جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 41
ایرادات ناظر به کاربست خصایص طبیعی آدمی در شناخت (مربوط به نظریه زاگزبسکی)
نویسنده:
اکرم عسکرزاده مزرعه ، سید علی علم الهدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رویکرد طبیعت­گرایانۀ لیندا زاگزبسکی به شناخت، ورود خصایص فضیلت­گرایانۀ انسان به حوزۀ معرفت‌شناسی را مجاز نموده است. فضایل و احساسات و عواطف از وجوه طبیعت آدمی‌هستند که از منظر زاگزبسکی در تشکیل معرفت سهم دارند. انگیزۀ برآمده از عواطف، باور را به سوی صدق، هدایت می‌کند. کاربست خصایص طبیعی در معرفت، مستلزم مهارتی خاص است که از نظر زاگزبسکی از مهارت به‌مثابۀ فن و استادی متمایز است. فضیلت، انگیزه و موفقیت از مهمترین اجزای طبیعت­گرایانۀ شناخت از نگاه زاگزبسکی هستند. در کنار اجزای طبیعی یادشده، عناصر دیگری مانند آگاهی، اراده، وظیفه و غیره از سوی معرفت‌شناسان سنّتی برای تشکیل معرفت معرفی شده­اند. نویسندگان در تحلیل و نقد نگاه زاگزبسکی به سه جزء طبیعی معرفت یعنی عناصر فضیلت، انگیزه و موفقیت می‌پردازند. سه جزء نامبرده آن­گونه که زاگزبسکی به آنها نقش می­دهد، خالی از خطا نیستند و به‌کاربستن آنها در ساختار معرفت، مستلزم دقّت در معنا، حدود و کارکرد است. برای مثال چنانچه تنها فضایل معرفتی رفتاری، فضایل مؤثر در شناخت برشمرده شوند، احتمال وقوع تزاحم فضایل و از دست رفتن ظرفیت فضایل طبیعی در معرفت و محدود شدن دامنۀ باورهای آسان­یاب به وجود می‌آید. در این صورت، انحصار باورهای صادق به باورهای حاصل از انگیزۀ حقیقت­یابی، به نادیده گرفتن باورهایِ صادقِ برآمده از دیگر انگیزه­ها منتهی خواهد شد و فضیلت ندانستن مهارت­ها، موجب زایل شدن فضیلت مستتر در فنون می‌شود.
صفحات :
از صفحه 9 تا 24
بررسی تطبیقی الگوگرایی در مسیحیت و اسلام، با تأکید بر دیدگاه زگزبسکی و اخلاق ولایی
نویسنده:
سیدمحمدباقر میرصانع
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
الگوگرایی یکی از گونه‌های اخلاق فضیلت است که مطابق آن اسوهٔ اخلاقی معیار اساسی اخلاق است. تاکنون دو قرائت مختلف از الگوگرایی ارائه شده است؛ قرائت برخاسته از سنت مسیحی و قرائت برخاسته از سنت اسلامی - شیعی. الگوگرایی در سنت مسیحی با نوشته‌های زگزبسکی و تحت تأثیر اندیشۀ مسیحی و شخصیت حضرت عیسی علیه السّلام مطرح شده است. نظریۀ اخلاق ولایی که بر پایهٔ معارفِ نقلی شیعه طرح شده است، شباهت بسیاری به نظریۀ زگزبسکی دارد. در اندیشهٔ شیعی اسوه‌های تمام‌عیار، معصوم از گناه و خطا هستند و گفتار و رفتار معصومان معیاری برای شناخت مفاهیم و مصادیق اخلاقی است. هدف نوشتار تبیین و تطبیق این دو دیدگاه، نشان‌دادن برخی مزایای اخلاق ولایی بر الگوگرایی مسیحی با بیان عنصر عصمت اسوه و نقش باور به آن در دفع برخی اشکالات الگوگرایی است. در این مقاله، روش جمع‌آوری داده‌ها کتابخانه‌ای و روش تحلیل تطبیقی است. باور به عصمت اسوه‌ها در نظریۀ الگوگرایی، اشکالاتی همچون اعتمادنداشتن به همۀ کنش‌ها و منش‌های الگو، طفولیت اخلاقی و نسبیت را از این نظریه دفع می‌کند. باور به عصمت الگوی تمام‌عیار، سبب مزیت الگوگرایی برخاسته از سنت شیعی بر الگوگرایی برخاسته از سنت مسیحی خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 7 تا 38
