جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 59
مسأله هدفمندی و هدف افعال تکوینی و تشریعی خداوند از دیدگاه آیت الله جوادی آملی
نویسنده:
پدیدآور: شادی جعفری ؛ استاد راهنما: عباس عباس زاده ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف به معنای «غرض» و انگیزه و عامل فعل و «فعل» به معنای انجام کار و «تکوین» به معنای ایجاد و «تشریع» به معنای شریعت و قانون آمده است. بحث درباره‌ی غرض و غایت افعال الهی چه افعال تکوینی و چه افعال تشریعی، از دیر‌‌باز در فلسفه و کلام از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده است رد پای این مسأله از قدیمی‌ترین متون فلسفی یونان باستان، تا جدید‌ترین متن‌های کلامی و فلسفی عصر حاضر، در همه جا نمایان است. در این راستا چه در غرب و چه در شرق سیر پرفراز و نشیبی داشته است، که نتیجه آن انکار هدفمندی افعال الهی از ناحیه برخی و اثبات آن از سوی بعضی‌ دیگر بوده است که البته مثبتین باید به تعیین آن اهداف نیز مبادرت ورزند. از نظرآیت الله جوادی آملی افعال خداوند غایتمند بوده اما هدفش را در فعلش باید جست‌و‌جو کرد و نه در فاعلش و از افعال تکوینی و تشریعی هدفی داشته است. از نظر ایشان در قرآن‌کریم، خداوند برای آفرینش جهان و انسان و انزال کتب و رسل هدفی قائل است. هدف از آفرینش جهان، انسان است و هدف خلقت انسان و جن، عبادت کردن است ایشان این هدف را به مانند متکلمین، غرض و غایت فعل نمی‌داند بلکه هدف خداوند را به ذات وی مستند می‌کند چون فاعل که هستی صرف است منزه از آن است که غایتی خارج از ذات داشته باشد؛ زیرا وی غنی محض است. در این پژوهش تلاش شده است با تکیه برمنابع کتابخانه‌ای به روش توصیفی این موضوع مورد مطالعه و تحقیق و بررسی قرار بگیرد.
بررسی تأثیر نصوص دینی در ارائه نظریه مدینه‌ی فاضله فارابی
نویسنده:
حسین کتاب پور؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم‌زاده قراملکی ؛ استاد مشاور: سعید علیزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مدینه فاضله به عنوان حکومت آرمانی، همواره مورد توجه بشر بوده است. فارابی نیز یک مدل از آن را طراحی کرده وبه جامعه بشری عرضه داشته است. [که به نظر میرسد ریاست آن, از اصول سیاسی شیعه جعفری اخذ شده باشد.] هدف اصلی فلسفه سیاسی فارابی, کسب سعادت از مجرای شریعت پیامبر [ص] است که نردبان عروج انسان تا سعادت حقیقی می باشد. نظریه مدینه فاضله فارابی , اشاره به همان مدینه فاضله ای دارد که در ظل کفایت و مدیریت پیامبر (ص) پدیدآمده, و پس از پیامبر نیز, ائمّه اطهار جانشینان آن حضرت، زعامت مسلمین را بر عهده می گیرند و در ادامه ریاست سنت [ولایت فقیه] ریاست آن را خواهد داشت. این پژوهش با جهت گیری توصیفی و تحلیلی و تطبیقی تلاش می کند، با بررسی آیات و روایات، جامعه آرمانی که در نصوص دینی به تصویر کشیده شده با مدینه فاضله فارابی بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا فارابی در ارائه نظریه مدینه فاضله از نصوص دینی تأثیر پذیرفته است یا نه؟ برآیند و نتیجه آن تبیین شباهت ها و اختلاف ها و در نتیجه فهم عمیق مسأله خواهد بود.
