جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1685
احادیث موضوعه از منظر استاد مطهری(ره)؛ معیارها و نمونه ها
نویسنده:
پدیدآور: طاهره راستین ؛ استاد راهنما: محسن نورائی ؛ استاد مشاور: سیدمحسن موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
قرآن و سنت پیامبر و اهل‌بیت ایشان علیهم‌السلام مهمترین منابع دینی هر مسلمانی است. هر چند صحت و اتقان قرآن بطور متواتر و قطعی بر همگان از فریقین آشکار و مبرهن است، اما در صحت و سقم احادیث رسیده از نبی اکرم و ائمه معصوم علیهم‌السلام تردید و تشکیک بین علمای حدیث وجود دارد چرا که حدیث از آن مصونیتی که قرآن برخوردار بود، بهر‌مند نبوده و فعالیت‌های دروغ پردازان در همان عصر حیات پیامبر صلی الله علیه و آله و هشدار ایشان نسبت به ظهور کذابان و وضاعان، خود شاهدی برای عدم مصونیت حدیث از جعل و تحریف و دستبرد دروغگویان است. یکی از اندیشمندان و دغدغه‌مندان در عصر معاصر استادِ شهید، مرتضی مطهری است که هر چند با چهره‌ای حدیثی شهرت نیافته، اما در تلاش‌ها و جستجوهای حدیثی خود به نقد و تحلیل احادیثی پرداخته که در صحت آنها تردید داشته است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی در بررسی معیارهای استاد مطهری در نقد احادیث موضوعه به این نتیجه رسیده که استاد مطهری با گذراندن احادیث مربوطه از صافی معیارهایی همچون قرآن، سنت و سیره معصومین علیهم-السلام، عقل، تاریخ قطعی و بررسی سندی و محتوایی حدیث به صحت یا جعلی بودن آن حکم می‌کردند. ایشان در مطالعات حدیثی خویش علل و انگیزه‌های مختلف وضّاعان و کذّابین را مواردی همچون: انگیزه‌های سیاسی و اجتماعی مانند تثبیت حکومت، دشمنی با اهلبیت و تقویت دشمنان اهلبیت، انگیزه‌های دینی و فرهنگی و اجتماعی مانند ترغیب مردم به دین و قرآن، تعصبات قومی، قبیله‌ای و جغرافیایی و حب و بغض‌های افراطی بیان کردند.
بررسی مساله خاتمیت از دیدگاه علامه طباطبایی و اقبال لاهوری و شهید مطهری و پاسخ به شبهات در این زمینه
نویسنده:
پدیدآور: محمد رستمی ؛ استاد راهنما: علی زنگویی ؛ استاد مشاور: سیدمحمد رضوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله خاتمیت از مسائل ضروری و مورد قبول دین اسلام و مسلمانان است،که در قرآن، احادیث و روایات نیز آمده است. بنا‌بر اعتقاد دانشمندان و محققان، مبحث خاتمیت و اینکه بعد از اسلام، دین و بعد از حضرت محمد‌(ص)، پیامبری نمی‌آید در اواخر قرن بیستم به اوج خود رسید و مسئله خاتمیت، مهم‌تر و گسترده‌تر از قبل گردید، به دلیل اینکه فرقه‌های ضا‌له همچون؛ بهائیت و مدعیان ادیان نوظهور رواج یافت، از سوی دیگر به وجود آمدن نگرشی جدید نسبت به دین که باعث به وجود آمدن پرسش‌هایی شد که از مدرنیته نشات می‌گرفت، باعث ایجاد تحلیل و نگرش خاصی از نبوت و خاتمیت و همچنین وحی شد، که این نوع نگاه به مسئله خاتمیت بیشتر تاثیر پذیرفته از نظریه‌ی تجربه دینی بوده، که اولین بار توسط اقبال لاهوری مطرح شد. در این پژوهش که به روش، توصیفی-تحلیلی نگاشته شده است، قصد داریم با توجه به نظرات، سه فیلسوف مسلمان (علامه طباطبایی، اقبال لاهوری،شهید مطهری) به این سوال پاسخ دهیم که؛ چه عواملی باعث