جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 3376
بررسی تطبیقی علم الهی قبل از ایجاد و بعد از ایجاد نزد ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
رحیم عبدالامیر عبدالحسن البهادلی؛ استاد راهنما: عباس مهدوی؛ استاد مشاور: عباس روزبهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
ارزش منطقی و معرفت شناختی تعریف سینوی با تکیه بر دیدگاههای شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
زهرا رحیم آبادی؛ استاد راهنما: مهناز امیرخانی؛ استاد مشاور: نرگس نظرنژاد دیوشلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
سنجش و ارزیابی مولفه‌های ارسطویی نظام اخلاقی فارابی و ابن سینا بر مبنای کتاب اخلاق ایودایمونی فارابی و ابن سینا اثر جین ماتیلا
نویسنده:
حسن شیرعلی؛ استاد راهنما: حسین کلباسی اشتری؛ استاد مشاور: قاسم پورحسن درزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
بررسی و مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا در باب رویکرد فلسفی به قرآن کریم با تاکید بر آیات مشترک
نویسنده:
مریم عندلیب؛ استاد راهنما: علی فرهودی؛ استاد مشاور: روح الله ناد علی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وحی به‌عنوان مهمترین آموزه دینی مورد تحلیل و موشکافی بسیاری از فیلسوفان مسلمان قرار گرفته و آنها کوشیده اند با وجود دیدگاههای مختلفی که نسبت به عقل و حدود و قلمرو آن در فهم وحی وجود دارد ،تبیینی عقلانی از وحی ارائه دهند،تا هم حقیقت آن کشف و هم شبهات مربوط به آن رفع شود. ابن‌سینا در مقام برجسته ترین متفکر مشائی و ملا صدرا، بنیانگذار مکتب حکمت متعالیه تبیین ویژه ای از وحی ارائه داده اند،که تاثیر بسزایی بر عالمان وفیلسوفان بعد از خود برجابی گذاشته است. در این نوشته سعی شده است تا دیدگاه این دو فیلسوف در باب رویکرد فلسفی به قرآن کریم باروش توصیفی تحلیلی تبیین شود و با بیان تعریف دقیقی از وحی و عقل و رابطه بین این دو از منظر قرآن ،حدیث وعلما و متکلمان اسلامی مشخص شود که هیچ تعارضی بین این دو وجود ندارد و هر دو دارای یک مقصدند.از جمله نو آوریهای این نوشته بررسی و واکاوی ابعاد مختلف تبیین فلسفی وحی و مبادی فلسفی وحی شناسی از نگاه هرکدام از این دو فیلسوف که شامل عقل فعال،عقل قدسی ، قوه متخیله نبی،عالم مثال واتصال و اتحاد نبی باعقل فعال و ...به طور جداگانه و مقایسه و تطبیق آنها است.دست آوردی که این نوشته به همراه دارد ایجاد برداشتی صحیح از رویکرد فلسفی این دو فیلسوف بزرگ به قرآن و میزان توفیق هرکدام در فهم و تفسیر قرآن کریم -البته در حد وسع این نوشته-می باشد.
