جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1387
بررسی تأثیر غزالی بر سهروردی در مسئلة تناسخ
نویسنده:
لیلا شیخی , سیدمحمد علی دیباجی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رد تناسخ و چگونگی معادجسمانی دو مسئلة مهم در فلسفه وکلام اسلامی است، چنان که هم برای اندیشمندان ادیان ومذاهب قدیم وهم برای فیلسوفان دین در عصر حاضر، دارای اهمیت است. به‌نظر می‌رسد که این دو مسئلة در نزاع غزالی با ابن‌سینا دیدگاه خاصی را برای سهروردی پدیدآورده است. سهروردی معادجسمانی را با روش نقلی اثبات کرده و معتقد است که همین بدن عنصری در آخرت حاضر می‌شود؛ اما در مورد تناسخ، موضع اودر کتبی که از تناسخ در آن‌ها سخن گفته، ازجمله تلویحات و لمحات، با حکمـةالاشراق متفاوت است، به این‌معنا که در همة آثارمربوط به‌جز حکمـةالاشراق، از رد تناسخ سخن می‌گوید، ولی در اثر اخیر، موضع او در سه مرحله بیان شده است: عقیده به حدوث نفس، که مستلزم رد تناسخ است؛ تردید در رد یا قبول تناسخ، به دلیل ضعف ادله معتقدان و منکران به تناسخ؛ و سخن ازامکان یا وقوع نوعی تناسخ نزولی برای شقاوتمندان. این مقاله درصدد است تا اثبات کند که عقیدة سهروردی به امکان نوعی از تناسخ، تا اندازة زیادی تحت تأثیر «نظریة بدن جدید» غزالی است که درباب چگونگی معادجسمانی مطرح کرده است.
صفحات :
از صفحه 53 تا 76
 زین‌الدین کشی، نخستین چهرۀ اشراقی پس از سهروردی
نویسنده:
علی اصغر جعفری ولنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در تاریخ فلسفة اسلامی، شهرزوری نخستین و شاید مهمترین شارح حکمةالاشراق و مکتب سهروردی معرفی شده است. اما این ادعا زمانی میتواند درست باشد که در دورة زمانی میان سهروردی و شهرزوری حکیمی به فلسفة اشراق توجه خاص نکرده باشد؛ اگر بدانیم که شهرزوری خود از حکیمی دیگر بهره برده است، باید در این دیدگاه رایج تجدید نظر کنیم. این حکیم، زین‌الدین کشی، صاحب حدائق الحقایق است که پیش از شهرزوری چنین التفاتی به آموزه‌های فلسفة اشراق داشته است. تأثیرپذیری کشی از سهروردی، افزون بر ترتیب تدوین مواضع کتاب حدائق الحقایق، بطور ويژه در فصلي مستقل که به بحث نور و اقسام آن اختصاص یافته، خود را بخوبی نشان میدهد؛ این فصل درواقع چکیده‌یی از همة مباحث کتاب حکمةالاشراق است. مقالۀ حاضر با بررسی سیر مباحث کتاب و مقایسه و تحلیل فقراتی از حدائق الحقایق نشان میدهد که پیش از شهرزوری، زین‌الدین کشی به اندیشۀ سهروردی توجه نشان داده و میتوان او را در این رویکرد مقدم بر شهرزوری و نخستین اندیشمند اشراقی بعد از سهروردی دانست.
