جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3177
نظام احسن از منظر ابن سینا و توماس آکویناس
نویسنده:
پدیدآور: پدرام حمیدی استاد راهنما: مجید ملایوسفی استاد مشاور: محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از دیر باز انسان در نظاره آسمان و زمین و شگفتی های آن، همواره در جستجوی حکمت ونظم؛ یا اثبات فقدان نظم در جهان هستی بوده است. و در این میان عده ای بی نظمی، اتفاق و تصادف را علت آن پنداشته و دسته ای دیگر کاملیت و احسن بودن نظام هستی را علتی بر نظم و هماهنگی جهان دانسته و به اثبات آن پرداخته اند. در واقع بر اساس پذیرش اصل واقعیت و اینکه پیوند انسان و جهان با هم پنداری نبوده بلکه دارای واقعیت است، بحث هماهنگی و نظم و مسأله ی به نام نظام احسن مطرح می شود که آیا واقعیت های جهان هماهنگ و منظم می باشند یا پراکنده و گسیخته از هم هستند؟ بنابراین مسأله نظام احسن یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهیاتی به ویژه فلسفه و حکمت الهی به شمار می آید. بحث نظام احسن در حکمت الهی با مسائلی از قبیل علم باری تعالی و عنایت الهی؛ و مسأله شرور به عنوان شبهه در برابر نظم و نظام احسن هستی قرار دارد که در اصل این شبهه را می توان برخاسته از بطن نظریه نظام احسن دانست. نظام احسن، قاعدتاً نظامی است که به طورکلی یا شر در آن راه نیافته یا شرور بسیار اندکی را شامل می شود و این میزان از شرور، ضرری بر احسن بودن نظام محسوب نمی شود، حال آنکه به نظر مردم و بعضی از فلاسفه غرب، تعداد شرور در نظام هستی بسیار زیاد است. در این میان دو فیلسوف بزرگ؛ ابن سینا و توماس آکویناس به بررسی و اثبات نظام احسن و شناسایی ماهیت شرور می پردازند. به طوری که ابن سینا شرور را عدمی و ناشی از فقدان دانسته و آکویناس شرور را لازمه نظم و عدالت در عرصه هستی می داند؛ این دو متفکر بزرگ با توجه به بحث عنایت الهی و علم باری تعالی، اراده خداوند و نفی نسبی و عدمی و لازمه اختیار بودن مسأله شرور، به اثبات نظامی احسن می پردازند.
انسان نورانی در تصوف ایرانی [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Henry Corbin (هانری کوربن)
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ترجمه ماشینی: تحلیلی نافذ از نوشته‌های عارفان بزرگ ایرانی در جست‌وجوی سپیده‌دم در سیر معنوی. سهروردی، سمنانی، نجم الدین کبری و صوفیان دیگر.
معنا و مبنای قاعدۀ الاتفاقی در فلسفۀ سینوی
نویسنده:
محمدکاظم فرقانی ، راضیه لاهوتیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن ­سینا به‌تبع ارسطو برای حل معضل استقرا از قاعدۀ «الإتفاقی لایکون دائمیاً و لا اکثریاً» بهره برده و بر این اساس، اولین مسئلۀ مقالۀ حاضر، پرسش دربارۀ معنا و مفاد این قاعده ازنگاه اوست. از آنجا که واژۀ «اتفاق» به پنج معنا به‌کار می­ رود، در وهلۀ نخست باید مشخص کرد او دقیقاً کدام معنا را درنظر داشته است تا از این طریق، مفاد این قاعده روشن شود. درپی بررسی آثار شیخ‌الرئیس درمی­یابیم مراد او اتفاق به‌معنای بخت و همچنین هرسه معنای نفی علیت (فقدان علت فاعلی، علت غایی و رابطۀ علّی) نبوده؛ بلکه اتفاق به‌معنای وجود معارض، موردنظر اوست. طبق بیان بوعلی، وقتی می­ توان پدیده ­ای را اتفاقی دانست که نسبت‌به سبب ذاتی‌اش درنظر گرفته نشود. اتفاقی، امری است که سبب و غایت بالعَرَض دارد و اکثری و دائمی نیست. هر امری که نسبت‌به سبب ذاتی‌اش سنجیده شود، ازنوع دائمی و اکثری خواهد بود و بر این اساس می‌توان گفت ازنظر ابن‌سینا دائمی و اکثری‌بودن، ملاکی است که نشان می‌دهد شیء مطابق طبیعت و ذات خود عمل می­ کند. در این مقاله، اصل علیت و لوازم آن (ضرورت و سنخیت علت و معلول)، قاعدۀ «الشیء ما لم یجب لم یوجد» و قاعدۀ «القسر لایدوم» به‌عنوان مبانی قاعدۀ الاتفاقی معرفی شده ­اند.