بررسی نحوه ارتباط بین عالم حادث و عالم قدیم از دیدگاه میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: المیرا رسول زاده ؛ استاد راهنما: ناصر فروهی ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حدوث و قدم در فلسفه و کلام بدین معنا است که چیزی نبوده؛ سپس به وجود آمده است. از دیر بار تاکنون در رابطه با حدوث و قدم فلاسفه و متکلمین نظریات گوناگونی را ارائه کرده‌اند. میرداماد و ملاصدرا جزو فیلسوفانی است که در حل این معضل کوشیده‌اند. میرداماد سعی در اثبات حدوث دهری عالم داشته است؛ از نظر او دهر به معنای وعائی بین عالم سرمد و زمان می‌باشد. میرداماد برای تبیین و توضیح حدوث دهری عالم مراتب هستی را ازباری تعالی تا ممکنات به سه مرتبه تقسیم می‌کند و معتقد است که عالم مسبوق به وعاءِ دهر بوده و حادث به حدوث دهری است.از مجموعه گفتارهای میرداماد چنین بر می‌آید که حدوث دهری مسبوقیت حادث است به عدم صریح دهری که تقدم دارد بر وجود آن در خود جهان واقع و متن اعیان خارج؛ و ذاتاً از سنخ اندازه و کمیّت بیرون است، نمی‌شود در آن آغاز و انجامی یافت، گذشته و اکنون و آینده ندارد، پس اگر موجودی باشد که عدم پیشین آن عدم صریح دهری باشد، این موجود از جمله حوادث دهریه است.ملاصدرا به تلقی جدیدی از حدوث عالم دست یافته است. او اجزای عالم را حادث زمانی و حادث ذاتی می‌داند و از این نظر بافلاسفه هم‌عقیده است. تلقی وی این است که حدوث عالم، تدریجی و نه دفعی صورت می‌گیرد؛ از نظر وی جهان در حال حدوث و زوال تدریجی است.صدرالمتألهین می‌گوید که مرجح حدوث عالم، ذاتی است، در این بیان بحث کل عالم مطرح نیست، بلکه بحث هر کدام از اجزاء عالم جدا جدا مطرح است. از نظر ایشان آنچه که حادث است همه عالم است و در عالم آنچه که وجود دارد اجزاء عالم است؛ کل، حکم مستقلی ندارد.
بررسی نحوه ی ارتباط بین عالم حادث و عالم قدیم از دیدگاه میرداماد و ملاصدرا
نویسنده:
پدیدآور: المیرا رسول زاده ؛ استاد راهنما: ناصر فروهی ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الف)چکیده: مسئله‌ی حدوث و قدم عالم، از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین مسائلی است که ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. پیشینه‌ی این بحث را در ادیان الهی، اسفار و آیات مربوط به آفرینش و در ادیان غیر الهی در اسطوره‌ها و افسانه‌‌های مربوط به خلقت و در بین فلاسفه ما قبل سقراط، که غالباً پیش فرض ازلیت و دوام عالم را داشته‌اند و نیز در نزد دیگر فلاسفه می‌توان یافت. به عقیده‌ی میرداماد، همه‌ی موجودات ممکن که مخلوق باری تعالی هستند، در عالم دهر موجودند؛ اعم از اینکه مادی باشند یا مجرد. به تعبیر دیگر تنها موجودی که از عالم دهر خارج است، خداوند یکتاست که سرمدی است. وی برای نکته بارها پای می‌فشارد که موجودات مادی و زمانمندند، در عین حال که در زمان موجودند، در دهر نیز حاضرند. به عقیده‌ی ملاصدرا، عالم با همه‌ی آن چه در آن است، حادث ذاتی است؛ زیرا هر آن چه در آن یافت شود، وجودش مسبوق به عدم زمانی است.کلمات کلیدی: عالم حادث، عالم قدیم، حدوث دهری، حدوث ذاتی، میرداماد، ملاصدرا