صفحات :
از صفحه 99 تا 130
سیمرغ اوستایی، سیمرغ اشراقی (پژوهشی در ریشه‌شناسی تاریخی «سیمرغ» در حکمت اسلامی‌ ـ ‌ایرانی)
نویسنده:
حسن بُلخاري قهي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بدون تردید «سیمرغ» یکی از مهمترین و جذابترین نمادهای اشراقی و عرفانی در تمدن اسلامی ‌ـ ‌ایرانی است. ردپای این مرغ اساطیری را میتوان در متون اوستایی و پهلوی یافت؛ هم بعنوان مرغی سدره‌نشین و طوبی‌نشین و هم با نام حکیمی بلند مرتبه در حکمت زرتشتی. تلفظ اصلی واژۀ سیمرغ در اوستا، «مرغو سه ئه نه»، در پهلوی «سن مورو» و «سه نه موروک» و در مواردی در زبان فارسی، «سیرنگ» آمده است که مستشرقین آن را به عقاب و شاهین ترجمه کرده‌اند. شاید ترجمة واژه به عقاب، ناشی از تأمل مترجمان بر واژة syena سانسکریت باشد که در آن زبان، بمعنای عقاب است و چنانکه میبینیم این واژة سانسکریت، از نظر تلفظ بسیار شبیه saena اوستایی است. شیخ‌اشراق در بخشهای مختلف آثار خود دربارۀ سیمرغ سخن گفته است؛ در رسالاتی همچون صفیر سیمرغ، عقل سرخ و فى حالة الطفولية. او در عقل سرخ با رویکرد و تأویلی بدیع که در حمایت سیمرغ از رستم در جنگ با اسفندیار دارد، در رسالة صفیر سیمرغ با بیان مقدمه‌یی که شرح فضايل سیمرغ است و در فى حالة الطفولية با بیان طوبی‌نشینی این مرغ اسطوره‌یی، از سیمرغ بحث کرده است. نوع پرداختن شیخ‌اشراق به این بحث بیانگر جایگاه و قداست سیمرغ در ذهن و زبان او و مهمتر از آن، مطالعه و شناخت وي از حکمت ایران باستان است. در این مقاله از سیمرغ در متون اوستایی و پهلوی و بازتاب آن در حکمت اشراقی سخن میگوییم.
صفحات :
از صفحه 77 تا 98
دفاعی از سهروردی در برابر اشکال ملاصدرا
نویسنده:
حسین واله
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اختلاف مشهور ملاصدرا با سهروردی بر سر مدلول وجود است. سهروردی می گوید "در جهان چیزی نداریم که حقیقتش هستی باشد" در حالیکه ملاصدرا می گوید "جز حقیقت هستی درجهان حقیقتاَ چیزی نداریم". یک پاسخ ملاصدرا به استدلال سهروردی مبتنی بر تحلیل تازه ای از محمول "موجود" است که در آن " امری دارای هستی" جای خود را به " هر آنچه هست" می دهد. در نتیجه ملاصدرا می کوشد هم اشتراک معنوی مفهوم وجود را حفظ کند و هم این مفهوم را حاکی از واقعیت بداند و هم اشکال تسلسل را رد کند. می توان از جانب سهروردی به راهبرد ملاصدرا خرده گرفت: این تحلیل تازه یا منحصراً در باب محمول "موجود" صائب است یا در باب همۀ مشتق ها. شق اول استدلال ملاصدرا را دوری می کند و شق دوم با مثالهای نقض فراوان مواجه است. در نتیجه، می توان کما کان از موضع سهروردی دفاع کرد؛ یا "موجود" مشترک معنوی نیست و یا محمولی ذهنی و اعتباری ست. راز این اختلاف در مبادی نظریۀ معناداری اسم عام یا مفهوم است.