رابطه ی خداشناسی و اخلاق با تکیه بر سعادت از نظر ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
شقایق موجودی دهکردی؛ استاد راهنما: عین الله خادمی؛ استاد مشاور: عبدالله صلواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن سینا و سهروردی، به عنوان دو فیلسوف برجسته ایرانی، دیدگاه های فلسفی والاهیاتی عمیقی درباره رابطه خداشناسی و اخلاق ارائه کرده اند که در راستای دستیابی به سعادت بررسی می شود. ابن سینا، براساس نظام فلسفی خود سعادت را در پیوند مستقیم با عقل و فعالیت های عقلی می بیند و معتقد است که شناخت خداوند و عمل به اخلاقیات توسط عقل و حکمت هدایت می شود. اما سهروردی واسط شناخت و سعادت را نور می داند و با تلفیق مباحث عرفانی، به رویکرد شهودی در این مسیر قائل است و سعادت را در نور معرفت می بیند که به واسطه توحید عرفانی و انوار الهی حاصل می شود. در این تحقیق در نظر داریم که علاوه بر آشنایی با نظریات این دو فیلسوف به بیان تطبیقی تفاوت و شباهت نظریات آنان درخصوص رابطه خداشناسی و اخلاق بپردازیم و ضمن بررسی تطبیقی آراء این دو متفکر، تلاش شده تا به درک بهتری از پیوستگی مفاهیم خداشناسی، اخلاق و سعادت پرداخته شود و تاثیرات متقابل آن بر یکدیگر از نظر این دو فیلسوف روشن گردد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که هر دو فیلسوف برای خداشناسی اهمیت بالایی قائل هستند و تفاوت آنها در روش شناخت است. ابن سینا بر روش عقلی و استدلالی تأکید می کند و سهروردی بر روش شهودی و اشراقی. در رابطه با رابطه خداشناسی و اخلاق نیز هر دو فیلسوف معتقدند اخلاق در خداشناسی ریشه دارد اما ابن سینا برای درک اخلاق به عقل عملی توجه می کند و سهروردی اخلاق را ناشی از شهود و معرفت قلبی می داند. همچنین هر دو فیلسوف سعادت حقیقی را در نزدیکی به خداوند می دانند و سعادت اخروی را برتر و مهمتر از سعادت دنیوی و در نهایت هر دو نظام انسان را به سمت خداشناسی و اخلاق و رسیدن به سعادت راهنمایی می کنند.
مطالعه مرگ هراسی از نگاه ابن سینا با نظر به پرسش های فیلسوفان وجودی
نویسنده:
زهرا جباری؛ استاد راهنما: محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهم ترین مسائل غیر قابل انکاری که همواره فکر انسانها را به خود مشغول کرده مسئله مرگ و نحوه مواجهه با آن است که به عبارتی منجر به ترس و اضطراب از مرگ می شود . اگر به مسئله مرگ هراسی درون افراد پاسخ داده نشود ، این هراس با گذر زمان حاد شده و باعث مختل شدن زندگی می شود. در منظومه فلسفه اسلامی، ابن سینا راه حل های قابل توجهی در مورد مرگ هراسی ارائه کرده است ؛ همچنین از دید فلاسفه وجودی ، سوالات مختلفی پیرامون مرگ ، چیستی و ارتباط آن با معنای زندگی و نهایتا اضطراب مرگ یا مرگ هراسی وجود دارد . در حالی که هنوز تعریف مشخصی از اضطراب مرگ صورت نگرفته ولی ابن سینا تلاش کرده متناسب با جهان بینی فلسفی خود تعاریف متفاوتی را ارائه دهد . ، بوعلی ترس از مرگ را نتیجه ی جهل انسان از پدیده مرگ می داند ؛ و راهکار او این است که بهتر است در ابتدا حقیقت ومعنای مرگ برای فرد معلوم شود . روان شناسی وجودی نیز که در امتداد فلسفه وجودی پدید آمد ، به دنبال احیای مسئله مرگ آگاهی برای همه مردم است چراکه ویژگی های مثبتی را در پی دارد ، از جمله : ایجاد زندگی اصیل ، دوری از اعمال ناشایست ، ملموس شدن و این جهانی بودن مرگ ، پرهیز از روزمرگی ، پوچی و نیستی . در نظر اگزیستانسیالیست ها مرگ واقعیتی محسوب نمی شود بلکه یک نوع امکان به شمار می آید که خصوصیت اصلی آن اینست که هر لحظه می تواند به وقوع بپیوندد .
تحلیل و بررسی نقد کانت بر فلسفه و مابعدالطبیعه از طریق تحلیلهای هستی شناسانه و معرفت شناسانه ابن سینا و ملاصدرا از حقایق (اشیاء و مفاهیم) ریاضیاتی.