می شود تا دین اسلام به عنوان آخرین دین الهی از سوی خداوند برای هدایت بشر برگزیده شود. به همین منظور ضمن بیان دیدگاه سه اندیشمند برجسته: علامه محمدحسین طباطبایی، علامه محمد اقبال‌لاهوری و شهید مرتضی مطهری در مورد خاتمیت و مقایسه نظرات آنان و به شبهات پیرامون این مسئله نیز بپردازیم. نتیجه حاصل از این پژوهش اینگونه است‌که؛ عوامل و دلایلی وجود دارد که دلالت بر‌این دارد که اسلام آخرین دین الهی و حضرت محمد(ص)، خاتم النبین می‌باشد. براساس نظرات مطرح شده در این نوشتار، دلایل گوناگونی برای اثبات خاتمیت دین اسلام و خاتم النبین بودن حضرت محمد(ص) وجود دارد. به طور خلاصه می‌توان گفت؛ اسلام، دینی کامل و جامع می‌باشد که احکام آن بر‌اساس سرشت و ذات آدمی است. بشر به وسیله احکام و تعالیم اسلام می‌تواند مورد هدایت قرار بگیرد و راه سعادت خویش را بیابد. پس لازم نمی‌آید، دین جدیدی ظهور کند. نکته دیگر اینکه، رشد و بلوغ فکری بشر باعث آن شده است که برای تفسیر، ترویج و تبلیغ دین، احتیاج به پیامبر دیگری نباشد. علامه طباطبایی و شهید مطهری، ویژگی‌های دین اسلام و احکام آن و نیز رشد و بلوغ فکری بشر را از دلایل خاتمیت می‌دانند. درحالیکه اقبال معتقد است‌که؛ با توجه به رشد و بلوغ فکری بشر، دیگر احتیاجی به دین و احکام آن نمی‌باشد و آدمی با بهره بردن از عقل خویش می‌ُتواند راه سعادت را بیابد.
نقش دین در زندگی فردی و اجتماعی انسان از دیدگاه متفکران مسلمان(اقبال لاهوری وشهید مطهری)
نویسنده:
پدیدآور: فاطمه قربانی ؛ استاد راهنما: عظیم حمزئیان ؛ استاد مشاور: رستم شامحمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بشر امروز با پیشرفت در علم و فناوری و پیچیدگی‌های دنیای مدرن از دین فاصله گرفته و‌‌ از معنویات دور شده است. این امر باعث ایجاد حس بی‌هویتی و پوچ‌گرایی در انسان گردیده در حالی که فطرتاً به معنا‌‌داری و هدفمندی نیازمند است. تنها منبع پاسخ‌گو به این نیاز بشردین است‌‌، پس لزوم دین‌داری از مهمترین نیازهای بشر محسوب می‌شود. از جمله کارکرد‌های دین در دنیای امروز می‌توان به ایجاد حس آرامش باطنی، خودباوری در پی کسب تعالیم دینی، زندگی آزادانه، اهتمام به تفکر و کسب معرفت از طریق انطباق علم و دین، به کارگیری اصول اخلاقی دینی در زندگی اشاره کرد. این پژوهش با هدف بررسی علل دین‌داری و نقش دین در زندگی انسان با توجه به دیدگاه‌های دو متفکر بزرگ جهان اسلام، علامه اقبال لاهوری و استاد شهید مطهری با روش تحقیق کتابخانه‌ای، توصیفی و مقایسه‌ای صورت گرفته است، که با مراجعه‌ی مستقیم به منابع اصلی و فیش برداری از آنها تنظیم و دسته بندی شده است. مهم‌ترین نتایج و یافته‌های این پژوهش حاکی از آن است که هر دو متفکر، دین را تأمین کننده آرامش و آزادی انسان دانسته و همچنین آن را احیا کننده فرد و جامعه و پیش‌برنده‌ی آن در زمینه‌های اخلاقی، علمی و فرهنگی می‌دانند و تنها در زمینه خاتمیت و وحی اختلاف نظر دارند. اقبال سرشت وحی را از سنخ غریزه و از نوع تجربه‌‌ی دینی می‌داند درحالی که مطهری وحی را هدایتی مافوق حس و عقل معرفی می‌کند و با تجربی بودن آن مخالف است و آن را تا حدود زیادی اکتسابی می‌داند.