بررسی برهان اجماع عام برای اثبات وجود خدا بر اساس تقریر لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
سجاد خاکی صدیق ، منصور نصیری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
برهان اجماع عام از ‌جمله برهان‌های اثبات وجود خدا است. در این برهان باور عمومی به وجود خدا دلیلی برای وجود اوست. اگرچه این برهان به اندازۀ برهان‌های دیگر مورد توجه فیلسوفان قرار نگرفته، ولی با این حال همیشه مورد بحث، بررسی، اصلاح و تعدیل بوده است. در چند دهۀ اخیر با مطرح‌شدن بحث‌های جدید در معرفت‌شناسی، لیندا زاگزبسکی، معرفت‌شناس و فیلسوف دین معاصر، تقریر جدیدی از این برهان ارائه داده است. او معتقد است که تقریر سنتی این برهان که بر اساس استنتاج بهترین تبیین صورت‌بندی‌شده دارای اشکال است و تبیین‌های رقیب، مثل تبیین روان‌شناسانه و جامعه‌شناسانه نیز معقول به نظر می‌رسند. زاگزبسکی برهان اجماع عام بر وجود خدا را بر اساس بحث‌های خود در معرفت‌شناسی اعتماد صورت‌بندی می‌کند. او با نقد خودمداری معرفتی معتقد است اعتماد معرفتی به قوای معرفتی خویشتن ما را ملزم می‌کند که به قوای معرفتی دیگران نیز اعتماد داشته باشیم؛ بنابراین این واقعیت که دیگران به خدا باور دارند، یک دلیل فی‌بادی‌النظر برای باور به وجود خداوند است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی نشان خواهیم داد که تقریر زاگزبسکی مشکلات تقریرهای پیشین را ندارد و با وجود مشکلاتی که دارد، از جهاتی از تقریرهای سنتی موفق‌تر خواهد بود.
صفحات :
از صفحه 83 تا 114
درباره کتاب «فضائل ذهن» لیندا زگزبسکی
نویسنده:
مصطفی ملکیان
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , نقد و بررسی کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مصطفی ملکیان، بحث خود را با اشاره به اهمیت کتاب فضائل ذهن لیندا زگزبسکی آغاز کرد و آن را یکی از ۵۰ کتاب مهمی که در طول زندگی مطالعه کرده نامید و گفت:‌ در سال ۱۳۷۶ یعنی دو سال بعد از انتشار متن اصلی این کتاب،‌ آن را خواندم و همیشه آرزو داشتم آن را به فارسی ترجمه کنم که متاسفانه فرصت نشد. الان هم از مشاهده ترجمه آن بسیار خوشحال شدم. اما همچنان به یاد شعری افتادم که می‌گوید:‌ ای آرزوهای رفته برباد/ رفتید و فقط گرد و غبار پیری بر سر و رویم نشاندید. وی ادامه داد: کتاب‌ها را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد،‌ نخست آثاری که از مطالعه آن‌ها عالم تر و متفکرتر و فیلسوف‌تر می‌شویم،‌ یعنی به لحاظ ذهنی غنی‌تر و سرشارتر می‌شویم، دوم آثاری که وقتی آن ها را می‌خوانیم انسان بهتری می‌شویم،‌ همچنان که ویتگنشتاین آرزو می‌کرد که کتابهایش به گونه‌ای باشد که خواندن آن‌ها خواننده را بهتر کند. کتاب فضایل ذهن در عین حال که از نظر علمی و فکری قوی است،‌ آدم را بهتر می‌کند. به تعبیر شاعر ما کتابی است که در آن باد می‌وزد. از این حیث اگرچه در نظر نخست مطالعه آن دشوار به نظر می‌رسد،‌ اما خواندن آن باعث می‌شود ما در خودمان فضایی معنوی حس کنیم، ‌ضمن این که این فضای معنوی موید به تاییدات آکادمیک است. این پژوهشگر و استاد فلسفه و اخلاق بحث خود درباره این کتاب را تقطیع و نه تلخیص آن خواند، بدین معنا که نکاتی شاخص از آن را بیان می‌کند و گفت: بعضی از نکات کتاب فضایل ذهن جای بسط و تفصیل و تعمیق دارد و بعضی انتقادات نیز بدان وارد است،‌ اما فعلا مجال پرداختن به آن نیست.