نویسنده:
امینه جمالی فرد؛ استاد راهنما: سعید رحیمیان؛ استاد مشاور: عبدالعلی شکر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پرسش از اعتبار، امکان و حدود معرفت فلسفی، خاصه در ساحت مابعدالطبیعه، یکی از بنیادین‌ترین دغدغه‌های تاریخ اندیشه بشری است. از آغازین دوران اندیشه انسان تا دوران معاصر، همواره این پرسش در کانون تأملات فلسفی قرار داشته است که آیا انسان می‌تواند به شناختی یقینی و معتبر درباره‌ی «وجود» و «حقیقت» دست یابد؟ در این میان، نقطه‌ی عطفی که به‌گونه‌ای تعیین‌کننده مسیر فلسفه را دگرگون ساخت، نقد کانت بر مابعدالطبیعه بود؛ نقدی که بر اساس مبانی معرفت‌شناختی و به‌ویژه با تأکید بر محدودیت‌های عقل نظری و شرایط امکان تجربه، بسیاری از دعاوی متافیزیکی سنتی را به چالش کشید و با تأسیس ایده‌آلیسم استعلایی، جریان فلسفی غرب را به سویی تازه سوق داد. از منظر کانت، معرفت تنها در محدوده‌ی پدیدارها (فنومن‌ها) ممکن است و هرگونه ادعای شناخت از نومن‌ها، یعنی اشیاء فی‌نفسه، فاقد اعتبار فلسفی است. این دیدگاه، که در قالب نقد عقل محض صورت‌بندی شده است مرزهای شناخت را به چارچوب‌های پیشینی ذهن و شهودهای زمانی و مکانی محدود می‌سازد و اعتبار مابعدالطبیعه و فلسفه را زیر سؤال می‌برد. در مقابل این تلقی، در سنت فلسفه اسلامی و در اندیشه‌ی ابن‌سینا و ملاصدرا، مابعدالطبیعه نه‌تنها ممکن، بلکه اصیل‌ترین و یقینی‌ترین علم تلقی می‌شود. ابن‌سینا در نظام مشائی خود، مابعدالطبیعه را دانشی مستقل، مبتنی بر اصول بدیهی و بی‌نیاز از علوم دیگر می‌داند که به تحلیل حقیقت وجود و عوارض ذاتی آن می‌پردازد. ملاصدرا نیز فلسفه اولی را تنها دانش کاملاً مستقل و بی‌نیاز می‌داند که موضوع این دانش، از هرگونه محدودیت و قیدی آزاد است و سایر علوم برای اثبات مبانی خود به آن نیازمندند. از دیدگاه وی فلسفه اولی، بنیان و اساس تمام علوم دیگر است و دانشمندان سایر علوم، از سرچشمه این علم جرعه برمی‌گیرند و خدمت‌گزاران حکیم مابعدالطبیعه‌اند. تحقیق حاضر با اتکاء بر تحلیل هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ ابن‌سینا و ملاصدرا با تمرکز خاص برتحلیل حقایق ریاضیاتی که از نظر کانت به عنوان الگوی معرفت یقینی و تألیفی پیشینی و نقطه‌ی تمایز فلسفه و علم تلقی می‌شود ، به بازخوانی و ارزیابی نقادانه‌ی نقد کانت بر مابعدالطبیعه و فلسفه می‌پردازد. رویکرد فلسفی پیشنهادی برای این رساله سعی بر اثبات آن است که قضایای فلسفی و مابعدالطبیعی همانند قضایای ریاضیات کانتی ترکیبی و ماتقدم هستند و انسان را به سمت معرفت و شناخت یقینی رهنمون میکنند. علاوه بر این اثبات این گزاره که موضوع فلسفه که «موجود بما هو موجود» است خصوصیاتی مشابه اشیاء، مفاهیم و حقایق ریاضیاتی کانتی دارد و راه انسان را به سمت یقین ریاضیاتیِ قابل پذیرش علوم تجربی هموار می‌کند. در نهایت سعی خواهیم کرد تا نشان دهیم روش فلسفی که بر مبنای یقین استدلالی و برهانی است همانند احکام ریاضیاتی قطعی و یقین آور کانتی است و آن‌چه از ویژگی‌های شهود ریاضیاتی و قضایای ترکیبی و ماتقدّمِ مورد پذیرش کانت بدست می‌آید