سلامت معنوی در تعارض "عدالت و بیماری" با تاکید بر بیماران صعب العلاج (از منظر شهید مطهری)
نویسنده:
روح الله موسوی زاده ، سعیده حمله داری ، مهدی احمدی فراز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله تحقیق: گسترش بیماری خصوصا بیماری­های صعب العلاج منجر به بروز تعارضات معنوی نوپدیدی درمیان بیماران و خانواده­ها گشته است. دراین بین، مساله «عدالت» در ایجاد این تعارضات نقش به­سزایی دارد. بررسی این مقوله در قالب سوالاتی ازقبیل « چرا من؟ چرا خدا با من؟ چرا اکنون؟ چرا کودک من؟» در حوزه سلامت معنوی نمود گسترده­ای دارد. روش بررسی مقاله کیفی و از نوع توصیفی-اکتشافی-تحلیلی است که پس از ارتباط­گیری با بیماران و استخراج باورهای آنها در زمینه «عدالت»، پاسخ­هایی به روش تحلیلی فلسفی ارائه شده است. یافته­ها: مهم­ترین پاسخ، عبارت است از اینکه طبق نظام اسباب و مسببات، هر معلولی تنها از طریق علت خود موجود می­شود و هیچ معلولی از این قاعده مستثنا نیست پس سیر حادث شدن بیماری نیز مشمول آن خواهدبود. تجارب بالینی گسترده نگارندگان در ارتباط با بیماران صعب العلاج گویای اقناع جامع و در نتیجه گذار از ناراحتی معنوی و تحقق راستین سلامت معنوی گروه هدف است.
صفحات :
از صفحه 177 تا 194
مفهوم انسان کامل معصوم در پرتو تفکّر نوصدرایی (با تأکید بر آرای شهید مطهری و استاد جوادی آملی)
نویسنده:
یحیی کبیر ، فرشید طاهری خراسانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظام حکمت صدرایی با روش‎شناسی خاص فلسفی، زمینه ساز طرح بسیاری از مباحث کلامی و عرفانی بعد از خود بوده است. از جمله، مباحث مربوط به «انسان کامل» که طرح آن در کتب عرفانی گسترش یافت. این امر با بکارگیری و جعل اصطلاح «انسان کامل» توسّط ابن عربی آغاز شد. پس از آن ملاصدرا در آثار مهمّ خود، جهات گوناگونی از شئون «انسان کامل» به‌ویژه انسان کامل معصوم را مطرح کرده است. شارحان فلسفۀ صدرایی نیز کم‌وبیش به این مباحث توجّه داشته اند. از این میان، شهید مطهری و آیت الله جوادی آملی هر کدام با رویکردی متفاوت، تحقیقات زیادی در این باره انجام داده‌اند. مقالۀ پیش رو درصدد تبیین آرای این دو اندیشمند، دربارۀ وجه مفهومی اصطلاح «انسان کامل» است. این مطالعۀ تطبیقی در سه بخش «پیشینۀ کاربرد اصطلاح»، «تعریف‌ها» و «انسان کامل معصوم» انجام شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که شهید مطهری به پیشینۀ اصطلاح «انسان کامل» توجّه بیشتری داشته و تعریف غیر نقلی خویش از این مفهوم را بر مباحث قوّه و فعل فلسفی استوار کرده است؛ اما آیت‌الله جوادی آملی به محتوای اصطلاح، بیش از پیشینۀ آن عنایت داشته و تعاریف غیر نقلی خویش را بر مبانی نظری و سلوک عرفانی، بنا نهاده است. در آثار شهید مطهری در مقام تمایز انسان کامل معصوم از غیر معصوم، جنبۀ کلامی غالب شده و از این رو طرح روشمندی برای تبیین جایگاه تکوینی انسان کامل معصوم مشاهده نمی‌شود؛ اما در مقابل جوادی آملی به‌نحو روشمند، مفاهیم عرفانی را در مسیر تبیین مقامات موهوبی و ولایت تکوینی امامان معصوم و انسان کامل به خدمت گرفته است.