صفحات :
از صفحه 245 تا 268
وجوه تشابه و تمایز پرنده نامه های ابن‌سینا، غزّالی و نجم رازی براساس نظریۀ کمبل
نویسنده:
زینب شیخ حسینی ، مریم جعفرزاده
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
زبان مرغان و جنبه­ های رمزی آن از روزگاران بسیار کهن، توجه عدۀ زیادی از اندیشمندان را به خود جلب کرده است. نخستین کسی که در دورۀ اسلامی، رساله ­ای دربارۀ مرغان نگاشت، ابن‌سینا بود و پس‌از وی، فضلا و صاحبان اندیشه، زبان مرغان را وسیله­ ای برای بیان‌کردن اندیشه­ های عرفانی، سیاسی و اجتماعی خود قرار دادند. ازجمله این اندیشمندان می­توان غزّالی و نجم رازی را نام برد. جوزف کمبل با مطرح‌کردن کهن‌الگوی سفر قهرمان، نقش این مسئله در شکل­ گیری شخصیت قهرمان را بررسی کرده و آن را شامل سه مرحلة عزیمت، تحقق و بازگشت دانسته است. در پژوهش حاضر کوشیده‌ایم با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، وجوه تشابه و تمایز آثار این سه اندیشمند ایرانی را درخصوص مراحل سفر براساس الگوی کمبل نشان دهیم. بررسی ­های انجام‌شده در مقالۀ حاضر، بیانگر آن است که هر سه رساله در داشتن مرحلة جدایی و تشرف، مشترک‌اند؛ البته جزئیات این مراحل در رساله‌های موردنظر، متفاوت است. پس‌از آن، مسیر هریک از داستان­ ها در مرتبة بازگشت قهرمان از سفر جدا می‌شود و این امر، ایجاد تمایزاتی در ساختار و متن سه اثر را به‌دنبال دارد. این تمایزات را می‌توان ناشی از بینش فلسفی، عرفانی و اجتماعی نویسندگان رساله‌ها دانست. نکتۀ قابل توجه، آنکه مراحل سفر در رسالة ابن‌سینا کامل‌تر از رساله‌های دو نویسندة دیگر است.
صفحات :
از صفحه 269 تا 294
بررسی اِسناد نظریه تکامل برزخی به ابن‌سینا
نویسنده:
سیده زهرا موسوی بایگی ، سید محمد موسوی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تکامل نفوس پس از مفارقت از بدن یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی است که در چند دهه اخیر در پرتوی آموزه‌های دینی مطرح شده است. برخی از محققان و پژوهشگران بر این باورند که در آثار حکما، از جمله ابن‌سینا، اشارات فراوانی مبنی بر پذیرش تحقق تکامل برزخی و اخروی یافت می‌شود. ابن‌سینا در چهار اثر فلسفی خود از تعابیری استفاده می‌کند که به باور محققان مذکور نمایانگر وقوع حرکت و استکمال در نفوس غیرکامل پس از مفارقت از بدن است. به عقیده ایشان، با التفات به گفتار شیخ، این استکمال قابل تعمیم به تمام نفوس است. پژوهش حاضر، که به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی نگاشته شده است، می‌کوشد نشان دهد برداشت مذکور حاصل تفسیر متن شیخ در ساحت پیشفرض‌های این محققان بودهاست، نه در چارچوب اندیشه ابن‌سینا. او نه اصل تحقّق تکامل نفس مجرد را اثبات می‌کند و نه امکان آن را، بلکه تنها خواهان اثبات بقا و معاد نفوس غیرکامل است. از این رو عبارات موهم معنای استکمال نفس پس از جدایی از بدن عنصری را باید متناسب با نظام و مبانی کلی فلسفه وی و ناظر به مسئله اصلی او تفسیر و تبیین کرد.