از طریق براهین قطعی و یقینی ساختار یافته از معقولات ثانیه فلسفی هم قابل دسترس است و از این طریق به دنبال امکان یافتن پاسخی فلسفی به نقد کانت بر مابعدالطبیعه و فلسفه می‌باشد. این پژوهش با این رویکرد در پی پاسخ به این پرسش محوری است که «چگونه تحلیل‌های هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه ابن سینا و ملاصدرا از حقایق ریاضیاتی، میتواند به عنوان پاسخی به نقدهای کانت بر مابعدالطبیعه عمل کند و جایگاه آن را به عنوان یک علم معتبر بازسازی نماید؟» این رساله با رویکردی تحلیلی و استدلالی در عین حال مقایسه‌ای و انتقادی و بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای انجام می‌شود. روش تحقیق به‌گونه‌ای در نظر گرفته شده است که با بررسی و تحلیل متون فلسفی ابن‌سینا و ملاصدرا به استخراج و تبیین دیدگاه‌های هستی‌شناسانه و معرفت‌شناسانه این دو فیلسوف درباره مفاهیم و حقایق ریاضیاتی پرداخته ‌شود. با استفاده از این دیدگاه‌ها و بررسی انتقادات کانت بر مابعدالطبیعه و فلسفه استدلال‌هایی برای پاسخگویی به این نقدها ارائه می‌شود. با استفاده از استنتاج و استدلالهای فلسفی و منطقی سعی میگردد به پرسش‌های تحقیق پاسخ داده شود. داده‌های مورد نیاز از طریق مطالعه منابع کتابخانهای فلسفی گردآوری شده و در چارچوبی نظام‌مند تحلیل می‌شوند. در این رساله بنا بر آن است تا با حفظ دقت و امانت فلسفی، به نتایجی معتبر و قابل دفاع دست یابیم. غایت این تحلیل، بررسی امکان دستیابی به نوعی دفاع از امکان و اعتبار مابعدالطبیعه و فلسفه اولی در پرتو تحلیل‌های ابن سینا و ملاصدرا از معرفت و هستی حقایق ریاضیاتی است؛ تحلیلی که بتواند پاسخگوی چالش‌های وارد شده از سوی عقل نقّاد کانت باشد.
تبیین و نقد نظریه جورج الیس درباره فرآیند وحی با تأکید بر نظریه ابن سینا
نویسنده:
جواد نوائی؛ استاد راهنما: رضا اکبری؛ استاد مشاور: حمیدرضا آیت اللهی، حسین هوشنگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر به تبیین و نقد نظریه‌ی جورج الیس درباب فرآیند وحی، با تکیه بر مبانی فلسفی ابن‌سینا می‌پردازد. الیس با بهره‌گیری از دستاوردهای علمی معاصر، از جمله مکانیک کوانتوم و اصل عدم قطعیت هایزنبرگ، و تلفیق آن با چارچوب الهیات مسیحی، می‌کوشد مدلی ارائه دهد که فاعلیت الهی در پدیده وحی را بدون نقض قوانین طبیعی تبیین کند. هسته مرکزی نظریه‌ی وی بر مفاهیمی چون مدل سلسله‌مراتبی علوم، سلسله‌مراتب عالم ماده و نیز به کارگیری اصل عدم قطعیت در سطح کوانتومی به عنوان مجرایی برای فعل الهی، و همچنین نقش علوم اعصاب در دریافت وحی استوار شده است. این پژوهش با اتکا به نظام فلسفی ابن‌سینا به‌مثابه پایگاهی برای نقد، نشان می‌دهد که نظریه‌ی الیس با چالش‌های متعددی روبرو است. این چالش‌ها در دو سطح قابل ارزیابی هستند. نخست، نقدهای علمی-فلسفی معاصر که شامل وابستگی به تفسیر خاص کپنهاگی از مکانیک کوانتوم، تقلیل امر قدسی به پدیده‌های فیزیکی، ابهام در مکانیزم دقیق فاعلیت الهی و غفلت از بستر فرهنگی - تاریخی وحی است؛ دوم نقدهای برآمده از فلسفه‌ی ابن‌سینا که مهم‌ترین آن‌ها نقض قاعده