اعتماد معرفتی: ماهیت، گستره و کاربردهای آن
نویسنده:
زهرا پاک نیا ، زهرا خزاعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به‌رغم اهمیت اعتماد در معرفت‌شناسی، دربارۀ ماهیت و مسائل آن اتفاق‌نظر وجود ندارد. برخی آن را نگرشی شناختی و بعضی آن را نگرشی عاطفی تلقی می‌کنند. تلفیق دو عنصر شناختی و عاطفی، دیدگاه دیگری است که لیندا زگزبسکی برگزیده است. ترکیب دو عنصر باور و احساس به‌اضافۀ عنصر رفتار و تبیین آن در بستر نظریۀ فضیلت، دیدگاه زگزبسکی را از بقیه متمایز می‌کند. مقالۀ حاضر با تمرکز بر دیدگاه زگزبسکی، به تحلیل ماهیت، گستره و کاربردهای اعتماد معرفتی پرداخته است. ضمن پذیرش دو گونۀ خوداعتمادی و اعتماد به دیگری، وی التزام خاصی میان این دو برقرار ساخته و دامنة خوداعتمادیِ معرفتی را به‌عنوان یک ویژگی پیشاتأملی، بنابر اصلِ برابری تا اعتمادِ به دیگران امتداد می‌دهد. اعتباربخشی به گواهی در توجیه باورها، الگوگرایی و تقریری نو از برهان اجماع عام ازجمله کاربردهای اعتماد معرفتی است که در مقاله به آن پرداخته می‌شود. با وجود تلاش زگزبسکی برای ارائۀ تبیینی دقیق‌تر از اعتماد معرفتی و کاربست آن در حوزه‌های مختلف معرفت‌شناسی، فلسفۀ دین و فلسفۀ اخلاق، هنوز ابهامات و ضعف‌هایی در دیدگاه وی وجود دارد که توجیه نقش اعتماد معرفتی را با مشکل مواجه می‌کند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 87
باور دینی و فضیلت فکری: تحول اخلاق باور دینی در تعامل با معرفت‌شناسی فضیلت‌گرایانه زگزبسکی
نویسنده:
امیرحسین خداپرست.
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
تهران: هرمس‏‫,
چکیده :
معرفی کتاب باور دینی و فضیلت فکری اثر امیرحسین خداپرست: نویسنده ی کتاب پیش رو با مطالعه نظریه های مختلف اخلاق باور و اخلاق باور دینی و همچنین بررسی دیدگاه زگزبسکی، یکی از نامدارترین نظریه پردازان معرفت شناسی، در این زمینه، به واکاوی تاثیر معرفت شناسی فضیلت گرایانه ی زگزبسکی بر اخلاق باورهای دینی می پردازد.
تقلید محققانه و آتوریته معرفتی باور دینی از منظر آیت‌الله جوادی‌آملی و لیندا زاگزبسکی
نویسنده:
نویسنده:محمد حسین اعظمی؛ استاد راهنما:محمد حسین دهقانی؛ استاد مشاور :محسن مروی‌نام
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آتوریته (مرجعیت) در باور توسط فیلسوفانی چون لاک و دکارت و کانت، مورد نقد قرار گرفته است. زاگزبسکی نظرات کانت را قلب خودگزینی به‌حساب می‌آورد و شک دستوری را عامل تبدیل‌شدنِ او به قهرمان خودگزینی می‌داند. زاگزبسکی تلاش می‌کند تا با استفاده از این مبنا که بین قوای من با دیگران تفاوتی وجود ندارد و دیگران از همان قوایی برخوردارند که من واجد آن هستم به اثبات ارزش مرجعیت بپردازد. عدم تمایز به این نتیجه ختم می‌شود که به همان دلیل و به همان میزان که می‌توان به خود اعتماد نمود به دیگران نیز باید اعتماد نمود و خودگزینی با همه اقسام آن دیدگاه جامعی به نظر نمی‌رسد. هرچند که می‌توان میان خودگزینی و اعتماد به دیگران ارتباط وثیقی یافت و زاگزبسکی این کار را انجام می‌دهد؛ ولی خودگزینی بدون اعتماد به دیگران دیدگاهی است که به تناقض ختم می‌شود؛ چراکه وقتی هیچ تمایزی میان قوای شخص و دیگران نباشد، اعتماد به خود بدون اعتماد به دیگران، ترجیح بلامرجح است. باورداشتنِ دیگران به یک گزاره دلیلی اولیه و پیشینی به دست می‌دهد که من نیز آن باور را بپذیرم و باید اصل را این قرار داد که «همه قابل‌اعتماد هستند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود». از نگاه زاگزبسکی اثبات خلاف از راه اعتماد به قوه ستایش و پیش چشم قراردادن وجدان میسر می‌شود و این دو مؤلفه در مهم‌ترین نقد مرجعیت؛ یعنی اختلاف‌نظر اهمیت بسیاری پیدا می‌کند. دامنه اعتماد به دیگران توسط اصل "بسط اعتماد" به اعتماد به اعتماد دیگران و همچنین اصل اعتماد در اجتماع معرفتی گسترش می باید. دو محدودیت مهم در این نظریه فهم و انگیزش است که به ترتیب در نظر و عمل به وجود می‌آید. این دو را باید از مرجعیت معرفتی استثناء نمود و زاگزبسکی به این موضوع توجه کافی دارد و مرجعیت را صرفاً به گزاره‌ها محدود می‌کند. نظریه مرجعیت با درنظرگرفتن وجدان و عاطفه ستایش، در باور دینی بر مبنای تقریری متفاوت از دلیل وفاق عام به اثبات خداوند می‌پردازد و زاگزبسکی در صدد است با این تقریر جدید مرجعیت را در ساحت باور دینی تحت عنوان نظریه انگیزش الهی یا تشبه به خداوند مطرح کند. دیدگاه زاگزبسکی به آراء آیت‌الله جوادی آملی شباهت دارد. آیت‌الله جوادی آملی به این موضوع به‌صورت مجزا و تفصیلی نپرداخته است؛ امّا با سیر در آثار ایشان می‌توان به یکسان بودن مبانی در نظریه ایشان؛ یعنی جواز تقلید محققانه با دیدگاه زاگزبسکی پی برد. آیت‌الله جوادی آملی با ملاک قراردادنِ حقیقت و نه روش سعی می‌کند آن را تبیین کند و معتقد می‌شود که تقلید در اصول دین فی‌نفسه و صورت مطلق باطل نیست و اصل رسیدن به یقین است نه استدلال تفصیلی. نظرات این دو اندیشمند در ساحت‌هایی چون اعتماد به عاطفه ستایش به‌عنوان مبنا و نظریه انگیزش الهی به‌عنوان نتیجه اعتماد معرفتی به دیگران قابل تطبیق است.