صفحات :
از صفحه 247 تا 261
ماهیت عقول طولیه در مشرب سینوی،اشراقی و صدرایی
نویسنده:
معصومه قاسم فام
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف از طرح نظریه عقول طولیه، پاسخ به یکی از پرسش‌های مهم درباره چگونگی پیدایش این عالم و تبیین وساطت میان خداوند، خلق و چگونگی به ظهور رسیدن سلسله مراتب نظام هستی است. نمایندگان سه مکتب سینوی، اشراق و حکمت متعالیه، پیدایش کثرت در عالم را بر مبنای عقول طولی تصویر کرده‌اند. این مقاله به بررسی نظام طولی عقول از منظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا می‌پردازد. آنها معتقدند که این جهان، قابلیت دریافت بی‌واسطه‌ هستی را از او ندارد. بنابراین نیاز به واسطه‌ای است که ‌آن را صادر اول نام نهاده‌اند. از دیدگاه ابن سینا مدال نخستین مخلوق، تنها زیبنده‌ جوهری به نام عقل است. از نگاه این فیلسوف، نظام طولی عقول با طبیعیات قدیم پیوندی ناگسستنی دارد. وی نظام هستی را به شکل ثلاثی و رباعی طراحی کرده است. سهروردی از عقول به انوار تعبیر کرده و نور اقرب را تعیّن اول هستی قلمداد می‌کند. صدرالمتالهین هندسه عقول طولی را با معماری نوین عرضه کرده و به نظریه عرفا نیز توجه ویژه داشته است و وجود منبسط را صادر اول معرفی می‌کند. خلاصه ماشینی: "پس این پرسش مطرح می‌شود که چگونه موجودات کثیر در عالم هستی از مبدأ واحد صادر شده‌اند؟ هدف اصلی علم و فلسفه، حل این مسئله پیچیده و پوشیده، یعنی خلقت عالم و چگونگی صدور موجودات از ذات حق تعالی است و نمایندگان سه مکتب سینوی، اشراقی و صدرایی با طرح نظریة عقول طولیه خواسته‌اند از این راز سر به مهر پرده بردارند؛ حال اینکه ماهیت عقول طولیه و چگونگی چینش زنجیره‌ طولی عقول به چه شکل است، بحثی است که این مقاله با تأمل و بررسی آثار و نوشته های سه فیلسوف مسلمان، ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا به پویش و مطالعه آن می‌پردازد. در این‌جا نباید توهم نمود که از واجب الوجود دو امر صادر می‌شود: یکی وجود صادر اول و دیگری ماهیت او، زیرا در هر معلول فقط وجود او از علت صادر شده است؛ چنان‌که از ابن سینا این عبارت معروف است که: «ما جعل الله المشمشة مشمشة بل أوجدها» (شعرانی، [بی‌تا]، ص80 و160؛ مطهری، 1375، ج1، ص 171و ج4، ص306)؛ همچنین صادر اول نسبت به صادر‌های دیگر تقدم رتبی و وجودی دارد (شیرازی، 1981م، ج2، ص331). از آن‌جا که همه‌ جهات کثرت در عقل اول نیست تا روا باشد که عوالم پایین‌تر از او صادر شود، مسلم است که بالاخره باید کثرتی، هرچند اعتباری در صادر اول وجود داشته باشد، اما این‌که زنجیره عقول طولیه در مکتب سینوی، مشرب اشراقی و حکمت متعالیه به چه شکل ادامه می‌یابد و چند جهت کثرت در عقل اول مندرج است، نیاز به مطالعه بیشتری دارد که اینک آن را از چشم‌انداز نمایندگان این سه مکتب پی می‌گیریم."
