جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1204
فلسفه‌ی علم هیدگر و ادعای تقدم آن بر فلسفه‌ی علم کوون
نویسنده:
حسن میانداری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه‌ی علم هیدگر محل اختلاف صاحب نظران است. برخی او را واقع­گرا می­دانند. یک دلیل آنها این است که او متعلَّق معرفت علمی را مستقل از روش‌های علمی می­دانست. برخی او را نسبیت­گرا می­دانند؛ چون به تعبیر آنها، هیدگر علم را تنها در افق دانایی هر دوران ممکن می­شمرد. برخی بین فلسفه‌ی علم هیدگر متقدم و متأخر وحدت می­بینند؛ چون او را در هردو دوره، واقع­گرا یا در هردو نسبیت­گرا می­دانند. برخی بین آن دو افتراق می­بینند؛ مثلاً به این دلیل که او در ابتدا، به استقلال موجودات از روش‌های علمی قایل بود؛ اما بعد این استقلال را رد کرد. برخی به دلایل مختلف مدعی­اند که هیدگر، پیش از تامس کوون، به آنچه او در فلسفه‌ی علمش «پارادایم»، «علم متعارف» و «انقلاب علمی» می­نامد، پی برده بود. برخی مخالف چنین ادعاهایی­ هستند. در این مقاله، آراء پنج صاحب نظر در این زمینه­ها شرح و تحلیل می­‌گردد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 92
تأملی بر تفاوت رهیافت هرمنوتیکی گادامر با هایدگر به مسئلة تناهیِ حقیقت
نویسنده:
احمد رجبی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این نوشتار کوشیده‌ایم رویکرد انتقادی هرمنوتیک فلسفی گادامر به هایدگر را دربارة سنت و زبان متافیزیک از طریق بنیادیابی آن در تلقی متفاوت این دو متفکر از مسئلة تناهی حقیقت تفسیر کنیم. مقصود از تناهی حقیقت در اینجا، تأکید بر دسترس‌ناپذیری بنیاد پدیداریِ پدیدار و عدم امکان بنیان‌گذاریِ حقیقتِ هستی‌شناختی بر حضور مطلق در بی‌واسطگی یا وساطت تام است. در این نوشتار می‌کوشیم بر اساس تفسیری اجمالی از تناهی رویداد حقیقت در اندیشة متأخر هایدگر ذیل مفهوم رویدادگی، نشان دهیم که گادامر چگونه ایدة محوری هایدگر، یعنی بی‌بنیادی و پوشیدگیِ رویداد حقیقت و به‌ویژه دسترس‌ناپذیریِ آن را برای مفاهیم متافیزیکی ذاتاً متحول ساخته است و با نفیِ آغازگاه فراروندة اندیشة هایدگر از متافیزیک، آن را چگونه به مفاهیم متافیزیکی بازمی‌گرداند؛ از این طریق که گادامر مفهوم رویدادگی هایدگری را با رجوع به فلسفة هگل، بر اندیشة این‌همانی میان حقیقت و کل، و نیز با تفسیر کل به مثابة تاریخ روح، ذیل نظریة تاریخ تأثیر و تأثر تفسیر می‌کند و با رجوع به بحث چشم‌انداز و افق در پدیدارشناسی ادراک حسی هوسرل، تناهیِ حقیقت را به منزلة وحدت‌بخشیِ تام‌شوندة همواره اتمام‌ناپذیر در گفت‌وگو میان فهم و سنت می‌فهمد.
صفحات :
از صفحه 43 تا 65
مرگ از نگاه تولستوی و هایدگر
نویسنده:
فاطمه بختیاری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرگ و اندیشه در باب آن همواره یکی از دغدغه‌های بشر بوده است. تولستوی در داستان مرگ ایوان ایلیچ به طور خاص ماحصل تأملاتش در باب مرگ را در قالب داستان بیان کرده است. هایدگر که در وجود و زمان به بحث فلسفی در باب مرگ پرداخته، به مرگ ایوان ایلیچ تولستوی اشاره کرده است. به نظر می‌رسد مرگ ایوان ایلیچ تولستوی مقوِّم مرحله‌ای‌ از تبیینی بوده است که شرح و کامل آن در فلسفۀ هایدگر آمده است. توضیح این که مرگ ایوان ایلیچ تولستوی بی‌شک یک گام بلند در پرداختن به مرگ از نقطه‌نظر دیدگاه انسانی است که بعد در فلسفۀ اگزیستانس مورد مطالعۀ جدی قرار گرفت و در هایدگر به کمال رسید. بنابراین مطالعه و مقایسۀ این دو دیدگاه مفید فایده به نظر می‌رسد. به همین منظور در این نوشتار ابتدا دیدگاه هایدگر شرح داده شده و سپس دیدگاه تولستوی و هایدگر مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته و حاصل این مقاله آن است که تولستوی در مرگ ایوان ایلیچ دو رویکرد به مرگ را نشان داده است: رویکرد اصیل و رویکرد غیراصیل. رویکردی که هایدگر آن را بسط داده و در فلسفۀ او منجر به توصیف دو نوع زیستن شده است: زندگی اصیل و زندگی غیراصیل.