الواحد، عدم رعایت سنخیت بین علت و معلول، غفلت از نقش عقل فعّال و ناسازگاری کنوزیس با مفهوم قدرت و اراده‌ی الهی است. بررسی تطبیقی این دو دستگاه فکری آشکار می‌سازد که تبیین ابن‌سینا - که بر سلسله‌مراتب وجودی و نقش وسایط مجرد (مانند عقل فعال) تأکید دارد - در مقایسه با مدل فیزیکی الیس، از عمق متافیزیکی بیشتری برخوردار است. این مدل قادر است هم جنبه‌ی متعالی و ماورائی وحی را حفظ کند و هم با عقلانیت فلسفی سازگاری کامل داشته باشد. این پژوهش در نهایت نتیجه می‌گیرد که علی‌رغم ارزشمندی تلاش الیس برای همسو کردن الهیات با علم معاصر، نمی‌توان بدون اتکاء به مبانی عمیق متافیزیکی، تبیینی جامع و قانع‌کننده از پدیده‌ای پیچیده مانند وحی ارائه داد. بنابراین، به‌نظر می‌رسد تلفیق رویکردهای علمی و فلسفی، با حفظ اصالت مبانی متافیزیکی حکمت اسلامی، راه‌حل بهتری برای این مسئله باشد
بررسی تغایر واجب الوجود ابن سینا با خدای قرآن
نویسنده:
روح الله زارعی؛ استاد راهنما: جمال الدین میرشرف الدین؛ استاد مشاور: علی شهبازی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
• بیان مسئله: زیرساخت و زیربنای هر فلسفه‌ای بر "معرفت‌شناسی"، "شیوه فلسفه‌پردازی" و "منابع معرفت" استوار است؛ بنابراین برای آگاهی از چیستی و چرایی و شناخت بهتر مکاتب فلسفی یا اندیشه‌های فیلسوفان، مانند ابن‌سینا، بایستی به این محورها توجه کرد تا چارچوب و درون‌مایه اندیشه آنها به‌دست آید. مکتب فکری مشایی و تفکر فلسفی و جهان‌شناسی ابن-سینا، به‌ویژه مسئله "واجب‌الوجود"، آنگاه بهتر و روشن‌تر فهمیده می‌شود که به سنت فکری یونانی، اسکندرانی و نوافلاطونی خوب توجه شود؛ چرا که به نظر می‌رسد بن‌مایه‌های اصلی تفکر مشایی همان است که در الهیات و مابعدالطبیعه‌ی فیلسوفان یونان، سنت اسکندرانی‌ و به‌ویژه نوافلاطونیان، نیز وجود دارد. فلسفه ابن‌سینا، ویژگی دینی دارد؛ بدیهی است که اصلی‌ترین نشانه دینی بودن، باور به خدا، توحید و صفات الهی است؛ از این‌رو، قلّه و غایت فلسفه ابن‌سینا (همچون سایر فیلسوفان دینی)، اثبات واجب‌الوجود (خدا) به‌عنوان مبدأ و عالی‌ترین مرتبه هستی است. توصیفات و استدلال‌های گوناگونی که ابن‌سینا درباره واجب‌الوجود (خدا) دارد و واژه‌هایی که در این‌باره به‌کار می‌گیرد، ضعف‌هایی دارد که چالش برانگیز است؛ از جمله این‌که با جستجو و تعمق در متون دینی، متوجه می‌شویم واجب‌الوجود ابن‌سینا و هم‌فکران او، با خدای قرآن تفاوت‌های زیادی دارد. دیگر آن‌که، به لحاظ سنجه‌ها و شاخص‌های فلسفی نیز دستاوردهای فلسفی ابن-سینا در این مسئله، کاستی‌ها و ضعف‌هایی دارد. به دیگر سخن، استدلال‌های او درباره واجب‌الوجود، از نگاه معرفت‌شناسی مناقشه‌برانگیز است و در مقام اثبات و ثبوت، الزامات دینی را برآورده نمی‌کند و با مقومات الوهیت ناسازگاری دارد. برای رسیدن به کاوشی ژرف و نگاهی عمیق در این مسئله، ناگزیریم واجب‌الوجود ابن‌سینا را در 3 ساحت بررسی کنیم: الف. بررسی سیر تطور و تحول مفهوم واجب‌الوجود؛ ب. بررسی و ارزشیابی استدلال‌ها(معرفت‌شناسی)؛ ج. مغایرت‌ها و پیامدهای احتمالی (شیوه فلسفه-پردازی).