صفحات :
از صفحه 31 تا 48
عینیت ذات و صفات الهی در اندیشه ابن سینا،شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
طاهره رحمانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل اعتقادی، زیربنای تفکّر انسان­ است و تمام باورها، اندیشه­ها، حرکات و سکنات او، بر اساس اعتقاد انسان شکل می­گیرد. بر این اساس است که شرط پذیرش در مباحث اعتقادی، تکیه بر برهان، استدلال، یقین و علم است. نوشتار حاضر با محوریت عینیت ذات و صفات الهی در اندیشه حکما، به روش کتابخانه­ای و با بهره­گیری از منابع فلسفی، سعی در بررسی دقیق توحید صفاتی از منظر حکمایی همچون ابن سینا، ملاصدرا و شیخ اشراق دارد. این پژوهش نشان می­دهد نظر صحیح در نحوه اتصاف واجب تعالی به صفات حقیقی مانند علم و قدرت و حیات و ... این است که اولاً واجب تعالی در مرتبه ذات، واجد همه صفات کمالی است؛ ثانیاً این صفات، موجب کثرت ذات و باعث ترکب آن نمی شود، بلکه هر یک از این صفات، عین ذات و تمام ذات اوست؛ و ثالثاً هر کدام از این صفات، عین یکدیگر می­باشند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 46
بررسی تطبیقی کارکردهای نظریه مُثل در فلسفه افلاطون و سهروردی
نویسنده:
اقدس یزدی، فاطمه بنی‌اسدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نوشتار حاضر با بیان این نکته که اعتقاد به عالم مُثل، فصل جدیدی را در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی افلاطون و سهروردی گشوده است، به بیان انگیزه طرح این عالم توسط این دو حکیم پرداخته و سپس تأثیر این نظریه را در هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی این دو فیلسوف به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار داده است. در پایان نیز به این نتایج رسیده است که افلاطون، مُثل را متعلق اصلی علم می‌داند و قائل است که جهان مادی نمی‌تواند ثابت و در نتیجه متعلق علم باشد. از آن‌جا که طبق نظر وی مُثل حقایقی عینی‌اند، بنابراین تصمیم گرفت که جایگاه مُثل را از حیث هستی‌شناسی تبیین کند که در هستی‌شناسی وی، جایگاه مُثل مادون مثال خیر و مافوق عالم ماده است. سهروردی نیز در سلسله مراتب هستی، پس از نورالانوار به موجودات نوری محض معتقد است که آن‌ها را انوار قاهره می‌نامد. انوار قاهره، موجودات مجرد تامی به شمار می‌آیند که در دو حالت طولی و عرضی شکل گرفته‌اند که از نظر وی این عقول عرضیه، همان مُثل افلاطونی‌اند که حکمت راستین و حقیقی از نظر سهروردی در اثر عروج و اتصال به همین عقول عرضیه (رب النوع) حاصل می‌شود.
صفحات :
از صفحه 119 تا 138
شناخت و اقسام آن از دیدگاه سهروردی
نویسنده:
فهیمه معصومی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از متفکران و فیلسوفان اسلامی، شهاب‌الدین سهروردی است که در فلسفه اسلامی اسلوب و سبکی اشراقی دارد. او به معرفت نفس و شناخت آن توجه دارد و در آثار خود به تزکیه و تهذیب آن توجه می‌دهد. شیخ اشراق به علم حضوری بیش از فیلسوفان قبل از خود توجه دارد و مصادیق علم حضوری را افزایش می‌دهد. وی صراحت دارد که علم ما به ابصار، علم خداوند به ما سوی و... حضوری است. از طرف دیگر به طالب علم توصیه می‌کند که اگر می‌خواهد حکیم اشراقی و کامل باشد، باید در استدلال و پیچیدگی‌های فنی آن نیز مهارت داشته باشد. بنابراین مباحث علم حصولی، یعنی تصور و تصدیق از دیدگاه شیخ اشراق بسیار شبیه مباحث فلسفه مشاء است؛ به جز برخی نقدها و نظراتی که خود به عنوان قاعده اشراقی از آن یاد می‌کند.