نظریه انگیزش الهی: روانشناسی در لباس اخلاق [پایان‌نامه انگلیسی]
نویسنده:
Kayla Emerson (کایلا امرسون)
نوع منبع :
مقاله , رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: لیندا زاگزبسکی اخیراً یک نظریه اخلاقی مبتنی بر اخلاق فضیلتی ارائه کرده است که نقشی اساسی برای خدا به عنوان یک نمونه و بنابراین منبع انگیزه اخلاقی ایجاد می کند. در این پایان نامه، من نظریه انگیزه الهی زاگزبسکی را بررسی می کنم و استدلال می کنم که این نظریه به اندازه کافی معیارهای یک نظریه اخلاقی را برآورده نمی کند. من جایگزینی را ترسیم می‌کنم که نقش اساسی را برای خدا باقی می‌گذارد و در عین حال از دام‌های نظریه زاگزبسکی اجتناب می‌کند.
نظریه انگیزش الهی لیندا ترینکاوس زاگزبسکی [مقاله انگلیسی]
نویسنده:
Tim Mawson (تیم ماوسون)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
تأثیرپذیری ساحت عقیدتی از ساحت های غیر عقیدتی با نظر به رابطه ی نفس و بدن از دید غزالی
نویسنده:
زهرا (میترا) پورسینا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
شیراز: دانشگاه شیراز,
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائلی که پیش روی معرفت شناسان قرار دارد این است که آیا دستیابی انسان به معرفت تنها از رهگذر قابلیت های معرفتی اش میسر می شود یا حیثیت ها و ابعاد گوناگون وجود انسان در ارتباطی وثیق با ساحت معرفتی اش، آن را از تاثیرات مثبت و منفی خود متاثر می سازند. این موضوع در مقاله ی پیش رو با تکیه بر اندیشه و نظام معرفت شناسی امام محمد غزالی تحلیل و بررسی شده است. در این تحلیل، روابط گوناگونی که میان ساحت های مختلف نفس برقرار می شود و تصویری از این روابط که سیر استکمالی انسان اقتضای آن را دارد مورد توجه قرار می گیرد و نشان داده می شود که این روابط و تاثیراتی که در هر شکلی از آن بر ساحت عقیدتی گذاشته می شود، نه فقط تاثیراتی میان ساحت های نفس، بلکه تاثیر و تاثراتی میان دو جنبه ی اصلی وجودانسان یعنی نفس وبدن نیز هست. بر اساس تاثیر و تاثر متقابلی که غزالی به صورت دوری میان نفس و بدن قائل است، هر فعل بدنی تاثیری در نفس بر جای می گذارد که خود آن تاثیر موجب پدید آمدن فعلی می شود. از آن جا که هر فعلی نشات گرفته از معنایی در درون نفس است، هنگامی که این معنا در قالب فعل تجسم می یابد، آن معنا در درون نفس، جلوه ی بیشتری پیدا می کند و بنابراین بر آگاهی نفس افزوده می شود. این فرآیند با کمک تحلیل های اخلاقی - معرفتی غزالی در بحث شکل گیری فضایل از طریق تکرار افعال مناسب و نیز نقش معرفت بخشی طاعات، تبیین می گردد. بدین جهت، باید گفت که تاثیرات ساحت های غیر عقیدتی نفس بر ساحت عقیدتی را نمی توان بدون توجه به رابطه ی نفس و بدن، مورد تحلیل و واکاوی قرار داد.
صفحات :
از صفحه 155 تا 184
  • تعداد رکورد ها : 41