشمنداني كه در قرن نهم هجری در بين شيعيان ظهور يافت «بهاء الدین النيلی» بود، او بيان كرد که آنچه در این مرحله نوشته است، حواشي و پاورقی‌هايی بر کتاب‌های پیشین است. اما نوشته های رجال مکتب اهل سنت درباره‌ شناخت رجال كتاب‌هاى
بررسی تطبیقی اقسام توحید در چشم انداز شیخ طوسی و ملاصدرا
نویسنده:
نویسنده:مهسا وحید؛ استاد راهنما:نفیسه اهل سرمدی؛ استاد مشاور :مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اساس همه ی مباحث اعتقادی، توحید است. هر کس خواستار استوارسازی بنای معرفتی دینی خود باشد باید از توحید بهره بجوید. توحید نظری در فلسفه و کلام اسلامی سه شاخه دارد: توحید ذاتی، توحید صفاتی،توحید افعالی. در این پژوهش به روش کتابخانه ای به بررسی و مقایسه دیدگاه شیخ الطائفه_ از شخصیت های برجسته مکتب کلامی بغداد_ و صدر المتألهین_ از شخصیت های برجسته مکتب فلسفی اصفهان_ در خصوص اثبات وجود خداوند، توحید و اقسام آن(ذاتی، صفاتی، افعالی) پرداخته شده است. توحید ذاتی به معنای یگانگی ذات خداوند است و این تعریف مورد قبول همه مسلمانان است. توحید صفاتی به معنای عینیت ذات و صفات خداوند است و اختلافاتی در این زمینه بین گروه های مختلف مسلمانان وجود دارد لیکن شیخ طوسی و ملاصدرا تعریف یکسانی از توحید صفاتی ارائه داده اند. توحید افعالی به این معنا است که تنها مؤثر حقیقی در عالم، ذات خداوند است. لازم به ذکر است این دو متفکر در بحث خداشناسی در مبانی و روش با یکدیگر متفاوت هستند و این تفاوت در مبانی و روش آن ها موجبات اختلافات دیگری را در مباحث خداشناسی فراهم کرده است.شیخ طوسی هویت انسان را جسم مادی او می داند .این در حالی است که ملاصدرا هویت انسان را نفس مجردی می داند که امکان سیر تا بی نهایت را دارد . هردو شخصیت عقل گرا هستند لیکن شیخ طوسی مرتبه ای بالاتر از استدلال برای عقل قائل نیست و این در حالی است که ملاصدرا برای هر یک از اقسام عقل مراتبی قائل است و پایین ترین مرتبه عقل را عقل استدلالی دانسته است. شهود در فلسفه صدرا از مراتب بالای عقل است . شیخ طوسی از طریق افعال به اثبات خداوند پرداخته است و ملاک نیازمندی معلول به علت از منظر شیخ طوسی حدوث است. لیکن ملاصدرا_در برهان صدیقین که آن را برترین برهان می داند_بدون واسطه مخلوقات به اثبات واجب الوجود پرداخته است و ملاک نیازمندی معلول به علت از منظر او امکان فقری است. براهین ملاصدرا هم ازجهت استحکام عقلی و هم ازحیث توجه به ساحتهای زیبایی شناسی نسبت به براهین شیخ الطائفه برتری دارد. اختلاف دو متفکّر در اثبات خداوند به عنوان مبدأ وجود_در فلسفه صدر المتألهین_و محدِث_در نظام فکری شیخ طوسی_ منجر به تفاوت در مقوله ی خداشناسی، ایمان، نحوه دینداری و نحوه زندگی انسان شده است .زیرا خداشناسی صدر المتألهین بر خلاف خداشناسی شیخ طوسی با زیبایی ‌شناسی عجین شده است. حد توحید از منظر شیخ طوسی نفی ‌شریک از خداوند و از منظر ملاصدرا نفی شریک از وجود (وحدت وجود)است. شیخ طوسی بر خلاف ملاصدرا تنها یک قسم از اقسام ترکیب را از خداوند نفی کرده است و دلایل عقلی برای احدیت خداوند ارائه نداده است. برهان صدیقین ملاصدرا بر خلاف براهین شیخ طوسی، علاوه بر اثبات خدا، اقسام توحید و وحدت حقه حقیقیه را نیز به اثبات رسانده است. هر دو متفکر قائل به عینیت ذات و صفات هستند و برای این موضوع دلیل اقامه کرده اند لیکن تعریف آن دو از صفات کمالی خداوند(قدرت، علم، اراده) و اثبات آن صفات توسط آن دو به دلیل اختلاف مبانی شان، متفاوت است. در بحث توحید افعالی شیخ طوسی با اقامه برهان تمانع تنها توحید ربوبیت را که یک قسم از اقسام توحید افعالی است به اثبات رسانده لیکن ملاصدرا برای هر یک از اقسام توحید به صورت مستقل دلایلی اقامه کرده است.