صفحات :
از صفحه 81 تا 104
مقایسه‌ی علم حضوری از دیدگاه ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
پدیدآور: ایرج اصغری ؛ استاد راهنما: سهراب حقیقت ؛ استاد مشاور: سیداحمد حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش برآنیم که ملاک علم، مصادیق علم حضوری و جایگاه علم حضوری را از دیدگاه دو فیلسوف بزرگ اسلامی یعنی ابن‌سینا و سهروردی بررسی نمائیم. از آن جا که مبحث علم یکی از مسائل مهم و مورد توجه فیلسوفان و متکلمان می‌باشد، تقسیمات متعددی از علم ارائه داده‌اند که یکی از مهم‌ترین تقسیمات، تقسیم علم به علم حضوری و علم حصولی می‌باشد. علم حضوری آگاهی از چیزهاست بدون واسطه صورت حکایتگر، اما علم حصولی شناخت اشیاء است به واسطه صورت حکایتگر. هر دو فیلسوف با توجه به مبانی فکری خود قائل به علم حضوری می‌باشد. ملاک علم در دیدگاه ابن‌سینا بر پایه‌ی تجّرد از ماده می‌باشد، در حالی که ملاک علم در دیدگاه سهروردی با توجه به نظام فلسفی خود بر پایه‌ی نور، ظهور و مشاهده می‌باشد، ضمن این که دیدگاه ابن‌سینا را در باب ملاک علم و ادراک نقد می‌کند. در بحث مصادیق علم حضوری می‌توان گفت، نظر به این که ملاک علم در نزد ابن‌سینا تجرّد می‌باشد از این حرف لازم می‌آید که مصادیق علم حضوری هم از دیدگاه وی منحصر در مجرّدات باشد، یعنی هر آن چه که مجرد باشد به ذات خود عالم می‌باشد. در حالی که سهروردی را می‌توان مبدع گسترش مصادیق علم حضوری در تاریخ فلسفه اسلامی دانست، وی علاوه بر این که علم حضوری را در زمینه علم ذات به ذات مطرح نمود، هم چنین علم به ماسوی و غیر و قوای ادراکی را نیز علم حضوری می‌داند. در آخر می‌توان گفت که علم حضوری در نظام فلسفی هر دو فیلسوف یک نقش مهم و اساسی را ایفا می‌کند، تا جایی که می‌توان ادعا نمود علم حضوری بنیان و اساس نظام معرفتی هر دو فیلسوف را تشکیل می‌دهد.
حرکت و زمان از دیدگاه سهروردی و فلوطین
نویسنده:
پدیدآور: زهرا پهلوانی ؛ استاد راهنما: عزیزالله افشار کرمانی ؛ استاد مشاور: انشاءالله رحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
حرکت و زمان همانند سایر مفاهیم فلسفی در طول تاریخ، ماجراها پشت سرگذاشته است. این دو عنصر از عناصر شناخته شده و اولیه بشر بوده و زمینههای تفکر را در اندیشمندان فراهم آورده است. تنوع و تغییر نقطه آغازین فکر بشر محسوب میشود که وی را به جستجوی وحدت در میان کثرت و ثبات در میان تغییر کشانده است. نزد برخی حکما، این دو واژه امر مبهم و غیرواقعی تلقی شده که واقعی بودن آنها با پذیرش هستی، تعارض و منافات داشته است از این رو پارمنیدس و زنون، وجود حرکت و زمان را منکر شدهاند. بعضی از حکما و متکلمان اسلامی، زمان را موهوم و غیرواقعی دانستهاند و از نظر برخی دیگر، حرکت و زمان و هستی با هم ارتباط تنگاتنگی پیدا کرده، نشانه هستی و بودن را در پویایی و تحول دانستهاند. برخی سطحی نگرانه با حرکت و زمان رو به رو شده و از حرکت تنها جابجایی مکانی و از زمان فقط پیوند و اتصال را اراده کردهاند و عدهای حرکت را معنای وسیعتر و عمیقتری کرده و به پویش درونی و حرکت جوهری پرداختهاند. اگرچه حرکت و زمان نسبت به واژه جوهر قدمت بیشتری دارند اما شاید بتوان گفت از لحاظ مفهومی با هم زاده شدهاند. نمونه بارز این پیوند در اندیشه هراکلیت یافت میشود که با عنایت به آتش به عنوان عنصر اولیه، پیوند جوهری اشیا را با حرکت مورد تاکید قرار داده است. سپس همین تحول جوهری در افکار افلاطون و فلوطین دنبال شده تا در دنیای اسلام در دیدگاه صدرالدین شیرازی به بار نشسته است.
  • تعداد رکورد ها : 1387