صفحات :
از صفحه 549 تا 570
مارتین هایدگر؛ مرگ‌اندیشی و زندگی اصیل
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر(۱۸۸۹-۱۹۷۶) از جمله فیلسوفانی بود که به مسئله مرگ توجه کرد. او فلسفه خود را به گونه‌ای بنا گذاشت تا موضوع مرگ نیز معنا و مفهوم بیابد. هایدگر فلسفه‌ای دشوار را طرح‌ریزی کرده بود. عبارات و مفاهیمی که او برمی‌گزید، به سختی قابل فهم بود. مارتین هایدگر در طرح فلسفی خود از مفهومی یاد می‌کرد که آن را “دازاین” می‌نامید. وی عبارت دازاین را برای اشاره به تجربه “بودن در جهان” که مختص انسان است استفاده می‌کرد. بدین معنا که دازاین یک شکل از بودن است که با مسائلی همچون شخص، مرگ، و پارادوکس زندگی در ارتباط است. دازاین همچنین به موجودی اطلاق می‌شود که با دیگر انسان‌ها مراوده دارد اما در نهایت با خود تنها می‌شود.
مابعدالطبیعه و انتوتئولوژی نزد هایدگر
نویسنده:
مارک ا. رثال، مجید کمالی
نوع منبع :
مقاله , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مرگ خدای فلاسفه، ممکن است امکان‌های جدیدتر و اصیل‌تری را برای فهم ما از دین فراهم آورده باشد؛ امکان‌هایی که به واسطه تئولوژی سنتی مابعدالطبیعی (یا انتوتئولوژی) به انسداد رسیده است.
بر سبزه مرگ؛ بررسی مرگ در هشت کتاب سهراب سپهری با نظر به غزلیات بیدل دهلوی و آثار مارتین هایدگر
نویسنده:
مهرداد مهرجو
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
از میان پژوهش‌های صورت گرفته درباره سهراب سپهری، کمتر به قرابت‌های شعر و اندیشه او با بیدل دهلوی پرداخته شده است. با بررسی دیوان بیدل و هشت کتاب سپهری می‌توان دریافت شباهت‌های زیادی بین آن‌ها وجود دارد. اگر چه این قرابت‌ها بیشتر در شیوه بیان و اسلوب شاعری مشهود است؛ اما اشتراکاتی نیز در حوزه اندیشه و جهان‌بینی آن‌ها به چشم می‌خورد. در این مقاله سعی خواهد شد ضمن نگاهی مختصر به مرگ‌اندیشی هایدگر، وجوه مشترک اندیشه بیدل و سپهری درباره پدیده مرگ به بحث گذاشته شود.
تحول هرمنوتیکی مفهوم پیشینی نزد هیدگر
نویسنده:
عبدالرضا صفری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مراد از تحول هرمنوتیکی مفهوم پیشینی، تحلیل بنیادها و زمینه‌‌های عبور از رویکرد ریاضی مفهوم پیشینی و پایه‌گذاری فهم هرمنوتیکی آن در تفکر هیدگر است. بر اساس یک خوانش تفسیری میان این دو گونه مفهوم پیشینی نزد هیدگر گونه‌ای همپوشانی و تداخل دیده می‌‌شود. اما مقاله حاضر خلاف آن خوانش تفسیری نشان می‌‌دهد که مفهوم هرمنوتیک پیشینی بنیادهای متفاوتی دارد. در رویکرد ریاضی که میراث افلاطون برای تفکر کانتی است در اساس مفاهیم پیشینی، فاهمه‌ای با مفاهیم بکلی ایستا قرار دارد که مفاهیم باید بر اساس صور پیشینی از آن استنتاج شود. ولی هیدگر از یک سو آنجا-بودن را بجای فاهمه تفسیر می‌‌کند تا مقولات را بر بنیادی وجودی-هرمنوتیکی استوار سازد. پس فهم پیشینی وجود موجودات، جایگزین یافتن مفاهیم پیشینی در صور مکان و زمان می‌‌شود. همچنین درک مفهوم پیشینی به معنای هرمنوتیکی، مستلزم فهم افکندگی وجود انسان در عالم یعنی هرمنوتیک واقع بودگی است. این عالم به سبب ساختمان زمانی‌اش ساختاری پویا دارد لذا پیشینی هم پویا است چون بنابر مفهوم کارکردی چیزها شکل می‌‌گیرد. از سوی دیگر هیدگر با تأکید بر سنت و زبان به عنوان عوامل معنا دادن این عالم، جایگاه پدیدار معنا را به حقیقت وجود انتقال می‌‌دهد و آن را پیشینی همه پیشینی‌‌ها می‌‌نامد.