بی‌کرانگی واجب‌الوجود از دیدگاه ابن‌ سینا، ملاصدرا و تفکیکیون
نویسنده:
فاطمه شکری زاده؛ استاد راهنما: مهدی امامی جمعه؛ استاد مشاور: نفیسه اهل سرمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی مفهوم بی‌کرانگی و عدم‌تناهی خداوند در نظام فکری ابن‌سینا، ملاصدرا و مکتب تفکیک می‌پردازد. این مفهوم رابطه‌ی مستقیمی با توحید خداوند داشته و به‌مثابه زیربنا، شاکله‌ی هر جهان‌بینی توحیدی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. آنچه در مکاتب توحیدی از جمله در مکتب ابن‌سینا، ملاصدرا و تفکیکیون مورد توجه است کوشش آن‌ها مبنی بر زدودن حدود از ساحت حق‌تعالی است. در تفکر ابن‌سینا هرچند به‌طور مستقیم به خدای نامتناهی اشاره نشده‌است، اما آنچه در فلسفه‌ی او رخ داده و آن را نسبت به مکاتب گذشته متمایز می‌کند، کوشش او برای اثبات واجب‌الوجود بالذات به‌عنوان موجودی بی‌نیاز از غیر است که بر همین مبنا حدپذیر از غیر خود نیست. ردپای این تفکر و زدودن حدود از واجب‌الوجود در تمامی الهیات ابن‌سینا قابل مشاهده است. اوج این تفکر در الهیات ملاصدرا و براساس اصالت وجود و وحدت وجود به منصه‌ی ظهور می‌رسد. در جای‌جای فلسفه‌ی صدرا سخن از موجود نامتناهی بلکه فوق نامتناهی به‌میان می‌آید و درحقیقت با تبیین مراتب وجود، عدم‌تناهی تصور روشن‌تر و تعریفی به مراتب ایجابی‌تر پیدا می‌کند که صدرا از طریق همین تصور از خدای نامتناهی، بخش‌های مختلف الهیات خود را نظم و انسجام می‌بخشد. فلسفه‌ی صدرا تبیینی از موجودی بی‌کران و صفات و ویژگی‌های آن می‌دهد، که از‌این‌طریق به وحدت و توحید خداوند نیز معنایی تازه‌ می‌بخشد. امّا برخی از مکاتب از جمله مکتب تفکیک به‌خلاف ادعای فلاسفه‌ای همچون ابن‌سینا و ملاصدرا با انتساب صفت عدم‌تناهی به خداوند مخالف‌ بوده و اعتقاد به خدای نامتناهی را برابر با شرک می‌دانند. این گروه معتقدند که مفهوم نامتناهی مربوط به موجودات مقداری بوده و خداوند متعالی‌تر از آن است که منتسب به متناهی و عدم‌تناهی باشد. با‌بررسی دقیق‌تر مشخص می‌شود تفکیکیون در مبانی خود خدایی را به تصویر می‌کشند که متباین با اشیاء، بری از صفات آن‌ها و بسیار متعالی است. منبای اصلی چنین ادعایی به انکار علیّت در تفکر اهل تفکیک بازمی‌گردد. نکته‌ی حائز اهمیت این است که گرچه این گروه داعیه‌دار انکار عدم‌تناهی برای خداوند هستند، امّا صحبت از خدایی متعالی و مباین با سایر موجودات نشان از دغدغه‌ی تفکیکیون مبنی‌بر اثبات خدایی است که به‌‌خلاف مخلوقات محدود نبوده و از‌این‌طریق حدود را از خداوند زدوده و در پی تبیین موجودی لاحد هستند.
  • تعداد رکورد ها : 3376