در میان کتابهای زیادی که در شرح اندیشهٔ نانسی نوشته شدهاند، ویژگی یکّهٔ کتاب فلسفه ژان - لوک نانسی آن است که فلسفهٔ او را به شکلی سیستماتیک و نظاممند، و نه
... بهصورت تاریخی، شرح میدهد. یک امتیاز چنین رویکردی آن است که خواننده به منطق یا ژستِ اصلی فلسفهورزی فیلسوف فرانسوی در جمیع آثارش پی خواهد برد، و از این رهگذر خواهد توانست خط فکری و روشِ مواجههٔ واحدی را در اندیشهٔ او در خصوص مسائل و عرصههای گوناگون هستیشناختی، سیاسی، اجتماعی و هنری رصد کند. نویسنده بر همین اساس، به تأکید میگوید فهم نوشتههای نانسی در گرو درک هستیشناسی اوست و از خواننده میخواهد بهدقت فصل نخست را به مطالعه گیرد و در ادامه هم بارها به مفاهیم و تعاریف و اصطلاحات تشریحشده در آن فصل رجوع کند. اما از سوی دیگر ممکن است این نحو عرضهٔ سیستماتیک فلسفهٔ نانسی، موجبِ از دست رفتن برخی زمینههای تاریخی و فکریای شود که فلسفهٔ نانسی در آنها بالیده است. البته نویسنده اشاراتی اجمالی و فشرده به پیوندهای فکری نانسی با منظومههای مفهومیای که زمینِ فلسفهٔ او هستند میکند، اما شاید این توضیحات برای خوانندهٔ متعارف کافی نباشد و او را به درک درست و عمیق موضوع نرساند، گرچه نباید از یاد برد که بهدست آوردن تصویری یکسره شفاف از فلسفهٔ نانسی ناممکن است. مطالعهٔ این کتاب چندان آسان نیست. خواننده، بهرغم نثرِ شیوای نویسنده، با عباراتی غریب و نامتعارف مواجه میشود. دلیل این دشواری، علاوه بر ماهیتِ پیچیدهٔ فلسفهٔ نانسی، آن است که او مفاهیم و مقولاتِ سنتی فلسفی را به معنایی یکسر تازه به استخدام فلسفهٔ خویش درمیآورد، و علاوه بر آن در گفتوگوی مداوم با فلاسفهٔ گوناگون، از کانت و هگل گرفته تا هایدگر، باتای، دریدا، بلانشو و دیگران است. بنابراین خواننده برای فهمِ گفتار نانسی میبایست آشنایی کمابیش عمیقی با مسائل و معضلههای آن فلسفهها، علیالخصوص سنتِ پدیدارشناسی و واسازی، داشته باشد.
بیشتر