صفحات :
از صفحه 221 تا 238
اگر ابن‌سینا رهبر سازمان شما بود
نویسنده:
نرگس نظرنژاد ، زینب سادات موسوی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تردیدی وجود ندارد که امروزه، سازمان­ها یکی از مهم­ترین نهادهای اجتماعی‌ای هستند که در پیشرفت و توسعۀ جوامع، نقشی عمده ایفا می‌کنند و نقش ­آفرینی آن­ها در برآوردن نیازهای جوامع، مشروط به وجودداشتن مدیران توانمند و اثرگذار است. در گذشته، سازمان­ها به‌صورت کنونی وجود نداشتند؛ اما در مجموعه ­ها و نهادهای اجتماعی قدیم نیز نقش افرادی به‌عنوان کارآفرین یا رهبر در ترسیم نقشۀ راه و برقرارکردن عدالت درمیان افراد جامعه، ضرورتی انکارناپذیر بود. ازمیان فیلسوفان مسلمان، ابن‌سینا در آثار متعدد خود به اهمیت اجتماع و مشارکت همگان برای رسیدن به اهدافی همچون سعادت همۀ افراد جامعه و همچنین ضرورت وجود فردی مدیر و عادل برای رهبری و مدیریت مردم اشاره کرده است. از آنجا که او همواره به‌دنبال تلفیق اندیشه‌های یونانی و اسلامی بوده، بسیاری از تفکراتش دربارۀ مسائلی همچون ضرورت وجود نهادهای اجتماعی، نحوۀ مدیریت جامعه، و ویژگی‌های رهبر و مدیر خردمند با نظریات فیلسوفان غربی مانند افلاطون، هم‌راستاست. در این پژوهش، ازطریق گردآوری داده‌ها با استفاده از روش کتابخانه‌ای، ضمن اشاره به برخی نظریات و اندیشه‌های فیلسوفان غربی دربارۀ ضرورت وجود مدیر و رهبر اخلاق‌مدار و همچنین چگونگی ادارۀ خردمندانۀ سازمان‌ها، با تحلیل و توصیف محتوایی، آرای ابن‌سینا در این زمینه را تبیین و بررسی می‌کنیم. پژوهش حاضر ازنوع میان ­رشته­ ای و متعلق به حوزۀ فلسفۀ کاربردی است.
صفحات :
از صفحه 225 تا 244
وحدت ماهویِ صورت ادراکی و مُدرَک خارجی در آثار ابن‌سینا
نویسنده:
سید علی طالقانی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا در چند اثر مهم خود، ماهیت ادراک را عبارت از دریافت صورت مُدرَک (أخذ صورةِ المُدرَک) دانسته است. تعبیر «صورة المُدرَک»، مشتمل بر ابهامی اساسی است که درقالب دو دیدگاه اصلی رقیب در فلسفۀ اسلامی صورت‌بندی شده: یکی دیدگاه وحدت ماهوی صورت ادراکی و مُدرَک؛ دیگری دیدگاه شَبَح. داوری دربارۀ این دو دیدگاه با تمرکز بر آثار خود شیخ‌الرئیس چندان آسان نیست؛ زیرا افزون‌بر یکدست‌نبودن و ناسازگاری سخنان او در آثار مختلفش، لوازم نه‌چندان قابل پذیرش هریک از دو دیدگاه، مشکلاتی را در این حوزه ایجاد می‌کنند. با توجه به امکان‌پذیرنبودن بررسی شواهد له و علیه هردو نظریه در یک مقاله، در این پژوهش، بر شواهد نظریۀ وحدت ماهوی صورت ادراکی با مُدرَک خارجی متمرکز شده و برپایۀ دو دسته شواهد متنی و فرامتنی فراهم‌آمده نشان داده‌ایم در مجموعۀ آثار ابن‌سینا نشانه‌هایی مهم دالّ بر این مسئله وجود دارد که مراد وی از «صورت» در تعبیر «صورة المُدرَک»، شبح به‌معنای مصطلح آن نیست؛ بلکه براساس آنچه در عبارتی از إشارات نیز آمده، منظور او «حقیقة الشیء» است؛ یعنی «ما به ‌الشیء هو هو» یا «ماهیتِ بالمعنی الأعم شیء».
عشق زمینی از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
محمود صیدی ، محمد جواد پاشایی
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عشق زمینی یا غیرعفیف ازجمله کیفیات نفسانی‌ای است که انسان‏ها در زندگی خویش تجریه می‌کنند. بررسی تحلیلی- توصیفی آرای ابن‏سینا نشان می‌دهد عشق زمینی یا شهوانی اساساً نوعی بیماری روحی- روانی است که گاه به بروز بیماری‏های جسمانی می‌انجامد. این‌گونه عشق درنتیجۀ غلبۀ افکار و تصورات ذهنی بر انسان عارض می‌شود و در آن، معشوق ممکن است هر شیء مادّی اعم‏ از جمادات، گیاهان، حیوانات و انسان‏ها باشد؛ البته مهم‏ترین مصداق چنین علاقه‌ای عشق یک انسان به انسان دیگر است. راهکارهای موردنظر ابن‏ سینا جهت درمان بیماری عشق زمینی عبارت‏ اند از: وصال عاشق و معشوق، جلب توجه عاشق به معشوقی دیگر، و تقویت قوای جسمانی و مادّی عاشق. در روان‏شناسی معاصر، عشق هوسی را می‏ توان با عشق زمینی بوعلی همایندسازی کرد.