رابطۀ فلسفه، کاتارسیس و مرگ در اندیشه افلاطون
نویسنده:
مصطفی عابدی جیغه ، عیسی موسی زاده ، قربانعلی کریمزاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در اندیشه هر فیلسوفی معمولاً یک یا چند مفهوم کلیدی وجود دارد که نمایندۀ نظام فکری وی و مبنای وجود و فهم دیگر مفاهیم و تفکرات اوست. مفهوم مرگ در اندیشۀ افلاطون نیز یک مفهوم کلیدی است. در فلسفه افلاطون شاهد نسبتی عمیق میان مفاهیم فلسفه، کاتارسیس و مرگ هستیم و از‌این‌رو به نظر می‌رسد فهم آنها و تبیین نسبت میان آنها می‌تواند بستری مناسب برای فهم بهتر اندیشۀ وی ایجاد ‌کند. هدف نویسندگان از این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، نشان‌دادن پیوند میان سه مفهوم «فلسفه»، «کاتارسیس» و «مرگ فیلسوفانه» است. مراحل پژوهش نیز بر پایۀ نوشته‌های افلاطون خواهد بود تا بدین‌وسیله بابی برای فهم بسیاری از مفاهیم اندیشه وی گشوده شود. نتیجه اینکه در اندیشه او فلسفه، مرگ فیلسوفانه و کاتارسیس بر بنیان واحدی استوارند و با آنکه فلسفه به گفتمانی خاص میان دو نفر اطلاق می‌شود و مرگ عبارت از جدایی روح از بدن و تزکیه به معنای کاتارسیس و پاک‌سازی روح از تعلقات بدنی است، اما در هر سه مورد مفهوم مشترک جدایی نفس از امور سیال و روآوردن به موجود حقیقی و سرمدی نهفته است؛ از‌این‌رو نه‌تنها به لحاظ مصداقی کارکرد یگانه‌ای دارند و هیچ یک از آنها بدون دیگری امکان‌پذیر نیست، تطابق ضمنی در مفهوم این سه نیز وجود دارد.
صفحات :
از صفحه 55 تا 76
بررسی تطبیقی راههای مقابله با شرور طبیعی از منظر نصوص دینی و علوم تجربی
نویسنده:
پدیدآور: حسنیه عبدالرحیمی کهنموئی ؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده قراملکی ؛ استاد مشاور: ناصر فروهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
مساله شر یکی از مهم‌ترین مسائل پیش ‌روی اندیشه‌ی دینی است و بزرگترین دلیلی است که ملحدان برای انکار وجود خدا به آن استناد می‌کنند. ما در این پژوهش بخشی از شروری که از اختیار و اراده انسان خارج است یعنی شرور طبیعی را از جهت تطبیق راههای مقابله با شرور طبیعی از منظر نصوص دینی و علوم تجربی مورد بررسی قرار داده‌ایم. طبق آیات و روایات دینی، ما در مواجهه و مقابله با شرور طبیعی مساله رجوع به خدا و استعاذه به او با استفاده از مجموعه قوانین‌ طبیعی مطرح می‌گردد و تاکید آموزه‌های دینی ما به عقلانیت و استفاده از مجموعه قوانین طبیعت برای دفع آسیب‌ها و شرور طبیعی که در زبان دین به عنوان سنن و پناهگاههای الهی یاد شده است را لازم می‌داند، بنابراین بهترین و موثرترین راه پیشگیری و مقابله با شرور طبیعی که در نصوص دینی جنبه امتحانی دارند، بهره برداری از دستاوردهای علوم و فنون بشری می‌باشد. این پژوهش دارای رویکرد جامع‌ نگرانه و بررسی تطبیقی راهکارهای مقابله با شرور طبیعی از منظر نصوص ‌دینی و علوم تجربی می‌باشد که دستاورد و حاصل آن ارائه راهکارهایی از نصوص ‌دینی و مقایسه معارف قرآنی و روایی با دستاوردهای علوم تجربی خواهد بود. روش تحقیق در این پایان نامه، روش توصیفی، تحلیلی، تطبیقی می‌باشد. مراحل کار جمع‌آوری مطالب به‌صورت کتابخانه‌ای است.