صفحات :
از صفحه 135 تا 158
مبانی اعتقادی رشد و انحطاط جامعه اسلامی از دیدگاه شهید مطهری و اقبال لاهوری
نویسنده:
پدیدآور: محبوب علی ناصر ادین ؛ استاد راهنما: سید هبه الله صدرالسادات
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه بر دو بخش مشتمل است: بخش اول: کلیات و مفهوم شناسی، در این بخش علاوه بر سؤالهای اصلی، فرعی، سابقه، ضرورت وهدف تحقیق، مفاهیمی چون: معانی؛ مبانی، رشد، انحطاط، جامعه، معرفت شناسی، هستی شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی را توضیح و زندگی نامه‌ی شهید مطهری و اقبال لاهوری و آثار این بزرگوار را بیان نموده‌اند. بخش دوم: مشتمل بر چهار فصل است(معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و ارزش شناختی)، در فصل اول، در بحث (معرفت شناختی) دنبال این پاسخ بودیم که آیا معرفت شناسی ممکن است یا نه؟ اقوال علما در این مسأله مطرح نموده و «ارزشِ شناخت»، «منابعِ شناخت»، «أبزار شناخت»، «معیار، موضوع، مراحل و انواع شناخت» از دیدگاه شهید مطهری و اقبال لاهوری را مورد بحث قرار دادیم. و در آخر فصل به بیان رشد و انحطاط جامعه در آئینه مطالب مذکور پرداخته و علم، عقل.. از جمله عوامل رشد جامعه و تحجر و جمود، عقل گرایی افراطی، تقدیر پرستی منحط، تصوف منفی و انزوا طلب، حس گرایی افراطی و تکیه بر ظن و گمان را از جمله مبانی انحطاط جامعه اسلامی قرار گرفتند. در فصل دوم درباره (هستی شناختی)، که یکی از بنیادی ترین نظام اعتقادی اجتماعی است، پرداختیم. در این فصل دنبال «ضرورت»، «اقسام»، «معیار» بویژه معیار هستی شناسی اسلامی، عوالم وجود را در نظر هردو بزرگوار در مسأله بیان و در آخر فصل به بیان مبانی رشد و انحطاط جامعه پرداخته و خدا باوری، اعتقاد توحید، درک عمیق و اعتقاد به این عوالم را از جمله مبانی رشد بر شمردیم. و خود ناباوری، خود ناشناختی(خود فراموشی)، نگرش غلط درباره خداوند، و انکار معاد جزء مبانی انحطاط جامعه اسلامی قرار گرفتند. در فصل سوم بحث(انسان شناسی) را مطرح کردیم. و موضوعاتی همچون: حقیقت انسان، جایگاه انسان در جهان(کرامت، خلافت و امانت دار الهی)، انسان کامل، ابعاد وجودی انسان، معنا و مفهوم خودی از دیدگاه این دو بزرگوار مطرح و در آخر فصل به مبانی رشد و انحطاط جامعه اشاره نموده و خودشناسی، بازیابی هویت اسلامی، اعتقاد به جاویدانی و فنا ناپذیری انسان از جمله مبانی رشد و نگرش غلط نسبت به مسائل مربوط به انسان، خود ناباوری، نظام آموزشی غیر استاندارد، زندگی غیر متحرک و عاری از عمل از جمله عوامل و مبانی انحطاط جامعه قرار داده شد. در فصل چهارم «أرزش شناختی» دنبال بررسی مفاهیم هم چون: «معنا و مصادیق ارزشها»، «اهمیت و انواع ارزش»، «درجات و مراتب ارزشها» را بیان نموده و ایمان، توحید، بندگی و ... را از جمله مصادیق ارزشها گردانیده، سپس تاثیر مبانی ارزش شناختی بر رشد و انحطاط جامعه اسلامی را بیان و احیا و زنده نگهداشتن ارزشهای مذکور مایه رشد و هرگونه افراط یا تفریط در آنها را مبانی انحطاط قرار داده شد.