جایگاه حدیثی فضل بن شاذان و واکاوی آثار او در موضوع امام مهدی (عج الله تعالی فرجه)
نویسنده:
نویسنده:مهدی فرخی؛ استاد راهنما:مجید معارف؛ استاد مشاور :عبدالهادی فقهی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در موضوع مهدویت، تالیفات متعددی توسط دانشمندان شیعی در سده های مختلف نگاشته شده است. از دانشمندان شیعی صاحب اثر در این حوزه فضل بن شاذان نیشابوری در سده ی سوم هجری است. در کتب فهارس، حداقل 5 کتاب در موضوع امام مهدی علیه السلام به فضل بن شاذان نسبت داده شده است. این رساله در گام نخست به جایگاه فضل بن شاذان در منظومه ی حدیثی شیعه پرداخته تا میزان اعتبار نگاشته های او تبیین گردد. در گام بعدی به واکاوی آثار منتسب به فضل بن شاذان در موضوع امام مهدی علیه السلام پرداخته شده تا هویت تاریخی این آثار محرز و نیز صحت انتساب آنها به فضل بن شاذان مشخص گردد. نتیجه کلی این پژوهش حاکی از آن است که فضل بن شاذان نیشابوری از فقها و متکلمین شیعه بوده که علی رغم برخی جرح هایی که کشی در خصوص او آورده، منزلت او در نزد شیعه، کمترین خدشه ای پیدا نمی کند. اساتید فضل بن شاذان، کثرت تالیفات او، کثرت نقل روایات او در منابع معتبر شیعی، اعتماد رجالیون به اظهارات رجالی فضل، آراءِ او در فقه، کلام و رجال به جایگاه او در منظومه ی حدیثی شیعی اعتبار ویژه ای می بخشد. همچنین از آثار مهدوی فضل بن شاذان، به‌ جز اشاراتی که کتب فهارس به‌ عنوان آن‌ها داشته‌اند، روایاتی نیز، در آثار پس از او به دست ما رسیده است. با بررسی این منقولات در آثاری همچون «الارشاد» شیخ مفید، «الغیبه» شیخ طوسی، «المحتضر» ابن حلی، «سرور أهل الإیمان» سید نیلی و «کفایهالمهتدی» میرلوحی، از مجموع پنج کتابِ «اثبات الرجعه»، «الرجعه حدیث»، «حذو النعل بالنعل»، «القائم» و «الملاحمِ» فضل با موضوع امام مهدی علیه‌السلام، کتاب «اثبات الرجعه» هویت تاریخی می‌یابد و اصالت و اعتبار آن اثبات می‌گردد. از کتاب «القائم» نیز تنها با اشاره‌ی ابن حلی در کتاب «المحتضر» اطلاع مختصری حاصل می گردد و از سه کتاب «الرجعه حدیث»، «حذو النعل بالنعل» و «الملاحم» اثری در دست نیست. کتاب «الغیبه للحجه» و کتاب «الحجه من ابطاءِ القائم» او نیز اصالتی نداشته، بلکه توسط برخی از متاخران همچون محدث نوری به فضل بن شاذان نسبت داده‌شده است.
  • تعداد رکورد ها : 901