بررسی ضرورت نبوت وقلمروآن با رویکرد کلامی وفلسفی
نویسنده:
پدیدآور: احمد اعلم شاهی ؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده قراملکی ؛ استاد مشاور: عباس عباس زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
ا نبیاء آمده‌اند تا به بشر بفهمانند اگر در زندگی، مفهوم متعالی به نام خدا نباشد، حیات، صرفا گذر ساعت‌ها و روزها و ماه‌ها و قرن‌هایی است که فاقد هرگونه هدف در جهان ماده بوده که سیال وار در حرکت‌اند.‌ نبوت را باید کانون اصلی دین دانست. این جمله بدان معناست که معتقدان صرف به خدا و احدیت ذاتی او را(بدون اعتقاد به نبوت )هیچگاه نمی‌توان در زمره دینداران قرار داد. نبوت، وجه انفکاک ناپذیر دین است. به بیان دیگر شناخت علت فاعلی جهان و اعتقاد راسخ به علت‌العلل در امر دینمداری را نمی‌توان کافی دانست. آنچه در فلسفه افلاطونی از آن سخن به میان می‌آید و مضمونی شبیه معاد را زنده می‌کند را نیز نمی‌توان بخشی از دینمداری دانست. درتفکر هلنیست‌ها نیز به مفهومی تحت عنوان دین توجه نشده است. برای مثال؛ هندوئیسم و بودیسم، جهانی را محکوم به عکس العمل می‌دانند که بر پایه چرخه تناسخ شکل گرفته است. لذا از این دیدگاه بسیاری از مکاتب را نمی‌توان دینی دانست و حتی نمی‌توان آنها را ادیان غیرالهی دانست؛ چرا که اساسا برگزیدن نام دین بر این مکاتب امری غلط است. صرف اعتقاد به بی‌پاداش نبودن دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم، یک تفکر دینی نیست.در یک تفکر دینی باید میان توحید، معاد و نبوت رابطه‌ای برقرار شود که دین واجد مفهوم گردد. بسیاری از متفکران اسلامی بر این عقیده‌اند که بدون نبوت، حتی توحید هم دچار خلل خواهد شد. درتفکرسنتی تاکیدبراین است که بدون تبیین دقیق جهت گیری دعوت انبیا ،ارائه تعریف کامل واقامه برهان متقن دراثبات آن امکان پذیر نیست اما جهت گیری دعوت انبیا نزد متکلمان معاصرومتالهان ازلحاظ نظری، یکی ازمبانی عمده تحلیل مسائلی مانند مدرنیسم ، علم ودین ، پلورالیزم دینی و.... وازلحاظ عملی ،درارتباط متقابل با مسائلی مانند قلمرو رسالت ادیان ، دین وآزادی ، دین وهنر و.... می باشد . این پژوهش درصدد است تا به بیان رویکرد متکلمان و فلاسفه برای عبور از این حوزه پرداخته وبا تطبیق وبررسی آرای متکلمان ومتالهان ومقایسه آنها ، دیدگاه متقن را که مبتنی برفراگیری دعوت انبیا ونگرش جامع برتمام شئون حیات بشری دارد ، استدلال نماید
مساله شر و پیامدهای ناشی از آن با تکیه بر جدال جان مکی و پلانتینگا و تطبیق آن با آراءشهید مطهری
نویسنده:
پدیدآور: رامین قلی زاده ؛ استاد راهنما: سعید علیزاده ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مساله شر امری بدیهی و انکار نشدنی است . طرح انداز مساله شر بعنوان برهانی علیه خدا توسط اپیکورس فیلسوف یونانی است. اما در پرتو رشد فلسفه و عقل، نوع مواجهه ها با اندیشه ها متفاوت گشت .در عصر جدید، فلسفه به تحلیل زبان و مفاهیم گرایش پیدا کرده. بنابراین نوع مواجهه با اندیشه دینی بصورت منطقی و تحلیل گزاره ها شده است. در دوره جدید، مساله شر را هیوم و بعد جی ال مکی بصورت برهانی قاطع علیه خدا مطرح می کند و ادعا می کنند که این مشکلی صرفا منطقی است و وجود خدا با وجود شر ناسازگار است و راه حل های ارائه شده نباید به انکار قضایای مقوم مساله شر منجر شود چون در این صورت مشکل حل شده می باشد.