تحلیل و نقد تطبیقی نسبت علم و دین از دیدگاه ایان باربور و مرتضی مطهری
نویسنده:
پدیدآور: امیر قنبری همایکوه ؛ استاد راهنما: ایراندخت فیاض ؛ استاد مشاور: محسن ایمانی ؛ استاد مشاور: اکبر صالحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه نسبت علم و دین، یکی از مسائل بحث‌انگیز و مهم در جوامع غربی و اسلامی است. هدف تحقیق حاضر تحلیل و نقد تطبیقی نسبت علم و دین از دیدگاه ایان باربور و استاد مرتضی مطهری است. این پژوهش از نظر طرح تحقیق جزو تحقیقات کیفی بوده و از نظر روش در چارچوب روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته است. در این رساله سعی نمودم تا با تطبیق و مقایسه دیدگاه دو اندیشمند و متفکر بزرگ واقع‌گرا یکی در جهان اسلام و دیگری در جهان غرب در خصوص رابطه علم و دین بپردازم. در این پژوهش با طرح پنج پرسش «نسبت علم و دین در دیدگاه استاد مرتضی مطهری»، «نسبت علم و دین در دیدگاه ایان باربور»، «وجوه اشتراک و تقابل و افتراق میان ایان باربور و استاد مرتضی مطهری» و «نقدهای وارده بر ایان باربور و استاد مرتضی مطهری در حوزه علم و دین» مورد بررسی قرار گرفت. اشتراکات ایان باربور و استاد مرتضی مطهری شامل: مخالفت با تفتیش عقاید، جهانی بودن علم، محدودیت‌های علم و اعتقاد به مبانی رئالیسم و افتراق‌های بین این دو اندیشمند، برداشت از مفهوم ثبات و حرکت، توازی خداوند و جهان هستی و تفاوت در نوع رئالیسم است. ایان باربور و استاد مرتضی مطهری با دو نگرش متفاوت، در تشخیص مکمل بودن علم و دین تلاش کردند. باربور با تکیه ‌بر «فلسفه پویشی» و «رئالیسم انتقادی» به طرح چهار رویکرد «تعارض، تمایز، گفتگو و مکمل» پرداخته است. نقدهایی شامل: وحدت علم و دین در چارچوب فلسفه پویشی، رئالیسم انتقادی، هم‌عرض بودن خداوند و جهان هستی، تقدّم معرفت تجربی بر معیار معرفت دینی بر ایشان وارد است. برداشت استاد مرتضی مطهری از رابطه «علم و دین» بیشتر رابطه «علم و ایمان» است. از نقدهای وارده بر استاد مرتضی مطهری می‌توان به بسط ندادن نظریه خود و عدم پرداختن به تأثیرات متقابل علم و دین بر یکدیگر اشاره کرد. در مجموع می‌توان گفت: مطهری با واکاوی پیش‌فرض‌های ذهنی افراد در پی مکمل بودن رابطه علم و ایمان است و اعتقاد دارد که علم و دین به یکدیگر نیازمندند. آرای باربور در آخرین اظهارنظرش درباره رابطه علم و دین با تکیه ‌بر الهیات پویشی از تمایز علم و دین به مکمل بودن این دو تغییر یافت. نتایج این پژوهش نشان داد که علم‌ دارای منشأ انسانی، ابطال-پذیر، تجربی و مادی است. به‌طورکلی علم در زمینه جهان آفرینش است، اما دین از خود آفریننده و پروردگار جهان سرچشمه می‌گیرد و دارای منشأ ماورای قدسی و غیرقابل‌ابطال است. عصاره کلام اندیشه مطهری این است که علم حدود خاصی دارد، لذا اعتقاد و ایمان دینی را نمی‌توان بر اساس استدلال علمی و عقلی فهمید، اگر هم‌چنین شود ایمان مغلوب عقل خواهد شد و کاری از پیش نمی‌برد جز آن‌که بر شک و حیرت ما بیفزاید. این که ما دین را می‌پذیریم نوعی داوری عقلانی راجع به آن است. هم‌چنین سایر نتایج پژوهش نشان داد که در دیدگاه مسالمت‌جویانه با قبول مبانی و اصول، هرکدام از پیامدهای ناگوار دیگری جلوگیری به عمل می‌آورد.