صفحات :
از صفحه 151 تا 168
نسبت آگاهی با خودآگاهی: نقد دیدگاه کریگل با نظر به آرای ابن ‏سینا
نویسنده:
حسین زمانیها
نوع منبع :
نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
کریگل در آثار خود، دیدگاهی رایج در فلسفۀ ذهن را نقد کرده است که براساس آن، رابطۀ مستقیم بین آگاهی و خودآگاهی وجود ندارد. وی مشکل این دیدگاه را از این جهت دانسته است که طرفداران آن نتوانسته‌اند بین انواع متفاوت خودآگاهی، تمایز قائل شوند. کریگل پس‌از متمایزکردن چهار نوع خودآگاهی به این نکته اشاره کرده است که نوعی خودآگاهی وجود دارد که مقدّم بر هرگونه خودآگاهی دیگر و ملازم با آگاهی است. این خودآگاهی، حالت ذهنی غیرتراگذار نام دارد و درواقع، نوعی خودآگاهی است که به‌صورت ضمنی، همراه با یک حالت ذهنی آگاهانه تحقق می‌یابد و ریشه و بنیان نگاه اول‌شخص است. این دیدگاه کریگل در تاریخ فلسفۀ غرب، سابقه‌ای دیرینه دارد؛ چنان‌که ریشه‌های آن را می‌توان در اندیشۀ ارسطو یافت. ازنظر ارسطو موجود آگاه ازطریق یا درضمن آگاهی به غیر، به خودآگاهی می‌رسد. ابن‏ سینا این دیدگاه ارسطویی را در آثار خویش نقد کرده و ضمن تقسیم‌کردن خودآگاهی بر دو نوع متفاوت، شامل شعور بالذات و شعور بالشعور تأکید کرده است که نوع اول خودآگاهی، عین ذات و وجود خاص موجود آگاه است؛ لذا به هیچ وجه از وی جدا نمی‌شود، وابسته به وجود هیچ غیری نیست و به همین دلیل، مقدّم بر هر آگاهی دیگری است. این نقد ابن ‏سینا هرچند در اصل، متوجه دیدگاه ارسطویی است، می‌توان آن را به دیدگاه کریگل نیز وارد دانست.
فرجام نفوس ناقصه از دیدگاه ابن سینا
نویسنده:
زهرا کهریزی ، عباسعلی منصوری ، مجتبی بیگلری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سرنوشت نفوس ناقصه (کودکان، دیوانگان و ابلهان) از چالش‌برانگیزترین مباحث معاد است که از دیرباز ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته است؛ زیرا هر جوابی که به این مسئله داده شود، با مشکلات خاص خود مواجه است. اگر برای این نفوس قائل به معاد شویم، آنگاه تبیین نحوه ثواب و عقابِ این نفوس دشوار است و اگر معاد این نفوس را نفی کنیم، آنگاه هم با برخی تصریحات دینی ناسازگار است و هم با برخی آراء فلسفی که این نفوس را صاحب نفس مجرد می‌دانند. هدف این مقاله، بررسی دیدگاه ابن سینا در مورد سرنوشت این نفوس است. هرچند ابن سینا معنای دقیق و گستره مفهوم «نفوس ناقصه» را روشن نساخته است، اما به صراحت در کتاب‌های متعددش به این بحث ورود نموده است و معتقد است که معاد همگانی بوده و نفوس ناقصه را هم شامل می‌شود. مبانی انسان‌شناسی شیخ، این دیدگاه او را پشتیبانی می‌کنند. اما در باب کیفیت حشر و جایگاه این نفوس در آخرت، کلمات ابن سینا مذبذب است؛ گاه موافقِ کسانی است که معتقدند این نفوس پس از مرگ به افلاک می‌پیوندند، گاه سرنوشت نفوس ناقصه را به رحمت واسعه الهی ارجاع می‌دهد، گاه نفوس ناقصه را در گروه سعادتمندان قرار می‌دهد، گاه این نفوس را نه اهل سعادت می‌داند و نه اهل شقاوت، و گاهی مفهوم نفوس ناقصه را تعمیم داده و در تلفیق با نگاه خوشبینانه‌اش به مسئله نجات، اکثر انسان‌ها را ذیل این مفهوم قرار می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 237 تا 260
  • تعداد رکورد ها : 3177