دیگر پلانتینگا می گوید که منشا شر از انسان است و خدا نمی تواند مانع انجام کار شر بشود همانطور که نمی تواند مانع انجام فعل نیک شود چون به انسان اختیار بخشیده است. در چشم انداز اسلامی شهید مطهری در مقابل فلسفه ی مصائب و بلایا جوابیه بر اساس تئودیسه یا عدل الهی دارند و می گویند خدا حکیم و قادر و خیر خواه و ... است و این بلایا و پستی و بلندی ها لازمه جهان است.و در نگاه کلان و کلی شرور به لحاظ علی و معلولی لازمه نظام احسن است. شر منشاءاش خود انسان است چون قابلیت دریافت صور کمالیه را ندارد و این برخلاف عدل خداوند است که بین موجودات تبعیض قائل شود بلکه این تمایزات بخاطر تفاوت است.و شرور از جهتی از لطف خداست در جهت پرورش روح آدمی.در راستای مساله شر نظریه های فراوان و نقدهای فراوانی وجود دارد که به سه فیلسوف ؛ جی ال مکی و پلانتینگا در تفکر غرب و شهید مطهری در سنت اسلامی اکتفا می کنیم تا به این پرسش مهم برسیم که مساله شر و پیامدهای ناشی از آن در تفکر غرب و سنت اسلامی چگونه تبیین میشود.بنظر میرسد پاسخ های ارائه شده دارای اشکالاتی است و از طرفی بین دیدگاه های پلانتینگا و شهید مطهری شباهت و تفاوت هایی وجود دارد. از این رو در این نوشتار سعی براین است تا با تدقیق و تبیین بیشتر و با روش تحقیق نظری در ذیل ترکیبی از روش های کتابخانه ای توصیفی تحلیلی و تطبیقی جهت نیل به نتیجه بهره ببریم.
بررسی و نقد دیدگاه های کلامی جی ال مکی در باره مسئله شر با تأکید بر مقاله شر و قدرت مطلق
نویسنده:
پدیدآور: الناز عباسی ؛ استاد راهنما: قربانعلی کریم زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مساله شر یکی از مسائل بنیادی در نظامهای الهیات به ویژه در فلسفه و کلام اسلامی به شمار می‌آید. معضل شرّ گاهی قرینه ای بر رد خدا وگاهی دیگر به عنوان امری ناسازگار با برخی ازاوصاف خدا مانند؛ عدل،خیرخواهی،قدرت مطلق مطرح شده است. جی. ال مکی فیلسوف ملحد از کشوراسترالیا در مقاله « مسأله شر وقدرت مطلق»مدعی است باورهای دینی فاقد تکیه گاه عقلانی بوده وباهم ناسازگار اند. وی برای اثبات مدعای خویش بین سه قضیه ؛ خداوند قادر مطلق است، خداوند خیر محض است و شر وجود دارد که مورد قبول خداشناسان و متألهان است،ناسازگاری برقرار می کند .این پایان نامه به بررسی این مسأله و راه حل ها وپاسخ های مختلفی را که متألهین به ویژه متکلمین اسلامی به این شبه داده اند،می پردازد. این پژوهش با جهت گیری توصیفی و تحلیلی و انتقادی به بررسی این مسأله، با تأکید بر آراء و اندیشه های کلامی جی ال مکی می پردازد و برآیند آن تبیین دقیق مسأله و در نتیجه فهم عمیق آن خواهد بود. انسان ها در زندگی روزمره خود با حوادث و مشکلات گوناگونی روبرو میشوند که گاه تحمّل آنها برایشان بسیار دشوار است. آنان اغلب اینگونه امور را «شر» می خوانند و درصدد رفع آن برمیآیند. «شر» به هر چیز نامطلوبی که اگر نباشد وضع موجود بهتر خواهد شد، گفته می شود. «شر» غیر از نقص است و می تواند به معنایی اعم به کار رود و شامل مطلق کاستی شود. «شر» گاهی به امور فناپذیر و نیستی ها مانند مرگ؛ و زمانی به تفاوت ها و تبعیض ها مانند فقر و غنی؛ و وقتی به سختی ها و شداید مانند رنج جسمی و روحی اطلاق