صفحات :
از صفحه 249 تا 267
بررسی مقایسه‌ای آرای هایدگر و کربن در باب «فهم در ساحت حضور»
نویسنده:
مهدی فدایی مهربانی ، سعید جهانگیری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مارتین هایدگر فیلسوف پدیدارشناس آلمانی را باید یکی از مهم‌ترین منتقدان فلسفۀ سوبژکتیو غرب در نظر آورد که به جای تأکید بر انفکاک پذیرفته شدۀ فاعل شناسا و مورد شناسایی، که به طور خاص در نظریۀ تناظری صدق اصلی مسلّم انگاشته می شود، ساحت فهم را نه ساحت انطباق و ارتباط برقرار شدن میان سوژه و ابژه، بلکه ساحت حضور در ساحت فهم در نظر می آورد؛ از این جهت در نظر هایدگر میان نحوۀ بودن و نحوۀ فهم ارتباط هست. از سویی هانری کربن به مثابۀ یکی از مهمترین فلاسفۀ متأثر از هایدگر، معتقد است فلسفۀ ایرانی-اسلامی افق گسترده‌تری برای فهم را در مقابل فیلسوف قرار می دهد. پرسش اصلی این مقاله این است که کربن چه افق‌های هستی‌شناختی دیگری فراتر از هایدگر را در متن فلسفۀ شیعی جستجو میکرد؟ نویسندگان معتقدند به زعم کربن، فلسفۀ شیعی با اعتقاد به ساحتهای تشکیکی حضور، فهم عمیق تر و کامل تری را برای فیلسوف و سالک به ارمغان می آورد و بدین ترتیب فهم فراتر از تاریخ جهانی قرار می گیرد. چیستیِ براهین این دو فیلسوف مورد تأمل ما در این مقاله قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 313 تا 348
چگونگی غلبه هنر بر متافیزیک غرب در تفکر هایدگر
نویسنده:
مهدی ذاکری ، مرتضی سعیدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به نظر هایدگر نیست‌انگاری غرب ناشی از تاریخ متافیزیک‌زده آن است که از افلاطون آغاز می‌شود. متافیزیک به دلیل غفلت از وجود و پرداختن به موجودات به نیست‌انگاری انجامیده است. راه‌‌ حل هایدگر برای مواجهه با متافیزیک و نیست‌انگاری در توجه به هنر است. هنر عالمی را که پیش‌تر وجود داشته است آشکار می‌کند و از این رهگذر قومی را پدید می‌آورد و تاریخ آن را رقم می‌زند و بر متافیزیک غلبه می‌کند. مساله این مقاله این است که متافیزیک چگونه به نیست‌انگاری انجامیده است و هنر چگونه بر متافیزیک غلبه می‌کند. هدف مقاله نشان دادن این است که سرّ این مساله در نسبت میان متافیزیک و هنر با امر حسی است. این مقاله تلاشی است برای نشان‌دادن این دو نسبت و از این رهگذر آشکار‌ساختن نقش هنر در غلبه بر متافیزیک. نتیجه این مقاله این است که متافیزیک امر حسی را به مرتبه موجود ناحقیقی تنزل داده است، ولی هنر می‌تواند آفرینش‌گری کند و با آغازی غیرمتافیزیکی امر حسی را حقیقت بخشد.
صفحات :
از صفحه 6 تا 26
فلسفة التواصل في عصر التقنية
نویسنده:
حسن مصدق
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 1204