منابع معرفت دینی از منظر شهید مطهری
نویسنده:
پدیدآور: زهرا واهبی ؛ استاد راهنما: مصطفی جعفرطیاری ؛ استاد مشاور: معصومه بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت دینی با فهم روشمند و پژوهش در منابع دینی حاصل می‌شود. این نوع معرفت، مبانی و مقدماتی دارد که برپایه‌ی آن‌ها، سیر علمی در فهم دین آغاز و تا رسیدن به نتیجه دنبال می‌شود. علمای اسلامی، هر کدام به نوبه‌ی خود به بیان منابع معرفت دینی پرداخته‌اند؛ از جمله این دانشمندان، می‌توان شهید مطهری را نام برد که در پیشبرد علوم اسلامی نقش بسزایی ایفا کرده است. ایشان منابع معرفت دینی را کتاب، سنت، اجماع و عقل می‌داند. شناخت و بررسی منابع معرفت دینی برای فهم درست و تشخیص معتبر بودن باورهای دینی، حائز اهمیت است. از نظر مطهری، اسلامی که همواره به همه نیاز‌های دنیوی و اخروی انسان توجه داشته و برای آن برنامه تنظیم کرده است، نسبت به منابع معرفت که برای رسیدن به معرفت دینی لازم است، بی‌تفاوت نبوده است، بنابراین، اهمیت شناخت منابع معرفت، ضروری می‌باشد. پژوهشگران بسیاری به بررسی آراء و عقائد استاد پرداخته‌اند، اما به طور مشخص به نظرات ایشان در باب این منابع پرداخته نشده است. دراین پژوهش که با روش تحلیلی توصیفی به آن پرداخته شده، پس از جمع‌آوری آراء شهید مطهری در آثار ایشان به روش کتابخانه‌ای، در باب منابع معرفت، در آغاز و بعد از پرداختن به کلیات و مفهوم شناسی، قرآن، که منبع اصیل و اساسی دین است، مورد بررسی قرار گرفته است؛ بعد از آن به اعجاز قرآن، تحریف ناپذیری قرآن و فهم پذیری قرآن از منظر استاد مطهری پرداخته شده است. سپس، اصطلاح سنت از دیدگاه‌های مختلف و تمایز حدیث و سنت و اثبات حجیت سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار ( علیهم السلام) مورد بحث قرار گرفته است. تعریف اجماع و دلایل حجیت آن نیز تبیین شده و در ادامه، عقل به عنوان منبع معرفت، انواع عقل، صفات عقل، ملاک‌های تربیت عقل، قوانین عقل و محدودیت‌های آن، اصالت معرفت عقلی در اسلام، حجیت عقل در معارف دینی و دلایل حجیت آن به مورد بحث و بررسی گذاشته شده است.
بررسی تطبیقی عللِ اخلاقی گرایش به الحاد از دیدگاه مطهری و پاسکویینی
نویسنده:
ریحانه السادات عظیمی ، محسن جوادی ، رضا اکبری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این پژوهش، آرای مطهری و پاسکویینی به عنوان نمایندگان دو تفکر فلسفی- الهیاتی، در باب مسأله الحاد بررسی شده است. ایشان در زمینه علل گرایش به الحاد، عوامل غیر فلسفی، شامل علل اخلاقی و شناختی را با اهمیت شمرده‎اند. این مقاله با هدفِ یافتن اشتراکات، افتراقات و نوآوری‎های هر یک از این دو اندیشمند، آثار آنها را مورد بررسی قرار داده است. یافته‎ها حاکی از این است که مطهری و پاسکویینی معتقدند گرایش به الحاد علاوه بر اینکه جریانی خلاف طبیعت و فطرت بشر است باید به عنوان مسأله‎ای اخلاقی و اجتماعی نیز مورد مطالعه و کنکاش قرار گیرد؛ گرایشات روزافزون به الحاد در حوزه اخلاق و اجتماع نشان می‎دهد عوامل غیر فلسفی دیگری وجود دارند که تلاش می‎کنند افکار عمومی را به سمتی هدایت کنند که اعتقاد به خدا را مانعی بر سر راه آزادی های فردی و اجتماعی و نیز پیشرفت جوامع تلقی کنند. زیرا دوگانۀ ایمان و الحاد عرصۀ اعتقاد و عمل را به هم پیوند داده و در عرصه عمل، بشر را با چالش‎های اخلاقی و اجتماعی مواجه ساخته است. گرایش به الحاد علاوه بر اینکه در چگونگی شکل‎گیری تصور و شناخت خدا نقش اساسی دارد، مجموعه باورهای اخلاقی جوامع را نیز تحت تأثیر قرار داده و آنها را از معنویت به لذت‎گرایی و سودمحوری سوق می‎دهد.پس در نظر مطهری و پاسکویینی، گرایش به الحاد علاوه بر اینکه موضوعی اعتقادی و استدلالی است می‎تواند ابعاد و شئون روانشناختی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی و رسانه‎ای نیز داشته باشد.
صفحات :
از صفحه 112 تا 170
عدالت از نگاه شهید مطهری
نویسنده:
سید مهدی طاهری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 1685