می گردد. اندیشمندان غیر الهی در سده های پیشین، مسئله شر را تنها منافی عدالت خدا می دانستند ولی امروزه آن را ناسازگار با اصل وجود خداوند می شمارند. همه جهانبینی های بزرگ اعم از دینی و غیردینی به وجود شر اذعان کرده اند و معتقدند که شر، ایمان دینی را به مخاطره میافکند وجدیترین نقد عقلانی بر اعتقاد به وجود خداست. بعضی نیز اعتقادات دینی را به دلیل وجود شر در عالم کنار نهاده اند و وجود شرور در جهان را دستمایه انتقادی بسیار قوی علیه اعتقاد دینی دانسته اند. متألهین و اندیشمندان خداباور نیز با ارائه راهحلهایی در اینباره مشکل را بهنحوی حل کرده اند. در خصوص این نکته که عامل به وجود آمدن شرور چه کسی یا چه چیزی است میتوان گفت که هر خوبی و بدی بهدست نظم دهنده جهان یعنی خداوند متعال است. گر چه این انسان است که زمینه های نزول خیر و شر را بنیان می نهد. شرور در بدو امر، لغو و بیهوده یا مخالف با اغراض عمومی آفرینش به نظر می آید. اما شرور دارای فواید مهمّی چون شکوفایی استعداها، بیداری و توفیق توبه و بازگشت از گناه نیز هستند.کلید وازگان: مسئله شر، جی ال مکی، دیدگاه های کلامی، قدرت مطلق
ماهیت تزیین و جایگاه آن درافعال خداوند و شیطان
نویسنده:
پدیدآور: ثریا برجی حسن گاویار ؛ استاد راهنما: عباس عباس زاده ؛ استاد مشاور: قربانعلی کریم زاده قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تزیین از اموری است که انسان از آغاز زندگی با آن درگیر بوده؛ چرا که حس زیبایی شناختی انسان یکی از حس های مهم انسان است، و انسان باید به ماهیت آن توجه نموده و تعریفی روشن از آن ارائه کند. برخی معتقد به تعریف ناپذیری زیبائی هستند. بعضی قائل به تعریف پذیری آن بوده و تعریفات مختلفی از آن ارائه داده اند. تزیین عبارت است از جور آمدن و هماهنگ کردن اعضای متشکله هر کیفیت یا هر شی یا هر جسم با ایجاد سازش با پیرامون و ایجاد تاثیر جاذبه و ستایش آور در انسان. تزیین مولود ترکیب است و یک شئ به تنهائی نه زشت است و نه زیبا. زشتی و زیبایی وقتی قابل طرح است که امور مادی یا معنوی در کنار هم طوری قرار بگیرند که ضمن هماهنگی اجزاء با یکدیگر، هدف واحدی را تامین نمایند. مقوله تزیین انواعی دارد که برخی حسی است و برخی عقلی. فعل تزیین از اموری بوده که هم خداوند در تکوین و تشریع از آن بهره برده و هم شیطان آن را به کار بسته و هیچ یک از آنان، از آن انصراف نداده است؛ هر چند هر کدام از آن ها هدف خاص خود را دارند. از دیدگاه انسان الهی خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و خود تزیین کننده هستی است. تشریع الهی نیز همگی زیبا است، بخشی از باورها نظیر اعتقاد به توحید و معاد به هستی زیبائی می بخشد،پرستش و جهاد و سایر احکام الهی و همچنین توصیه های اخلاقی همگی زندگی را زیبا و باشکوه میکند،مثل زیبائی صبر. شیطان نیز با استفاده از نفس انسان به تزئین امور زشت می پردازد تا انسان را فریب دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، این است که ماهیت تزیین چیست؟ و بهترین تعریف آن کدام است؟ و خدا یا شیطان چگونه و در چه مواردی از آن استفاده کرده‌اند؟و چه هدفی داشته و دارند؟ در این پایان نامه به صورت تحلیلی و توصیفی و به روش کتابخانه ای این موضوع را دنبال خواهیم کرد.
  • تعداد رکورد ها : 59